میعادگاه : کـــرج . محمدشهر . ابتدای عباس آباد.بیت المهــــــــدی (عج

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 3414
:: کل نظرات : 51

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 7
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 1432
:: باردید دیروز : 1155
:: بازدید هفته : 2587
:: بازدید ماه : 6561
:: بازدید سال : 32146
:: بازدید کلی : 635630
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 30 آبان 1398

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، با اجرای طرح سهمیه بندی بنزین و راه افتادن کارت سوخت برای خودروها، از تیرماه سال 86 روند فزاینده مصرف این فرآورده نفتی متوقف شد و قاچاق سوخت نیز تقریبا صفر شد.

علاوه بر آن شاهد کاهش چشمگیر مصرف بنزین بودیم به گونه ای که مصرف از 73.6 میلیون لیتر در سال 85 به 66.2 میلیون لیتر در سال 86 کاهش یافت.

با اجرای فاز اول هدفمندی یارانه ها در آذرماه 89، روند کاهش مصرف بنزین تشدید شد به گونه ای که مصرف آن در سال 90 به 59.9 میلیون لیتر در روز رسید.

توقف اجرای طرح هدفمندی یارانه ها در اواخر دولت دهم و تصمیم دولت یازدهم مبنی بر حذف سهمیه بندی بنزین و کارت سوخت از خردادماه 94، روند فزاینده مصرف این فرآورده نفتی را به خصوص در سال 97 به همراه داشت.

در همان ماه‌های نخست سال 94 که این اقدام صورت گرفت رئیس جمهور توئیت کرد «بنزین دو نرخی ایجاد فساد می‌کرد به همین دلیل آن را تک نرخی کردیم. حدود 10 هزار میلیارد تومان کسری در پرداخت یارانه‌ها در سال داریم.»  فارغ از این استدلال،‌ آمارها گویای این واقعیت است که مصرف بنزین از حدود 71 میلیون لیتر در سال 94 به 91.7 میلیون لیتر در سال 97 رسید که براساس نمودارها رشد غیرطبیعی را طی کرده است.

آمارها گویای این واقعیت است که عوامل مختلفی از جمله سهمیه‌بندی و کارت سوخت باعث شد روند مصرف در این دوره زمانی حتی با وجود نوسان ارزی سال های 90 و 91 سیر منطقی داشته باشد.

سال 84 مصرف بنزین 67 میلیون لیتر بوده و 10 سال بعد نیز با وجود افزایش خودروها و در نظر گرفتن متغیرهای دیگر حداکثر 4 میلیون لیتر به مصرف افزوده شده است. اما با حذف کارت سوخت روند صعودی بدون هیچ محدودیت آغاز شد و در نهایت دولت برای جبران این تصمیم اشتباه خود، در حال حاضر به سه برابر کردن قیمت این فراورده نفتی روی آورده است.

کار به جایی رسید که مسئولان نیز در شرایط تحریمی احساس خطر می‌کنند که ادامه یافتن شیوه مصرف، ما را در آینده نزدیک به واردکننده این سوخت تبدیل می‌کند. یکی از دلایل افزایش قیمت بنزین نیز همین عامل دانسته شد.

علی ربیعی سخنگوی دولت نیز در این رابطه گفته است اگر روند مصرف بنزین با شرایط قبل ادامه می یافت سال 1400 با وجود سرمایه گذاری 4.2 میلیارد دلاری روی پالایشگاه ستاره خلیج فارس به واردکننده بنزین تبدیل می‌شویم.

آمارهای دستگاه‌های دولتی نشان می‌دهد حذف کارت سوخت از سوی مسئولان درست و کارشناسی نبود و دلایل آن همچنان مبهم و سوال برانگیز است. معلوم نیست با کدام منطق اقتصادی این کار صورت گرفت. 

علاوه بر حذف کارت سوخت و سهمیه بندی بنزین، نوسانات ارزی در سال 97 باعث شد تا قاچاق این فرآورده نفتی جذابیت بالاتری پیدا کند و فاصله قیمت آن در مقایسه با کشورهای همسایه این پدیده شوم را رونق بیشتری بخشد.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 812
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 30 آبان 1398

«آشوبگران حرفه‌ای»؛ این شاید بهترین لفظی باشد که بخواهیم روی اغتشاشگران این چند روز اخیر در کشورمان بگذاریم؛ در این میان برخی زنان نقشی محوری در لیدری این آشوب‌ها برعهده دارند.

لیدری یک زن در اغتشاشات اخیر

به گزارش گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، صبح‌نو نوشت: «آشوبگران حرفه‌ای»؛ این شاید بهترین لفظی باشد که بخواهیم روی اغتشاشگران این چند روز اخیر در کشورمان بگذاریم؛ در این میان زنان نقشی محوری در لیدری این آشوب‌ها برعهده دارند. آشوب‌طلبان برخلاف گذشته از سازماندهی و ساختارمندی خاصی در رفتارهای خود برخوردارند. موضوعی که پیش از این وجود نداشت. در این سازماندهی، نقش رسانه‌های معاند بی‌بدیل است.


سه ضلعی فتنه
نکته بسیار مهم در ماجرای اعتراضات اخیر به افزایش قیمت بنزین، پوشش گسترده رسانه‌های  معاند بود. این شبکه‌ها با افزایش ساعات فعالیت خود، برنامه‌های گسترده و منسجمی برای پوشش اخبار مربوط به اعتراضات به‌ویژه مواردی که القاکننده آشوب و اغتشاش و فضای امنیتی بود، تدارک دیدند. مثلاً شبکه فارسی زبان بی‌بی‌سی، برخلاف هر روز که اخبار زنده خود را از ساعت ۶عصر شروع می‌کند، از همان روز 25‌آبان و به بهانه آغاز اعتراضات، برنامه‌های خبری را با عنوان ویژه پوشش واکنش‌ها به افزایش قیمت بنزین، از ساعت ۲‌ظهر روی آنتن برد. از دیگر محورهای کاری شبکه‌های اپوزسیون خارج‌نشین، که مشخصاً معطوف به مثلث بی‌بی‌سی، من‌وتو و ایران اینترنشنال است، تمرکز روی اعتراضات در استان‌های واجد اقلیت‌های قومی و دینی خوزستان و آذربایجان است. به‌ویژه در مورد خوزستان و با توجه به نزدیکی این استان به عراق، شبکه‌های معاند کوشیدند تا اعتراضات عراق را به این استان نیز تسری بدهند.

اعتراف به فرماندهی
فرماندهی اغتشاشات در ایران، موضوعی نیست که از سوی رسانه‌های نامبرده شده، رد و انکار شده باشد. مسعود بهنود از کارشناسان بی‌بی‌سی فارسی، 2روز پیش در توییتی، مستقیماً به این مسأله اشاره کرد. وی با انتشار دیالوگی میان مجری و کارشناس این شبکه، رسماً به دست داشتن این رسانه وابسته به دربار بریتانیا، اعتراف کرد. بهنود گفت‌وگوی صورت گرفته را این‌طور بازنشر داد:«کارشناس: تظاهرات و درگیری‌های این چهار روز را ما برنامه‌ریزی دقیق کردیم، رهبری دارد. مجری: یعنی شما بنزین را گران کردید؟ کارشناس: نه ولی در جریان بودیم برایش برنامه‌ریزی کردیم». علاوه بر این، امیرحسین اعتمادی از دیگر کارشناسان بی‌بی‌سی هم در اظهاراتی، از برنامه‌ریزی چند ساله روی اعتراضات و آشوب‌های اخیر خیابانی خبر داد و تاکید کرد که این رخدادها، رهبران میدانی دارد.

نقش پر رنگ زنان
میان‌داری و میدان‌داری ویژه زنان در اغتشاشات اخیر، چشمگیر به نظر می‌رسد. در نقاط متعدد به‌ویژه حومه تهران، زنان ظاهراً 30 تا 35‌سال، نقش ویژه‌ای در لیدری اغتشاشات به عهده دارند. مشاهدات خبرنگار «صبح‌نو» نشان می‌دهد که این زنان متحدالپوشش، هریک وظیفه‌ای جداگانه دارند؛ یکی از شورش‌ها فیلم می‌گیرد، دیگری جلوی خودروها را می‌گیرد و دیگری با تحریک مردم، آن‌ها را به پیوستن به صف اغتشاش‌ها مجاب می‌کند. اینکه چرا در اغتشاشات اخیر، زنان به مهره میداندار تبدیل شده‌اند، خود جای سؤال دارد. مهم‌ترین پاسخی که شاید بشود به این سؤال داد این است که حضور پر رنگ زنان، عاملی مهم در تحریک احساسات و عواطف و غیرت جامعه بوده که به‌طور هدف‌دار به مستمسک برخی جریانات معاند جهت بسط اعتراضات 
تبدیل شده است.

 

آشوبگران حرفه‌ای
همانطور که در ابتدای گزارش اشاره شد، آشوبگران اغتشاشات اخیر برخلاف موارد مشابه گذشته، از جمله آشوبگران دی ماه‌96 یا فتنه سال‌88، از سازماندهی و ساختارمندی خاصی در رفتارهای خود برخوردارند. یکی از این موارد ساختارمندی، به امکانات بدیع و گسترده گروه‌های خشونت مربوط می‌شود. رصد رفتار خشونت‌طلبان در روزهای گذشته، ما را به نکات تازه‌ای رهنمون می‌کند. خشونت‌طلبان در برخورد با نیروهای امنیتی و انتظامی، حتی از امکانات بیشتری برخوردار هستند.مثلاً در ملارد، رباط‌کریم، شهریار و اسلامشهر، آشوبگران دارای سلاح گرم نظیر کلاشینکف و نارنجک هستند. داشتن لباس‌های متحدالشکل و ماسک و عینک استخر، مقاومت این افراد در مقابل گاز اشک‌آور را بالا برده است. این افراد از سویی به گاز اشک‌آور دسترسی دارند که به وفور مورد استفاده قرار گرفته است. دسترسی این افراد به چنین امکاناتی، حتی در مواردی باعث شده تا ناجا و نیروهای انتظامی محلی، از پس مقابله برنیایند و میدان را برای نیروهای امنیتی دیگر و با امکانات لجستیکی بیشتر خالی کنند.
 
تکنیک‌های وحشت
در همین زمینه، گزارش برخی نهادهای امنیتی گواهی می‌دهند که در بازداشت عناصر آشوب‌طلب، موادی مانند نارنجک دست‌ساز، ژل‌های آتش‌زا، ابزار شکستن قفل و سلاح سرد کشف شده که توسط یک یا چند موتورسوار مسلح با سلاح گرم، پشتیبانی می‌شوند. مشاهدات و شنیده‌های خبرنگار «صبح‌نو» در مناطق اطراف تهران مانند ملارد، اسلامشهر و شهریار نشان می‌دهد که هسته‌های خشونت‌طلب، هر‌یک به‌طور متوسط 40 تا 50‌نفر را شامل می‌شوند. نوع عملکرد این هسته‌ها، لایه‌لایه است؛ به این صورت که یک لایه مأمور تخریب، لایه دیگر مأمور ایجاد رعب‌و‌وحشت در میان مردم و لایه بعدی مأمور ایجاد حائل برای فراری دادن عاملان تخریب هستند. مورد دیگر در این زمینه، به لباس‌ها و نشانه‌های مشخص و متحد هسته‌های خشونت مربوط می‌شود. کارویژه این لباس‌های یک رنگ، تسهیل در شناسایی یکدیگر در موقع عملیات است.

اشراف اطلاعاتی به سوراخ‌سنبه‌ها
یکی از موارد بسیار مهم و کلیدی در رفتار آشوب‌طلبان در مناطق مختلف به‌ویژه حومه تهران، اشراف اطلاعاتی آن‌ها به معابر و راه‌های اصلی و فرعی مناطق است. همین مسأله برخورد نیروهای امنیتی با ایشان را با سختی و دشواری مواجه کرده است. موضوع مهم دیگر، سرعت بسیار بالای گروه‌های تخریبی است که در کوتاه‌ترین زمان ممکن و با استفاده از ابزارهای همراه خود در محل مورد نظر وارد شده، اقدام به تخریب و آتش‌زدن کرده و پس از آن به طرز ماهرانه‌ای خود را از بدنه معترضان و عابران جدا کرده و محل را ترک می‌کنند.

آخرین سیستم در دست اغتشاشگران
موضوع دیگری که شایان توجه می‌نماید، نحوه ارتباط آشوبگران با یکدیگر است. حتماً برای مخاطب این سؤال پیش می‌آید که با توجه به قطعی اینترنت، آشوب‌طلبان چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. یکی از گزاره‌های مهم که خبرنگار «صبح‌نو» یافته، استفاده از امکاناتی نظیر بلوتوث و اینترنت ماهواره‌ای نیز در هماهنگی و جابه‌جایی این نیروها کمک می‌کند. از سوی دیگر و با وجود ایجاد آرامش و ثبات نسبی در بسیاری از نقاط کشور، برخی شبکه‌های معاند که این روزها به ظاهر مشغول پوشش لحظه‌به‌لحظه اغتشاشات‌اند، با انتشار فیلم‌های روزهای ابتدایی اعتراضات، مدعی استمرار شرایط مشوش هستند. 

غارت فروشگاه‌ها
مسأله مهم دیگری که سابقاً کمتر از سوی اغتشاشگران شاهدش بودیم، حمله سازمان یافته و همه‌جانبه به مراکز خدمات عمومی مشخصاً بانک‌ها، فروشگاه‌ها و ساختمان‌های شهرداری‌ها و فرمانداری‌هاست. عناصر هرج‌و‌مرج خواه، برای ایجاد نارضایتی در میان توده‌های مردم و ایجاد حس استیصال در آن‌ها، حربه تاکتیکی منظمی در حمله به این مراکز را دنبال می‌کنند. در برخی نقاط حتی نیروهای اغتشاشگر با استفاده از اهرم‌ها و قیچی‌های بزرگی که در اختیار دارند، زنجیرهای حفاظتی فروشگاه‌ها را قطع کرده و محصولات آن را به غارت می‌برند.
در این میان، نکته اصلی که رسانه‌های معاند مشغول پخت‌و‌پز اساسی آنند، انداختن تقصیر تخریب چنین اماکنی به دوش نیروهای امنیتی با هدف تطهیر و مظلوم‌نمایی خشونت‌طلبان است. شبکه‌های معاند در قالب گفت‌وگوهای کذایی با به اصطلاح شاهدان عینی، می‌کوشند تخریب اموال عمومی را نه به عنوان اقدام اغتشاشگران بلکه نیروهای امنیتی و انتظامی 
جا بیاندازند.
 
توحش دسته جمعی
با این حال، مردم مناطقی که دسترسی‌شان به مراکز خدمات عمومی به واسطه آتش‌افروزی و تخریب‌گری اغتشاشگران، محدود شده، زبان به اعتراض گشوده و خواهان مقابله سفت و سخت نهادهای امنیتی با این قبیل اوباش هستند. مشاهدات خبرنگار ما در منطقه پرند، به وضوح این اعتراض مردمی علیه اغتشاشگران را نشان می‌دهد. یکی از شهروندان پرندی در گفت‌وگویی که با «صبح‌نو» داشت، مشاهداتش از توحش آشوبگران را این‌گونه روایت کرد: «افراد حمله‌کننده به مؤسسات مالی دارای سلاح‌های سرد بودند. 
این‌ها با ایجاد رعب‌و‌وحشت به برخی بانک‌ها حمله کردند و پس از تخریب این اماکن آن‌ها را به آتش می‌کشیدند؛ برخی از آن‌ها با داشتن خودرو و به صورت گروهی به شهرداری‌ها حمله‌ور می‌شوند و آن اماکن را تخریب و به آتش می‌کشیدند». همه این روایت‌ها در شرایطی است که نهادهای امنیتی در کشور مانند سپاه و ارتش و ناجا، هریک در اطلاعیه‌های جداگانه، خط قرمز خود را امنیت عمومی مردم عنوان کرده و بر مقابله محکم و بی‌اغماض با قانون ستیزان و آشوبگران تاکید کرده‌اند. یقیناً این غائله نیز همچون موارد قبلی، به پایان خواهد رسید اما روسیاهی برای آن‌هایی می‌ماند که گمان دارند می‌توانند با تحریک و تشجیع اذهان مردم ایران، نظام جمهوری اسلامی را با مشکل مواجه کنند. این خیال خام گویی خیال پختگی ندارد!

میان‌داری و میدان‌داری ویژه زنان در اغتشاشات اخیر، چشمگیر 
به نظر می‌رسد. در نقاط متعدد به‌ویژه حومه تهران، زنان ظاهراً 30 تا 35‌سال، نقش ویژه‌ای در لیدری  اغتشاشات به عهده دارند. مشاهدات خبرنگار «صبح‌نو» نشان می‌دهد که این زنان متحدالپوشش، هریک وظیفه‌ای جداگانه دارند؛ یکی از شورش‌ها فیلم می‌گیرد، دیگری جلوی خودروها را می‌گیرد و دیگری با تحریک مردم، آن‌ها را به پیوستن به صف اغتشاش‌ها مجاب می‌کند

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 889
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 30 آبان 1398

«بی‌بی‌سی فارسی» مدام در برنامه‌ها و میان‌برنامه‌هایش ادعای حرفه‌ای بودن و صداقت در انتشار اخبار را مطرح می‌کند؛ تبلیغ می‌کند برای پاک‌دستی خودش. اما تا اتفاقی می‌افتد که زیادی خوشحال می‌شود، زود هول می‌کند و نیتش آشکار می‌شود.

«آمدنیوز»حرفه‌ای با امکانات بیشتر!

مجله فارس پلاس: هرگاه در ایران اتفاقی رخ می‌دهد که خوشایند ضدانقلاب است و هر وقت اعتراض یا ناآرامی یا آشوبی رخ می‌دهد بی‌بی‌سی فارسی خوش‌خوشانش! می‌شود. موضوع، از تأمین خوراک خبری برای رسانه‌ای با دست‌های کوتاه شده در ایران فراتر است؛ نیاتی پشت خبرها و خبرسازی‌هاست.

از اول هفته، بی‌بی‌سی فارسی تقریباً همه خبرهای دنیا را نادیده می‌گیرد تا ناآرامی‌های ایران را پوشش دهد. فیلم و تصویر چندانی هم که به دستش نمی‌رسد، پس فقط می‌ماند تحلیل. کارشناسان مهمان و غیرمهمان می‌آیند و می‌روند و بساطی به راه افتاده از اظهارنظرها و گمانه‌زنی‌ها و اما و اگرها؛ البته همه از راه دور. ولی مشکل اینجاست که وقتی مستندات نباشد کار نازل می‌شود و همه چیز در حد حدس و گمان باقی می‌ماند. بدتر آنکه وقت هم زیاد می‌آید و دیگر معلوم نیست چگونه باید روزی چند ساعت درباره اعتراضات ایران سخن گفت و برنامه پر کرد. به‌ویژه آنکه این روزها آنقدر دلواپس ایرانی‌ها شده‌اند که برنامه خبری زنده‌شان به‌جای ساعت 17 از ساعت 14 آغاز می‌شود!

چاره‌ای ندارد، از هر خبری که مستقیم از ایران آمده باشد، درست یا نادرست، استقبال می‌کند. کار به جایی می‌رسد که شنیده‌ها درباره اتفاقی در ایران را به‌عنوان «خبر فوری» زیرنویس می‌کند؛ در چنین شرایطی اگر کسی حرفی در حمایت از ناآرامی‌ها یا در مخالفت با طرح سهمیه‌بندی بنزین بزند که چه بهتر! خودش یک سرفصل خبری محسوب می‌شود و برایش میزگرد تشکیل می‌دهند!

بی‌بی‌سی فارسی آنقدر خوشحال است که کار حرفه‌ای را بوسیده‌ و کنار گذاشته‌ و با هیجان اخبار اعتراض‌های ایران را پوشش می‌دهد؛ بدون فیلم و عکس و مستندات. نمی‌توانند شعفشان از آشوب و اعتراض در ایران را پنهان کنند. کسی هم نیست که یادآوری کند که حمایت از تخریب و خشونت، کار یک رسانه حرفه‌ای و متشخص نیست و باید لااقل جلوی دوربین حفظ ظاهر کرد!

 

فقط خوشحالی نیست؛ ترویج خشونت هم هست. بی‌بی‌سی فارسی این روزها مهمان‌هایی دارد که مستقیم یا غیرمستقیم، آشکار یا پنهان و به‌وضوح یا زیرپوستی خشونت را ترویج می‌کنند.

 

وقتی برنامه تلویزیونی بی‌بی‌سی فارسی با تمام ادعای حرفه‌ای‌گری‌اش چنان شرایطی داشته باشد، دیگر از سایت اینترنتی و کانال تلگرامی‌اش چه انتظار. کانال تلگرامی‌اش یک «آمدنیوز» تمام‌عیار شده است برای خودش!

کانال بی‌بی‌سی فارسی این روزها آدرس می‌دهد که همین الان کجا شلوغ است یا کجا جو ملتهب است و احتمال شلوغی وجود دارد، بلکه در این آتش‌افروزی سهمی داشته باشد.

 

ظاهرا برای دریافت تصویر مستند، التماس هوادارانش را می‌کند اما کار به اصول اولیه خبری هم ندارد و حتی از قول منابع ناشناس، خبر رسمی منتشر می‌کند!

 

در این شرایط بی‌منبعی! کافی است یک آدم آشنایی در یک گوشه، حرفی زده باشد که پازل بی‌بی‌سی را تکمیل کند، فوری آن را پوشش می‌دهد.

 

گاهی از منابع ناشناس خبر می‌دهد که جو فلان بخش از شهر امنیتی است و این‌طوری نوعی تشویق ایجاد می‌کند برای تجمع و آشوب. معمولاً نیز نشانی مرکز شهر یا نقاط حساس امنیتی را می‌دهد.

 

کانال بی‌بی‌سی فارسی تلاش می‌کند به اعتراض‌ها رنگ و بوی بین‌المللی بدهد؛ هر جور شده. مدام از تجمعات چندنفری ضدانقلاب خارج‌نشین فیلم می‌گذارد. هرچند اخبار آنها هم انگشت‌شمار است.

 

در متن اخبار و گزارش‌ها نیز کلمات را معنادار به کار می‌برد. قتل و آتش زدن و بستن راه مردم و تهدید و چاقوکشی و... برایش نه آشوب است و نه تخریب، فقط از واژه «اعتراض» استفاده می‌کند.

 

اما همه تیرهایش که به سنگ خورد، باز هم سعی می‌کند زهرش را هر جور هست بریزد. خودجوش بودن تجمع مردمی علیه آشوب‌ها را زیر سؤال می‌برد و واژه «مردم» را به کار نمی‌برد. سعی می‌کند بازگشت آرامش به کشور را هم با رنگ و بویی سیاسی مطرح کند و مردم را چندتکه کند.

 

با این شرایط، به نظرتان «بی‌بی‌سی نیوز»! کارش را خوب انجام می‌دهد یا بد؟!

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 747
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 30 آبان 1398

بین همه التهاب‌های اخیر، دو مرد آرام چشم روی هم گذاشته‌اند؛ اینجا در معراج شهدا که بزمگاه دیرینه شهدای انقلاب است. مردم آمده‌اند تا پیکر شهیدان مدافع وطن «مرتضی ابراهیمی» و «مصطفی رضایی» را تشییع کنند.

فرمانده، بدون سلاح رفته بود صدای معترضان را بشنود

گروه حماسه و مقاومت؛ یکی یکی از راه می‌رسند، یکی چشم تر و دیگری با هق‌هق بی‌امان گریه. آن یکی زیر لب زیارت عاشورا زمزمه می‌کند و دیگری گوشه‌ای سر در گریبان فرو برده و به عکس شهدا که در دست دارد، نگاه می‌کند.

مردی جلو می‌آید و می‌گوید: «چه نام زیبایی؛ شهدای مدافع وطن». مویه‌هایش روایت رفیقی جا مانده از کاروان شهادت  شبیه است: «حاج مرتضی، مرد مومن! قرار نبود تنها بروی. بمیرم، غریب گیر آوردنت». اشک‌ها، نجواها، بهت‌ها و بدرقه‌ جانانه شهدا، قاب‌های نابی فراهم آورده که عکاس‌ها و فیلم‌بردارها را دنبال خود می‌کشد. از این سوی معراج شهدا به آن سو. از مویه‌های مادران شهدا به دست‌های بازی که آغوش خوشامدگویی شده‌اند برای دست به دست با سلام و صلوات تشییع شدن شهیدان ابراهیمی و رضایی.

گلچین کردنی در کار نیست. درها باز بوده و هر کس میل حضور در این محفل معنوی را داشته، خودش را رسانده. «فاطمه ربانی»، «مهیا آسوده» و «زهرا فرخنده» عضو کانال معراج شهدا هستند و آمده‌اند. حمید محمدپور رهگذر خیابان بهشت هم به هوای رفت و آمد مردمی به کوچه معراج، مهمان سرزده این مجلس شده است. دوستان، اقوام و خانواده این دو شهید در آغوش همین مردم تکریم می‌شوند. یکی می‌گوید: «اینها سربازان بی‌ادعای وطن و رهبری هستند. همان از آخر مجلس چیده شده‌ها ...» بغض امان نمی‌دهد. چشمانش می بارد مثل ابر بهار. همسرش هم‌نوا می‌شود: «ما مدعیان صف اول بودیم، از آخر مجلس شهدا را چیدند ...»

از حمله تا رخنه

چند مرد گوشه و کنار ایستاده‌اند و همه جا را رصد می‌کنند. اگر کسی نشانی بپرسد و راهنمایی بخواهد با روی خوش برخورد می‌کنند اما هوشیاری را گم نمی‌کنند. حواسشان هست تا مراسم در امنیت کامل اجرا شود.

هر کس از سراشیبی ورودی معراج به سالن اصلی نزدیک می‌شود، دست خودش نیست. پاهایش قفل می‌شود. حجله دو شهید با تصویرشان خاطره آشنایی را مرور می‌کند؛ مردم این حجله‌گاه‌ها را خوب می‌شناسند همان قفسه‌هایی که در قطعه شهدا، عکس و یادگاری‌های شهدا را توی آن می‌گذارند. رسم همان است؛ شهادت و حجله هم همان. اما چرا مردم آنقدر بی‌تاب می‌شوند؟! زنی میانسال که از اقوام شهید ابراهیمی است، بی‌خبر از ذهن ما پاسخ سؤالمان را می‌دهد، «الهی فدایت شوم، مرتضی جان. روزگاری دشمن حمله می‌کرد حالا رخنه می‌کند، شنیدم ریخته‌اند سرت ...» نمی‌تواند بغض را مهار کند. دختری جوان بازویش را می‌گیرد و می‌برد. پسر جوانی به دوستش می‌گوید: «مردم هیچ وقت این کار را نمی‌کنند. اینها اوباش گماشته بوده‌اند؛ شک نکن». 

همهمه است؛ یکی گفته پیکر شهدا چند دقیقه بعد به سالن مردانه معراج منتقل می‌شود. دختری 8، 9 ساله هول می‌کند: «مامان تو را به خدا زود باش! موهایم را بده توی مقنعه دوست ندارم، «عمو شهیدها» من را بی‌حجاب ببینند. دوست ندارم از من ناراحت نشوند.» اینجا هر کس به طریقی به ضیافت شهدا دعوت شده.

رفیق ما بابای دو پسر بود

بوی گلاب غلبه می‌کند بر بوی اسپند و فضا پر از عطر می‌شود. یکی فریاد می‌زند: «برای شادی روح شهدا بلند صلوات بفرست!» پیکر شهدا وارد سالن معراج می‌شود، روی دوش سربازها. مردم جلو می‌روند و به نیت تبرک دستی به تابوت‌ها می‌کشند. یکی از سربازها گریه می‌کند. یک دست به تابوت گرفته و دست دیگر به صورت. باید از او سؤال بپرسم؛ سربازهای معراج شهدا به دیدن این صحنه‌ها عادت دارند چه شده که این‌طور احوالش دگرگون شده است؟! بماند برای بعد.

زیارت عاشورا به سلام رسیده است. همهمه جای خودش را به همنوایی می‌دهد. مرد و زن، بچه و بزرگ، همدل و همزبان سلام می‌دهند. سرش را تکیه داده به حجله شهدا و آرام جمله‌هایی زیر لب می‌گوید. «قاسم موحدی» حدود 9 سال رفاقت داشته با شهید ابراهیمی. بهت کرده است: «رفیقم را از دست داده‌ام. باورم نمی‌شود گرانی بنزین رفیقم را از من گرفته باشد! خوش به سعادتش که شهید شد. امیدوارم شفاعت کند تا خدا شهادت را روزی ما هم کند.» از جزئیات شهادت این شهید مدافع وطن می‌گوید: «26 آبان وقتی اعتراض مردم به گرانی قیمت بنزین توسط عده‌ای به آشوب و ناامنی کشیده و خشونت‌آمیز شد، نیروها برای برگرداندن امنیت و آرامش اعزام شدند. آقا مرتضی فرمانده گردان امام حسین(ع) ملارد و قبلاً هم در شهریار فرمانده گردان بود. میدان گلهای مارلیک خیلی شلوغ شده بود. عده‌ای حمله‌ور شدند و با سلاح سرد به پهلوی او زدند. رفیق ما پدر 2 پسر بود؛ یکی 7 ساله و آن یکی هم تازه به دنیا آمده بود و 38 روزه است. اشرار شهیدش کردند مظلومانه‌ی مظلومانه.» از جمله معروف دوستش می‌گوید، همان جمله‌ای که هر وقت دور هم بودند می‌گفت: «رفقا، پاسدارها و بسیجی‌ها! هوش و حواستان را به ولایت فقیه جمع کنید.»

بچه ها را سپر خودشان کردند

«علی  ورزدار» داماد خانواده ابراهیمی است. رابطه‌اش با شهید را این‌طور مرور می‌کند: «از بچگی با هم بودیم.» برادر همسرش را این‌طور شناخته: «پاسدار واقعی انقلاب بود. برای زندگی برنامه‌ریزی و هدف داشت و آرزوی شهادت هم همیشه در قلب و زبانش بود.» از احوال آن روز می‌گوید. همان روزی که برای حاج مرتضی شد روز به سعادتِ شهادت رسیدن و برای آن‌ها هجران. «هر وقت برای عملیات می‌رفت با او تماس نمی‌گرفتیم. می‌دانستیم با احساس مسئولیت بالا کار می‌کند و نمی‌تواند پاسخ بدهد. آن روز اما دلم حسابی شورِ رفیق کودکی‌هایم را می‌زد. هر چند دقیقه یکبار با او تماس می‌گرفتم. یکبار صدای شلوغی و همهمه شدید شد. می‌خواست برود جلو و حرف معترضان را بشنوند. اما سر و صداهایی که من شنیدم یک چیز می‌گفت؛ اغتشاش‌گرها اجازه حرف زدن به او نخواهند داد. خواستم برگردد، اما گفت: من باید جلو بروم، حرف مردم معترض را بشنوم. من با گروهی روبه‌رو هستم که بچه را بغل کرده‌اند و سپر بلای خودشان. راست می‌گفت؛ کدام پدر و مادر دلسوز و واقعی حاضر می‌شود کودک خردسال خود را وسط چنین جمع‌هایی بیاورد. این‌ها را رفقایش برایمان تعریف کردند؛ مو به مو. چند وقت قبل هم طبق شواهدی گزارش‌هایی مبنی بر کودک‌دزدی ارائه شده بود.»

بی رحمانه کشتند

مرور ماجرا را ادامه می دهد: «شهید ابراهیمی می‌گفت باید مردم معترض بی‌گناه را از این صف جدا کرد. بدون سلاح تأکید می‌کنم بدون سلاح بین جمع رفت. همین که می‌خواست با مردم هم صحبت شود، چند نفر محاصره‌اش می‌کنند. یک نفر تیر به پهلویش می‌زند. بعد چاقو به قلبش می‌زنند، وقتی خونین روی زمین می‌افتد و بی‌حال می‌شود یک نفر چاقو را توی سرش فرو می‌کند. این‌طور حمله کردن به یک فرد بی‌سلاح آن هم وقتی روی زمین افتاده فقط می‌تواند نشانه توحش و وحشت فتنه‌گرها باشد تا مبادا آقا مرتضی جمعیت معترضان را آگاه و با منطق متفرق کند. شکر خدا خون سرخ او سندی شد که چهره واقعی این‌ها را نشان می‌دهد.»  می‌پرسم اگر دستش به قاتلان شهید ابراهیمی برسد، چه می‌کند؟ می‌گوید: «ما احساسی عمل نمی‌کنیم. منطقی کار می‌کنیم. هر چه رهبر دستور دهند و صلاح بدانند.»

دوباره بی عباس شدیم 

از بین جمع مردم جلو می‌آید. با صدای بلند می‌گوید: «مادر، پدر و همسر شهیدان برای دیدار و وداع بیایند جلو تا آنها را کنار تابوت شهدا ببریم.» جمعیت راه باز می‌کند. بین جمع، تعداد مادران، خواهران، برادران و پدران شهدا به ویژه شهدای مدافع حرم کم نیست. قاب عکس پسرشان را کنار عکس 2 شهید مدافع وطن به دست گرفته‌اند. چهره دختری جوان اما بیش از بقیه لنز دوربین‌ها را جلب کرده است. چفیه‌ای منقش به عکس برادر شهیدش دور گردن دارد و تسبیح اشک به چشم. 

از دلیل بی‌قراری‌هایش می‌گوید: «آقا مرتضی فرمانده  و دوست برادرم، شهید مدافع حرم، «عباس آبیاری» بود. خان طومان سوریه شهید شد. آقا مرتضی همیشه گریه می‌کرد و می‌گفت: «دعا کنید برسم به عباس؛ دلتنگم. خودش را جامانده از شهادت می‌دانست. خودش خبر نداشت اما هر وقت او را می‌دیدیم از دلتنگی‌هایمان برای عباس کمتر می‌شد.» صدای خانمی، رشته حرف‌های خواهر این شهید مدافع حرم را قطع می‌کند. «شکوه اقلیما» خانواده شهید نیست، اما به گفته خودش هست: «همه شهدا مثل برادرم هستند. همه شهدا فرزند همین مردم هستند. مردم در زندگی مشکلات دارند. گرانی آزاردهنده است اما مردم هیچ وقت این کار را نمی‌کنند. کار منافقان و اشرار است. مسئولان باید در باره طرح با مردم حرف می‌زدند. خیال مردم را از بالا نرفتن قیمت‌ها راحت می‌کردند. نحوه اجرا و اطلاع‌رسانی این طرح درست نبود. همین باعث اعتراض مردم شد.»

فرمانده، سرباز سربازهایش بود

«مرتضی عاشق بود.» گفتگو با دیگر داماد خانواده ابراهیمی درباره شهید با همین جمله او شروع می‌شود: «عاشق ولایت، انقلاب و شهادت بود.» «امیر بایرامی»، می‌گوید: «آقا مرتضی فرمانده بود اما همیشه به پاسدار بودنش افتخار می‌کرد. فرمانده‌ای که سربازِ سربازهایش بود. می‌پرسید مگر می‌شود؟! می‌شود. همیشه در عملیات‌ها خودش جلو می‌رفت. نیروهایش را نمی‌فرستاد و می‌گفت فردا باید جواب پدر و مادر شماها را بدهم. آن شب دست خالی، بدون سلاح رفته بود بین جمع. دو دلیل داشت. می‌خواست مردم معترض و عده‌ای که ناآگاه به این ماجرا دامن می‌زدند باور کنند که می‌خواهد حرف‌هایشان را بشنود و سرباز همین خاک و مردم است. دلیل دوم هم اینکه می‌دانست این خشونت‌ها از فتنه‌گرها واغتشاشگرها بر می‌آید نه مردم؛ اوباشی که خودشان را بین مردم جا زده بودند تا حرف اصلی مردم شنیده نشود. به نیروهایش گفته بود. دلش نمی‌خواهد سلاحش به دست این اشرار بیفتد.»

 

فرمانده، مردم را می‌فهمید

از شبهه‌های بی‌امان رسانه‌های آن طرف آبی و مخالف نظام دل پری دارد؛ مثلا همین یکی که یگان‌های ویژه مردم بی‌گناه را سرکوب می‌کنند و مزایای زیادی نصیب شان می‌شود: «خدا نگذرد از سر تقصیراتشان. دستشان به خون مرتضی‌ها آغشته است. برادر همسرم حقوق معمولی و چه بسا پایینی داشت. خودش جنوب شهری بود. شهریار زندگی می‌کرد. زندگی ساده‌ای داشت. تغییرات قیمت و تورم را با پوست گوشت و استخوان حس می‌کرد. اصلا آن روز به‌خاطر همین، نامردها مجال حرف زدن به او ندادند و به وحشیانه‌ترین شکل او را به شهادت رساندند. می‌ترسیدند حرفش باعث شود معترضان صف خود را جدا کنند و آن ها لو بروند، تنها بمانند.»

بایرامی از تک پسر خانواده ابراهیمی می‌گوید:‌ «بمب خنده و شادی جمع بود. هر جا آقا مرتضی بود خنده و شادی هم بود. وظیفه‌شناس و دلسوز مردم بود. بنزین ارزش یک قطره خون پاکش را نداشت اما امنیت کشور حتما داشت. قدر این خون‌ها را گذر زمان مشخص می‌کند. آنقدر عاشق انقلاب و ولایت فقیه بود که وقتی رشته مهندسی قبول شد برای پاسدار ماندن و گذراندن دوره‌های پاسداری از آن صرف‌نظر کرد.» بایرامی فوق لیسانس حسابداری است و می‌گوید: «بنزین  کالای اصلی، سوخت و حامل اساسی انرژی است که تغییرات قیمت آن روی قیمت بقیه چیزها اثر دارد. متاسفانه افزایش قیمت آن از تورم بقیه کالاها جا ماند. تغییرات نرخ آن بدموقع و بدون اطلاع‌رسانی کافی و لازم اجرایی شد. به مردمی که از موج جدید تورم‌ها می‌ترسند و اعتراض دارند می‌توان حق داد که امن و آرام نظرشان را بگویند اما حساب آشوبگرها را باید جدا کرد.»

ای کاش مردم...

آنقدر فریاد زده و گریه کرده که دیگر صدایش مفهوم نیست. باید گوشم را به دهانش نزدیک کنم تا واژه‌های کم جان و رمق حرف‌هایش را تشخیص بدهم. اینجا خواهری بی‌صدا شده است. پر از اشک و حسرت از دست دادن یکی یکدانه برادر: «برادرم 195 سانتی‌متر قد داشت. رزمی‌کار  چهار شانه بود. اما موقع حرف زدن و گوش دادن به حرف دیگران خیلی متواضع بود. آن روز نامردها و اغتشاشگران غریب و دست‌خالی گیرش آوردندش.کاش مردم همان موقع صف‌شان را جدا می‌کردند. نه وقتی که دیر شده و کار از کار گذشته است. اگر مردم صف خود را جدا می‌کردند آن 5-10 نفر آشوبگر زودتر معلوم می‌شوند.»

فاطمه ربانی، مهیا آسوده، زهرا فرخنده هم این حرف‌ها را تائید می‌کنند. دختران جوانی که شوق خدمت به شهدا آنها را به این محفل رسانده است. آسوده می‌گوید: «امروز حس کردم همه ما مدیون خون این شهداییم.» می‌گویم رسانه‌های معاند به این جمله او می‌گویند: «کلیشه» ربانی می‌گوید: پس چه کلیشه قشنگی؛ کلیشه‌ای که چشم دشمن را کور می‌کند. 

دیدن فرزند خردسال شهید ابراهیمی بغضی شده که مثل چسب چسبیده به گلوی آسوده، و ربانی وصفش می‌کند. ما راه حضرت زینب(س) را ادامه می‌دهیم. هر چه داریم تقدیم به دین خدا. فرخنده از وظیفه‌اش می‌گوید که درس امروز او شده و روی پلاکاردی گوشه حیات معراج حک: «خواهرم در سنگر حجاب مدافع خون من هستی.»

این یکی بوی یاس می داد

صدای شعر خواندن کودکی می‌آید. صدایی نرم که می‌لرزد. کودکی شعری با مضمون «آرزوی شهادت»‌برای پدرش می‌خواند. برای بابایی که عادت نداشت با چشم بسته شعرهای پسرش را گوش کند. نوزاد 38 روزه و فرزند کوچک شهید ابراهیمی را روی سینه پدر گذاشته‌اند. برادر بزرگ‌تر تازه می‌رود اول ابتدایی. شعرش خوش مغز و کودکانه است. آرزوهای قافیه‌پوش که در هیبت شعر می‌گوید آقا مرتضی زنده است. در بندبند وجود پسری 7 ساله که می‌خواند: «حیف است که من جا مانده‌ام اینجا / عمه سادات باز هم مدافع حرم می‌خواهد ...» آن سرباز را دوباره می‌بینم و باید از او پرسید مگر به دیدن شهدا عادت نکرده است. خودش را این طور معرفی می‌کند: «سرباز صفر. نه از آن صفرها. صفر و هیچ در برابر شهدا. عادت نمی‌کنیم؛ نه! هر کدام از شهدا یک گل هستند و یک بوی ویژه خودشان را دارند. این یکی بوی یاس می‌داد، له شده بود زیر دست و پای اشقیا. شنیده‌ام مداح اهل بیت(ع) بوده است.»

مدافع بیت المال شهید شد

آرام، محجوب و مظلومند. اقوامشان ساکن رشت هستند به همین دلیل اطراف تابوت «شهید مصطفی رضایی» آشنایان کمتر هستند اما مردم سنگ‌تمام گذاشته‌اند. پدر و مادر او صبری آغشته به بهت و ایمان دارند. مادر گاه بی‌تاب گریه می‌کند: «مصطفی تو بگو بعد از تو با دلتنگی‌هایم چه کار کنم؟ نور چشم مادر، چشم امیدم.» گاه با بهت می‌گوید: «پسرم در شهرداری کار می‌کرد. از خدا بی‌خبرها رحم نکردند و شهید شد. رفته بود غذا بخرد و برگردد. به ساختمان شهرداری که حمله کردند، بی‌گناه، شهید شد. یعنی بنزین آنقدر راحت‌ می‌توانست بهانه کشتن جوان من باشد؟ مردم که هیچ وقت طاقت ندارند غم همدیگر را ببینند.» اما ایمانش کم نشده: «خدا یارت مادر. شهادت شهادت است، عاقبت بخیر شدی.»

مردم این ها هستند نه آن ها

پدر شهید رضایی آرام است، آنقدر که رسانه‌های کوردل دشمن اگر فیلم مصاحبه او را ببینند خیال می‌کنند، واقعی نیست. اینجا اما معراج شهدا سال‌هاست، یقین و آرامش‌های غیرجعلی به خود دیده است: «پسرم وظیفه‌شناس بود. آنقدری داشتیم که نیاز نباشد در غربت کار کند اما همیشه با امید و علاقه از آینده حرف می‌زد. از زحمت دادن به کسی و سربار بودن دل خوشی نداشت، کاری بود. آن روز هم می‌خواست از بیت‌المال محافظت کند که بی‌رحمانه شهید شد.»

آرامش پدر یکجا نم اشک بر می دارد. وقتی محبت مردمی را می‌بیند که بی‌آنکه شهید را بشناسند مثل عزیز از دست داده‌ها برایش گریه می‌کنند: «در شهرمان 5 هزار عاشق شهدا منتظر ما هستند. در رشت هم اعتراض شد اما کسی به اموال عمومی لطمه نزد. از نظر من مردم اینهایی هستند که امروز اینجا غریب‌نوازی می‌کنند. آنهایی که پسرم را کشتند را به هیچ‌وجه نمی‌توان مردم جا زد.»

پدر همسر شهید رضایی هم از مهر مردمی می‌گوید، از روزهایی که مردم در جنگ، سیل و زلزله برای هم خون دل خوردند و به هم کمک کردند. مشکلات معیشتی را خوب درک می کند و می‌گوید: «اعتراض مردمی درست بود اما مردم هیچ‌وقت حاضر نمی‌شوند به دیگری ضربه بخورد. شهادت مصطفی‌ها کار مردم نیست. اغتشاش‌گرها مسئول این خون‌های پاک هستند.»

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ایثـار و شهادت , ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 850
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 30 آبان 1398

به گزارش خبرنگار گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس، روزهای ابتدایی هفته، با قطع شدن اینترنت، موج سردرگمی ایجاد شد، تلفن های هوشمند که بدون اینترنت مانند یک گوشی قدیمی استفاده دارند، در دستان مردم بی هدف قرار گرفته بود و محدودیت اینترنت موجب شد تا  برخی از افراد جامعه که به حضور در شبکه های مجازی و استفاده از اینترنت عادت دارند، تصور کنند که دسترسی آنها با دنیای بیرون عملا قطع شده است، تعدادی از مخاطبان در سامانه فارس من از محدودیت اینترنت ابراز نگرانی کرده و خواستار شفافیت درباره این موضوع شدند.

همچنین تعداد دیگری از مخاطبان با اعلام این درخواست که«اینترنت را به حالت قبلی بازگردانید» به دنبال بازگشت فعالیت های خود در فضای مجازی بودند.

قطعی اینترنت، ارتباطی به وزارت ارتباطات ندارد

با وجود آنکه  محمد جواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات اعلام کرد که پیگیر مشکل قطعی اینترنت است، در تماس با این وزارتخانه و پیگیری آن عنوان شد که این موضوع به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ارتباطی ندارد و شورای امنیت کشور مسؤول آن است.

کسادی بازار کانال‌های اینترنتی

حسین ساجدی یکی از مخاطبان در گفت‌وگو با خبرنگار گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس، اظهار کرد: من و همسرم با فعالیت در شبکه های اجتماعی، درآمد داشتیم و اکنون چند روز است که قطعی اینترنت باعث شده که هم ضرر کنیم و هم درآمدمان قطع شود.

افرادی که در بستر شبکه‌های اجتماعی کسب درآمد می کنند، کم نیستند اما این امکان وجود داشت که پیش از وقوع چنین اتفاقی، با فراهم کردن زیر ساخت‌ها برای پیام رسان‌های داخلی، کسب وکارهای آنلاین بر پایه شبکه‌های اجتماعی می توانستند در این شرایط هم به فعالیت خود ادامه دهند.چناچه سایت‌ها و اپلیکیشن‌های بومی توانستند در محدودیت اینترنت هم به فعالیت خود ادامه دهند

 

وی ادامه داد: قطعی اینترنت و خسارت های وارده از این موضوع، در یک سو و گران شدن بنزین از سوی دیگر موجب نگرانی ما شده است که طی این هفته هم کسب و کارمان را از دست می دهیم و هم با بالارفتن نرخ بنزین، نمی توانیم چرخ زندگی را بچرخانیم.

ساجدی اضافه کرد: با وجود آنکه مسؤولان تاکید کردند که گرانی اتفاق نمی افتد اما همچنان همه چیز برای ما مبهم است، ضمن اینکه برخی از افراد شایعه کردند که قرار است اینترنت برای همیشه محدود شود.

افرادی که در بستر شبکه‌های اجتماعی کسب درآمد می کنند، کم نیستند اما این امکان وجود داشت که پیش از وقوع چنین اتفاقی، با فراهم کردن زیر ساخت‌ها برای پیام رسان‌های داخلی، کسب وکارهای آنلاین بر پایه شبکه‌های اجتماعی می توانستند در این شرایط هم به فعالیت خود ادامه دهند.چناچه سایت‌ها و اپلیکیشن‌های بومی توانستند در محدودیت اینترنت هم به فعالیت خود ادامه دهند.

در گفت وگو با مدیران تعدادی از سایت‌ها که خدمات آنلاین ارائه می دهند و یا امکان خرید اینترنتی را فراهم می کنند، متوجه شدیم که این سایت ها بدون هیچ مشکلی توانستند خدمات خود را ارائه دهند.

 

سایت‌ها و اپلیکیشن‌های بومی در محدودیت اینترنت همچنان فعالند

مدیر یکی از سایت های خدمات اینترنتی در گفت وگو با خبرنگار گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس، اظهار کرد: فعالیت سایت ما در بستر سرورهای داخلی علاوه بر افزایش کیفیت، موجب شده است تا محدودیت اینترنت، تأثیری بر کار ما نگذارد. ما می توانیم در اینترانت هم ادامه کار دهیم و اگر مردم از این موضوع اطلاع داشته باشند، حتی نیازی به اطلاع رسانی ما از طریق پیامک نیز نبود.

وی تصریح کرد: ما هیچ مشکلی برای ارائه خدمت به متقاضیان نداریم و مراکز پشتیبانی ما نیز 24 ساعته پاسخگوی سؤالات و مشکلات مردم هستند.

مدیر این سایت خدمات اینترنتیخاطرنشان کرد: البته اینطور نیست که ما از عدم فعالیت کسب وکارهای خرد خوشحال شویم ولی اگر این کسب وکارها در پیام رسان‌های داخلی جایی برای فعالیت خود ایجاد می کردند، این مشکلات ایجاد نمی شد و آنها هم می‌توانستند در این روزها به جای خسارت، همچنان درآمدزایی داشته باشند.

به خاطرعدم فعالیت در پیام رسان بومی خسارت دیدیم

ادمین یکی از کانال‌های فروش اینترنتی در گفت وگو با خبرنگار گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس، تأکید کرد: در این چند روز نتوانستم، سفارش مردم را به دستشان برسانم و سفارش جدید بگیرم. همین عدم ارسال به موقع موجب می‌شود تا مشتریانم را از دست بدهم.

حتی اگر خودم هم بخواهم در پیام رسان های بومی، فعالیت اقتصادی داشته باشم، مادامی که مشتریان من در این پیام رسان حضور نداشته باشند، تلاش هایم بی فایده است. کاش مسؤولان که کارشناس این حوزه هستند قبل از فیلتر یا محدودیت، فکری به حال پیام رسان های داخلی می کردند تا مردم در این شرایط اقتصادی، متضرر نشوند.

 

وی تأکید کرد: کالاهای زیادی را به صورت چکی، سفارش دادم که موجودی انبار را کامل کنم. چند روز دیگر سر رسید و موعد پرداخت چک هایم فرا می رسد و من پولی ندارم که آنها را پاس کنم.

این فروشنده اینترنتی تصریح کرد: ما هم علاقه ای نداریم در شبکه های مجازی فعالیت کنیم که دولت آن را فیلتر می کند ولی وقتی یک جایگزین مناسب برای آن مشخص نمی شود که مردم هم از آن استقبال کنند، مجبوریم که در چنین فضاهایی کار کنیم.

وی خاطرنشان کرد: حتی اگر خودم هم بخواهم در پیام رسان های بومی، فعالیت اقتصادی داشته باشم، مادامی که مشتریان من در این پیام رسان حضور نداشته باشند، تلاش هایم بی فایده است. کاش مسؤولان که کارشناس این حوزه هستند قبل از فیلتر و یا محدودیت، فکری به حال پیام رسان های داخلی می کردند تا مردم در این شرایط اقتصادی، متضرر نشوند.

سایت ها و اپلیکیشن های بومی با اتصال به شبکه ملی اطلاعات توانستند با اینترانت هم خدمات خود را عرضه کنند و این موضوع از اهمیت تکمیل شبکه ملی اطلاعات حکایت دارد.اگر فکری به حال اپلیکیشن ها و پیام رسان های بومی نیز می شد تا بتوانند نظر مردم را جلب کنند، قطعا در شرایط محدودیت اینترنت، شاهد مشکلات جمع کثیری از کسب و کارهای خرد نبودیم. باید به این پیام رسان ها علاوه بر ارائه امکانات و ایجاد زیر ساخت، اعتماد هم کرد.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , اجـــتماعــــــی , علم و فنــاوری , ,
:: بازدید از این مطلب : 823
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 30 آبان 1398

رهبر انقلاب در جمع تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعالان اقتصادی اظهار داشتند: هم دوستان و هم دشمنان بدانند؛ ما در عرصه‌ جنگ نظامی و سیاسی و امنیتی دشمن را عقب زدیم.

در حوادث امنیتی چند روز اخیر، دشمن را عقب زدیم/ تصور پایان تحریم‌ها در یکی دو سال آینده، خیال باطل است

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امشب (سه‌شنبه) در دیدار دو هزار و پانصد نفر از تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعالان اقتصادی، با اشاره به اهمیت ثروت ملی و گسترش رفاه عمومی در نظام اسلامی و ضرورت امید نبستن به خارج از کشور تأکید کردند: کار و راهبرد اساسی «مصون سازی اقتصاد از آسیب تحریم ها از طریق تقویت و رونق تولید داخلی» است و بنده پشت این قضیه ایستاده ام و از مسیر پیشرفت حقیقی کشور کاملاً دفاع می کنم.
حضرت آیت الله خامنه ای هدف اصلی از جلسه با تولید کنندگان، کارآفرینان و فعالان اقتصادی را تکریم این عناصر اساسی در افکار عمومی خواندند و سخنان تولیدکنندگان در این دیدار را بسیار مهم، سنجیده و قابل توجه دانستند.
رهبر انقلاب با بیان این نکته که ای‌کاش تعداد بیشتری از مسئولان بخشهای دولتی و نمایندگان مجلس در این جلسه مهم حضور داشتند، گفتند: کسانی که در مورد رونق تولید جور دیگری فکر می کنند و برای حل مشکلات چشم به جای دیگری دارند، باید حرفهای امشب این تولیدکنندگان را می شنیدند و درک می کردند که تنها دریچه «انتقالِ حیات، روشنایی و نیرو به داخل کشور» همین دریچه ای است که فعالان بخش تولید بر روی کشور می‌گشایند.
حضرت آیت الله خامنه ای نقش اقتصاد را در نظام اسلامی بسیار مهم برشمردند و افزودند: ثروتمند کردن جامعه، افزایش ثروت ملی، گسترش رفاه عمومی و توزیع عادلانه منابع عمومی در اسلام، یک ارزش است که با تحقق این نگاه در عین وجود تفاوت در جامعه، شکاف طبقاتی به‌وجود نخواهد آمد.
رهبر انقلاب تولیدکنندگان را فرماندهان، پیشروان، خط شکنان و صفوف مقدم عرصه حیاتی «تولید داخلی، رونق اقتصادی و گسترش رفاه عمومی» خواندند و خاطرنشان کردند: این میدان خطیر، میدان یک جنگ واقعی است.
ایشان با اشاره به جنگ همیشگی اقتصادی میان کشورها و قدرتها افزودند: البته در دوره ریاست جمهوری فعلی امریکا، این جنگ با چین، کره، اروپا و دیگر مناطق، بروز و گسترش یافته و در قبال ایران از طریق اعمال تحریم ها، شکل وحشیانه، کینه ورزانه و جنایت آلود گرفته است.
رهبر انقلاب تصور پایان تحریم ها در یکی دو سال آینده را خیال باطل خواندند و افزودند: با شناختی که از مسائل جبهه استکبار داریم، تحریم ها حالا حالاها وجود دارد، بنابراین برای نجات اقتصاد کشور نباید منتظر پایان تحریم ها و بودن یا نبودن فلان شخص یا اقدام فلان کشور بود.
ایشان افزودند: البته دور زدن تحریم ها به عنوان یک تاکتیک خیلی خوب است، اما کار و راهبرد اساسی را باید بر مصون سازی کشور از آسیب تحریم ها متمرکز کرد.
ایشان وابستگی به درآمدهای نفتی حتی در بودجه جاری را موجب آسیب پذیری کشور خواندند و افزودند: این اتکا با توجه به تحریم ها اندکی کاهش یافته اما از دهه 70 در زمان دولت برادر و رفیق عزیزمان مرحوم هاشمی رفسنجانی(ره) تأکید کرده ام باید وابستگی بر نفت را به‌تدریج کم کنیم.
حضرت آیت الله خامنه ای هدف از تشکیل صندوق توسعه ملی را خارج کردن هر ساله بخشی از درآمد نفتی از اختیار دستگاههای دولتی برشمردند و گفتند: از گذشته تا حال همه دولت ها وقتی دچار مشکل می شوند، با اصرار و التماس از بنده مجوز برداشت از صندوق درخواست می کنند و بر اثر این روند، صندوق توسعه متأسفانه کم اثر شده است.
ایشان مسلح کردن انقلاب به سلاح  و اراده تولید داخلی را علاج مشکلات برشمردند و افزودند: تنها راه حل مسائل موجود، این است که مسیر تقویت و رونق تولید داخلی را با جدیت ادامه دهیم و با تصمیمات صحیح و اقدامات لازم، موانع را برطرف کنیم که آثار مثبت حرکت در این مسیر نسبت به قبل مشهود است.
رهبر انقلاب توجه به تولید داخل را موجب دور شدن کشور از حالت شرطی شدن دانستند و گفتند: گره زدن روند حل مشکلات به تصمیمات دیگران موجب بروز بدترین مشکلات برای کشور می شود.
حضرت آیت الله خامنه ای با ابراز تأسف از بروز این حالت در چند سال اخیر افزودند: در این سالها بیان مسائلی از قبیل اینکه «ببینیم شش ماه دیگر چه می شود» و یا «برجام چه می شود» و حالا نیز «به امید ابتکار رئیس جمهور فرانسه ماندن»، هیچ مشکلی را حل نکرده و نخواهد کرد و این نگاه باید کنار گذاشته شود.
ایشان تأکید کردند: البته ایراد ندارد که کاری که عبور از خط قرمز نیست، انجام دهند اما نباید حل مسائل اقتصادی را به این کارها گره زد و افکار عمومی را شرطی کرد.
رهبر انقلاب ظرفیتهای داخلی را بی پایان خواندند و یادآوری کردند: وقتی یک فعال اقتصادی، مانند امشب، گله می کند و دغدغه مند است، در واقع این حقیقت را اعلام می کند که ظرفیت پیشرفت در کشور وجود دارد و باید موانع آن را رفع کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای در همین زمینه افزودند: ان‌شاءالله با استفاده از ظرفیتهای بی نظیری که تنها بخشی از آنها مورد استفاده قرار گرفته و به برکت فعالیت فعالان اقتصادی، تحریم ها را از تهدید به فرصت تبدیل خواهیم کرد.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه این نکته را یادآور شدند که اگر ملت ایران و فعالان اقتصادی و اندیشمندان کشور بتوانند با تکیه بر توان داخلی تحریم ها را بی اثر کنند، عامل تحریم کننده نیز از ادامه تحریم ها دست برخواهد داشت زیرا متضرر خواهد شد.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه اگر طرف مقابل از سیاست تحریم دست برداشت ما نباید سیاست تکیه بر توان داخلی را تغییر دهیم، افزودند: برخی منتظرند تا اگر راه آن طرف باز شود، جهت گیری اقتصادی کشور را به سمت نگاه به خارج ببرند در حالی‌که چنین نگاهی، غلط است.
ایشان خاطرنشان کردند: سیاستهای تکیه بر توان داخلی باید آنچنان محکم و استوار باشد که اگر تحریم ها هم برداشته شد، به این سیاستها آسیبی وارد نشود.
رهبر انقلاب اسلامی، نیروی جوان یا به تعبیر کارشناسان «پنجره جمعیتی» را یکی از مزیتهای مهم کشور برشمردند و گفتند: ما امروز در دل این فرصت قرار داریم، البته فقط تا 20 سال آینده، امکان استفاده از این مزیت مهم وجود دارد و اگر در این 20 سال غفلت شود، کشور وارد عرصه سالمندی خواهد شد و دیگر نمی توان کاری را پیش برد.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر لزوم افزایش موالید و همچنین ایجاد ثروت پایدار، افزودند: اینکه بارها بر موضوع فرزندآوری تأکید می شود به همین دلیل است زیرا در  صورت غفلت از این موضوع که متأسفانه در برهه ای طولانی هم به آن بی توجهی شد، کشور بعد از 20 سال وارد مسیری خواهد شد که امکان تغییر آن نیست.
ایشان در ادامه سخنان خود توصیه های مهمی خطاب به فعالان اقتصادی، عموم مردم، نخبگان دانشگاهی، نهادهای عمومی غیردولتی، رسانه ها و دستگاههای دولتی بیان کردند.
رهبر انقلاب اسلامی ابتدا به فعالان اقتصادی گفتند: مخاطب سیاستهای اصل 44 که چارچوب آن نیز تبیین شده است، شما هستید و این سیاستها برای شما هم حق ایجاد می کند و هم تکلیف.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تأیید سیاستهای اصل 44 از جانب صاحبنظران اقتصادی در زمان ابلاغ آن، افزودند: البته در اجرای این سیاستها درست عمل نشد زیرا واگذاری برخی کارخانه ها به افراد سوءاستفاده چی، نه تنها موجب تقویت بخش خصوصی نشد بلکه عملکرد نادرست این افراد اندک، فضا را برای فعالان پر شمار و سالم بخش خصوصی نامساعد کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: فعالان بخش خصوصی باید با استفاده از ظرفیت های سیاستهای اصل 44، با یک برنامه عملیاتی و نقشه راه، زنجیره ای تخصصی از «تولید علم و طراحی و مهندسی» تا «تولید محصول و بازاریابی» را تشکیل دهند.
رهبر انقلاب با اشاره به اینکه معنای سیاستهای اصل 44 جایگزین شدن بخش خصوصی بجای بخش دولتی نیست، افزودند: این دو بخش باید به هم کمک کنند و مزاحم هم نباشند، مثلاً اگر بخش خصوصی می تواند کاری را انجام دهد، بخش دولتی و نهادهای عمومی غیردولتی خود را رقیب بخش خصوصی ندانند و به آن کار ورود نکنند و اگر هم فعالیت دارند کنار بکشند.
ایشان در عین حال افزودند: البته بخش دولتی نباید به کلی از فعالیت های اقتصادی دست بردارد زیرا کارهایی وجود دارد که جز بخش دولتی یا بخش های عمومی غیردولتی کس دیگری نمی تواند آنها را انجام بدهد.
ایشان در همین چارچوب، بخش تعاونی در اقتصاد کشور را پدیده مطلوبی دانستند و افزودند: در تعاونی ها، با سرمایه های اندک می توان اشتغال فراوانی ایجاد کرد که اگر این اشتغال های ایجاد شده به صورت شبکه ای به یکدیگر متصل شوند، برکات زیادی برای اقتصاد کشور به وجود خواهد آمد و وزیر محترم تعاون باید موضوع تعاونی ها را با جدیت دنبال کند.
«استفاده از کالاهای داخلی»، «شرکت در سرمایه گذاری های مولد همچون تعاونی ها و بورس» و «ترویج فرهنگ کار جهادی و تعاون» توصیه های رهبر انقلاب اسلامی به عموم مردم بود.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به روحیه تعاون و همکاری در میان مردم به‌ویژه در حوادث طبیعی همچون سیل و زلزله، بر لزوم استفاده از این روحیه در همه کارها تأکید کردند و افزودند: مردم باید تولیدات داخلی را تکریم کنند و اگر رفتار غلطی هم در این زمینه وجود دارد آن را زشت بدارند ولی به همه تولیدات داخلی تعمیم ندهند.
ایشان به عنوان نمونه یکی از رفتارهای نادرست در عرصه تولید داخلی را استفاده از نشان خارجی برشمردند و گفتند: این شیوه باید اصلاح شود.
رهبر انقلاب اسلامی وظیفه و مسئولیت و نخبگان علمی و دانشگاهی را کمک به حل مسائل اقتصادی و همکاری با بخش های تولیدی در جهت تبادل دانش و تجربه دانستند و افزودند: از وظایف مهم نخبگان، تربیت نیروی انسانی خلاق، مبتکر و متناسب با نیازهای روز و همچنین کار علمی برای حل مشکلات موجود در مسائل بانکی و نظام بودجه ریزی کشور است.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه دستگاههای دولتی باید از ظرفیت علمی دانشگاهها استفاده کنند، گفتند: در ابتدای سال چهار ماه فرصت داده شد تا نظام بودجه ریزی کشور اصلاح شود اما متأسفانه این کار انجام نشد و دلیل آن هم گره های علمی است که این گره ها با کمک دانشگاهیان و نخبگان علمی برطرف خواهد شد.
حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه توصیه هایی هم خطاب به دستگاههای دولتی بیان کردند و گفتند: دستگاههای حکومتی باید با جدیت، به دنبال بهبود محیط کسب و کار و برطرف کردن قوانین مزاحم و اصلاح عملکردهای غلط باشند تا محیط مساعد تولید در کشور به‌وجود آید.
ایشان تأکید کردند: باید قوانین مربوط به مسائل مالی، پولی، بانکی، گمرکی، بودجه و تأمین اجتماعی به نفع تولید تغییر پیدا کنند و عرصه برای واردات و سفته بازی بسیار تنگ شود.
رهبر انقلاب تغییر قوانین و دستورالعملها را وظیفه مجلس شورای اسلامی دانستند و گفتند: البته برخی از این قوانین تغییر کرده و در مجلس تصویب شده اما هنوز اجرایی نشده اند.
حضر آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه عمده مشکلات بخش تولید مربوط به مسائل بانکی و گمرکی است، مجلس و دولت را به اقدامات جدی برای برطرف کردن این مشکلات توصیه کردند.
ایشان به احتمال بروز برخی خطا از جانب تولید کنندگان اشاره کردند و گفتند: همه خطاها در یک سطح نیستند و نباید برای هر خطایی دستگاههای نظارتی بر سر تولید کننده بریزند، البته حساب خیانت از اینگونه خطاها، جدا است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به گزارش رئیس قوه قضاییه مبنی بر جلوگیری از تعطیلی تعداد زیادی از واحدهای تولیدی که در آستانه تعطیلی بودند، آن را اقدامی بسیار خوب خواندند.
توصیه دیگر حضرت آیت الله خامنه ای به دستگاههای دولتی، لزوم ثبات سیاستهای مالی و پولی بود.
ایشان همچنین با اشاره به تجربه مبادلات تجاری و اقتصادی با کشورهای خارجی گفتند: این تجربه به ما نشان می دهد که کشورهای خارجی هیچگاه حاضر به انتقال فناوری های اساسی به‌ویژه در بخش نفت، پتروشیمی و خودرو به ایران نیستند بنابراین دستگاههای دولتی باید به دنبال استفاده از توانایی های داخلی برای رسیدن به این فناوریها باشند.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: همان فکر و اندیشه دقیقی که می تواند بدون هیچ کمکی به فناوری پیچیده و نادر سلولهای بنیادی و یا فناوری غنی سازی اورانیوم از 3.5 درصد به 20 درصد دست پیدا کند، آیا نمی تواند به فناوری استحصال بهتر و بیشتر از چاههای نفت دست یابد؟ قطعاً می تواند؛ بنابراین باید از این ظرفیت بی بدیل داخلی استفاده کرد.
ایشان به خروج سریع شرکت های خارجی نفت و خودرو از ایران بعد از اعلام تحریم ها اشاره کردند و گفتند: در آن زمان برخی از این موضوع غصه خوردند اما باید غصه نخورد و خوشحال بود.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به شرکتهای داخلی که در زمینه قطعه سازی برای خودرو، صنایع نفت، لوازم خانگی و ماشین آلات فعالیت می کنند، افزودند: باید از این توانایی استفاده کرد و با تشکیل یک نمایشگاه دائمی میان این شرکتها هم افزایی به‌وجود آورد.
ایشان انتقال توانایی های بسیار بالای مهندسی و فناوریِ دستگاههای نظامی به دستگاههای غیرنظامی را ضروری خواندند و خاطرنشان کردند: سالها قبل یک ژنرال اسرائیلی گفته بود از ایرانی ها بدم می آید اما در مقابل پیشرفت نظامی آنها تعظیم می کنم البته ما از آن موقع تاکنون دستاوردهای فراوانِ مهمتر و جالب تری داریم که موشک بالستیک با برد دو هزار کیلومتر و خطای حداکثر چند متر، تنها یکی از آنهاست.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: توان مهندسی و فناوری دستگاههای نظامی که به چنین افتخاراتی منجر می شود، باید در عرصه خودرو، نفت، مسائل فضایی و دیگر بخشها به‌کار گرفته شود.
حضرت آیت الله خامنه ای حمایت از صادرات و حضور فعالان اقتصادی در کشورهای دیگر را هم مهم دانستند و افزودند: می توانیم با استفاده از ظرفیت دیپلماسی، با همسایه ها و دیگر کشورها، ارتباطات اقتصادی خوبی برقرار کنیم.
ایشان مسئولان را به استفاده از تولیدات داخلی در مجامع بین المللی توصیه کردند و افزودند: مسئولان باید نشان ها، حرفها و مفاهیم ایرانی را ترویج کنند اما برخی بر عکس عمل می کنند.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: یکی از گله های ما از برخی مسئولان سالهای گذشته این بود که چرا وقتی در جمع اروپایی ها صحبت می کنند حرف صد سال پیش یک متفکر اروپایی را بیان می کنند، این حرف که برای اروپایی ها جدید نیست و ارزشی ندارد اما حرفهای ما نو و نشنیده است و باید آنها را بیان کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه سخنانشان حضور همه جانبه بخش خصوصی و تعاونی را در بخش نفت و گاز ضروری دانستند و افزودند: برخی قوانین مجلس نظیر قانونی که اخیراً در زمینه صنایع پایین دستی نفت و گاز مصوب شد، معطل آیین نامه ها می ماند، در حالی‌که این کارها باید سریعاً انجام شود تا فعالیتهای تولیدی سرعت گیرد.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه سخنانشان رسانه ها را به انعکاس وسیع و مناسب موفقیت های تولیدگران فراخواندند و افزودند: رسانه البته از سر دلسوزی برخی اشکالات را منعکس می‌کند که عیبی هم ندارد تا مسئولان اگر تلویزیون می بینند، بفهمند مشکلات کجاست، اما در کنار آن باید موفقیت های عرصه های مختلف تولیدی را برای مردم به‌ویژه جوانان بازگو کرد و با معرفی ظرفیت ها به مشتاقانِ فعالیت تولیدی، مطالبات منطقی فعالان اقتصادی را نیز پیگیری کرد تا مسئولان به آنها توجه کنند.
ایشان همچنین تفاوت تعرفه تبلیغات کالاهای داخلی با خارجی را ضروری خواندند و افزودند: باید در این زمینه به گونه ای عمل کرد که فعالان اقتصادی بتوانند نشان خود را تبلیغ و ترویج کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان خطاب به ملت ایران و دوستان و دشمنان انقلاب تأکید کردند: ملت ایران در عرصه جنگ نظامی و سیاسی و امنیتی (مانند کارهایی که در این چند روز بود و کارهای مردمی نبود) دشمن را عقب زده است و به فضل الهی در جنگ اقتصادی هم دشمن را به‌طور قاطع عقب خواهد زد و با ادامه حرکت کنونی در مسیر رونق تولید و پیشرفت اقتصادی، افق روشن آینده خود را محقق خواهد کرد.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 663
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 30 آبان 1398
مشاجره بنزینی روحانی و رحیم‌پور ازغدی در نشست شورای عالی انقلاب فرهنگی

حجت‌الاسلام علیرضا سلیمی عضو هیأت رئیسه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، با اشاره به برگزاری نشست شب گذشته(سه شنبه) شورای عالی انقلاب فرهنگی، گفت: رئیس جمهور در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی با آقای رحیم‌پورازغدی با تندی صحبت کرده و بحث و جدلی بین آنها صورت گرفته است.

عضو هیأت رئیسه کمیسیون آموزش خاطرنشان کرد: مباحث مطرح شده در جلسه شب گذشته شورای عالی انقلاب فرهنگی مربوط به بنزین بوده و آقای رحیم‌پورازغدی اعتراضاتی را نسبت به گران کردن نرخ بنزین و این اقدام دولت داشته است.

سلیمی گفت: آقای رحیم‌پور از رئیس جمهور که رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی هم محسوب می‌شود، سؤال کرده است که با توجه به گران کردن بنزین از سوی دولت و ایجاد التهاب در کشور، رئیس جمهور کمی در این باره توضیح دهد.

سلیمی گفت: پس از این اظهارنظر آقای رحیم‌پور و درخواست برای پاسخگویی رئیس‌جمهور، مباحث تندی مطرح می‌شود که بعد از جدل تند صورت گرفته، حسن روحانی جلسه این شورا را ترک کرد.

عضو هیأت رئیسه کمیسیون آموزش بیان داشت: ادبیات آقای روحانی در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی غیرقابل دفاع بوده و الفاظی را در برابر یکی از اعضا به کار برده است که به هیچ وجه قابل قبول نیست.

سلیمی گفت: آقای روحانی گویا تصور کرده است که اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی کارگزاران و کارمندان دولت محسوب می‌شوند؛ اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی فرهیختگان کشور محسوب می‌شوند نه گماشته آقای روحانی. رئیس جمهور باید در ادبیاتش تجدیدنظر کند.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 683
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 30 آبان 1398

ررسی رفتار میدانی آشوبگران در چندین شهر حکایت از آن دارد که مدل رفتاری این افراد در اعتراضات اخیر نسبت به حوادث قبلی تغییرات عمده‌ای داشته است و «هسته های خشونت» آرایش سه لایه گرفتند.

آرایش سه‌لایه «هسته‌های خشونت»/ مردان تنومند جای زنان جوان را گرفتند

به گزارش خبرگزاری فارس، بررسی های یک نهاد امنیتی نشان می دهد در اغتشاشات اخیر، افراد آموزش دیده در گروه‌های 5 تا 7 نفره سازماندهی شده اند و بر خلاف اغتشاشات سال 96 که زنان هدایت این گروهها را بر عهده داشتند، این بار مردانی که اکثرا قوای جسمانی بالایی دارند در این «هسته های خشونت» نقش آفرینی می کنند.

موارد کشف شده از این افراد نشان می دهد «هسته خشونت» در لایه اول به نارنجک دست ساز، ژل های آتش زا، ابزار شکستن قفل و سلاح سرد مجهز هستند که توسط یک یا چند موتور سوارمسلح با سلاح گرم درلایه دوم پشتیبانی می شوند.

همچنین در لایه سوم زنان جوانی وظیفه تهییج مردم حاضر در میدان به ویژه جوانان را بر عهده دارند که با هدف تحریک عواطف، آنها را برای پیوستن به اقدامات خرابکارانه تشویق می کنند.

یکی از نکات قابل توجه، سرعت بسیار بالای گروه‌های تخریبی است که در کوتاهترین زمان ممکن با استفاده از ابزارهای همراه خود در محل مورد نظر وارد شده، اقدام به تخریب و آتش زدن کرده و پس از آن به طرز ماهرانه‌ای خود را از بدنه معترضان و عابران جدا کرده و محل را ترک می‌کنند.

براساس اعلام نهادهای امنیتی، افراد «هسته خشونت» از لباس‌ها و نشانه های مشخصی استفاده می‌کنند تا یکدیگر را در زمان ماموریت راحت تر بشناسند.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 674
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 30 آبان 1398

گروه سیاسی خبرگزاری فارس ـ یادداشت میهمان؛ علیرضا معاف: صبح یکشنبه 26 آبان ماه، رهبر معظم انقلاب نکات راهبردی پیرامون متن و حواشی تصمیم متأخر دولت در سهمیه بندی بنزین فرمودند. پس از سخنان ایشان، شبهاتی در ذهن برخی نخبگان و خواص راجع به مواد و مفاد سخنان ایشان شکل گرفت که در این متن تلاش شده است منطق حِکمی مواضع ایشان برای دانشگاهیان، نخبگان و توده مردم تشریح گردد.

اول: عدم تغییر در تصمیمات بر اثر فشار اعتراض و اشوب

منطق عقلانی مدیریت حکم می کند تصمیماتی که روند قانونی و کارشناسی خود را طی کرده اند( فارغ از صحت و سقم) ، در صورت نیاز طی فرایند قانونی تغییر یابند نه تحت فشار اعتراض و اشوب؛ که در این صورت ثبات حکومت دچار اختلال می شود و این پیام به جامعه منتقل می شود که هر تصمیمی با اعتراض خیابانی و اشوب قابل تغییر است، ثبات حکومت مخدوش شود، سیستم بی اعتبار میشود. ضمن آنکه، اگر رأس حکومت به تصمیمات مدیران کشور بی اعتنایی کند، برای سایر تصمیمات در سایر سطوح چه اعتباری باقی می ماند. امام امیرالمؤمنین(ع) می فرمایند:

«إِنِّی وَ اللَّهِ مَا أَحُثُّکُمْ عَلَى طَاعَةٍ إِلَّا وَ أَسْبِقُکُمْ إِلَیْهَا وَ لَا أَنْهَاکُمْ عَنْ مَعْصِیَةٍ إِلَّا وَ أَتَنَاهَى قَبْلَکُمْ عَنْهَا» (نهج البلاغه؛ خ175)

امام جامعه به هیچ کاری دستور نمی دهد و توقعی از مردم مطرح نمی کند، مگر آنکه قبل از دیگران خودش به آن پایبند باشد. تغییر تدبیر بر اثر آشوب و فشار، شجره ممنوعه هر حکومت عاقل و مدبری است.

دوم: اعتبار بخشی به ساختار رسمی کشور و قانون

منطق حِکمی و عقلی دیگر سخنان رهبر انقلاب در حمایت از تصمیم سران قوا درباره سهمیه بندی بنزین،  اعتبار بخشی به ساختار رسمی کشور و قانون است، حضرت آقا در هر دوگانه ای که ساختار یا قانون کشور در یک طرف آن قرار بگیرند، طرف ساختار و قانون و نظم و انتظام را می گیرند (اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم)

در تبیین رفتار هوشمندانه متأخر امام خامنه ای، باید به یک مباحثه استراتژیک پرداخت و به یک سؤال راهبردی پاسخ داد که چرا رهبرانقلاب حفظ و تثبیت ساختارهای قانونی نظام اسلامی را بر هر چیزی مقدم می دارند؟

در بیان دلایل و حکمت های این رفتار پیچیده ولیّ خدا می توان مواردی را برشمرد. واضح است که این کار موجب «تثبیت» و «استحکام» بیشتر این ساختارها خواهد شد و این «تثبیت»، فوائد متعدّدی در بلند مدت به همراه دارد.

اولین و مهمترین فائده تثبیت ساختارهای قانونی نظام اسلامی، تقویت «قانون مداری» و جلوگیری از بی قانونی و ایجاد هرج و مرج در کشور است. بستر قانونی کشور، به مصداق آیه شریفه «وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّه‏» (اعراف: 58)، همچون زمین پاکی است که همه محصولات کار حکومت بر آن استوار است.

یکی از مصادیق برجسته این مسئله، دفاع رهبرانقلاب از ساختارهای قانونی نظام اسلامی در انتخابات سال 88 و دعوت معترضین و فتنه گران به پیگیری مطالباتشان از راههای قانونی بود. اگر در آن فتنه، ایشان تحت تأثیر اعتراضات خیابانی و فشار فتنه گران، از ساختارهای قانونی نظام دفاع و حمایت نمی کردند، آنگاه جریان غیرانقلابی و فتنه گر به خود اجازه می داد در هر مسئله ای، از راههای غیرقانونی و ایجاد ناامنی، دیدگاه خود را به اکثریّت مردم و نظام اسلامی تحمیل نماید. درواقع باید گفت رهبرانقلاب با ایستادگی خود در برابر خواسته غیرقانونی فتنه گران، ساختارهای قانونی نظام در امر انتخابات را تثبیت و مستحکم نمودند؛ بگونه ای دیگر هیچ فرد یا جریانی به خود اجازه نمی دهد با ایجاد آشوب و ناامنی و یا از راههای غیرقانونی مطالبات خود را پیگیری نماید.      

فائده دیگر استحکام ساختارها در نظام اسلامی این است که وقتی ساختارهای قانونی نظام اسلامی مورد پذیرش همه گروههای سیاسی درون نظام قرار گرفت، آنگاه ولیّ خدا با استفاده از ظرفیّت همین ساختارهای مورد قبول همه، بسیار راحت تر می تواند بحران ها و فتنه های احتمالی آینده را مدیریت نماید.

نکته دیگر آن است که هرچند استحکام ساختاری در برخی زمانها که جریانات غیرانقلابی بر آن ساختارها حاکمند، ممکن است در کوتاه مدت مضرّاتی داشته باشد، امّا زمانی که جوانان انقلابی به بلوغ فکری رسیده و بر ساختارهای استحکام یافته نظام اسلامی مسلّط شوند، آنگاه برکات و منافع فراوانی از همان ساختارهای مستحکم نصیب مردم خواهد شد.

ممکن است خضر زمانه ما به دلایلی، برخی ساختارهای درحال سقوط نظام اسلامی را مرمت نماید؛ ساختارهایی که ممکن است افراد و جریانات غیرانقلابی برآن حاکم باشند که در معیشت مردم نیز اختلال ایجاد نموده اند:

«فَانْطَلَقا حَتَّى إِذا أَتَیا أَهْلَ قَرْیَةٍ اسْتَطْعَما أَهْلَها فَأَبَوْا أَنْ یُضَیِّفُوهُما فَوَجَدا فِیها جِداراً یُرِیدُ أَنْ یَنْقَضَّ فَأَقامَهُ؛ پس موسی و خضر(ع)) به راه خود ادامه دادند، تا به قریه‏اى رسیدند؛ از مردم آنجا خواستند که به آنها غذا دهند، ولى آنها از مهمان کردنشان خوددارى نمودند؛ (با اینحال) آنها در آنجا دیوارى یافتند که مى‏خواست فرود آید، جناب خضر(ع)) آن را برپا داشت.» (کهف: 77)

ولیّ خدا ساختارها را، اگرچه موقتاً جریان غیرانقلابی از آن منتفع شوند، «اقامه» نموده و «استحکام» می بخشد تا زمانیکه جوانان انقلابی به «بلوغ فکری» رسیدند و بر آن ساختارها حاکم شدند، بتوانند از دل همان ساختارها، گنج های قیمتی برای مردم استخراج نمایند:

«وَ أَمَّا الْجِدارُ فَکانَ لِغُلامَیْنِ یَتِیمَیْنِ فِی الْمَدِینَةِ وَ کانَ تَحْتَهُ کَنْزٌ لَهُما وَ کانَ أَبُوهُما صالِحاً فَأَرادَ رَبُّکَ أَنْ یَبْلُغا أَشُدَّهُما وَ یَسْتَخْرِجا کَنزَهُما رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ؛ و اما آن دیوار متعلق به دو نوجوان یتیم در آن شهر بود، و زیر آن گنجى متعلق به آنها وجود داشت، و پدرشان مرد صالحى بود، پروردگار تو مى‏خواست آنها به «بلوغ» برسند، و گنجشان را استخراج کنند، این رحمتى از پروردگارت بود.» (کهف: 82)

رعایت مصلحتی به نام «حفظ و استحکام ساختاری و قانونی کشور» آنقدر مهم است که ممکن است در نتیجه آن و در مقاطعی از زمان، مردم و خود ولیّ خدا نیز متحمّل سختی هایی شوند.

براستی چرا یعقوب(ع)، که به گواهی آیات قرآن بدبینی شدیدی نسبت به پسرانش داشت، حاضر شد یوسف(ع) را همراه آنان به صحرا بفرستد و با این عمل خود، به پسرانش «اظهار خوش بینی» نماید؟ شاید اصلی ترین دلیل، یک چیز بود: «جلوگیری از فروپاشی ساختار خانواده»؛ خانواده ای که بر مبنای اعتماد و خوش بینی افراد به یکدیگر پایه گذاری شده و استحکام می یابد و فروپاشی آن می تواند امر دعوت پیامبر خدا را دچار اختلال نماید.

ساختارهای نظام اسلامی آنقدر مهم اند که برای حفظ و استحکام آنها، گاه یوسف ها هم باید متحمل سختی هایی شوند؛ و این همان مضمون جمله امام(ره) است که فرمود:

حفظ جمهورى اسلامى از حفظ یک نفر- و لو امام عصر(عج) باشد- اهمیتش بیشتر است.» (صحیفه امام(ره)؛ ج‏15، ص365)    

نکته دیگر آن است که زمانیکه ولیّ خدا فرصتی ایجاد می نماید تا ساختارهای قانونی برآمده از رأی مردم، در مسائل مختلف حکومتی تصمیم گیری نمایند، آنگاه مردم نیز بطور طبیعی اشکالات و انتقادات خود را متوجه مسئولان آن نهادهای قانونی خواهند دانست، نه کلّ نظام اسلامی.

هرچند متأسفانه جریانات غیرانقلابی و نفوذی های دشمن در درون نظام اسلامی با انواع ابزارهای رسانه ای، به غلط اینگونه القاء می کنند که برخی مشکلات و ناکارآمدی ها، نتیجه عملکرد «انقلاب» مردم است نه «انتخاب» مردم. به عبارت دیگر، جریانات غیرانقلابی که بعضاً با رأی خود مردم به مسئولیت رسیده اند، همواره تلاش می کنند تا ناکارآمدی هایی را که خود مسبب آن بوده اند را به ولیّ خدا و اصل موجودیّت نظام اسلامی ربط دهند:

وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِکَ‏؛ و اگر به آنها (منافقان) حسنة (و موفقیّتی) برسد، مى‏گویند از ناحیه خدا است و اگر سیئة (و شکستى) برسد، مى‏گویند از ناحیه تو(پیامبر(ص)) است.» (نساء: 78)       

بدیهی است که تنها راه حل در مقابله با این شبهات، تبیین و روشنگری برای مردم است.

سوم: مشی مبتنی بر اخلاق، فتوت و جوانمردی

مشی و ممشا و مشرب امام خامنه ای در تمشیت کشور، اداره امور، مبتنی بر اخلاق است، ایشون با فتوت و جوانمردی و مروتی که از امام و پدر جامعه انتظار میرود مسوولیت کلان تصمیمات سایر مسوولین را بر عهده گرفتند تا مسوولین امور اقتصادی و امنیتی، تحت حمایت ایشان، هر کدام به وظایف سخت خود در این روزها برسند، در واقع ایشان به دلیل تقوایی که دارند به ملاحظه حفظ آبروی مدیران ارشد کشور، از پایگاه اجتماعی بالای خود برای مدیران کف میدان عملیات اقتصادی و امنیتی هزینه کردند.

منطق قرآنی «إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدى‏»(کهف: 13) از برکات فتوت در هدایت جامعه حکایت می نماید. در دنیای سیاست ورزی غیراخلاقی مدرن و در میانه این همه سیاهی و زغال سنگ، رفتار حاکمان الهی مانند رگه های الماس می درخشد.

چهارم: دسته بندی و تفکیک نظرات کارشناسی و مردم معترض

 ایشان با دسته بندی نظرات کارشناسی درباره این طرح به دو دسته کسانی که واجب می دانند و کسانی که مضر می دانند و همچنین با دسته بندی مردم به چهار گروه نگران، ناراحت، کسانی که مضر میدانند و کسانی که خیال می کنند مضر است، بر این نکته اشاره داشتند که دولت باید هم به نگرانیهای طیفهای مختلف مردم و هم به اشکالات متکثر و متضلع کارشناسان توجه و آنها را رفع کنند، ایشان در عین حال که فداکارانه از اصل تصمیم حمایت کردند نگرانی و ضرر بخشی از  مردم را تایید کردند و دوبار اشاره داشتند که خودشان سلبا و ایجابا نظری در مورد جزئیات طرح ندارند.

پنجم: اشکال در جزئیات طرح

از تاکید ایشان بر ضرورت اهتمام فوری دولت بر رفع مشکلات و نگرانیها این نکته برداشت می شود که نحوه اعلام شوک آمیز طرح و زمان اجرا و عدم تمهید پیشینی نگرانیها و نداشتن پیوست اجتماعی و رسانه ای طرح مورد انتقاد ایشان است و این موارد، اشتباهات روشی دولت بوده است، نکته ای که در خبر دفتر رهبر انقلاب، از قول ایشان خطاب به رئیس جمهور منتشر شد که باید همزمان پول مردم به حسابشان واریز میشد مؤید این معناست که ایشان به روش کار دولت منتقدند.

منطق مظفر نخوانده هم می توان فهمید که «جهل به فعل»، «منافی علم به تبع» نیست؛ و تبعات این تصمیم حساس، قابل چیش بینی بود و البته اکنون هم برای جبران دیر نشده است.

ششم: مسئولیت این طرح، متوجه سران قواست

ایشان با استفاده از واژه هایی چون: «نظر کارشناس ها مختلفه، من هم در این زمینه صاحب نظر نیستم، لکن به آقایان گفتم اگر سران سه قوه تصمیم بگیرند حمایت میکنم، در زمان امام هم سران سه قوه تصمیم میگرفتن و اجرا می شد و...» ضمن جلوگیری از ایجاد اختلاف در مسولان و شکل گیری حاکمیت دوگانه که بسیار در فتنه ها خطرناک است، با یادآوری سیره امام راحل، مسوولیت را متوجه سران قوا کردند و از آنها خواستند هر چه ممکن است از مشکلات این کار کم کنند چون اگر گرانی اضافه شود برای مردم و مستضعفین  مشکلات زیادی درست می کند.

هفتم: دفاع از ساختارهای حاکمیتی، نه جزئیات طرح

دوبار تاکید ایشان بر عدم کارشناس بودن در این زمینه نشان دهنده این نکته است که ایشان نقشی در جزئیات فرایند تصمیم گیری و مسیر اجرا نداشته اندو طبعا مسئولین دولتی و مجلسی و قضایی باید پاسخگوی عملکرد خود باشند، ایشان در واقع از ساختارهای حاکمیت و تصمیمات حاکمیتی حمایت و دفاع کرده اند نه جزییات طرح.

هشتم: ضرورت حفظ رسمیت دولت مستقر در شرایط فتنه و آشوب

حفظ رسمیت دولت مستقر و حمایت از آن تا زمانی که دولت قانونی کشور است، در شرایط نا امنی و آشوب و فتنه، از بدیهیات مدیریت کلان است، شرع و عرف و عقل حکم میکند دولت مستقر، تضعیف نشود، بهترین فرصت برای آشوبگران و دشمن خارجی، چه آمریکا و چه عربستان، ایجاد تزلزل در دولت و بی پشتوانه نشان دادن آن است. شرایط کنونی کشور مطلقا عادی نیست، فتنه گون و ملتهب است و ریسک تزلزل دولت، بسیار بالاست.

نهم: تاکید بر حاکم شدن فضای کارشناسی و نخبگی در اظهارنظرهای دلسوزان

ایشان متواضعانه با طرح این بحث که در این مورد سررشته ای ندارم به همه خواص ، تلویحا گفتند که اگر کارشناس این بحث نیستند، در اظهار نظر احتیاط و حتی اجتناب کنند و  فضای کارشناسی و خبرگی و نخبگی و تخصصی را بر اظهار نظر همه خواص دلسوز حاکم کردند تا حرفهای احساسی و هیجانی و واکنشی فروکش کند

دهم: ضرورت درک پیچیدگیهای رفتار ولیّ

بر عقلا و نویسندگان انقلابی واجب عینی ست که طراحی چندوجهی و پیچیده امام جامعه در رعایت همزمان حفظ ساختارها و تعاطف با توده ها را تبیین عالمانه کنند.

 امیرالمؤمنین مستمرا از عثمان حمایت کردند و فرمودند آنقدر از عثمان حمایت کردم که ترسیدم گناهکار شده باشم و همزمان از جناب ابوذر که منتقد سرسخت روش عثمان بود نیز حمایت کردند. امام صادق، گاهی به دونفر در پاسخ یک سوال واحد، بر اساس فهم متفاوت مخاطبین، دو نوع پاسخ میدادند، از این مثالها در سیره معصومین فراوان است. مومنین باید پیچیدگی کار ولی خدا را  درک کنند و با این فهم و مفاهمه، به ایشان یاری برسانند.

یازدهم: رفتارهای چندضلعی و چند منبعی؛ از ضروریات مدیریت و رهبری

رهبری هم باید به شکل پربسامد، بازگوکننده درد و صدای طبقات متوسط و پایین دست مردم، مستضعفین، پابرهنگان و صاحبان انقلاب میشدند، هم اغتشاشات گسترده اراذل ضد انقلاب و منافقین آدمکش را محکوم میکردند، هم صدای تصمیم ساختار و حاکمیت را منعکس میکردند، هم پروژه دشمن بیرونی را افشا میکردند و هم به خواص و علما پیام حمایت کلی از اصل تصمیم و نقد تلویحی روش اجرا را منتقل میکردند، جمع همزمان این پنج جهت و پنج حیث در شرایط فعلی انصافا سخت است و البته امام خامنه‌ای، رهبر روزهای سخت است  و در سخنان ایشان، هرپنج ضلع به حد اعتدال و عدالت اشاره شد.

در تشریح دلیل یازدهم باید گفت که رفتار چندضلعی و چندمنبعی از ضروریات مدیریت و رهبری در شرایطی است که هم مردم که محرم حاکمیتند و هم دشمنان نامحرم، سخنان شما را میشنوند، مدیریت کلام، به ویژه در شرایط سخت و بحرانی، در واقع انتخاب و اولویت بندی بین دهها گزینه متعارض و گاهی متضاد، همراه با در نظرگرفتن دهها پارامتر و شاخص متنوع است،

گاهی اوقات گزینه انتخابی در کوتاه مدت ضررهایی دارد، اما خیر طولانی مدت آن موجب ترجیحش توسط مدیر عاقل جامعه می شود، پاره ای اوقات، ما به همه علل، عوامل، دلایل و پارامترهای دخیل در انتخابهای رهبری دقت نمی کنیم، رهبر انقلاب در هر تصمیم خود، نسبت آن تصمیم را با رشد معرفت مردم، طراحیهای دشمن، وضعیت منطقه، مسؤولین و ساخت حکومت، میسنجند.

یکی از مؤیدات و مستندات روایی دلیل یازدهم در لزوم عمل چندضلعی امام جامعه، حدیث امیرالمؤمنین است که خود تجسم عدالت و صداقت بود و فرمود:لا یقیم امرالله سبحانه الا من لایصانع و لایضارع و لایتبع المنافع؛ امر خدا را اقامه نمیکند مگر کسی که سه ضلع توأمان را رعایت کند :

1- سازشکار و محافظه کار نباشد،

2- همرنگ دیگران نشود و بازی دشمنان منافقان و متکاثران را نخورد،

3- از خواسته و هوای نفس خود تبعیت نکند.

دوازدهم: تبیین قاعده مشورت و توجه به نظرات مدیران در اداره نظام اسلامی

اصل مشورت با مدیران حکومتی و به رسمیت شناختن دیدگاههای آنان، منطق پیچیده و مؤثری دارد که باید واکاوی و کالبد شکافی شود. خداوند متعال در آیه ای از قرآن کریم به پیامبراکرم(ص) دستور می دهد تا در موضوعات گوناگون حکومتی، با اصحاب خود «مشورت» نمایند:

مشورت با اصحاب، چه پیش از نزول این آیه شریفه و چه پس از آن، سیره همیشگی و پرتکرار رسول خدا(ص) بود؛ به عنوان نمونه، رسول خد(ص) پیش از جنگ بدر، پیش از جنگ احد، در جنگ احزاب، چگونگی نبرد با یهودیان بنی قریظه، چگونگی نبرد با یهودیان بنی نضیر، در ماجرای حدیبیه، در فتح مکه و هنگامی که آمدن ابوسفیان به ایشان گزارش شد، در غزوه طائف، در غزوه تبوک و در برخی انتصابات، با اصحاب خود مشورت نمودند.

علاوه بر رسول خدا(ص)، سایر امامان معصوم(ع) نیز خود، ملتزم به این سیره بودند و مردم را نیز به آن دعوت می نمودند؛ همچنانیکه امیرالمؤمنین(ع)، دیگران را به مشورت دادن به خود توصیه می نمودند:

ایشان همچنین در پاسخ به ابن عبّاس که در موضوعی خاصّ به امام (ع) مشورت داد، فرمود:

امام(ع) همچنین در نامه به جناب مالک اشتر، او را به مشورت با دانشمندان توصیه می فرمایند:

وَ أَکْثِرْ مُدَارَسَةَ الْعُلَمَاءِ وَ مُنَافَثَةَ الْحُکَمَاءِ فِی تَثْبِیتِ مَا صَلَحَ عَلَیْهِ أَمْرُ بِلَادِکَ وَ إِقَامَةِ مَا اسْتَقَامَ بِهِ النَّاسُ قَبْلَکَ؛ برای استوار ساختن آنچه امور شهرهایت را به سامان آورد و برپا داشتن نظام نیکویی که مردم پیش از تو برپا داشته بودند، با دانشمندان فراوان گفت و گو کن و با فرزانگان سخن بسیار بگو.» (نهج البلاغه، نامه 53)

در این میان، یکی از مظاهر و مصادیق «مشورت» ولیّ خدا، بخصوص در زمانه ما، اجازه و فرصت دادن به ساختارهای متعدّد نظام اسلامی و به رسمیّت شناختن آنها، برای اتخاذ تصمیمات کارشناسانه و عدم دخالت در «جزئیات» تصمیمات آنهاست؛ ساختارهایی که مسئولان آن، عمدتاً با رأی مستقیم یا غیرمستقیم مردم انتخاب شده اند و حتی ممکن است جریانات و افراد غیرانقلابی بر آن ساختارها حاکم باشند. این رفتار سیاسی ولیّ خدا، در برخی موارد، منشأ سوالات و ابهاماتی است. چراکه اولاً گستره مشورت های ساختاری ولیّ خدا، طیف گسترده ای از مؤمنین انقلابی تا ضعیف الإیمان ها و بیماردلان و حتی در مواردی منافقان را نیز دربر می گیرد و ایشان حتّی در برخی موارد، علی رغم مخالفت قلبی و فکری با دیدگاه مردم یا مسئولان، در مقام «عمل»، دیدگاه آنان را بر دیدگاه خود ترجیح می دهند؟

شاید بتوان یکی از نمونه های تاریخی این مسئله را پیشنهاد و اصرار جناب مالک اشتر به امیرالمؤمنین(ع) برای انتصاب و ابقاء ابوموسی اشعری در فرمانداری بصره دانست. امیرالمؤمنین(ع) در این باره می فرمایند:

«وَ اللَّهِ مَا کَانَ عِنْدِی مُؤْتَمَناً وَ لَا نَاصِحاً وَ لَقَدْ کَانَ الَّذِینَ تَقَدَّمُونِی اسْتَوْلَوْا عَلَى مَوَدَّتِهِ وَ وَلَّوْهُ وَ سَلَّطُوهُ بِالْإِمْرَةِ عَلَى النَّاسِ وَ لَقَدْ أَرَدْتُ عَزْلَهُ فَسَأَلَنِی الْأَشْتَرُ فِیهِ أَنْ أُقِرَّهُ فَأَقْرَرْتُهُ عَلَى کُرْهٍ مِنِّی لَهُ وَ تَحَمَّلْتُ عَلَى صَرْفِهِ مِنْ بَعْدُ؛ به خدا سوگند او (ابوموسی اشعری) نزد من مورد اطمینان و دلسوز نبود؛ کسانی که پیش از من زمامدار بودند، دلباخته او بودند و او را به ولایت و حکومت بر مردم گماشتند و من تصمیم داشتم او را عزل نمایم. اشتر از من خواست او را ابقاء نمایم؛ پس با کراهت او را ابقاء نمودم، ولی پس از آن تصمیم بر عزلش گرفتم.» (مفید، محمد بن محمد؛ الأمالی؛ تحقیق: استاد ولی، حسین؛ غفاری، علی اکبر؛ ص296-295)

همچنین، نمونه دیگر مشورت امام حسن(ع) با مردم برای ادامه جنگ با معاویه و یا پذیرش صلح است؛ امام(ع) در این زمینه خطاب به مردم فرمود:

با سر دادن شعار «البقیة، البقیة»، خواهان پذیرش صلح شدند و حضرت نیز صلح را پذیرفت.(ر.ک: جزری، ابن الأثیر؛ الکامل فی التاریخ؛ ج‏3، ص 406)

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , امامت و ولایت , ,
:: بازدید از این مطلب : 677
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 30 آبان 1398
حالا نوبت انتقام ما رسیده

خبرگزاری فارس،گروه دیدگاه؛  «حسین شریعتمداری» در یادداشتی نوشت:

حق مقابله به مثل -Retortion- یا انتقام -Retaliation- یکی از اصول پذیرفته‌شده در حقوق بین‌الملل است و در آموزه‌های فقهی نیز به رسمیت شناخته شده است. بر اساس این اصل، هرگاه منافع ملی و یا جان و مال مردم کشوری از سوی کشور دیگر نقض شود و اسناد خالی از ابهامی درباره عمدی بودن این اقدام خصمانه وجود داشته و قابل ارائه باشد، کشوری که به منافع ملی و جان و مال مردمش تعرض شده است حق مقابله به مثل دارد و می‌تواند با انجام اقدام متقابل به حرکت خصمانه طرف متجاوز پاسخ بدهد.
در جریان آشوب‌های اخیر که با آتش‌زدن اموال عمومی، خانه و کاشانه مردم، غارت منازل و مغازه‌ها و مراکز دولتی و قتل تعدادی از مردم مظلوم کشورمان و ده‌ها جنایت وحشیانه دیگر توأم بود، آشوبگران بازداشت شده اعتراف کرده و اسناد همراه آنها نیز به وضوح نشان می‌دهد که اشرار و اراذل آشوبگر از سوی سرویس‌های اطلاعاتی برخی کشورها، ازجمله آمریکا، اسرائیل و فرانسه در داخل ایران و بعضاً در کشورهای یادشده آموزش عملیات تروریستی و تخریب دیده‌اند و هزینه این آموزش را نیز دولت جنایتکار و قرون وسطایی آل‌سعود تامین کرده است. گفتنی است که محل انجام بخشی از آموزش‌ها نیز در عربستان بوده است.
ممکن است گفته شود که اعتراف اراذل اجاره‌ای به تنهایی برای متهم کردن کشورهای یاد‌شده به مدیریت و تامین مالی و تدارکاتی اشرار آدم‌کش، کافی نیست که در این خصوص باید گفت؛ اگرچه اعتراف اراذل مزدور با اسناد و مدارک غیر‌قابل انکاری نظیر تماس‌های تلفنی، تصاویر حضورشان در کشورهای بیگانه و فیلم‌های آموزشی همراه است که در صحت اعترافات آنان کمترین تردیدی باقی نمی‌گذارد ولی اسناد مستحکم دیگری نیز درمیان است و آن، حمایت آشکار و بی‌پرده مقامات رسمی دولت‌های یاد شده از آشوبگران و حتی تشویق و ترغیب آنان به آتش‌افروزی و قتل و غارت است. تا آنجا که علاوه‌بر تحریک آشکار مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا و چند مقام رسمی دیگر این کشور به آشوب و آتش‌افروزی، کاخ سفید نیز در اقدامی که در عرف دیپلماتیک به شدت غیر متعارف و ناشایسته تلقی می‌شود، با صدور یک بیانیه رسمی از اراذل و اوباشی که اجاره کرده بود حمایت کرده است. دقیقاً شبیه حمایت رسمی و علنی که اوباما، تونی بلر و شیمون پرز و نتانیاهو از فتنه‌گران آمریکایی-اسرائیلی ۸۸ کرده بودند.
دولت آل‌سعود بلافاصله پس از شروع آشوب‌ها تمامی رسانه‌های فارسی زبان و عربی زبان و حتی انگلیسی زبان خود را برای حمایت از اراذل و اوباش اجاره‌ای بسیج کرده بود تا آنجا که از طریق این رسانه‌ها تلاش می‌کرد به آشوبگران به اصطلاح روحیه داده و آنان را به ادامه قتل و غارت و آتش‌افروزی تشویق کند! و...
اکنون باید پرسید با وجود این همه سند غیر‌قابل انکار که به وضوح از مدیریت بیرونی آشوب‌های اخیر و نقش کشورهای یاد شده در این فتنه‌انگیزی حکایت می‌کند، آیا می‌توانیم از حق قانونی خود برای مقابله به مثل صرفنظر کنیم؟! و اگر این حق قانونی و شناخته شده خود را نادیده بگیریم به مردم مظلوم ایران اسلامی ستم نکرده‌ایم؟! می‌پرسید چگونه؟ پاسخ این سؤال پیچیده نیست. دشمنان در کاخ شیشه‌ای نشسته‌اند و مراکز حساس و استراتژیک نظامی و اقتصادی و... آنها به آسانی قابل دسترسی است و می‌توان با تحمیل خسارت‌های سنگین مالی و نظامی، دشمن را به استیصال کشانده و به زانو درآورد.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 520
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 30 آبان 1398

یکی از کارشناسان بی‌بی‌سی در حالی که رگ گردنش بیرون زده است، بی‌فرمانده بودن عملیات اغتشاش در ایران را رد می‌کند و رضا پهلوی را فرمانده عملیات می‌داند. حالا بد نیست شازده را بشناسید و ببینید چه جور آدمی است.

این شازده، فرمانده اغتشاشات کشور است!

به گزارش خبرنگار حوزه تاریخ فارس، امیرحسین اعتمادی، پریشب در مناظره‌ای با سینا عضدی در بی‌بی‌سی که معتقد بود مردم ایران رضا پهلوی را رهبر اعتراضات نمی‌دانند، برافروخته شد و ضمن پرخاش به مجری و طرف دیگر مناظره، در حالی که برای رضا پهلوی از عبارت «شاهزاده» استفاده می‌کرد، او را فرمانده عملیات اغتشاش و نافرمانی مدنی در ایران معرفی کرد. (این ویدیو را ببینید)

رضا پهلوی هم شب گذشته ۲۸ آبان ۱۳۹۸ در مصاحبه با شبکه ماهواره‌ای اینترنشنال وابسته به رژیم وهابی سعودی از اغتشاشگران حمایت کرد.

این‌ها را بگذارید کنار روایتی از روزنامه انگلیسی «دیلی اکسپرس» که بعد از انتشار به سندی در ساواک تلدیل شده است. روایت این روزنامه از دربار پهلوی و مربوط به زمانی است که مشکلات اقتصادی مردم ایران در سال ۱۳۵۴ به اوج رسیده و دربار پهلوی برای خرید هدیه جشن تولد شازده، دچار سردرگمی و سرگردانی شده است.

صداقت رضا پهلوی در خصوص حمایت از ملت ایران و همراهی با مردم شریف کشورمان را در سندی از سازمان امنیت رژیم پهلوی معروف به ساواک که در سایت موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران آمده بخوانید:

روزنامه «دیلی اکسپرس» در صفحه ۳ شماره ۱۱ دسامبر ۱۹۷۵ (آذرماه ۱۳۵۴) با عنوان «پسری که همه چیز دارد» چنین می‌نویسد: «مشکل چه چیز خریدن برای نزدیک‌ترین و عزیزترین افراد به عنوان هدیه ایده‌آل انسان را به آشفتگی سوق می‌دهد. اما بیایید در این فصل شادی‌بخش درباره خانواده شاهزاد‌ه‌ای که در هر جشن تولد و یا عید با مشکل بزرگی روبه‌روست بیندیشیم.

ولایتعهد رضا پهلوی ۱۵ ‌ساله، پسر شاه ثروتمند ایران، کسی است که راضی نگاه داشتن وی کار مشکلی است.

وی از هنگامی که در گاهواره بود، تاکنون هدایای زیادی دریافت داشته است. علیا حضرت فرح، مادر ولیعهد ایران، ابروان خود را در هم کشیده و با کشیدن آن گفت: من نمی‌دانم دیگر چه هدیه‌ای به او بدهم. شهبانو دست‌های خود را به نشانه ناراحتی بالا برده و گفت: به پسری که همه چیز دارد، چه می‌توان هدیه کرد؟ بدیهی است انتخاب یک هدیه صحیح برای جوانی که روزی شاهنشاه یا شاه شاهان و ظل‌الله و مرکز عالم خواهد شد کار بس دشواری است. دادن هدیه طلا و برلیان به وزن خود او تلف کردن وقت است. زیرا شمش‌های طلا و سایر اشیای قیمتی در گاو‌صندوق‌های بانک به نام او گذارده شده است و نیازی به پول نقد هم ندارد. نوجوانان آرزوی کاخ برای خود می‌نمایند، ولی ولیعهد رضا پهلوی کاخ شاهنشاهی دارد و این کاخ مرمر در وسط کاخ نیاوران، آنجایی که والدینش زندگی می‌کنند واقع گردیده است.

وی دارای سگ اسپانیل است که هنگام ورود به کاخ از او استقبال می‌نماید و یک اتاق ناهارخوری با نور شمع دارد که از دوستان خود در آن پذیرایی می‌کند و آخرین مدل وسایل استریو موسیقی دارد که موزیک‌های مدرن از آن پخش می‌کند و در باغ کاخ یک استخر دارد و این کاخ برای هر جوان تنها ایده‌آل محسوب می‌گردد (تنها خانه رویایی محسوب می‌شود). صد سال قبل پسر شاه ایران برای خود در کاخ، حرم تشکیل می‌داد، ولی در ایران امروزی دیگر این طوری نیست، ولی با وجود این ولایتعهد از داشتن دوستان مونث برخوردار است.

وی به مدرسه‌ای می‌رود که دختر و پسر با هم هستند و دختران مدرسه جزء قشنگ‌ترین دختران ایران محسوب می‌شوند. علیاحضرت شخصا تحصیلات دوشیزگان را نظارت می‌فرمایند. بنابراین کلیه آنها از آن‌گونه تحصیلات برخوردارند که برای ملکه بودن لازم است. شاید احتمالا یکی از دوشیزگان دوران تحصیل روزی عروس دربار شود.

 والاحضرت علاقه‌مند به داشتن اتومبیل شخصی هستند. علیاحضرت فرمودند: گرچه هنوز خود وی جوان است، در سیزدهمین جشن تولد خود از مادربزرگ خود یک اتومبیل «مینی» هدیه گرفت. والاحضرت در باغ کاخ مثل قهرمان، اتومبیلرانی می‌فرمایند و گاهی از دوچرخه و موتورسیکلت استفاده می‌کنند. والاحضرت علاقه وافری به پرواز داشتند و در سن ۱۴ ‌سالگی تنها هدایت هواپیمایی را به عهده گرفتند. علیاحضرت شب قبل از پرواز نگرانی خود را ابراز داشتند و فرمودند من حتی برای آنی نتوانستم بخوابم. وقتی والاحضرت با هواپیما از زمین بلند شدند گویی من مُردم و تا هواپیما به زمین نشست، زنده نشدم. موقعی که والاحضرت برای مسافرت رسمی به مصر با هواپیما عازم آن کشور شدند شخصا هواپیمای جت را به زمین نشاندند. والاحضرت علاقه وافری به فوتبال دارند و فرانک فارل مربی فوتبال به والاحضرت فن بازی فوتبال را تعلیم می‌دهد. والاحضرت امیدوارند تیم فوتبال ایران را در المپیک ۱۹۷۶ رهبری نمایند. والاحضرت در کلیه ورزش‌ها مهارت دارند و انواع وسایل اسکی و اسکی روی آب و وسایل شکار زیر آب دارند که می‌توان با این وسایل یک مغازه را کامل کرد.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 561
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 30 آبان 1398

مجله فارس‌پلاس؛ محسن مهدیان: چرا اجازه اعتراض خیابانی نمی دهید؟! سوال خوبی است.
یک مرور کوتاه کنیم.
روز جمعه در ده‌ها شهر اعتراض خیابانی وجود داشت. در رشت و خرم آباد و شیراز و مشهد و غیره. حتی در مشهد، برخی شعار می‌دادند «رضاشاه روحت شاد». چرا ناجا برخورد نکرد؟ تنها در یک شهر برخورد داشتیم؛ سیرجان. چرا؟
یک مقدمه ضروری وجود دارد.
تعبیر  رهبرانقلاب برای اغتشاشگران بنزینی «اشرار» بود. «اشرار» با «اراذل و اوباش» فرق دارند. اراذل و اوباش اجیر اشرارند. اعتراضات بنزینی در اصل یک عملیات تروریستی بود. از همان روز اول، خاندان منحوس پهلوی تا منافقین، تمام‌قد در صحنه بودند. تمام رسانه‌های ضدانقلاب برنامه‌های عادی خود را تعطیل کردند و نه‌تنها پوشش که آموزش و تهییج اغتشاش را بر عهده داشتند. دعوت‌شان نیز آتش کشیدن بود نه شعار دادن.
مردم ممکن است در اعتراضات هیجان‌زده شوند و شعارهای تند دهند. ممکن است حتی خطا کنند و از سر عصبانیت سطل آشغال هم آتش بزنند. اما تنها اوباش‌اند که اموال مردم را غارت می‌کنند. تنها اراذل‌اند که پمپ بنزین و بانک آتش می‌زنند. و تنها اشرارند که می‌توانند در این ابعاد اراذل و اوباش اجیر کنند؛ که طبق برآورد اولیه تا 15هزار میلیارد تومان خسارت به کشور وارد شود.
مدیر اندیشکده آمریکائی ران پال خبر داد که مرکز ماموریت ایران در سیا با مسئولیت مایکل دی‌آندریا که معروف به «آیت الله مایک» است این پروژه را در ایران طراحی و اجرایی کرده است.
و حالا چند روزی است که یک سوال مهم از سوی کاربران مطرح می شود که: «چرا اعتراض نه؟»
البته اعتراض حق طبیعی مردم است. کف خیابان شهرهای ما نیز کم اعتراض ندیده است. از اعتراضات کارگری مثل هفت تپه و آذراب تا تجمعات دانشجویان مقابل سازمان خصوصی‌سازی و تجمع علیه حجاب در دانشگاه و  تجمعات روزانه مقابل مجلس تا تجمعات چندماهه مالباختگان موسسات مالی و ...تا اعتراضات خیابانی روز اول به افزایش قیمت بنزین.
روز اول تنها در سیرجان ورود ناجا را داشتیم. چرا؟ چون عده ای به سمت انفجار انبار نفت رفتند.
بله. هرکس محق است هرساعتی از شبانه‌روز از خانه خود خارج شود. ولی اگر ساعتی از شب، جمعی از اراذل و اوباش قمه به‌دست سرکوچه باشند، بازهم از خانه بیرون می‌آید؟ اگر بداند اجیر اشرارند چه؟ باز هم می‌گوید محقم؟ حالا اگر ناجا اجازه نداد در ساعتی از روز به‌خاطر تعقیب و گریز همین اوباش، کسی از خانه بیرون نیاید ظلم کرده است؟ دستش را نمی‌بوسیم؟
بله برای اعتراض محقیم اما نتیجه بی‌اعتنایی به ظرف زمانی‌اش، کشته‌هایی است که بسیاری‌شان به‌دست تروریست‌های وطنی کشته شدند. در خبرها آمده بود در خوزستان یک گروه پرچم داعش بلند کرده است.
حالا وظیفه حکومت دقیقا چیست؟ کدام اولویت دارد؟ حفظ جان و مال مردم یا حفظ حق فریادشان؟

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , اجـــتماعــــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 634
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 30 آبان 1398

خبرگزاری فارس،گروه دیدگاه؛ «صالح قاسمی» در یادداشتی نوشت:

 

به اذعان جمعیت پژوهان کشور، الگوی پرداخت‌ها در طرح یارانه معیشتی دولت از منظر سیاست‎های جمعیت و حمایت از فرزندآوری حاوی اشکالات جدی بوده و در تعارض آشکار با سیاست‌های کلی جمعیت است. این در حالی است که کارشناسان جمعیت‌شناس و مقام معظم رهبری(مدظله‎العالی) در هشت سال گذشته بطور مستمر و مکرر زنگ خطر هشدارهای جمعیتی را به صدا درآورده‎اند که آخرین آن بیانات معظم له در روز سه‌شنبه گذشته و در دیدار با تولیدکنندگان و صنعتگران بود.

بعنوان نکته نخست باید دانست، الگوی پرداخت‎های طرح یارانه معیشتی در تعارض آشکار با اسناد بالادستی همچون؛ سیاست‎های کلی جمعیت، سیاست‎های کلی خانواده، مواد 101 تا 103 قانون برنامه ششم توسعه و مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی است، چرا که رویکرد آن نه تنها در جهت تکالیف قانونی دولت در حمایت از خانواده و فرزندآوری نیست بلکه با توجه به اینکه در این طرح  افراد مجرد و خانواده های بدون فرزند در مقایسه با خانواده‎های دارای فرزند نسبت بیشتری دریافت می‎کنند، حاوی ماهیت و پیام روشن تشویق تجرد و تقبیح فرزندآوری است.

نکته دیگر اینکه در طرح مذکور، خانواده‎های دارای چهار فرزند و بیشتر مشمول تنبیه مالی شده‎اند. لازم به ذکر است با توجه به اینکه در این طرح فرزندان چهارم و بالاتر از دریافت مبلغ حمایت معیشتی محروم شده‎اند، می‎توان گفت طرح مذکور حداکثر میزان فرزندآوری مطلوب را تا سه فرزند به رسمیت شناخته است و با محرومیت والدین دارای چهار فرزند و بیشتر از دریافت بیشتر حمایت معیشتی، این والدین را بخاطر داشتن فرزند چهارم و بالاتر تنبیه کرده است. ناگفته پیداست ادبیات و روح حاکم بر طرح حمایت معیشتی دولت تدبیر و امید که فرزندان چهارم و بالاتر را از دریافت حمایت معیشتی محروم کرده است، عینا منطبق بر لایحه تنظیم خانواده و کنترل جمعیت در دولت سازندگی است که فرزندان چهارم و بالاتر را از حق برخورداری از بیمه تامین اجتماعی محروم کرده بود. به نظر میرسد سازمان برنامه و بودجه با نحوه طراحی الگوی پرداخت‎ها در یارانه معیشتی درصدد احیای پروژه کنترل جمعیت و تنظیم خانواده در ایران است. جالب اینکه برنامه تنظیم خانواده در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد نیز توسط همین گفتمان حاکم بر دولت کنونی که در دولت سازندگی نیز حاکم بود، طراحی و اجرا شد.

از همین رو ضروری است مسئولین نهادهای نظارتی و به ویژه نمایندگان مجلس شورای اسلامی در این مقوله بطور جد ورود کرده و رویکرد سازمان برنامه و بودجه که مخالفت آشکار با سیاست های کلی جمعیت است را اصلاح نمایند.

در پایان بخشی از بیانات و نگرانی های مقام معظم رهبری(مدظله‎العالی) در مقوله تحولات جمعیت کشور را بازگو و یادآور می‌شوم که معظم له در تاریخ  1392/09/19 و در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی فرمودند: «یکی از خطراتی‌که وقتی انسان درست به عمق آن فکر می‌کند،‌ تن او می‌لرزد، ‌این مسئله جمعیت است. مسئله جمعیت را جدی بگیرید. جمعیت جوان کشور دارد کاهش پیدا می‌کند. به جایی خواهیم رسید که دیگر قابل علاج نیست. یعنی مسئله جمعیت از آن مسائلی نیست که بگوییم حالا ده سال دیگر فکر می‌کنیم. نه اگر چند سال بگذرد، ‌وقتی نسل‌ها پیر شدند،‌ دیگر قابل علاج نیست.»

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , اجـــتماعــــــی , فـــــــــرهنـگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 922
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
شکر ،خدارا که درپناه حسینم(ع)،گیتی ازاین خوبتر،پناه ندارد........................... ....هرکسی با شمع رخسارت به وجهی عشق باخت/ زان میان پروانه را در اضطراب انداختی / گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما / سایه دولت بر این کنج خراب انداختی.../ اللّهم عجّل لولیّک الفرج........ ...با عرض سلام و تحیّت خدمت شما بازدید کننده گرامی به اطلاع می رساند که """برنامه ی هفتگی هیئت کربلا (محمدشهر- عباس آباد - کرج ) به شرح ذیل می باشد: پنجشنبه شب ها ساعت21 با مداحی " حاج رحمــــــــان نـوازنـــــــی "/ لازم به توضیح است مراسماتی که بصورت مناسبتی برگزار می گردد از طریق سامانه پیام کوتاه به اطلاع عموم بزرگواران می رسد. سامانه پیام کوتـــــــــاه این هیئت نیز با شماره 30008191000002 پل ارتباطی بین ما و شما می باشد.لطفا نقدها و پیشنهاد های خود را و همچنین پیامک های مهـــــــــدوی و دلنوشته هایتان را جهت انعکاس در این تارنما برای ما ارسال نمایید.ضمنا جهت عضویت در این سامانه عبارت * یازهرا * را به شماره فوق پیامک نمایید. التماس دعا.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه