میعادگاه : کـــرج . محمدشهر . ابتدای عباس آباد.بیت المهــــــــدی (عج

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 3414
:: کل نظرات : 51

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 7
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 2764
:: باردید دیروز : 12595
:: بازدید هفته : 20219
:: بازدید ماه : 24071
:: بازدید سال : 24071
:: بازدید کلی : 889505
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 3 آبان 1391

 باشگاه خبرنگاران-  ایرانیان پس از گرایش به اسلام، روح و معنی اسلام را در خاندان اهل بیت علیهم السلام یافتند و با خاطره شیرینی که از حکومت عدل حضرت علی علیه السلام داشتند، تحققّ عدالتِ اجتماعی را در مکتب فرزندان او یافتند. آنان با مشاهده سجایای اخلاقی، علمی، دینی، سادگی و بی آلایشی اهل بیت علیهم السلام و شیعیان آنان، به مکتب تشیّع گرایش پیدا کردند و برخی جزء اصحاب ائمّه اطهارعلیهم السلام شدند که به مرور زمان بر تعداد آنان افزوده شد.(1)

امام محمدباقر علیه السلام با تأسیس اوّلین دانشگاه اهل بیت علیهم السلام، شاگردان و اصحاب بسیاری را تربیت کرد و صدها فارغ التّحصیل در موضوعات گوناگون به جامعه عرضه نمود. شیخ طوسی (ره) در رجال خود، اصحاب و شاگردان امام محمد باقرعلیه السلام را 462 مرد و دو زن دانسته که در میان آنان برخی از نظر اعتبار و وثاقت مورد اتّفاق اهل سنّت و امامیّه اند و برخی از فقیه ترین فقیهان صدر اسلام محسوب می شوند

در این میان عدّه ای از ایرانیان افتخار شاگردی و ملازمت با ایشان را داشتند. گرچه نمی توان نام تمامی اصحاب ایرانی امام باقر علیه السلام را از منابع رجالی و روایی استخراج نمود؛ ولی سعی شده چند تن از یاران ایرانی امام پنجم را به طور مختصر معرّفی و خدمات آنها را ذکر نماییم.

حمّاد بن ابی سلیمان

ابو اسماعیل حمّاد بن ابی سلیمان از ایرانیان مقیم کوفه است. پدرش فرمانروای اصفهان بود که در جریان فتح آن شهر در زمان خلیفه دوم به دست ابو موسی اشعری به همراه خانواده اسیر شد و سپس در حضور خلیفه دوم، اسلام آورد. وی از جمله ده موالی بود که معاویه در جریان جنگ صفّین به ابوموسی اشعری بخشید و ابوموسی او را به پسرش ابراهیم داد و ابراهیم او را آزاد کرد و سپس پدر حمّاد در کوفه ساکن گشت. (2)

ابوسلیمان در کوفه به زندگی جدید خود پرداخت و فرزندش را به تحصیل علم و دانش گمارد؛ به طوری که حمّاد در زمره دانش آموختگان مشهور کوفه قرار گرفت.

حمّاد پس از کسب علوم مقدّماتی وارد دانشگاه امام باقر و امام جعفر صادق علیهما السلام شد و به حدّی در کسب دانش پیش رفت که دانشمندان اسلامی از وی به عنوان امام، مجتهد و فقیه یاد کرده اند و او را به کثرت حدیث توصیف نموده اند.

حمّاد پس از خدمات زیادی که در طول عمر خود انجام داد، در سال 120 ق. و در کهولت سن وفات یافت.(3)

 داوود بن ابی هند سرخسی

داوود بن ابی عذافر قشیری سرخسی، اصالتاً خراسانی و اهل سرخس است. داوود از طریق خیّاطی یا فروش خز، گذران زندگی می کرد و در کنار آن به تحصیل علم و دانش نیز می پرداخت. او از اصحاب ایرانی امام محمد باقرعلیه السلام است.(4) 

داوود در علم تفسیر از علمای مشهور عصر بود. او تفسیری داشت معروف به تفسیر ابن ابی هند(5) که اثری از آن نمانده است. علاوه بر آن، او فقیهی کامل بود که از دوران جوانی در زمان حسن بصری فتوا می داد. 

حماد بن زید می گوید: در فقه احدی را برتر از داوود ندیدم.(6) علمای اهل سنّت داوود را از راویان موثّق به شمار می آورند و علاّمه امینی وی را فردی دانسته است که همگان در ثقه بودنش اتّفاق نظر دارند.(7) 

داوود علاوه بر شهرت علمی، در زهد و تقوا نیز شهره بود. او چهل سال پنهان از دیگران، روزه گرفت؛ بدین ترتیب که به هنگام خروج از خانه، با تظاهر به نداشتن روزه، غذای خود را بر می داشت و به دنبال کسب روزی بیرون می رفت؛ ولی در بین راه، آن را به فقرا می داد و شب هنگام به خانه برمی گشت و افطار می کرد.

مرگ داوود در سال 140 ق. در راه مکّه اتّفاق افتاد.

محمّد بن اسحاق

 

محمّد بن اسحاق بن یسار بن خیار (ابوعبدالله) از موالیانی است که پدرانش از مسیحیانی بودند که در «نُفیره»، روستایی در حوالی عین التّمر زندگی می کردند و این منطقه، جزء ایران و از نواحی تابعه عصر ساسانی بود. خالد بن ولید پس از فتح این نواحی، یسار جدّ محمّد را همراه چهل تن دیگر به اسارت گرفت و به مدینه برد.

 

در سال 80 یا 85 ق. محمد در مدینه متولّد شد(8) و دوران کودکی و نوجوانی را در این شهر که مرکز عمده حدیثی بود، گذراند. وی سپس در 30 سالگی برای بهره گیری از اخبار سیره نویسان، به مصر رفت و پس از پیروزی عباسیان بر امویان، به عراق آمد و مدتی در کوفه و ری اقامت گزید. در زمان خلافت منصور، کتاب معروف خود مغازی را تألیف کرد و در میان مردم کوفه و سایر مناطق منتشر ساخت. کتاب سیره او اوّلین سیره نسبتاً جامعی است که به دلیل نظمِ منطقی موجود در آن، به عنوان نخستین کار اصیل در این زمینه شناخته شده است.

محمد بن اسحاق، محدّث و اوّلین سیره نویسی است که زندگانی پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم را به رشته نگارش در آورده است. شیخ طوسی و برقی او را در شمار اصحاب امام باقر و امام صادق علیهما السلام نام برده اند(9) و برقی پدرش اسحاق را نیز از اصحاب امام باقرعلیه السلام دانسته است(10)

شیخ طوسی و کشّی او را از دوستداران و عاشقان اهل بیت علیهم السلام می دانند که در کتابش نیز احادیث بسیاری را در اثبات خلافت علی علیه السلام نقل نموده است؛ از جمله حدیث بلند «الجنان و النوق» را از امام باقرعلیه السلام.

ابن اسحاق، حافظه بسیار قوی داشته و احادیث زیادی را حفظ بوده است و به خاطر حافظه بی مانند، او را«امیرالمحدّثین» خوانده اند. او با نوشتن سیره یا مغازی، سنّت و احادیث پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم را حفظ و در اختیار مسلمانان قرار داد. وی برای جمع آوری اخبار، به بصره، کوفه، مصر، بغداد، و ری سفرهای طولانی نمود. به جز کتاب مغازی یا سیره، چند کتاب به او منسوب است. از جمله: الفتوح، سیرالعرب، اخبار صفّین و حدیث المعراج و الاسراء.(11)

محمد بن اسحاق عاقبت در سال 151 ق. در بغداد در گذشت و در مقابر خیزران دفن گردید......

 

بقیه در ادامه مطلب....

 


رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: امامت و ولایت , ,
:: بازدید از این مطلب : 2102
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 3 آبان 1391

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) فرموده است: در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار کلمه پناه نمی برد!
 
۱- در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر «حسبنا الله و نعم الوکیل» (سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۷۱) پناه نمی برد. در صورتی که خداوند به دنبال ذکر یاد شده فرموده است: پس (آن کسانی که به عزم جهاد خارج گشتند، و تخویف شیاطین در آنها اثر نکرد و به ذکر فوق تمسک جسند) همراه با نعمتی از جانب خداوند (عافیت) و چیزی زاید بر آن (سود در تجارت) بازگشتند، و هیچگونه بدی به آنان نرسید.
 
۲- در شگفتم برای کسی که اندوهگین است چگونه به ذکر «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین*» (سوره مبارکه انبیاء آیه ۸۷) پناه نمی برد. زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرموده است: «پس ما یونس را در اثر تمسک به ذکر یاد شده، از اندوه نجات دادیم و همین گونه مومنین را نجات می بخشیم.» (سوره انبیاء آیه ۸۸)
 
۳- در شگفتم برای کسی که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر «افوض امری الی الله، ان الله بصیر بالعباد» (سوره مبارکه غافر آیه ۴۴) … پناه نمی برد. زیرا خداوند به دنبال ذکر فوق فرموده است: «پس خداوند (موسی را در اثر ذکر یاد شده) از شر و مکر فرعونیان مصون داشت.» (سوره غافر آیه ۴۵)
 
۴- در شگفتم برای کسی که طالب دنیا و زیباییهای دنیاست چگونه به ذکر «ماشاءالله لاحول و لاقوة الا بالله» (سوره مبارکه کهف آیه ۳۹) پناه نمی برد، زیرا خداوند بعد از ذکر یاد شده فرموده است: «مردی که فاقد نعمتهای دنیوی بود، خطاب به مردی که از نعمتها برخوردار بود) فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود می دانی امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.»
بحارالانوار، ج ۹۰، ۱۸۴ – ۱۸۵


رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: بازدید از این مطلب : 2056
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : گمنام
سه شنبه 2 آبان 1391

دبیر انجمن نغمه‌سرایان مذهبی شرق تهران به مناسبت فرا رسیدن ایام مسلمیه، شعری برای حضرت مسلم‌بن عقیل(ع) سروده است.

 

چه بگویم ز عطر گیسویت/ چه نویسم ز خوبی رویت

گر به زلفش نمی‌رسد دستم/ همه جا من به یاد او هستیم

از همان کودکی گرفتارم/ عاشقم، عاشق رخ یارم

مسلمم، مسلم غریبم من/ کشته خنجر حبیبم من

نوبهارم غروب پاییز است/ قصه غصه من غم‌انگیز است

خون بنوشم به جای آب، حسین/ تا سلامم رسد جواب، حسین

کوفیان را دگر وفایی نیست/ عهد آنان بجز ریایی نیست

با لب پاره بر سر دارم/ بی‌سر از بام غم نگون‌سارم

اولین عاشق قتیلم من/ پور رزمنده عقیلم من

هر که در راه من قدم برداشت/ بر سر بام حق علم افراشت

راه من راه عشق و ایمان است/ برگی از دفتر شهیدان است

چشم «عنقا» گُهر فشان گردید/ در ره دوست بی‌نشان گردید


 

«عباس عنقا»

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: برچسب‌ها: عباس عنقا , شعرآیینی ,
:: بازدید از این مطلب : 2611
|
امتیاز مطلب : 43
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
نویسنده : گمنام
سه شنبه 2 آبان 1391

 

حضرات آیات عظام صافی‌گلپایگانی، مکارم‌ شیرازی و نوری همدانی در پاسخ به استفتایی، نظر خود را در باره کنترل جمعیت بیان کرده‌اند. 

به گزارش خبرگزاری حوزه، متن این استفتاء و پاسخ  مراجع عظام تقلید بدین شرح است:
 
سوال:
 
بسمه تعالی
 
در وضعیت کنونی با توجه به سوء استفاده مشرکان و مخالفان اهل‌بیت‌(ع) از طرح کنترل جمعیت، وظیفه دولتمردان، رسانه‌ها، مطبوعات، اساتید حوزه و دانشگاه، نویسندگان و گویندگان و تمام ارادتمندان مکتب امیرالمومنین‌(ع) و فرزندان معصوم (ع) ایشان و پیروان ولایت فقیه که ادامه ولایت امیرالمومنین‌(ع) است به منظور تحکیم بنیان خانواده‌ها و حفظ بافت سیاسی و اجتماعی کشور امیرالمومنین‌(ع) چیست؟
 
نظرآیت‌الله‌العظمی صافی گلپایگانی:
 
در اسلام و تعالیم سازنده آن که همه جوانب حیات بشر را شامل است،‌ داشتن اولاد و فرزندان متعدد مورد تشویق و ترغیب است و تا حدی تاکید شده است که حضرت رسول اکرم‌(ص) به کثرت امت خود بر امم دیگر مباهاتی می‌فرماید؛ ثواب‌هایی که در تولید مثل و تربیت اولاد برای پدر و مادر مقرر شده است، به قدری جالب و عظیم است که سزاوار نیست والدین با جلوگیری در بارداری، از این همه ثواب خود را محروم سازند و آن را کنترل نمایند.  والله العالم
 
نظرآیت‌الله‌العظمی مکارم‌شیرازی:
 
در تمام مواردی که کنترل موالید سبب تغییر بافت جمعیت و ضربه زدن به مبانی مکتب اهل‌بیت‌(ع) می‌شود همه وظیفه دارند در حد توان خود جلوی این معضل را بگیرند.
 
نظرآیت‌الله‌العظمی نوری‌همدانی:
 
 در چنین شرایطی وظیفه پیروان اهل‌بیت‌(ع) این است که با رعایت موازین شرعی و مقررات حکومت اسلامی، از امکانات خود استفاده نمایند و اجازه ندهند  چنین امری واقع شود و مسئولان و رسانه‌ها و دانشمندان وظیفه دارند مردم را آگاه نمایند و خطر آن را برای مردم توضیح دهند.

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: احـــــــــــکـــام , ,
:: برچسب‌ها: جمعیت , کاهش جمعیت ,
:: بازدید از این مطلب : 2587
|
امتیاز مطلب : 71
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
نویسنده : گمنام
سه شنبه 2 آبان 1391

 

حضرت امام محمد باقر(ع) می‌فرمایند: روز قیامت، چون جماعتی را از کنار حوض کوثر دور می‌کنند، حضرت رسول(ص) می‌گریند و می‌فرمایند: چگونه نگریم بر جماعتى که از شیعیان على‌بن‌ابى‌طالب بوده و به سوی دوزخ روان می‌شوند؟!

 در کتاب «بشارة المصطفى» و «مجالس» شیخ مفید و «أمالى» شیخ طوسى روایت کرده‏ اند از شیخ مفید، از ابن قولویه، از حسین بن محمد بن عامر، از مُعَلّى بن محمد، از محمد بن جمهور عَمِّى، از ابن محبوب، از أبو محمّد وابِشى، از أبو وَرْد که گفت: از حضرت امام محمّد باقر علیه‌السلام شنیدم که می‏گفت: چون روز قیامت بر پا شود، خداوند همه مردم را عریان و پابرهنه در زمین هموارى جمع می‌کند؛ و آنها را در راه محشر به قدرى متوقف می‌دارند که همگى عرق بسیارى می‏کنند و نفَس‏هاى آنان به شدت میزند، و به قدرى که خداوند اراده کرده است درنگ می‏کنند؛ و این است معناى گفتار خداوند تعالى: «فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا؛ و در آن وقت (اى پیامبر) نمی‏شنوى مگر صداى آرام و بدون صوت را.»
 
در این حال منادى از عرش ندا می‌کند: کجاست پیامبر امّى؟ خلایق می‌گویند: این صداى تو به همه رسید و همه شنیدند، آن پیامبر را با اسمش صدا کن!
 
منادى ندا می‌دهد: کجاست پیامبر رحمت: محمد بن عبدالله؟ رسول‌الله صلّى الله علیه و آله و سلّم بر پا می ایستد، و از همه مردم جلوتر می ‏آید تا اینکه می‏رسد به حوضى که طول آن به قدر مسافت ما بین أیْلَة و صَنْعَاء است، و در کنار حوض می ‏ایستد. و پس از آن صاحب شما را ندا مىی کنند؛ او هم به جلو می ‏آید، و در برابر مردم با رسول الله وقوف می کند.
 
سپس به مردم اجازه داده می ‏شود و آنان به حرکت در می آیند. و در آن وقت، مردم به دو دسته تقسیم مى‏شوند: جماعتى در حوض وارد می شوند، و جماعتى را از حوض دور می ‏کنند و چون رسول‌الله صلّى الله علیه و آله و سلّم ببیند که از محبان ما اهل‌بیت کسى را از حوض دور کنند گریه می‌کند و می‌گوید: اى پروردگار من! شیعه على! اى پروردگار من! شیعه على!
 
در این حال خداوند فرشته‌اى را میگمارد که از آن حضرت بپرسد: اى محمد! سبب گریه شما چیست؟! رسول الله می‌گوید: چگونه نگریم بر جماعتى که از شیعیان برادرم علىّ بن ابى طالب هستند، و من آنان را می ‏نگرم که از حوض دورشان کرده ‏اند، و به جانب أصحاب دوزخ روان ساخته ‏اند!؟
 
خداوند عز و جل می‌گوید: اى محمد! من از گناهان آنها گذشتم، و همه را به تو بخشیدم. و من آنان را به تو و به کسانى که از ذریه تو هستند، و آنان آن ذرّیه را دوست دارند و ولایت آنها را برعهده گرفته‏ اند، ملحق ساختم، و آنها را از زمره و جمعیت تو قرار دادم و در حوض تو وارد کردم و شفاعت تو را درباره آنان پذیرفتم و به همین دلیل تو را مکرم و گرامى داشتم.
 
و حضرت باقر علیه‌السلام گفتند: در آن روز چه بسیار از مردان و زنان گریه کننده‌اى که چون این جریان را ببینند، فریاد مى‏زنند: یامحمداه! و هیچ یک از موالیان ما و از محبان ما نمی ماند مگر آنکه در حزب ما قرار می گیرد و با ما وارد در حوض ما می ‏شود.
 
فارس


 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: امامت و ولایت , ,
:: برچسب‌ها: حوض کوثر , امام محمدباقرعلیه السلام ,
:: بازدید از این مطلب : 2183
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : گمنام
سه شنبه 2 آبان 1391


علم امام باقر چگونه بود؟

 
.....چهارم: انسان کامل معصوم همانند حضرت امام باقر(ع) علوم فراوانی را به برکت وحی نبوی(ص) و به عنوان علم‌الوراثه نه علم‌الدراسه عالِم شده است و نظیر پدران بزرگوار خود نه تنها از دیگران بی‌نیاز بود بلکه چونان اَجداد کِرام خویش، مرجعِ علمی همه محقّقان بوده است. ابوبصیر که از شاگردان معروف آن امام معصوم(ع) است نقل کرد که امام به وی فرمود حَکَم بن عُتَیبه از افرادی است که خداوند درباره آنها گفت: «﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِینَ﴾[14] فَلْیُشَرِّقِ الحَکَمُ وَلْیُغرِّبْ أما و الله لا یُصیبُ العلمَ إلاّ مِن أهل بیتٍ نَزَل علیهم جَبرَئیلُ»[15] یعنی اگر حَکَم به مشرق سفر کند یا به مغرب هجرت کند (یا به شمال و جنوب کوچ نماید) هرگز علم صائب، نصیب او نمی‌شود مگر آنکه از خاندان وحی باشد. از غیر مجرای وحی، دانش صحیح و کامل، بهره کسی نمی‌شود و اگر از انبیای گذشته نیز مطلب درستی به ‌جا مانده باشد، محصولِ نزول وحی الهی است.

لازم است از جهت معرفت‌شناسی عنایت شود که عقل در برابر نقل است نه در قبال وحی، زیرا هرگز معرفتِ مفهومی و حصولی، عدیلِ معرفت عینی و حضوری نخواهد بود و شناختِ خطاپذیر، مَثیلِ معرفتِ معصومانه نیست و ادراکِ نظری، شبیه عرفانِ بصری نمی‌باشد و علم مُلکی را نرسد که معادلِ معرفت ملکوتی باشد.

پنجم: سیرة سیاسی امام باقر(ع) شاگردان نستوهی را می‌پروراند که در عصر خَفَقان و فرصتِ دالانِ انتقالِ سلطنت از غاصب اموی به غاصب عباسی، پیام بلیغ آن حضرت را به صورت‌های گوناگون (صریح یا کنایه) اعلام دارند تا هم سُنّتِ حَسنة مبارزه با طغیان به نسیان سپرده نشود و هم هلاکت هالکان همانند سلامت سالکان، برابر بیّنه باشد: ﴿لِیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَن بَیِّنَةٍ وَیَحْیَى مَنْ حَیَّ عَنْ بَیِّنَةٍ﴾.[16] برخی به عبدالملک‌بن‌مروان، معاصر حضرت امام باقر(ع) گفتند حکومتی که در اختیار گرفتید آیا به استناد نصّ خدا و پیامبر اوست، گفت نه، پرسید آیا امّت بر حکومت شما اجماع کرده‌اند و به حاکم بودن شما راضی شدند، جواب داد نه، سؤال کرد آیا از طرف تو بیعتی در گردن آنها بود و وفا نموده‌اند، پاسخ داد نه، استفسار کرد آیا اهل شورا تو را برگزیدند، اعتراف کرد نه، آن‌گاه گفت جز این است که تو با قهر و زور وادارشان کردی که امر تو را پذیرا باشند و اموال بیت‌المال را به خودت اختصاص دادی، اقرار کرد آری. سپس گفت به چه سبب به لقب امیرالمؤمنین نامیده شدی در حالی که نه خداوند و نه به دستور او پیامبر و نه طبقِ رهنمود وی امّت اسلامی تو را امیر نکردند، عبدالملک تهدید کرد و گفت از مرز و بوم من خارج شو وگرنه تو را می‌کُشم، آن شخص گفت این ارعاب، پاسخ اهل عدل و انصاف نیست و آن‌گاه بیرون رفت.[17]

 
امام باقر، آغازگر دعا و نیایش در شب قدر

ششم: هر چند حدیثِ وَزینِ «إنّی تارک فیکم الثقلین»[18] بر تارکِ تاریخِ اسلامی می‌درخشد لیکن حضور هماهنگ این دو امانت الهی در متن حیات متمدّنانه و متدیّنانة جامعه، طبق رهنمود امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بوده و همچنان ادامه دارد. برجسته‌ترین ماه برای نیایش با خدا، شهر مبارک رمضان است و والاترین زمانِ آن شب قدر است و بهترین برنامة آن قرآن به سر گرفتن و مهم‌ترین سوگندِ این مراسم، قسم به چهارده معصوم است. این طرح با دعای امام باقر(ع) شروع می‌شود که آن حضرت(ع) فرمود قرآن را باز کن و بین دو دست خود قرار ده و بگو: «اَللَّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَ ما فیهِ وَ فیهِ اسْمُکَ الْأَعْظَمُ الْأَکْبَرُ وَ اَسْماؤُکَ الْحُسْنی‏ وَ ما یُخافُ وَ یُرْجی‏ اَنْ‏ تَجْعَلَنی‏ مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النَّارِ»[19] و با هدایت و دعای امام صادق(ع) امتداد می‌یابد که آن حضرت(ع) فرمود قرآ‌ن را بر سر بگذار و بگو: «اَللّهُمَّ بِحَقِ‏ هذَا الْقُرْآنِ وَبِحَقِّ مَنْ اَرْسَلْتَهُ بِهِ وَبِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فیهِ وَبِحَقِّکَ‏ عَلَیْهِمْ فَلا اَحَدَ اَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ»، آن‌گاه ده مرتبه نام مبارک خدا و (در ظلّ آن) ده مرتبه نام پیامبر3 و ده مرتبه نام علی(ع) تا دوازدهمین امام همام و چهاردهمین معصوم(ع) یعنی حضرت ختمی‌امامت، مهدی موجودِ موعود عجّل‌الله‌تعالى‌فرجه‌الشریف را بر زبان جاری کن. [20]

این تعلیمِ فاخر، قرآن را مشهور می‌کند و مانع مهجوریّت آن می‌شود زیرا با حضورِ اهل بیتِ وحی در متن جامعه اسلامی به ویژه حضرت امام باقر(ع) و امام صادق(ع) که مفسّران علمی قرآن کریم و مُجریان عینی آن‌اند، مجالی برای هجران این کتاب عظیم نخواهد بود.

و چون دعا قرآنِ صاعد است، حضرت امام باقر(ع) از هر فرصت مناسبی بهره برده و دعای خاص آن را آموزش داد؛ مانند دعای افطار: «اللهمّ لک صُمنا...»[21] و دعای عمیق و عریقِ سحر: «اللهمّ إنّی أسئلک مِن بهائک...»[22] و دعای ضمن زیارت عاشورای سیّدالشهداء(ع) که همتایی اندوه برای آن حضرت، با نَفَس روزه‌دار را می‌توان از این دو تعبیر دینی استنباط کرد: «نَفَس المَهموم لِظُلمِنا تسبیحٌ و هَمُّه لنا عبادةٌ»؛[23] «أنْفاسُکم فیه تسبیحٌ».[24]......

 

 

بقیه در ادامه مطلب.....

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: امامت و ولایت , ,
:: برچسب‌ها: آیت الله جوادی آملی ,
:: بازدید از این مطلب : 2665
|
امتیاز مطلب : 53
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
نویسنده : گمنام
سه شنبه 2 آبان 1391

 نكتهى اول اين است كه نفس خدمتگزارى براى آحاد مردم، يك نعمت الهى است؛ يك موهبت است؛ حالا چه خدمتگزارى در مجموعههاى رسمى باشد - مثل همين مسئوليتهائى كه دوستان و برادران و مديران در استان دارند - و چه در قالبهاى رسمى نباشد؛ مثل خدمت به دين مردم، خدمت به فرهنگ مردم، خدمت به پيشرفت علمى مردم، خدمت به تقسيم و توزيع درست ارزاق بين مردم، برآوردن حوائج گوناگون، به هر شكلى كه باشد. بنابراين نفس توفيق خدمتگزارى، يك نعمت است؛ اين نعمت را بايد شكرگزارى كرد.


 بنده از صميم قلب و از بن دندان اين را عرض ميكنم كه حقيقتاً خدمتگار مردم بودن، افتخار است؛ نه به عنوان يك شعار. بزرگان اهل معرفت ما به شاگردان خود، به دستپروردگان خود هميشه سفارش ميكردند كه در كنار ذكر و عبادت و خشوع و توسل و تذكر، به مردم خدمت كنند؛ گاهى اين را ترجيح ميدادند بر عبادات فردى؛ اين مقرِب الىالله است. شما يك كار خوب كه به نفع يك نفر انجام ميدهيد، اين حسنه است؛ اين شما ر
ا به خدا نزديك ميكند؛ اين براى شما ثواب و اجر الهى و اخروى دارد؛ چه برسد به اينكه اين خدمت شما، براى مجموعههاى متعدد مردم، براى گروه مردم، براى اهل يك استان، اهل يك شهر، اهل يك بخش باشد. بنابراين اصل قضيه اين است كه ما اگر چنانچه توفيق خدمتگزارى پيدا كرديم، اين را شكر بگزاريم؛ شاكر خداى متعال باشيم؛ اين را نعمتى از طرف الهى بدانيم.
 نتيجهى اين نعمت دانستن اين است كه براى اين خدمتگزارى، منت بر سر كسى نگذاريم؛ اين درجهى اوّلش است. خداى متعال به ما توفيق داده؛ اين توفيق، لطف الهى است؛ شكر لازم دارد. پس اگر ما توانستيم خدمتگزارى كنيم، بايد بدون منت باشد. اين يك نكته است.


 يك نكتهى ديگر اين است كه در خدمتگزارى بايد هيچگونه تمايزى قائل نشد. مسئوليت در هر بخشى از بخشها عبارت است از خدمت به آحاد مردم. اين دوست ماست، اين بيگانهى از ماست، اين دشمن ماست، اين گرايش سياسىاش اين است، گرايش دينىاش اين است؛ اينها هيچ تأثيرى ندارد. خدمت بايد عمومى باشد، براى همه باشد؛ آن وقت اين تأثير ميگذارد در عمل كسانى كه در مجموعههاى بزرگ مشغول خدمتگزارى هستند؛ مثل يك استان، يا مثل يك شهرستان. بخشهاى مختلف شهرستانها، جورواجور انسانهائى را در خود جاى دادهاند؛ لذا نگاه نسبت به همه بايد يكسان باشد. خدمت مال همه است، متعلق به همه است، ما هم بايد امانتدارى كنيم؛ آنچه را كه در اختيار ماست، در اختيار همه قرار بدهيم.


 يك نكتهى ديگر، مسئلهى همت بلند در خدمترسانى است. اين استان، همان طور كه دوستان گفتند - بنده هم در گزارشها همين را يافتهام - از لحاظ پيشرفت مادى، جزو استانهاى رديفهاى پائين است. يك مقدار به خاطر اين است كه استان، جديدالولاده است؛ شايد عوامل ديگرى هم وجود داشته است. بايد مسئولين اين استان همت را بر اين بگمارند كه رتبهى استان را از لحاظ پيشرفت و دست يافتن به شاخصهاى مهم حياتى، در طول مدت معينى بالا ببرند؛ مثلاً به ده استانِ اول كشور برسانند. وقتى همت ما اين بود - كه اين،
همت مضاعف است - طبعاً كار مضاعف هم ميطلبد. كار مضاعف فقط به معناى حجم كار نيست؛ بلكه به معناى كيفيت كار است، بيشتر از آنچه كه مربوط به كميت و حجم باشد؛ يعنى كار دقيق، كار كارشناسى شده، كار همراه با مشورت، كار مستمر و پيگير، كار تدوين شده و برنامهريزى شده؛ كه اگر مسئولين جابهجا هم شدند، كار متوقف نشود. اين خبر خوبى بود كه گفتند سند توسعهى استان را تدوين كردهايم؛ اين بسيار خوب است. وقتى سند تدوين شد، ديگر جابهجائى مسئولان و مديران، تأثير زيادى نخواهد گذاشت؛ كار ادامه پيدا ميكند. مهم اين است كه نقشهى راه معلوم باشد....

 

بقیه در ادامه مطلب.....

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , اجـــتماعــــــی , ,
:: برچسب‌ها: امام خامنه ای , رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 3107
|
امتیاز مطلب : 48
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
نویسنده : گمنام
سه شنبه 25 مهر 1391

 

فضيلت تبرّا و تولاّى خالصانه

 

امام جواد(عليه السلام) روايتى بسيار شريف، پر مغز و پرمحتوا دارد كه قابل تأمّل است:

أوْحَى اللّهُ إِلَى بَعضِ الأَنبياءِ: امّا زُهدُكَ فِى الدّنْيَا فَتَعجِلُكَ الرَّاحَةَ، وَ امّا انقِطَاعُكَ إِلَىَّ فَتَعزُزكَ بِى، و لكن هَلْ عادَيتَ لِي عَدُوّاً أو وَاليتَ لِى وليّا. ( علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 69، ص 238، باب 36، ح 7.)

 

پيامبرى از پيامبران خدا توجّه يافت كه خدا نعمت بزرگى را به من عطا كرده كه در دنيا زهد دارم و عشق به دنيا را از دل من برداشته است. بالاتر از آن، حالت انقطاع الى اللّه به من داده است كه چه مفهوم بسيار والا، پرمعنا و پرمحتوايى است. انقطاع الى اللّه، يعنى به هيچ چيز جز خدا اميد نداشته باشى. سر و كارت فقط با خدا باشد. از همه چيز بريده و فقط به او پيوسته باشى. خيلى نعمت بزرگى است. وقتى كسى توجّه يابد كه خدا نعمتى به اين عظمت به او داده، لازمه اش اين است كه به ذهن او خطور كند به چه كسى چنين نعمتى داده شده است. چه نعمتى از اين بالاتر؟ نه دلبستگى به دنيا و نه اميد به كسى غير از خدا دارد. هيچ انسى با كسى جز خدا ندارد. خدا مى‌خواهد دست پيامبرش را بگيرد و باز هم او را بالاتر بياورد؛ از اين رو مى‌فرمايد: امّا زُهدُكَ فِى الدّنْيَا فَتَعجِلُكَ الرَّاحَةَ.

اين بى رغبتى كه به دنيا دارى و دنبال مال و مكنت دنيا نمى روى، باعث مى‌شود كه آسوده و راحت باشى؛ چون انسان هر قدر بيش‌تر به دنيا دل ببندد، گرفتارى و غصه اش بيش‌تر مى‌شود. درست است كه زهد، صفت بسيار خوبى است؛ امّا احتمال دارد كه فقط براى خدا نباشد؛ چرا كه زهد پاداش دنيايى، يعنى راحتى و آسودگى دنيايى را در پى دارد.

 

انقطاع الى اللّه چه؟ كسى كه هيچ توجّهى جز به خدا ندارد؛ به هيچ كس اميدى نمى بندد؛ درِ خانه هيچ كس نمى رود، و توجّه و سر و كارش فقط با خدا است، چه؟ امّا انقِطَاعُكَ إِلَىَّ فَتَعزُزكَ بِى؛ اين انقطاع تو سببِ مى‌شود كه با من عزّت بيابى؛ چون آدمى درِ خانه هركس برود، به هر اندازه‌اى كه ته دلش به ديگرى اميدى داشته باشد، همان اندازه ذليلش مى‌شود. انسان هر قدر از ديگران مستغنى‌تر باشد و به كسى اميدى نداشته باشد، عزيزتر مى‌شود. اگر كسى هيچ اعتنايى به ديگران نداشته باشد كه به او كمك كنند يا نكنند؛ چيزى به او بدهند يا ندهند؛ احترامش كنند يا نكنند. به همان اندازه عزّتش بيش‌تر مى‌شود؛ چون نيازى ندارد. چه لذّتى بالاتر از بى نيازى از همه خلق خدا؟ پس انقطاع إلى اللّه هم اثرى دنيايى براى خودت دارد. تو چيزى بالاتر بايد داشته باشىو لكن هَلْ عادَيتَ لِي عَدُوّاً أو وَاليتَ لِى وليّاً؛ آيا فقط به سبب من با كسى ارتباط برقرار كرده‌اى؟ كسى را فقط براى آن كه بنده من است، دوست داشته‌اى؟ آيا با كسى فقط به جهت اين كه با من دشمن است، دشمنى كرده‌اى؟ اين، از زهد و انقطاع الى اللّه هم بالاتر است.

 

شايد آن پيامبر خدا، مقام تولاّ و تبرّا را نيز دارا بوده است؛ امّا خداوند مى‌خواسته به او توجّه دهد كه تولاّ و تبرّاى خالصانه از زهد و انقطاع نيز مهم‌تر است. به طور طبيعى، هر فردى، شخصى را دوست مى‌دارد؛ امّا «أَو وَالَيتَ لِى وَلِيّاً؛ آيا يكى از اولياى خدا را دوست داشته‌اى يا نه؟ البتّه ممكن است كسى اولياى خدا را دوست بدارد؛ امّا به سبب منافعى كه براى خودش دارد؛ به طور مثال براى اين كه در قيامت او را شفاعت كنند. در اين صورت، ولىّ خدا را براى خودش دوست داشته است. نمى گويدأَو وَالَيتَ لِى وَليّى؛ بلكه مى‌فرمايدهَلْ عادَيتَ لِي عَدُوّاً أو وَاليتَ لِى وليّاً. چنين رابطه خالصانه‌اى، رابطه ولايت است. چيزى كه نزد خدا ارزش دارد، اين است كه على(عليه السلام)را از آن رو كه دوست خدا است، دوست بداريم و با دشمنان على(عليه السلام) بدان جهت كه دشمنان خدا هستند، دشمنى بورزيم؛ وگرنه چه كسى است كه على(عليه السلام) را دوست نداشته باشد. كافران هم اگر على(عليه السلام) را شناخته باشند، او را دوست مى‌دارند و به او عشق مىورزند؛ همان طور كه به هر كمال و جمالى عشق مىورزند، مگر آن كه على(عليه السلام) را نشناخته باشند. كدام انسان پاك فطرتى است كه على(عليه السلام) را دوست نداشته باشد؟ مهم اين است كه بكوشيم ارتباط ما با اولياى خدا، به ويژه با امام عصر عجل اللّه تعالى فرجه الشريف،شعاعى از ولايت اللّه باشد. به اين جهت است كه خطاب به امامان عليهم السلام مى‌گوييم: مَن وَالاَكُم فَقَد وَالَى اللَّهَ وَ مَن عَادَاكُم فَقَد عَادَاللَّهَ؛ (قسمتى ديگر از زيارت جامعه كبيره)

هر كه ولايت شما را بپذيرد، ولايت خدا را پذيرفته است، و هر كه با شما دشمنى ورزد، با خدا دشمنى ورزيده است.

شعاع ولايتِ اولياى خدا به دوستانشان نيز سرايت مى‌كند. محبّان امام زمان(عليه السلام) را نيز از آن جهت دوست بداريم و تكريم كنيم كه دوستدار امام زمانند.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: بازدید از این مطلب : 4281
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
نویسنده : گمنام
سه شنبه 25 مهر 1391

مبتكر بحث‌های آزاد اجتماعى

بحث آزاد كار خوبى است، من موافقم با بحث آزاد؛ از اول هم موافق بودم. اين نكته‌ى اول كه بحث آزاد را ما رد نمى‌كنيم بلكه استقبال هم مى‌كنيم .مبتكر بحث آزاد اجتماعى امام جواد صلوات‌الله‌عليه است. البته قبل از امام جواد هم در زمان ائمه بحث زياد مى‌شد، اما اينى‌كه حالا بنشينند جمعا صحبت كنند امام جواد اول بار اين كار را كردند.  1360/03/02

 


او امام و پيشاهنگ حركت ملت ایران بود

خاطره‌ى خونين 17 شهريور؛ دنباله‌ى درس جاويد فراموش‌نشدنى است كه امام جواد به ما داده است. چرا يك امام بزرگوار در 25 سالگى به شهادت مى‌رسد؟ و دستگاه جبار زمان اين ذريه‌ى پيغمبر را بيش از آن تحمل نمى‌كند؟ پاسخ به اين سخن را زندگى و شخصيت امام جواد به ما مى‌دهد. او مظهر مبارزه‌ى با باطل بود، او كوششگر براى حكومت الله بود. او براى خدا و قرآن مبارزه مى‌كرد، او از قدرت‌ها نمى‌ترسيد، او در حقيقت امام و الگو و پيشاهنگ اين حركتى بود كه امروز ملت ايران همگى دست به دست آن را تعقيب مى‌كند.

سخنرانى به مناسبت 17 شهريور در مصلى نماز جمعه‌ى تبريز 1362/06/17

 


زندگی امام جواد علیه‌السلام، الگویی برای جوانان

زندگى امام جواد عليه‌السلام هم الگوست. امام جواد عليه‌السلامامامى با آن همه مقامات، با آن همه عظمت - در بيست‌وپنج سالگى از دنيا رفت. اين نيست كه ما بگوييم؛ تاريخ مى‌گويد؛ تاريخى كه غير شيعه آن را نوشته است. آن بزرگوار، در دوران جوانى و خردسالى و نوجوانى، در چشم مأمون و در چشم همه، عظمتى پيدا كرد. اينها چيزهاى خيلى مهمى است؛ اينها مى‌تواند براى ما الگو باشد.

 

گفت و شنود در ديدار جمعى از جوانان به مناسبت هفته‌ى جوان 1377/02/07

 

 

 

 

درس بزرگ امام جواد (ع)

امام جواد مانند ديگر ائمه‌ى معصومين براى ما اسوه و مقتدا و نمونه است. زندگى كوتاه اين بنده‌ى شايسته‌ى خدا، به جهاد با كفر و طغيان گذشت. در نوجوانى به رهبرى امت اسلام منصوب شد و در سالهايى كوتاه، جهادى فشرده، با دشمن خدا كرد به طورى كه در سن 25 سالگى يعنى هنوز در جوانى، وجودش براى دشمنان خدا غير قابل تحمل شد و او را با زهر شهيد كردند. همان‌طورى كه ائمه‌ى ديگر ما عليهم‌السلام با جهاد خودشان هر كدام برگى بر تاريخ پر افتخار اسلام افزودند، اين امام بزرگوار هم گوشه‌ى مهمى از جهاد همه جانبه‌ى اسلام را در عمل خود پياده كرد و درس بزرگى را به ما آموخت. آن درس بزرگ اين است كه در هنگامى كه در مقابل قدرتهاى منافق و رياكار قرار مى‌گيريم، بايد همت كنيم كه هوشيارى مردم را براى مقابله‌ى با اين قدرتها برانگيزيم. اگر دشمن، صريح و آشكار دشمنى بكند و اگر ادعا و رياكارى نداشته باشد، كار او آسان‌تر است. اما وقتى دشمنى مانند مأمون عباسى چهره‌اى از قداست و طرفدارى از اسلام براى خود مى‌آرايد، شناختن او براى مردم مشكل است. در دوران ما و در همه‌ى دورانهاى تاريخ، قدرتمندان هميشه سعى كرده‌اند وقتى از مقابله‌ى روياروى با مردم عاجز شدند دست به حيله‌ى رياكارى و نفاق بزنند.
بيانات در خطبه‌ى نماز جمعه
1359/07/18

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: امامت و ولایت , ,
:: بازدید از این مطلب : 2693
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : گمنام
سه شنبه 25 مهر 1391

 

کسانی که با نگاه اسرائیلی و امریکا وارد مسائل می شوند چه فرقی با آنها دارند/ اختلافات ممکن است عمیق و بزرگ باشد ولی دشمنی نباشد
 
رهبر معظم انقلاب اسلامی در ششمین روز از سفر به استان خراسان شمالی، عصر دوشنبه در جمع هزاران نفر از بسیجیان استان، تأکید کردند: بسیج، کلیدی طلایی و هدیه خداوند به ملت ایران است و همچنانکه تاکنون گره‌های فراوانی را باز کرده، در آینده نیز پیش برنده مسائل مهم و مورد نیاز کشور و جامعه خواهد بود.
 
به گزارش رجانیوز، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، "بسیج" را از جمله تجربه‌های موفق و مهم نظام بر شمردند و با اشاره به ضرورت مطالعه و تعمق مستمر در ویژگیهای این تجربه درس‌آموز افزودند: بسیج، پدیده بی‌نظیری است که در یک معنا، قبل از پیروزی انقلاب، در حضور ایثارگرانه مردم و "حرکت عظیم، انقلابی و بسیجی ملت" متجلی شد و نهضت اسلامی را به پیروزی رساند.
 
ایشان، بسیج را در معنای رایج آن، همزاد انقلاب خواندند و افزودند: البته در دو انقلاب بزرگ دیگرِ چند قرن اخیر، یعنی انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر شوروی سابق نیز مردم حضور انبوه داشتند اما بسیج ملت ایران دارای خصوصیات منحصر بفردی بوده است.
 
رهبر انقلاب حرکت سازمان یافته را از جمله این خصوصیات دانستند و خاطرنشان کردند: "سازماندهی" بسیج کمک کرد که این حرکت عظیم مردمی راه را گم نکند و از انحراف و کجروی مصون بماند.
 
ایشان "ایمان و عمل بر اساس تکلیف" را از دیگر خصوصیات مهم بسیج برشمردند و خاطرنشان کردند: حضور مردم در انقلابهای دیگر، عمدتا متکی بر احساسات بود و به همین علت در بسیاری از مسائل به خطا و تقابل کشیده شد اما ایمان عمیق بسیج، باعث شد این "حرکتِ توده ایِ سازمان یافته" ضمن برخورداری از احساسات بشری، در صراط مستقیم حق حرکت کند.
 
رهبر انقلاب حضور همه قشرهای مردم در بسیج را دیگر خصوصیت بارز و منحصر بفرد این حرکت خواندند.
 
ایشان خاطرنشان کردند: شهری و روستایی، نوجوان و پیرمرد، زن و مرد، تحصیلکرده و غیر تحصیلکرده، استاد، دانشجو، نویسنده، شاعر، متخصص، کارگر، صنعتگر، پزشک، مخترع و همه و همه قشرهای مردم در این مجموعه عظیم، شگفت‌آور و پررمز و راز حضوری موثر دارند.
 
"پا به رکاب بودن" ، سومین خصوصیتی بود که رهبر برای بسیج برشمردند.
 
ایشان به استناد حضور بسیج در همه صحنه‌های سی و سه سال افزودند: با گذشت زمان، بر چهره نسل اول بسیجیان، گَرد پیری نشسته است اما پدیده استثنایی بسیج به برکت حضور پی در پی نسلهای نوظهور، همچنان جوان و پر نشاط و کارگشا به حیات طیبه خود ادامه می‌دهد.
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برای تبیین بهتر اهمیت بسیج در سرنوشت کشور و ملت، همه را به تأمل و تدبر در این واقعیت دعوت کردند که چرا کسانی که حرف و عملشان بر اساس رادیو رژیم صهیونیستی تنظیم می‌شود در درجه اول علیه بسیج شعار می‌دهند؟
 
ایشان خاطرنشان کردند: کسانی که آینده موفق و سرافراز این ملت و جمهوری اسلامی را برنمی‌تابند تلاش می‌کنند کلید طلایی دستیابی به این آینده روشن یعنی "بسیج" ، را در چشم ملت کوچک کنند اما به برکت فهم و هوشیاری مردم، موفق نخواهند شد.
 
رهبر انقلاب مطالعه در خصوصیات بسیج و تلاش برای تبدیل این ویژگیها به فکر و فرهنگ جامعه را ضروری دانستند و در عین حال خطاب به بسیجیان خاطرنشان کردند: حضور در بسیج افتخار است اما به شرط اینکه صلاحیتهای حضور در بسیج، حفظ و تقویت شود.
 
ایشان خودسازی مستمر را از جمله نیازهای یک بسیجی برشمردند و افزودند: تقوا، دوری از گناه و توجه و تضرع به درگاه احدیت، از جمله ویژگیهای ضروری بسیجیان است که باعث ارتقاء تواناییهای روحی، "نورانیت درون و برون"، افزایش صبر و استقامت و شکوفایی "ابتکار و جوشش درونی" می‌شود.
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ایثار و از خود گذشتگی را ویژگی دیگری خواندند که بسیجیان باید آن را در خود تقویت کنند.
 
رهبر انقلاب همچنین بصیرت را خصوصیت بسیار مهم و ضروری برشمردند که بسیجیان و همه مردم به آن نیازمندند.
 
ایشان بصیرت را "تشخیص خط و نقطه درگیری با دشمن" دانستند و تأکید کردند: برخی، نقطه درگیری با دشمن را اشتباه می‌گیرند و توپخانه خود را به سمت آن نقطه بکار می‌اندازند در حالی که دوست در آنجا قرار دارد نه دشمن.
 
رهبر انقلاب از همین زاویه وارد بحث انتخابات شدند و در انتقاد از برخی رفتارها و گفتارها افزودند: برخی رقیب انتخاباتی خود را شیطان اکبر به حساب می‌آورند در حالی که شیطان اکبر، آمریکا و صهیونیزم است نه رقیب جناحی و انتخاباتی.
 
ایشان افزودند: در حالی که عناصر انتخاباتی، ادعای اسلام می‌کنند و در خدمت اسلام و انقلابند برخی طرفداران آنها چرا و به چه مناسبت، طرف مقابل را شیطان می‌دانند؟
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید مجدد بر ضرورت تشخیص صحیح "خط و نقطه درگیری با دشمن" افزودند: البته گاهی ممکن است یک فرد در لباس خودی باشد اما حرفهای دشمن را تکرار کند، این فرد را باید نصیحت کرد و اگر نصیحت موثر واقع نشد باید با او حد و مرز و خط فاصل تعریف کرد.
 
ایشان خطاب به اینگونه افراد خاطرنشان کردند: شما که با همان نگاه و احساسات رژیم صهیونیستی ولو با ادبیات دیگر جلوی جمهوری اسلامی می‌ایستید و با همان منطق امریکا با نظام اسلامی عمل می‌کنید پس چه فرقی با رژیم صهیونیستی و امریکا دارید؟
 
رهبر انقلاب با انتقاد از افراط و تفریط در تشخیص دوست و دشمن گفتند: عده‌ای از این طرف می‌افتند و با دشمن هم، معامله دوست می‌کنند و عده‌ای دیگر از آن طرف می‌افتند و با اندک اختلافی، دوست را دشمن تصور می‌کنند.
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در همین زمینه افزودند: البته ممکن است اختلافات، عمیق و بزرگ هم باشد اما در هیچ حال نباید دوست را به جای دشمن گرفت.
 
ایشان در بخش پایانی سخنانشان با اشاره به انتخابات سال آینده، چند مسئله مهم را در باب انتخابات بیان کردند.
 
رهبر انقلاب با رد کامل ورود زودهنگام برخی به عرصه انتخابات تأکید کردند: انتخابات نزدیک نیست ولی برخی از همین حالا وارد این عرصه می‌شوند که اصلا این مسئله را تأیید نمی‌کنم زیرا هر چیز باید در جای خود و وقت خود انجام شود.
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سه نکته را بعنوان نظر، فکر و آرزوی خود در انتخابات بیان کردند: نکته اول مشارکت عظیم مردم در انتخابات.
 
ایشان در این زمینه تأکید کردند: شرکت عظیم مردم در انتخابات مصون کننده است و از هم اکنون تمام تلاش دست اندرکاران باید بر این مسئله مهم متمرکز شود که حضور مردم، در انتخابات خرداد 92 ، حضوری گسترده باشد.
 
رهبر انقلاب، رقم خوردن نتیجه انتخابات به صرفه و صلاح انقلاب و ایران را دومین نکته مورد نظر خود در باب انتخابات اعلام کردند و افزودند: باید همه از خدا بخواهند و چشمان خود را نیز باز کنند تا نتیجه انتخابات، گزینشی خوب و همراه با صلاح انقلاب و کشور باشد.
 
ایشان خاطرنشان کردند: البته معنای این مسئله این نیست که اگر کسی، فردی را نپسندید با او بداخلاقی و برخورد تند کند.
 
رهبر انقلاب افزودند: کسانی که خود را صالح و دارای اهلیت می‌دانند در موقع لازم وارد عرصه شوند و مردم هم آنها را حقیقتا با معیارها بسنجند و برای انتخاب فرد مورد نظر خود تلاش کنند.
 
ایشان با اشاره به اینکه در آینده نیز مسائلی را درباره انتخابات بیان خواهند کرد بعنوان سومین نکته افزودند: انتخابات مایه آبرو و افتخار کشور است و همه مراقب باشند که این مسئله مایه بی‌آبرویی نشود.
 
ایشان با اشاره به ایستادگی ملت در مقابل فتنه سال 88 خاطرنشان کردند: عده‌ای سعی کردند آن انتخابات را مظهر اختلاف وانمود و جنجال سیاسی طبیعی انتخابات را به فتنه تبدیل کنند که البته ملت در مقابل آن ایستاد و هر وقت هم شبیه آن اتفاق بیفتد ملت در مقابل آن خواهد ایستاد.
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین سلامت انتخابات را مسئله‌ای اساسی و مهم دانستند و افزودند: در همه دولتها از جمله در شرایط کنونی فرض ما بر این بوده است که مسئولان با وجدان الهی وارد می‌شوند و انتخابات سالم است، البته لازم است مراقبتهای گوناگون از جهات مختلف برای سالم بودن انتخابات صورت گیرد.
 
رهبر انقلاب در پایان تأکید کردند: از خداوند مسألت می کنیم این آزمایش را هم برای ملت ایران مبارک گرداند.
 


 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , اجـــتماعــــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2899
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
نویسنده : گمنام
سه شنبه 25 مهر 1391

ابتدای دیدار رهبر انقلاب با خانواده های شهدای خراسان شمالی، خانم صدیقه بهاری فرزند شهید متنی خواند و در آن اشاره کرد به حرف شهید باکری که بازماندگان جنگ سه دسته می‌شوند؛ اول پشیمانها، دوم بی تفاوتها و سوم کسانی که پایبند آرمانها می‌مانند و مجبورند از غصه دق کنند.

 رهبر انقلاب در صحبتهایشان به این حرف دختر شهید بهاری اشاره کردند و گفتند: من جمله آخر آن حرف (حرف شهید باکری) را قبول ندارم، آنهایی که پایبند آرمانها و ارزشها می‌مانند شاهد به ثمر نشستن و تناور شدن این نهال خواهند بود.
 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2428
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : گمنام
دو شنبه 24 مهر 1391

حوزه - شـمـار شـاگـردان و تربيت يافتگان امام جواد(ع ) در منابع رجالى و تاريخى مختلف ذكر شده است . دانشمند گرانقدر، شيخ طوسى نام 113 نفر از اصحاب و راويان آن حضرت را ذكر كرده اسـت. 

برخی از تربیت یافته‌گان مکتب امام جواد (ع) را به مناسبت سالروز شهادت آن امام همان تقدیم می‌کند.
 
زمـامـداران مـعـاصـر ائمـه عـليهم السلام هر چند اجازه نمى دادند كه آن بزرگواران به سبك مؤ سـسـات و سـازمـانـهـاى آمـوزشـى مـتـداول ايـن زمـان ، تـشـكـيـلات مـنـسـجـم و مـنـظـّمـى بـراى مـسـائل آمـوزشـى و تـعـليـم و تربيت افراد ايجاد كنند؛ زيرا در اين صورت با گرايش و جذب مـردم بـه سـوى ايـن مـشـعـلهـاى هـدايـت و آگـاهـى آنـان از اعمال و كارهاى ضدّ اسلامى زمامداران ، حكومت آن غاصبان در معرض خطر جدى قرار مى گرفت ؛ امـّا گـفـتـار، رفـتـار و معاشرتهاى معمولى آنان با مردم و پاسخگويى به پرسشهاى آنان در زمينه هاى گوناگون ، براى كسانى كه با آنان ارتباط داشتند آموزنده ترين كلاس درس بود.
 
دَرِ خـانـه آنـان در هـر وقـت بـر روى دانـش پـژوهـان و كـمـال جـويـان بـازو مـحـضـرشـان سـرشـار از فيض و بركت بود. هر كس هر سؤ الى داشت مى توانست مطرح كند و پاسخ قانع كننده آن را بشنود و حتّى با آنان به بحث و مناظره بپردازد.
 
بـراى امـام جواد عليه السلام از سوى دستگاه خلافت شرايطى فراهم شده بود كه امكان تماس زيـاد مـردم بـا آن حـضـرت و بـهـره گـيـرى از مـحـضـر پـرفـيـضـش مشكل بود. با اين حال گروه زيادى از شيفتگان مكتب ولايت ، توفيق درك محضر آن گرامى را پيدا كرده و از خرمن دانشش خوشه ها چيدند. و بسيارى از اين تربيت يافتگان با مكتوب كردن علومى كه از امام جواد(ع ) آموخته بودند خدمت شايانى به جامعه شيعى كردند.
 
شـمـار شـاگـردان و تربيت يافتگان امام جواد(ع ) در منابع رجالى و تاريخى مختلف ذكر شده است . دانشمند گرانقدر، شيخ طوسى نام 113 نفر از اصحاب و راويان آن حضرت را ذكر كرده اسـت كـه در بـيـن آنـان افـراد زبـده و سـرشـنـاسـى بـه چـشـم مـى خـورد،.(1) از قبيل :
 
احـمد بن محمد بن ابى نَصْر بَزَنطى ) كه از اصحاب اجماع .(2) است و همگان به فقاهت او اعتراف كرده و مرسلاتش(3) را پذيرفته اند، (احمد بن اسحاق اشعرى ) كـه شـيـخ و سـرور قـمـّيـيـن بـود. (زكـريـّا بـن آدم قمى ) كه نزد حضرت رضا و حضرت جواد عليهماالسلام از ارج و مقام والايى برخوردار بود.
 
(عـطـاردى ) تـعـداد راويـان حـضرت را 121 نفر ذكر كرده است .(4) ولى سيد محمد كـاظـم قـزويـنـى اسـامـى 276 نـفـر از شـاگردان و راويان آن حضرت را با شرح مختصرى از زندگى هر يك آورده است ..(5)
 
ايـنـك بـه مـعـرفـى و شـرح حـال بـرخـى از پـرورش يـافـتگان مكتب امام جواد عليه السلام مى پردازيم ..(6)
 
ابراهيم بن محمد هَمْدانى
 
(ابـراهـيـم بـن مـحـمـد هـمـدانـى ).(7) از چـهـره هـاى بـرجـسـتـه و از اصـحـاب جـليل القدر و مورد اعتماد امام رضا، امام جواد و امام هادى عليهم السلام بود. وى در عبادت خداوند بسيار كوشا بود و چهل بار حج به جا آورد..(8)
 
ابـراهـيـم از جـانـب امـام جـواد(ع ) وكـالت داشـت و حـضـرت بـراى او احـتـرام خـاصـى قـايـل بـود و از ديـگـر وكـلا و دوسـتـان خـود در آن مـنطقه خواسته بود با او مخالفتى نداشته باشند و از او اطاعت كنند.
 
امـام جـواد(ع ) در نـامـه اى بـه او نـوشـت : (پـولى كـه فـرسـتـاده بـودى رسيد، خداوند از تو قبول كند و از آنان (كه پول دادند) راضى باشد و آنها را در دنيا و آخرت با ما قرار دهد. فلان مـقـدار ديـنـار و مـقـدارى پوشاك براى تو فرستادم . خداوند در آنها و در همه نعمتهايش بر تو بركت دهد.
 
بـه (نَضْر)نوشتم و به او امر كردم كه از مخالفت با تو دست بكشد و جايگاه تو نزد خودمان را بـه وى يـادآور شـدم و به (ايوب ) نيز مشابه آن را نوشتم . همچنين به دوستان هَمْدانى خود نـيز نوشتم و از آنان خواستم از تو اطاعت كنند و بدانند كه راه همان است كه تو به آنان نشان مى دهى و جز تو كسى از جانب من (در آن منطقه ) وكالت ندارد..(9)
 
ابـراهـيم مى گويد: در نامه اى به حضرت جواد(ع ) رفتار بدى را كه «سميع »با من داشت متذكر شـدم . آن حضرت در پاسخ نوشت : (خداوند در يارى تو نسبت به كسى كه به تو ظلم مى كند تـعـجـيـل فـرمايد. و از شر او تو را كفايت كند و بشارت باد بر تو به يارى خداوند در آينده نزديك  اِن شاءاللّه و به اجر و پاداش در آخرت . (تو را سفارش مى كنم كه )بسيار حمد خدا به جا آوردى ..(10)
 
زكريا بن آدم
 
(زكـريـا بـن آدم بن عبداللّه بن سعد اشعرى قمى ) از اصحاب بزرگ و والا مقام امام رضا(ع ) و امام جواد(ع ) بود. وى فردى ثقه و وجيه بود.(11) و آن دو امام همام نسبت به او عنايت خاصى داشتند.
 
(عـبـداللّه بـن صـلت قـمـى ) مى گويد: در اواخر عمر امام جواد(ع ) خدمت ايشان رسيدم آن حضرت فرمود:
 
(خداوند صفوان بن يحيى ، محمد بن سنان ، زكريا بن آدم و سعد بن سعد را از جانب من جزاى خير دهد چه اين كه نسبت به من وفادار بودند..(12)
 
وى شـخـصـى مـورد اعتماد بود و امام هشتم يكى از اصحاب خود را براى فراگيرى معارف دينى نـزد او فرستاد. على بن مسيب مى گويد: به امام رضا عليه السلام عرض كردم چون راه من دور است و نمى توانم هر زمان كه خواستم خدمت شما برسم ، بفرماييد كه آگاهيهاى لازم دينم را از چه كسى فرا گيرم ؟
 
امام (ع ) فرمود: از زكريا بن آدم قمى كه او بر دين و دنيا امين است .
 
عـلى بـن مـسـيـب گـويـد: وقـتـى بـازگـشـتـم خـدمت زكريا رسيدم و آنچه احتياج داشتم ، پرسيدم ..(13)
 
(زكـريـا بـن آدم ) در شـهر قم وفات يافت و در نزديكى حرم مطهر دفن شد و مزارش زيارتگاه خاص و عام است . امام جواد عليه السلام پس از وفات زكريا به بعضى از اصحابش نوشت :
 
به ياد آوردم آنچه از قضاى الهى بر زكريا جارى شد، رحمت خدا بر او باد روز ولادتش و روز وفـاتش و روزى كه زنده و مبعوث مى گردد. در حالى كه عارف به حق بود عمرش را گذرانيد و بـه حـق اقـرار داشـت ، در راه حـق مـشـكـلات را بـرا ى خـدا تـحـمل كرد و به انجام وظيفه و آنچه خدا و رسولش مى خواستند قيام نمود. رحمت خدا بر او باد كـه از دنـيـا رفـت در حـالى كـه نـه پـيـمـان شـكـسـت و نـه آن را تبديل نمود. خدا او را مطابق نيتش جزا دهد و بهترين آرزويش را به وى عطا كند..(14)
 
*عبد العظيم حسنى
 
او ابـوالقـاسـم عبد العظيم بن عبداللّه بن على بن حسن بن زيد بن حسن بن على بن ابى طالب (ع ) است . شرح حال مختصر او را (صاحب بن عباد) در جواب شخصى كه از حسب و نسب و اعتقادات حضرت عبدالعظيم سؤ ال كرده بود چنين نوشته است :
 
او فـردى بـا تـقـوى ، پـرهـيـزكـار و داراى ديـن صـحـيـح و عـبـادتـى كامل بود و در امانتدارى ، صداقت و درستكارى شهرت داشت .
 
حـضـرت عـبـدالعـظـيـم ، بـه مسائل دين آگاه بود و حقايق اسلام را به خوبى درك مى كرد، به توحيد و عدل پروردگار ـ كه از شرايط اعتقادى هر مسلمانى است ـ اعتقاد راسخى داشت .
 
وى احـاديـث بـسـيـارى از امـام جـواد و امـام هـادى عـليـهـمـا السـلام نـقـل كـرده و آن دو امـام بـزرگـوار نـامـه هـا و پـيـامـهـائى بـه او ارسـال داشـتـه انـد. او از بـرخـى از اصـحـاب مـوسـى بـن جـعـفـر و امـام رضـا(ع ) نيز احاديثى نقل كرده است .
 
حضرت عبدالعظيم (ع ) داراى كتابها و تاءليفاتى نيز بوده كه يكى از آنها كتاب (روز و شب ) اسـت . و افـراد بزرگ و دانشمندى مانند: احمد بن ابى عبداللّه برقى ، احمد بن محمد بن خالد و ابوتراب رويانى ، از او حديث نقل مى كرده اند.
 
او از حـكـومـت زمان خود وحشت داشت و مورد تهديد بود؛ از اين رو وطن خود را ترك كرد و به طور ناشناس از اين شهر به آن شهر مى رفت تا آن كه وارد (شهر رى ) شد و در محله (ساربانان ) در خـانـه يـكـى از شـيـعـيـان در (كـوى بـردگـان ) سـاكـن گـرديـد و بـه عـبـادت پـروردگـار مشغول شد.
 
وى ، روزها را در (سردابِ) خانه به سر مى برد و روزه مى گرفت و شبها رابه نماز و مناجات مـى گـذرانـد. گـاهـى بـه صـورت نـاشـنـاس از خـانـه بـيـرون مـى آمـد و قـبـرى را كـه اكنون مـقـابـل قبراوست زيارت مى كرد، عبدالعظيم مى گفت : اين قبر يكى از فرزندان موسى بن جعفر (ع ) است .
 
طـولى نـكـشـيـد كـه شـيـعـيـان و دوسـتـداران اهـل بـيـت بـا او بـه عـنـوان عـالم بـه احـاديـث اهـل بـيـت آشـنـا شـدنـد و ارتـبـاط بـرقرار كردند و از علم و دانش او بهره مى گرفتند. يكى از شيعيان رسول خدا(ص ) را در خواب ديد. آن حضرت به او فرمود: به زودى مردى از خاندان من ، در (محله ساربانان ) از دنيا خواهد رفت و در باغ (عبد الجبّار) نزديك درخت سيبى به خاك سپرده خواهد شد!
 
آن مـرد بـراى خـريـد بـاغ نـزد صـاحـب آن رفـت و جـريـان خـواب خـود را نقل كرد. او گفت من هم چنين خوابى ديده ام و تصميم دارم باغ را وقف كنم تا شيعيان اموات خود را در آن دفن كنند. سرانجام حضرت عبدالعظيم از دنيا رفت و در آن باغ كه اكنون بقعه و بارگاه وى قـرار دارد، بـه خـاك سـپـرده شـد..(15) شـيـعيان زمانى كه حضرت عبدالعظيم را بـراى غـسـل آماده مـى كردند، در جيب او ورقه اى را ديدند كه در آن نسب خود را معرفى كرده بود..(16)
 
يـكـى از مـراحـل حساس و درخشان زندگى حضرت عبدالعظيم (ع )، عرضه كردن عقايد دينى خود بـه مـحـضـر امـام هـادى (ع ) اسـت . كه از يك طرف صفا و صداقت او را ابراز مى دارد و از طرف ديـگـر نـشـانـه ديندارى واقعى و احساس مسؤ وليتى است كه وى در پرتو علم و دانش خود، به اهميت آن پى برده است و مى تواند به عنوان يك درس آموزنده و سرمشق سازنده اى مورد متابعت و پيروى قرار گيرد.
 
حـضرت عبدالعظيم مى گويد: خدمت مولايم امام هادى (ع ) رسيدم . آن حضرت فرمود: مرحبا، خوش آمـدى تو از دوستان واقعى ما هستى ، عرض كردم اى فرزند پيامبر، دوست دارم عقايد دينى خودم را خدمت شما بيان كنم ، تا چنانچه مورد قبول شما باشد، بر آن استوار بمانم و بتوانم بدين وسيله به ملاقات پروردگارم برسم .
 
امام هادى (ع ) فرمود: بيان كن .
 
وى عـقـايد خود را درباره خدا، پيامبر، امامت ، معراج و قبر و قيامت بيان داشت و گفت : پس از عقيده بـه ولايـت و امـامـت ، احـكـام واجب الهى ، نماز، زكات ، روزه ، حج ، جهاد، امر به معروف و نهى از منكر است .
 
امام هادى (ع ) فرمود:
 
(اى ابـوالقـاسـم ، بـه خدا سوگند، اعتقاداتى كه عرضه داشتى ، مبانى واقعى دين الهى است كـه خـداونـد بـراى بـنـدگان خود برگزيده و از آن خشنود مى شود. بنابراين ، بر اين عقايد استوار و ثابت قدم باش ، زيرا خداوند در اين راه تو را در دنيا و آخرت ، پايدار و جاويدان مى گرداند..(17)
 
از ايـن رو امـام هـادى (ع ) آگـاهى دينى او را مورد تاءييد قرار مى داد و اصحاب را در ناحيه رى براى آموختن مسائل دينى به او ارجاع مى داد. (ابوتراب رويانى ) مى گويد: اباحماد رازى مى گـفـت : در سـامـراء خـدمـت امـام هـادى (ع ) رسـيـدم و مـسـائلى از حلال و حرام را پرسيدم ، آن حضرت نيز پاسخ گفت ؛ هنگام خداحافظى فرمود:
 
يـا حـَمـّاد اِذا اَشـْكـَلَ عـَلَيـْكَ شـَىْءٌ مـِنْ اُمـُورِ ديـنِكَ بِناحِيَتِكَ، فَسَلْ عَنْ عَبْدُ الْعَظيمِ الْحَسَنى ).(18)
 
هرگاه در مسائل دينى خود در آن ناحيه به مشكلى برخورد كردى ، حكم آن را از عبدالعظيم حسنى سؤ ال كن .
 
دربـاره فـضـيـلت زيـارت قـبـر او نـيـز امـام هـادى (ع ) بـه يـكـى از شـيـعـيـان اهل رى فرمود:
 
اگر قبر عبدالعظيم را كه نزد شماست زيارت كنى مانند آن است كه قبر امام حسين (ع ) را زيارت كرده اى ..(19)
 
على بن مهزيار
 
(عـلى بـن مـهـزيـار اهـوازى ) از اصـحـاب امـام رضـا، امـام جـواد و امـام هـادى عـليـهـم السـلام بـود..(20) وى از شـيـعـيـان بلند مرتبه ، مورد اعتماد و از فقهاى اصحاب است . علىّ نـزد امـام جـواد عليه السلام مقام و منزلت والايى داشت ، از وكلا و ياران خاص آن حضرت بود و در مـكـتب تربيتى اش به حدّى از رشد و كمال رسيد كه در نامه امام جواد عليه السلام به (علىّ بن مهزيار) آمده است :
 
اى على ! خداوند به تو پاداشى نيكو عطا فرمايد و تو را در بهشت خويش جاى دهد ... من تو را در خـير خواهى و اطاعت و خدمت و احترام و آنچه كه بر تو واجب است آزمودم . اگر بگويم هيچ كس را چون تو نيافتم ، اميد آن دارم كه در اين ادّعا راستگو باشم ...
 
مـقـام و مـنـزلت و خـدمـات تـو در گـرمـا و سـرمـا و در طـول شـب و روز بـر مـن پـوشيده نيست . از خدا مى خواهم هنگامى كه همه مردم را در قيامت جمع مى كـنـد، تو را به رحمت ويژه خود اختصاص دهد؛ چندان كه مورد غبطه و حسرت ديگران واقع شوى )..(21)
 
امام جواد عليه السلام در نامه ديگرى به او مى نويسد:
 
(نـمـى دانـى كـه خداوند چگونه تو را نزد من عزيز كرده است ، چه بسيار كه تو را به اسم و نسب دعا مى كنم و به تو بسيار عنايت و محبت دارم و مى دانم تو در چه پايه اى از ايمان هستى . خداوند برتر از آنچه هستى براى تو مستدام گرداند و به جهت رضايت من از تو راضى گردد و تـو را بـه آرزويـت بـرسـانـد و بـه رحـمتش ، فردوس اعلى را براى تو برگزيند. خداوند شنونده دعاست ، (از او مى خواهم ) تو را سرپرستى و حفاظت فرمايد و به رحمتش هر بدى را از تو دور گرداند..(22)
 
عـلى بـن مـهـزيـار روايـات بـسـيـارى را از سـه امـام بـزرگـوار نـقـل كرده و سى و سه جلد كتاب در موضوعات مختلف تاءليف كرده است ..(23) او در مـبـاحـثـات و مـنـاظرات علمى با مخالفان نيز شركت مى كرد. نجاشى مى نويسد: او با (على بن اسـبـاط) كـه فـطـحـى مذهب بود، رسايلى رد و بدل كرده و آن دو در اين باره به امام جواد عليه السلام رجوع كردند و (على بن اسباط) از عقيده نادرست خود دست برداشت ..(24)
 
(عـلى بـن مـهزيار) بسيار عبادت مى كرد و سجده هاى طولانى داشت . يوسف بن سخت بصرى مى گويد:
 
(او زمـانـى كـه خـورشـيـد طـلوع مـى كـرد سـر بر سجده مى گذاشت و تا وقتى كه هزار نفر از برادران ايمانى را دعا نمى كرد و آنچه براى خود خواسته بود براى آنان نمى خواست سر از سجده برنمى داشت . از اين رو پيشانى اش از بسيارى سجده پينه بسته بود..(25)...........
 
 
بقیه در ادامه مطلب.....
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: امامت و ولایت , ,
:: بازدید از این مطلب : 2523
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
نویسنده : گمنام
دو شنبه 24 مهر 1391
 

 

خلیفه سوم در سال‌های میانی دوران خلافت خود، نسبت به چگونگی وضوی پیامبر(ص) گرفتار تردید شد؛ سپس او وضوی حضرت رسول(ص) را به شکلی که اکنون میان اهل سنت مرسوم است، اعلام کرد.

 همزمان با آغاز ایام حج بیت‌الله الحرام و حضور عاشقانه و عارفانه حاجیان در سرزمین وحی، خوب است نگاهی دوباره به سنت حضرت رسول صلی الله علیه و آله در خصوص مسئله اذان، وضو و نماز داشته باشیم.
 
این نوشتار به مسئله کیفیت وضوی پیامبر(ص) و بدعتی که متأسفانه پس از رحلت ایشان به و جود آمد اشاره دارد.
 
برداشت اول/ سنت
 
یکی از اصحاب پیامبر (ص)، آبی خواست و وضو گرفت؛ پس گفت: «رسول خدا (ص) را دیدم که وضو گرفت؛ آن چنان که من وضو گرفتم. سپس او مضمضه کرد و استنشاق نمود و صورت و دست‌ها را شست و بر سر و پشت‌پا، مسح کشید».
 
مسلمانان، وضوی پیامبر (ص) را مبین این آیه وضو می‌دانند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فاغْسِلُواْ وُجُوهَکُمْ وَأَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَینِ؛ ای مومنان! هرگاه قصد نماز کردید، صورت‌هایتان و نیز دست‌ها را تا آرنج بشویید و سرها و پایتان را تا برآمدگی آن دو، مسح کنید».
 
این آیه‌شامل «شستن» صورت و دو دست و همچنین «مسح» سر و دو پا است.
 
برداشت دوم/ بدعت
 
وضوی همه مسلمانان، تا خلافت عثمان، صورت واحدی داشته، مانند وضوی کنونی شیعی بوده است. این مسئله، با آیه وضو نیز هم‌خوانی دارد. علت تغییر وضو، این بود که خلیفه سوم در سال‌های میانی دوران خلافت خود، نسبت به چگونگی وضوی پیامبر (ص)، گرفتار تردید شد؛ سپس او وضوی پیامبر (ص) را به شکلی که اکنون در میان اهل سنت مرسوم است، اعلام کرد؛
 
«شستن دست‌ها از سر انگشتان تا آرنج» و اصرار بر «شستن پا و نه مسح آن». این بدعت، مخالفت بسیاری از اصحاب پیامبر (ص) را دنبال داشت؛ اما حکومت اموی، بنا بر اغراض سیاسی، در نقاط مختلف اسلامی، شیوه وی را تبلیغ کرد و فضایی به وجود آورد که برخی از اصحاب، جرئت مخالفت با روش دستگاه حاکم را نداشتند و در نتیجه، این گونه وضو گرفتن، رواج یافت.
 
برداشت سوم/ درنگ
 
درباره چگونگی تفسیر آیه وضو و نوع وضوی پیامبر (ص) در «شستن دست‌ها» و «مسح سر و دو پا» چند نکته زیر تقدیم می‌شود:
 
1. درباره «شستن دست‌ها از آرنج» چند نکته قابل ذکر است:
 
الف) برخی مفسران قرآن، واژه «الی: به» در آیه وضو را به «مع: با» تفسیر کرده‌اند.
 
«وهبة الزحبلی» دانشمند و فقیه سنی‌مذهب می‌گوید: «نزد تمامی دانشمندان و عالمان - از جمله امامان مذاهب چهارگانه اهل سنت - داخل کردن دو آرنج در شستن، واجب است؛ زیرا حرف «الی» که برای انتهای غایب است، در این جا به معنای «مع» است؛ مانند دو آیه شریفه «وَیَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِکُمْ؛ نیرویی بر نیروی شما بیفزاید» و «وَلاَ تَأْکُلُواْ أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِکُمْ؛ ‌اموال آنان را همراه با اموال خود مخورید» که در این دو نیز «الی» به معنای «مع: با» است.
 
ب) در نگاه قرآن، حد دست که باید در وضو شسته شود «مرفق» یعنی آرنج است و کلمه «الی» در آیه فوق، تنها برای بیان حد شستن است و نه کیفیت شستن که بعضی توهم کرده، چنین پنداشته‌اند که آیه می‌گوید: باید دست‌ها را از سر انگشتان به طرف آرنج بشویید. این درست به آن می‌ماند که انسان، به کارگری سفارش کند که دیوار اتاق را از کف تا یک متر، رنگ کند. بدیهی است منظور این نیست که دیوار از پایین به بالا رنگ شود؛ ‌بلکه منظور این است که این مقدار باید رنگ شود؛ نه بیشتر و نه کمتر. بنابراین، در آیه، فقط مقداری از دست که باید شسته شود، ذکر شده، اما کیفیت آن، در سنت پیامبر (ص) که به وسیله اهل بیت (ع) به ما رسیده، آمده است و آن، شستن از آرنج به طرف سر انگشتان است.
 
ج) وقتی زراره از کیفیت وضوی پیامبر(ص) از امام باقر (ع) پرسید، حضرت تشت آبی درخواست کرد و پس از شستن صورت، مشتی آب از آن بر دست راست خود ریخت و آن را از آرنج تا سر انگشتان شست و هیچگاه آب را به طرف آرنج برنگرداند.
 
د) دارقطنی، یکی از دانشمندان حدیث اهل سنت، از جابر نقل کرده که وقتی پیامبر (ص) وضو می‌گرفت، آب را بر دو آرنج می‌ریخت.
 
2. در آیه وضو، خداوند، امر به مسح سر و پاها کرده است؛ در حالی که اهل تسنن، پاها را می‌شویند؛
 
در این باره به نکات زیر اشاره می‌شود:
 
الف) ابن عباس می‌گوید: «قرآن درباره پاها، به مسح کردن دستور داده است؛ ‌ولی مردم جز شستن، به چیزی تن ندادند».
 
همچنین می‌گفت: وضو عبارت است از دو شستن و دو مسح کردن یا «دو شسته شده و دو مسح شده».
 
ب) ابن حزم، دانشمند نامی سنی مذهب، چنین نقل می‌کند: جمع زیادی از اصحاب و تابعین، در وضو، پا را مسح می‌کردند؛ شخصیت‌هایی مانند علی‌بن‌ ابی‌طالب (ع)، ابن عباس حسن بصری، انس‌بن مالک، عکرمة، شعبی و ... .
 
د) زمانی که به انس‌بن مالک که مدتی خادم رسول خدا (ص) بود خبر دادند که حجاج به شستن پا توصیه می‌کند، واکنش نشان داد و ضمن اشاره به واجب بودن مسح پا، این سخن را بر زبان جاری ساخت: «صدق‌الله و کذب الحجاج».
 
منبع:فارس
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: احـــــــــــکـــام , عقــــــــــــایـــد , ,
:: بازدید از این مطلب : 3103
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : گمنام
دو شنبه 24 مهر 1391
 

 

 شاگرد پروفسور حسابی بر اساس علم فیزیک، علت اینکه جهت انجام طواف دور خانه خدا خلاف جهت عقربه های ساعت است را تشریح کرد.
 
حسین اردکانی، دکترای علم فیزیک و از شاگردان پروفسور حسابی در گفت وگو با فارس گفت: هر آنچه در شارع مقدس وجود دارد دارای مبنای علمی است به طوری که در اعمال حج آمده است که جهت حرکت برای طواف به سمت چپ و خلاف جهت عقربه های ساعت باشد یا اینکه اکثر مراجع تقلید می گویند که بهتر است در ناحیه در خانه خدا تا مقام ابراهیم طواف انجام شود.
 
وی افزود: تمام اینها از نظر علم فیزیک قابل اثبات است. در نیمکره شمالی که خانه خدا واقع شده است وقتی هر ذره یا جسمی خلاف جهت عقربه های ساعت بچرخد 5 نیرو به آن وارد می شود که جمع این نیروها و انرژی ها به سمت داخل است. در بحث طواف هم همین است، ذرات در اینجا انسان ها هستند و مجموع این نیروها نیز به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت می شود.
 
این فیزیکدان ادامه داد: اگر در طواف، چرخش به سمت راست انجام می شد در علم فیزیک آمده است که گریز از مرکز رخ می داد و طبق قانون فیزیک ذرات که در اینجا انسان ها هستند به سمت بیرون پرتاب می شدند و نیروی آنها به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت نمی شد.
 
 
اردکانی گفت: حالا اگر خانه خدا در نیمکره جنوبی واقع می شد حتماً در دین ما تأکید بر این می شد که باید در جهت عقربه های ساعت یعنی به سمت راست، طواف خانه خدا انجام شود.
 
وی درباره تأکید بر طواف بین در خانه خدا و مقام ابراهیم نیز اظهار داشت: هر جسم متحرکی که حرکت دورانی دارد اگر شعاع کم شود، سرعت آن به طور ناخودآگاه زیادتر می شود و تمایل و تمرکز آن به سمت داخل و مرکز بیشتر می شود به همین دلیل اکثر مراجع می گویند که در این فاصله طواف خانه خدا انجام شود چون با این تمرکز، صعود و عروج رخ می دهد.
 
این دکترای علم فیزیک معتقد است که همه چیز در دنیا بر اساس علم فیزیک قابل بررسی است اما علم انسان در این حد نیست که تمام آنها را دریافت کند.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: علم و فنــاوری , پـرســــــــمـان , ,
:: بازدید از این مطلب : 2927
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
نویسنده : گمنام
دو شنبه 24 مهر 1391

 

مسئولان در آستانه انتخابات فضای کشور را جنجالی نکنند/دشمنان در مقابله با اقتصاد ایران هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند

رهبر معظم انقلاب با اشاره به برگزاری انتخابات پیش رو با بیان اینکه گاهی یک حرف یک عمل نسنجیده و عمل نابجا موجب تلاطم در محیط سیاسی می شود، تاکید کردند: همه مسئولین باید آرامش سیاسی کشور را حفظ کنند تا فضای سیاسی کشور جنجالی نشود.

حضرت آیت الله خامنه ای امروز دوشنبه در جمع مردم شیروان با تاکید بر اینکه مردم این دیار در انتخابات دشوار و بزرگ سربلند بیرون آمده اند، اظهار داشتند: مردم این خطه باید به خود ببالند و خود را برای موفقیت ها در کارهای بزرگ در آینده آماده کنند.
 
ایشان افزودند: یکی از برجستگی های این شهر و استان همزیستی افراد مختلف با یکدیگر است که همه این اقوام در کنار هم برادرانه و مسلمانانه زندگی می کنند و امیدوارم جوان های شما در آینده کشور عزیزشان چهره های درخشان دیگری تحویل جامعه بدهند و این امیدی است که دور از دسترس نیست.
 
مقام معظم رهبری با تاکید بر اینکه هوشمندی آگاهی و بصیرت مردم عزیز ما در این استان و در سراسر کشور موجب شده است که کشور ما از یک ثبات سیاسی مستمری برخوردار باشند بیان داشتند کشورهای قدرتمند، زورگو و تجاوزگر یکی از سلاح هایشان این است که در کشورهایی که طمع ورزیده اند و می خواهند سلطه خود را مستمر کنند بی ثباتی ایجاد کنند و بین مردم آن کشور و همچنین با همسایگانشان اختلاف بیندازند تا بی ثباتی به وجود آید .
 
رهبر معظم انقلاب با تاکید بر اینکه دشمنان قصد دارند ثبات و امنیت سیاسی کشور را برهم بزنند اظهار داشتند: یک ملت اگر ثبات سیاسی داشته و از آرامش برخوردار باشد ملت فرصت می کند در میدان های گوناگون به مسابقه های بزرگ بشری وارد شود و پیشتاز باشد و اگر کشوری در سایه امنیت نباشد در علم، صنعت و عزت ملی نمی تواند خودش را به جلو بکشد.
 
ایشان افزودند: این انقلاب به برکت بصیرت مردم توانسته است به کوری چشم دشمنان یک کشور باثبات به وجود بیاورد .
 
حضرت آیت الله خامنه ای ایجاد بی ثباتی را یکی از سیاست های دستگاه استکبار دانستند و تصریح کردند: دشمنان در اوایل انقلاب با ایجاد اختلاف های قومیتی می خواستند بی ثباتی ایجاد کنند اما موفق نشدند و بعد از آن نیز با تهاجم یک همسایه دیوانه و افسارگسیخته سعی داشتند امنیت کشور را به هم بریزند و از داخل نیز گروهک هایی به آنان کمک کردند اما آنچه که می خواستند 180 درجه برخلاف میلشان تمام شد و نه تنها جنگ تحمیلی ثبات را بر هم نزد بلکه اتحاد کشور را بیشتر کرد.
 
مقام معظم رهبری با تاکید بر اینکه ملت و مسئولین باید قدر این ثبات و امنیت سیاسی کشور را بدانند، فرمودند: البته ملت قدر این آرامش را می دانند اما صحبت من با کسانی است که می خواهند قدرنشناسی کنند و با اعمال نادرست و کج تازی های خود سعی می کنند این ثبات را در کشور به هم بزنند.
 
حضرت آیت الله خامنه ای تاکید کردند: وظیفه قوه مجریه، مقننه و قضائیه این است که مراقب باشند بدخواهان نتوانند آرامش و ثبات کشور را برهم بزنند.
 
رهبر معظم انقلاب در بخش دیگری از بیانات خود خاطرنشان ساختند: ما در چند ماه بعد مساله انتخابات را داریم باید همت مسئولان این باشد که آرامش سیاسی را حفظ کنند و نگذارند فضای سیاسی متشنج و ناآرام شود.
 
ایشان تصریح کردند: عامه مردم به مصالح کشور با نگاه درستی می نگرند، در طول این سه دهه هر جا مسئولیت متوجه مردم بود به بهترین وجه انجام دادند، دشمنان می خواستند مردم را دچار اختلاف و تشتت آراء کنند تا از مصالح کشور و پیشرفت غافل شوند، اما مردم از خود بصیرت نشان دادند و همه امور از لطف خداوند سرچشمه می‌گیرد.
 
حضرت آیت الله خامنه ای تاکید کردند: مردم مومن و متوجه به حقایق هستند، سفارش ما به مسئولان این است که مراقب باشند دشمن نتواند این آرامش و استقرار که در کشور وجود دارد بر هم بزنند. مسئولان این استقرار و آرامش را حفظ کنند و نگذارند تلاطم بوجود آید گاهی یک حرف و اقدام نابجا موجب تلاطم در محیط سیاسی می شود.
 
ایشان ادامه دادند: مردم استحقاق دارند که مسئولان این همه وقت خود را صرف حل مشکلات آنها کنند.
 
رهبر معظم انقلاب در خصوص مشکلات استان خراسان شمالی اظهار داشتند: در شهرستان های خراسان شمالی کارهای زیادی وجود دارد که نمایندگان و قوه مجریه موظفند در راستای حل مشکلات مردم کار کنند.
 
ایشان ادامه دادند: مردم به مسئولان اطمینان داشته باشند، زیرا نیت آنها خوب است و قصد خدمت به مردم وجود دارد، اما گاهی سلیقه ها درست نیست و گاهی امکانات فراهم نیست، باید دست به دست هم دهیم تا مشکلات برطرف شود.
 
مقام معظم رهبری مهمترین مشکل شهرستان شیروان را بیکاری خواندند و افزودند: مسئله اعتیاد در این استان و این بخش وجود دارد. من به جوانان هشدار دادم و از آنها خواستم جوانان عزیز را پرشور و بامقاومت می بینم. جوانان این استان از نظر فرهنگی جزو پیشروان هستند، این جوانان باید در مقابل و مبارزه با خطر مهلک اعتیاد پیشرو باشند.
 
ایشان با تاکید بر اینکه مردم در همه جای کشور سرحال و بانشاط هستند، اظهار داشتند: دشمنان و آنهایی که می خواستند با تحریم مردم را خسته و افسرده کنند، این اجتماعات عظیم مردم را ببینند که مردم چقدر در صحنه حضور دارند و اراده آنها در دفاع از نظام مستحکم است.
 
مقام معظم رهبری افزودند: دشمنان سعی می کنند در خبرگزاری هایشان خبرها را کمرنگ کنند و حضور مردم را کمرنگ نشان دهند اما واقعیات را خودشان می بینند.
 
حضرت آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از سخنانشان در خصوص راهکارهای حل مشکلات اقتصادی ادامه دادند: در زمینه مسائل اقتصادی که دشمنان بر آن متمرکز شدند برای پیشرفت اقتصادی سه عنصر "نگاه علمی"، "برنامه ریزی مدبرانه به دور از کندی، تنبلی، شتابزدگی، کوتاهی" و "ثبات و استمرار سیاست ها" را مورد توجه داشته باشید.
 
ایشان تاکید کردند: دشمنان همچنان که در بخش های دیگر نتوانستند کاری کنند، در مقابله با اقتصاد ایران هم هیچ غلطی نمی توانند بکنند.
 
رهبر معظم انقلاب تصریح کردند: حضور مردم با بصیرت و توأم با عزم و اراده است، مردم با حرکات خود نشان می دهند که دشمنان دروغ می گویند و مغرضانه قضاوت می‌کنند.
 
حضرت آیت الله خامنه ای خاطر نشان کردند: برخی از رویدادهای داخلی هم نه عمدا بلکه غفلتا مطابق میل دشمنان می گویند مردم خسته شدند در حالیکه خودشان خسته اند، مردم هرجا که احساس کنند وظیفه ای وجود دارد با اهتمام و عزم راسخ وارد می شوند.

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , اجـــتماعــــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 3007
|
امتیاز مطلب : 33
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
نویسنده : گمنام
دو شنبه 24 مهر 1391

مرحوم علامه حسینی طهرانی می‌گفت: من نمی‌دانم این لفظ «اعتماد به نفس» از کجا آمده است. چرا اعتماد انسان به نفس باشد؟ اعتماد به نفس، در مقابل اعتماد به خدا، اعتماد به بت است!

 مرحوم علامه آیت‌الله سید محمدحسین حسینی طهرانی (1305 تهران ـ 1374 مشهد) از جمله نوادر اولیای الهی و عباد صالحین است که مطالب متعالی مکتب عرفان را در قالب وعظ و کتابت را در قالب دو کتاب به نام‌های «رساله سیر و سلوک منسوب به بحرالعلوم» و «رساله لب‌اللباب در سیر و سلوک اولی الالباب» در اختیار مشتاقان راه خدا قرار داده است.
این استاد فرزانه پس از طی مراتب سلوک در خدمت استاد اعظم و عارف واصل علامه طباطبایی و سپس مرحوم عارف بالله حاج شیخ محمد جواد انصاری همدانی، در آخر رحل اقامت و اعتکاف را در عتبه ملکوتیه انسان العین و عین‌الانسان حضرت حاج سید هاشم حداد افکند و به سر منزل مقصود رسید و در حریم معبود وفود کرد.
 
 
نماز خواندن آیت‌الله بهجت بر پیکر علامه طهرانی در مشهد مقدس
 
 
 
مرحوم آیت‌الله سید محمد حسین حسینی طهرانی در کتاب «آیین و رستگاری» در ادامه مبحث منظور و مقصود پروردگار از خلقت انسان می‌فرماید: 
 
بهشتی‌ها به جهنمی‌ها می‌گویند: «قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقًّا؛ ما آنچه را که خدا به ما وعده داد از بهشت و رضوان و فضاهای واسعه، همه را حق و استوار یافتیم! آیا آنچه را هم که پروردگار شما به شما بیم داده بود و بر حذر داشته بود حق و استوار یافتید؟!
 
چنانچه می‌فرماید: «وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِینَ»
 
غل همین کثافات را می‌گویند، مثلا شکر را که می‌خواهند آب کرده و شیرینی درست کنند، روی آن اول یک کثافاتی می‌گیرد، و بعد باید ماده‌ای به آن بزنند، مثل آن ماده‌ای که می‌زنند و تمام کثافات را می‌گیرد، پاک و صاف و طیب و طاهر می‌کنند. خدا قلوب مؤمنین را این طور از هر غل و تاریکی و کدورت بیرون می‌آورد.
 
بعد کم کم به جایی می‌رسد که انسان به همه اهل عالم حتی به کفار و اشقیا به نظر محبت و عطوفت نگاه کرده و برای آنها دلسوزی می‌کند، برای کافرها دلسوزی می‌کند، و می‌گوید: ای خدا بیا این فرد را هدایت کن! کافر است اما هدایتش کن.
 
زحمت می‌کشد آنها را هدایت کند، رحمت می‌کشد آنها را مسلمان کند. پیغمبر صلی‌الله علیه و آله و سلم جنگ می‌کردند، کشته می‌شدند کشته می‌دادند، برای اینکه آنها مسلمان شده، راه خودشان را پیدا کنند و بروند. انسان یک نظر رحمت واسعه‌ای به همه خلق پیدا می‌کند و برای همه خلق، خیر‌خواه است و هر کدام را به حسب درجه و مرتبه خود، خواهان است، دوست دارد که همه راه مستقیم و صراط انسانیت و اسلام را طی کنند و به خدا برسند و به سوی مقصد و ممشای صحیح قدم بردارند. دیگر هیچ غلی، حسدی، کبری، دغدغه‌ای، غشی، نگرانی‌ای در آن نفس نیست.
 
ما که در بیمارستان خوابیده بودیم، بعضی روزها برای ما ناهار می‌آوردند و از این دستمال کاغذی‌ها هم آنجا بود. خب! ما مقداری از یک دستمال را پاره می‌کردیم و جلوی خودمان می‌انداختیم. این سفره‌مان بود، بنده‌زاده هم آنجا بودند و غذاها را می‌گذاشتیم و یک لقمه می‌خوردیم. تا موقع غذا می‌شد من می‌گفتم: آسید‌محسن، این سفره را بیاور! این سفره را، به جان شما رئیس‌جمهور آمریکا هم ندارد. این سفره‌ای که ما اینجا می‌اندازیم و شما با کمال صفا و وفا و خوشی و با این دلشادی و بی‌غم و غصگی این جا نشسته‌اید، قسم به خدا رئیس‌جمهوری‌های دنیا ندارند! یعنی آنها نمی‌توانند یک سفره بیاندازند و بی‌فکر باشند.
 
پس اگر انسان عاقل است و می‌خواهد دنیا هم داشته باشد عیبی ندارد، انسان هر راهی می‌خواهد طی کند برای آسایش خیال است. وقتی می‌بیند آن راه خیالش را به هم می‌زند، شب با ناراحتی می‌خوابد، صبح با ناراحتی بلند می‌شود، هزار تا نقشه تزویرانه می‌کشد برای اینکه طرف را بکوبد؛ این چه زندگی است؟! این چه دنیایی است؟! حالا بفرمایید قصری هم از طلا به آسمان بردند! اگر انسان یک کاسه چوبین داشته باشد که در آن آب سرد گوارا بخورد بهتر است یا یک کاسه زرین داشته باشد و در آن خون قی کند؟ مگر این رئیس‌جمهور‌ها، این سلاطینی که خون قی می‌کنند و می‌میرند، در کاسه زرین خون قی نمی‌کنند؟! حالا آن بیچاره بدبختی که در روستا زندگی می‌کند و مؤمن و مسلمان است و یک کاسه چوبین دارد و با زن و بچه‌اش آب سرد گوارا می‌خورد و می‌گوید الحمد‌الله، این بهتر است یا آن؟ پس به خدا قسمت این دنیا‌پرست‌ها همه اشتباه کرده‌اند! همه!
 
اهل دنیا از کهین و از مهین/ لعنة الله علیهم اجمعین
 
این قید ـ اهل دنیا ـ در مقابل حیات اولیا، یعنی غیر اهل الله از کهین و از مهین؛ لعنة الله، یعنی دور باش. دورباش خدا بر اینها زده شده و اینها در این حیات دنیا گرفتارند، آن لعنت که برداشته بشود اینها باید به واسطه مجاهده، حجاب و پرده را از نفس خودشان بردارند، و با توفیقات پروردگار همه حرکت کنند و به این راه آیند و بگویند: «وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَکُورٌ* الَّذِی أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِن فَضْلِهِ لَا یَمَسُّنَا فِیهَا نَصَبٌ وَلَا یَمَسُّنَا فِیهَا لُغُوبٌ» حمد اختصاص به آن خدایی دارد که ما را در این دار مقامه، در این جای درنگ، در این مقام مکین و مقام امین از فضل خودش آورد و در اینجا جا داد، اینجا کجاست؟ نه گرفتاریست، نه زحمت است، نه دغدغه است، نه ناراحتی فکر است؛ اینجا عالم امن است، اینجا عالم امان است، اینجا عالم سلام است. در اینجا از اسماء حسنای پروردگار، اسم سلام واقع است، السلام است «لَا یَمَسُّنَا فِیهَا نَصَبٌ وَلَا یَمَسُّنَا فِیهَا لُغُوبٌ» اینجا هیچ یک از آن گرفتاری‌ها نیست و این مقام انسان است که برود و آن مقام را درک کند و این مال آن کسانی است که در دنیا این راه را طی کنند.
 
اگر انسان در دنیا بخوابد و بگوید من در آخرت به مقامات می‌رسم، اشتباه است. دنیا عالم کار است، مثلا فرض کنید محصل که دانشکده پزشکی می‌رود، آنجا باید کار کند. اگر بگوید من دیپلمم را می‌گیرم آن وقت کار می‌کنم، این غلط است، اینجا باید کار کند. اگر کار کرد، دیپلم هم به او ندهند، او دارای علم و سرمایه است، هر کجای دنیا که برورد دارای سرمایه علمی هست. ولی اگر کار نکرد هزار تا دیپلم هم کاغذپاره است، باید برورد در دکان پایش بستنی بزند و بفروشد! به درد نمی‌خورد.
 
دنیا محل عمل است، خدا ما را آورده برای اینکه بیدار باشیم، بینا باشیم، به سوی پروردگار خوب حرکت کنیم. تمام آن مقاماتی که در قرآن مجید دستور داده، عنایت شده و بیان شده، از آن کسانی است که در دنیا کار کنند. «الیوم عمل و لاحساب و غدا حساب و لاعمل»‌ امروز، روز عمل است، حسابی نیست؛ فردا روز امتحان و حساب است و عملی نیست.»
 
هر عملی که ما انجام بدهیم، بهره و نتیجه‌اش داخل در خود عمل است؛ هر الله که از روی اخلاص بگوییم، لبیک پروردگار درون، این الله ماست؛ هر قدمی که به سوی پروردگار برداریم، آن نتیجه در خود نفس همین عمل منطوی و نهفته است.
 
خب! حالا می‌خواهیم به سوی خدا حرکت کنیم، بعد از اینکه خدا به ما تنبه داد، فکر داد، چشمانمان را باز کردیم، دیدیم ای عجیب! خورشید طلوع کرده و قافله همه رفته و ما مانده‌ایم؛ همه شب را تا صبح خوابیده‌ایم وای! قافله با ما بود! رفتند، و شاید هم الان رسیده باشند؛ چرا خورشید طلوع کرده؟! حالا به خدا می‌گوید: خدایا! من اینجا چه کنم؟ خورشید طلوع کرده! در این بیابان من هم غریب و تک و تنها هستم، جایی را نمی‌شناسم، خدایا! برس به درد من! خدایا! من به تو توکل کردم، بارم را به سمت تو انداختم، تفویض به سوی تو کردم، من عقب مانده‌ام، دست من را بگیر! این عالم یقظه و تنبه است.
 
خداوند به او مدد می‌کند، می‌گوید: حالا که چشمت بیدار شد و دیده از خواب برداشتی و متنبه شدی، ببین چقدر عقب ماندی! شب تا صبح خوابیدی، این را باید تدارک کنی! دیگر نباید بگیری بخوابی! اینجا بیابان است، آفت است، شیر است، پلنگ است، دزد است، باید حرکت کنی! به مدد الهی حرکت می‌کند و گریه می‌کند، انابه می‌کند و از آن مقداری که خوابیده، رجوع می‌کند به سوی پروردگار -توبه یعنی رجوع- و بازگشت می‌‌کند.
 
آن سیئاتی را که در نظر گرفته روی آنها مطالعه‌ای می‌کند و بر می‌گردد و می‌گوید: خدایا! من الان به اشتباه خودم اعتراف کردم و تو خدای منی، تو رب منی، تو مولای منی، تو آقای منی، تو سید‌ منی؛ من دیگر غلط می‌کنم بگویم اعتماد به نفس خود دارم، بلکه من اعتماد به تو دارم، اعتماد به خدا. در هیچ جای از قرآن اعتماد به نفس نیست.
 
* اعتماد به خدا باید جایگزین اعتماد به نفس شود
 
من نمی‌دانم این لفظ اعتماد به نفس از کجا آمده؟! چرا اعتماد انسان به نفس باشد؟ قرآن می‌گوید: اعتماد به خدا بکن! نفس را زیر پابگذار! این نفس را فدای پروردگار بکن! اعتماد به نفس در مقابل اعتماد به خدا، این اعتماد به بت است در مقابل حقیقت؛ آن نفسی که نورانی و آیت خدا باشد اگر به او اعتماد کند اعتماد به خداست؛ آن نفسی که هنوز از مراحل اخلاص نگذشته، در پشت هزار تا سنگر محجوب است اگر به این نفس، اعتماد کند به هزار تا جهنم اعتماد کرده! و این اعتماد چه فایده‌ای برای او دارد؟!
 
لذا در قرآن مجید اصلا اعتماد به نفس نداریم بلکه اعتماد به خداست:
 
«وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ»، «وَتَوَکَّلْ عَلَى الْحَیِّ الَّذِی لَا یَمُوتُ»، «وَقُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَم یَکُن لَّهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَلَمْ یَکُن لَّهُ وَلِیٌّ مِّنَ الذُّلَّ وَکَبِّرْهُ تَکْبِیرًا»، «فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ».
 
ترجمه همه این آیات این است: ای پیغمبر! قلبت را به خدا بده، «وَتَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلًا» از همه عالم ببُر و خودت را متصل به خدا کن و به سوی خدا منقطع شو و کارت را با خدا یکسره کن! این حرکت می‌دهد.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: بازدید از این مطلب : 2489
|
امتیاز مطلب : 33
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : گمنام
دو شنبه 24 مهر 1391

 

بر گردن اقتصاد کشور کروات غربی زده‏ اند/ به آقای بهمنی گفتم یک عمر از غیر خدا ترسیدی بیا یک شب از خدا بترس!

 عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: ما چرا کراوات پول اعتباری را گردن اقتصاد کشور اسلامی‌مان بيندازیم که آمریکا 30 سال بتواند اقتصاد ما را دچار خفگی کند.

آیت الله حائری شیرازی در گفت‌وگو با رجانيوز تصريح كرد: امروزه وضعيت دنیا به گونه‌‌اي شده تا دشمن تلاش‌های بسیاری برای ایجاد مشکلات اقتصادی در کشور ما انجام دهد و حالا می خواهند نتیجه بگیرند.

وي با بيان اينكه مشكل 30 ساله ما اين است كه میخواهند پول ما را در مقابل دلار ضعیف کنند، افزود: علمای تشیع بارها گفته‌اند که بیايید پول را اسلامی کنید و سکه را پشتوانه اسکناس قرار دهید و از حالت اعتباری خارج کنید، پشتوانه این پول اگر دلار باشد، مثل این است که گردن اقتصادمان کراوات بگذاریم.

اين استاد حوزه علمیه قم در ادامه توضيح داد: کراوات دو سر دارد، یک سر آن این لوزی است که برای قشنگی جلو می‌اندازند و سر دیگر جایی است که آن را محکم می کنند؛ ما چرا کراوات پول اعتباری را گردن اقتصادمان کشور اسلامی بيندازیم که بند زیری آن را آمریکا بکشد و بعد اقتصاد ما دچار خفگی شود.

استاد اخلاق هیئت دولت با يادآوري گفت‌وگوي خود با رييس كل بانك مركزي اظهار داشت: به آقای بهمنی گفتیم كه بابا یک عمر از غیر خدا ترسیدی بیا یک شب از خدا بترس و این کراوات را از سر اقتصاد بردار و نظام برگردد و پول کالایی درست کنیم.

وي در ادامه ابراز اميدواري كرد كه تلاطم اقتصادی که در بازار ارز شکل گرفته فروكش كرده و کراواتی که 30 سال بر سر اقتصاد ایران زده شده است، برداشته شود و بعد سکه پشتوانه اسکانس شود و مردم 10 سال هم که بگذرد بتوانند وام بی بهره به یکدیگر بدهند.

عضو مجلس خبرگان رهبري با بيان اينكه اگر بهره از بازار کنار رود پول تنزل پیدا نمی‌کند، خاطر نشان كرد: وقتی دولت بهره نداد دیگر بهره نمی‌خواهد بگیرد و در نتیجه قرض الحسنه با بهره صفر به مردم داده می‌شود و مردم این درصدهای بسیاری که بانک‌ها می‌دهند دیگر نمی‌پردازند و مولد احیا می‌شوند و ما می توانیم با تولیدات دیگران رقابت کنیم و گشایش بزرگی برای ما حاصل شود. 

عشق به رهبری و ولایت جاذبه‌ای نظیر جاذبه کره زمین دارد

وي با بيان اينكه برخی به اين فکرند که در برابر مشکلات اقتصادی و سایر مشکلات چه کاری انجام دهند که به مردم صدمه نزند، افزود: آنها خیال می‌کنند که مردم ظرف‌های آبی هستند که اگر تند راه رفتند این آب‌ها تکان می‌خورند و می‌ریزند، در حالی که این افراد اشتباه می‌کنند، زیرا ظرف‌هاي وجودی مردم دارای مایع مغناطیسی و آهنی است و ظرفی که در آن قرار دارند، آهن ربا است و اگر تکان بخورند ذره‌ای از  مایع وجودی آن‌ها کاسته نمی شود، زیرا ارتباط آن ها با یکدیگر مغناطیسی است.

اين استاد حوزه علميه قم اظهار داشت: برخی به جهت این که نمیدانند که فرصت آهن‌ربایی ولایت به چه معنا است، می‌گویند در مسائل کشور تند حرکت نکنید، این عشق به رهبری و ولایت جاذبه‌ای نظیر جاذبه کره زمین دارد که به واسطه آن آب اقیانوس‌ها هرگز نمی‌ریزید.

آهن‌ربای ولایت‌پذیری مردم، هتاکان نظام را جذب نمی‌کند

آيت الله حائري شيرازي با بيان اينكه اگر آهنی را به آهن ربا بزنیم و بعد آن را بر روی برادهها و خردههای آهن قرار دهیم، همه این برادهها به بالا کشیده میشود، تصريح كرد: به عنوان مثال هنگامی که رهبری شهر مشهد وارد می‌شوند، اتفاقی نظیر همان آهنی که به آهن‌ربا متصل است، میافتد که داخل پاره‌های آهن قرار می‌گیرد و یک دفعه همه به سمت آن کشیده می‌شوند.

وي ادامه داد: تأثیر ولایت‌پذیری این است، آهنی که به آهن ربا وصل است اگر به براده‌ها نزدیک شود، همه این‌ها همراهش بلند می‌شوند و همه حالت آهن‌ربایی پیدا می‌کنند و آنهایی که بی‌شکل بودند هم  طیف پیدا کرده، متشکل شده و شاکله پیدا می‌کنند.

عضو مجلس خبرگان رهبري گفت: به عنوان مثال آقای موسوی در انتخابات 88، 13 میلیون رأی آورد و بعد در فراخوان‌های بعدی که داشت هیچ‌کس برای حمایت از او نیامد؛ آن آمدن چطور شد و این نیامدن چطور؟ آن آمدن به خاطر این بود که می‌گفتند این آهن ـ موسوی ـ به آهن‌ربا  ـ رهبری ـ وصل است و مردم براساس این 13 میلیون و خرده‌ای رأی دادند و گفتند که موسوی پنج سال نخست وزیر امام بوده و الآن هم که رهبری هستند، قوم خویش و هم محلی ایشان است و سید است و به این دلیل رأی دادند، یعنی خاصیت آهن ربایی، بعد که رهبری فرمودند انتخابات ابطال نشود و موسوی میگفت ابطال شود او از رهبری جدا شد و مردم دیدند که این آهن دیگر به آهن‌ربا وصل نیست؛ وقتی آهن را از آهنربا جدا کنیم تمام این براده‌ها که به او وصل بود جدا می‌شود.

مسؤولانی که از تخریب وجاهت‌شان ناراحت بودند

 

آيت الله حائري در پايان به بيان خاطره‌اي پرداخت و تصريح كرد: روزی یکی از مسؤولان دولتی نزد من آمد و اطلاعیه‌ای را به من داد که نماینده‌های اصلاحاتی‌ها علیه او و احمدی‌نژاد بد نوشته‌اند و آبروی او را برده بودند و او خیلی ناراحت بود، به او گفتم "اگر دشمن تو بچه‌ی کوچکی داشته باشد تا برای ضربه زدن به تو آن را زیر پایش قرار دهد، آیا تو فکر مشتی هستی که به تو برخورد می‌کند، یا فکر آن بچه‌ای که در حال خفه شدن است؟" گفت "به فکر بچه هستم"؛ گفتم "بچه شش ماهه انسان مهمتر است یا دین انسان؟"گفت "دینش" گفتم "تو باید فکر دینش باشی که بچه‌اش را گذاشته زیرپایش تا به تو ضربه بزند یا فکر خودت که آبرویت در دنیا برود؟".

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , اجـــتماعــــــی , ,
:: برچسب‌ها: آیت الله حائری شیرازی , رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2918
|
امتیاز مطلب : 41
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
نویسنده : گمنام
دو شنبه 24 مهر 1391

علامت‌سوال‎های مهم رهبرانقلاب درمقابل«سبک‎زندگی» کنونی/ برای دستیابی به پیشرفت باید «سبک زندگی‎مان» را تغییر دهیم

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) در جمع پرشور هزاران نفر از دانشجویان، دانش آموزان و دیگر جوانان خراسان شمالی، «سبک زندگی» را بخش اساسی و حقیقی پیشرفت و تمدن سازی نوین اسلامی خواندند و با دعوت از نخبگان و صاحبان فکر و اندیشه برای «پرداختن به این مفهوم مهم، آسیب شناسی وضع موجود سبک زندگی در ایران و چاره جویی در این زمینه» تأکید کردند: پیشرفت در علم و صنعت و اقتصاد و سیاست که بُعد ابزاری تمدن اسلامی را شکل می دهد وسیله ای است برای دستیابی به سبک و فرهنگ صحیح زندگی و رسیدن به آرامش، امنیت، تعالی و پیشرفت حقیقی.

به گزارش رجانیوز، ایشان، مفهوم پیشرفت را تداعی کننده حرکت، راه و صیرورت دانستند و افزودند: در هر برداشتی (چه مادی و چه معنوی) از مفهوم توقف ناپذیر پیشرفت، سبک زندگی، رفتار اجتماعی و شیوه زیستن اهمیت فراوانی دارد.
 
رهبر انقلاب برای تبیین بیشتر اهمیت سبک زندگی به تشریح جایگاه آن در تمدن نوین اسلامی پرداختند و افزودند: اگر پیشرفت همه جانبه را به معنای تمدن سازی نوین اسلامی بگیریم این تمدن دارای دو بخش ابزاری - و «حقیقی و اساسی» خواهد بود که سبک زندگی بخش حقیقی آن را تشکیل می دهد.
 
حضرت آیت الله خامنه ای، تحقق هر دو بخش تمدن نوین اسلامی را ضروری خواندند و افزودند: بخش ابزاری، یا سخت افزاری این تمدن، موضوعاتی است که در فضای امروز، به عنوان نمودهای پیشرفت مطرح می شود از قبیل علم، اختراع، اقتصاد، سیاست، اعتبار بین المللی و نظائر آن.
 
ایشان، خاطرنشان کردند: در این زمینه البته پیشرفتهای خوبی داشته ایم اما باید توجه کرد که این پیشرفتها، وسایل و ابزاری است برای دستیابی به بخش حقیقی و نرم افزاری تمدن اسلامی یعنی سبک و شیوه زندگی.
 
رهبر انقلاب اسلامی، در تشریح مفهوم سبک و فرهنگ زندگی، به مسائلی نظیر خانواده، ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، تفریحات، کسب و کار و رفتارهای فردی و اجتماعی در محیطهای مختلف، اشاره کردند و افزودند: در واقع سبک زندگی به همه مسائلی بر می گردد که متن زندگی انسان را شکل می دهند.
 
حضرت آیت الله خامنه ای، با اشاره به توجه عمیق اسلام به مفهوم سبک و فرهنگ زندگی افزودند: در معارف اسلامی، اصطلاح عقل معاش در مفهوم جامع خود، مترادف مفهوم سبک و فرهنگ زندگی است و در قرآن کریم نیز آیات فراوانی در این زمینه وجود دارد.
ایشان با تأکید بر اینکه بدون پیشرفت در بخش حقیقی تمدن سازی نوین اسلامی یعنی «سبک و فرهنگ زندگی»، اهداف این تمدن بزرگ محقق نخواهد شد افزودند: متأسفانه ما در این بخش، پیشرفت چشمگیری نداشته و مثل بخش اول یعنی علم و صنعت و نظائر آن پیشرفت نکرده ایم.
 
رهبر انقلاب اسلامی، آسیب شناسی و علت یابی در زمینه عدم پیشرفت لازم در بخش سبک و فرهنگ زندگی را ضروری خواندند و با دعوت از اندیشمندان حوزه و دانشگاه، نخبگان سیاسی و فکری، دستگاههای مرتبط با فرهنگ و تعلیم و نیز جوانان خاطرنشان کردند: در این زمینه باید همه به خود نهیب بزنیم و ضمن تلاش جدی برای آسیب شناسی، به چاره جویی و جستجوی راههای علاج بپردازیم.
 
ایشان ابراز اطمینان کردند: اگر گفتمانی در زمینه آسیب شناسی و چاره جویی مشکلات موجود در سبک و فرهنگ زندگی بوجود آید، با توجه به نشاط و استعداد جوانان، حتماً درخشندگی ملت ایران در این زمینه نیز، چشم جهانیان را متوجه خود خواهد کرد.
 
حضرت آیت الله خامنه ای، با توجه به نو بودن بحث "سبک زندگی" در ادبیات و فضای گفتمانی کشور، سخنان خود را با نوعی آسیب شناسی عینی ادامه دادند و به طرح سؤالات متعدد پرداختند.
 
چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟ چرا در روابط اجتماعی، حقوق متقابل رعایت نمی شود؟ چرا در برخی مناطق، طلاق زیاد شده است؟ چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمی شود؟ الزامات آپارتمان نشینی چیست آیا رعایت می شود؟ الگوی تفریح سالم کدام است؟ آیا در معاشرتهای روزانه، همیشه به هم راست می گوییم؟ دروغ چقدر در جامعه رواج دارد؟ علت برخی پرخاش گریها و نابردباریها در روابط اجتماعی چیست؟ طراحی لباسها و معماری شهرها چقدر منطقی و عقلانی است؟ آیا حقوق افراد در رسانه ها و در اینترنت رعایت می شود؟ علت بروز بیماری خطرناک قانون گریزی در برخی افراد و بعضی بخشها چیست؟ چقدر وجدان کاری و انضباط اجتماعی داریم؟ توجه به کیفیت در تولیدات داخلی چقدر است؟ چرا برخی حرفها و ایده های خوب در حد حرف و رؤیا باقی می ماند؟ ساعات کار مفید در دستگاهها چرا  کم است؟ چه کنیم ریشه ربا قطع شود؟ آیا حقوق متقابل زن و شوهر و فرزندان در خانواده ها بطور کامل رعایت می شود؟ چرا مصرف گرایی، برای برخی افتخار شده است؟ و چه کنیم تا زن هم کرامت و عزت خانوادگیش حفظ شود و هم بتواند وظایف اجتماعی خود را انجام دهد؟
 
رهبر انقلاب اسلامی پس از طرح فهرست وار این سؤالات افزودند: دهها سؤال و مسئله اساسی دیگر نیز وجود دارد که همه آنها با سبک و فرهنگ زندگی مرتبطند و به علت اهمیت این مسائل در زندگی انسان است که قضاوت در مورد یک تمدن با توجه به پیشرفت آن در بخش سبک و فرهنگ زندگی صورت می پذیرد.
 
حضرت آیت الله خامنه ای، پس از تبیین اهمیت عینی «سبک و فرهنگ زندگی»، به مبانی کارگشای این مبحث از منظر اسلام پرداختند و تأکید کردند: اسلام، «خردورزی، اخلاق و حقوق» را مایه های اصلی فرهنگ صحیح می داند و ما نیز باید بطور جدی به این مقولات بپردازیم وگرنه پیشرفت اسلامی و تمدن نوین اسلامی شکل نخواهد گرفت.
 
ایشان در ترسیم چگونگی شکل گیری سبک و شیوه زندگی افزودند: فرهنگ زندگی، متأثر از تفسیر ما از زندگی است و هر هدفی را برای زندگی تعیین کنیم، سبک خاصی را به همراه می آورد.
 
ایشان، تحقق هدف اصلی تعیین شده در هر «مکتب و نظریه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی» را نیازمند اعتقاد و ایمان به آن هدف دانستند و افزودند: بدون اعتقاد جدی و تلاش هیچ هدفی محقق نمی شود.
 
رهبر انقلاب در همین زمینه به مغالطه ای اشاره کردند که برخی فیلسوف نماهای غربی و مقلدان داخلی آنها مطرح می کنند.
 
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: این افراد می گویند جامعه را با ایدئولوژی و مکتب نمی شود اداره کرد اما تمام تجربیات تمدن ساز، نشان می دهد که مکتب، هدایت کننده و اداره کننده حرکات عظیم اجتماعی است و بدون داشتن مکتب و ایدئولوژی، و بدون «ایمان و تلاش و پرداخت هزینه های لازم»، هیچ تمدنی امکان تحقق نمی یابد.
 
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: البته برخی کشورها، مقلد تمدن غربند. این ها ممکن است به پیشرفتهای صوری نیز برسند اما زیانهای بی انتهای ذلت تقلید، آنها را دچار آسیبهای جدی می کند و ریشه آنها را از بین می برد بنابراین اگر طوفانی بپا شود توانایی استقامت ندارند.
 
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: برخلاف این کشورهای مقلد، ملتهایی که در مقابل تمدن غرب، مکتب توحید را انتخاب می کنند هم به پیشرفت حقیقی و همه جانبه دست می یابند و هم تمدنی عمیق و ریشه دار می سازند که فکر و فرهنگ آنها را در جهان گسترش می دهد.
 
حضرت آیت الله خامنه ای با انتقاد از کسانی که در محیطهای شبه روشنفکری، ملت ایران را از شعارهای مکتبی می ترسانند، افزودند: آنها می خواهند ترس و واهمه خود را به مردم منتقل کنند به همین علت مدام می گویند شعارهای مکتبی، دردسر و تحریم و تهدید می آورد.
 
ایشان افزودند: اگر خوشبینانه به این گفته ها نگاه کنیم باید بگوییم این افراد از تاریخ بی خبرند.
 
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: در بحث سبک و فرهنگ زندگی، اسلام عزیز همه نیازهای انسان را برآورده می سازد و دانشوران حوزه و دانشگاه باید علاوه بر تلاش در فقه و حقوق، در بحث اخلاق اسلامی و عقل و سلوک عملی اسلام نیز کارهای متراکم و با کیفیت انجام دهند تا نتایج این تلاشها مبنای برنامه ریزی و تعالیم نسلها قرار گیرد.
حضرت آیت الله خامنه ای بحث مهم امروز را با تأکید بر یک نکته اساسی دیگر ادامه دادند: پرهیز کامل از تقلید از سبک و سلوک زندگی در تمدن غربی.
 
ایشان خاطرنشان کردند: ما البته بنای بر غرب ستیزی نداریم اما براساس بررسی و تحقیق تأکید می کنیم که تقلید از غرب، هیچ ملتی را به جایی نمی رساند.
 
حضرت آیت الله خامنه ای، با استناد به تجربیات مکرر چند قرن اخیر خاطرنشان کردند:  فرهنگ غرب، اصولاً فرهنگی مهاجم است و به هر دلیلی در هر کشوری رواج یابد بتدریج فرهنگ و هویت آن ملت را نابود می کند.
 
ایشان، با اشاره به عادی شدن گناه بزرگ هم جنس بازی در غرب، فروپاشی خانواده ها و بحرانها و مشکلات عمیق دیگر در کشورهای غربی و کشورهای مقلد فرهنگ غرب افزودند: پوسته فرهنگ غربی پیشرفت ظاهری است اما، باطن آن «سبک زندگیِ مادیِ شهوت آلودِ گناه آفرین هویت زدایِ ضد معنویت» است.
 
ایشان، با اشاره به تقلید از فرهنگ غربی در برخی مظاهر زندگی در کشور افزودند: باید با فرهنگ سازی لازم، یک حرکت تدریجی در زمینه اصلاح این مسئله ایجاد شود.
 
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود، سوء استفاده گسترده غرب از ابزار هنر بویژه هنرهای نمایشی و سینما را مورد اشاره قرار دادند و افزودند: سیاستمداران  غربی با استفاده از این روش، بدنبال سلیقه سازی و ترویج سبک زندگی غربی در جوامع دیگر هستند.
 
رهبر انقلاب به استناد تحقیقات به عمل آمده افزودند: آنها در پروژه هایی تعریف شده، و با استفاده از جامعه شناسان، روانشناسان و مورخان، نقاط ضعف ملتها بویژه ملتهای اسلامی را بررسی می کنند و با شناخت راههای تسلط بر آنها، ساخت فیلمهای خاصی را به فیلم سازان سفارش می دهند که در این زمینه همه مسئولان و مردم باید از فرهنگ اصیل خود و کشور، مراقبت کنند.
 
رهبر انقلاب با اشاره به نکته ای دیگر، پرهیز همزمان از «سطحی گرایی و تحجر» و نیز سکولاریزم را ضروری دانستند و افزودند: برخی حرفها و تبلیغات ظاهر دینی دارد اما در باطنش جدایی دین از زندگی را دنبال می کنند.
 
حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان در جمع پرشور جوانان خراسان شمالی تأکید کردند: انقلاب اسلامی دارای توانایی، ظرفیت و انرژی متراکمی است که می تواند همه موانع را از سر راه بردارد و تمدن «ممتاز، متعالی، برجسته و باشکوه» اسلامی را در مقابل چشم همه جهانیان برپا سازد.....
 
بقیه در ادامه مطلب....

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اجـــتماعــــــی , اخلاق و عرفان , فـــــــــرهنـگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2906
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
نویسنده : گمنام
دو شنبه 24 مهر 1391

به نقل از دانشجو، حجت الاسلام علیرضا پناهیان شب گذشته در مدرسه معصومیه قم بین طلاب و فضلای این مدرسه، با اشاره به اهمیت و نقشی که هیئات مذهبی در زندگی مردم دارند، تصريح كرد: امام حسین(ع) انسان را از فراز موانع عبور می دهد و نباید پشت موانع خود ساخته توقف کرد؛ چرا که با وجود حضرت اباعبدالله(ع) انسان حتی نیازی به از بین بردن موانع نخواهد داشت.

 
امام حسین(ع) دل ها را تسخیر می کند
 
وي با بیان اینکه امام حسین (ع) دل ها را تسخیر می کند، تاکید کرد: اگر امروز ما برای امام حسین(ع) کار نکنیم به طور قطع ایشان می توانند در جای دیگری مریدهایی بهتر از ما تربیت کنند و هیچ نیازی به ما ندارند.
 
این استاد حوزه و دانشگاه با تاکید بر اثری که روضه ها بر روح و جان مردم دارد، بیان کرد: طلاب باید پیش از اینکه به عنوان عالم شناخته شوند به عنوان روضه خوان اهل بیت(ع) در جهان مطرح شود و امام(ره) نیز معتقد بودند که علما به دنبال علم رفتند تا روضه بخوانند.
 
تبلیغ مکتب امام حسین (ع) در جامعه کافی نیست
 
پناهيان با انتقاد از وضعیتی که امروز برای تبلیغ مکتب امام حسین(ع) وجود دارد، تصریح کرد: هیئات و دسته جات ما به قدر کافی بزرگ نیستند و مسئولان باید در این زمینه تلاش های مضاعف کنند.
 
وي با اینکه امروز وظیفه یک شیعه ابراز محبت نیست، بلکه ابراز مودت است، گفت: رونق دسته های عزاداری در روز عاشورا که اصل روضه اباعبدالله(ع) می باشد، کافی نیست و این امر به دلیل غفلت عاشقان و دوستان امام حسین(ع) است.
 
هیئات هفتگی به تبعیت از حضرت زهرا(س) برگزار می شود
 
این استاد حوزه و دانشگاه با تاکید بر اینکه در طول تاریخ اهل بیت(ع) خدمات زیادی به ما کردند، اظهار داشت: هیئات هفتگی که به تبعیت از عزاداری هفتگی حضرت زهرا(س) برای حمزه سید الشهدا برگزار می شود، یکی از خدمات امام حسین(ع) به ما می باشد.
 
پناهیان با برشمردن برانگیختگی اندیشه و احساس به عنوان دو اتفاق مبارک که در روضه به وقوع می پیوندد، تاکید کرد: هیئت خوب هیئتی است که باعث تغییر و تعمیق انسان شود و با استفاده از هنر و زیبا نشان دادن ولایت و ایمان باید در برانگیختن احساس و اندیشه تلاش کند.
 
برای هیئتی بودن نیازی به معرفت نیست
 
وی با بیان اینکه برای هیئتی بودن نیازی به داشتن معرفت نیست و وجود فطرت پاک برای وصل شدن به این مکتب کافی است، بيان داشت: باید هر هفته به این مجالس وارد شد و این استمرار مهمتر از هر عامل دیگری در تربیت انسان می تواند نقش بازی کند.

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: عقــــــــــــایـــد , ,
:: بازدید از این مطلب : 1940
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : گمنام
دو شنبه 24 مهر 1391

به نقل از فارس، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی صبح امروز (یکشنبه) در نطق پیش از دستور خود به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در مورد کنترل جمعیت اشاره کرد و اظهار داشت: این فرمایشات جدای از القای این معنا که در این بحث باید دولت و مجلس توجه جدی کنند یک درس اخلاقی در مدرسه سیاسی کشور بود که با قبول اشتباهات، عذر خود را به درگاه پروردگار و مردم عرضه داشتند.

وی با بیان اینکه اهمیت آموزش این روش سیاسی در بین مسئولان کشور کمتر از خود موضوع کنترل جمعیت نیست، گفت: اگر همه قوای سه‌گانه و مسئولان این گونه محاسبه اعمال خویش را در محضر مردم داشته باشند هم مردم حمایت بیشتر می‌کنند و هم راه‌های بهتر برای اداره کشور کشف می‌شود.

رئیس مجلس شورای اسلامی ادامه داد: ما نمایندگان مجلس باید بپذیریم در نظارت بر اجرای قوانین و جلوگیری از تخلفات نقص داشته‌ایم. گرچه مستمرا برخی از موارد تذکر داده شده اما در این زمینه باید نظارت‌ها باید به نحوی انجام می‌گرفت که به این وضعیت اقتصادی دچار نمی‌شدیم.

لاریجانی با تاکید بر اینکه با صرف اعلام نظر مسئولیت انجام نمی‌پذیرد، تصریح کرد: برای جبران برخی کم کاری‌های باید گزارش کمیسیون‌ها در این شرایط حساس به خصوص در شرایط اقتصادی همه مسئولان را به پاسخگویی واداشت و ارزیابی کار آنان را در مجلس مد نظر قرار داد تا توجه کارگزاران کشور بیشتر و دقیق‌تر و با متخلفان نیز از طریق ابزارهای قانونی برخورد شود.

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2023
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : گمنام
یک شنبه 23 مهر 1391

 به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمانده معظم کل قوا در ابتدای ورود به پادگان تیپ پیاده حضرت جواد الائمه علیه‌السلام، در محل یادمان شهدا حضور یافتند و با قرائت فاتحه، علو درجات شهدای دفاع مقدس را مسئلت کردند.
 
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سپس از یگان‌های حاضر در میدان سان دیدند.
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سخنانی در این مراسم، نیروهای مسلح را مایه امنیت خاطر ملت و مصونیت ساز در مقابل توهمات تجاوزکارانه بیگانگان دانستند و تأکید کردند: ملت ایران به پیروی از تعالیم اسلام اهل تجاوز و تعرض نیست اما در مقابل هیچ تجاوزی نیز کوتاه نخواهد آمد.
 
ایشان با تأکید بر اینکه انگیزه سلطه‌گران برای جنگ افروزی، فروش سلاح و رونق بخشیدن به صنایع نظامی وابسته به سرمایه‌داران است، افزودند: تنها عاملی که موجب تضعیف انگیزه جنگ افروزی قدرت طلبان و یا از بین رفتن این انگیزه می شود، آمادگی عمومی ملت و آمادگی دفاعی نیروهای مسلح است.
 
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: احساس آمادگی عمومی در ملت ایران بویژه جوانان، امروز بیش از هر زمان دیگر است و نیروهای مسلح نیز بسیار آماده‌تر و تواناتر از گذشته هستند.
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای یاد خدا و معنویت را عامل اصلی افزایش توانایی و قدرت بازدارندگی نیروهای مسلح دانستند و تأکید کردند: پیروزی رزمندگان اسلام در 8 سال دفاع مقدس و شکست ارتش به ظاهر قدرتمند و مجهز و مدعی رژیم صهیونیستی در جنگ های 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه بهترین نمونه‌ها از تأثیر معنویت در افزایش قدرت و توان دفاعی هستند.
 
ایشان افزودند: ملت ایران امروز بیش از هر زمان دیگر در مقابل دشمنان، احساس قدرت می کند و این احساس متکی بر واقعیات است.
 
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر لزوم حفظ و تقویت قدرت آمادگی ملت و نیروهای مسلح، خاطرنشان کردند: آمادگی و روحیه پای کار بودن ملت ایران و نیروهای مسلح، آنچنان هیبتی بوجود آورده است که اجازه گمان و توهم تجاوز را نیز به دشمن نخواهد داد.
 
پیش از بیانات فرمانده کل قوا، سردار سرلشکر جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به توانایی های نیروهای مسلح بویژه نیروهای سپاه گفت: سپاه ضمن رصد دائمی تهدیدها، آمادگی دفاعی و بازدارندگی خود را با ترکیب نیروی حرفه‌ای زمینی و بسیج، گسترش برد موشکی و افزایش توان دفاعی و تهاجمی در دریا، بسیار افزایش داده و به سطح بازدارندگی راهبردی رسانده است.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: دفــاع و امنیت , ,
:: بازدید از این مطلب : 2412
|
امتیاز مطلب : 53
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
نویسنده : گمنام
یک شنبه 23 مهر 1391

به نقل از رجا ، رهبر معظم انقلاب در جریان سفر خود به استان خراسان شمالی درباره حجاب برخی استقبال کنندگان اظهارنظر کردند.

 رهبر معظم انقلاب خطاب به مسئولان فرمودند:  «خودتان را مجهز کنید، مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانونهاى فرهنگى - هنرى بروید و پذیراى جوانها باشید.

با روى خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبیّه»، که ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس»؛ مدارا کنید. ممکن است ظاهر زننده‌اى داشته باشد؛ داشته باشد.

بعضى از همین هائى که در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقاى مهمان‌نواز، هم بقیه‌ى آقایان - الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانم هائى بودند که در عرف معمولى به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ى به این اهداف و آرمانهاست.

 او یک نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى این حقیر باطن است؛ نمى‌بینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئى هستم / آیا تو چنان که مینمائى هستى؟».  ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهى از منکر هم میکند؛ نهى از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت. بنابراین با قشر دانشجو ارتباط پیدا کنید.»

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: احـــــــــــکـــام , عقــــــــــــایـــد , ,
:: بازدید از این مطلب : 2692
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
نویسنده : گمنام
یک شنبه 23 مهر 1391

بدون حضور روحانیت، انقلاب اسلامی، هیچ گاه به پیروزی نمی رسید/امروز همانند جنگ احزاب ملت در مقابل فشارها ایستاده است

 

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی(چهارشنبه) در دیدار علماء، فضلا، روحانیون و طلاب استان خراسان شمالی، با اشاره به تفکیک ناپذیری روحانیت از نظام اسلامی و فرصت عظیمی که پیروزی انقلاب اسلامی در اختیار روحانیت، برای گسترش معارف دینی قرار داده است، تأکید کردند: روحانیت و حوزه های علمیه باید با تلاش علمی مضاعف و مجهز شدن به معارف عمیق دینی و آشنایی با اندیشه های نو و ارتباط مستمر با نسل جوان بویژه دانشجویان، در جهت خدمت به نظام اسلامی و تقویت آن حرکت کنند.

 

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به مخاطبان گسترده و میلیونی ِروحانیون بواسطه تشکیل نظام اسلامی، افزودند: روحانیت و حوزه های علمیه سربازان این نظام هستند و هیچ گاه نمیتوانند خود را جدا از نظام اسلامی تصور کنند. 
 
ایشان هرگونه تفکری را که روحانیت را جدای از نظام اسلامی بداند، سکولاریسم خواندند و تأکید کردند: حوزه های علمیه نمی توانند سکولار و نسبت به نظام اسلامی بی تفاوت باشند.
 
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به فتوای مراجع محترم تقلید مبنی بر حرام قطعی بودن تضعیف نظام، خاطر نشان کردند: در حالیکه سیاست سرویس های امنیتی دشمنان نظام اسلامی اعم از امریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی، القاء وجود فاصله میان روحانیت و نظام است، هیچ روحانی نمیتواند خود را جدای از نظام اسلامی بداند.
 
حضرت آیت الله خامنه ای نظام اسلامی را نیز مرتبط با روحانیت دانستند و افزودند: بدون حضور روحانیت، انقلاب اسلامی، هیچ گاه به پیروزی نمی رسید زیرا روشنفکران و گروهها و احزاب غیر اسلامی، توانایی و نفوذ و مقبولیت روحانیت را در سطح کشور نداشتند. 
 
ایشان با اشاره به وظایف سنگین روحانیت در شرایط کنونی، پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) را اسوه روحانیت دانستند و خاطر نشان کردند: امروز نیز همانند شرایط جنگ احزاب در دوران پیامبر(ص)، همه دشمنان ملت ایران در سطح بین المللی و منطقه ای، دست به دست یکدیگر داده اند، تا ایستادگی و عزم راسخ این ملت را بشکنند اما همانگونه که در آن جنگ، مومنان به خود ترس و تردید راه ندادند، ملت ایران هم با تلاش برای افزایش قدرت و توانایی های خود، در مقابل فشارها ایستاده است.
 
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: در جنگ احزاب عده ای منافق و سست ایمان، مومنان را مورد عتاب و خطاب قرار میدادند که چرا کوتاه نمی آیید و سیاست خود را عوض نمی کنید اما یاران واقعی پیامبر(ص) در پاسخ به آنها می گفتند: ما از این فشارها تعجب نمی کنیم و نمی هراسیم و به راه خود ادامه خواهیم داد.
 
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: فشارها تا زمانیکه در مقابل خواسته دشمنان سر تعظیم فرود آورده نشود، ادامه خواهد داشت و تنها راه تأثیر نپذیرفتن از این فشارها ، قدرتمند شدن در ابعاد مختلف است.
 
ایشان مصداق قدرتمند شدن روحانیت را، درس خواندن عالمانه و تعمق در معارف دینی با نیت رسیدن به مدارج برجسته علمی دانستند و خاطر نشان کردند: روحانیت در کنار کسب علم باید همواره مقید به تدیّن، تهذیب اخلاقی، فرائض و نوافل، و تلاوت قرآن باشد.
 
رهبر انقلاب اسلامی ارتباط صمیمی و با روی خوش، با جوانان و پاسخگویی به سوالات و نیازهای فکری آنان را یکی از وظایف مهم روحانیون برشمردند و افزودند: لازم است روحانیون و ائمه جماعات، کانون های فرهنگی مساجد را با همکاری بسیج رونق بخشند و ضمن حضور تأثیرگذار در مساجد و نمازهای جماعت، معارف دینی و مناقب اهل بیت علیهم السّلام را برای مردم بیان کنند.
 
حضرت آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به استعداد خیز بودن استان خراسان شمالی و یادآوری جایگاه برخی علمای برجسته این منطقه، خاطرنشان کردند: خراسان شمالی با چنین جایگاهی زمینه تأسیس یک حوزه ی علمیه ی کامل و دارای سطوح عالی را دارد.
 
ایشان علما و فضلای سراسر کشور بویژه خراسان شمالی را به هجرت از حوزه های علمیه قم و خراسان و شهرهای بزرگ، به مناطق خود توصیه کردند و افزودند: تنها راه ارتقاء کمّی و کیفی حوزه های علمیه کشور طرح هجرت است که باید بصورت عملی اجرا شود.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , اجـــتماعــــــی , ,
:: برچسب‌ها: امام خامنه ای , رایة الهدی , rayatelhoda ,
:: بازدید از این مطلب : 2954
|
امتیاز مطلب : 80
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
نویسنده : گمنام
یک شنبه 23 مهر 1391

زیارت امام رضا علیه السلام از زیارت امام حسین علیه السلام بالاتر است، چرا که بسیاری از مسلمانان به زیارت امام حسین علیه السلام می روند. ولی فقط شیعیان اثنی عشری به زیارت حضرت امام رضا علیه السلام می آیند.

اگر حال داشتید به حرم بروید. زیارت شما قلبی باشد. در موقع ورود اذن دخول بخوانید.

هنگامی که از حضرت رضا علیه السلام اذن دخول می طلبید و می گویید:

أأدخل یا حجة الله؟ ای حجت خدا، آیا وارد شوم؟

به قلبتان مراجعه کنید و ببینید آیا تحولی در آن به وجود آمده و تغییر یافته است یا نه؟ اگر تغییر حال در شما بود، حضرت علیه السلام به شما اجازه داده است. اذن دخول حضرت سیدالشهداء علیه السلام گریه است، اگر اشک آمد امام حسین علیه السلام اذن دخول داده اند و وارد شوید.

اگر حال داشتید به حرم وارد شوید. اگر هیچ تغییری در دل شما به وجود نیامد و دیدید حالتان مساعد نیست، بهتر است به کار مستحبی دیگری بپردازید. سه روز روزه بگیرید و غسل کنید و بعد به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازه ورود بخواهید.

بسیاری از حضرت رضا علیه السلام سؤال کردند و خواستند و جواب شنیدند، در نجف، در کربلا، در مشهد مقدس، - هم همین طور -

کسی مادرش را به کول می گرفت و به حرم می برد. چیزهای عجیبی را می دید.

ملتفت باشید! معتقد باشید! شفا دادن الی ماشاءالله! به تحقق پیوسته. یکی از معاودین عراقی غده ای داشت و می بایستی مورد عمل جراحی قرار می گرفت. خطرناک بود، از آقا امام رضا خواست او را شفا بدهد، شب حضرت معصومه علیهاالسلام را در خواب دید که به وی فرمود:

“غده خوب می شود. احتیاج به عمل ندارد!” ارتباط خواهر و برادر را ببینید که از برادر خواسته خواهر جوابش را داده است.

 همه زیارتنامه ها مورد تأیید هستند. زیارت جامعه کبیره را بخوانید. زیارت امین الله مهم است. قلب شما- این زیارات را بخواند. با زبان قلب خود بخوانید. لازم نیست حوائج خود را در محضر امام علیه السلام بشمرید. حضرت علیه السلام می دانند! مبالغه در دعاها نکنید! زیارت قلبی باشد. امام رضا علیه السلام به کسی فرمودند: “از بعضی گریه ها ناراحت هستم!”

یکی از بزرگان می گوید، من به دو چیز امیدوارم:

اولاً قرآن را با کسالت نخوانده ام. بر خلاف بعضی که قرآن را آن چنان می خوانند که گویی شاهنامه می خوانند. قرآن کریم موجودی است شبیه عترت.

ثانیاً در مجلس عزاداری حضرت سیدالشهداء گریه کرده ام.

 حضرت آیت الله العظمی بروجردی رحمة الله مبتلا به درد چشم شدند، فرمودند:

در روز عاشورا مقداری از گِلِ پیشانی عزاداری امام حسین علیه السلام را بر چشمان خود مالیدم، دیگر در عمرم مبتلا به درد چشم نشدم و از عینک هم استفاده نکردم!

 کسی وارد حرم حضرت رضا علیه السلام شد، متوجه شد سیدی نورانی در جلوی او مشغول خواندن زیارتنامه می باشد، نزدیک او شد و متوجه شد که ایشان اسامی معصومین - سلام الله علیهم - را یک یک با سلام ذکر می فرمایند. هنگامی که به نام مبارک امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ رسیدند سکوت کردند! آن کس متوجه شد که آن سید بزرگوار خود مولایمان امام زمان- سلام الله علیه و ارواحنا له الفداء- می باشد.

حرف آخر این که عمل کنیم به هر چه می دانیم. احتیاط کنیم در آنچه خوب نمی دانیم. با عصای احتیاط حرکت کنیم.

در همین حرم حضرت رضا علیه السلام چه کراماتی مشاهده شده است. کسی در رؤیا دید که به حرم حضرت رضا علیه السلام مشرف شده و متوجه شد که گنبد حرم شکافته شد و حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از آنجا وارد حرم شدند. تختی گذاشتند و آن دو بر آن نشستند و حضرت رضا علیه السلام را زیارت کردند.

روز بعد آن کس در بیداری به حرم مشرف گردید. ناگهان متوجه شد حرم کاملاً خلوت می باشد! حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از گنبد وارد حرم شدند و بر تختی نشستند و حضرت رضا علیه السلام را زیارت کردند. زیارت نامه می خواندند. همین زیارت نامه معمولی را می خواندند! پس از خواندن زیارتنامه از همان بالای گنبد برگشتند. دوباره وضع عادی شد و قیل و قال شروع گردید حال آیا حضرت رضا علیه السلام وفات کرده است؟

 حرف آخر این که:

عمل کنیم به هر چه می دانیم. احتیاط کنیم در آنچه خوب نمی دانیم. با عصای احتیاط حرکت کنیم.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , امامت و ولایت , ,
:: برچسب‌ها: آیت الله بهجت , رایة الهدی , امام رض علیه السلام , آداب زیارت ,
:: بازدید از این مطلب : 2901
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
نویسنده : گمنام
یک شنبه 23 مهر 1391

اساسی ترین نیاز کشور ایجاد روحیه امید به آینده و دوری از القاء یأس/ ابراز محبت به مسئولین مورد تایید اسلام است اما مبالغه نشود

 حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح پنجشنبه در دیدار هزاران نفر از معلمان، اساتید و اعضای هیأت علمی دانشگاههای استان خراسان شمالی، با اشاره به لزوم اهتمام به ساختن و شکل دهی هویت انسانی کودکان بر اساس خلقیات نیکو، از همان دوران ابتدایی، تأکید کردند: اساسی ترین نیاز کشور، ایجاد روحیه امید به آینده، نشاط ، و خودباوری در نسل جوان است.

 رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای سخنان خود، هدف از برگزاری جلسات متعدد با معلمان و اساتید را نهادینه کردن فرهنگ احترام به مقام معلم و استاد بیان کردند و با اشاره به برخی مطالب حرفه ای، دقیق، سنجیده و کارشناسی شده معلمان و اساتید استان خراسان شمالی، افزودند: این مطالب بسیار قابل استفاده و شنیدن آنها لذت بخش بود، ضمن آنکه نشان دهنده وجود استعدادهای برتر و اندیشه های خوب و روشن در خراسان شمالی است.
 
حضرت آیت الله خامنه ای با تبیین فلسفه تشکیل حکومت در اسلام به منظور ایجاد تحول همه جانبه در فرد و جامعه و غلبه خصلت های انسانی بر خصلت های پست ، تأکید کردند: در چنین دیدگاهی، جایگاه و نقش آموزش و پرورش و آموزش عالی و معلمان و اساتید بسیار مهم و برجسته است.
 
ایشان شکل دهی و ساخت شخصیت و هویت کودکان را یکی از وظایف اساسی تربیتی در آموزش و پرورش دانستند و در ادامه به بیان برخی خصلت های مورد نیاز جامعه که باید از کودکی مورد اهتمام قرار گیرند، پرداختند.
آموزش فرهنگ خردورزی اولین نکته ای بود که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند.
 
حضرت آیت الله خامنه ای در این خصوص گفتند: باید از همان دوران کودکی، ذهن کودکان را به فکر کردن و خردورزی عادت داد.
 
ایشان خودباوری و اعتماد به نفس را یکی دیگر از نیازهای تربیتی دوران کودکی دانستند و خاطرنشان کردند: یکی از فرهنگ های غلطی که از دوران گذشته در جامعه شکل گرفته و همچنان وجود دارد، نگاه نیازمندانه به غرب و بزرگ دیدن غرب و کوچک دیدن خود ، بخصوص در مسائل علمی است.
 
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه ریشه کن شدن این فرهنگ غلط در گرو ترویج روحیه خودباوری است، افزودند: خودباوری که در مقابل غرب باوری قرار دارد، باید در میان کودکان و جوانان گسترش یابد و از وظایف مهم آموزش و پرورش و آموزش عالی تزریق روحیه خودباوری است.
 
بردباری و حلم یکی دیگر از خصلت های اخلاقی بود که رهبر انقلاب اسلامی نیاز آن را در جامعه و روابط اجتماعی و حتی سیاسی بسیار ضروری دانستند و تأکید کردند: اگر گروههای سیاسی با صبر و بردباری با یکدیگر برخورد کنند، فضا بهتر خواهد شد.
 
ترویج روحیه کنجکاوی و پرسشگری، کار جمعی و همکاری، کار و دوری از تنبلی، و مطالعه و کتابخوانی در میان کودکان و نسل جوان، از دیگر نکاتی بودند که حضرت آیت الله خامنه ای به آنها اشاره کردند.
 
ایشان همچنین عادت دادن کودکان و جوانان به داشتن همت بلند و افق دور دست را یکی دیگر از نیازها برشمردند و افزودند: ترویج روحیه خودباوری و اینکه "ما میتوانیم" از جمله نیازهایی است که از وظایف مهم آموزش و پرورش و آموزش عالی بشمار می رود.
 
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به پیشرفتهای شگرف علمی کشور و همچنین افزایش جذب دانشجو و هیأت علمی در کشور نسبت به ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، تأکید کردند: مراکز معتبر آماری دنیا، رتبه علمی جمهوری اسلامی ایران در دنیا را، رتبه شانزدهم اعلام و پیش بینی کرده اند این جایگاه تا شش سال دیگر به رتبه چهارمی ارتقاء خواهد یافت.
 
حضرت آیت الله خامنه ای همچنین با اشاره به ارتقاء سهم ایران در تولید علم در دنیا، به 2 درصد، خاطر نشان کردند: همه این پیشرفتها در شرایط سختی ، تحریم و فشار،  و با همت عده ای جوان مختصص و با انگیزه که از حمایتهای مالی و معنوی سازمان یافته هم برخوردار نبودند، آغاز شد.
ایشان افزودند: این پیشرفتهای بزرگ علمی و دانشگاهی، در چنین شرایطی، امید بخش و نشان دهنده روحیه خودباوری و حرکت رو به جلو، در میان نسل جوان است.
 
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: باید در مدارس و دانشگاهها دائما، روحیه امید به آینده و حرکت و نشاط دمیده و از هرگونه القاء یأس و ناامیدی پرهیز شود.
 
حضرت آیت الله خامنه ای همچنین معلمان و اساتید را به مراقبت از جوانان در مقابل رخنه ی عرفان های کاذب توصیه کردند و افزودند: معیار اسلام برای علوّ معنوی و روحی ، تقوا و پاکدامنی، با تلاش برای دوری از گناهان و اهتمام به نماز و انس با قرآن است.
 
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود با گلایه از برخی مطالب و یا اشعار و سرودهایی که در برخی دیدارها قرائت میشوند تأکید کردند: اظهار محبت از جانب مردم به خدمتگزاران خود، مطلوب و مورد تأیید اسلام است اما این اظهار محبت نباید موجب بیان سخنان، تعابیر، و اوصاف مبالغه آمیز شود.
 
حضرت آیت الله خامنه ای خاطر نشان کردند: باید جلوی گسترش فرهنگ تمجید و مبالغه گویی اغراق آمیز گرفته شود....
 
بقیه در ادامه مطلب....
 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اجـــتماعــــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2427
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : گمنام
یک شنبه 23 مهر 1391

روز بيست و پنجم ذي‌القعده روز دحوالارض است و يكى از آن چهار روزي است كه در تمام سال به فضيلت روزه ممتاز است. میرداماد در رساله أربعة أیّام، اعمالی را که در تعظیم و تکریم «ایام اربعه» در روایات آمده است، جمع آوری کرده است. وی در فصل اول، در بیان ایام اربعه می نویسد: بباید دانستن که در هر سال، چهار روز عظیم القدر جلیل المنزله است که نزد اللّه تعالی، اعزّ و اکرم ایّام سال، آن چهار روز است و آن روزها را در اصطلاح شرع شریف، ایّام اربعه می گویند….

 

یکی از ایام اربعه، یوم دحو الأرض است و آن روز بیست و پنجم ماه ذی القعدة الحرام است. دوم، یوم الغدیر است و آن هشتدهم ماه ذی الحجة الحرام است…. سوم، یوم المولود است که روز ولادت کریم شریف خاتم الانبیاء و سیّد المرسلین ـ صلوات اللّه علیه و آله الفائزین ـ بوده و آن روز هفدهم ماه ربیع الاول است. چهارم، یوم المبعث است که اول بعثت خاتم الانبیاء… در این روز بوده است و به جنّ و انس از برای اکمال دین و اتمام شریعت مبعوث شده است و آن روز بیست و هفتم ماه رجب المرجب است. این چهار روز در فضل و منزلت، پنجم ندارد.

 دحوالارض یعنی گسترش یافتن زمین، در شب این روز نیز بر اساس روایتی از امام هشتم علیه السلام حضرت ابراهیم و حضرت عیسی علیهما السلام به دنیا آمده اند. همچنین این روز به عنوان روز قیام امام زمان مهدی موعود (عج) نیز معرفی شده است.

 

 

معنای دحوالارض  

«دَحو» به معنای گسترش است و بعضی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلی اش تفسیر کرده اند. منظور از دحوالارض (گسترده شدن زمین) این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آب های حاصل از باران های سیلابیِ نخستین فراگرفته بود. این آب ها، به تدریج در گودال های زمین جای گرفتند و خشکی ها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گسترده تر شدند. از طرف دیگر، زمین در آغاز به صورت پستی ها و بلندی ها یا شیب های تند و غیرقابل سکونت بود. بعدها باران های سیلابی مداوم باریدند، ارتفاعات زمین را شستند و دره ها گستردند. اندک اندک زمین هایِ مسطح و قابل استفاده  برای زندگی انسان و کشت و زرع به وجود آمد. مجموع این گسترده شدن، دَحو الارض نام گذاری می شود.

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: عقــــــــــــایـــد , ,
:: بازدید از این مطلب : 2049
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : گمنام
یک شنبه 23 مهر 1391

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ایثـار و شهادت , ,
:: بازدید از این مطلب : 2314
|
امتیاز مطلب : 29
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
نویسنده : گمنام
یک شنبه 23 مهر 1391

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با فرهنگیان و اساتید استان خراسان شمالی با اشاره به پیشنهاد یکی از سخنرانان جلسه، مبنی بر آموزش فلسفه به کودکان، نکات جالبی را بیان فرمودند.

به گزارش رجانیوز ایشان در این زمینه فرمودند: «یك نكته‌اى كه در ضمن مطالب اين دوستان هم بود، ذهن بنده هم همواره خيلى متوجه به آن است، اين است كه ما در درجه‌ى اول بايد به ساختن و پرداختن شكل روحى كودكانمان اهتمام بورزيم. اگر توانستيم هويت انسانى اين كودك را از آغاز كودكى شكل بدهيم و خلقياتى را در آن به وجود بياوريم، اين براى هميشه به درد خواهد خورد. عوارضى وجود دارد، معمولاً اين عوارض اخلاقيات را تحت تأثير قرار ميدهد؛ اما اگر چنانچه شخصيت كودك از آغاز ساخته شد و شكل گرفت، تأثيرات عوارض كمتر خواهد بود و عوامل كمك كننده هم در بين راه كمك خواهد كرد.

 اين خانم به تعبير «فلسفيدن» اشاره كردند؛ اين بسيار تعبير درستى است. امروز در كشورهاى پيشرفته‌ى مادى دنيا، يكى از كارهاى اساسى و يك رشته‌ى مهم، تدريس فلسفه براى كودكان است. خيلى‌ها در جامعه‌ى ما اصلاً تصور نميكنند كه براى كودك هم فلسفه لازم است. برخى تصور ميكنند فلسفه به معناى يك چيزِ قلمبه سلمبه‌اى است كه يك عده‌اى در سنين بالا به آن توجه ميكنند؛ اين نيست. فلسفه شكل دادن فكر است، ياد دادنِ فهم كردن است، ذهن را به فهميدن و تفكر كردن عادت دادن است؛ اين از اول بايد به وجود بيايد. قالب مهم است. اگرچه محتوا هم در همين فلسفه‌ى كودكان حائز اهميت است، اما عمده شيوه است؛ يعنى كودك از اول كودكى عادت كند به فكر كردن، عادت كند به خردورزى؛ اين خيلى مهم است. من خوشحال شدم از اين كه ديدم در خلال حرفها اين را متذكر شدند.»

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: پـرســــــــمـان , ,
:: بازدید از این مطلب : 3030
|
امتیاز مطلب : 43
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
نویسنده : گمنام
یک شنبه 23 مهر 1391

 

 هربار که مقام معظم رهبری سفری استانی دارند، مثل همیشه آنانکه از درک مفهوم «ولایت» عاجزند وقتی حیرانِ دلدادگیِ عمیقِ بین امت و امام می‌شوند، با ذکر احادیثی! شروع به شبهه‌پراکنی برای زیرسوال بردن استقبال پرشور مردم ولایتمدار شهر میزبان می‌کنند. اینجاست که ناخودآگاه کلمات سید شهیدان اهل قلم، شهید مرتضی آوینی در گوش جان تداعی می‌شود؛ آن زمان که هنوز داغدار رحلت امام‌خمینی(ره) بود ولی در آبان‌ماه سال1368بعد از دیدار هنرمندان حوزه هنری با رهبرانقلاب خطاب به امـام‌خـامـنـه‌ای نوشت: عزیز ما، ای وصی امام عشق! آنان که معنای «ولایت» را نمی‌دانند در کار ما سخت در مانده‌اند، اما شما خوب می‌دانید که سرچشمۀ این تسلیم و اطاعت و محبت در کجاست. خودتان خوب می‌دانید که چقدر شما را دوست می‌داریم  و چقدر دلمان می‌خواست آن روز که به دیدار شما آمدیم، سر در بغلِ شما پنهان کنیم و بگرییم. ما طلعتِ آن عنایتِ ازلی را در نگاه شما باز یافتیم. لبخند شما شفقت صبح را داشت و شبِ انزوای ما را شکست. سَرِ ما و قدمتان، که وصیِ امامِ عشق هستید و نائب امام زمان.

به گزارش رجانیوز، این بار نیز بعد از استقبال پرشور مردم خونگرم خراسان‌شمالی با استناد به یک حدیث، شبهاتی در این مورد مطرح شده که در ادامه به پاسخ این شبهات که توسط حجت‌الاسلام پناهیان بیان شده می‌پردازیم.

گروهي از مردم شهر «انبار» حضرت علی علیه‌السلام را در مسیری که به سمت شام می‌پیمودند ديدند، پياده به دنبال امام و در مقابل ايشان دويدند و مراسم استقبال از حضرت را انجام دادند.  ابتدا حضرت اعتراض نکردند، بلکه از علت کارشان سوال کردند و فرمودند: «ما هذا الذي صنعتموه؟» اين چه کاري است که انجام مي‌دهيد؟ منظور حضرت از اين سؤال اين بود که فلسفه اين کار شما چيست؟ زيرا حضرت مي‌دانستند آن‌ها چه کار مي‌کنند و معلوم بود که به استقبال آمده‌بودند. به‌عبارت ديگر حضرت مي‌فرمايند: «براي چه اين کار را مي‌کنيد؟» آن‌ها در جواب گفتند: «خلق منا نعظم به امرائنا» اين عادت ماست، هرکسي رئيس شود ما اين کار را برايش مي‌‌کنيم. بعد از اين‌ که فلسفه اين کار خود را بيان کردند، حضرت آن‌ها را از اين‌کار نهي کردند و فرمودند: به خدا سوگند حاکمان شما از اينگونه احترام گذاشتن‌ها سودي نبردند. شما در دنيا خود را به زحمت مي‌افکنيد و در آخرت نيز دچار عذاب مي‌شويد و چه سودمند است آسايشي که امان از جهنم در پي آن باشد.

اگر آن‌ها در جواب حضرت روايت مشهور پیامبر اعظم(ص) در کتاب اختصاص شيخ مفيد، ص150 را مي‌گفتند که «علي ‌جانم اگر نمي‌ترسيدم که مردم در مورد تو چيزي را بگويند که در مورد عيسي‌بن‌مريم گفتند، در مورد تو سخني مي‌گفتم که از هرجا رد شوي، مردم خاک کف پاي تو را به عنوان تبرّک بردارند و ما به اين دليل که تو وصيي رسول ربّ‌العالمين هستي دورت را گرفته‌ايم» مطمئنا حضرت مانع آن‌ها نمي‌شدند. زيرا رسول‌خدا(ع) در زمان هجرت مانع استقبال مردم مدينه نشدند و همچنين حضرت‌رضا(ع) در ارتباط با استقبال‌کنندگان نيشابور هيچ نهي نکردند و بلکه حديثي نيز به آن‌ها هديه کردند. در حالي‌که اين استقبال‌ها بسيار پرشورتر و پرجمعيت‌تر از آن استقبال مردم شهر انبار بود.

بنابراين آنچه تعيين کننده و حائز اهميت است نيت و انگيزه استقبال است. البته بايد گفت اين‌که بعضي‌ها حرف‌هايي را مي‌زنند و شبهه‌هايي را ايجاد کنند اصلاً مسأله تازه‌اي نيست، چون نمي‌توان جلوي زبان را گرفت. حتي در روايات آمده که در دوران ظهور امام‌زمان4 بعضي‌ها با استناد به آيات قرآن، دل ایشان را خون مي‌کنند و با آن آيات به جنگ حضرت مي‌روند. طبق روايات حضرت بقيةالله(عج) وارد هر شهري مي‌شوند، مردم استقبال شديدي از ايشان مي‌کنند. حتي در روايت آمده است، ياران خوب حضرت، جهت تبرّک، به مرکب ايشان دست مي‌کشند «يتمسحون يسرجِ الامام يطلبون بذلک البرکة».

لذا اين حديث نشان مي‌دهد که اصل استقبال اشکالي ندارد و مهم اين است که فلسفه آن چه باشد. اگر فلسفه آن شاه‌پرستي باشد، بايد ترک شود ولي اگر نيت و فلسفه آن خدايي باشد، نه تنها اشکالي ندارد، بلکه طبق روايات، يکي از اوصاف ياران امام‌زمان4 است و اين جنبه استقبال براي ما ملاک است و قداست دارد.

حضرت امام خمینی;  زماني که در نجف يا قم تدريس مي‌کردند وقتي سرِ درس مي‌رفتند، شاگردانشان را از اينکه برايشان صلوات بفرستند نهي مي‌کردند و به اين کار راضي نبودند و مي‌گفتند صلوات را جاي ديگري بفرستيد ولي وقتي بنا شد ايشان بعد از سال‌ها دوري از وطن به ايران بازگردند، نه تنها از شکل‌گيري کميته استقبال ممانعت نکردند، بلکه توصيه‌ها و هماهنگي‌هايي را هم با آن کميته داشتند، و لذا از برنامه‌ريزي براي استقبال ميليوني در تهران ممانعت نکردند زيرا اين استقبال، استقبال از شخص نبود؛ استقبال از شخصيت و جايگاه مقدّس ولايت بود.

شاهدي ديگر بر اين قضيه، وقتي است که مردم آب وضوي پيامبر را به عنوان تبرّک مي‌بردند و ايشان ازاين کار مانع نمي‌شدند و نمي‌فرمودند: «اين چه کاري است که مي‌کنيد؟ خودتان را ذليل نکنيد!» چون مي‌دانستند مردم اين کار را به خاطر خدا و با معرفت انجام مي‌دهند. و لذا اگر مردم مي‌گفتند: «هرکسي رئيس ما باشد وقتي دست و صورتش را مي‌شويد ما آبش را جمع مي‌کنيم»، قطعاً حضرت مانع مي‌شدند.

بنابراين استقبال از رهبر انقلاب هم يک تظاهرات مقدس در پاسداشت مقام ولايت است. قطعاً ثمره طبيعي استقبال مردم، نااميدي دشمن و شاد شدن قلب دوستداران انقلاب است ولي اين برکات تمام آن چيزي نيست که خداي متعال به خاطر اين استقبال به مردم ما عنايت کرده است. تمام برکاتي که ما براي ولايتمداري مردم تصوّر مي‌کنيم، چيزهايي است که «ما» تصوّر مي‌کنيم، نه چيزهايي که «خدا» تفضّل مي‌کند. آنچه خداوند عنايت مي‌کند براساس «و يرزقه من حيث لايحتسب» مي‌باشد.


رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: پـرســــــــمـان , ,
:: بازدید از این مطلب : 2994
|
امتیاز مطلب : 37
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : گمنام
یک شنبه 23 مهر 1391

 

مشرق: یک مرکز تهیه و ارسال عکس و فیلم برای شبکه بی بی سی در بلوار فردوس تهران شناسایی و اعضای آن دستگیر شده اند.

اعضای این خانه تیمی آموزش های جدیدی را جهت تصویربرداری از ناآرامی ها و ارسال آن به خارج کشور دیده بودند.

این افراد در حال ارسال تصاویر ناآرامی در چهار راه استانبول دستگیر شدند.

خبر دیگر اینکه با پایان یافتن دوره محرومیت دو مجری مرد و یک مجری زن سیما، این سه نفر به زودی روبروی دوربین قرار گرفته و برنامه اجرا خواهند کرد.

در این مدت شبکه های ماهواره ای تلاش فراوانی برای جذب و خروج آنان از کشور داشتند که با پاسخ منفی مواجه شدند.

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , دفــاع و امنیت , ,
:: بازدید از این مطلب : 2673
|
امتیاز مطلب : 52
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
شکر ،خدارا که درپناه حسینم(ع)،گیتی ازاین خوبتر،پناه ندارد........................... ....هرکسی با شمع رخسارت به وجهی عشق باخت/ زان میان پروانه را در اضطراب انداختی / گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما / سایه دولت بر این کنج خراب انداختی.../ اللّهم عجّل لولیّک الفرج........ ...با عرض سلام و تحیّت خدمت شما بازدید کننده گرامی به اطلاع می رساند که """برنامه ی هفتگی هیئت کربلا (محمدشهر- عباس آباد - کرج ) به شرح ذیل می باشد: پنجشنبه شب ها ساعت21 با مداحی " حاج رحمــــــــان نـوازنـــــــی "/ لازم به توضیح است مراسماتی که بصورت مناسبتی برگزار می گردد از طریق سامانه پیام کوتاه به اطلاع عموم بزرگواران می رسد. سامانه پیام کوتـــــــــاه این هیئت نیز با شماره 30008191000002 پل ارتباطی بین ما و شما می باشد.لطفا نقدها و پیشنهاد های خود را و همچنین پیامک های مهـــــــــدوی و دلنوشته هایتان را جهت انعکاس در این تارنما برای ما ارسال نمایید.ضمنا جهت عضویت در این سامانه عبارت * یازهرا * را به شماره فوق پیامک نمایید. التماس دعا.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه