میعادگاه : کـــرج . محمدشهر . ابتدای عباس آباد.بیت المهــــــــدی (عج

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 3414
:: کل نظرات : 51

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 7
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 790
:: باردید دیروز : 1155
:: بازدید هفته : 1945
:: بازدید ماه : 5919
:: بازدید سال : 31504
:: بازدید کلی : 634988
نویسنده : گمنام
جمعه 1 آذر 1398

حضرت آیت الله مظاهری، سلسله دروس اخلاقی با موضوع «شرح چهل حدیث اخلاقی» داشته اند که مطالب شنیدنی و خواندنی این استاد اخلاق حوزه در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما خوبان خواهد شد.

 

- حدیث ششم: برکات دنیوی و اخروی یاد خداوند

 

بِسْمِ‏ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏

«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری‏ وَ یَسِّرْ لی أَمْری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یَفْقَهُوا قَوْلی‏»

 

مرحوم کلینی «رحمت‌الله‌علیه» در جلد دوم اصول کافی در باب ذکر، روایاتی نقل کرده که معمولاً صحیح‌السّند و ظاهرالدّلاله است. در این روایات، علاوه تأکید بر ذکر و یاد خدا، برخی از آثار و برکات آن تبیین گردیده است.

 

از جمله در حدیث قدسی از قول امام صادق«سلام‌الله‌علیه» نقل می‌کند که فرمودند: 

«قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ ذَکَرَنِی‏ سِرّاً ذَکَرْتُهُ عَلَانِیَةً»[۱]

 

در حدیث قدسی دیگری نیز از قول مبارک امام صادق«سلام‌الله‌علیه» نقل می کند:

 

«قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَا ابْنَ آدَمَ اذْکُرْنِی فِی مَلَإٍ أَذْکُرْکَ فِی مَلَإٍ خَیْرٍ مِنْ مَلَئِکَ»[۲]

 

برکات دنیوی و اخروی یاد خداوند بر اساس این دو روایت و روایات مشابه دیگر، خداوند تعالی می فرماید: هرکس در خلوت یا جلوت من را یاد کند، من هم به یاد او هستم.

به عبارت دیگر هرکه به صورت پنهانی یا آشکارا، به یاد خداوند سبحان باشد، خدا به شکل برتری به یاد او خواهد بود.

 

اگر کسی به یاد خدا باشد، همه‌ جا را محضر خدا بداند و ادب حضور را مراعات کند، خداوند متعال در دنیا و آخرت از او یاد می کند و فریادرس اوست.

 

رسول خدا«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» فرمودند: هرکس اهل ذکر باشد و زیاد خدا را یاد کند، خداوند او را دوست می‌دارد و او را از آتش جهنّم و از نفاق دور خواهد کرد. [۳]

 

آنکه مداومت بر ذکر دارد، در روز قیامت مقام بالایی دارد، دست عنایت خدا روی سر اوست و خدا کمک کار او خواهد بود. وحشت و اضطراب از قیامت ندارد، چون خدا را دارد و این نتیجۀ این است که در دنیا در نهان و آشکار به یاد خدا بوده است.

 چنین کسی در پرتو یاد خدا به جایگاهی می رسد که می‌گوید: «هاؤُمُ اقْرَؤُا کِتابِیَهْ‏»[۴]؛ مردم بیایید و ببینید چقدر سرفرازم. اندازۀ یاد خدا هم با میزان یاد او از خدا تناسب دارد. هر چقدر او به یاد خدا بوده است، به همان اندازه خدا در آخرت به یاد او خواهد بود.

 

در روایت دیگری، ابو حمزۀ ثمالی از قول امام باقر«سلام‌الله‌علیه» نقل می‌کند که فرمودند: در توراتی که تحریف نشده، نوشته شده است که حضرت موسی«سلام‌الله‌علیه» به پروردگار متعال گفت: آیا تو به من نزدیکی تا با تو مناجات کنم؟ یا دور هستی تا صدایت بزنم؟ خداوند عزّوجلّ فرمود: «أَنَا جَلِیسُ‏ مَنْ‏ ذَکَرَنِی»؛ من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند. سپس موسی پرسید: در آن روزی که  هیچ کس پناهی به جز تو ندارد، یعنی در قیامت، چه کسی در پناه توست؟ خداوند تعالی فرمود: «الَّذِینَ یَذْکُرُونَنِی فَأَذْکُرُهُمْ»؛ آنها که من را یاد می‏کنند، پس من هم آنها را یاد می‏کنم. [۵]

 

خوشا به حال افرادی که در عالم برزخ و در قیامت خدا با آنهاست و خدا را دارند. خوشا به حال آنان‌که در قبر، وقتی که همه می‌روند و با چشم ناامیدی به همه نگاه می‌کنند و می‌بینند که هیچ‌ فریادرسی ندارند، خدا با آنهاست.

 

راجع به پل صراط که همه باید از آن گذر کنند: «وَ إِنْ مِنْکُمْ إِلاَّ وارِدُها کانَ عَلی‏ رَبِّکَ حَتْماً مَقْضِیًّا»[۶]؛ در روایت می‌خوانیم از مو باریک‌تر، از شمشیر برنده‌تر و از آتش سوزاننده‌تر است. [۷] امّا برای مؤمن، یک لحظه است و مثل برق از آن عبور می‌کند. [۸]

 

ذکر و یاد دائمی خدا، در دنیا نیز به فریاد انسان می‌رسد و باعث سرافرازی او در بین مردم می‌شود.

همه می‌خواهند سرفراز باشند، حتی کسانی که ریاست‌طلب نیستند نیز سرفرازی در میان مردم را دوست دارند. حبّ سرافرازی و سربلندی، نه تنها رذیلت نیست، بلکه یکی از فضائل هم هست و این سرافرازی در اثر ذکر خدا روزی انسان می‌گردد.

قرآن کریم می‌فرماید: «فی‏ بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصال‏ رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّه‏»[۹]

افرادی هستند که دست عنایت خدا روی سر آنهاست و خداوند تعالی لحظه به لحظه آنان را رو به فضیلت و رو به آقایی بالا می‌برد. آنان چه کسانی هستند؟ کسانی که دائم ذکر می‌گویند و همیشه به یاد خدا هستند؛ چه در میان مردم و چه در خلوت، همه‌جا را محضر مقدّس خداوند می‌دانند و ادب حضور را مراعات می‌کنند.

 

بیوت در این آیۀ شریفه، معانی مختلفی دارد؛ یکی از معانی آن مساجد و مزارهای شریف است. در روایات نیز بر وجود مقدّس ائمۀ طاهرین«سلام‌الله‌علیهم» تطبیق شده است. [۱۰]

 

معنای دیگر که ظاهراً آیۀ شریفه در آن ظهور دارد، این است که خدا اذن داده است که قدر و منزلت اهل ذکر بالا رود. در واقع دست عنایت خدا روی سر آنهاست. کسانی که روز و شب، یعنی دائماً، به یاد خداوند هستند، خداوند متعال به آنان شرافت و کرامتی خاص در دنیا عنایت می‌فرماید.

 

به قول شاعر:

صمت و جوع و سهر و عزلت و ذکر به دوام                     ناتمامان جهان را کند این پنج تمام

 

بنابراین، روحانیّت، افراد تأثیرگذار جامعه و به طور کلّی افراد متدیّن، باید توجه داشته باشند که برخورداری از سرافرازی و سربلندی در دنیا، در سایۀ ذکر و یاد خداوند برای آنان حاصل می‌شود.

امام جماعت، امام جمعه، رئیس و هرکسی که خواهان محبوبیّت و ابهّت در بین مردم است، کسی که می‌خواهد تبلیغ کند و تأثیرگذار باشد، کسی شهرت حلال بخواهد، باید همواره به یاد خدا باشد و به‌خصوص ذکر عملی، که همان رعایت تقواست را به‌جا آورد. و بالأخره اگر کسی بهشت بخواهد، اگر دنیا بخواهد و اگر سیروسلوک بخواهد، باید اهل ذکر باشد.

 

انسان باید با ارزش‌های معنوی و با عالم غیر ناسوت سر و کار داشته باشد و به عبارت دیگر، غرق در معنویّات باشد. افرادی هستند که با ارتباط با خدا و معنویّات و با مداومت بر ذکر، توانسته‌اند در همین دنیا با ملائکه ارتباط برقرار کنند. قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی‏ کُنْتُمْ تُوعَدُون، نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَة»[۱۱]

 

تعجب نکنید، همۀ ما باید چنین باشیم. حالا دل ما، محیط ما، اعمال ما، اقتضا نمی‌کند، حرف دیگری است؛ ولی باید چنین باشیم.

 

برخی از مفسّرین چنین ارتباطی با ملائکه را مربوط به موقع مرگ می‌دانند. امّا آنچه آیۀ شریفه می‌گوید، مهم‌تر از این حرف‌ها است. کسی که بگوید: «الله» و بر روی آن پا برجا باشد و استقامت ورزد، یعنی کسی که همه‌جا را، چه در خلوت و چه در جلوت، محضر خدا بداند و ادب حضور را مراعات کند، «تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ»؛ با ملائکه سر و کار خواهد داشت و اگر مثلاً یک خوفی یا غصّه‌ای برای او پیدا شده است، ملائکه می‌آیند، او را دلداری می‌دهند و می‌گویند: «أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی‏ کُنْتُمْ تُوعَدُون».

 

غم و غصه در دنیا برای کسی که آخرت را با همۀ آن مقام‌ها دارد، یعنی چه؟ کسی که خدا را دارد، ترس برای او چه معنایی دارد؟ «أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا»؛ بعد هم می‌گویند: ما کمک کار تو هستیم: «نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ»؛ خدا ما را خلق کرده است که یار و یاور تو باشیم.

 

دو آیه در قرآن است، من از شما تقاضا دارم به این دو آیه خیلی توجه کنید، خیلی مهّم است. آیۀ اوّل می‌فرماید: «وَ کانَ حَقًّا عَلَیْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنین‏»[۱۲]؛ مؤمن به ما حتماً حق دارد، شک نکنید حق چه چیز را دارد؟ حق دارد که او را کمک کنیم.

 

آیۀ دوم راجع به گرفتاری‌ها است، نه اینکه فقط گرفتاری در زندگی دنیوی او باشد، مثلاً اگر شبهه برای او پیدا شده است و نمی‌تواند آن را حل کند یا مثلاً حال قبض پیدا کرده و حال یقظه را از دست داده شده است، در نماز شب بی‌حال است و نمی‌تواند آن را رفع کند. قرآن می‌فرماید می‌خواهید من داروی آن را بگویم؟ می‌فرماید: «کَذلِکَ حَقًّا عَلَیْنا نُنْجِ الْمُؤْمِنین‏»[۱۳]

 

حتماً در گرفتاری‌ها مشکل را حل می‌کند، حال قبض او را به حال بسط برمی‌گرداند. زمزمه‌ها در نماز شب می‌دهد. بیداری در دل شب به او می‌دهد. نمی‌شود کسی با خدا باشد، امّا نماز شب او تعطیل شود، اگر کسی نماز شب و سوز و گداز در شب ندارد، باید بداند که هرچه هست، از قامت ناساز بی‌اندام خود اوست.

 

پروردگار عالم روی ذکر تأکید فراوانی دارد. قرآن کریم می‌فرماید:

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثیراً وَ سَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصیلاً»[۱۴]

 

امام‌صادق «سلام‌الله‌علیه» در روایتی فرمودند: خدا هر چیزی که از بنده‌هایش خواسته است، مقیّد خواسته، به غیر یک چیز؛ خدا گفته‌ است نماز بخوانید، هفده رکعت با نافله‌های آن پنجاه‌ویک رکعت می‌شود، بالاخره محدود است. خدا گفته است یک ماه روزه بگیرید، خدا گفته است خمس و زکات بدهید، یک حدی دارد، خدا گفته است مکه بروید، یک ماه می‌شود و بالأخره همۀ واجبات و مستحبات حدی دارند، به غیر از یک چیز که از نظر قرآن حد ندارد، بلکه همیشگی می‌خواهد و آن ذکر است. سپس آیۀ شریفه را تلاوت کردند: [۱۵]

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثیراً وَ سَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصیلاً»

 

جملۀ «بُکْرَةً وَ أَصیلاً» در این آیه، بر کثرت ذکر تأکید دارد. و معنای آن این است که بنده، همیشه و به طور دائم باید به یاد خدا باشد. یعنی به اصطلاح دائم‌الذّکر باشد. من دیده‌ام افرادی که اینها در کما هستند، امّا اهل ذکرند، موقع مرگ آنها است، امّا اهل ذکر هستند و هیچ توجه ندارند به هیچ چیز، امّا به «لااله‌الاالله» و به «یاالله» توجه دارند. من زیاد دیده‌ام که دائم‌الذّکر است، حتی در کما، لذا این افراد اگر جلو بروند در خواب هم اهل ذکر می‌شوند و می‌توانند نفی خواطر بکنند.

 

خوشا به حال آنها که در خواب یا در بیداری، می‌توانند نفی خواطر کنند؛ وسوسه‌ها، تخیّل‌ها و فکرهای بی‌جا نمی‌تواند به سراغ آنها بیاید. این افراد دل دارند و دل آنها درب دارد. وقتی چشم و گوش و زبان آنها درب داشته باشد، دل آنها نیز درب پیدا می‌کند و آن درب به روی وسوسه‌ها، تخیّل‌ها و توهّم‌های بی‌اساس بسته می‌شود. به این نفی خواطر می‌گویند که خیلی مشکل است، امّا گروهی راه را رفته‌اند و شده است و علاوه بر بیداری، در خواب هم نفی خواطر دارند.

 

خدا از ما می‌خواهد جداً دائم الذکر باشیم. استاد بزرگوار ما علامه طباطبایی«رحمت‌الله‌علیه» روزهای آخر عمرشان را سپری می‌کردند که عدّه‌ای از ما شاگردها خدمت ایشان رسیدیم. در حالی که حال ایشان بد بود، با یک ادب و خضوعی در مقابل ما نشسته بودند. من به ایشان گفتم: آقا! یک نصیحت به ما کنید تا مرخص شویم، ایشان فرمود: «فَاذْکُرُونی‏ أَذْکُرْکُم‏»[۱۶]

 

چند روز بعد در بیمارستان به ملاقات ایشان رفتیم. خانم ایشان گفتند: حالی پیدا کرد و چند مرتبه گفت: توجه، توجه، توجه، تا از دنیا رفت. این «فَاذْکُرُونی‏ أَذْکُرْکُم‏» را از چند روز قبل به ما گفتند و بعد هم موقع مرگ یک پیام عمومی به همه دادند و گفتند: «توجه، توجه، توجه».

 

ذکر مراتبی دارد؛ مرتبۀ اول آن ذکر لفظی یا ذکر زبانی است. هرکسی باید یک ذکری انتخاب کند و مرتّب بگوید. مثلاً سفارش می‌کنند کسانی که هنوز به جایی نرسیده‌اند، ذکر یونسیّه را بگویند: «لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ»[۱۷]؛ مخصوصاً به معنای آن توجه کنند.

 

حضرت یونس«سلام‌الله‌علیه»، پیامبر خدا بود، امّا حرکتی که به شأن او نمی‌خورد، از او سر زد. پروردگار عالم او را زندان کرد.

قرآن می‌گوید: اگر اهل ذکر نبود، تا روز قیامت باید در دل ماهی می‌ماند: «فَلَوْ لا أَنَّهُ کانَ مِنَ الْمُسَبِّحینَ‏ لَلَبِثَ فی‏ بَطْنِهِ إِلی‏ یَوْمِ یُبْعَثُونَ»[۱۸]

 

بالأخره این مرتبۀ اول ذکر است که همه باید داشته باشیم. اذکاری مانند صلوات، «لااله‌الاالله» و «لاحول‌ولاقوه‌الاباالله» را که هر کدام خصوصیّتی دارد، مرتب بگوییم. امّا بر ذکر یونسیّه خیلی سفارش شده است. لازم هم نیست که دو زانو و رو به قبله باشیم یا آداب خاصّی به‌جا آوریم، بلکه آنکه اهل ذکر است، در راه ذکر می‌گوید. انسان می‌تواند در راه یا در بین کارهای روزانه، مثلاً صد مرتبه سورۀ توحید را بخواند یا هزار مرتبه صلوات بفرستد. اگر کسی این مرتبه از ذکر را ندارد، بداند خسارت عجیبی دارد.

 

مرتبۀ دوم، ذکر قلبی است، آن هم نه به این معنا که بنشیند و ذکر را در دل بگوید، در اسلام چنین روشی نداریم. ذکر قلبی آن است که قلب انسان به دنبال زبان بگوید: «لااله‌الاالله» تا کم‌کم به آنجا برسد که در مجلس شام مؤذن گفت: «اشهد ان لااله‌الاالله»، امام سجاد«سلام‌الله‌علیه» فرمودند: پوست، گوشت و خون من هم می‌گوید: «اشهد ان لااله‌الاالله».[۱۹]

 

مرتبۀ سوم، ذکر عملی است که از مراتب اول و دوم مهم‌تر است. امام صادق«سلام‌الله‌علیه» می‌فرمایند: اگرچه اذکار لفظی نظیر تسبیحات اربعه، ذکر است، امّا قرآن یک چیز دیگر می‌خواهد و آن ذکر عملی است، به این معنا که انسان موقع انجام هر عملی، ببیند حلال است یا حرام و محرمات را ترک کند و واجبات را به‌جا آورد. [۲۰]

 

حضرت امام«قدّس‌سرّه» بارها می‌گفتند و این اواخر دیگر در رسانه‌ها هم می‌گفتند که: همه‌جا محضر خداست، ما در محضر خدا هستیم، ادب حضور باید مراعات شود. این همان ذکر عملی است.

 

پی نوشت ها:

[۱]. الکافی، ج ۲، ص ۵۰۱.

[۲]. الکافی، ج‏۲، ص ۴۹۸.

[۳]. الکافی، ج‏۲، ص۵۰۰.

[۴]. الحاقه، ۱۹: «بیایید و کتابم را بخوانید. »

[۵]. الکافی، ج‏۲، ص۴۹۶.

[۶]. مریم، ۷۱: «و هیچ کس از شما نیست مگر [اینکه‏] در آن وارد می‏گردد. این [امر] همواره بر پروردگارت حکمی قطعی است. »

[۷]. امالی الصدوق، ص ۱۷۷.

[۸].  فضائل الشیعه، ص ۵.

[۹]. النور، ۳۶و۳۷: «در خانه‏هایی که خدا رخصت داده که [قدر و منزلت‏] آنها رفعت یابد و نامش در آنها یاد شود. در آن [خانه‏]ها هر بامداد و شامگاه او را نیایش می‏کنند: مردانی که نه تجارت و نه داد و ستدی، آنان را از یاد خدا، به خود مشغول نمی‏دارد. »

[۱۰]. الکافی، ج ۹، ص ۲۵۶.

[۱۱]. فصلت، ۳۰و۳۱: «در حقیقت، کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداست»؛ سپس ایستادگی کردند، فرشتگان بر آنان فرود می‏آیند [و می‏گویند:] «هان، بیم مدارید و غمین مباشید، و به بهشتی که وعده یافته بودید شاد باشید. در زندگی دنیا و در آخرت دوستانتان ماییم‏.»

[۱۲]. روم، ۴۷: «و یاری‏کردن مؤمنان بر ما فرض است. »

[۱۳]. یونس، ۱۰۳: «زیرا بر ما فریضه است که مؤمنان را نجات دهیم. »

[۱۴]. الاحزاب، ۴۱و۴۲: «ای کسانی که ایمان آورده‏اید، خدا را یاد کنید، یادی بسیار. و صبح و شام او را به پاکی بستایید. »

[۱۵]. الکافی، ج ۲، ص ۴۹۸.

[۱۶] . البقره، ۱۵۲: «پس مرا یاد کنید، تا شما را یاد کنم‏.»

[۱۷]. الانبیاء، ۸۷: «معبودی جز تو نیست، منزّهی تو، راستی که من از ستمکاران بودم‏.»

[۱۸]. صافات، ۱۴۳و۱۴۴: «و اگر او از زمره تسبیح‏ کنندگان نبود، قطعاً تا روزی که برانگیخته می‏شوند، در شکم آن [ماهی‏] می‏ماند. »

[۱۹]. بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۳۹.

[۲۰]. الکافی، ج ۲، ص ۸۰.

منبع:حوزه

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: بازدید از این مطلب : 881
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 1 آذر 1398

کتاب «واژه های اخلاقی از اصول کافی» اثری از مرحوم آیت الله علی مشکینی است که در آن، نکاتی زیبا و قابل استفاده پیرامون مباحث مختلف اخلاقی آمده و «حوزه نیوز» منتخبی از این نکات را در شماره های گوناگون تقدیم علاقمندان می نماید.

 

* ذکر خدا

 

۱. امام صادق (علیه السلام) می فرمود: شیعیان ما آنهایی هستند که هرگاه تنها باشند، بسیار یاد خدا کنند.

 

۲. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هر که خدا را بسیار یاد کند، خدا او را دوست دارد و هر که خدا را بسیار یاد کند، برای او دو برات (منشور آزادی) نوشته شود: یکی برات نجات از دوزخ و دیگری برات رهایی از نفاق.

 

۳. امام صادق (علیه السلام) فرمود: هر که خدا را بسیار یاد کند، خداوند او را در بهشتش، در کنف رحمت خود جا دهد.

 

۴. نیز فرمود: خداوند فرماید: هر که به سبب یاد من از درخواست چیزی از من غافل شود (به طوری که درخواست خود را فراموش کند) به او چیزی عطا کنم برتر از آنچه که به درخواست کننده از من عطا می کنم.

 

۵. نیز می فرمود: خداوند فرموده: هر که مرا در نهانی یاد کند من او را آشکارا یاد کنم.

منبع:حوزه

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 869
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 1 آذر 1398

پیامبر خدا صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله و سلم:

لا تَطلُبوا عَثَراتِ المؤمنینَ؛ فإنّ‏ مَـن تَتَبّعَ عَثَراتِ أخیهِ تَتَبّعَ اللّه‏ُ عَثَراتِهِ، و مَن تَتَبّعَ اللّه‏ُ عَثَراتِهِ یَفْضَحْهُ و لو فی جَوفِ بَیتِهِ.

لغزش های مسلمانان را نجویید که هر کس لغزش های برادرش را پی جوید خداوند لغزش های او را پیگیری می‏ کند و هر که را که خداوند عیب جویی کند، رسوایش می‏ سازد؛ هر چند در اندرون خانه خود باشد.

 

الکافی: ۲/۳۵۵/۵

منبع:حوزه

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 854
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 1 آذر 1398

امام علی علیه السلام:

اسْفَهُ السُّفَهاءِ الْمُتَبَجِّحُ بِفُحْشِ الکلامِ

سفیه‌ ترین انسان ها، دشنام دهنده ‌ای است که از فحش دادن خود شادمان است.

 

غررالحکم و دررالکلم، ج ۱، ص ۲۰۵

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 817
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 1 آذر 1398

حضرت آیت‌الله جوادی آملی در پایان درس تفسیر خود در مسجد اعظم با اشاره به برخی اعتراضات مردم در این روزها، اظهار داشتند: الآن که یک مشکلی در این جریان پیدا شده، مسئولین یک وظیفه دارند، مردم یک وظیفه دارند اما در خصوص دشمن مشترک هر دو یک وظیفه داریم.

 
 

ایشان تاکید کردند : مسئولین ما واقعاً، شرعاً و عقلاً موظف‏ اند که امور را ارزیابی کنند، دقیق بفهمند که فعلاً مصلحت مملکت چیست؟ و اگر در این خصوص کوتاهی یا اشتباهی کنند واقعاً شرعاً ضامن هستند. "الطبیب ضامن" مسئله ای نیست که فقها اختلاف داشته باشند اگر متخصص هم هستند باید تمام تلاش خود را بکنند؛ اگر 60 - 70 نفر را پذیرش می کنند باید دقت کنند هر چه خلاف کرد و اشتباه کرد شرعا ضامن هستند و مسئولین ما هم اگر اشتباه کردند واقعا شرعا ضامن هستند این وظیفه آنهاست.

معظم له ادامه دادند:  وظیفه‏ ای که مردم دارند دین به ما می گوید که با بهترین روش جلوی اشتباهات آنان را بگیرید. همان است که دین به ما می‏ گوید: ﴿ادْفَعْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ السَّیئَةَ﴾ به بهترین روش جلوی اشتباهات مسئولین را بگیریم، این وظیفه ماست! آتش زدن و امثال این کارها، جز ایجاد آشوب مشکلی را حل نمی‏ کند.

حضرت آیت الله جوادی آملی  تصریح کردند : نکته سوم که باید به آن توجه داشت،  دشمن مشترک است که هم ما باید ببینیم و هم آنها ببینند که هم مسئولین باید آن را ببینند و هم مردم باید آن را ببینند، این دشمن مشترکی است که برای نابودی نظام [معاذالله] صف بسته است، بنابراین وظیفه همه مسئولین این است که عالمانه و محققانه، شب و روز تلاش کنند، از اقتصاددانان مملکت مشورت بگیرند و سؤال کنند، اگر اقدامی صلاح مملکت باشد، یقیناً مردم تشخیص می‏ دهند و به انجام آن رضایت می‏ دهند. در این بخش ها می بینید که ممکن است 22 بهمن شعار هم بدهند  نظام را با تخصص باید حفظ کرد، این به تعبیری از اوجب واجبات است مثل صدر اسلام.

ایشان ابراز داشتند: حفظ نظام از اوجب واجبات است؛ اینها آب وضو را تبرک می کردند اما وضو رو حفظ نمی کردند.، اگر اقدامی محققانه، عالمانه و همراه با ﴿وَ أَمْرُهُمْ شُورَی﴾ باشد، یک اقدامی خواهد شد که به نفع همه خواهد بود و اعتراض کسی را هم در پی نخواهد داشت.

این مرجع تقلید  افزودند : مسئولین باید وظیفه ‏شان مشخص باشد، آنها ضامن هستند شرعا، اما مردم نیز وظیفه‏ دارند که به بهترین وجه از نظام دفاع کنند چراکه دشمن مشترک در کمین است. این هم مثل همان وضو گرفتن حضرت هست که آب وضو را متبرک می کردند اما وضو را نمی دانستند، و خود وضو را حفظ نمی کردند، در راهپیمایی ها شرکت می کنیم باید هم شرکت کنیم مرگ بر آمریکا را می گوییم و باید هم بگوییم و شعار دهیم، اما باید اصل نظام را حفظ کرد این را عقل می گوید.

حضرت آیت الله جوادی آملی به نامه گلایه آمیز حضرت امیرالمومنین(ع) در نهج البلاغه به جناب کمیل اشاره کردند و بیان داشتند:حضرت علی (ع) کمیل را مسئول هیت (شهری در عراق) کردند ، زمانی که غارتگری های معاویه شروع شد و شهر را غارت کرد، کمیل، آگاهی،‌صلاحیت و قدرت نظامی نداشت که جلوی غارتگری ها را بگیرد، لذا حضرت نامه ای گلایه آمیز به ایشان نوشتند و فرمودند: تو به درد دعای کمیل می خوری تو نمی توانی جایی را اداره کنی.این عبارت توی نهج البلاغه نیست، ولی معنایش هست.

این مرجع تقلید ادامه دادند: بعضی ها به درد دعای کمیل می خورند، واقعا صلاحیت برای مملکت داری  ندارند .

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 854
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 1 آذر 1398

در یک روز گرم به خدمت استاد رسیدم. ایشان طبق معمول در کتابخانه خود، مشغول مطالعه و نوشتن بودند. در حین طرح سؤالم، صدای پُتک همسایه که به آهنگری مشغول بود، به گوش می‌رسید. به ایشان عرض کردم: «اگر صدای پتک و چکش این شخص مزاحم کار شماست، من می‌توانم بروم و به ایشان تذکر بدهم.»

ایشان فرمودند: «نه، مبادا به او چیزی بگویید. چون من وقتی در کتابخانه‌ام از مطالعه و نوشتن احساس خستگی می‌کنم، صدای پُتک و چکش این پیرمرد، نهیب می‌زند و به من قدرت می‌دهد و با خود می‌گویم آن پیرمرد در مقابل کوره گرم آهنگری چکش می‌زند و خسته نمی‌شود، اما تو که نشسته‌ای و مطالعه می‌کنی و می‌نویسی، خسته شده‌ای؟

با شنیدن صدای چکش او، قدرت مجدّد می‌گیرم و دوباره مشغول مطالعه یا نوشتن می‌شوم!»

راوی: رسول مسعودی

 

منبع: ایسنا

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: بازدید از این مطلب : 853
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 1 آذر 1398

درست کمتر از ۲۴ ساعت از شروع آشوب‌های خیابانی اشرار، پس از طرح سهمیه‌بندی بنزین رهبر انقلاب از مصوبه‌ سران قوا حمایت کردند. این موضوع با واکنش‌هایی در فضای عمومی کشور رو به رو شد. به همین مناسبت خط حزب‌الله در سخن هفته‌ی این‌ شماره‌ خود به بازخوانی و تحلیل این بیانات پرداخته است.
 
 همچنین با توجه به دیدار رهبر انقلاب با تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعالان اقتصادی که در روز سه‌شنبه‌ی هفته‌ی جاری در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد، نشریه‌ خط حزب‌الله فرازهای مهم این دیدار را در قالب اطلاع‌نگاشت مرور کرده است.
 
 دیگر بخش‌های نشریه‌ی خط حزب‌الله که مطالعه‌ی آنها به خوانندگان گرامی توصیه ‌می‌شود:
عدالتخواهی پشتوانه می‌خواهد و آن شما جوانان هستید / اصول عدالتخواهی
علاج مسائل کشور بر راه انقلابی است / اخلاق انقلابی گری
بازداشتگاه کاخ‌ سفید! / خاطرات رهبری
در دوران پهلوی، مردم هیچ بودند! / خاندان ویرانی
رمز پیروزی وحدت کلمه است/ کلام امام
از فرصتِ زودگذر حدّاکثر استفاده را بکنید و برای مردم کار کنید/ شرح حدیث
امیرالمؤمنین در برابر خوارج در نهایت صلابت ایستاد/ نهج البلاغه
وقتی یک مجموعه علاقمند و دلسوز، روی کاری متمرکز شوند.../ روایت پیشرفت
افزایش قیمت بنزین موجب افزایش قیمت اجناس نشود / مطالبه رهبری
مشی امام هم همینجور بود / عکس نوشت
۲۰ سال فرصت داریم / خانواده ایرانی
حزب اللَّهی‌ها اگر نبودند شکست مى‌خوردیم/ حزب الله این است
 
طبق رسم هفتگی خط حزب‌الله و به برکت خون شهدا شماره این هفته به ارواح طیبه شهدای آشوب‌های اخیر خصوصاً شهید مرتضی ابراهیمی تقدیم می‌شود.

نسخه‌ی PDF نشریه در سه نسخه‌ی تابلوی اعلانات، A۴ جهت مطالعه و A۳ برای چاپ و تکثیر روی خروجی پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR قرار گرفته و عموم امت حزب‌الله می‌توانند آن را چاپ و در محافل انقلابی، نمازهای جمعه، هیئت‌های مذهبی و پایگاه‌های بسیج توزیع کنند.

 برای دسترسی به نشریه می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 851
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 1 آذر 1398

پاسخ به سؤالات و شبهات موجود در جامعه از وظایف مراکز حوزوی و دینی است که این خبرگزاری در شماره های گوناگون به ارائه برخی از پرسش ها و شبهات و پاسخ های آن، برگرفته از «مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم» خواهد پرداخت.

 

- سؤال

چه حیواناتی وارد بهشت می شوند و صاحبان آنها چه کرده اند که اینها وارد بهشت می شوند؟

 

- پاسخ

لازم است قبل از پاسخ به  سؤال به عنوان مقدمه  به این نکته توجه کرد که: آیا حیوانات در قیامت محشور می شوند یا نه؟ و آنگاه ورود آنها به بهشت چگونه است؟

در پاسخ به سؤال اول باید گفت در خصوص این مسئله بین علماء اهل فن اختلاف است، گروهی قائلند به این که قیامت مخصوص جنّ و انس است و حیوانات در قیامت محشور نخواهند شد لیکن بر اساس ظاهر بعضی آیات و روایات مشهور بین بزرگان و مفسران این است که حیوانات هم مثل انسان ها در قیامت مبعوث گردیده و به اندازة درک و شعورشان جزاء داده خواهند شد  .

و صریحترین آیه که این منظور را می رساند آیة ۳۸ از سورة انعام می باشد: «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ یَطِیرُ بِجَناحَیْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُکُمْ ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ‏ءٍ ثُمَّ إِلی رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ».

دابّه به معنای همة جنبندگان روی زمین است و طائر به هرگونه پرنده ای گفته می شود.

 

بنابراین، آیة شریفه از یک رستاخیر عمومی برای تمام موجودات زنده خبر داده و می فرماید:  هیچ جنبده ای در زمین و هیچ پرنده ای که با دو بال خود پرواز می کند نیست مگر اینکه امت هایی همانند شما هستند، ما هیچ چیز را در این کتاب فروگذار نکردیم، سپس تمام آنها به سوی خداوند در رستاخیز جمع می شوند. »

 

به عقیدة بیشتر مفسران ضمیر «هم» در عبارت ثم الی ربهم به انواع و اصناف جنبندگان و پرندگان بر می گردد و به این ترتیب قرآن برای همة موجودات جنبنده قائل به رستاخیز شده است. [۱]

 

در روایات متعددی هم به رستاخیز حیوانات اشاره شده است از جمله:

از ابوذر نقل شده  که می گوید، ما خدمت پیامبر ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ بودیم که در پیش روی ما دو بُز به یکدیگر شاخ زدند، پیامبر اکرم ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ فرمود: می دانید چرا اینها به یکدیگر شاخ زدند؟ حاضران عرض کردند: خیر! پیامبر ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ فرمود: لیکن خداوند می داند و به زودی در میان آنها داوری خواهد کرد. [۲]

و در حدیث دیگری از پیامبر ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ نقل شده   که فرمود: «استفرهوا ضحایاکم فاِنّها مَطایاکم علی الصراط»؛ به حیوانات قربانی (حیواناتی که در راه خداوند ذبح کرده می شوند) نیکی و احسان کنید زیرا آنها وسیله عبور شما از صراط هستند. [۳]

و هم چنین روایات دیگری وجود دارند که حکایت از رستاخیز حیوانات می کنند ـ بطوری که هر حیوانی که مورد ستم و ظلم واقع شده باشد چه از جانب صاحبش و یا از طرف حیوانات دیگر، در قیامت به حقوق او رسیدگی می شود، که در ذیل آیة شریفة سورة انعام، حدیثی از پیامبر اکرم ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ نقل شده است که بعض از مفسرین هم آن را نقل کرده اند که فرمود: خداوند تمام این جنبندگان را روز قیامت بر می انگیزاند و قصاص بعضی را از بعض می گیرد، حتی قصاص حیوانی را که شاخ نداشته و دیگری بی جهت به او شاخ زده است از او خواهد گرفت. [۴]

از مطالبی که از ظاهر آیات و روایات فهمیده می شود این است که اجمالاً می توان وجود رستاخیز را برای حیوانات اثبات کرد.

 

امّا در پاسخ بخش دوّم سؤال که چه حیواناتی به بهشت می روند؟ باید گفت: اینکه بعد از قیامت عاقبت کار حیوانات به کجا می رسد، آیا به بهشت می روند؟ یا به جهنم... یا نابود می شوند؟ و در قیامت فقط برای احقاق حق محشور می شوند، در این باره دلیل روشنی از آیات و احادیث معتبر در دسترس نیست و باید گفت و الله العالم.

 

گرچه در همین مورد هم روایاتی وجود دارد لیکن نمی توان بطور قطع به آنها استناد کرد، از جمله:

قال الصادق ـ علیه السّلام ـ : «اَیُّ بعیر حج علیه ثلاث حجج یجعل من نعم الجَنّة. »

( : امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: کسی که با شتری سه بار به حج شرفیاب شود مرکبش بهشتی خواهد بود.)[۵]

 

قال رسول الله ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ : «اَنّ خیول الغزاة فی الدنیا خیو لهم فی الجَنَّة. »

(  اسبان عرصة جنگ (جنگهایی که برای اعتلای اسلام بوده است) اسبان بهشت خواهند بود.)[۶]

 

و همچنین روایات دیگری که در مورد سگ اصحاب کهف یا حمار بلعم باعورا و... نقل شده است.

 

و بر فرض صحت اسناد این روایات و اعتبار آنها، در می یابیم که بعضی از حیوانات که عمل ویژه ای در راه خدا از آنها سرزده و یا توسط صاحب خود، در راه خدا بکار گرفته شده اند وارد بهشت می شوند نه همة حیوانات.

در پایان ذکر یک نکته درخور توجه است:

 

از آنجا که قیامت و احوالات آن کلاً از دسترس عقل، حس و تجربة ما خارج است لذا اظهارنظر کردن در مورد جزئیات قیامت خارج از درک و عقل انسانهاست و برای این منظور باید تسلیم وحی شد و از اظهارنظر کردن بی مورد و احیاناً خرافی اجتناب کرد، تا در اخذ معارف دینی دچار لغزش و انحراف نشویم.

 

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

۱. تفسیر نمونه، جلد ۲۰، ص ۴۳۷ و جلد ۵، ص ۲۲۴ و جلد ۲۶، ص ۱۷۴.

۲. بدایة المعارف، جلد دوم، تألیف سید محسن خرازی، ص ۲۸۵.

۳. کتاب معاد، تألیف علی عراقچی همدانی، درس بیست و ششم.

 

پی نوشت ها:

[۱] . مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوازدهم، ۱۳۶۸، ج۵، ص۲۲۱.

[۲] . طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، انتشارات دارالمعرفة، چاپ دوم، ج ۳ـ۴، ص۴۶۱.

[۳] . حر عاملی، وسائل الشیعه، انتشارات آل البیت، چاپ اول، ج۱۴، ص۲۰۹.

[۴] . مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، چاپ دوازدهم، ج ۵، ص۲۲۶.

[۵] . شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، انتشارات دارالکتب، ج۲، ص۱۹۱، ح۸۷۲.

[۶] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۶، ص ۱۳۰.

منبع:حوزه

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: عقــــــــــــایـــد , پـرســــــــمـان , ,
:: بازدید از این مطلب : 900
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
شکر ،خدارا که درپناه حسینم(ع)،گیتی ازاین خوبتر،پناه ندارد........................... ....هرکسی با شمع رخسارت به وجهی عشق باخت/ زان میان پروانه را در اضطراب انداختی / گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما / سایه دولت بر این کنج خراب انداختی.../ اللّهم عجّل لولیّک الفرج........ ...با عرض سلام و تحیّت خدمت شما بازدید کننده گرامی به اطلاع می رساند که """برنامه ی هفتگی هیئت کربلا (محمدشهر- عباس آباد - کرج ) به شرح ذیل می باشد: پنجشنبه شب ها ساعت21 با مداحی " حاج رحمــــــــان نـوازنـــــــی "/ لازم به توضیح است مراسماتی که بصورت مناسبتی برگزار می گردد از طریق سامانه پیام کوتاه به اطلاع عموم بزرگواران می رسد. سامانه پیام کوتـــــــــاه این هیئت نیز با شماره 30008191000002 پل ارتباطی بین ما و شما می باشد.لطفا نقدها و پیشنهاد های خود را و همچنین پیامک های مهـــــــــدوی و دلنوشته هایتان را جهت انعکاس در این تارنما برای ما ارسال نمایید.ضمنا جهت عضویت در این سامانه عبارت * یازهرا * را به شماره فوق پیامک نمایید. التماس دعا.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه