میعادگاه : کـــرج . محمدشهر . ابتدای عباس آباد.بیت المهــــــــدی (عج

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 3414
:: کل نظرات : 51

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 7
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 2679
:: باردید دیروز : 12595
:: بازدید هفته : 20134
:: بازدید ماه : 23986
:: بازدید سال : 23986
:: بازدید کلی : 889420
نویسنده : گمنام
یک شنبه 22 مرداد 1391

به گزارش مشرق ،اپل و گوگل نرم‌افزار كاربردي پخش برنامه‌هاي تلويزيوني شبكه  المنار را باز حذف کردند.

 

 

نرم‌ افزارهاي كاربردي Apple iTunes و Google Play براي پخش برنامه ايستگاه تلويزيوني المنار كه وابسته به سازمان حزب‌الله لبنان است، حذف شده‌اند كه اين مسئله دسترسي كاربران به اين برنامه‌ها را در سيستم عامل آيفون و اندروئيد غيرممكن مي‌سازد.

هرچند كه اتحاديه اروپا اخيراً درخواست اسرائيل مبني بر قرار دادن حزب‌الله در فهرست سازمانهاي تروريستي را نپذيرفته است اما اين گروه و شبكه تلويزيوني وابسته به آن از سوي آمريكا و ديگر كشورها به عنوان سازمانهاي تررويستي شناخته مي‌شوند.

شبكه خبري يهوديان(JN1) در مصاحبه‌اي با "تال اوفر"(Tal Ofer) نماينده بريتانيا در پارلمان يهوديان اروپا پرسيد كه طرح ممنوعيت استفاده از نرم افزار كاربردي اپل و گوگل براي پخش برنامه‌هاي تلويزيون المنار چه واكنشي را در كميته‌هاي يهوديان به دنبال داشته است.

 

تال اوفر، نماينده بريتانيا در پارلمان يهوديان اروپا:

 

"اين تصميم بسيار خوبي است، چون نشان مي‌دهد كه حزب‌الله يك سازمان تروريستي است و اين دقيقاً همان چيزي است كه مي‌خواهيم در اتحاديه اروپا شاهد آن باشيم... در اروپا مشكل اينست كه حزب‌الله را بازيگر قانوني مي‌دانند چون نماينده دولت لبنان است، چون در ارتش لبنان و ساير ارگانها نفوذ كرده است. با اينحال، حزب‌الله يك گروه تروريستي است كه نيروهاي مسلح خود را دارد، و براي انجام حملات تروريستي عليه اهداف اسرائيلي و يهوديان در سرتاسر جهان از جانب ايران مورد حمايت مالي قرار مي‌گيرد، دست به حملات انتحاري مي‌زند و ايدئولوژي آن اسلام‌گرا و بسياري از آموزه‌هاي آن ضديهودي است."

 

غول‌هاي دنياي فناوري اطلاعات براي حذف اين برنامه كاربردي تحت فشار قرار گرفتند كه اين نرم‌ افزار را در ماه جولاي براي مدت كوتاهي در دسترس كاربران قرار داده بودند تا اينكه گروههاي فشار از جمله اتحاديه ضدافتراء به اين مسئله اعتراض نمود كه شبكه تلويزيوني المنار "بر تبليغات ضدآمريكايي و ضداسرائيلي تمركز نموده و نفرت و خشونت را در بين مخاطبان ترويج مي‌دهد."

برای دانلود فیلم کلیک نمایید

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: دفــاع و امنیت , ,
:: برچسب‌ها: حرب الله , گوگل , اپل , رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2705
|
امتیاز مطلب : 52
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
نویسنده : گمنام
یک شنبه 22 مرداد 1391

به گزارش مشرق؛ مجله آمریکایی نشنال اینترست، در مقاله ای با عنوان "سلاح مخفی ایران" که توسط شخصی به نام "کِوین لیم" نوشته شده است با اشاره به حوادث سوریه می نویسد: وقایع سوریه برای ایران دارای عوارضی است. ایران با تحریم هایی مواجه است و این در حالیست که حافظ اسد و بشار اسد هر دو از متحدان ایران بوده اند. ضمن آنکه این دو رهبر سوریه، در کنار حزب الله لبنان و گروه های آزادیخواه فلسطینی نیز در محور مقاومت نقشی کلیدی را ایفا کرده اند. حزب الله موفق ترین نتیجه عملکرد ایران در بحث صدور انقلاب بوده است اما شکست سوریه می تواند یک ناکامی برای ایران در صدور انقلاب محسوب شود.

این مجله آمریکایی در ادامه مقاله خود آورده است: ایران قابلیت های نامتقارن فراوانی را در خود ایجاد کرده است که توسط بخش های مختلفی در این کشور از جمله سپاه پاسداران، وزارت امور خارجه، وزارت اطلاعات و ... پیگیری و هماهنگی می شوند.

یکی از این بخش ها که می توان از آن با عنوان "شناخته شده ی ناشناس" و محرک اصلی در تدبیرهای برون مرزی جمهوری اسلامی ایران یاد کرد، واحد قدرتمندی به نام سپاه قدس است که تمرکز اصلی آن بر مسئله صدور انقلاب اسلامی، ایجاد بازدارندگی و مقولاتی از این دست است.
نشنال اینترست می افزاید: بر اساس گزارش گروه جنگ آمریکا در سال 2010، نیروی قدس، مغز متفکر مقابله خارجی با دشمنان جمهوری اسلامی ایران و حامی اصلی حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه با رژیم صهیونیستی در سال 2006 بوده است.

در سال های اخیر، توجه محافل بین المللی به سمت سرلشکر قاسم سلیمانی، فرمانده این نیرو به عنوان شخصیتی مرموز جلب شده است.

به گزارش نشنال اینترست، یک کارشناس از موسسه آمریکن اینترپرایز در همین زمینه می گوید: مدارکی رسمی درباره سرلشکر سلیمانی وجود ندارد اما گفته می شود او نقش های مهمی را در جنگ هشت ساله ایران با آمریکا، در غائله کردستان، در دفع کاروان های شرارت و مواد مخدر در شرق ایران و همچین در افغانستان ایفا کرده است.

این کارشناس آمریکایی تصریح می کند که سرلشکر سلیمانی روابط نزدیکی نیز با رهبر جمهوری اسلامی ایران دارد و در حال حاضر چهره ای با نفوذ است که تبدیل به یک اسطوره شده است.


نشنال اینترست همچنین با اشاره به ادعای ژنرال پترائوس مبنی بر دریافت یک پیامک از حاج قاسم سلیمانی در عراق و تاثیر فراوان جمهوری اسلامی ایران در کشور عراق می نویسد: اما عراق تنها یک تکه از یک پازل حیاتی است و قسمت های دیگری شامل لبنان، افغانستان، سوریه و خلیج فارس نیز شامل این پازل می شوند.

بازوی بلند انقلاب اسلامی

این نشریه آمریکایی در ادامه مقاله خود از مجموعه تحت امر سردار سلیمانی با عنوان "بازوی بلند انقلاب اسلامی" یاد می کند و با طرح ادعاها و تهمت هایی علیه جمهوری اسلامی ایران در خاتمه می نویسد: معادلات ریاضی اینطور می گوید که یک جنگ سخت و طولانی در مقابل ایران و رژیم صهیونیستی قرار دارد.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: دفــاع و امنیت , ,
:: برچسب‌ها: حاج قاسم سلیمانی , رایه الهدی , انقلاب اسلامی ,
:: بازدید از این مطلب : 2290
|
امتیاز مطلب : 60
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
نویسنده : گمنام
یک شنبه 22 مرداد 1391

حاج حسین سازور در پاسخ به سوالی در خصوص شکایت دولت از حاج منصور ارضی تصریح کرد: شخصیتی مثل حاج آقا منصور در این سی و دو سال انقلاب در مقاطع مختلف اعلام نظر کرده است و موضع گرفته است این موضعی که حاج آقا در دولت فعلی گرفته است یکی از بخش ها است.

یک بخشی از مردم جامعه ما به این چیزها حساس هستند و می بینند که این موضع گیری ها هیچ انگیزه دنیایی و مادی نداشته است. اگر به فرض حاج آقا منصور برای دنیا می خواست همچین موضعی بگیرد آن وقت باید خانه ی ایشان از نازی آباد به چند محله بالاتر می رفت و بزرگتر هم می شد. مردم همه این تغییرات را متوجه می شوند و تبعا آنهایی هم که در مقابل این ها ایستاده اند را می بینند.

بعضی اوقات موضع گیری ها و ایستادن ها در برابر انحرافات و ایستادن ها در برابر کفر هزینه پول دارد که ما پرداخت می کنیم یا هزینه آن جان دادن و زخمی شدن است، جان می دهیم و زخمی می شویم یا هزینه آن دادن آبرویمان است، آبرویمان را می دهیم  یک وقتی هم هزینه زندان است، زندان می رویم. 

وی در بخش دیگری از این گفت و گو تاکید کرد: حاج منصور و سعید آقا و دیگر نوکران امام حسین اگر برای دین خدا حرف زدند هیچ خدشه ای هم برای آنها نیست و هزینه اش را هم می دهند. آخر کار این است که آنها محکوم شدند وحتی زندان هم رفتند مگر علم این کار می خوابد؟ خیر کسانی صریح تر و صریح الهجه تر از آنها می آیند و این کار را انجام می دهند. مردم مذهبی و متدین نسبت به این وقایع حساس هستند و پیگیری می کنند . مطمئن باشید که این جریان مطرود مردم می شود، مطرود حزب اله خواهند شد یعنی این جریان به خودی خود خیر است که این خیر را بعدا می بینید. مشروح این گفتگو به این شرح است:
 
در ابتدا اگر مایل باشید از تاثیر مداحی و روضه اهل بیت علیهم السلام در جبهه ها  شروع کنیم موافقید؟ 

بخشی از کار های فرهنگی جبهه همین روضه ها بود.  مدح خوانی ها و توسلات  دو بخش اساسی داشت، بخشی حماسی بود  که حاج صادق آهنگران قسمتی از این وظیفه  را انجام می داد ولی بخش مهمی هم مربوط به روضه بود یعنی توسلات، دعاها، شب زنده داری ها، هیئت ها، گریه ها و مناجات ها. این برنامه ها در جبهه نقش اساسی داشت که شاید یکی از ارکان پیروزی و نگه دارنده رزمنده ها درجبهه ها همین روضه بوده است. بحث در مورد مداحی در جبهه خودش یک فصل مفصلی است که من آن را به عنوان یک طرح درسی نوشتم. که اثرات مداحی در جبهه چه بوده است. آن دسته از مداحانی که در جبهه بوده و آن جا خوانده اند؛ اکنون خیلی از بقیه ی مداحان موثرترند.

وقتی از شهدا و جانبازان حرف می زنند خودشان شهید و جانباز را لمس کرده اند و این امر باعث شده حال این افراد نسبت به دیگران متفاوت باشد. اثرات جبهه بعد از جنگ روی خود خواننده ها و ذاکران و مداحان خیلی بوده است گرچه بخش عمده ای از قشرهایی که با جبهه سروکار داشتند، آن زمان را فراموش کرده اند. ولی همین الان که حدود بیست و چند سال از جنگ می گذرد ما به دلیل نوع وظیفه ای که انجام می دهیم دائما با جبهه مانوسیم. ما در سالگردها، یادواره های شهدا، دفاع مقدس و در تشیع شهدایی که از جبهه می آورند، درگیر هستیم و مستقیما با این موارد ارتباط داریم و در خواندن های الانمان هم جبهه اثر گذار است.
 
شما سال های طولانی است که در کنار حاج منصور ارضی هستید. شاید تا ایشان در قید حیات هستند نتوانید خیلی از حرف ها را راجع به ایشان بزنید. اما ما دوست داریم مقداری از این گنجینه را برای ما باز کنید.

به دلیل چند خصوصیتی که درحاج منصور وجود دارد و شاید کمتر کسی این خصوصیت را داشته باشد؛ ایشان از سایر مداحان متمایز شده اند یکی از این خصوصیت ها ارتباط نزدیک ایشان با جبهه و شهدا و جانبازان است و خصوصیت دیگر اعتقاد ایشان است.

ممکن است عده ای با شهدا و جبهه ارتباط داشته باشند ولی چون اعتقاد قلبی نداشته اند اکنون این موضوع را فراموش کردند و تا اینکه به مسئولیتی رسیدند راه شهید را فراموش کردند و آن تعهد دینی و اخلاقی که به شهدا داده بودند را در پیچ و خم زمانه گم کردند برای همین امام پیامی دادند و فرمودند: نگذارید پیشکسوتان جهاد و شهادت در پیچ و خم های زندگی فراموش شوند.

وقتی شهدا را فراموش نکنیم شهدا هم ما را فراموش نمی کنند وحتی جاهایی که  کم بیاوریم و به بن بست برسیم کمکمان می کنند و راه را برایمان باز می کنند. برای اینکه شهدا می دانند ما به آنها معتقدیم و با آنها رابطه داریم و این رابطه دو طرفه است. 

از خصوصیات دیگر حاج منصوراین است که ایشان استاد های خوبی داشته است و آدم های متقی خوبی بالای سر ایشان بودند مثل مرحوم آقا سید علی میرهادی که خیلی متدین بود و بنده ایشان را ندیده بودم؛ مرحوم شیخ محمود نجفی که من پسر ایشان را دیده بودم. مسئله ی مهمی که درباره حاج منصور وجود دارد و در نفس حق ایشان اثر گذار بوده ، شب زنده داری و اهل سحربودن این نوکر اهل بیت است.

جلسه های کمیلی که حاجی در سید الکریم دارد بیش از چهل سال است که دایر است. نه چهار هفته، نه چهار ماه، نه چهل هفته و نه چهار سال؛ بلکه چهل سال؛ که شب های جمعه و سحر شب جمعه تا نماز صبح جمعه دعای کمیل و مناجات و گریه برقرار است. این موارد خیلی مهم است و در سالم نگه داشتن اثر بالایی می گذارد.  

اگر این چند خصوصیت با خواننده ها و مداحان باشد انشاءالله عاقبت بخیری شان تضمین است ،از مواردی هم که در من کمتر است و در دیگران بیشتر؛ اخلاص است که ما به مقوله مداحی باید به عنوان یک وظیفه نگاه کنیم، و نه اینکه بگوییم ما هنرمندیم. هنر و هنرمندی تحت الشعاع است، اصل این کار یک وظیفه است همانطور که بندگی وظیفه شماست.

مداحی و ذاکری اهل بیت وظیفه ای است که ما باید آن را انجام دهیم این یک واجب کفایی است که یک عده ای این کار را انجام می دهند، از گردن بقیه افراد ساقط است،اما اگر کسی انجام نداد همه باید مداحی کنند. اگر به این موضوع به حکم یک وظیفه نگاه کنیم باعث می شود که خیلی از سختی ها برای ما ساده شود، خیلی از مشکلات برای ما حل خواهد شد و توقعات مان پایین می آید.

غیر از حکم وظیفه، هرحکمی پیدا کند،  مشکلاتی بوجود می آید لذا یکی از علل موفقیت های حاجی همین است که به مقوله مداحی به حکم وظیفه نگاه می کنند.

بساط شب های ماه رمضان در مسجد ارک یک وظیفه است، بساط محرم یک وظیفه است و ما هم انشااله.  در حال انجام همین کار هستیم و همین رویه را پیش می گیریم. شما که در حال گرفتن مصاحبه هستید اگر وظیفه ی خود را انجام داده باشید در حال انجام عبادت هم هستید، ولی اگر الان با من و چند روز بعد با فلان ترانه خوان مصاحبه کنید این یک وظیفه برای شما نیست بلکه این کار شغل شماست.
 
 حاج حسین سازور بیشتر استاد است یا بیشتر شاگرد؟

همیشه شاگرد بوده و است و انشااله خواهد بود. چون ما در دستگاه اهل بیت اصلا استاد نداریم. دستگاه اهل بیت یک استاد دارد و زیر دست آن استاد همه کار می کنند، یک ارباب دارد و همه هم غلام هستند منتها این غلامان رتبه بندی می شوند غلام جوان داریم و غلام مسن داریم و در آخر هم پیر غلام است. منظور از استاد و ارباب، اهل بیت هستند.....

 

بقیه در ادامه مطلب.....

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: مــــــداحــــــى , ,
:: برچسب‌ها: حاج حسین سازور , رایه الهدی , حاج منصور , رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2755
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
نویسنده : گمنام
یک شنبه 22 مرداد 1391

 

ما هم یتیم کوفه

 

اگر نگاه کنی پیش پای چشمانت

یتیم پُر شده در کوفه های چشمانت

 

مگر چه دیده ای از شهر کوفه ی من که

گرفته باز دوباره هوای چشمانت

 

به غیر اشک خجالت نداشتم آقا!

نداشتم که بیارم برای چشمانت

 

و در قبال تمام جفای چشمانم

ندیده ام بخدا جز وفای چشمانت

 

نشسته ام که کمیل نگاه تو باشم

که مستجاب شوم با دعای چشمانت

 

تو مُهر سجده من ؛ تو ابوتراب منی

رواست اینکه بیفتم به پای چشمانت

 

و یطعمون علی حُبّه شما هستید

منم اسیر و یتیم و گدای چشمانت

 

بخوان دو آیه برایم ؛ دو آیه از چشمت

سپس مرا بنشان در حرای چشمانت

 

چه دیده ای که دو چشمت دو کاسه ی خون شد

چه دیده ای به مدینه ، فدای چشمانت

 

به پیش چسم تو یاس تو را چقدر زدند!!؟

چقدر صبر نموده خدای  چشمانت

 

و میخ قصه ی تلخیست در نگاه شما

که سالهاست گرفته عزای چشمانت....

 

 

کوفه ی بی علی علیه السلام

سکوت می وزد و باد ها پریشانند

و در به در همه در کوچه های بارانند

شب است و تشنگی نخل ها نمی خوابند

یتیم های خدا هم گرسنه نانند

قنوت نافله ها هم ز درد می سوزند

به یاد مسجد و محراب نوحه می خوانند

هزار آدم آواره ی پشیمان گرد

دوباره منتظر سوره های انسانند

تمام کوفه پر از ردّ اشک های علیست

و چاه ها که پر از ناله های پنهانند

شکست فرق نماز خدا به شمشیری

به من نگو که دگر کوفیان مسلمانند!

هنوز خون سرش روی فرق محراب است

و جمع قبله نشینان هنوز گریانند

هنوز کوفه  و شهر مدینه می گریند

و بین یک در و دیوار روضه میخوانند

 

 

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: برچسب‌ها: شعر آیینی , رایه الهدی , یتیم کوفه , قبله , نمازمدینه ,
:: بازدید از این مطلب : 2479
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : گمنام
شنبه 21 مرداد 1391

 

بابا اتاق پر شده از بوی مادرم

وقتش رسیده پر بکشی سوی مادر

دیگر خجل نباش تو از روی مادرم

فرقت شده شبیه به پهلوی مادرم

از پشت در دوباره تو را می زند صدا

تا که به دست تو بدهد محسن تو را

 

سی سال در نبودن مادر شکسته ای

پهلو به پهلویش پس آن در شکسته ای

در کوفه های درد مکرر شکسته ای

از مردم و نبودن باور شکسته ای

گر چه شکسته ای و دلت هم شکسته تر

این دل شکسته را هم از این کوفه ها ببر

 

یادت که هست مادر ما قد خمیده بود

یادت که هست گیسوی مادر سپیده بود

یادت که هست محسن خود را ندیده بود

یادت که هست غنچه خود را نچیده بود

آنروزها که قد تو آنجا خمیده شد

موی منم شبیه تو بابا سپیده شد

 

مادر رسیده عطرپیمبر بیاورد

تو تشنه ای برای تو کوثر بیاورد

مرهم برای این دل پرپر بیاورد

تا خار را زدیده تو در بیاورد

حرفی بزن که مونس تو مادر آمده

حالا که استخوان زگلویت در آمده

 

بابا بگو به مادرم از غصه های من

از کوفه های بعد تو و ماجرای من

از بی حسین گشتن من از عزای من

از کوفه گردی من و از کربلای من

بابا بگو که زینب خود را دعا کند

بعد از حسین زود مرا هم صدا کند

 

مادر رسید و زخم سرت را نگاه کرد

گریه برای گودی یک قتلگاه کرد

پس رو به روسیاهی خیل سپاه کرد

نفرین به رقص خنجر مردی سیاه کرد

وشمر جالس ... نفس مادرم گرفت

سر که به نیزه رفت دل معجرم گرفت

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: برچسب‌ها: رحمان نوازنی , رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2609
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : گمنام
شنبه 21 مرداد 1391

 

منو مشغول خودت کن بذار درگیر تو باشم

واسه منهم سفره بنداز که نمک گیر تو باشم

تا زیر چشمات بمونم زیر تدبیر تو باشم

دیوونم کن دیوونم کن که به زنجیر تو باشم

ای خدایا شب قدره من پیشت قدری ندارم

اومدم تا سر به روی دامن عفوت بذارم

 

منو درگیر خودت کن که فقط مال تو باشم

منو راهی سفر کن که به دنبال تو باشم

من بی چیزو بخر تا جزو اموال تو باشم

حال خوبی نصیبم کن پی احوال تو باشم

من می خوام مال تو باشم سندم رو بزن امضا

حلقه ای توی گوشم کن منو من نوکر زهرا

 

تو قفس در به درم من زخمیه بال و پر من

گناهام رو می بینی که چی آورده به سر من

چون که یک عالمه غفلت پر شده دور و بر من

توی تاریکی و ظلمت کو خدایا سحر من

سحر من یه نگات یه نگاه آسمونی

تا منم سفره نشین شم کنارت تو میهمونی

 

روسیاهم مثل شبها مثل شبهای جدایی

مثل تاریکی شبها که نداره روشنایی

آسمون تا منو دید گفت : چقده دور از خدایی

بعیده که روسفید شی بعیده به چشم بیایی

تنها یک راه جلو پات اونم از لطف خداتِ

اون راهم راه حسینه سفر کرببلات

 

سفر کرببلایی دو تا بال گریه می خواد

پا توی روضه گذاشتن شور و حال گریه می خواد

پا توی مقتل نذاری که مجال گریه می خواد

سر روی نیزه یار قیل و قال گریه می خواد

مشک خالی اباالفضل چشم به راه گریه هات

دو تا دستای اباالفضل نگاه کن که جلو پات

 

شاید آقا واسطه شه شاید آقا بپذیره

به دو تادست ابالفضل دستتو امشب بگیره

آخه دستای این آقا تو کرامت بی نظیره

حرم چشماش قشنگه صحن چشماش دلپذیره

خوش به حال من بی کس که یک کس مثل تو دارم

جای مشک تو می خوام من همیشه گریه بیارم

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: برچسب‌ها: حاج رحمان نوازنی , رایه الهدی , مناجات ,
:: بازدید از این مطلب : 2549
|
امتیاز مطلب : 54
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
نویسنده : گمنام
یک شنبه 21 مرداد 1391

آیت‌الله جاودان از علمای اخلاق تهران می‌گوید: شب قدر شبی است که یک شب معادل هزار ماه است. اگر یک مقدار صدقه دادم مثل این است که هشتاد سال صدقه دادم. برای سلامتی امام زمان صدقه بدهید که ارزشش بسیار بیشتر می‌شود.

فردی از اصحاب حضرت صادق علیه السلام خدمت امام رسیدند و حضرت فرمودند: شب بیست و یکم و شب بیست و سوم چکار می‌کردی؟ عرض کرد خواب بودم. مگر خبری بود؟ حضرت فرمودند خوب این شب‌ها، شب بیداری و عبادت است. عرض کرد من خواب بودم. حضرت فرمودند نه تو یک کاری کردی که از همه برتر بود. گفت یادم نیست. فرمودند تشنه بودی و از خواب بیدار شدی. ظرف آب را که برداشتی یاد تشنگی امام حسین علیه السلام افتادی. یک قطره اشک از چشمت چکید. آن یک قطره اشکی که از سر اخلاص تمام و بی‌هیچ چشم‌داشتی از چشمانت چکید از تمام اعمالی که آن شب دیگران انجام دادند، برتر بود!

این بسیار قیمتی است. برای شب قدر صد رکعت نماز وارد است که بسیار خوب است و آثار مفصلی دارد. اما ممکن است اگر کسی یک لحظه‌ای دلش واقعا به خدا متصل شود، از صد هزار رکعت برتر باشد.

اگر کسی دلش برای امام حسین علیه السلام سوخت بسیار قیمتی است. هر کاری برای امام حسین علیه السلام انجام دهید به درد می‌خورد. قدیمی‌ها در روضه بر پیشانیشان می‌زدند. حالا این رسم برداشته شده است. حالا مثلا در یک روضه‌ای دو مشت بر سینه‌ات زدی؛ قیمتی است. فقط با اخلاص باشد. اگر اخلاصش درست باشد بسیار قیمتی است. اگر در ترازو بگذاریم ممکن است از همه اعمال ما برتر باشد.

در شب قدر به لطف و مرحمت خدا زیارت امام حسین را بخوانید. امیدواریم خدا از همه بپذیرد، مرحمت کند. قبلش هم توبه کنید و العفو گویید و مناجات بخوانید که امیدواریم ان‌شاء‌الله همه این کارها برایتان تا فردای محشر باقی بماند.

شب قدر شبی است که یک شب معادل هزار ماه است. یعنی هشتاد سال. اگر من امشب دو رکعت نماز خواندم مثل این است که هشتاد سال نماز خواندم. اگر یک مقدار صدقه دادم مثل این است که هشتاد سال صدقه دادم. برای سلامتی امام زمان صدقه بدهید که ارزشش بسیار بیشتر می‌شود. یک صلوات فرستادم مثل این است که هشتاد سال صلوات فرستادم. ارزش این را فراموش نکنید.

شاید این شب هشتاد ساله امشب باشد. سعی کنید به خواب و کسالت نگذرد، حوصله‌تان سر نرود. تحمل کنید. یک شب است. یک عمل با نشاط، صد هزار برابر عملی که از سر خستگی و بی‌حوصلگی باشد، ارزش دارد.

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , عقــــــــــــایـــد , ,
:: برچسب‌ها: آیت الله جاودان , صدقه , شب قدر , رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2709
|
امتیاز مطلب : 44
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : گمنام
شنبه 21 مرداد 1391

* دعای روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان

«اَللّهمَّ افتَح لی فیه ابوابَ فَضلکَ وَ اَنزل عَلَیّ فیه بَرَکاتکَ وَوَفّقنی فیه لموجبات مَرضاتک واسکنّی فیه بحبوحات جَنّاتکَ یا مجیبَ دَعوَه المضطَرّینَ»

«خداوندا! در این روز بر من درهای فضل و کرمت را بگشا و بر من برکاتت را نازل فرما و بر موجبات رضا و خشنودیت موفقم بدار و در وسط بهشت‌هایت مرا مسکن ده، ای پذیرنده دعای پریشانان و درماندگان!»

 

* شرح فرازهای دعا

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در شرح فراز «اَللّهمَّ افتَح لی فیه ابوابَ فَضلکَ» می‌گوید: خدایا، درب‌های فضل خودت را به روی من باز کن! خدا به فضل خودش معامله می‌کند و اگر بخواهد به عدل خودش معامله کند، کار ما خراب می‌شود. برخی در دعای قنوت می‌خوانند «اللهم عاملنا به فضلک و لا تعاملنا بعدلک» کسی گفت که خدایا، من این همه دعا و نماز می‌خوانم؛ تازه منت سرم می‌گذاری، با من به عدلت معامله کن. تا اینکه محکوم به اعدام شد. از طرف پیامبر زمان به او گفتند که خودت گفتی خدا به عدلش با تو معامله کن. روزی یک مگس را اعدام کردی و خدا به عدل خودش معامله کرد؛ تو مگسی را معدوم کردی و خدا تو را اعدام می‌کند!

وی ادامه می‌دهد: در قرآن آیه‌ای است که هر پیش‌آمدی که برای شما اتفاق می‌افتد، محصول اعمال زشت خودتان است. با این حال خداوند خیلی از اعمال بندگان را ندید می‌گیرد. ندید گرفتن خیلی از کارهای ما توسط خدا، فضل است و اگر بخواهد همه کارهای ما را حساب کند، عدل است. یادتان باشد اگر خدا بخواهد به عدل با ما معامله کند، کار ما زار می‌شود.

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در شرح فراز «وَ اَنزل عَلَیّ فیه بَرَکاتکَ» اظهار می‌کند: اینجا می‌خوانیم که خدایا برکات خودت را نیز بر ما نازل کن! برکات چیست؟ برخی عمر با برکت دارند، چه اهل علم چه غیر اهل علم. دستگیری و انجام کار خیر را برکت می‌نامند. معنی این فراز این است که عمر با برکت داشته باشیم. اگر پولداریم، کار خیر انجام دهیم و اگر عالمیم شاگرد تربیت کنیم و کتاب دینی بنویسیم.

این استاد اخلاق ادامه می‌دهد: هر عالمی و آخوندی باید کار و تدریسی داشته باشد و نگوید که پیش‌نمازی مسجد، کار و شغل من است. عالم اگر تدریس، تألیف و تربیت شاگرد داشت، عمرش با برکت است.

این استاد برجسته اخلاق در ادامه بیان می‌کند: علامه مجلسی از جمله کسانی بود که عمر با برکت کرد و کتاب ارزشمند «بحار» ایشان 110 جلد است. از آنهایی که تازه به حوزه‌های علمیه می‌آیند تا تحصیل کنند، می‌خواهم که فقط پیش‌نماز نشوند و با کار و تلاش خودشان را به درجه حضرات جوادی آملی و حسن‌زاده آملی برسد.

آیت‌الله مجتهدی تهرانی همچنین در خصوص فراز «وَوَفّقنی فیه لموجبات مَرضاتک» تشریح می‌کند: خدایا، در کارهایی که سبب رضایت توست، من را موفق گردان! یادتان باشد که کارهای نیک، موجبات رضایت پروردگار را فراهم می‌کند. اگر بتوانیم به مستحقان کمک کنیم، برای دختران دم بخت بی‌بضاعت جهیزیه تهیه کنیم، مسبب رضایتمندی خداوند می‌شوم.

وی تأکید می‌کند: اگر من این دعا را بخوانم ولی کاری نکنم که خدا از من راضی شود، فایده ندارد.

این استاد اخلاق در شرح «واسکنّی فیه بحبوحات جَنّاتکَ» می‌گوید:‌ خدایا من را واسط بهشت ساکن کن! فلسفه وسط بهشت را نمی‌دانم و شاید اولیاء و انبیاء در آنجا ساکن هستند. به هر حال بهترین جای بهشت در وسط آن است که در دعای روز بیست‌ودوم ماه رمضان از خدا می‌خواهیم آن را نصیب ما گرداند.

وی در توضیح بخش پایانی دعا می‌گوید: در پایان دعا می‌خوانیم «یا مجیبَ دَعوَه المضطَرّینَ» یعنی ای خدایی که دعای بیچاره‌ها را اجابت می‌کند، این چند دعا را درباره من استجابت کن!

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: برچسب‌ها: شرح دعای ر , ز بیست ودوم , رایه الهدی , آیت الله مجتهدی تهرانی , بهشت ,
:: بازدید از این مطلب : 2374
|
امتیاز مطلب : 38
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : گمنام
شنبه 21 مرداد 1391

انسان هرچه انجام می‌دهد یک روزی آن را می‌بیند. هرکاری که می کند آن را می‌بیند. یک ذرّه در عالم گم نمی‌شود. هم می‌دانیم و هم باید اعتقاد داشته باشیم و هم قرآن مکرر این را فرموده است.

در آیه 7 و 8 سوره مباکه زلزله می‌فرماید: «فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ * وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ» یک معنای لغوی کلمه ذرّه مورچه‌های بسیار ریزی است که معمولا ما ندیدیم و به آنها ذرّه می‌گویند. معنای دیگر آن هم این است که معمولاً وقتی از روزنه‌ای آفتاب می‌تابد ذرات ریزی در هوا حرکت می‌کند که به آنها ذرّه می‌گوییم.

هرکس به وزن یک ذرّه خیر کند، آن را می‌بیند و آن گم نمی‌شود. مگر اینکه مثلا ظلمی که کرده است را حل کند. مثلا به کسی حرفی زده، بعد می‌رود آن را حل می‌کند. از طرف رضایت می‌طلبد و حقّش را ادا می‌کند. خب این چیزی باقی نمی‌ماند، این حل شده است. یا یک گناهی بین خودش و خدای خودش بوده و به طور جدّی توبه کرده، این هم حل می‌شود ان‌شاءالله.

ببینید دوستان توبه از پشیمانی شروع می‌شود. وقتی انسان پشیمان شد، توبه کرده است. آن وقت ممکن است شما برای امام حسین علیه السلام قطره اشکی بریزید و هرچه را که پشیمان شده بودید که فقط بین خودتان و خدا بوده بخشیده می‌شود. البته عرض کردم که باید بین خودتان و خدا بوده باشد. اگر بین شما و خلق بوده باید آن را حل کنید و جبران کنید و رضایت بطلبید. اگر بین شما و خدا بود هم عرض کردیم باید با پشیمانی جدّی همراه باشد. پشیمانی این است که من دیگر آن کار را نمی‌کنم. آن کار را ترک می‌کنم و هرگاه یادم می‌آید پیش خودم خجالت می‌کشم، ناراحت می‌شوم که چرا همچین چیزی اتفاق افتاده است. این پشیمانی جدّی است و پشیمانی هم توبه است.

اگر یک بهانه‌ای هم پیدا شود بسیار خوب است. مثلاً می‌گویند اگر شما به زیارت حضرت رضا علیه السلام بروید و یک قطره باران بر سرتان ببارد، گناهانت بخشیده می‌شود. اینها بهانه‌هایی است که ممکن است پیش بیاید و خدا آن چیزی که من از آن پشیمان شده‌ام را ببخشد.

کسی که ندانسته گناه کرده، تا برگردد می‌بخشند. اما برای من که می‌دانم سخت می‌گیرند. باید بسیار پیگیری کنم تا ان‌شاء‌الله خدا ببخشد. هیچگاه نا‌امید نشوید که ممکن است چیزی باشد و بخشیده نشود. هیچ وقت کسی اینگونه فکر نکند. انسان تا زنده است می‌تواند جبران کند.

در آیه 110 سوره مبارکه بقره می فرماید: «وَأقیمُوا الصَّلاة وَآتوا الزَّکاة وَما تُقدّمُوا لأنفُسِکمْ مِنْ خَیرٍ تَجِدوهُ عِندَ اللهِ» نماز را به پا دارید. زکات بدهید. وقتی شما کار خوبی انجام می‌دهید؛ یک کار خیری انجام دادید، یک غصه‌ای برطرف کردید، نمازی در نیمه شبی خواندید، صدقه‌ای دادید، «تَجِدوهُ عِندَ اللهِ» آن را نزد خدا می‌یابید. خودش را می‌یابید البته به شکل آخرتی خودش.

مثلاً اینجا دلی را خوش کردید، یک جوان زیبارویی به بهترین شکل ممکن، به بهترین سیما و بوی خوش در قبر به سراغ شما می‌آید و می‌گوید من آن دلی هستم که یک روزی خوش کردی. هر کاری نوع خودش را دارد. آنچه از خوبی پیش فرستادی را می‌یابید.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , عقــــــــــــایـــد , ,
:: برچسب‌ها: توبه , آیت الله جاودان , رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2459
|
امتیاز مطلب : 29
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
نویسنده : گمنام
شنبه 21 مرداد 1391

عبدالحسین احمد امینی که بعدها به «علامه امینی» معروف شد، بیش از یک قرن پیش یعنی در سال 1285 هجری شمسی، در یکی از روستاهای سراب از توابع تبریز به دنیا آمد.

وی پس از کسب معارف اولیه در مدرسه علمیه تبریز و بهره‌مندی از محضر اساتیدی هم‌چون سیدمحمد موسوی (مولانا) و حضرات آیات سیدمرتضی خسروشاهی و حسن توتونچی، در سن 16 سالگی راهی نجف اشرف شد.

شیخ عبدالحسین در نجف، از محضر اساتیدی هم‌چون سیدابوالحسن اصفهانی، میرزا محمد نائینی، شیخ محمدحسین کمپانی، شیخ محمدحسین کاشف‌الغطاء، سیدمحمد حسینی فیروزآبادی، سیدابوتراب خوانساری، میرزا علی ایروانی و میرزا ابوالحسن مشکینی بهره‌مند شد.

او پس از 16 سال تلمّذ از محضر اساتید و بهره‌مندی از معنویات امیرالمؤمنین(ع) در نجف اشرف، در سن 32 سالگی به کشور بازگشت، اما شیفتگی او به مقام امیرالمؤمنین (ع) بار دیگر او را به نجف بازگرداند و در این مراجعت، به درجه اجتهاد نائل آمد.

مرحوم علامه امینی، از مجتهدان بزرگی از جمله سید ابوالحسن موسوی اصفهانی، علی‌اصغر ملکی تبریزی و آقابزرگ تهرانی اجازه روایت و نقل حدیث دریافت کرد.

علامه امینی پس از مدتی تدریس، به تألیف کتاب‌های دینی روی آورد و رسالاتی چون «شهداء‌الفضیلة»، «سیرتنا وسنّتنا»، «تفسیر فاتحة‌الکتاب»، «ثمرات الأسفار»، «ریاض الأنس» و «المقاصد العلیة» را به رشته تحریر در آورد.

مهم‌ترین اقدام علامه امینی در حوزه تألیف، کتاب 20 جلدی «الغدیر» است که به گواهی مرحوم سیدجعفر شهیدی (از یاران علامه در تهران و نجف)، مرحوم علامه امینی چهل سال متوالی، هر روز در حدود 16ساعت در تهیه مطالب «الغدیر» همت گماشت.

وی در تبیین هدف خود از نگارش الغدیر می‌گوید: «الغدیر، ملل اسلامی را در یک صف واحد، متحد و متشکل می‌سازد. مجموعه مطالب این اثر اتحادی را که در زمان رسول خدا (ص) در سایه هم‌دلی اسلامی بین صفوف مسلمین بود، دوباره به جوامع اسلامی باز می‌گرداند».

علامه امینی در «الغدیر» کوشیده است با نام‌بردن از 110 تن از صحابه و 84 نفر از تابعین پیامبر (ص) ـ که حدیث غدیر را رویات کرده‌اند ـ ولایت مطلقه ائمه معصومین را از طریق اثبات خلافت بلافصل امام علی (ع) اثبات کرده و سپس ولایت غیر معصوم را نفی کند.

علامه امینی می‌گوید: «من برای نوشتن الغدیر، 10 هزار کتاب را از بای بسم‌الله تا تای تمّت خوانده‌ام و به 100 هزار کتاب مراجعه مکرر داشتم.»

علامه امینی در دوازدهم تیرماه سال 1349 در تهران دار فانی را وداع گفت. مزار این عالم ربانی در نجف اشرف است و به عقیده بسیاری از علما، علامه امینی با نگارش کتاب «الغدیر» دل امیرالمؤمنین (ع) و شیعیان آن حضرت را شاد کرد.

* اثبات صحت ماجرای نماز‌ 1000 رکعتی امیرالمؤمنین(ع)

حجت‌الاسلام والمسلمین محمد مسعودی از استادان رجال و علوم حدیث حوزه علمیه قم درباره یکی دیگر از اقدامات مهم علامه امینی چنین می‌گوید: علامه امینی(ره) احوالات عجیبی داشت. ما شنیده‌ایم که امیرالمومنین علی علیه‌السلام در هر شب هزار رکعت نماز می‌خواندند. این مسئله مورد نقد برخی مخالفین قرار گرفت که مگر در یک شب، انسان چقدر می‌تواند نماز بخواند که هزار رکعت شود؟!

وی ادامه داد: در احوالات علامه امینی است که ایشان در سفری که به مشهد مقدس داشت، در حرم امام رضا علیه‌السلام شب‌ها هزار رکعت نماز می‌خواند تا ثابت کند چنین امری محال نیست.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: امامت و ولایت , ,
:: برچسب‌ها: نماز1000رکعتی , علامه امینی , رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 1833
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
نویسنده : گمنام
شنبه 21 مرداد 1391

 آیت‌الله مجتبی تهرانی از علمای اخلاق می‌گوید: اگر در جامعه گناه فراگیر شود، بلا هم فراگیر می‌‌شود، ولو اینکهبرخی گناهکار نباشند. اگر میزان دعا و توبه پایین بیاید، آنجاست که «نَزَلَ‌‌ الْبَلَاء» صورت می‌گیرد...

 

 

 

 

 

 

 

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ؛ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ وَ اسْمَعْ‌‌ دُعَائِی‌‌ إِذَا دَعَوْتُکَ‌‌ وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ»

مروری بر مباحث گذشته

عرض شد ماه مبارک رمضان، ماه تلاوت قرآن و ماه دعای به خیر کردن برای خود و دیگران، چه دنیوی و چه اخروی است. بحث در این بود که شخص دعا کننده برای غیر دعا کند و راجع به کفّار و مشرکین عرض شد که برای بعضی نباید دعا کرد و برای بعضی هم اشکال ندارد، امّا دعای آن‌‌ها دربارة مسلمان‌‌ها مستجاب می‌‌شود و مقبول است. این‌‌ها بحث‌‌هایی در باب دعا است، که مدار مسئله دعا را نسبت به دیگران خیلی وسیع می‌‌کند، به‌‌طوری که آن کسی که برای تو دعا می‌‌کند لازم نیست مؤمن یا مسلمان باشد؛ اصلاً این‌‌طور نیست. آن کسی که برای تو دعا می‌‌کند مشرک یا کافر یا ملحد باشد، فرق نمی‌‌کند. این را بحث کردیم و جهت آن را گفتم و روایاتش را هم خواندم.

 

استکثار: توسعه مدار دعا

عرض کردم، مدار دعا را خیلی توسعه می‌‌دهند و در روایات هم با عنوان «استکثار» مطرح می‌‌کنند؛ یعنی طلب کثرت کردن در دعا، به این معناست که از دیگران درخواست دعا کند. روایتی است از پیغمبراکرم که دارد: «قال رسول‌‌الله(صَلَّی‌‌اللهُ‌‌عَلیه‌‌وَ‌‌آلِه‌‌وسَلَّم): اسْتَکْثِرْ مِنَ النَّاسِ مِنْ دَعاءِ الخَیْرِ لَکَ»؛  مسئله عا برای خودت را زیاد طلب کن به این معنا که از دیگران تقاضا کن.

در گذشته بحثی راجع به آثار دعا کردم و به مناسبت ایّام قدر این تذکّر را می‌‌خواهم بدهم. در باب مسئه دعا، بُرد آن، از نظر بلاء و گرفتاری‌‌ها، روایات بسیاری داریم که قبلاً هم مفصّل بحث کرده‌‌ام و تکرار هم نمی‌‌کنم.

 

دافعیّت و رافعیّت دعا

دعا هم جنبة «دافعیّت» دارد و هم جنبة «رافعیّت». یعنی مثلاً من گرفتاری‌‌ای پیدا کرده‌‌ام که اسم آن را بلا می‌‌گذاریم. از خدا می‌‌خواهم که رفع کند و خدا هم لطف می‌‌کند و دعا را مستجاب می‌‌کند آن را رفع می‌‌کند؛ این را «رفع بلا» می‌‌گویند. دعا رافع بلا بود و گرفتاری حل شد.

دو: دافع بلا است. یعنی مثلاً فرض کنید، پیش خودم می‌‌گویم: یک‌‌وقت نکند ما هم گرفتار این مصیبت شویم. مثلاً کسی گرفتار شده و من خوف این را پیدا می‌‌کنم که نکند من هم مبتلا شوم. از خدا می‌‌خواهم «خدایا! ما را حفظ کن، خودم، همسرم، بچّه‌‌ام...» این چیزهایی که می‌‌گویم خیلی عادّی است و رواج دارد. خدا هم لطف و عنایت می‌‌کند و پیشگیری می‌‌کند که این را می‌‌گوییم «دفع». نمی‌‌گذارد این بلا و گرفتاری، متوجّه من بشود.

 

سطح دعا پایین بیاید، بلا زیاد می‌‌شود

سوّم؛ و آن مسئله من و دفع بلا و رفع بلا از من که مشخّصاً معلوم شد نیست. به‌‌طور کلّی اگر در یک جامعه سطح دعا پائین بیاید در اینجا است که سطح بلا و گرفتاری بالا می‌‌رود. یک رابطهاین چنینی دارد. اگر سطح دعا در جامعه پائین برود، سطح بلا بالا می‌‌آید و برعکس اگر دعا بالا برود، بلا پائین می‌‌آید. در اینجا بحث شخصی هم نیست. نسبت به کلّ جامعه گرفتاری‌‌های فراگیر وجود دارد. روایتی است از پیغمبراکرم: «قالَ رَسُول‌‌الله(صَلَّی‌‌اللهُ‌‌عَلیه‌‌وَ‌‌آلِه‌‌وسَلَّم): إِذَا قَلَ‌‌ الدُّعَاءُ»؛ هرگاه دعا کردن، کاستی پیدا کند؛ «نَزَلَ‌‌ الْبَلَاء»؛ آن موقع است که بلا فرود می‌‌آید.

 

دعای جمعی، برطرف کننده بلا

اگر ادعیّه وارده ماه رمضان را ببینید، خصوصاً آن‌‌هایی که بعد از نماز وارد شده، خیلی از آن‌‌ها جنبة شخصی ندارد: «اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ»؛ «اللَّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَرِیضٍ»؛ همة مریض‌‌ها، «اللَّهُمَّ أَصْلِحْ کُلَّ فَاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِینَ»؛ در اینجا هم بحث شخصی نیست. همه را سراسری، دعا می‌‌کند و اینجا جنبه‌‌‌‌های شخصی ندارد. دقّت کنید! از اوّلِ دعا را تا آخرش بخوانید، «أَشْبِعْ‌‌ کُلَ‌‌ جَائِعٍ‌‌ اللَّهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْیَانٍ».  یا اینکه در ادعیّة ما وارد شده، «اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُؤمِنینَ المُؤمِنات».  

 

همه در قبال جامعه مسئولیم

این را بدانند! اگر در جامعه گناه فراگیر شود، بلا هم فراگیر می‌‌شود ولو اینکه من گناهکار نباشم. اگر دعا، اِنابه و توبه، سطحشان پائین بیاید، آنجا است که، «نَزَلَ‌‌ الْبَلَاء». رابطه‌‌ای بین این دو است. در اینجا بحث دافعه و رافعه نیست؛ این را کنار بگذارید. یک رابطة کلّی بین دعا و بلا در این روایت وجود دارد.

 

آثار فراگیر شدن گناه در جامعه

روایتی از علی(علیه‌‌السّلام) است که در آنجا دافعه و رافعه را توضیح می‌‌دهد و جلسة گذشته هم به مسئلة معصیت اشاره کردم. حضرت فرمود: «مَا زَالَتْ‌‌ نِعْمَةٌ وَ لَا نَضَارَةُ عَیْشٍ إِلَّا بِذُنُوبٍ اجْتَرَحُوا»؛ هیچ نعمت و خرّمی و زندگی‌‌ای به زوال نمی‌‌آید مگر به سبب گناهانی که صاحبان آن مرتکب شده‌‌اند. اینجا بحث جامعه است که وقتی گناه فراگیر شد بیچاره می‌‌شویم؛ به چه کنم، چه کنم می‌‌افتیم و نان شب هم برای خوردن، نداریم، «إِنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ»؛ تصوّر نکنید! خدا هرگز به بندگانش ستم نمی‌‌کند. بلکه کارکرد دست من و تو، اثر وضعی آن است. «وَ لَوْ أَنَّهُمُ اسْتَقْبَلُوا ذَلِکَ بِالدُّعَاءِ وَ الْإِنَابَةِ لَمْ تَزُلْ»، اگر آن‌‌ها با دعا و توبه به استقبال نعمت‌‌ها می‌‌رفتند، این نعمت‌‌ها و خوشی‌‌ها رو به زوال نمی‌‌رفت. اینجا مسئلة دافعیّت است. یعنی دعا، انابه و توبه جلوی زوال نعمت را می‌‌گیرد. این همان است که به صورت کلّی مطرح شده بود،

امّا در اینجا علی(علیه‌‌السّلام) آن را باز کرد. «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذَا نَزَلَتْ بِهِمُ النِّقَمُ وَ زَالَتْ عَنْهُمُ النِّعَمُ فَزِعُوا إِلَى اللَّهِ بِصِدْقٍ مِنْ نِیَّاتِهِمْ وَ لَمْ یَهِنُوا وَ لَمْ یُسْرِفُوا»، اگر زمانی که بلا نازل شد و گرفتاریِ فراگیر آمد؛ «وَ زَالَتْ عَنْهُمُ النِّعَمُ»، و نعمت‌‌هایشان گرفته شد، در اینجا با خلوص نیّت به خداوند پناه می‌‌بردند و سستی و زیاده‌‌روی و اسراف‌‌کاری را کنار می‌‌گذاشتند؛ اینجا دارد: «لَأَصْلَحَ اللَّهُ لَهُمْ کُلَّ فَاسِدٍ»؛ خدا همة تباهی آن‌‌ها را سامان می‌‌داد؛ «وَ لَرَدَّ عَلَیْهِمْ کُلَّ صَالِحٍ»؛ و آن چیزهایی که گرفته بود به آن‌‌ها برمی‌‌گرداند.

 

سخن علی(ع) در راستای رسول‌‌اکرم

یک رابطة تنگاتنگ و بی‌‌واسطه نشان می‌‌دهد. به تعبیر ما آنجا پیغمبر یک کبرای کلّی فرمود، که بدان! اگر دعا کم بشود، بلا نازل می‌‌شود. بحث شخصی نیست بلکه کلّ جامعه را مطرح می‌‌کند. اینجا امیرالمؤمنین علی(علیه‌‌السّلام) به صورت اصولی مطلب را باز می‌‌کند.

 

تو سزاوار چه هستی؟

اوّل بدان که کار خدا بی‌‌حساب نیست. اگر دیدی بلایی فرستاده این نتیجه اعمال خودِ تو است. بعد از آن هم حاضر نشدی به در خانه خدا بروی و توبه و انابه کنی و حاضر نشدی که دعا و استغفار انجام بدهی. حالا تو سزاوار چه هستی؟ غیر از این است که نعمت از تو گرفته شود و بعد هم به جای آن نغمت بیاید.

عرض کردم که بحث، بحث شخصی نیست. آن وقت‌‌ها تعبیرهایی می‌‌کردند و می‌‌گفتند که اگر بلا بیاید تر و خشک را با هم می‌‌سوزاند. البته اینجا هم بحثی دارد؛ این‌‌طور نیست که بی‌‌حساب و کتاب باشد بلکه حساب شده است. در صورتی که کسی به وظیفة خودش عمل کرده باشد در اینجا مطرح نمی‌‌شود امّا اگر عمل نکرده باشد آن هم جزء دیگران است.

 

اوّل سراغ موانع برویم و بعد توبه کنیم

غرضم این است که این همه به دعا سفارش کرده‌‌اند و آن هم قبل از درخواست امور مادّی، مسئلة دعا نسبت به مغفرت را بیان می‌‌کنند. می‌‌دانید این برای چه است؟ برای این است که اوّل می‌‌خواهند شست‌‌وشویمان دهند و آن آلودگی‌‌هایی که مانع نزول برکات خدا شده بود برطرف کنند.

بنابراین اوّل سراغ آن چیزهایی که مانع به استجابت رسیدن دعا شده بود می‌‌روند. ببینید که پیغمبراکرم با یک کبرای کلّی می‌‌فرماید: این را بدانید! مثل کفّة ترازو است که وقتی دعا بالا برود، بلا پائین می‌‌آید و وقتی دعا پائین بیاید، بلا بالا می رود. این رابطة بی‌‌واسطه و مستقیم، بین دعا و بلا است. اگر مثلاً دیدید که در یک روزی گرفتاری‌‌ای فراگیر و همگانی می‌‌شود، این را بدانید که از یک طرف معصیت صورت گرفته و از طرف دیگر هم، همه حاضر نشدند توبه و استغفار کنند و به درِ خانة خدا بروند و دعا کنند.

 

رفع گرفتاری با توسّل

سرّش را هم گفتم و آن اینکه برویم و اهل‌‌اللّهی را پیدا کنیم و با التماس به او بگوییم: آقا! خواهش می‌‌کنیم که برای ما دعا کنید تا از مردم رفع گرفتاری بشود، مردم بیچاره شدند. امّا آن دعا دیگر بردی که گفتیم ندارد، چون ما یک سنت الهی داریم: «اِذا قَلَّ الدُّعا نَزَلَ البَلاء»؛ این جنبة شخصی نیست بلکه جنبة عمومی دارد. عرض کردم، برویم و بگوییم: آقا! التماس دعا داریم؛ خیلی گرفتاریم و وضعمان بد است. راجع به همه نوع است هم مادّی و هم معنوی. البته هر کسی نوعی از گرفتاری دارد و بعضی‌‌ها هم مشترک هستند، یعنی در بلاء و گرفتاری اشتراک دارند.

 

دعای همگانی در شب قدر

لذا این مطالبی که عرض کردم برای این بود که از این لیالی‌‌قدر، کمال استفاده را بکنید تا از جامعة ما رفع بلا بشود. نمی‌‌گویم برای خودتان دعا نکنید، بلکه دعای همگانی یادتان نرود. آن وقت در اینجا است که ان‌‌شاالله خدا لطف خود را بیشتر خواهد کرد و رفع بلا خواهد کرد.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , عقــــــــــــایـــد , ,
:: برچسب‌ها: آیت الله تهرانی , دعا , توبه , رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2761
|
امتیاز مطلب : 77
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
نویسنده : گمنام
شنبه 21 مرداد 1391

ما مسئله امامت را به عنوان ادامه جریان نبوت و رسالت می‌شناسیم طرح اصلی نبوت و رسالت برای رفع اختلاف در جامعه بشری است، انسان بر اساس جهل یا بر اساس هوی و هوس با سایرین به اختلاف می‌رسد و اختلاف گاهی تا حد جنگ‌های طولانی مدت پیش می‌رود، پیامبران آمده اند که مشکل جهل را حل کنند، دیگر کسی بر اساس جهل با هم نوع خود اختلافی پیدا نکند. دو برادر ممکن است برای ارث بیشتر به اختلاف و جنگ برسند. ولی وقتی قانون روشن بود کسی اینگونه به اختلاف نمی‌رسد. انبیا آمده‌اند، این جهل را از بین ببرند.

پس عاملی که مردم را به اختلاف می‌رساند یا جهل است و یا هوی و هوس و در همه روزگاران این عوامل بوده است. پیامبران می‌آیند که قانونی که حل کننده اختلافات است را به مرم برسانند.

قرآن می‌فرماید که این اختلاف بعد از وفات پیامبران هم وجود داشته است (سوره بقره آیه 213) البته  دیگر این اختلاف بر اساس جهل نیست، بلکه بر اساس هوی و هوس است، این به شکلی که خودش می‌خواهد و منافعش آن را تعیین می‌کند، قانون را تفسیر می‌کند و طرف مقابل و رقیب او هم باز قانون را به نفع خودش تفسیر می‌کند.

بعد وفات پیامبران اختلاف فقط بر اساس هوی و هوس و ریاست خواهی است، بنابراین در تمام زمان‌ها یک نفر باید باشد که اگر مردم به او مراجعه کنند واقعیت قانون را بیان کند، تا زمانی که پیامبر خود در میان مردم بود، می‌فرمود که قانون این است و مردم بر طبق آن عمل می‌کردند؛ اما وقتی ایشان از قید حیات رفتند باید کسی دیگر باشد که بتواند بگوید قانون این‌گونه است و سخن او همانند پیامبر اعتبار و حجیت داشته باشد.

پس امامت تا پایان جهان لزوم دارد، پیامبر یعنی کسی که رفع اختلاف می‌کند. امام یعنی کسی که رفع اختلاف می‌کند، البته این یکی از آثار جریان رسالت و امامت است و آثار بزرگ دیگری نیز وجود دارد. ائمه ما براساس همین دلیل امامت را اثبات می‌کرده‌اند. در زمان پیامبر اگر کسی حکم خدا را نمی‌دانست، ایشان آن را بیان می‌فرمود و بعد از ایشان همه حکم خدا را می‌دانستند، منتهی ممکن است برخی بر اساس هوی و هوس و منافع خود حکم را به نفع خود تفسیر کنند.

در هر صورت پیامبران و ائمه برای رفع اختلاف و ادیان و کتاب‌های آسمانی برای حل اختلافات آمده‌اند. اما این را هم لازم است بدانیم که حل اختلافات تنها یکی از کارکردهای اصلی پیامبران و ائمه در جامعه بشری است.

اشکال پیش می‌آید که پس امام غایت یعنی چه؟

در جواب می‌گوییم: یازده تن از کسانی که خداوند برای رفع اختلافات منصوب کرده بودند به دست دشمن کشته شده‌اند و هیچ‌کدام به مرگ طبیعی از دنیا نرفته‌اند، حتی برخی در سنین جوانی مثلاً 25 سالگی شهید شده‌اند، برای همین بود که خداوند آخرین تن از دوازده تن امام معصوم را به غیبت برده است و برای اجرای کامل اسلام در آخرالزمان محفوظ نگاه داشته است.

نه اینکه امروز به ایشان نیاز نیست، ما امروز و هر روز به یک حل کننده اختلاف، احتیاج قطعی و مبرم داریم. این همه اختلاف در میان اهل اسلام دلیل کافی برای لزوم چنین کسی است. کسی به ظاهر مسلمان از یک مذهب و مرام به خود بمب می‌بندد و به جمع کسانی از اهل اسلام وارد شده و برای نابودی آنها خود را تکه پاره می‌کند. آیا چنین نیست؟ اما اگر امروز ایشان هم در دسترس بودند همان‌طور که پدران‌شان را به قتل رساندند، آن حضرت را نیز کشته بودند. بنابراین خدای متعال ایشان را با غیبت از انظار محفوظ نگاه داشته است.

امیرالمومنین علیه‌السلام در صدر کسانی است که بعد از پیامبر ماموریت برای حل اختلاف بین مردم را داشته‌اند، ولی کسانی در همان روز اوّل گفتند که پیامبر کسی را برای این کار مشخص نکرده است. در حالی که ایشان صد بار و به صد شکل توصیف شده بود، نشان داده شده بود، مشخص شده بود. از جمله روزی پیامبر در میان اصحاب فرمود: در میان شما کسی است که برای تاویل (معنای واقعی) قرآن خواهد جنگید، همان طور که امروز برای تنزیل آن می‌جنگد! چند نفر از سران صحابه خدمت ایشان بودند نفر اول گفت: آن کس من هستم؟  فرمود نه! نفر دوم گفت: آیا من هستم؟ فرمودند: نه!  بعد از آن اشاره به امیرالمومنین علی علیه‌السلام کردند و فرمودند: اوست که برای تاویل قرآن و برای احیا دین خدا خواهد جنگید. 1

غدیر خم هم یکی دیگر از مواضعی است که پیامبر (ص)، امیرالمومنین را برای بعد از خودشان مشخص فرمودند. یکبار دیگر در حدیث مسلم ثقلین فرمودند: من در میان شما  دو چیز گرانبها می‌گذارم، مرجع دین شما، راه هدایت شما بعد از من این دو هستند، کتاب خدا و عترت من و تا شما به این دو چنگ می‌زنید، هرگز گمراه نمی‌شوید، «إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً» این دو، مرجع دین مردم و راه هدایتند، رأس خاندان پیامبر، اهل بیت پیامبر و عترت پیامبر (ص)، حضرت امیرالمومنین (ع) بود. پیامبر پنج تن از این عترت را در جریان نزول آیه تطهیر مشخص کردند و فرمودند: «اللهم هولاء اهلی»؛ این پنج تن اهل بیت من هستند و در حدیث ثقلین هم فرمود که بعد از من مدار هدایت در گرو دو چیز گران‌بهاست و شما باید برای هدایت به آنها رجوع کنید و آن قرآن و عترت من است.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: امامت و ولایت , ,
:: برچسب‌ها: استادجاودان , رایه الهدی , پیامبر(ص) , امام علی(ع) ,
:: بازدید از این مطلب : 2432
|
امتیاز مطلب : 87
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
نویسنده : گمنام
شنبه 21 مرداد 1391

 بامداد امروز شبکه سوم سیما ویژه‌برنامه‌ای از حرم مطهر امیرالمؤمنین(ع) در نجف اشرف پخش شد.در این ارتباط مستقیم، حجت‌الاسلام والمسلمیناحمد عابدی از اساتید درس خارج حوزه علمیه به بیان فضایل حضرت امیر(ع) و نکاتی درباره شب قدر و اهمیت آن پرداخت.

وی در بخشی از این برنامه به تفسیر سوره قدر پرداخت و درباره «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ؛ همانا ما آن را در شب قدر نازل کردیم» گفت: معولا این آیه را چنین ترجمه و معنا می‌کنیم: ما «قرآن» را در شب قدر نازل کردیم! در حالی که این آیه می‌گوید ما «آن» را در شب قدر نازل کردیم.

استاد درس خارج فقه و اصول ادامه داد: این ضمیر «ه» در «انزلناه» واسطه آشنایی امام خمینی(ره) با استاد عرفانش آیت‌الله العظمی شاه آبادی(ره) شد. ظاهراً حضرت امام در جوانی روزی در یکی از خیابان‌های قم به روحانی پیرمردی برخورد می‌کند که برخی در طول راه از او سؤال‌ می‌پرسیدند و پاسخ می‌گرفتند. امام هم با خود فکر می‌کند سؤالی را که مدت‌ها در ذهن دارد را با ایشان در میان بگذارد، بنابراین مرجع ضمیر «هُ» در «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ» را جویا می‌شود.

عابدی افزود: آقای شاه‌آبادی چنین می‌فرمایند که این «هُ» به «هویت غیبیه» باز می‌گردد! امام از ایشان می‌پرسد هویت غیبیه چیست؟ آیت‌الله شاه‌آبادی پاسخ می‌دهد که اگر معنای آن را می‌خواهی بدانی باید 6 ماه به کلاس من بیایی. اینچنین می‌شود که رابطه مرید و مرادی میان امام و استادش شکل می‌گیرد.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: مـــردان خــــدا , ,
:: برچسب‌ها: احمدعابدی , رایه الهدی , آیت الله شاه آبادی , امام خمینی , سوره قدر ,
:: بازدید از این مطلب : 2607
|
امتیاز مطلب : 80
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
نویسنده : گمنام
شنبه 21 مرداد 1391

سه طایفه‌‌ای که شیطان با آنها کاری ندارد

 

 

 

 

* دعای روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان

 

«اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ الى مَرْضاتِکَ دلیلاً ولا تَجْعَل للشّیطان فیهِ علی سَبیلاً واجْعَلِ الجَنّةِ لی منْزِلاً ومَقیلاً یا قاضی حَوائِجَ الطّالِبین»

خدایا قرار بده برایم در آن به سوى خوشنودى‌هایت راهنمایى و قرار مده شیطان را در آن بر من راهى و قرار بده بهشت را برایم منزل وآسایـشگاه، اى برآورنده حاجت‌هاى جویندگان!

* شرح فرازهای دعا

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در شرح فراز «اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ الى مَرْضاتِکَ دلیلاً» می‌گوید: ‌خدایا کاری کن، راهی برایم پیدا شود تا تو از من راضی شوی! باید توفیقاتی از ما سر بزند تا دلیل و راهنمایی باشد، برای اینکه خدا از ما راضی باشد.

وی می‌افزاید: حدیث داریم که اگر می‌خواهید بدانید خدا از تو راضی هست یا نه؛ به خودت نگاه کن، ببین تو از خدا راضی هستی یا گوشه دلت می‌گویی چرا فلانی دارد و من ندارم! اینکه گله می‌کنی که خدا چرا به من نداده و فلان کس داده نشان دهنده این است که از خدا راضی نیستی و خدا هم از تو رضایت ندارد.

این استاد اخلاق در ادامه اظهار می‌کند: شما مثل بیمار هستید و خدا مثل دکتر است. ساعت 10 صبح دکتر به اتاق بیمارستان می‌آید و دستور غذا را به مسئول آشپزخانه می‌دهد. در یک اتاق گاهی 8 بیمار می‌خوابند و دکتر می‌گوید به این بیمار چلوکباب دهید و به آن آقا غذا ندهید و به آن بیمار دیگر هم سوپ دهید. حالا آن بیماری که دکتر از غذا منعش کرده با دکتر نزاع نمی‌کند، چون می‌داند عمل جراحی خواهد شد و نباید غذا بخورد. نگاه تمام بیمارها به دکتر یکسان است و ما هم پیش خدا باید این‌جور باشیم.

این استاد اخلاق ادامه می‌دهد: همان‌طور که دکتر صلاح مریض را هر چه باشد، می‌داند، خدای تبارک و تعالی هم هر چه صلاح ما باشد را می‌دهد. به یکی کمتر و به یکی بیشتر می‌دهد و ما نباید اعتراضی کنیم.

آیت‌الله مجتهدی تهرانی تأکید می‌کند: اگر این روحیه را پیدا کردیم که هر چه خدا به ما دهد به همان راضی باشیم، خدا هم از ما راضی می‌شود؛ اما اگر در دلمان شکایت داشته باشیم که خدا به ما کم داده، به این معنی است که خدا هم از ما راضی نیست.

وی با بیان اینکه منشأ غیبت «حسد» است، می‌گوید: باید ریشه حسادت را بزنیم تا غیبت نکنیم. ما نوعاً گرفتار حسد و اخلاق رذیله هستیم و دچار غیبتیم، حالا در ایام رمضان نیت کنیم که اعضا و جوارحمان نیز روزه باشند تا اسیر غیبت و دیگر گناهان نشویم.

وی در ادامه می‌گوید: حدیث داریم که هر وقت روزه می‌گیرید کاری کنید تا گوشتان هم روزه باشد. غیبت و آواز حرام گوش ندهید، زبانتان غیبت نکند و زنان پوست صورت و موی خود را به نامحرم نشان ندهند. ولی متأسفانه ما روزه عام می‌گیریم و آخر ماه همان آدم اول ماه هستیم.

آیت‌الله مجتهد تهرانی می‌گوید: حدیث داریم کسانی که جاهلند و روزه حقیقی نمی‌گیرند و عبادت خالص انجام نمی‌دهند مثل حیوان آسیابان هستند. یعنی از صبح تا شب راه می‌روند؛ اما پیش نمی‌روند و غروب همان جایی هستند که صبح بودند.

وی در خصوص شرح فراز «وَلا تَجْعَل للشّیطان فیهِ علی سَبیلاً» می‌گوید: در این بخش می‌خوانیم که خدایا کاری کن تا شیطان در ماه رمضان و ایام بعد از آن بر من راه پیدا نکند! حال چه کار کنیم تا شیطان بر ما راه پیدا نکند؟ حدیث داریم که شیطان با 3 طایفه کاری ندارد. آنهایی که یاد خدا می‌کنند، آنهایی که هنگام سحر بلند می‌شوند و استغفار می‌کنند و آنهایی که از ترس خدا هنگام سحر گریه و نابه می‌کنند.

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در شرح فراز «واجْعَلِ الجَنّةِ لی منْزِلاً ومَقیلاً» می‌گوید: خدایا بهشت‌ را منزل من قرار بده! منزل بازگشت و آسایشگاه ما را بهشت قرار بده! کسانی که شیعه علی (ع) و اهل بیت هستند، ان‌شاءالله جهنم نمی‌روند. امام صادق (ع) می‌فرماید: «ایمانتان را با خودتان بیاورید ما شفاعتتان می‌کنیم.»

وی تأکید می‌کند: آیاتی که درباره شفاعت آمده برای کسانی است که با ایمان از دنیا می‌روند. آیات قرآن که در آن شفاعت نیست برای کافران و مردودی‌هاست. ما تجدید می‌شویم و یکی دو نمره کم می‌آوریم؛ اما چون شیعه هستیم، شفاعت اهل بیت (ع) شامل حال ما می‌شود.

این استاد بزرگ اخلاق در شرح فراز پایانی می‌گوید: در پایان دعا می‌خوانیم «یا قاضی حَوائِجَ الطّالِبین» یعنی ای خدایی که حوائج طالبین را برآورده می‌کنی، یعنی هر کسی هر کاری که دارد به سراغ تو می‌آید و طلب می‌کند و تو حاجتش را می‌دهی، این دعاها را در حق ما اجابت کن!

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: برچسب‌ها: آیت الله مجتهدی , رایه الهدی , شرح دعا , ماه رمضان ,
:: بازدید از این مطلب : 3421
|
امتیاز مطلب : 60
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
نویسنده : گمنام
شنبه 21 مرداد 1391

دعای مساکین و مستضعفان

در اینجا مسئله‏ مستضعف و مساکین و اینکه دعای آن‎ها را دست کم نگیرید مطرح می‎شود. دو روایت گویای این مطلب است که نباید مسائل معنوی را با مسائل مادّی از نظر ارزشی خلط کنید. یعنی چه؟ یعنی تصوّر نکنید که خدا به داعی از نظر وضع دنیوی او نگاه می‏کند. اگر کسی وضع درستی ندارد و در اصطلاح به نان شب خود محتاج است، چگونه به او بگویم که برای من دعا کن؟ اگر دعایش به جایی می‎رسید برای خودش دعا می‎کرد؛ کل اگر طبیب بودی، سر خود دوا نمودی.

دید کور انسانی در برابر دعای مساکین

مساکین کسانی هستند که در سطح پائینی زندگی می‎کنند و زمین‏گیر هم هستند و فرق آن با فقیر این است ،«إِذا اجْتَمَعَا افْتَرَقَا» که در ادبیات می‏گوییم. دید انسانی که در بستر مادیت است این‎طور است که خیال می‏کند در تشکلات معنوی هم از نظر ارزشی همین دید وجود دارد و حال اینکه اشتباه می‏کند. البته این مستضعف که مطرح می‎کند استضعاف فکری و فرهنگی ندارد بلکه اینجا استضعاف مادّی را بیان می‎کند. اصلاً و ابداً دست کم نگیرید، دعای او برای مریض‏های شما شفا است. همین کسی که از نظر مادیت دست‎تنگی دارد، از او بخواه که برای مریضت دعا کند. این به اجابت می‏رسد. این فکر را نکنی که: کل اگر طبیب بودی، سر خود دوا نمودی؛ او اگر می‏توانست، پس دعا می‏کرد تا لقمه‎ای نان به دست بیاورد. جواب: نه! میزان و معیار دارد.

میزان و معیار دعای مسکین

راجع به یهودی و نصرانی گفته‎ام و زمینه برای من باز شد تا توضیح دهم و آن اینکه ما در باب دعا داریم، چه بسا دعایی که او راجع به خودش نسبت به امور مادّی می‏کند مصلحت نباشد تا خدا به او بدهد. این یکی از اصول در دعاها است: «وَ عَسى‏ أَنْ‏ تَکْرَهُوا شَیئاً وَ هُوَ خَیرٌ لَکُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَیئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ». من که در جایگاه خداوند ننشسته‎ام تا ببینم چه خبر است. آن کسی که حکیم است و با حکمت بالغه‏اش دستگاه وجود را اداره می‏کند، می‏داند که به صلاح هست یا نیست. دو روایت می‎خوانم.

ای کاش به آن نمی‎رسیدم!

علی(علیه‏السّلام): قال: «رُبَّ‏ أَمْرٍ حَرَصَ‏ الْإِنْسَانُ‏ عَلَیهِ فَلَمَّا أَدْرَکَهُ وَدَّ أَنْ لَمْ یکُنْ أَدْرَکَهُ»؛ بسا چیزی که انسان خواهان آن است ولی وقتی به آن می‏رسد آرزو می‏کند و می‏گوید ای کاش به آن نمی‏رسیدم. مثال فراوان در جامعه‏مان داریم. در آخرین تشرّفی که به مشهد مقدّس داشتیم که در ماه رجب بود، یکی از همراهان به حرم رفته بود. وقتی صحبت می‏کردیم، گفت: خانمی را دیدم که به امام هشتم رو کرده و می‏‏گوید: یا امام هشتم! اشتباه کردم که از شما پول خواستم، بچّه خواستم، ماشین خواستم و... و شروع کرد به گفتن همه این‎ها. گفت: همه را اشتباه کردم و الآن هم آمده‌ام تا فقط از شما سلامتی و عافیت بخواهم. می‏گفت: بعد از سال‎ها، مرتّباً آمدم پول خواستم، بچه خواستم، خانه خواستم و امثال این‎ها امّا حالا می‏فهمم که اشتباه کردم. غرضم این بود که روایت فهمیده شود.

نعمت در غیر آرزوی انسان!

علی(علیه‎السّلام): «رُبَّ‏ أَمْرٍ حَرَصَ‏ الْإِنْسَانُ‏ عَلَیهِ فَلَمَّا أَدْرَکَهُ وَدَّ أَنْ لَمْ یکُنْ أَدْرَکَهُ»؛ این را امام ششم(علیه‏السّلام) در یک قالب دیگر می‏ریزد، به این تعبیر: «کَمْ‏ مِنْ‏ نِعْمَةٍ لِلَّهِ‏ عَلَى عَبْدِهِ فِی غَیرِ أَمَلِهِ وَ کَمْ مِنْ سَاعٍ مِنْ حَتْفِهِ وَ هُوَ مُبْطِئٌ عَنْ حَظِّهِ»؛ چه بسیار نعمت‏هایی که خداوند به بنده‏اش عنایت می‏کند امّا در غیر آرزوی او. یعنی او اصلاً آرزو نکرده بود و به او می‏دهد، «وَ کَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ أَمَلًا الْخِیارُ فِی غَیرِهِ»؛ و چه بسیار کسانی که آرزومندِ آرزویی هستند و خیر و مصلحت در غیر او است. در روایت دیگری است از علی(علیه‏السّلام) که می‏گوید: خدا از فوق عرش خود فریاد می‎زند: «یا عِبَادِی أَطِیعُونِی فِیمَا أَمَرْتُکُمْ بِهِ»؛ مرا اطاعت کنید به آن چیزی که به شما امر کردم، «وَ لَا تُعَلِّمُونِی‏ بِمَا یصْلِحُکُمْ‏»؛ و نمی‎خواهد به من یاد بدهید که چه چیزی صلاح شما است، «فَإِنِّی أَعْلَمُ بِهِ»؛ من بهتر می‏دانم، «وَ لَا أَبْخَلُ عَلَیکُمْ بِمَصَالِحِکُمْ»؛ و من به آن چیزی که مصلحت شما است که به شما بدهم بخل نمی‏ورزم.....

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: عقــــــــــــایـــد , ,
:: برچسب‌ها: آیت الله تهرانی , دعا , رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2405
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : گمنام
شنبه 21 مرداد 1391
شمشیر ایمان چیست/ نویدی که آیت‌الله شاه‌آبادی به امام خمینی(ره) داد
 

 مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) حکیمیه با بیان اینکه انسان با ایمان به شک و شبهه نمی‌افتد، با اشاره به روایتی از امام علی(ع) گفت: شمشیر ایمان این است که انسان یک آراستگی در باطن و ظاهر خود پیدا ‌کند.

«وَ بِدُعَائِکَ تَوَسُّلِی مِنْ غَیْرِ اسْتِحْقَاقٍ لِاسْتِمَاعِکَ مِنِّی وَ لَا اسْتِیجَابٍ لِعَفْوِکَ عَنِّی بَلْ لِثِقَتِی بِکَرَمِکَ وَ سُکُونِی إِلَى صِدْقِ وَعْدِکَ وَ لَجَئِی إِلَى الْإِیمَانِ بِتَوْحِیدِکَ»

 

ایمان؛ محبوب و زینت بخش قلوب

قرآن کریم و مجید الهی پر از آیاتی است که بحث ایمان و مؤمنین در آن تشریح شده است و راجع به ایمان و این که انسان بداند همه کارها براساس ایمان شروع می‌‌شود، آیات متعدّدی دارد.

از جمله این آیات، آیه شریفه 7 سوره حجرات است. پروردگار عالم نسبت به مؤمنین می‌‌فرماید: «وَ لکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی‏ قُلُوبِکُمْ». خدا ایمان را محبوب شما قرار داد. لذا اگر ایمان محبوب انسان‌ها نباشد و دل‌های آن‌‌ها آراسته به ایمان نباشد، موحّد نمی‌‌شوند.

پس ایمان اصل است. اگر ایمان بود، به حقیقت توحیدشناسی به وجود می‌‌آید. انسان می‌‌داند که ذوالجلال و الاکرام یگانه است، پس همه کارهایش هم یگانه است. تفاوت پروردگار عالم با انسان‌ها و با هر مخلوق پروردگار عالم همین است که اصلاً ذوالجلال و الاکرام یگانه است. لذا همه مطالبش، رحمتش، مغفرتش، صادق الوعد بودنش، کرمش و ... یگانه و استثنائی است. برای همین است که باید ایمان، محبوب دل‌ها و زینت قلوب باشد، تا یگانگی توحید را درک کند.

.......

توطئه اسلام آوردن ظاهری عدّه‌ای از یهودیان شیراز

یک بار گروهی از زرتشتی‌ها در یزد اعلان اسلام کردند و گروهی هم از یهودی‌های شیراز با روحانیون خودشان آمدند و اسلام آوردند. این مطلب در تاریخ یهود است و من این‌ها را مطالعه کردم. در این‌جا نکته‌ای برداشت کردم که چرا اسلام آوردن این دو گروه باید در همان زمان به وجود آمدن فرقه بابیّه باشد. من در مباحث یهودشناسی که در ماه محرّم و صفر داشتیم، عرض کردم که اصلاً ما قائل به این هستیم که هر فتنه‌ای در عالم می‌شود، زیر سر یهود است.

لذا ششصد نفر از زرتشتی‌ها و حدود سیصد الی چهارصد نفر از یهودی‌ها آمدند به ظاهر اسلام آوردند. امّا شش ماه بعد گروه بابیّه به وجود آمد که بیان شد: بعضی‌ها از مسلمانان به پیامبری باب ایمان آوردند. امّا من مطالعه کردم، دیدم این‌هایی که ایمان آوردند، درست همین زرتشتی‌ها و یهودی‌های تازه مسلمان شده بودند و إلّا از خود مسلمین هیچ‌کدام به علی محمّد باب ایمان نیاوردند.

می‌دانید این یعنی چه؟ یعنی این که یهود این‌ها را پرورش دادند و از اوّل دسیسه بود که شما بیایید اعلان کنید ما مسلمانیم و از آن طرف زرتشتی‌ها هم بگویند ما مسلمانیم. بعد از این بابیّه را به وجود بیاوریم و بگوییم: از خود مسلمان‌ها هم قبول دارند که او پیامبر است. لذا این توطئه‌ای بود که همه این‌ها زیر دست یهود است.

نفوذ ایمان در قلب

البته الآن بحث من این نیست. بحث ما بحث ایمان هست که امیرالمؤمنین(علیه الصّلوة و السّلام) در این روایت شریف فرمودند: پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) فرمودند: «یَا عَلِیُّ اکْتُبْ»، ای علی! بنویس، گفتم: یا رسول الله! چه بنویسم؟ «فَقَالَ اکْتُبْ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْإِیمَانُ مَا وَقَرَ فِی الْقُلُوبِ وَ صَدَّقَتْهُ الْأَعْمَالُ» ایمان آن است که در قلب، جایگاه دارد. «وقر» به معنی شکافنده بودن و نافذ بودن هم هست. یعنی ایمان، قلب را می‌شکافد و در قلب انسان نفوذ دارد. به تعبیر دیگر سرسری نیست.

نشان آن هم اعمال انسان است؛ یعنی اعمال انسان دلالت بر این است که راست می‌گوید مؤمن است.

ایمان آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری و حضرت امام(ره) به مسائل غیبی

این جاست که حضرت سیّدالسّاجدین(علیه الصّلوة و السّلام) می‌فرمایند: من امید دارم و با عمل خودم هم نشان می‌دهم که پناه آوردم، «وَ لَجَئِی إِلَى الْإِیمَانِ بِتَوْحِیدِکَ»؛ یعنی واقعاً قبول دارم که تو یگانه هستی و این ایمانم باعث شناخت یگانگی توست و همین است که می‌دانم تویی که یگانه‌ای، می‌توانی مرا ببخشی؛ چون تو صادق الوعدی و گفته‌ای: «اُدْعُونی‏ أَسْتَجِبْ لَکُم» و من خلاف این را نمی‌بینم.

از وقتی حضرت سلطان‌العارفین(اعلی اللّه مقامه الشّریف) به آیت‌الله العظمی شیخ فضل‌الله نوری(اعلی اللّه مقامه الشّریف) گفتند: تو را در تهران به دار می‌زنند؛ دیگر به این قضیّه ایمان داشتند.

آیت‌الله سیّد عبدالله بهبهانی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) به ایشان نامه دادند و گفتند: آقا! این بیرق روس‌ها را بالای خانه‌ات بزن. گفتند: من زیر پرچم این‌ها نمی‌روم و بعد گفتند: آقا سیّد عبدالله این‌ها من را به دار می‌زنند. این نامه در دفتر اسناد انقلاب اسلامی با دست‌خط خود ایشان موجود است. از کجا می‌دانستند؟ چون ایمان داشتند.

لذا ایمان این خیلی مهم است. «الْإِیمَانُ مَا وَقَرَ فِی الْقُلُوبِ» چون ایمان در قلوب جا کرده و نفوذ پیدا کرده است. در انقلاب هم آن زمانی که همه می‌گفتند معلوم نیست چه بشود، امام (اعلی اللّه مقامه الشّریف) می‌فرمودند: ما پیروزیم.

خانم حدیدچی (دبّاغ) می‌گفت: از لبنان به دیدار امام (اعلی اللّه مقامه الشّریف) رفتم و علی‌رغم موانع، ایشان را دیدم. گفتم: وضع خیلی ناجور است. امام(اعلی اللّه مقامه الشّریف) فرمودند: نه، پیروزیم. وقتی بیرون آمدم، با خودم گفتم: ایشان خبر ندارند، یک کنج نشسته‌اند و در نجف دارند درس می‌دهند، اصلاً در ماجرا نیستند؛ چون سال‌هاست امام(اعلی اللّه مقامه الشّریف) را از کشور بیرون کردند.

امّا امام(اعلی اللّه مقامه الشّریف) می‌دانستند؛ چون آیت‌الله العظمی شاه‌آبادی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) به ایشان وعده داده بودند که تو پیروز می‌شوی و امام(اعلی اللّه مقامه الشّریف) به این مطلب ایمان داشتند. به این ایمان می‌گویند؛ یعنی درون قلب نافذ است.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , عقــــــــــــایـــد , ,
:: برچسب‌ها: آیت الله قرهی , رایه الهدی , دعای ابوحمزه ثمالی , آیت الله شاه آبادی ,
:: بازدید از این مطلب : 2446
|
امتیاز مطلب : 38
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : گمنام
شنبه 21 مرداد 1391

«غیبت» ثواب 40 روز را زایل می‌کند/ قبر انسان هر ‌روز 5 کلمه را فریاد می‌زند

*دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان

«اللّهمّ وفّرْ فیهِ حَظّی من بَرَکاتِهِ وسَهّلْ سَبیلی الى خَیراتِهِ ولاتَحْرِمْنی قَبولَ حَسَناتِهِ یا هادیاً الى الحَقّ المُبین»

خدایا زیاد بگردان در آن بهره مرا از برکاتش و آسان کن راه مرا به سوى خیرهایش و محروم نکن ما را از پذیرفتن نیکی‌هایش، اى راهنماى به سوى حـق آشکار!

*شرح فرازهای دعا

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در شرح فراز «اللّهمّ وفّرْ فیهِ حَظّی من بَرَکاتِهِ» می‌گوید: ‌خدایا کاری کن که از برکات ماه رمضان بهره‌ بسیار ببرم. حال برکات ماه رمضان چیست؟ خواندن دعا، عبادت کردن، تلاوت قرآن و قرائت دعاهایی مانند ابوحمزه از برکات رمضان است.

وی می‌افزاید: آنها که زبان عربی بلد نیستند، قرآن و مفاتیح ترجمه شده تهیه کنند و ترجمه آنچه را می‌خوانند، بدانند.

وی ادامه می‌دهد: ما در مفاتیح در دعایی می‌خوانیم که خدایا برای تاریکی قبرم گریه می‌کنم. خدایا برای تنگی لحدم گریه می‌کنم. آخر زندگی انسان قرار گرفتن در قبور است و حدیث داریم که شبانه‌روز، قبر ما 5 کلمه را صدا می‌کند. قبر صبح به صبح می‌گوید: من خانه تنهایی تو هستم، برای خودت انیسی پیدا کن با انجام کار خیر!

وی ادامه می‌دهد: قبر همچنین به ما می‌گوید که منم خانه تاریکی تو، یک چراغی برای خودت بفرست! می‌گوید: من خانه پر از کرم و عقرب توام، زهری بفرست تا کرم‌ها را بکشد!

قبری که پر از عقرب بود

این مدرس بزرگ اخلاق در ادامه اظهار می‌کند: در گذشته شخصی بود به نام حاج سعید حق‌گو، می‌گفت: در قم جنازه‌ای را بردیم تا دفن کنیم، قبر پر از عقرب بود و هرچه از آنها را می‌کشتیم باز هم در قبر می‌جوشیدند و در آخر خسته شدیم و جنازه را روی عقرب‌ها گذاشتیم و روی آن خاک ریختیم.

این استاد اخلاق می‌گوید: این صداهای قبر را بشنویم و در فکر مردن باشیم، ما آن‌چنان شیفته دنیا هستیم که بی‌هوش شده‌ایم و آدمی که بی‌هوش باشد،‌ هیچ نمی‌فهمد. از خدا بخواهیم ما را هوشیار کند.

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در ادامه می‌گوید: خدایا کاری کن از برکات ماه رمضان استفاده کنیم. برخی استفاده نمی‌کنند و حتی برای سحر بلند نمی‌شوند. برای استفاده از برکات ماه رمضان باید هنگام سحر بیدار شد و دعا خواند و عبادت کرد. حتی آنان‌که مسافر هستند و یا به علت بیماری روزه نمی‌گیرند، هم وقت سحر بیدار شوند و بهره ببرند.

وی ادامه می‌دهد: بهره ماه رمضان بهشت و بهره‌های معنوی است. بهره‌‌هایی که خدا می‌دهد، معنوی‌اند که باید برای رسیدن به آنها دعا کرد.

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در ادامه سخنان خود در شرح فراز «وسَهّلْ سَبیلی الى خَیراتِهِ» می‌گوید: خدایا راه من به سمت خیراتش را آسان کن. رمضان خیرات بسیاری دارد. آدم اگر بتواند افطاری دهد، خیرات کرده است. اگر تمکن مالی دارید، افطاری درست کنید و به فامیل خود به خصوص آنان‌که فقیر هستند، افطاری بدهید که از کارهای ثواب است.

وی با اشاره به اقداماتی که در دهه‌های قبل برای گرایش کودکان و جوانان به مسجد انجام می‌دادند، می‌گوید: در مساجد حتی درخت توت می‌کاشتند تا کودکان به هوای خوردن توت به مساجد بیایند؛ اما الآن کاری نمی‌کنند تا جوانان به مساجد روی بیاورند و مسجدها را بیشتر افراد مسن پر می‌کنند.

یک غیبت مساوی است با هدیه 40 روز حسنات به فرد غیبت شونده

این استاد اخلاق ادامه می‌دهد: در کار خیر افراد فقیر آبرومند شناسایی کنید و به آنها کمک کنید. از احوال همسایه‌هایتان با خبر شوید و اگر مستحق بودند به آنها کمک کنید. اگر کسی خبر نداشته باشد و همسایه‌اش گرسنه باشد مورد اعتراض قرار می‌گیرد و اگر باخبر باشد و کمک نکند، کافر است. حدیث داریم که کسی اگر همسایه‌اش گرسنه باشد، مسلمان نیست.

آیت‌الله مجتهدی تهرانی همچنین در تشریح «ولاتَحْرِمْنی قَبولَ حَسَناتِهِ» اظهار می‌کند: خدایا من را از قبول حسنات محروم نکن. اگر دعای ابوحمزه نماز شب و دعای سحر می‌خوانم و روزه می‌گیرم، حسنات و ثواب اینها را به من بده و من را محروم نکن. یعنی کاری نکنم که آن حسنات از بین برود؛ چون آدم یک غیبت کند، حسنات کاری که کرده از بین می‌رود.

وی می‌گوید: اگر کسی غیبت دیگری را بکند، تا 40 روز ثواب اعمال او در نامه اعمال آن شخص (غیبت شونده) نوشته می‌شود و این حدیث است. غیبت کردن، دروغ گفتن، نگاه کردن به نامحرم، گمان بد به کسی زدن باعث می‌شود که حسنات آدمی از بین برود.

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در خصوص فراز پایانی دعای روز نوزدهم ماه رمضان می‌گوید: خدا ما را به دین حق یعنی دین اسلام و مذهب شیعه دوازده‌ امامی راهنمایی کرده است و اینکه شیعه مرتضی علی (ع) هستیم خیلی مهم است. خدایا این چند دعا را درباره ما مستجاب بفرما!

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: برچسب‌ها: روز نوزدهم , آیت الله مجتهدی , رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2639
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : گمنام
یک شنبه 20 مرداد 1391

سید علی دوامی به سال  1346 در ساری متولد شد. سید علی 21 سال بعد ، به سال 1367 در منطقه عملیاتی شلمچه ، در لباس سربازی نهضت حضرت روح الله بال در بال ملائک گشود. او در زمان شهادت ، جانشین فرماندهی گردان مسلم ابن عقیل از لشکر 25 کربلا را بر عهده داشت.

بی شک زندگی کوتاه این شهید عزیز ، سرشار از نکته های آموزنده و جالب توجه است اما تنها یکی از آن ها است که سید علی را در میان اهل دنیا شاخص تر از سایر همرزمان شهیدش می کند. او در 21 رمضان به دنیا آمد و در 21 رمضان به شهادت رسید. نامش هم «علی» بود. بعضی ها اعتقاد دارند ، این که در زمان شهادت هم 21 سال داشته است ، حلقه دیگری از همین نشانه ها به حساب می آید.الله اعلم. به بهانه قرار داشتن در ایام شهادت مولا امیر المومنین (صلوات الله علیه) که سالگرد شهادت سید علی دوامی هم هست ، نگاهی می کنیم به تعدادی از تصاویر به یادگار مانده از او که از پایگاه رزمندگان شمال برداشت کرده ایم.
 
 این عکس ها تنها بخشی از جمال زیبای شهیدانی چون او را به نمایش می گذارد. حقیقت آنان جز در میان آسمانیان  شناخته شده نیست و شاید زمانی که این سید ، در رکاب مولایش بازگردد تا انتقام خون شهدای کربلا را بستاند ، بخش دیگری از زیبایی روح بلند او آشکار شود. خدا را چه دیدی ، شاید آن روز هم 21 رمضان باشد.
 
و سلام عليه يوم ولد و يوم يموت و يوم يبعث حيا

 

روحمان با یادش شاد

 

 

تصاویر کودکی شهید سید علی دوامی

 



شهید دوامی، جانشین فرمانده گردان مسلم ابن عقیل
 

 



شهید سید علی دوامی جانشین فرمانده گردان مسلم

 

 

 

 

 



جانشین فرمانده گردان مسلم بن عقیل در لباس غواصی

 

 

 

 

 

 

 



تشییع پیکر شهید سید علی دوامی



و کوچه ای معطر به یاد شهید...

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ایثـار و شهادت , ,
:: برچسب‌ها: 21رمضان , رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2367
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 19 مرداد 1391

 

شب قدر سرنوشتم خواب و از چشام گرفته

 

میخونه چقدر شلوغه هر کسی یه جام گرفته

 

باز صدات می زنم آقا گر چه این صدام گرفته

 

مادر بزرگوارت اجازه برام گرفته

 

اجازه داده که امشب سوره قدر رو بخونم

 

تا شاید واسه همیشه قدر آقامو بدونم

 

 

آقا جون هر جا نشستی سایه هات روی سر ما

 

بخدا عطر حضورت پر شده دور و بر ما

 

نکنی اگه نگاهی ، صبح نمی شه سحرما

 

دست رد نزن آقا بر فرصتای آخر ما

 

فرصت آخر امشب منو هم مثل زهیر کن

 

منو یکسال روسفید کن سرنوشتمو بخیر کن

 

 

اگه هر کسی ندونه تو می دونی که کی هستم

 

می دونی که مثل کشتی چقده به گل نشستم

 

هی نمک دادی به دستم هی نمکدونو شکستم

 

آمدی به خونم اما من درو به روی تو بستم

 

زبونم لال شده آقا از گناه و روسیاهی

 

همه ترسم اینه امشب که منو دیگه نخواهی

 

 

ای آقای آسمونیم ای آقای مهربونم

 

دستم بگیر بلند شم شاید این دفعه بتونم

 

من که دارم برای تو دعای فرج می خونم

 

پشت این درای بسته نذار اینقدر بمونم

 

نذار از چشت بیفتم نذار بی پدر بشم باز

 

نذار از تو دور بشم باز نذار دربه در بشم باز

 

 

اگه تقدیر تو هستی دست تقدیررو می بوسم

 

اگه تو چاره می سازی هر چی تدبیرو می بوسم

 

چونکه تو آینه هستی روی تصویررو می بوسم

 

اگه بندم بزنی باز ؛ بند زنجیر رو می بوسم

 

می زنم به جای دستت بوسه بر مهر نمازم

 

به همین سجده شکرم به فرشته ها می نازم

 

 

چی میشه الآن به ما ها بدی تک تک یه بشارت

 

ما رو با خود ببری باز دست جمعی به زیارت

 

واسه ما روضه بخونی با نگاه و با اشارت

 

بالا تل زینبیه بخونی با این عبارت

 

السلام جد غریبم السلام جد شهیدم

 

من از اینجا بالای تل قتلگاهتو می دیدم

 

 

میدیدم نیزه و خنجر پرشده دور و بر تو

 

خون به آسمون می پاشه از تموم پیکر تو

 

چقدر ناله زد اینجا عمه من خواهر تو

 

آخرش دست پلیدی بریداز قفا سر تو

 

السلام ای سر مظلوم که به روی نیزه هایی

 

توهمان خون خدایی رو زمین کربلایی

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2185
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : گمنام
شنبه 18 مرداد 1391

آیت‌الله تهرانی می‌گوید: راجع به شب‌های قدر آمده است که انسان باید بداند از ناحیه خداوند هیچ مانعی نیست برای اینکه درخواست‌های بنده را بپذیرد، بلکه مانع گناه انسان است.

درهای آسمان باز است

فقط برای اینکه تذکّری داده باشم دو روایت می‏خوانم. روایتی از پیغمبراکرم نقل شده است که حضرت فرمودند: «إِنَ‏ أَبْوَابَ‏ السَّمَاءِ تُفَتَّحُ‏ فِی‏ أَوَّلِ‏ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ لَا تُغْلَقُ إِلَى آخِرِ لَیْلَةٍ مِنْهُ»،[2] درهای آسمان‏ها در اولین شب از ماه مبارک رمضان باز شده است و تا آخرین شب ماه مبارک رمضان بسته نمی‌شود. در روایت دیگری هم هست که البته صرف باز بودن در مطرح نیست. امّا این باز بودن برای رسیدگی به حاجات عبد است که اثر هم دارد: «یَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى فِی‏ کُلِ‏ لَیْلَةٍ مِنْ‏ شَهْرِ رَمَضَانَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ»؛ خداوند در هر شب از شب‏های ماه مبارک رمضان سه بار می‏فرماید: «هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِیَهُ سُؤْلَهُ»؛ آیا درخواست کننده‌ای هست که از من درخواستی کند و من درخواست او را جواب دهم؟ «هَلْ مِنْ تَائِبٍ فَأَتُوبَ عَلَیْهِ»؛ آیا رجوع کننده‌ای هست که در ربط با خطاهایش از من پوزش طلبد؟ «هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأَغْفِرَ لَهُ»؛[3] آیا استغفار کننده‌ای هست که من او را بیامرزم؟ این دو روایت را به عنوان نمونه خواندم که در ارتباط با ماه مبارک رمضان بود.

 

در ماه مبارک رمضان دری بسته نیست

به صورت کنایی فرموده‌اند که در این ماه از ناحیه ربّ یعنی خداوند هیچ حجابی در کار نیست و برای عبد همة راه‌ها به سوی سیر الی الله، باز است و دری بسته نیست. از آن طرف هم نسبت به خصوص لیلة قدر هم داریم که پیغمبر فرمود: «تُفَتَّحُ‏ أَبْوَابُ‏ السَّمَاءِ فِی‏ لَیْلَةِ الْقَدْرِ».[4] غرض این بود که از نظر ارزشی مطلب را بیان کنم.

 

مانعی از سوی جانان نیست

امشب شب‌های ماه مبارک رمضان و یکی از لیالی قدر است، لذا باید قدر آن را بدانیم و ان‏شاءلله بهترین بهره را بگیریم. به تعبیر ما از بالا و از ناحیه خداوند هیچ مانع و رادعی نیست.

 

به امور همه موجودات رسیدگی می‏شود

مطلب دوم که باید تذکّر بدهم و نسبت به لیالی قدر داریم این است؛ یک سنخ امور است که به فرمان الهی به آن‏ها رسیدگی می‏شود. بلکه می‏شود گفت آنچه که نسبت به جمیع موجودات است در لیله قدر رسیدگی می‌شود. در باب لیالی قدر یعنی شب‌های قدر در روایات داریم که گفته می‏شود: سه شب است، نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم. به امر الهی، در هر یک از این شب‌ها به همان روالی که در نظام خلقت داریم، به یک چیزی رسیدگی می‏شود.

 

شب نوزدهم

امشب شب نوزدهم است. در شب نوزدهم تعبیری که در «موثقه زراره» است، این است که امام صادق(علیه‏السّلام) فرمود: «التَّقْدِیرُ فِی‏ لَیْلَةِ تِسْعَ عَشْرَةَ وَ الْإِبْرَامُ فِی لَیْلَةِ إِحْدَى وَ عِشْرِینَ وَ الْإِمْضَاءُ فِی لَیْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ».[5]

 

معنای تقدیر

تقدیر[6] به معنای اندازه‌گیری کردنِ امور در شب نوزدهم است، البته می‌گویند نسبت به سال آینده. یعنی اینکه امور هر موجودی در سال آینده چگونه باشد، از ناحیه خداوند در شب نوزدهم رسیدگی می‌شود.

 

گذشته مؤثر در آینده

در اینجا این مطلب پیش می‏آید که آیا این بررسی فقط نظر به آینده دارد و گذشته هیچ نقشی نسبت به آینده ندارد؟ یعنی آیا کارهایی که کرده‏ام در اموری که برای سال آیندة من می‌خواهند رسیدگی کنند، مؤثر است؟ آیا رسیدگی برای آینده است یا اینکه گذشته هم در مسألة اندازه‌گیری کردن نسبت به آیندة من مؤثر است؟

 

ترسیم آینده با توجه به گذشته

گفته‏اند: این‏طور نیست که فرض کنید، فقط بیایند و بگویند سالِ آینده فلانی در صحّت و بیماری و مسأله امور مادّی و معنوی این‏گونه باشد. بلکه با توجّه به گذشتة من، آیندة من ترسیم می‌شود. به اینکه در گذشته من چه کرده‌ام رسیدگی می‌شود. به تعبیری پروندة من را که می‏آورند این‏طور نیست که صاف و ساده باشد، بلکه می‌گویند پرونده را بیاورید، ببینیم وضعش چه بوده است، تا سال آینده را برایش برنامه‌ریزی‌ کنیم.

 

بی‏واسطه با خدا!

لذا راجع به شب‌های قدر آمده است که انسان باید بداند از ناحیه خداوند هیچ مانع و رادعی برای اینکه درخواست‌های بنده را بپذیرد نیست. به تعبیر ما مقتضی، موجود و مانع، مفقود است؛ یعنی از ناحیه خدا مفقود است، امّا از ناحیه بنده چه؟ مهم اینجاست: «لَمْ‏ یَجْعَلْ‏ بَیْنَکَ‏ وَ بَیْنَهُ‏ مَنْ‏ یَحْجُبْکَ‏ عَنْهُ‏».[7] امشب، اگر خدا واسطه‏ای هم داشته فرموده است: بروید کنار! و درها را باز کنید تا هرکه خواست بیاید.[8] حال از طرف او حجب برطرف شده امّا خودِ من چه؟ آیا خودم مانعی بر سر راهم درست کرده‏ام یا نه؟ مهم این است. حالا به بعضی از روایات اشاره می‏کنم.

 

من؛ سدّ اجابت دعا!

«لَا تَسْتَبْطِئْ إِجَابَةَ دُعَائِکَ‏ وَ قَدْ سَدَدْتَ طَرِیقَهُ بِالذُّنُوبِ»؛[9] یعنی اجابت دعایت را به تأخیر میانداز. چطور؟ به این معنا که تو با گناهانت راه اجابت دعا را مسدود کرده‌ای و این‏ها مانع شدند. از علی(علیه‌السّلام) است که: «الْمَعْصِیَةُ تَمْنَعُ‏ الْإِجَابَةَ»؛[10] گناه موجب می‌شود که دعا به اجابت نرسد. از آن طرف درها باز است و هیچ مانعی نیست امّا از این طرف، من سنگ‏هایی بر سر راه انداخته‌ام. از امام هفتم(علیه‌السّلام): «اللَّهُمَ‏ اغْفِرْ لِی‏ کُلَ‏ ذَنْبٍ‏ یَحْبِسَ‏ رِزْقِی وَ یَحْجُبُ مَسْأَلَتِی»؛[11] خدایا! بیامرز هر گناهی را که روزیِ من را حبس کرده و مانعی شده از اینکه درخواست من به اجابت برسد.

 

با چه رویی به درگاهت بیاییم؟

حالا فرض کنیم و هیچ اشکالی هم ندارد[12] اگر خدا به من امشب خطاب کرد: ای بنده من! به تو امر کردم فلان کار را بکن، امّا نکردی و گفتم آن کار را نکن، ولی انجام دادی؛ به تو نعمت دادم امّا سپاسگزاری نکردی و در راه من استفاده نکردی؛ من از شما سؤال می‌کنم: چه جوابی داریم بدهیم؟ امشب درها باز است و هر چه می‌خواهی بگویی می‏توانی، امّا سه سؤال از تو دارم. گفتم بکن، نکردی؛ گفتم نکن، کردی؛ به تو نعمت دادم، امّا سپاسگزاری نکردی. در اینجا من چه جوابی بدهم؟

 

شبِ نوزدهم، شبِ شرمندگی و سرافکندگی

شب نوزدهمِ شب‏های قدر، شب سرنوشت سازی است. امّا باید بگویم شب نوزدهم، شب شرمندگی است؛ شب سرافکندگی است. خدایا! ما بد کردیم!

التجا به مقام غفّاریت خداوند

در اینجا این مسئله پیش می‌آید که اگر ما اعتراف کردیم، آیا جواب مثبت است یا نه؟ مهم اینجا است. «فَهَلْ‏ یَنْفَعُنِی‏، یَا إِلَهِی‏، إِقْرَارِی‏ عِنْدَکَ بِسُوءِ مَا اکْتَسَبْتُ»؛ آیا این برای من سودی دارد که امشب اعتراف کنم به اینکه من بد کردم؟ آیا این برای من فایده دارد؟ «وَ هَلْ یُنْجِینِی مِنْکَ اعْتِرَافِی لَکَ بِقَبِیحِ مَا ارْتَکَبْت‏ُ»؛[13] آیا اعترافم پیش تو من را نجات می‌دهد؟ به اینکه من کار زشت کردم یا نه؟ جواب بر طبق تمام روایاتی که ما داریم مثبت است، «إِنَ‏ اللَّهَ‏ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ‏ جَمِیعا».[14] اهل معرفت می‌گویند به مقام غفّاریّت خداوند پناه ببر و از خدا پوزش بطلب. شب نوزدهم شبی است که انسان باید پناه به مقام غفّاریّت خدا ببرد.

 

حبّ علی(علیه‌السّلام)

امّا یک چیزی هم وجود دارد و آن اینکه امشب ما دستِ خالی نیستیم. این را مکرّر گفته‌ام. این‏طور نیست که هیچ‏چیز نداشته باشیم. بلکه یک گوهر گران‏بها در دلم دارم و به آن اتّکا می‏کنم و آن حبّ علی(علیه‌السّلام) است. در خانة علی(علیه‌السّلام) برویم.

 

در حلال دنیا حساب است و در حرام دنیا عذاب

می‌نویسند: علی(علیه‌السّلام) هر شب از شب‏های ماه رمضان، منزل یکی از فرزندان خود می‌رفتند. شب نوزدهم منزل دخترش امّ‏کلثوم بود. امّ‏کلثوم می‌گوید: اوّل مغرب پدر وارد شد و به نماز ایستاد. من افطار را در طبقی برای او حاضر کردم. دو عدد نان جو بود، یک کاسة شیر و مقداری نمک سوده. نماز علی(علیه‌السّلام) که تمام شد، نگاهی به طبق کرد و گفت: برای من افطار حاضر کردی؟ عرض کردم: بلی. فرمود: و برای من دو خورش گذاشته‌ای؟ چه وقت من دو خورشت مصرف کرده‌ام؟ آیا نمی‌دانی من از پسر عمّ‏ و برادرم رسول خدا متابعت می‌کنم؟ شروع کرد دختر را نصیحت کردن: دخترم هر کسی در دنیا غذایش، پوشاکش و خوراکش نیکوتر، روز قیامت ایستادنش در محضر خداوند بیشتر است؟ ای دختر! بدان در حلال دنیا حساب است و در حرام دنیا عذاب است. به خدا قسم اگر یکی از این دو خورشت را برنداری، افطار نمی‌کنم. امّ‏کلثوم می‌گوید: کاسة شیر را برداشتم. دو لقمه نان جو با نمک افطار کرد و بعد پدرم ایستاد به نماز و مرتّب نماز می‌خواند. گاهی به صحن خانه می‌آمد و نگاهی به آسمان می‌کرد. مضطرب بود. امّ‏کلثوم می‌گوید: پیش پدر آمدم و گفتم: پدر! این چه حالی است که امشب در شما می‌بینم؟ این چه اضطرابی است؟ علی(علیه‏السّلام) به من رو کرد و گفت: «وَ اللَّهِ مَا کَذَبْتُ وَ لَا کُذِبْتُ وَ إِنَّهَا اللَّیْلَةُ الَّتِی وُعِدْتُ»؛ به خدا قسم! دروغ نمی‌گویم و به من دروغ گفته نشده؛ امشب همان شب است که به من وعده داده شده است، «اللَّهُمَّ بَارِکْ لِی فِی الْمَوْتِ»؛ خدا! مرگ را بر علی مبارک کن. دخترم! صبحِ امشب پدرت را شهید می‌کنند.

تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْکَانُ الْهُدَى

امّ‏کلثوم می‌‌گوید: پدر آماده رفتن به مسجد شد، وارد صحن شد، دیدم پرندگان اطراف پدرم را گرفته‌اند و سیحه می‌زنند. زبان حال پرندگان این است: علی نرو، علی نرو. می‏گوید: آمدیم تا این‏ها را کنار بزنیم، علی‏(علیه‏السّلام) فرمود: با این‏ها کاری نداشته باشید. «فَإِنَّهُنَّ نَوَائِحُ» این‏ها صیحه می‌زنند امّا بعدش گریه‌ها و ناله‌ها است که بلند می‌شود. آمد در خانه، حلقة در به کمربند علی اصابت کرد و کمربندش باز شد. معلوم می‌شود جمادات هم به علی علاقه‌مند هستند و می‌گویند: علی نرو. وارد مسجد شد. در تاریخ می‌نویسند: در مسجد چند رکعت نماز خواند و به بالای بام مسجد رفت. نگاهی به افق کرد. گفت: ای سپیده دم! نشد که روزی طلوع کنی و چشمان علی در خواب باشد. پائین آمد و وارد شبستان شد، چراغ‌ها را روشن کرد و کسانی را که خفته بودند بیدار کرد. به آن خبیث ازل و ابد رسید، دید به رو خوابیده است. گفت: این‏طور نخواب، این خواب شیاطین است و بعد فرمود: تو قصدی به خاطر داری که اگر بخواهم بگویم، می‌توانم و از قصد تو آسمان‏ها می‌خواهد فرو ریزد و زمین چاک شود و کوه‌ها سرنگون گردد. وارد محراب شد. نمی‏گویم چه شد. منادی بین زمین و آسمان ندا کرد: «تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْکَانُ الْهُدَى وَ انْطَمَسَتْ وَ اللَّهِ نُجُومُ السَّمَاءِ وَ أَعْلَامُ التُّقَى وَ انْفَصَمَتْ وَ اللَّهِ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى قُتِلَ ابْنُ عَمِّ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى قُتِلَ الْوَصِیُّ الْمُجْتَبَى قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَى قُتِلَ وَ اللَّهِ سَیِّدُ الْأَوْصِیَاءِ».

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: عقــــــــــــایـــد , ,
:: برچسب‌ها: شب قدر , گناه رایه الهدی , آیت الله تهرانی ,
:: بازدید از این مطلب : 2375
|
امتیاز مطلب : 72
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
نویسنده : گمنام
سه شنبه 17 مرداد 1391

 

صورت خیس خودش را طرف چاه گرفت

آسمان تیره شد از بس که دل ماه گرفت

 

بر سر سفره کمی درد دل خود را گفت

یک نفس گفت ؛ ولی آینه را آه گرفت

 

راه افتاد میسحا که نفس تازه کند

زیر سنگینی گامش نفس راه گرفت

 

خانه آوار شد و روی قدم هاش افتاد

اشک هی آمد و تا پای قدمگاه گرفت

 

سمت در رفت ولی در به تقلّا افتاد

و از این حادثه یک فرصت کوتاه گرفت

 

درب بسته شد و قلاب به پهلوش گرفت

روضه ای شد که دل حضرت درگاه گرفت

 

باز هم روضه دیوار و در و یک مادر...

باز با دختر خود ذکر "وا اُمّاه " گرفت

 

لحظه ای بر در این خانه به زانو افتاد

"اشکِ بر فاطمه" را توشه این راه گرفت

 

وقت رفتن شده بود و سحرش آمده بود

پا شد و جلوه ی "یا فالق الاصباح" گرفت

 

رفت معشوق خودش را بکشد در آغوش

رفت و وقتی که تنش حالت دلخواه گرفت

 

بوسه ای زد به سرش تیغ و تنش آتش شد

آتشی که به دل سنگ و پر کاه گرفت

 

مثل زهرا به زمین خورد و به سجده افتاد

آنچنان که دل محراب و دل ماه گرفت

 

آه یک دست بر آن فرق شکسته که گذاشت

خم شد و دست به پهلوش به ناگاه گرفت

 

پا شد و رو به مدینه شد و با فاطمه گفت

عاقبت حاجت خود را اسدالله گرفت

جهت مشاهده و ذخیره تصویر حاج رحمان نوازنی بر روی عکس فوق کلیک نمایید

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: برچسب‌ها: شعرآیینی , رایه الهدی , رحمان نوازنی ,
:: بازدید از این مطلب : 2673
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : گمنام
سه شنبه 17 مرداد 1391

 حجت‌الاسلام قرائتی ضمن بیان رمز مخفی‌بودن شب قدر درباره زمان آن می‌گوید: طول شب قدر، یک شب کامل کره زمین است که 24 ساعت مى‏شود، نه آنکه مخصوص مکان خاصى همچون مکه و آن هم به میزان هشت ساعت شب آن منطقه باشد!

خبرگزاری فارس: راز و رمز مخفی‌بودن شب قدر از زبان حجت‌الاسلام قرائتی

سیماى سوره قدر

سوره قدر در مکّه نازل شده و همانند دیگر سوره‏هاى مکّى، آیاتش کوتاه و موزون است.

این سوره با اشاره به نزول قرآن در شب قدر آغاز و با بیان اهمیّت شب قدر نزد خداوند و برترى آن بر هزار ماه ادامه مى‏یابد و با سلام و درود الهى در آن شب پایان مى‏پذیرد.

روایات متعدّدى در فضیلت تلاوت این سوره بعد از سوره حمد در نماز وارد شده است و به کسى که آن را در نماز واجب بخواند خطاب مى‏شود: «غفر اللّه لک ما مضى فاستأنف العمل»؛ خداوند گذشته تو را بخشید، از نو آغاز کن.

امام رضاعلیه السلام فرمود: کسى که در زیارت قبور مؤمنین، سوره قدر را هفت مرتبه بخواند، خداوند آن مردگان و کسى که این سوره را تلاوت کرده است، مى‏آمرزد.

از انضمام آیه «انّا انزلناه فى لیلة القدر» با آیه «شهر رمضان الّذى انزل فیه القرآن» معلوم مى‏شود که شب قدر در ماه رمضان است، امّا اینکه کدام یک از شب‏هاى ماه رمضان است، در قرآن چیزى بر آن دلالت ندارد و در روایات نیز به صورت مردّد میان یکى از سه شب آمده است. چنانکه از امام صادق‏علیه السلام در مورد شب قدر پرسیدند: آن حضرت فرمود: در شب نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم رمضان جست ‌و جویش کن. البته معروف میان اهل سنّت آن است که شب بیست و هفتم رمضان، شب قدر است.

این سوره با اشاره به نزول قرآن در شب قدر آغاز و با بیان اهمیّت شب قدر نزد خداوند و برترى آن بر هزار ماه ادامه مى‏یابد و با سلام و درود الهى در آن شب پایان مى‏پذیرد.

 

کلمه «قدر» در قرآن، در چند معنا به کار رفته است:

الف) مقام و منزلت. چنانکه مى‏فرماید: «و ما قدروا اللّه حقّ قدره»؛ آن گونه که باید، مقام و منزلت الهى را نشناختند.

ب) تقدیر و سرنوشت. چنانکه مى‏فرماید: «جئت على قدر یا موسى»؛ اى موسى تو بنا بر تقدیر (الهى به این مکان مقدّس) آمده‏اى.

ج) تنگى و سختى. چنانکه مى‏فرماید: «و من قدر علیه رزقه...»؛ کسى که رزق و روزى بر او تنگ و سخت شود

دو معناى اول در مورد «لیلة القدر» مناسب است، زیرا شب قدر، هم شب با منزلتى است و هم شب تقدیر و سرنوشت است.

هستى، حساب و کتاب و قدر و اندازه دارد. «و اِن مِن شى‏ء الاّ عندنا خزائنه و ما ننزّله الاّ بقدر معلوم» هیچ چیز نیست مگر آنکه خزانه آن نزد ماست و جز به مقدار تعیین شده فرو نمى‏فرستیم. حتّى مقدار نزول باران از آسمان حساب شده است. «و انزلنا من السماء ماء بقدر»؛ نه تنها باران، بلکه هر چیز نزد او اندازه دارد. «و کلّ شى‏ء عنده بمقدار» چنانکه خورشید و ماه، از نظر حجم و وزن و حرکت و مدار آن حساب و کتاب دقیق دارد. «و الشمس و القمر بحسبان».

خداوند در شب قدر، امور یک سال را تقدیر مى‏کند، چنانکه قرآن در جایى دیگر مى‏فرماید: «فیها یفرق کلّ امر حکیم» در آن شب، هر امر مهمّى، تعیین و تقدیر مى‏شود. بنابراین، شب قدر منحصر به شب نزول قرآن و عصر پیامبر نیست، بلکه در هر رمضان، شب قدرى هست که امور سال آینده تا شب قدر بعدى، اندازه‏گیرى و مقدّر مى‏شود.

بیدار بودن شب قدر و احیاى آن با دعا و نماز و قرآن، مورد سفارش پیامبر و اهل بیت آن حضرت بوده است و در میان سه شب، بر شب بیست و سوم تأکید بیشترى داشته‏اند. چنانکه شخصى از پیامبر پرسید: منزل ما از مدینه دور است، یک شب را معیّن کن تا به شهر بیایم. حضرت فرمود: شب بیست و سوم به مدینه داخل شو.

امام صادق‏علیه السلام در حالى که بیمار بودند، خواستند که شب بیست و سوم ایشان را به مسجد ببرند و حضرت زهراعلیها السلام در این شب، با پاشیدن آب به صورت بچه‏ها، مانع خواب آنها مى‏شدند.

در روایات آمده است که دهه آخر ماه رمضان، پیامبر بستر خواب خود را جمع کرده و ده شب را احیا مى‏داشت.

در حدیثى طولانى از پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله مى‏خوانیم که حضرت موسى‏علیه السلام به خدا عرض کرد: خدایا مقام قربت را خواهانم، پاسخ آمد: «قُرْبى لِمَن اسْتَیْقَظَ لَیْلَةَ الْقَدْر»، قرب من، در بیدارى شب قدر است.

عرضه داشت: پروردگارا، رحمتت را خواستارم. پاسخ آمد: «رَحْمَتى لِمَنْ رَحمَ الْمَساکِینَ لَیلةَ الْقَدر»، رحمت من در ترحّم بر مساکین در شب قدر است.

گفت: خدایا، جواز عبور از صراط مى‏خواهم. پاسخ آمد: «ذلِکَ لِمَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ لَیْلَةَ الْقَدْر»، رمز عبور از صراط، صدقه در شب قدر است.

عرض کرد: خدایا بهشت و نعمت‏هاى آن را مى‏طلبم. پاسخ آمد: «ذلک لِمَنْ سَبَّحَ تَسْبیحَة فى لیلةِ القدر»، دستیابى به آن، در گرو تسبیح گفتن در شب قدر است.

عرضه داشت: پروردگارا، خواهان نجات از آتش دوزخم. پاسخ آمد: «ذلک لِمَنْ اسْتَغْفَرَ فِى لَیلةِ الْقَدْر»، رمز نجات از دوزخ، استغفار در شب قدر است.

در پایان گفت: خدایا رضاى تو را مى‏طلبم. پاسخ آمد: «رِضاىَ لِمَنْ صَلّى‏ رَکْعَتَینِ فِى لَیلةِ الْقَدْر»، کسى مشمول رضاى من است که در شب قدر، نماز بگذارد.

از وقایع عجیب تاریخى، ضربت خوردن حضرت على‏علیه السلام در شب قدر، در محراب عبادت و به هنگام نماز است. آرى، اشرف خلق خدا، در اشرف مکان‏ها و اشرف زمان‏ها، در اشرف حالات، شهید شد.

 

شب قدر جایگاه ویژه‏اى در مسائل معنوى دارد که به چند مورد آن اشاره مى‏کنیم:

خداوند براى اهداى تورات، حضرت موسى را به مناجات شبانه فراخواند: «اربعین لیلة»

قرآن، زمان مناسب براى استغفار را، هنگام سحر مى‏داند: «و بالاسحار هم یستغفرون»

عروج پیامبر به آسمان، به هنگام شب بود. «اسرى بعبده لیلاً من المسجد الحرام»

پیامبر مأمور بود که مناجات و عبادات شبانه داشته باشد. «و من الّیل فتهجّد به نافلة لک»، «قم الّیل الاّ قلیلا»

خداوند از عابدان در شب ستایش مى‏کند. «یتلون ایات اللّه اناء الّیل» و به تسبیح در شب سفارش مى‏کند. «فسبّحه لیلا طویلا»

خداوند در قرآن، به زمان طلوع فجر و هنگام عصر یک بار سوگند یاد کرده است ولى به هنگام سحر سه بار. «و الّیل اذا عسعس»، «و الّیل اذ ادبر»، «و الّیل اذا یسر»

طول شب قدر، یک شب کامل کره زمین است که 24 ساعت مى‏شود، نه آنکه مخصوصِ مکان خاصّى همچون مکّه و آن هم به میزان 8 ساعت شب آن منطقه باشد. چنانکه مراد از روز عید فطر، یک روز کامل کره زمین است که شامل همه نقاط و مناطق مى‏شود.

تقارن شب تقدیر بشر با شب نزول قرآن، شاید رمز آن باشد که سرنوشت بشر، وابسته به قرآن است. اگر پیرو قرآن باشد، سعادت و رستگارى و اگر دور از قرآن باشد، شقاوت و بدبختى براى او رقم مى‏خورد.

ابوذر مى‏گوید: به رسول خدا عرضه داشتم آیا شب قدر در عهد انبیا بوده و امر بر آنان نازل مى‏شده و پس از آنکه از دنیا مى‏رفتند، نزول امر در آن شب تعطیل مى‏شده است؟ حضرت فرمودند: شب قدر تا قیامت هست.

شاید رمز اینکه شب قدر مخفى است، آن باشد که مردم شب‏هاى متعدّد را به عبادت بپردازند، کسانى که یک شبِ آن را درک کردند مغرور نشوند و کسانى که آن را درک نکردند، از باقى شب‏ها مأیوس نشوند.

در روایات آمده است: «العمل الصالح فیها خیر من العمل فى الف شهر لیس فیها لیلة القدر» کار نیک در شب قدر، بهتر از کار نیک در هزار ماه بدون شب قدر است.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: عقــــــــــــایـــد , ,
:: برچسب‌ها: رایه الهدی , شب قدر , حجت الاسلام قرائتی ,
:: بازدید از این مطلب : 2482
|
امتیاز مطلب : 37
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : گمنام
سه شنبه 17 مرداد 1391

 خداوند متعال در نصیحتی به عیسی(ع) فرمود: به ستمکاران بنی‌اسرائیل بگو مرا نخوانید و حال آنکه در زیر گام‌هایتان رشوه و در خانه‌هایتان بت وجود دارد، اجابت من در حق آنها «لعن» است تا زمانی که پراکنده شوند.

میرزا جوادآقا ملکی تبریزی از جمله سالکان و عارفانی است که بندگان خالص و مشتاقان می‌توانند به توصیه‌های او در دعا و نحوه درخواست کردن از محضر خداوند متعال توجه کنند.

از این رو با فرارسیدن شب‌های قدر و فرصتی ویژه برای حضور در درگاه الهی، بخشی از سخنان این عارف وارسته در خصوص آداب دعا از کتاب «المراقبات» تقدیم خوانندگان می‌شود.

به عزتم و جلالم و عظمتم و ارتفاع مکانم بر عرش سوگند که امید هر آن کس را که به غیر من امیدوار باشد، قطع می‌کنم و آرزویش را به یأس بدل می‌کنم و در میان مردم لباس مذلت برایش می‌پوشانم. و او را از قرب خودم دور می‌کنم و از وصلم دورش می‌سازم آیا در شدت‌ها به غیر من امید می‌بندد، حال آنکه شداید در دست من است؟ و به غیر من امیدوار می‌شود و با فکرش در دیگری را می‌زند، در صورتی که آن بسته است و در من برای هر کس که مرا بخواند، گشوده و باز است؟

پس کیست که در سختی‌هایش به من امیدوار باشد؟ و کیست که در امر مهمی به من امیدوار باشد و من امید او را قطع کنم؟ من آمال بندگانم را در پیش خود محفوظ قرار داده‌ام، ولی آنها به حفظ من راضی نیستند؟ آسمان‌ها و زمینم را از ملائکه‌ها پر کرده‌ام، کسانی که از تسبیح من دچار ملال و خستگی نمی‌شوند و امرشان کرده‌ام درهای موجود میان من و بندگانم را نبندند، ولی آنها (بندگانم) به قول من اعتماد نمی‌کنند؟ آیا نمی‌داند کسی را که من بر او با مشکلی از مشکلاتم ببندم، کسی جز من نمی‌تواند مالک کشف و رفع آن شود؟

پس او را چه شده که پس از اذان دادنم بر او، او را ناله کننده بر درگاه خودم نمی‌بینم؟ با جودم برایش عطا کردم چیزی را که از من نخواسته بود و سپس آن را از او گرفتم، پس بازگشت آن را از من مسئلت نمی‌کند و از غیر من می‌خواهد، آیا مرا اینگونه می‌بینید که قبل از مسئلت با عطا آغاز کنم آنگاه آن را از من بخواهد، من جواب ندهم؟ آیا من بخیل هستم تا بنده‌ام به من بخل ورزد؟ آیا عفو و رحمت به دست من نیست؟ آیا من جایگاه آرزوها نیستم؟ پس کیست غیر از من که قطع کند؟ آیا امیدواران به غیر من نمی‌ترسند که به آنها امید می‌بندند؟ پس اگر اهل آسمان من و اهل زمین من، همگی به من امید بندند، و من مثل همه آنچه را که امید آنهاست برایشان عطا کنم، از ملک من ذره‌ای کاسته نمی‌شود. و چگونه کم شود ملکی که من قیّم آن هستم؟ پس بدا بر ناامیدشدگان از رحمت من، و بدا بر هر کس که عصیانم می‌کند و مراقب من نیست!

و همچنین، باز در احادیث قدسیه آمده است: أنا عِندَ ظَنّ عبدی بی، فلا یظنّ بی‌ الاّ خیراً؛ من در نزد حسن ظنّ بنده‌ام به من هستم، پس بر من گمان نبرد، مگر خیر و نیکو.

رسول اکرم - صلی الله علیه و آله- نیز فرمود: خدا را در حالی بخوانید که به اجابت دعا یقین دارید و از حضرت امام صادق (ع) نیز روایت شده است:‌ هرگاه دعا نمودی، چنین گمان کن که اجابت در خانه‌ات است. در روایتی دیگر آمده است که: با قلبت به خدا روی بیاور و اجابتت را درِ خانه‌ات حساب کن!

و همچنین روایت شده است: که فرعون به هنگام غرق شدن، به موسی استغاثه نمود و به خداوند استغاثه نکرد، پس خدا به موسی وحی کرد: یا موسی! به درستی که تو نمی‌توانی به داد او برسی، چرا که تو خلقش ننموده‌ای و اگر او از من یاری می‌خواست، پناهش می‌دادم. و همچنین داستان قارون و عتابش به موسی (ع) در جواب ندادنش به او معروف است.

ای برادر من! بدان که آنچه روایات به آن دلالت می‌کند این است که کسی به خداوند گمان نیکو و حسن نمی‌برد، مگر اینکه خداوند با او بنا به آنچه گمان برده، معامله می‌کند ولی بسیاری از مردم مغرور شده، چنین پنداشته‌اند که: عدم مبادلات در دین «حسن ظنّ» داشتن به غفران خداوند است.

بی‌شک از او دلیل خواسته شده و گفته خواهد شد: اگر چنین است، پس چرا در امر رزقت به خداوند حسن ظن نداری، حال آنکه خداوند در قرآن آن را ضمانت و آن را با «سوگند مؤکد» یاد کرده است. و اگر چنین است که حسن ظنّت به لطف و کرم و عنایت خداوندی است، این صفت‌ها تنها به امور اخروی اختصاص ندارد و اگر در امر دنیایت به کرمش اعتقاد داری، پس چرا به هنگام فقدان اسباب رزق دچار اضطراب شده، به کرمش اتکاء نمی‌کنی؟ و این همه اندوه و هم و غم به خاطر حاجت‌ها چه دلیلی دارد؟

اگر پدری توانا و دارای عنایت داشته باشی که روزیت را عهده‌دار شده باشد، آیا به ضمانتش رضایت داده، به قبولش اطمینان حاصل می‌کنی؟ آیا تو به راستی عنایت خداوندی را از عنایت پدرت کمتر می‌دانی، یا از ناتوانی‌اش می‌ترسی، یا اینکه احتمال می‌دهی درباره‌ات بخل روا دارد؟ آیا هنوز اعتقاد نیافته‌ای که اوست ارحم الراحمین و اقدرالقادرین و اجود الاجودین؟

روایت شده که به هنگام محاسبه خلق، توسط خداوند، متعال، گناهان بنده‌ای به خوبی‌هایش غلبه می‌کند. پس فرشتگان او را گرفته، به طرف آتش می‌برند او رو به درگاه حق می‌کند. در این حال خداوند امر می‌کند او را برگردانند و می‌پرسد: چرا به درگاه من رو کردی؟ پاسخ می‌دهد: ای پروردگار! به درستی که ظن من به تو این نبود! خطاب می‌رسد: ای فرشتگان من! به عزت و جلالم سوگند! او حتی یک روز نیز به من حسن ظن نداشت، ولی چون ادعای آن را می‌کند، او را به بهشت ببرید!

از دیگر شرایط دعا این است که نسبت به احدی در عرض و مالش ظلم روا ندارد.

در یکی از حدیث‌های قدسی آمده است: از تو دعا و اجابت از من، پس هیچ دعایی را از من مپوشان، مگر خواستن لقمه حرام.

در روایتی از رسول اکرم (ص) آمده است:هر کس که بخواهد دعایش مستجاب شود، باید کار و غذایش را پاکیزه کند.

و در نصایحی که خداوند متعال به حضرت عیسی - علی نبینا و آله و علیه‌السلام- فرمود، از جمله این بود:‌

یَا عیسی! قُل لِظَلَمَةِ بنی اسرائیل: لا تَدعُونی و السحتُ تَحتَ اَحضَانِکُم والاَصنِامُ فی بُیُوتِکُم، فَانّی آلیت أن اُجیبَ مَن دَعَانی، و أن اجعَلَ اِجَابَتی لَعَناً عَلَیهِم حَتّی یَتَفَرّقوا.

به ستمکاران بنی اسرائیل بگو مرا نخوانید و حال آنکه در زیر گام‌هایتان رشوه و در خانه‌هایتان بت وجود دارد و به درستی که من سوگند یاد کرده‌ام دعای کسی را اجابت می‌کنم که مرا بخواند. از این رو، اجابت من در حق آنها «لعن» است تا زمانی که پراکنده شوند.

و از رسول اکرم (ص) روایت شده است که فرمود: خداوند به من اینگونه وحی کرد: ای برادر پیامبرانِ انذار دهنده و ای برادر پیامبران مرسل! قومت را بترسان که مبادا به خانه‌ای از خانه‌های من داخل شوند، و حال آنکه بر ذمه یکی از آنها، مظلمه یکی از بندگانم باشد و من، او را تا زمانی که به نماز ایستاده، لعن می‌کنم، تا آن مظلمه را به صاحبش برگرداند. آن‌گاه گوش او می‌شوم که با من بشنود، چشمش می‌گردم که با من ببیند و او، به درستی از اولیا و برگزیدگان من بوده، با پیامبران و صدیقان و شهیدان در بهشت من همسایه و همجوار خواهد بود.

و ردّ شدن دعای مرد بنی‌ اسرائیلی که با زبانی هرزه و عصیانگرانه و بی‌تقوی و نیتی ناپاک دعا می‌کرد، روایت شده است.

و نیز از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است که: مثل دعا کننده بدون عمل، مانند تیرانداز بدون کمان است.

و از حضرت صادق (ع) روایت شده است: خداوند متعال دعایی را که از اعماق قلب نباشد و قلب دعا کننده‌اش به هنگام دعا، در جای دیگری مشغول باشد، مستجاب نمی‌کند. پس هرگاه که دعا می‌کنی، با قلبت به او روی بیاور! سپس یقین داشته باش که دعایت مستجاب می‌شود.

و از همان حضرت روایت شده است: دعایی که از ظاهر قلب صورت بگیرد، و نیز از طرف سخت قلبی قسی، آن نیز مستجاب نمی‌شود.

روایت شده است که چهار نفر هستند که دعایشان مستجاب نمی‌شود:

مردی که در خانه‌اش نشسته و بگوید: خدایا روزی‌ام را برسان! مردی که زنش را نفرین کند و مردی که خدا اموال و دارایی‌هایی در اختیارش بگذارد و او آن‌ها را تباه کند و مردی که مالی را به مردی دیگر قرض داده و به آن شاهد نگیرد و بعد بدهکار آن مال را انکار کند.

در بعضی از روایات اضافه شده که همچنین به همسایه‌اش نفرین نکند و از خداوند امر حرام طلب نکند و خواستش از خداوند قطع رحم نباشد.

از حضرت امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است که فرمود: ای صاحب دعا! از خداوند امر محال و حرام نخواه!

و زمانی که دعاکننده خود را از این اوصاف خالی کرد، پس باید که اسباب اجابت دعایش را آماده کند؛ مثل طهارت و وقت‌های خاص و احوال خاص و نماز و روزه و گریه و غیر آن.

روایت شده که مابین بهشت و جهنم عقبه‌ای وجود دارد که از آن نمی‌گذرند، مگر گریه‌کنندگان از خوف خداوند.

از پیامبر اکرم (ص) روایت شده که فرمود: خداوند به من خبر داد و فرمود:

وَ عِزَّتی و جلالی! مَا اَدرَکَ العَامِلُونَ دَرکَ البُکّاءِ عِندِی شَیئَاً، و انّی لاَبنی لَهُم فی الّرفیعِ الاِعلَی قَصرَاً، لایُشارِکُهُم فیه غَیرِهِم.

به عزّتم و جلالم سوگند یاد می‌کنم مرا آن اندازه که صاحبان گریه‌های زیاد درک کرده‌اند، هیچ یک از دسته‌ای عمل‌کننده، آن اندازه درک نکرده‌اند و به درستی که من برای بیش گیرندگان، قصر رفیع اعلا بنا خواهم کرد که غیر آنها، کسی در آن شریکشان نباشد.

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: عقــــــــــــایـــد , ,
:: برچسب‌ها: دعا , استجابت , رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2140
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : گمنام
سه شنبه 17 مرداد 1391

شب قدر است و طی شد نامه هجر/ سلام فیه حتی مطلع الفجر

نامگذارى یکى از سوره‌های قرآن مجید به نام سوره «قدر»، گویاى فضیلت و اهمیت این شب است، در روایات رسیده از اهل‌بیت عصمت و طهارت نیز بر جایگاه رفیع این شب در نزد پروردگار تاکید بسیار شده است، در ادامه به برخی از فضیلت‌های شب قدر در سایه‌سار روایت نیم‌نگاهی خواهیم داشت:

-پیامبر اکرم (ص): «مَن أحیی لَیلَةَ القَدرِ حُوِّلَ عَنهُ العَذابُ إلَی السَّنَةِ القابِلَةِ»؛

هر کس شب قدر را احیا بدارد، تا سال آینده عذاب از او بر داشته می‏شود. (اقبال الأعمال، جلد 1، صفحه 345)

همچنین ایشان در روایتی دیگر فرمودند: «مَن قامَ لَیلَةَ القَدرِ إیماناً وَاحتِساباً، غُفِرلَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ»؛

هر که از روی ایمان و برای رسیدن به ثواب الهی، شب قدر را به عبادت بگذراند، گناهان گذشته‏اش آمرزیده می‏شود. (فضائل الأشهر الثلاثه، صفحه 136)

-امام صادق (ع): «قَلبُ شَهرِ رَمَضانَ لَیلَةُ القَدرِ»

قلب ماه رمضان، شب قدر است. (بحار الأنوار، جلد 58، صفحه 376)

در روایتی دیگر صادق آل محمد(ص) می‌فرماید: «مَن عَرَفَ فاطِمَةَ حَقَّ مَعرِفَتِها فَقَد أدرَکَ لَیلَةَ القَدرِ»؛

هر که فاطمه را، آن گونه که سزاوار است، بشناسد، بی‏تردید شب قدر را درک کرده است. (بحار الأنوار، جلد 43، صفحه 65)

همچنین در روایت دیگر در خصوص اینکه شب قدر چه روزی است، رییس مذهب شیعه (ع) می‌فرماید: «التَّقدیرُ فی لَیلَةِ تِسعَ عَشرَةَ والإبرامُ فی لَیلَةِ إحدی وعِشرینَ والإمضاءُ فی لَیلَةِ ثلاثَ وعِشرینَ»؛

مقدّرات در شب نوزدهم تعیین، در شب بیست و یکم تأیید و در شب بیست و سوم ماه [رمضان] امضا می‌‏شود. (الکافی، ج 4، ص 159)

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: عقــــــــــــایـــد , ,
:: برچسب‌ها: شب قدر , رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2993
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : گمنام
سه شنبه 17 مرداد 1391

آیت‌الله جاودان از علمای اخلاق تهران می‌گوید: برای کسب توفیق در ترک گناه، باید اراده باشد و از خدای متعال و ائمه اطهار(ع) مخصوصاً امام زمان(عج) استمداد کرد. زیارت آل یس و نماز امام زمان(عج) توسل‌های خوبی است....

فردی گفته بود که سال ها مجلس موعظه می‌رود و حرفه‌ای علمای اخلاق را می‌شنود با این حال هیچ تغییری نتوانسته بود در خود ایجاد کند. دائما به زیارت حضرات معصومین می‌رفته ولی چیز تازه‌ای به دست نیامده بود؛ از کثرت گناه.

خسته شده بود از اینکه دوستانش او را خوب می‌دانستند ولی واقعیت چیز دیگری بود بسیار احساس ناراحتی می‌کرد. گناه انسان را خسته می‌کند.

باید بدانیم که با مجلس موعظه تنها که کاری از پیش نمی‌رود. به عمل کار بر آید به سخندانی نیست. کثرت گناه کاری است ترک کردنی، انسان می‌تواند گناه کند و می‌تواند توبه کند و ترک گناه داشته باشد. شما به این مسیر بروید و بیاندیشید.

سؤال و پرسش کنید که چه کنیم که بتوانیم گناه را ترک کنیم؟ حتی با مشهد رفتن و زیارت مدینه به تنهائی کاری نمی‌توان کرد. باید قصد ترک گناه داشته باشیم. مجاهدت بکنیم و زحمت بکشیم. در این صورت با سفر به کربلا و مشهد ممکن است راهی باز بکند. اما با خوابیدن و آرام گرفتن در سرزمین گناه و گناهکاران راهی باز نمی‌شود.

در سنین جوانی هنوز فرصت هست، می‌توان جبران گذشته کرد. همت کنید و بکوشید که چنین کاری ممکن است. بکوشید زندگی‌هایتان را منظم کنید. دوستی‌ها، معاشرت‌ها، رفت و آمدها، خنده و شوخی، خوردن و خوابیدن، حرف زدن را کنترل کنید. اگر به مدیریت این چیزها رسیدیم که می‌توانیم برسیم موفق می‌شویم و گرنه، نه هیچ چیزی رخ نمی‌دهد.

البته برای کسب توفیق باید آدم بخواهد و تصمیم داشته باشد و از خدای متعال و ائمه اطهار علیهم السلام استمداد کند. توسل داشته باشد. صبح و شام به امام زمان (عج) توسل کنید. زیارت آل یس و نماز امام زمان (عج) توسل‌های خوبی است.

نمازهایتان را تصحیح کنید. یعنی تقلید و وضو و غسل و مسائل نماز را تصحیح کنید. بعد هم نماز را در اول وقت بخوانید. برای امام عصر (عج) صدقه بدهید و صلوات برای فرج ایشان بفرستید. امیداست که نظر لطف ایشان همراه ما شود و نجات پیدا کنیم ان‌شاءالله.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: عقــــــــــــایـــد , ,
:: برچسب‌ها: رایه الهدی , آیت الله جاودان , ترک گناه ,
:: بازدید از این مطلب : 2111
|
امتیاز مطلب : 54
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
نویسنده : گمنام
سه شنبه 17 مرداد 1391

 امام باقر (ع) فرمود: کیفر خورنده مال یتیم در دنیا پس از وی به فرزندانش می‌رسد و وبال آن در آخرت دامنگیر خودش می‌شود.

یکی از دیگر سنت‌های پسندیده در ماه مبارک رمضان، اکرام و تکفل یتیمان است که در آیات و روایات اسلامی، رهنمودهای فراوانی درباره آنها ذکر شده است اینک به بیان آثار یتیم‌نوازی در سیره ائمه علیهم‌السلام از کتاب شریف «مفاتیح‌الحیات» آیت‌الله جوادی آملی می‌پردازیم.

آثار یتیم نوازی

نرم‌دلی: رسول خدا (ص) فرمود: با یتیمان مردم مهربانی کنید تا با یتیمان شما مهربانی شود.

حضرت رسول (ص) فرمود: هر یک از شما به سنگدلی خود پی برده است به یتیمی نزدیک شود و با وی مهربانی کند و بر سرش دست کشد؛ در این صورت قلبش به اذن خدا نرم شود، زیرا برای یتیم حقی است. در حدیثی دیگر فرمود: وی را بر سفره خود بنشاند و بر سرش دست کشد، تا قلبش نرم شود.

گرامی شدن: رسول خدا (ص) فرمود: هرکس یتیمان را گرامی داشت خدا وی را گرامی خواهد داشت.

شایستگی بهشت: پیامبر اکرم (ص) فرمود: هرگاه یتیم بگرید، عرش برای او بلرزد و پروردگار متعال می‌فرماید: کیست آنکه بنده مرا - که در کودکی پدر و مادرش را از او گرفته‌ام- به گریه درآورده؟ به عزت و جلالم سوگند کسی او را آرام نمی‌کند جز آنکه بهشت را برای او واجب می‌کنم؛ همچنین فرمود: ای علی! هر کس با مال خود نیازهای یتیمی را برآورد تا او بی‌نیاز شود، البته بهشت بر او واجب می‌شود. نیز فرمود:‌ هر کس یتیمی را به خانواده مسلمانی ضمیمه کند تا بی‌نیاز شود البته بهشت بر او واجب است.

برترین غرفه بهشت:‌ امام باقر (ع) فرمود: چهار چیز است که در هر یک از مؤمنان باشد خدا وی را در برترین درجه در غرفه‌ای برتر از همه غرفه‌ها در جایگاهی بسیار شریف جای می‌دهد: کسی که یتیم را پناه دهد و به او توجه کند و برایش پدری مهربان باشد...

پاداش تأمین یتیم: رسول خدا (ص) فرمود: هر کس سه یتیم را سرپرستی کند همانند کسی است که شب‌ها را عبادت کند و روزها را روزه بگیرد و مانند کسی است که هر روز شمشیرش را در راه خدا از نیام بکشد و من و او همانند دو برادر در بهشت هستیم...

پاداش مهرورزی به یتیم: رسول خدا (ص) فرمود: هرکس دست خود را از روی مهربانی بر سر یتیمی بکشد خدا در برابر هر تار مویی که دستش بر آن بگذرد برایش نیکی می‌نویسد و اگر او را گریان یافتی با لطف و مدارا، آرامش کن؛ همچنین فرمود: ای علی! هرکس از روی رحمت دستش را بر سر یتیمی بکشد خدای عزیز در برابر هر تار مویش در قیامت نوری به وی عطا کند.

کیفر یتیم‌ آزاری

خداوند متعال در قرآن کریم فرمود: کسانی که دارایی یتیمان را به ناحق می‌خورند، جز این نیست که آتشی در شکم خود فرو می‌برند و دیری نمی‌گذرد که به آتش سوزان دوزخ می‌سوزند.

رسول خدا (ص) فرمود:‌ چون به معراج برده شدم، گروهی را دیدم که آتش در شکمشان ریخته می‌شد و از پشت آنان خارج می‌شد. پرسیدم: ای جبرئیل! این‌ها کیان‌اند؟ فرمود: کسانی هستند که از روی ستم اموال یتیمان را خورده‌اند.

امام باقر (ع) فرمود: در کتاب علی (ع) آمده است که کیفر خورنده مال یتیم در دنیا پس از وی به فرزندانش می‌رسد[و این، اثر وضعی رفتار اوست که به فرزندانش می‌رسد] و وبال آن در آخرت دامنگیر خودش می‌شود.

سرپرستی یتیمان معنوی

پیامبر خدا (ص) فرمود: سخت‌تر از یتیم جدا شده از پدر، یتیمی است که از امامش جدا شده و توانایی دستیابی به وی را ندارد و حکم امامش را درباره مسائل دینی مورد ابتلا نمی‌داند. آگاه باشید هر فرد ناآگاه به شریعت ما که از دیدار ما محروم است، یتیمی است که در دامن عالمان شیعه جای دارد. آگاه باشید، هرکس وی را هدایت و راهنمایی کند و شریعت ما را به وی بیاموزد، در مقام رفیق اعلی با ما خواهد بود.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: عقــــــــــــایـــد , ,
:: برچسب‌ها: رایه الهدی , خوردن مال یتیم , کیفر ,
:: بازدید از این مطلب : 1821
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : گمنام
سه شنبه 17 مرداد 1391
راهکار زدودن زنگار قلب/ هنگامی که دعا زود مستجاب می‌شود

 آیت‌الله مجتهدی در شرح دعای روز هجدهم ماه رمضان با بیان اینکه استفاده از برکات سحر در زدودن زنگار قلب انسان نقش دارد، راه شناخت عرفای حقیقی را بازگو کرد و بلند کردن دست‌ها هنگام دعا را عامل استجابت فوری آن دانست.

خبرگزاری فارس: راهکار زدودن زنگار قلب/ هنگامی که دعا زود مستجاب می‌شود

 

*دعای روز هجدهم ماه رمضان

«اللّهمّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ أسْحارِهِ ونوّرْ فیهِ قلبی بِضِیاءِ أنْوارِهِ وخُذْ بِکُلّ أعْضائی الی اتّباعِ آثارِهِ بِنورِکَ یا مُنَوّرَ قُلوبِ العارفین»

خدایا آگاهم کن در آن برای برکات سحرهایش و روشن کن در آن دلم را به پرتو انوارش و بکار به همه اعضایم به پیروی آثارش، به نور خودت، ای روشنی بخش دل‌های حق شناسان»

*شرح فرازهای دعا

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در شرح فراز «اللّهمّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ أسْحارِهِ» می‌گوید: خدایا متوجه کن من را تا از برکات سحر ماه رمضان استفاده کنم. مردم از برکات سحر غالباً استفاده نمی‌کنند. در طول سال از سحر باید استفاده کرد به خصوص در ایام ماه رمضان. حافظ می‌گوید «‌آن گنج خداداد که خدا داد به حافظ / از ورد شب و روز و دعای سحری بود».

وی با بیان اینکه من مرید حافظ نیستم و برخی این شاعر را رد می‌کنند و برخی دیگر او را تأیید، اظهار می‌کند: در موارد مشکوک نظریه ندهید. من طرفدار و مرید حافظ نیستم؛ ولی اشعار او را می‌خوانم و گاهی تفأل هم می‌زنم. اگر هم حافظ، رد شود به این معنی نیست که کتاب او را نخوانیم.

این استاد اخلاق ادامه می‌دهد: در شب اول قبر ملائکه نمی‌پرسند «من حافظ»؟ اگر هم پرسیدند؛ می‌گویم نمی‌دانم. ولی ملائکه می‌پرسند که «من ربّک»، رب تو کیست؟ که در پاسخ باید گفت: «الله جل جلاله ربّی» اگر پرسیدند «من نبیّک» می‌گویم: «محمدٌ نبیی». نکیر و منکر این سؤال‌ها را می‌پرسند. سؤال دیگر «من امامک» است که در پاسخ باید گفت: «علیٌ امامی».

وی ادامه داد: وقتی که امیرالمؤمنین حضرت زهرا (س) را دفن کرد، بالای قبر ایستاده بود. نکیر و منکر این سؤالات را از حضرت زهرا (س) سؤال کردند و حضرت زهرا (س) خدا و پیامبر (ص) را معرفی کرد. گفتند؛ «من امامک» که در جواب گفت: «هذا فتی، هذا امامی» این جوانی که بالای سر من ایستاده امام من است.

وی تأکید کرد: خدا کند که خوب بتوانیم جواب بدهیم و اگر موفق نشویم به خوبی جواب دهیم چه کار باید کرد؟ یکی از دعاهایمان این باشد که خدایا هنگام مردن لال نمیریم، شهادتین را به زبان بیاوریم و دعای عدیله بخوانیم.

آیت‌الله مجتهد تهرانی ادامه می‌دهد: از برکات سحر استفاده کنید و حتی آنها که به دلایل شرعی روزه نمی‌گیرند نیز هنگام سحر بیدار شوند و دعا کنند و از برکات سحر بهره ببرند.

این استاد بزرگ اخلاق در ادامه سخنان خود فراز «ونوّرْ فیهِ قلبی بِضِیاءِ أنْوارِهِ» را می‌خواند و می‌گوید: خدایا قلبم را به ضیاء سحر نورانی کن. سحر یک نور و روشنایی دارد و خدایا به آن روشنایی سحر قلبم را روشن کن. قلب‌های ما زنگ زده و چشم و گوش ما آلوده شده است؛ دیگر مانند گذشته با شور عبادت نمی‌کنیم. در ماه رمضان از خدا بخواهیم تا قلبمان را نورانی کند.

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در توضیح «وخُذْ بِکُلّ أعْضائی الی اتّباعِ آثارِهِ» می‌گوید: خدایا کاری کن تا تمام اعضای من از آثار تو پیروی کند. در دعا هر دو دستتان را بلند کنید و هرچه می‌توانید دستان خود را بلند کنید. در این حالت خدا زودتر حاجت می‌دهد.

وی در پایان سخنان خود می‌گوید: در آخر دعا می‌خوانیم «بِنورِکَ» یعنی به نور خودت این دعای من را مستجاب کن. حال مگر خدا نور دارد؟ بله «الله نور سماوات والارض». در آخر هم می‌گوییم؛ «یا مُنَوّرَ قُلوبِ العارفین» ای خدایی که قلب عارفین را نورانی کردی. اینها که عارف حقیقی هستند نه عارف زبانی. برخی ریش خود را می‌تراشند و سبیل می‌‌گذرانند و می‌گویند که من عارف هستم. از دل و عرفان و عشق دم می‌زنند. اینها بچه‌بازی است. عرفانی که توسط شخص تاریک چهره بیان می‌شود، چه عرفانی است؟ یک وقت امام (ره) از عرفان صحبت می‌کند و یک وقت آدمی که محاسن ندارد از عرفان صحبت می‌کند. اینها با هم متفاوت است. به هر حال، ای خدایی که قلب عارفین را نورانی کردی، این دعاها را درباره من مستجاب کن

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , عقــــــــــــایـــد , ,
:: برچسب‌ها: آیت الله مجتهدی تهرانی , رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2314
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : گمنام
سه شنبه 17 مرداد 1391

 قرآن کریم در برخی آیات خود به رؤیاهای صادقانه اشاره می‌کند، همچنین در زندگی خود، افرادی را می‌شناسیم که در رؤیا از اموری مطلع شدند که دست انسان به صورت عادی به آن نمی‌رسد، مانند خوابی که به داد مرحوم شیخ عباس قمی رسید!

چه نیکوست در ماه مهمانی خدا، هر روز دقایقی را با قرآن و تفسیر حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی از قرآن سپری کنیم.

 

* خواب و رویا

«إِذْ قَالَ یُوسُفُ لِأَبِیهِ یَا أَبتِ إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لِی سَاجِدِینَ»

[یاد کن] زمانى را که یوسف به پدرش گفت: اى پدر من [در خواب] یازده ستاره را با خورشید و ماه دیدم؛ دیدم [آنها] براى من سجده مى‏کنند.

- پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: «الرؤیا ثلاثة: بشری من الله، تحزین من الشیطان والذی یحدث به الانسان نفسه فیراه فی منامه»؛ خواب بر سه قسم است: یا بشارتی از سوی خداوند یا غم و اندوهی از طرف شیطان و یا مشکلات روزمره انسان است که در خواب آن را می‌بیند.

برخی از دانشمندان و روانشناسان خواب دیدن را بر اثر ناکامی‌ها و شکست‌ها دانسته و به ضرب‌المثلی قدیمی استشهاد کردند که «شتر در خواب بیند پنبه دانه»، برخی دیگر خواب را تلقین ترس گرفته‌اند بر اساس ضرب المثلی که می‌گوید: «دور از شتر بخواب تا خواب آشفته نبینی» و بعضی دیگر خواب را جلوه غرائز واپس زده دانسته‌اند، اما علیرغم تفاوت‌هایی که در خواب‌ها و رؤیاها وجود دارد، کسی اصل خواب دیدن را انکار نکرده است و البته باید به این نکته توجه داشت که همه خواب‌ها با یک تحلیل قابل بررسی نیستند.

- مرحوم علامه طباطبایی(رض) می‌گوید: سه عالم وجود دارد، عالم طبیعت، عالم مثال، عالم عقل. روح انسان به خاطر تجردی که دارد، در خواب با آن دو عالم ارتباط پیدا می‌کند و به میزان استعداد و امکان، حقایقی را درک می‌کند. اگر روح کامل باشد، در فضای صاف حقایق را درک می‌کند و اگر در کمال به آخرین درجه نرسیده باشد، حقایق را در قالب‌های دیگر می‌یابد. همان‌طور که در بیداری شجاعت را در شیر و حیله را در روباه و بلندی را در کوه می‌بینیم، در خواب، علم را در قالب نور، ازدواج را در قالب لباس و جهل و نادانی را به صورت تاریکی مشاهده می‌کنیم.

بحث ایشان را با مثالی تبیین می‌کنیم. کسانی که خواب می‌بینند سه دسته‌اند: دسته اول کسانی که روح کامل و مجردی دارند و بعد از خواب رفتن حواس با عالم عقل مرتبط شده و حقایقی را صاف و روشن از دنیای دیگر دریافت می‌کنند، این‌گونه خواب‌ها که دریافت مستقیم و صاف است، نیازی به تعبیر ندارد.

دسته دوم کسانی هستند که دارای روح متوسط هستند و در عالم رؤیا حقایق را ناصاف و همراه با برفک و تشبیه و تخیل دریافت می‌کنند، دسته سوم، کسانی اند که روح آنان به قدری متلاطم و ناموزون است که خواب آنها مفهومی ندارد، این نوع رؤیاها که قابل تعبیر نیستند، در قرآن به «أضغاث أحلام» تعبیر شده است.

قرآن در سوره‌های مختلف از رؤیاهایی نام برده که به وقوع پیوسته از جمله:

الف) رؤیای یوسف درباره سجده یازده ستاره و ماه و خورشید بر او که با رسیدن او به قدرت و تواضع برادران و پدر و مادر در برابر او تعبیر گردید.

ب) رؤیای دو یار زندانی یوسف که بعداً یکی از آنها آزاد و دیگری اعدام شد.

ج) رؤیای پادشاه مصر درباره گاوهای لاغر و چاق که تعبیر به قحطی و خشکسالی بعد از فراخ شد.

د) رؤیای پیامبر اسلام(ص) درباره عدد اندک مشرکان در جنگ بدر که تعبیر به شکست مشرکان شد.

ه) رؤیای پیغمبر اکرم(ص) درباره ورود مسلمانان با سر تراشیده به مسجدالحرام که با فتح مکه و زیارت خانه خدا تعبیر شد.

و) رؤیای مادر حضرت موسی(ع) که نوزادش را در صندوق گذاشته و به آب بیاندازد: «إِذْ أَوْحَیْنَا إِلی أُمِّک مَا یُوحَی‏، أَنِ اقْذِ فِیهِ فی التَّابُوتِ » که روایات بر این دلالت دارند که مراد از وحی در اینجا همان رؤیاست.

ز) رؤیای حضرت ابراهیم(ع) در مورد ذبح فرزندش حضرت اسماعیل(ع)

در زندگی خود نیز، افرادی را می‌شناسیم که در رؤیا از اموری مطلع شدند که دست انسان به صورت عادی به آن نمی‌رسد، حاج شیخ عباس قمی صاحب «مفاتیح الجنان» به خواب فرزندش آمد و گفت: کتابی نزدم امانت بوده آن را به صاحبش برگردان تا من در برزخ راحت باشم، وقتی بیدار شد، به سراغ کتاب رفت، با نشانه‌هایی که پدر گفته بود، تطبیق داشت؛ آن را برداشت، وقتی می‌خواست از خانه بیرون برود، کتاب از دستش افتاد و کمی ضربه دید، او کتاب را به صاحبش برگرداند و چیزی نگفت. دوباره پدرش به خواب او آمد و گفت: چرا به او نگفتی کتاب تو ضربه دیده است تا اگر خواست خسارت بگیرد و یا رضایت دهد؟

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , عقــــــــــــایـــد , ,
:: برچسب‌ها: شیخ عباس قمی , رایه الهدی , تعبیرخواب , رویاس صادقه ,
:: بازدید از این مطلب : 1897
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
نویسنده : گمنام
سه شنبه 17 مرداد 1391

 آیت‌الله جاودان از علمای اخلاق تهران با اشاره به برخی دیدگاه‌ها پیرامون حد اصرار بر حاجت، گفت: اظهار احتیاج به درگاه الهی و اصرار بر آن ستوده شده، ‌به طوری که نوید برآورده شدن حاجت‌ها داده شده است...

خبرگزاری فارس: چه زمانی برای حاجت خود اصرار کنیم

*اصرار بر حاجت داشته باشیم یا نه؟

 

عده‌ای اعتقاد دارند، همین که انسان از خدا خواسته خود را بخواهد کافی است، باید بقیه را به خدا سپرد و بگذاریم هر آنچه مقدر ما است، همان شود؛ این‌قدر به درب خانه خدا اظهار حاجت و اصرار نکنیم، چون خداوند کریم است و مهربان و هر چه صلاح ما باشد را به ما می‌دهد. چرا این‌قدر برای رسیدن به خواسته‌ها نذر می‌کنید و روی آن پافشاری می‌کنید؛ این کاری اشتباه است، ولی این برداشتی است که با معارف ما مخالف است. سیره حضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین و بلکه بالاتر در کلمات این بزرگواران برخلاف این دیدگاه آمده است. دستوراتی که از ائمه اطهار رسیده است برخلاف آن چیزی است که آن عده گفته‌اند.

*اصرار و پافشاری فقط به سوی او!

از جمله این فرمایش حضرت باقر علیه‌السلام که فرمودند: «وَ اللَّهِ لَا یُلِحُّ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی حَاجَتِهِ إِلَّا قَضَاهَا لَهُ»، به خدا سوگند بنده مؤمن در حاجت خود به خدای تعالی اصرار نمی‌ورزد، مگر اینکه خدای متعال حاجت او را بر آورده می‌کند»، این روایت نشان می‌دهد که نه تنها اظهار احتیاج به درگاه الهی کاری پسندیده است، بلکه اصرار بر آن نیز ستوده شده و در پی آن برآورده شدن حاجات نوید داده شده است. حضرت صادق علیه‌السلام فرمودند: «اِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ کَرِهَ إِلْحَاحَ النَّاسِ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ فِی الْمَسْأَلَةِ وَأَحَبَّ ذَلِکَ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یُحِبُّ أَنْ یُسْأَلَ وَ یُطْلَبَ مَا عِنْدَهُ»؛ خدای تبارک و تعالی اینکه مردمان به یکدیگر اصرار و الحاح کنند، را دوست نمی‌‌دارد، اما این اصرار و الحاح را نسبت به خودش دوست می‌دارد.

همچنین حضرت صادق علیه‌السلام از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل کردند که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً طَلَبَ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ حَاجَةً فَأَلَحَّ فِی الدُّعَاءِ اسْتُجِیبَ لَهُ أَوْ لَمْ یُسْتَجَبْ لَه»؛‏ خدا رحمت کند بنده‌ای را که حاجت خود را از خدا طلب می‌کند و بر آن اصرار می‌ورزد، مستجاب بشود یا نشود.

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: عقــــــــــــایـــد , ,
:: برچسب‌ها: رایه الهدی , اصرار بردعا , آیت الهه جاودان , درس اخلاق ,
:: بازدید از این مطلب : 2184
|
امتیاز مطلب : 65
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
نویسنده : گمنام
سه شنبه 17 مرداد 1391
خودتان دعا را بخوانید، نه اینکه از رادیو گوش بدهید

 مرحوم آیت‌الله مجتهدی می‌گوید: توسل به «نرجس خاتون» مادر ولی وقت (عج) پیدا کنید، وقتی به پسرش بگوید که کسی به من متوسل شده، پسر مجبور است به حرف مادرش گوش دهد.

خبرگزاری فارس: خودتان دعا را بخوانید، نه اینکه از رادیو گوش بدهید

 

 

 

*دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان

«اللّهم اهدنی فیه لصالح الاعمال و اقض لی فیه الحوائج و الامال یا من لا یحتاج الی التّفسیر و السّؤال یا عالماً بما فی صدور العالمین صلّ علی محمدٍ و آل الطّاهرین»

ای خدا! مرا در این روز به اعمال صالحه راهنمایی کن و حاجت‌ها و آرزوهایم را برآورده ساز. ای کسی که نیازمند شرح و سوال بندگان نیستی، ای خدایی که ناگفته به حاجات و به اسرار خلق آگاهی بر محمد و آل اطهار او درود فرست.

* شرح فرازهای دعا

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در شرح فراز «اللّهم اهدنی فیه لصالح الاعمال» می‌گوید:‌ خدایا من را راهنمایی کن تا اعمال صالح انجام دهم. برخی در این ماه وقت سحر بلند نمی‌شوند و نماز صبح خود را اول وقت نمی‌خوانند. باید سحر بلند شوید و دعا بخوانید، خودتان دعا را بخوانید نه اینکه از رادیو گوش بدهید. دعای افتتاح، دعای ابوحمزه ثمالی را بخوانید و از خدا بخواهید که شما را با بلاهایی مانند سیل و زلزله عذاب ندهد.

وی در ادامه می‌گوید: عالمانی که به روی منبر برای مردم صحبت می‌کنند، باید قال‌الباقر و قال‌الصادق بگوید و کاری به اخبار رادیو و تلویزیون و اتفاقاتی که در کوچه و خیابان می‌افتد، نداشته باشند.

این استاد اخلاق همچنین در شرح «واقض لی فیه الحوائج و الامال» می‌گوید: خدایا احتیاجات و آرزوهای من را برآورده کن. هر چه احتیاجات و آرزوهای شرعی دارم را برآورده کن. مانند اینکه آرزو می‌کنم عروس یا داماد خوب پیدا کنم. خانه‌ام کنار مسجد باشد و رفیق و هم مباحثه خوبی داشته باشم. اینها آرزوهای شرعی است.

وی ادامه می‌دهد: اگر امید داری که کسی دیگری دعایت را استجابت می‌کند، دعایت مستجاب نمی‌شود. اگر می‌خواهی که دعایت مستجاب شود؛ ببین در دلت اگر به هیچ کس امید نداری، خدا را صدا بزنی، خدا حاجتت را می‌دهد. توسل هم پیدا کنید مخصوصاً به «نرجس خاتون» که مادر ولی وقت (عج) است. وقتی به پسرش بگوید که کسی به من متوسل شده، پسر مجبور است به حرف مادرش گوش دهد. البته توسل به همه خوب است اما آنها مقداری طول می‌کشد.

آیت‌‌الله مجتهدی تهرانی در ادامه در شرح «یا من لا یحتاج الی التّفسیر و السّؤال» اظهار می‌کند: ای خدایی که احتیاج نداری من شرح بدهم. خدا خودش همه چیز را می‌داند و احتیاجی ندارد که ما تفسیر کنیم. نه تنها خدا به تفسیر و سؤال احتیاج ندارد، بلکه ائمه ما هم به آن احتیاج ندارند و از احوال ما باخبرند.

وی ادامه می‌دهد: در بخش بعدی دعا می‌خوانیم: «یا عالماً بما فی صدور العالمین» یعنی «ای خدایی که ناگفته به حاجات و به اسرار خلق آگاهی» حالا چرا خدا احتیاج ندارد به سؤال و تفسیر؟ برای اینکه عالم است و به هر چیزی که در دل مردم عالم است، خدا آگاه است؛ اما باید با خدا باشیم تا کار ما را درست کند.

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در توضیح عبارت پایانی دعا می‌گوید: خدایا بر محمد و آل اطهار (ع) درود بفرست.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: برچسب‌ها: آیت الله مجتهدی , رایه الهدی , شرح دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان ,
:: بازدید از این مطلب : 2509
|
امتیاز مطلب : 62
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
شکر ،خدارا که درپناه حسینم(ع)،گیتی ازاین خوبتر،پناه ندارد........................... ....هرکسی با شمع رخسارت به وجهی عشق باخت/ زان میان پروانه را در اضطراب انداختی / گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما / سایه دولت بر این کنج خراب انداختی.../ اللّهم عجّل لولیّک الفرج........ ...با عرض سلام و تحیّت خدمت شما بازدید کننده گرامی به اطلاع می رساند که """برنامه ی هفتگی هیئت کربلا (محمدشهر- عباس آباد - کرج ) به شرح ذیل می باشد: پنجشنبه شب ها ساعت21 با مداحی " حاج رحمــــــــان نـوازنـــــــی "/ لازم به توضیح است مراسماتی که بصورت مناسبتی برگزار می گردد از طریق سامانه پیام کوتاه به اطلاع عموم بزرگواران می رسد. سامانه پیام کوتـــــــــاه این هیئت نیز با شماره 30008191000002 پل ارتباطی بین ما و شما می باشد.لطفا نقدها و پیشنهاد های خود را و همچنین پیامک های مهـــــــــدوی و دلنوشته هایتان را جهت انعکاس در این تارنما برای ما ارسال نمایید.ضمنا جهت عضویت در این سامانه عبارت * یازهرا * را به شماره فوق پیامک نمایید. التماس دعا.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه