|
|
نویسنده : گمنام
سه شنبه 6 تير 1391
|
چند روز بعد که دیگر مطمئن شده بودیم، دست راست کاملا از کار افتاده است، از تلویزیون آمدند تا گزارش تهیه کنند، یک ساعتی معطل شدند تا آقا به هوش بیایند، وقتی پرسیدند که حالتان چطور است؟ این پاسخ را گرفتند:
بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت / سر خُمِّ می سلامت، شکند اگر سبویی
جمعی از اعضای تیم حفاظت و اعضای تیم پزشکی حضرت آیتالله خامنهای بعد از 25 سال، در محضر رهبر انقلاب به بیان خاطرات و ناگفتههایی از حادثه تلخ ترور در ششم تیر1360 پرداختند.
در این مراسم که نزدیک به 4 ساعت به طول انجامید، آقایان خسروی وفا، حاجیباشی، جباری، جوادیان، پناهی و حیاتی از محافظان قدیمی رهبر انقلاب، به همراه 3 نفر از تیم پزشکی ایشان ــ دکتر میلانی، دکتر زرگر و دکتر منافی ــ به مرور خاطرات خود از ششم تیر 1360 پرداختند. آنچه میخوانید روایتی است کوتاه از این نشست.
- اصلا اون روز مسجد یه جور دیگه بود...
- راست میگه! مثل همیشه نبود، هفتهی قبل هم که برنامه لغو شد، اومده بودیم اما اینطوری نبود!
- توی حیاط یه جایی واسه ضبط صوتها درست کرده بودیم.
- نماز ظهر که تموم شد، آقا رفتن پشت تریبون.
- سئوالها هم خیلی تند و بعضا بیربط بود...
- پرسیده بودن شما داماد وزیر گرفتی و فلان قدر مهر دخترت کردی.
- آقا اول کمی درباره شایعات علیه شهید مظلوم بهشتی صحبت کرد و بعد هم اشاره کرد که من اصلا دختر ندارم!
- من دیدم یه نفر با موهای وزوزی داره با یه ضبط صوت به سمت تریبون میاد.
- نه یه نفر نبود! ضبط رو دست به دست دادن تا کسی شک نکنه!
- منم فکر کردم ضبط بچههای خود مسجده؛ دیگه شک نکردم چرا این ضبط مثل بقیه توی حیاط نیست!
- ولی نفر آخر، از خودشون بود!
- آره! آره! چون دقیقا ضبط رو گذاشت رو به آقا و سمت چپ؛ درست مقابل قلب ایشون!
- من همینطوری رفتم به ضبط یه سری بزنم! کمی زیر و بمش را نگاه کردم و بعد ناخودآگاه جاشو عوض کردم، گذاشتم سمت راست، کنار میکروفن، کمی با فاصلهتر از آقا!
- یکدفعه میکروفن شروع کرد به سوت کشیدن...
- آقا برگشتن گفتن: این صدا را درست کنید یا اصلا خاموش کنید.
- منبریها این جور مواقع کمی عقب و جلو میشن تا بلکه صدا درست بشه!
- من روبروی آقا، کنار در شبستان وایساده بودم، آقا کمی به عقب و سمت چپ رفتند که یکدفعه...
- یه صدای عجیبی توی شبستان پیچید...
- اول فکر کردم، تیر اندازی شده...
- سریع اسلحهام رو درآوردم... تا برگشتم دیدم...
و اشک، چنان سر میخورد توی صورتش که هر چهقدر هم لبش را بگزد؛ نمیتواند کنترلش کند... سرش را تکان میدهد و به "حاجیباشی" نگاه میکند، او هم سرش را انداخته پائین و با دست اشکهایش را میچیند. "پناهی" به دادش میرسد و ادامه میدهد:
ــ مردم اول روی زمین دراز کشیدند و بعد هم به سمت در هجوم بردند، من اسلحهام را از ضامن خارج کرده بودم، تا برگشتم سمت جایگاه دیدم ــ بغضش را فرو میخورد ــ "آقا" از سمت چپ به پهلو افتادهاند روی زمین! داد زدم: حسین! "آقا"... تا برسم بالای سر "آقا"، "حسین جباری" تنهایی "آقا" را بلند کرده بود و به سمت در میرفت...
"جوادیان" که هنوز صورت گردش سرخ سرخ است، فقط سرش را به طرفین تکان میدهد و حتی چشمهایش را هم از ما میدزدد. "حیاتی" اما ماجرا را اینگونه ادامه میدهد:
ــ هرطور بود راه را باز کردیم و خودم برگشتم پشت تریبون، ضبط صوت مثل یک دفتر 40برگ از وسط باز شده بود. با ماژیک قرمز هم روی جداره داخلیاش نوشته بودند: "اولین عیدی گروه فرقان به جمهوری اسلامی!"......
بقیه در ادامه مطلب.... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
ناگفتههایی از حادثه ترور رهبرانقلاب در سال60 ,
رایه الهدی ,
هیئت منتظران مهدی ,
کرج ,
البرز ,
:: بازدید از این مطلب : 2815
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
|
نویسنده : گمنام
سه شنبه 6 تير 1391
|
این سخنان در مصاحبهای در محل انفجار دفتر مرکزى حزب جمهورى اسلامى در تاریخ 1365/4/1 بیان شده است:
یکباره این خبر را به من ندادند. من تدریجاً با ابعاد این قضیه آشنا شدم. یکى دو روز اوّل که به هوش آمده بودم، کسى اجمالاً از وقوع یک انفجارى در حزب به من خبر داد، لکن من در شرائطى نبودم که درست درک کنم که چى واقع شده؟ یعنى شاید حتى کاملاً به هوش نبودم، لکن یادم هست که چیزى به من گفته شد بعد هم یادم رفت. چون غالباً در حال شبیه حالات بعد از بىهوشى بودم؛ چون عملهاى متعددى انجام مىگرفت و درد و اینها هم شدید بود، من را در یک حال شبه بیهوشى نگه مىداشتند، یعنى در حال گیجى مخصوص بعد از عمل جراحى.
در هشتم، نهم این حادثه بود ظاهراً یک هفته یا هشت روزى گذشته بود. من اصرار مىکردم که براى من رادیو و روزنامه بیاورند و به بهانههاى گوناگون نمىآوردند و مقصود این بود که من مطلع نشوم از حادثه چون افرادى که دور و بر من بودند بالأخره نمىتوانستند در مقابل اصرارهاى پىدرپى من مقاومت کنند. مجبور بودند قضیه را به من بگویند.
آن کسى که مىتوانست این قضیه را به من بگوید کسى غیر از آقاى هاشمى نبود. یعنى مىدانستند بخاطر نحوهى ارتباط ما با هم طبعاً ایشان مىتواند به یک شکلى مسأله را به من بگوید و همین کار را کردند. البته من توجه نداشتم، یک روز عصرى آقاىهاشمى و آقاىحاجاحمد آقا - فرزند حضرت امام - آمدند پیش من و یکى از کسانى که دور و بر من بود با آنها مطرح کرد که فلانى رادیو مىخواهد و روزنامه مىخواهد و ما مصلحت نمىدانیم شما نظرتان چیه، اگر شما مىگوئید بدهیم. اینجورى شروع کردند قضیه را.
آقاى هاشمى با آن بیان شیرین خودشان که همیشه مطالب را نرم و آرام و هضمشدنى مطرح مىکنند آنجا گفتند: نه به نظر من هیچ لزومى ندارد شما رادیو بیاورید. حالا خبرهاى بیرون خیلى شیرین است، خیلى مطلوب است، که این هم روى تخت بیمارستان این خبرها را بشنود. من اجمالاً فهمیدم که خبرهاى تلخى وجود دارد. گفتم چطور مگر؟ گفت خب همین دیگر، انفجار درست مىکنند، بعضىها شهید شدند، بعضىها مجروح شدند و به این ترتیب ایشان من را وارد حادثه کرد. من پرسیدم کىها مثلاً شهید شدند، کىها مجروح شدند، ایشان گفت: مثلاً آقاى بهشتى مجروح است، من خیلى نگران شدم. شدیداً از شنیدن اینکه آقاى بهشتى حادثهاى دیده و مجروح شده، ناراحت شدم.
پرسیدم که ایشان چیه وضعش؟ کجاست؟ چه جورى است؟ ایشان گفت که بیمارستان است و نه نگرانى هم ندارد. گفتم آخر در چه حدى است؟ ایشان گفت خب، مجروح است دیگر، ناراحت است. من گفتم که در مقایسهى با من مثلاً بدتر از من است بهتر از من است؟ مىخواستم که ابعاد مسأله را بفهمم. ایشان گفت همینجورهاست دیگر، حالا بیخود دنبال این قضایا تحقیق نمىخواهد بکنى، اجمالاً خبرهاى بیرون خیلى شیرین نیست، خیلى جالب نیست، خب بله، بعضىها هم شهید شدند و اینها.
ایشان من را در نگرانى گذاشت و رفت. من فهمیدم که یک حادثهى مهمى است که آقاى بهشتى در آن حادثه مجروح شده، به ایشان هم قبل از اینکه بروند گفتم، خواهش مىکنم هر چه ممکن هست مراقبت بخرج داده بشود، تمام امکانات پزشکى کشور بسیج بشود تا آقاى بهشتى را هر جور هست زودتر نجات بدهید و نگذارید که ایشان خداى نکرده برایش مسألهاى پیش بیاید.
بعد که ایشان رفتند افرادى که دور و بر من بودند نمىدانستند که من چقدر خبر دارم و من از آنها بطور آرام، آرام مسأله را گرفتم. یعنى بقول معروف زیر زبانِ آن بچههایى که دور و بر من بودند خود من کشیدم و فهمیدم که ایشان شهید شدند. طبعاً براى من بسیار سخت بود با اینکه همهى ابعاد حادثه را و خصوصیات حادثه را و کسانى را که شهید شده بودند نمىدانستم که چهجورى است و تا چه حدودى هست. اما نفس شهادت آقاى بهشتى براى من یک ضربهى فوقالعاده سنگینى بود. تا روزهاى متمادى من دائماً ناراحت و منقلب بودم و اندک چیزى من را مىبرد تو بَهر این حادثهى تلخ. بله بههرحال براى من بسیار چیز سخت و تلخى بود. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
دکتر بهشتی ,
امام خامنه ای ,
رایه الهدی ,
هاشمی رفسنجانی ,
خبرشهادت ,
:: بازدید از این مطلب : 2233
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
|
نویسنده :
شنبه 3 تير 1391
|
اماما
........جسم تو کامل است،ناقص نیست
می دهد عطر یک بغل گل یاس
دستت اما حکایتی دارد
رحم الله عمی العباس(ع)..... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
تصویر دست مبارک علمدار انقلاب ,
:: بازدید از این مطلب : 1927
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 1 تير 1391
|
دکتر مصطفی چمران ، از جمله معدود شخصیت های انقلاب اسلامی بود که رابطه ی عرفانی خاصی با حضرت امام داشت. او چندین ماه پس از انقلاب اسلامی به تهران آمد و دیدار محدودی با امام خمینی داشت اما در همین مجال اندک ، به قدری میان او و حضرت روح الله پیوند معنوی برقرار شد که دو هفته پیش از شهادت ایشان ، امام خمینی برای دیدار او ابراز ذلتنگی نمود و آن شهید از جبهه ی جنوب به دیدارش شتافت.
آن چه خواهید خواند روایت این آخرین دیدار است که توسط مهندس مهدی چمران نقل شده است:
15خرداد بود که حاج احمد آقا عصر زنگ زد و گفت: به دکتر بگو به تهران بیایید زیرا امام گفته دلم برایش تنگ شده، من هم گفتم که قول میدهم فردا ایشان را بیاورم. به دکتر هم گفتم که هماهنگ میکنم با اولین هواپیما به تهران برویم، چون امام اینطوری گفتهاند و در حالی که ران و قوزک پای دکتر زخمی بود، خدمت امام با پای زخمی چهار زانو نشسته بود و امام گفتند: آقا پاتونو دراز کنید! دکتر گفت: نه! امام دوباره تکرار کرد و دکتر به احترام این کار را نمیکرد و در نهایت امام گفتند: آقا میگم پاتونو دراز کنید و دکتر گفتند: چشم! دکتر در مورد نحوه عملیات کوههای الله اکبر تعریف میکرد. ناگهان امام صدا زد احمد احمد! احمد آقا سراسیمه آمد و گفت: بله! امام که میخواست به حسینیه برود باید از پلهها میرفت و برای اینکه هی این پلهها را بالا و پایین نرود میز چوبی گذاشته بودند و امام از طریق آن میز به حسینیه میرفت. امام گفتند: این میزهایی که در حیاط چیدهاید دکتر چمران بدلیل اینکه پایش زخم است نمیتواند از روی این میزها بپرد! حاج احمد آقا رفت یکی از میزها را برداشت که بتوانیم از روی آن رد شویم و حاج احمد آقا به شوخی به دکتر گفت: امام خوب هوای شما رو داره! رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
در آخرین دیدار چمران و حضرت روح الله چه گذشت؟ ,
شهیدچمران ,
رایه الهدی ,
امام روح الله ,
:: بازدید از این مطلب : 2118
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 1 تير 1391
|
یکی از ابتکارات شهید چمران که باعث رعب و وحشت نیروهای عراقی شده بود، استفاده از قوطیهای کنسرو و پر کردن آنها با کاه و روغن سوخته بود که آنها را در داخل رودخانه کارون میریخت و شبها عراقیها احساس میکردند چندین هزار قایق ایرانی در کارون در حال حرکت هستند.
شهید چمران پایاننامه دکترای خود را با عنوان باریکه الکترونی در مگنترون با کاتد سرد، ارائه کرده و در رشته گداخت هستهای از دانشگاه برکلی فارغالتحصیل میشود اما علاوه بر پیشرفت در مسائل علمی در مبارزات مذهبی و سیاسی با توجه به اینکه از بورس تحصیلی نیز محروم میشود اما شاگرد اول همه دوران تحصیلی بوده و در دورانی که به فعالیتهای نظامی در لبنان و ایران میپردازد نیز شاگرد اول این دوران نیز است.....
بقیه در ادامه مطلب.... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
مـــردان خــــدا ,
,
:: برچسبها:
شهید چمران ,
ابتکارشهید چمران ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2190
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : گمنام
جمعه 26 خرداد 1391
|
بعضي ها هستند، هر كاري ميخواهند بكنند، قبل از اينكه كار انجام بگيرد، تابلويش را مي زنند! مدتها اين تابلو آنجاست، هيچ كاري هم انجام نگرفته. بعضيها هم نه، كار را انجام مي دهند، هيچ تابلويي هم ندارد. كار مرحوم حاج عبدالله والي و شماها از اين نوعِ دوم است، يعني بي تابلو رفتيد و برای خدا كار واقعي كرديد، اينها خيلي با ارزش است. شما بدانيد، اينجور کارهای بی سروصدا و خاموش و خالصانه، نه فقط برای شما پیش خدای متعال درجه و مرتبه درست می کند، بلکه در کل بنای جمهوری اسلامی اثر می گذارد.
حاج عبد الله والی را آنها که پیش از مرگش حتی یکبار هم به اردوی جهادی بشاگرد رفته باشند به خوبی بخاطر دارند و می شناسند. حاج عبدالله والی که خود و خانواده اش ساکن تهران بودند، بشاگرد؛ محروم ترین منطقه ایران، جایی میان استان کرمان و هرمزگان و سیستان و بلوچستان را برای خدمت انتخاب کرد و تنها یک اشاره حضرت امام (ره) كافی بود که "به داد بشاگرد برسيد!" تا او را آماده هجرت به منطقه بشاگرد کند. بیست و سه سال استقامت و تلاش وی برای منطقه بشاگرد، اکنون آن منطقه محروم را به منطقه ای آباد مبدل کرده است.
رهبر معظم انقلاب در دیدار خانواده مرحوم "حاج عبد الله والی" به تجلیل از این مرد بزرگ پرداخته و با اشاره به آثار اخلاص و برکات استقامت در کار، اینگونه کارهای خالصانه و بیهیاهو را موثر در كل بناي جمهوري اسلامي و موجب مستحكم شدن بنای آن عنوان کردند.
در ادامه چکیده ای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در ديدار اخیر با خانواده مرحوم حاج عبدالله والي را که پايگاه اطلاع رساني دفتر مقام معظم رهبري، منتشر کرده است می خوانید:
بسم الله الرحمن الرحيم
مرحوم آقاي حاج عبدالله والي يكي از آدمهايي است كه قطعاً در تاريخ انقلاب و تاريخ كشور اسمش خواهد ماند و نامش به نيكي ياد خواهد شد؛ خداوند درجاتش را عالي كند.
من با اينكه ايشان را از نزديك نديده بودم و هیچ يادم نمي آيد كه با ايشان ملاقاتي داشته باشم، اما دورادور ايشان را مي شناختم ، مي دانستم كه در بشاگرد مشغول خدمات با ارزشي هستند.
بقیه در ادامه مطلب.... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
مـــردان خــــدا ,
,
:: برچسبها:
حاج عبدالله والی ,
رایه الهدی ,
مقام معظم رهبری ,
بشاگرد ,
احیاگر ,
:: بازدید از این مطلب : 2905
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
|
نویسنده : گمنام
جمعه 26 خرداد 1391
|
سیدناصر حسینیپور در کتاب «پایی که جا ماند؛ یادداشتهای روزانه از زندانهای مخفی عراق» شرایط دشوار اسرای ایرانی را به تصویر کشیده است.....
سهمیه نان هم روزمان دو عدد بود. عراقیها به آن سمون میگفتند. نانها به شکل باگت بود. وزن هر کدام حدود پانصد گرم بود. بیش از نصف این نانها نپخته و خمیر بود. خمیر داخل آن را مقابل آفتاب میگذاشتیم تا خشک شود، بعد آن را خرد میکردیم. آردی که یک بار مراحل نان شدن را طی کرده بود، دوباره مراحل آرد شدن را طی میکرد. در اسارت خمیر آرد شده را روی غذا میریختیم. با برنج قاطی میکردیم و میخوردیم.
کسانی که هم خرج بودند، برای نگهداری این نانها کیسههای پارچهای دوخته بودند. مادر خرج هر گروه، نان ده نفر را نگه میداشت. نان سهمیه روزانه برای صبحانه و شام بود.
صبحانه آب عدسی بود. چیزی شبیه شوربا که از عدس، خرده برنج و رب گوجه تشکیل میشد. شوربای سهمیهی چهل نفر، به سختی ده نفر را سیر میکرد!
سهمیه ناهار هر نفر، بین هفت تا هشت قاشق بود. بعضی وقتها به ده قاشق میرسید. خورش آب برنجها در هفته متنوع و کم هزینه بود. کلم، بامیه، کرفس، بادمجان، شلغم نپخته، برگ چغندر، هویج، سیبزمینی آبپر و گوجه فرنگی با پیاز بود.
شام آب بادمجان، آب پیاز، آب نخود، خوراک لوبیا و یا گوشت گاو وارداتی بود. آب گوشت سهمیهی ده نفر 80 درصد آب و 20 درصد گوشت بود. سهمیهی هر نفر شش، هفت قاشق غذاخوری میشد. دویست گرم گوشت برای ده نفر و بیست گرم گوشت برای یک نفر......
بقیه در ادامه مطلب..... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
لیست غذا ,
رایه الهدی ,
عراق ,
اسرا ,
البرز ,
کتاب پایی که جاماند ,
:: بازدید از این مطلب : 2404
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
|
نویسنده : گمنام
جمعه 26 خرداد 1391
|
حاج احمد قديريان فرزند شعبانعلی در یك خانواده مذهبی در محلهی پاچنار تهران در سال 1313 متولد شد. در كودكی با شهيدحاج صادق امانی ـكه از فعالین در امر مبارزه بودـ آشنا شد. اگر چه در دوران ملی شدن صنعت نفت از طریق فداییان اسلام در جریان فعالیتهای سیاسی قرار داشت، اما مبارزات سازمان یافته را از آغاز دههی چهل و از طریق هیأتهای مذهبی آغاز كرد كه بعدها به نام هیأتهای مؤتلفه اسلامی شناخته شدند. فعالیت او در امر چاپ و توزیع اعلامیههای امام (ره) باعت شد كه حدود 17 بار توسط ساواك و شهربانی احضار و چند بار بازداشت گردد.
مرحوم احمد قديريان پس از پيروزي انقلاب به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيوست و پس از مدت كوتاهي به دستور شهيد بهشتي معاون اجرايي دادستاني كل انقلاب اسلامي شد.
او همچنين در كنار شهيد شهيد لاجوردي نقش مهمي در مبارزه با ضدانقلاب و منافقين در سال هاي دهه 60 داشت.
حاج احمد قديريان در سال هاي اخير مشاور وزير دفاع و مدير عامل بنياد شهداي هفتم تير بود.
سردار جانباز احمد قديريان یار باوفای شهید اسدالله لاجوری و از پیشروان مبارزه با نفاق قدیم و جدید پنجشنبه به ياران شهيدش پيوست. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
رایه الهدی ,
حاج احمدقدیریان ,
شهیدلاجوردی ,
:: بازدید از این مطلب : 2313
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
|
نویسنده : گمنام
جمعه 26 خرداد 1391
|
عباس ذوالعلی پدر امیرحسام ذوالعلی دانشجوی بسیجی که در 10 دی 88 و یک روز پس از حماسه 9 دی توسط فتنهگران به شهادت رسید، در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس اظهار داشت: برخی افراد برای رسیدن به قدرت دست به آشوب زدند اما مردم با بصیرت خود فتنه را جمع کردند.
ذوالعلی به نقش بینظیر مقام معظم رهبری در خنثی سازی فتنه اشاره و تصریح کرد: اگر قدرت با قرب الهی همراه نباشد افراد کم میآورند و دشمن هم منتظر است تا از چنین افرادی سوء استفاده کند.
پدر این شهید فتنه 88 ادامه داد: آسیبهایی که جریان فتنه به کشور وارد کرد، ناشی از اخبار غلطی بود که به آنها میرسید و آنها نیز با پافشاری بر این اخبار درصدد قدرتطلبی بودند.
* نقش ساکتین در سال 88 از فتنهگران کمتر نبود
وی با تأکید بر اینکه در فتنه 88 نقش ساکتین از فتنهگران کمتر نبود و اگر آنها سکوت نمیکردند، این فتنه زودتر از هشت ماه جمع میشد، افزود: خواص نقش موثری داشتند و در واقع سکوت آنها تایید فتنهگران بود؛ لذا ما از ساکتین فتنه هم گلهمندیم.
ذوالعلی با بیان اینکه ما از خواص و بزرگان انتظار داشتیم اما متاسفانه برخی از آنها خوب عمل نکردند، یادآور شد: الحمدالله ما رهبری داریم که فرزند خلف امام راحل است و ایشان با بزرگواری و بصیرت مثالزدنی فتنه را خنثی کردند.
پدر شهید ذوالعلی با یادآوری خاطرات روز شهادت پسرش گفت: امیرحسام روز 9 دی کفنپوش در راهپیمایی شرکت کرد و در روز 10 دی 88 نیز توسط فتنهگران به شهادت رسید.
وی با بیان اینکه امیرحسام ورزشکار، دانشجو، اهل هیئت و مسجد بود و همیشه میگفت اگر برای خدا کار کنیم وقت کم نمیآوریم، یادآور شد: فتنهگران چندبار خواستند او را بزنند اما موفق نشدند؛ آنها امیرحسام را شناسایی کرده بودند.
ذوالعلی با بیان اینکه ما سران فتنه را به خدا واگذار کردهایم، گفت: پسرم در جریان فتنه میگفت اگر ما کتک بخوریم میدانیم برای چیست اما اگر فتنهگران کتک بخورند دچار بغض و کینه میشوند چراکه هدفی ندارند. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
ســـــیاســـــی ,
,
:: برچسبها:
شهدای فتنه ,
رایه الهدی ,
ساکتین فتنه ,
پدر شهید ,
امیرحسام ذوالعلی ,
دانشجوی بسیجی ,
9دی ,
:: بازدید از این مطلب : 2403
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : گمنام
جمعه 26 خرداد 1391
|
به نقل از تازه ترین نشریه شما، یکی از ویژگیهای شهدای 26 خرداد شجاعت آنها در بازجویی ها و دفاعیاتشان در بیدادگاههای رژیم پهلوی است.آنچه پیش رو دارید گزیده ای از این دلاور مردیهاست:
شاه بدون آنکه حق دخالت در امور مملکت داشته باشد رسما دخالت و اوامر خود را تحمیل مینماید و ما خواهان محو آن هستیم من بخوبی مشاهده و احساس میکنم که تبعیض سراسر شئون این کشور را فرا گرفته است چه بسیار شگفتم در کشوری که دم از اسلام و مذهب تشیع می زنند نمونههای حیات اسلامی هیچ دیده نمیشود.
عبارات بالا قسمتی از اظهارات و پاسخ شهید محمد صادق همدانی به بازپرس اوست که پس از ترور منصور نخست وزیر ملعون وقت در بیدادگاه شاه عنوان گردیده است.
قسمتی از دفاعیه شهید مرتضی نیک نژاد که در 20 برگ در تاریخ 9/3/44به عنوان دفاع فرجام به تحریر در آورد و آن را به رئیس بیدادگاه نظامی شاه تسلیم کرد:
... فداکاری و جانبازی صرفاً برای پوشاندن بدنهای برهنه و سیر کردن شکمهای گرسنه و امثال آن نبوده و در این حدود خلاصه نمیشود بلکه مبارزه برای استقلال و اجرای اراده عمومی ملت که حق طبیعی محسوب میشود، میباشد و هدف از این مبارزات باز کردن راه برای رشد شخصیتهاست. زیرا تا شخصیت رشد نکند علم و هنر واخلاق و معنویات و غیره ارزشی در زندگی نخواهد داشت و در هنگام نبودن شخصیت عالم مجاز نسبت به عملش عمل کند و قاضی مختار نیست تا داوری کند و هنرمند نیست تا داوری کند و هنرمند محیط مساعدی نمییابد که اظهار هنر کند و در آن صورت فحشاء و سو اخلاق محلی را برای ترویج مذهب و معنویات باقی نمیگذارد و سرگرم بودن به امور مادی جهت امرار معاش که با سختی تهیه میشود فرصتی برای بروز تجلی افکار برای سنجش محیط اجتماعی باقی نمیگذارد.
بقیه در ادامه مطلب.... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
دفاعیات شهدای26خرداد ,
رایه الهدی ,
صفارهرندی ,
نیک نژاد ,
بخارائی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2219
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
|
نویسنده : گمنام
جمعه 26 خرداد 1391
|
«میرزا محمد پدر دره گرگی» معروف به «محمد بروجردی» به سال ۱۳۳۳ در روستای «دره گرگ» از توابع «بروجرد» در خانوادهای کشاورز به دنیا آمد. از 13 سالگی به گروه های اسلامی مبارزه مسلحانه با رژیم پهلوی پیوست و پس از مدتی ، خود به تاسیس گروهی به نام «توحیدی صف» دست زد. پس از ورود امام حمینی به ایران ، محمد بروجردی از فعال ترین عناصر مسلح انقلاب بود و به فاصله ی چند هفته ، از میان او و چند تن دیگر از مبارزان ، «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی » به وجود آمد.
هنگامی که نوبت به انتخاب فرماندهی واحد برای این نهاد تازه تاسیس رسید ، طبیعی بود که محمد بروجردی به دلیل سوابق و تجربیاتش ، اولین گزینه های مطلوب باشد اما وی از پذیرش این مسئولیت سر باز زد.
با شروع غائله تجزیه طلبان ضد انقلاب در کردستان ، محمد بروجردی در کردستان مستقر شد و تمامی توان خود را بر سامان دادن به اوضاع سیاسی-اجتماعی کردستان متمرکز کرد. بروجردی به دلیل سیره اخلاقی و نتایج عملکرد خالصانه اش در کردستان برای استقرار ثبات و امنیت ، در میان ساکنان بومی منطقه به محبوبیتی منحصربفرد دست پیدا کرد تا جایی که به «مسیح کردستان» معروف شد.
«میرزا محمد پدر دره گرگی» معروف به «محمد بروجردی» سرانجام در اول خرداد 1361 در جاده مهاباد-نقده ، خلعت شهادت پوشید.
تصویر زیر ، در ایامی برداشته شده است که «مسیح کردستان » آخرین روزهای نقاهت ، پس از مجروح شدن در جبهه های نبرد را طی می کند:
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
مسیح کردستان ,
رایه الهدی ,
شهیدبروجردی ,
بروجردی ,
محمد ,
:: بازدید از این مطلب : 2079
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : گمنام
یک شنبه 21 خرداد 1391
|
آن چه خواهید خواند ، خاطره ای است از اسفندیار سفیدیان ، از بسیجیان دامغانی :
بهمن ماه سال60بود و من با هفده سال سن، با تعدای از هم سن وسال ها به جبهه رفته بودم . محل استقرارمان جبهه ی «نورد»، ده پانزده کیلو متری اهواز ، روبروی پادگان حمید بود.
آن جا سعی می کردیم بیشتر نمازهایمان را داخل سنگر به جماعت بخوانیم یا اگر اوضاع آرام بود بیرون و در فضای باز. هر روز یکی از بچه ها امام جماعت می شد وبقیه اقتداء می کردند.
یکی از روزها نگهبان ما را برای نماز صبح خیلی دیر بیدار کرد. نزدیک طلوع آفتاب بود و نماز در سرازیری قضا شدن. بچه ها با اصرار بر خواندن نماز جماعت ، سریع وضو گرفته و رفتند بیرون سنگر به نماز ایستادند .آن روز پیش نماز «سید حسین شنایی» بود . ایشان به هوای از دست نرفتن وقت نماز ، با شتاب حمد و سوره را قرائت کرد ولی آن قدر عجله داشت که به جای رفتن به رکوع ، مستقیما سر به سجده گذاشت! یکی از بچه ها پقی زد زیر خنده خنده . سید هم خنده اش گرفت و نماز را رها کرد! حالا دیگر همه از خنده ریسه می رفتند. دیگر مجالی برای نماز جماعت نبود. همه به داخل سنگر رفتیم نماز فرادای لب طلایی خواندیم .
سید حسین شنایی سال 1361 در کردستان ، برای آخرین نمازش با خون وضو گرفت.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
خاطره ,
نمازبدون رکوع ,
رایه الهدی ,
کرج ,
البرز ,
هیئت ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2375
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
|
نویسنده : گمنام
یک شنبه 21 خرداد 1391
|
حسین سوزنی در سال 1337 در خرمآباد به دنيا آمد.
درمبارزاتش اعلامیه و نشریههایی که توسط گروهی که عضو آن بود برعلیه رژیم طاغوت پخش میکرد و چندین بار در برخوردهای مسلحانه با رژیم طاغوت شرکت کرد. سال 1354 اوج مبازره وي و پخش اعلامیه و فرمایشات امام خمینی(ره) به همراه دیگر همرزمانش بود. درسال 1357 طی درگیری با «ساواک» دچار جراحاتی شد و پس از بهبودي و با هدايت راهپیماییها و شعارهای گسترده در شهرخرمآباد ضربه مهلکی به رژیم پهلوي وارد کرد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي برای پاکسازی ضدانقلابیون کومله وارد کردستان شد و در افشای ماهیت منافقین شهرخرمآباد تاثیر بسزایی داشت و سرانجام در یازدهم اردیبهشت ماه سال 61 در خرمشهر به شهادت رسید.
.........
مادر، سفارشي ديگر دارم و آن اين است كه به مردم بگوئيد به شايعات بياساس گوش نكنيد. به خاطر خدا و به پاس خون شهيدان اين همه احتكار و گرانفروشي و كمبود مصنوعي ايجاد نكنيد. قدري به جبههها بينديشند و لحظهاي به رزمندگان فكر كنيد. به خدا قسم انقلاب، جنگ، شهادت و كمبود و همه اينها براي ما آزمايشي بزرگ از طرف خداوند است. پس چه بهتر كه با هم متحد شويم و از اين آزمايش الهي روسفيد بيرون آيیم و كمتر به فكر دنيا باشيم و زندگي رجاييها و بهشتيها را در نظر بگيريم كه درس چگونه زيستن و چگونه مردن را به ما آموختند.
متن کامل وصیتنامه این شهید بزرگوار در ادامه مطلب.... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
شهید ,
وصیتنامه ,
رایه الهدی ,
سفارش یک شهید به گران فروشان ,
:: بازدید از این مطلب : 2243
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
|
نویسنده : گمنام
شنبه 19 خرداد 1391
|
شما را به دیدن این بقیه تصاویر در ادامه مطلب دعوت می نماییم
این آسایشگاه طی چند روز اخیر به دلیل تصمیم بنیاد شهید برای پلمپ کردن آن و مقاومت جانبازان حاضر در این آسایشگاه، شاهد اتفاقات و درگیری هایی بین طرفین بوده است. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
آسایشگاه ,
جانبازان ,
بقیه الله ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2383
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 17 خرداد 1391
|
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1966
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : گمنام
دو شنبه 14 خرداد 1391
|
به گزارش مشرق ، رهبر معظم انقلاب با بیان اینکه امام (ره) در مواجهه با سختی ها و مصیبت ها صبورانه و مقتدارنه برخورد می کرد و کمتر کسی گریه امام را در مواجهه با وقایع انقلاب مشاهده کرده است می فرمایند : معنويت مردم و خانوادهى شهدا و اخلاص رزمندگان در جبهه ها ، امام را به هيجان مى آورد. من چند بار گريه ى امام را - نه فقط به هنگام روضه و ذكر مصيبت- ديده بودم. هر دفعه كه راجع به فداكاري هاى مردم با امام صحبت مى كرديم، ايشان به هيجان مى آمدند و متأثر مى شدند. مثلًا موقعى كه در محل نماز جمعه ى تهران، قلكهاى اهدايى بچه ها به جبهه را شكسته بودند و كوهى از پول درست شده بود، امام (ره) در بيمارستان با مشاهده اين صحنه از تلويزيون متأثر شدند و به من كه در خدمتشان بودم، گفتند: ديدى اين بچه ها چه كردند؟ در آن لحظه مشاهده كردم كه چشمهايشان پُر از اشك شده است و گريه مى كنند.
بار ديگر موقعى گريه ى امام را ديدم كه سخن مادر شهيدى را براى ايشان بازگو كردم: در شهرى سخنرانى داشتم. بعد از پايان سخنرانى، همين كه خواستم سوار ماشين شوم، ديدم خانمى پشت سر پاسدارها خطاب به من حرف مى زند. گفتم راه را باز كنيد، تا ببينم اين خانم چه كار دارد. جلو آمد و گفت: از قول من به امام بگوييد بچه ام اسير دست دشمن بود و اخيراً مطلع شدم كه او را شهيد كرده اند. به امام بگوييد فداى سرتان، شما زنده باشيد؛ من حاضرم بچه هاى ديگرم نيز در راه شما شهيد شوند. من به تهران آمدم، خدمت امام رسيدم، ولى فراموش كردم اين پيغام را به ايشان بگويم. بعد كه بيرون آمدم، سفارش آن مادر شهيد به ذهنم آمد. برگشتم و مجدداً خدمت امام رسيدم و آنچه را كه آن خانم گفته بود، براى ايشان نقل كردم. بلافاصله ديدم آنچنان چهره ى امام درهم رفت و آنچنان اشك از چشم ايشان فروريخت، كه قلب من را سخت فشرد.
برادران عزيز! عامل اخلاص امام (ره) و رابطه او با خدا و نيز اخلاص مردم، تاكنون ما را به اينجا رسانده است؛ بعد از اين هم بايد همينگونه باشد. اگر هدفها و راه ما ، هدفها و راه امام است، وسايل ما هم بايد وسايل امام باشد. وسيله ى امام (ره) ، كمك گرفتن از خدا بود. بياييد از خدا كمك بگيريم. اين كار، با زبانِ تنها ميسر نيست؛ بلكه با خلوص و اخلاص عملى و ترك گناه و تقويت رابطهى بين خود و خدا كه در قلب انسان جاى مىگيرد، عملى است. اين، درس هميشگى امام براى ماست. رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
مـــردان خــــدا ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2226
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
|
نویسنده : گمنام
دو شنبه 13 خرداد 1391
|
بقیه تصاویر در ادامه مطلب...
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1984
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : گمنام
جمعه 12 خرداد 1391
|
به نقل از رزمندگان شمال، طیبه خزایی همسر سردار شهید حشمت الله طاهری فرمانده گردان مالک اشتر لشکر 25 کربلا روایت می کند:
زمانی که مادر حشمت برای خواستگاری به منزل ما آمد من در تهران و خانواده حشمت در شهرستان ساکن بودند. به علت دوری مسافت و غربت تصمیم گرفتم جواب منفی بدهم. اما همان شب خوابی دیدم که مرا منصرف کرد؛ در خواب جمعیت عظیمی را دیدم که با پرچم های سبز و قرمز به دست در حالی که فریاد یا محمد و یا حسین می دادند در حرکت بودند. سوال کردم اینان کیستند؟ جواب دادند این ها کاروان محمد (ص) هستند. خیلی خوشحال شدم چرا که با شروع جنگ همیشه غبطه می خوردم چرا نمی توانم به جبهه بروم. اما ناگهان یکی از بین جمعیت فریاد زد تو که سرباز ما را قبول نداری از ما نیستی. روز بعد قبل از دادن جواب به خانواده حشمت برای یکی از دوستانم خوابم را تعریف کردم و او پیشنهاد استخاره داد. متوسل به قرآن شدم و این آیه آمد: ازدواج و تقوا را پیشه کنید تا رستگارشوید. جواب مثبت دادم و با مهریه ای شامل یک جلد کلام اللّه مجید و یک جلد نهج البلاغه توسط حضرت آیت الله جوادی آملی به عقد ایشان در آمدم . روز عقد بعد از صرف ناهار، حشمت میهمانان را که از آمل آمده بودند، به ملاقات امام خمینی (ره) برد. آیت اللّه جوادی آملی در سخنرانی روز نیمه شعبان همان سال درباره ازدواج او چنین گفت: بعضی می گویند نمی شود زندگی علی (ع) را پیاده کرد ولی من امروز به عینه دیدم که بخشی از زندگی علی (ع) پیاده شده است.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
اخلاق و عرفان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2039
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
|
نویسنده : گمنام
جمعه 12 خرداد 1391
|
سيد علي اکبر ابوترابي، به سال 1318 ش در قم متولد شد و پس از اخذ دپيلم، وارد حوزه علميه مشهد گردید و از همین میدان ، به اردوی سربازان جان برکف حضرت روح الله پیوست. در پي تبعيد امامش به نجف، سدعلی اکبر به رکاب سردارش شتافت و زمانی که پس از شش سال اقامت در نجف، قصد داشت تعدادی از اعلاميه هاي امام را به ايران بياورد در مرز خسروي دستگير و طعم نخستین اسارت و شکنجه را در همین سن و سال چشید.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، این سرباز آزاده شده از چنگال طاغوت، با آغاز جنگ تحميلي، به همراه شهيد دکتر چمران در ستاد جنگ هاي نامنظم به نبرد با متجاوزان طاغوتِ بعثی مشغول شد و به تاریخ 26 آذر 59 به اسارت دشمن بعثي در آمد.
سید علی اکبر ابوترابی در طول ده سال اسارت، با سیره ی عملی خود ، به اسطوره ی امید بخش ده ها هزار اسیری تبدیل شد که او را به چشم نماینده ی حضرت روح الله می نگریستند.
سرانجام حجت الاسلام سيدعلي اکبر ابوترابي،از بند طاغوتِ عراق نیز آزاد شد و به آغوش میهن بازگشت و این فرصت را یافت که ده سال نیز در سنگر مجلس شورای اسلامی و ستاد امور آزاده گان ، به نهضتِ پیر و مرادش خدمت کند.
و تقدیر چنین بود که به روز 12 خرداد 1379 ش برابر با 27 صفر 1421 ق در راه زيارت امام رضا(ع) به همراه پدر فرزانه اش حاج سيدعباس ابوترابي ، از زندان تن نیز رها گردد و همزمان با روز شهادت امام رضا(صلوات الله علیه) در حرم مطهر رضوی آرام بگیرد.
حجت الاسلام سید علی اکبر ابوترابی ، اواخر دهه ی 1340 ، زندان های رژیم پهلوی
حجت الاسلام سید علی اکبر ابوترابی ، اوسط دهه ی 1360 ، زندان های رژیم بعثی صدام
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
سیدعلی اکبر ابوترابی ,
آزادگان ,
اسارت ,
دفاع مقدس ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 1974
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
|
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 11 خرداد 1391
|
به نقل از فارس، ناهید فاتحیکرجو اوایل زمستان سال 1360 به شدت بیمار شد و به درمانگاهی در میدان مرکزی شهر سنندج مراجعه کرد که بهدست نیروهای ضدانقلاب اسیر شد و 11 ماه توسط ضد انقلاب شکنجه شد، موهای سرش را تراشیده و ناخن دست و پایش را کشیدند تا به امامخمینی(ره) توهین کند اما او شهادت را به زندگی با ذلت ترجیح داد....
بقیه در ادامه مطلب رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
بسیج ,
شهیده ,
شاخص ,
رایه الهدی ,
کرج ,
:: بازدید از این مطلب : 2451
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
|
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 10 خرداد 1391
|
به گزارش فارس، حضور تیپ محمد رسول الله (ص) به عنوان خط شکن و عمل کننده در دل دشمن صحنه های زیبایی از خود به جای گذاشته. به خصوص آنکه فرماندهی این تیپ برعهده سردار جاویدان الاثر مهندس حاج احمد متوسلیان بوده است. او دارای مکتب خاصی در نبرد بود که هنوز هم در میان نیروهای باقی مانده از او نیز باقی مانده است. آنچه پیش روی شماست برش هایی از خاطرات سردار جعفر جهروتی زاده، فرمانده گردان تخریب تیپ محمد رسول الله(ص) در عملیات الی بیت المقدس است.
در گردان ما پدر و پسری از ذریه حضرت زهرا(س) بودند. به پدر که سنش هم بالا بود گفتیم: آقا، پشت جبهه بمان. اینجا به شما بیشتر احتیاج هست.
او قبول نکرد. البته نه میگفت که نمیمانم و نه میگفت میمانم. فقط گریه میکرد و با گریهاش نشان میداد که نمیخواهد بماند. سید بسیار عزیزی بود؛ خیلی خوش برخورد و مهربان. حریف او نشدیم. در همان درگیری که گفتم عراقیها از پشت با تانک میزدند، پسر او را دیدم که تیر مستقیم تانک خورد کنار جاده و ترکش سرش را از بدن جدا کرد. همان جا به بچهها گفتم که جنازهاش را پنهان کنید تا پدرش نفهمند که او شهید شده است. در ادامه حمله، رسیدیم پشت جاده شلمچه و پدرش آمد و به من گفت: عباس کو؟
گفتم: ماند پشت خاکریز قبلی.
گفت: برای چی ماند آنجا؟ چرا جلو نیامد؟
گفتم: حالا بعدا میآید.
شروع کرد به اصرار که الا و بالا عباس کجاست و چه بلایی سرش آمده.
گفتم: خُب، اگر دوست داری بیا برویم. این حرف را در حالی به او زدم که آتش عراقیها بسیار سنگین بود. ما خودمان را به جاده شلمچه چسبانده بودیم. حاج احمد هم پشت سر ما کنار همین جاده بود.
آقا سید را به محل پسرش آوردم. شهدای زیادی روی زمین افتاده بودند. نگاهی به دور و اطراف کرد و گفت: پس عباس کو؟
گفتم: جزو همینهاست، بگرد خودت پیدایش کن.
به این طرف و آن طرف نگاهی کرد و رفت بالای سر جنازه پسرش نشست. گردن بریده پسرش را به سینه چسباند و گریه کرد و خطاب به امام حسین(ع) گفت: آقا شما در کربلا صورتت را به صورت علی اکبر گذاشتی دلت آرام نگرفت اما من صورتم را به رگهای بریده گلوی پسرم میگذارم.
چند کلمهای درد و دل کرد و بعد هم اشکهایش را پاک کرد و راه افتاد.
گفتم: حاجی، شما برگرد عقب. آن جا به وجود شما بیشتر نیاز هست. گفت: نه، پسرم رفت به جای خودش، من هم باید بیایم به جای خودم. هر کس باید بارش را خودش به مقصد برساند.....
بقیه در ادامه مطلب... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
حاج احمدمتوسلیان ,
شهادت ,
شهید ,
عملیات ,
بیت المقدس ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2319
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
|
نویسنده : گمنام
دو شنبه 8 خرداد 1391
|
آن بچه ها در اطاعت پذیری از امام، وسط معبر کپ نکردند، بیایید در وسط معبر ظهور كپ نكنيم. حضرت آقا ميگويد که ما در پیچ مهم تاریخ قرار گرفته ایم، در وسط معبر قبل از ظهوریم. آنها هشت سال آتش جنگ را دست گرفتند و سرد شد، قطعاً یک عده آتش داغ این جنگ نرم را دست میگیرند و سرد خواهد شد و و ظهور محقق خواهد شد. تنور ظهور گرم خواهد شد. آنهایی که می خواهند در این مسیر قدم بردارند باید تقوایشان تقوای قبل ظهور باشد.
فرمانده گردان به من میگفت: در عالم رویا امام زمان گفت لیست را به من بده، زیر بعضی از اسم ها خط قرمز کشید، زیر هر کدام که خط قرمز کشید، شهید شد. هر صبح لیست مومنین به ارباب ارائه خواهد شد، آیا ما شیعه های امام عصر هستیم یا نیستیم؟ مهم این است که در قالو بلی، بله شل گفتی یا سفت؟ شهدا سفت به امام بله گفتند، در این صورت قطعاً عنایت خدا به این بله بیشتر خواهد شد، تو بايد لوکوموتیو ران خوبی باشی، سوزن بان یکی دیگر است، زور زیادی نزن، دم سوزن بان را ببین، امام دم کدخدا را دید و دل همه را چاپید، کدخدای همه این دل ها امام عصر است.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
امامت و ولایت ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2066
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : گمنام
یک شنبه 7 خرداد 1391
|
بابای مهربانم
راستی هوای آن دنیا چه طور است؟ جمعتان جمع است دیگر. نمی دانم توی مهمانی فرماندهان بیش تر می چرخی یا مثل این سالهای آخر با جوان های گمنام بی ادعا نشست و برخاست می کنی؟ هرچه باشد خیالم راحت است که حالت خوب است و دیگر خروار خروار غصه جمع نمی شود توی چشمانت و دیگر لازم نیست که مدام بخندی و بخندانی که حواسمان پرت شود از غصه ی چشمانت.
یادم نرفته هنوز که چه طور حسرت می خوردی برای دنیا پرستی بعضی ها، برای میزانِ حسدِ توی دلِبعضی دیگر، برای کوتاه بینی، برای خود بینی. غصه می خوردی برای جوان ها، برای مردم، برای فقر، برای آنها که می آمدند در خانه مان و نیاز داشتند و تو هیچ وقت دست خالی برشان نمی گرداندی. نمی دانم در حین آفرینشت خدا چه سهمی از سخاوت و کرم را در وجودت ریخت که چنین لبریز بودی. هیچ وقت نشد که چیزی از تو بخواهم و بتوانی و نه بشنوم. تنها من که نه. هیچ کس نشد که چیزی از تو بخواهد و بتوانی و نه بشنود.
دارایی ات، وقتت، وجودت همه را وقف عام کرده بودی و می دانم که سهم ما را جدا می گذاشتی. ولی مطمئن نیستم که برای خودت هم چیزی برمی داشتی یا نه. بس که با اخلاص بودی. خودت را فراموش می کردی همیشه. اسلام را بر خود و خانواده و مال و جانت مقدم می دانستی و همه ی کارهایت برای پیشرفت اسلام بود. این طور نبود اگر، که قبل از شروع هر کار مهمی چندین بار به مادرجون اصرار نمی کردی که دعایتان کند، آن طور قبلش به ائمه توسل نمی کردید و بعدش نماز شکر نمی خواندید و صبح ها قبل از نماز آن طور با خدا حرف نمی زدی که من لذت خواب نیمه شب را به شنیدن صدای تو بفروشم.
بقیه در ادامه مطلب.... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1963
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : گمنام
یک شنبه 7 خرداد 1391
|
باور-2 پرنده ای با بال نصب شده در بالای بدنه است. بال به شکل دلتای معکوس با مساحت زیاد، دارای زاویه هشتی(انهدرال) زیاد، با انحنای سطح زیرین بال، ریشه بال طولانی و امتداد یافته تا دم است. در صورتی که امکان حمل موشک های هوا به هوا در رده دوش پرتاب در باور بوجود بیاید امکان درگیری با پهپادهای پرشمار دشمنان نیز قابلیتی استثنایی برای آن خواهد بود....
باور-2 در رژه 31 شهریور نیروهای مسلح
شرح کامل در ادامه مطلب.... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
علم و فنــاوری ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2499
|
امتیاز مطلب : 45
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
|
نویسنده : گمنام
شنبه 6 خرداد 1391
|
سردار رشید اسلام، شهید مهدی زینالدین در سال 1338 ش در خرم آباد لرستان و در یك خانواده مذهبی به دنیا آمد. دوران تحصیلات متوسطه را كه مصادف با تبعید شهید آیتاللَّه سیداسداللَّه مدنی به خرم آباد بود در جوار پرفیض ایشان پشت سر گذاشت. علاقه متقابل آیتاللَّه مدنی به مهدی زینالدین موجب شد كه او بیشتر اوقات را در كنار آن عالم فرزانه سپری كند. مهدی در سال 1356 رتبه چهارم شركت كنندگان كنكور سراسری را اخذ نمود. خانواده شهید زینالدین در اوایل انقلاب اسلامی به شهرستان قم مهاجرت كردند. شهید زینالدین پس از انقلاب اسلامی فعالیتهای خود را از جهاد سازندگی شروع كرد و سپس به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. وی در آزادسازی كردستان از سیطره ضدانقلاب، فعالیتهای فراوانی به عمل آورد و پس از شروع جنگ تحمیلی مسؤولیتهای مختلفی به عهده گرفته و تا زمان شهادتش، در عملیاتهای متعددی شركت نمود، تا اینكه به سبب لیاقت توصیف ناپذیرش مفتخر به فرماندهی لشكر 17 علی بن ابیطالب(ع) قم گردید. سرانجام سردار مهدی زینالدین به همراه برادرش مجید، در یكی از مناطق كردستان از سوی ضدانقلاب شربت شهادت نوشیدند و پس از تشییعی با شكوه در گلزار شهدای قم در كنار هم به خاك سپرده شدند.
حفظ اموال بیتالمال برای شهید زینالدین از اهمیت خاصی برخوردار بود. همواره در مسئولیت و جایگاهی که قرار داشت نهایت دقت خود را به کار میبرد تا اسراف و تبذیر نشود. بارها میگفت:
* در مقابل بیتالمال مسئول هستیم. * در استفاده از نعمتهای الهی و حتی غذای روزمره میانهروی میکرد. * او خود را آماده رفتن کرده بود و همواره برای کم کردن تعلقات مادی تلاش میکرد. ایثار و فداکاری او در تمام زمینهها، بیانگر این ویژگی و خصوصیتش بود. * برای اخلاص و تعهد آن شهید کمتر مشابهی میتوان یافت. * او جز به اسلام و انجام تکلیف الهی خود نمیاندیشید. در مناجات و راز و نیازهایش این جمله را بارها تکرار میکرد: ای خدا! این جان ناقابل را از ما قبول بفرما و در عوض آن، فقط اسلام را پیروز کن............
بقیه در ادامه مطلب....... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
شهیدزین الدین ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 1981
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : گمنام
شنبه 6 خرداد 1391
|
جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران با اشاره به اینکه هم اکنون هیچ پایگاهی در منطقه نیست که خارج از تیررس آتش موشک های الهام یافته از تفکر شهید تهرانی مقدم نباشد، گفت: امروز تن آمریکایی ها و صهیونیست ها هنگامی که موشک های این قهرمان به غرش در می آید می لرزد.
وی با بیان اینکه سردار حسن تهرانی مقدم در تولید ایده ممتاز بود، گفت: این شهید توانست موشک بالستیک زمین به زمین را به زمین به هوا تبدیل کند که این ابتکار از هیچ دانشمندی به جز وی بر نمی آید.
وی تصریح کرد: حسن هرگز از شکست ها ناامید نمی شد و بر پایه شکست ها موفقیت های آینده را می ساخت و مصمم تر می شد.
جانشین فرمانده سپاه پاسداران ادامه داد: بزرگی های ظاهری در نظر حسن حقیر بود چرا که در مکتب امام در س های خود را آموخته بود در عین حال با وجود همه عظمت هایی که داشت خاکی و شوخ طبع هم بود و مدام می خندید و لطیفه تعریف می کرد. هر کسی با او بود خسته نمی شد..............
بقیه در ادامه مطلب.... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
مـــردان خــــدا ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2084
|
امتیاز مطلب : 26
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
|
نویسنده : گمنام
شنبه 6 خرداد 1391
|
تولید ناوشکنهای پیشرفتهتر از جماران در ایران
فرمانده نیروی دریایی ارتش با اشاره به اینکه برای حضور در آب های آزاد فقط به یک ناوشکن بسنده نمی کنیم گفت: ناوشکن جماران یک سمبل و نمونه است بنابراین خط تولید ناوشکن جماران ادامه دارد و ناوشکن هایی منطبق با فناوری روز وبه مراتب پیشرفته تر از ناوشکن جماران در حال تولید است.....
بقیه در ادامه مطلب.... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1888
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : گمنام
شنبه 6 خرداد 1391
|
مراسم بزرگداشت عملیات غرور آفرین بیت المقدس با حضور خانواده معظم شهدا و یادگاران عرصه دفاع مقدس با سخنرانی سردار حاج سعیدقاسمی عصر روز پنجشنبه در قطعه 26 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) برگزار شد.
بقیه تصاویر در ادامه مطلب..... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
حاج سعیدقاسمی ,
رایه الهدی ,
گلزارشهدا ,
سالگردشهید ,
بیت المقدس ,
شهیدموحددانش ,
:: بازدید از این مطلب : 2161
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : گمنام
شنبه 6 خرداد 1391
|
من در روستای عباس آباد از توابع تنکابن متولد شدم اما به خاطر اینکه در کرج درس میخواندم هر چند وقت یکبار به روستایمان سر می زدم.
8 سال قبل مردم محله ما تصمیم گرفتند مسجدمان را بازسازی کنند. در این مورد صحبتها و تصمیماتی گرفته شد. مسجد را خراب کردیم تا مجددا آن را از نو بسازیم. روستای ما محلی بود که مردم از نقاط مختلف کشور زیاد برای گذراندن اوقات فراغتشان به این اینجا سفر میکنند، از بین این مسافران، مسافری به عباس آباد سفر کرد که با دیگران فرق داشت. ایشان خواست تا در ساخت این مسجد به اهالی عباس آباد کمک کند. ما هنوز نامی از او نمیدانستیم.
مسجد حضرت ابوالفضل بعد از 2 سال ساخته شد. این مرد با هزینه شخصی خود از تهران، فرشها، پشتیها و کولرهایی زیبا برای مسجد آورد. بعد از آن هم هر چند وقت یک بار به روستای ما سر میزد و آنقدر با مردم ارتباط برقرار کرد که زمینی در عباس آباد خرید و هر چند وقت یکبار به ما سر می زد.
من هم که در کرج درس میخواندم هر از گاهی برای دیدن پدر و مادرم به این روستا میرفتم و هربار که وارد مسجد میشدم اگر ایشان در روستا بود امکان نداشت در مسجد و در صف اول او را نبینم.
مردم روستا به دنبال اسم و شغل او نبودند. همه او را به نام حاج حسن طهرانی میشناختند.
بقیه در ادامه مطلب..... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
مـــردان خــــدا ,
,
:: برچسبها:
رایه الهدی ,
پدر ,
موشکی ,
ایران ,
حاج حسن طهرانی مقدم ,
:: بازدید از این مطلب : 2156
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : گمنام
شنبه 6 خرداد 1391
|
سردار سرتيپ پاسدار سيدمحمد باقرزاده كه در مراسم تشييع شهداي دفاع مقدس در اهواز سخن ميگفت، فتح خرمشهر را حادثهای شيرين، دلپذير و سراسر حماسه و فداكاری دانست و اظهار كرد: با عمليات بيتالمقدس پس از 21 روز قفل دروازه خرمشهر با رمز يا علیبنابیطالب(ع) شكسته شد و فرزندان اسلام از سراسر ميهن اسلامی دژ تسخيرناپذير دشمن را فتح كردند.
وی در ادامه به توضيح عمليات بيتالمقدس پرداخت و گفت: اين عمليات كه منجر به آزادسازی منطقهای وسيع و سرانجام فتح خرمشهر شد در منطقهای بالغ بر 5400 كيلومترمربع صورت گرفت كه حدود 6000 نفر در آن به شهادت رسيدند.
وي به بيان يك حادثه عجيب در كاوش شهدای تازه تفحص شده پرداخت و ادامه داد: در مسير جاده "امالقصر" يكی از محورهای عملياتی والفجر 8 در منطقه عملياتی فاو در محل نبرد رزمندگان اسلام در حال كاوش بوديم و پيكرهايی تفحص شده بود كه خبر رسيد 30 كيلومتر جلوتر يعنی پشت مواضع عراق جايی كه اساساً نيروهای ايرانی دسترسی پيدا نكردند پيكر يك شهيد پيدا شده است. در مقابل يك پاسگاه مرزی در مسير «جاده امالقصر» نيروهای عراقی تصميم به آمادهسازی محلی جهت برگزاری مراسم صبحگاه میگيرند كه در آنجا با استخوانهای مطهر يكی از شهدا روبرو شده و با توجه به اينكه نيروهای تفحص 30 كيلومتر پايينتر مشغول كاوش بودند و در پی حضور نيروها در آنجا، با پيكر 40 شهيد مواجه میشوند.
سردار باقرزاده گفت: استنباط من از اين همزمانی تصميم عراقیها جهت آمادهسازی محل صبحگاه و حضور نيروهای تفحص در آنجا پس از گذشت اين سالها اين است كه اين شهدا قطعاً میخواستند كه در سالروز پيروزی خرمشهر در بين مردم باشند، اين حوادث به ظاهر ساده راز و رمزهايی دارد كه بايد كمی در آنها تعمق كنيم.
بقیه در ادامه مطلب... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
شهید ,
تفحص ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2080
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : گمنام
شنبه 6 خرداد 1391
|
به گزارش خبرگزاري دانشجو، حسين يكتا در هشتمين اجتماع بزرگ حزب الله سايبر كه ديروز در سينما فلسطين تهران برگزار شد، به مقايسه جنگ تحميلي و نبرد سايبري پرداخت.
اين فرمانده دوران دفاع مقدس افزود: رفتن به سمت بصره و چسبيدن به ديواره آن باعث شد قطعنامه 598 نوشته شود و دشمن دستش را بالا ببرد.
وي با اشاره به جنگ نرم گفت: اين جنگ دارد پيچيده تر مي شود و بايد فكري كرد؛ در اين فضاي مجازي كه سربازانش شما هستيد، بايد تا ديوارهاي نيويورك و كاخ سفيد پيش رفت.
يكتا ادامه داد: آن كساني كه تا پشت ديوار بصره پيش رفتند شبزندهداري ميكردند، نماز شب ميخواندند و توسلهايشان ديدني بود، بنابراين امروز وقتي شما پشت كامپيوتر مينشينيد شهدا شما را نگاه ميكنند، پس بايد با وضو باشيد و ذكر «ما رميت اذ رميتم» بخوانيد.
اين فرمانده دوران دفاع مقدس گفت: شهدا، شما را كه در خط مقدم نبرد هستيد، نگاه ميكنند؛ شما الان بالاي دكل ديدهباني قرار گرفته ايد و بخواهيد يا نه، وسط ميدان هستيد؛ چرا كه «كل يوم عاشورا و كل الارض كربلا». رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
جنگ سایبری ,
رایه الهدا ,
بصره ,
کاخ سفید ,
598 ,
:: بازدید از این مطلب : 2020
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 3 خرداد 1391
|
جنگ تحمیلى هشت سالهى ما، داستان عبرتآموز عجیبى است. من نمىدانم چرا بعضیها در ارائهى مسائل افتخارآمیز دوران جنگ تحمیلى كوتاهى مىكنند.....
بقیه در ادامه مطلب... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
جهان آرا ,
رهبرانقلاب ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2359
|
امتیاز مطلب : 26
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
|
نویسنده : گمنام
سه شنبه 2 خرداد 1391
|
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، وقتی عراق خرمشهر را اشغال کرد همه دشمنان اسلام فکر کردند دیگر کار ایران تمام است. شاید هیچ یک از بازیگران سیاسی دنیا در دورترین افق های ذهنی خود هم نمی توانستند تصور کنند چند تا جوان که تا به حال حتی تفنگ هم ندیده بودند بتوانند در مقابل ارتشی به آن عظمت ایستاده و دشمن را با آن فضاحت از خاک کشورشان بیرون کنند. تصاویر زیر تنها قطره ای است از دریای بی کران رشادت رزمندگان اسلام در روزهای دفاع از خرمشهر.
بقیه تصاویر در ادامه مطلب...
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
عکس ,
خرمشهر ,
خونین شهر ,
مسجدجامع ,
حمله ,
دفاع ,
سوم خرداد ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2089
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : گمنام
سه شنبه 2 خرداد 1391
|
نکته مهم در سازمان رزم نیروهای خودی همکاری نزدیک سپاه و ارتش در این عملیات بود که در طول دوران جنگ نظیر نداشت....
عملیات «الی بیت المقدس» از جمله عملیات های موفقیت آمیز هشت سال جنگ تحمیلی است که دستاوردهای بزرگی چون فتح خرمشهر را به دنبال داشت. مطلب پیش رو توضیحی است بر این منطقه عملیاتی.
سردار شهید احمد کاظمی
تیپ ۱۴ امام حسین، فرمانده: شهید حسین خرازی
شمارا برای مشاهده مشروح این گزارش به ادامه مطلب دعوت می کنم...
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
فرماندهان ,
فاتحان ,
خرمشهر ,
حاج احمدمتوسلیان ,
رایه الهدی ,
الی بیت المقدس ,
:: بازدید از این مطلب : 2115
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : گمنام
دو شنبه 1 خرداد 1391
|
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، شهید محمد جهان آرا به سال ۱۳۳۳ در« خرمشهر» متولد شد.
محمد علی فعالیتهای سیاسی – مذهبی خود را با شرکت در جلسات مسجد امام صادق(ع) خرمشهر آغاز کرد. در سال ۱۳۴۸ در سن ۱۵ سالگی – تحت تاثیر جنبش اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) همراه عدهای از دوستان فعال مسجدیاش وارد مبارزات سیاسی شد. ابتدا به برپایی جلسات تدریس و تفسیر قرآن در مساجد پرداخت؛ ضمن آنکه در مبارزات انجمنهای اسلامی دانشآموزان نیز شرکتی فعال داشت. در اواخر سال ۱۳۴۹ همراه برادرش به عضویت گروه مخفی حزبالله خرمشهر درآمد.
در سال ۱۳۵۵ به دلیل ضرورتی که در تداوم جهاد مسلحانه احساس میکرد به گروه منصورون پیوست.
در تاریخ ۲/۲/۱۳۵۷ سیدعلی جهانآرا، برادر سیدمحمد نیز توسط ساواک به شهادت میرسد.
سید محمد علی در شکلگیری سپاه« خرمشهر» نقش فعال و اساسی داشت و ابتدا مدتی مسئولیت واحد عملیات را به عهده گرفت.
شهید جهان آرا با اقدام ضدانقلاب در پایگاه سوم دریایی خرمشهر، از سوی شورای تامین استان خوزستان به سمت فرماندهی این پایگاه منصوب گردید.
شهید جهان آرا فرمانده سپاه خرمشهر
بقیه تصاویر این شهید بزرگوار در ادامه مطلب می باشد.
یاد و خاطره اش گرامی باد... رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
شهید محمد جهان آرا ,
رایه الهدی ,
خرمشهر ,
فتح خرمشهر ,
آزادسازی خرمشهر ,
:: بازدید از این مطلب : 1932
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
|
نویسنده : گمنام
دو شنبه 1 خرداد 1391
|
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، در سال های آغازین دهه شصت ، بسیاری از جوانان حزب الله ، با عنایت به توصیه های حضرت امام برای آسان گیری در ازدواج ، از تشریفات و رسوم متعارف عروسی صرف نظر کرده یا آن ها را به ساده ترین شکل ممکن به اجرا در می آوردند. در زیر نمونه یک دعوت نامه ی مراسم عروسی را مشاهده می کنید. این تصویر ، کلیشه ای از اصل دعوتنامه است نه کپی آن. اصل دعوت نامه به صورت دستی طراحی شده و با کپی زیراکس تکثیر شده است.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
کارت دعوت ,
عروسی ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2124
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391
|
هر چند این قصه پر غصه جانبازان جنگ همچنان ادامه دارد ولی روایت تنها بازمانده گردان شهادت هم در نوع خود شنیدنی بود. حیف است تا زمانی که این قهرمانان وطن زنده هستند و نفس می کشند از برکت وجودشان استفاده نکرد. انگار دنیا دنیای عجیبی شده است. قهرمانان در گمنامی زندگی می کنند و آدمهای تهی مطرح می شوند. هر چند نمی خواستم اشاره کنم ولی فکر کنم اگر متهمان دادگاه فسادمالی اخیر را در مقابل این جانبازان قرار دهیم بازهم خجالت نمی کشند.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
پیامک ,
رایه الهدی ,
جانباز ,
بهشت زهرا ,
:: بازدید از این مطلب : 2594
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
|
نویسنده : گمنام
یک شنبه 24 ارديبهشت 1391
|
شب عمليات شهيد سهيلي به بچه ها مي گفت: تو شهيد مي شي! تو مجروح! و...
ما زياد جدي نمي گرفتيم. البته اين هم از الطاف الهي بود كه شب هاي سخت عمليات روحيه بچه ها
خيلي بالا بود و حتي در بعضي جاها زير آتش دشمن مي خنديدند و با هم شوخي مي كردند!
شهيد سهيلي به من گفت: مهدي تو از جانب دست مجروح مي شي!
با خنده گفتم از كجا مي داني؟ گفت اگر زنده ماندم مي گويم! رفت و شهيد شد رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
سلحشور ,
خاطره ,
مجروحیت ,
رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2419
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
|
نویسنده : گمنام
یک شنبه 24 ارديبهشت 1391
|
وقتی بعثیها از به اسارت درآوردن روح بزرگ علیرضا ناامید شدند، او را که چندین ماه بود از پدرش دور کرده بودند، به اسارتگاه «موصل دو» بازگرداندند؛ علیرضای 10 ساله با قد کوتاهش از بین سربازان عراقی عبور کرد و وارد شد؛ لحظه وصال این پدر و پسر به قدری زیبا بود که اشک بعثیها را هم درآورد.
بقیه در ادامه مطلب رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
اسیر ,
عراق ,
رایه الهدی ,
رایه الهدی البرز ,
:: بازدید از این مطلب : 2519
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : گمنام
یک شنبه 24 ارديبهشت 1391
|
مرحوم حضرت آیت الله محمد فاضل لنکرانی که در دوران دفاع مقدس مدیر حوزه علمیه بود پس از فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر تشکیل بسیج مستضعفان، برای راه اندازی بسیج طلاب تلاش فراوانی کرد. این مرجع فقید نخستین فرمانده بسیج طلاب بود و نقش به سزایی در حضور طلاب در جبهههای جنگ داشت.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
مرجع ,
بسیج ,
طلاب ,
رایه الهدی ,
رایه الهدی البرز ,
:: بازدید از این مطلب : 2222
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : گمنام
شنبه 23 ارديبهشت 1391
|
در سالروز میلاد حضرت زهرا(س) مهمان دلهایی شدیم که حرفهایی برای تمام زنان و مادران جهان اسلام دارند، حرفهایی پر رمز و راز؛ 26 مادری که نگاههایی پر از اسرار و لبخندهایی پر از محبت دارند....
مادر شهید محمد بروجردی رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
شهید ,
مادرشهید ,
رایه الهدی ,
رایة الهدی البرز ,
:: بازدید از این مطلب : 2703
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
|
نویسنده : گمنام
شنبه 23 ارديبهشت 1391
|
حسین خصاف به تاریخ اول فروردین 1346 در کاشان متولد شد. او در چهارم دی ماه سال 1365 طی عمایات کربلای 4 ، بال در بال ملائک گشود. آن چه خواهید خواند ، وصیت نامه به جامانده از شهید حسین خصاف است. وصیت نامه ای که مدت کوتاهی پیش از شهادت او به رشته ی تحریر درآمده است:
شهید حسین خصاف
بسم الله الرحمن الرحیم
تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَیْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
یَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَیُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْع
بقیه در ادامه مطلب رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
شهید ,
وصیتنامه ,
گناه ,
رایه الهدی ,
رایة الهدی البرز ,
:: بازدید از این مطلب : 2502
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
|
نویسنده : گمنام
جمعه 22 ارديبهشت 1391
|
بچه محله میدان خراسان که زمانی جوانان زیادی به خاطر منش و رفتار او راهی جبههها میشدند،در محضر علمای بزرگی زانو زده بود و الحق خوب حق شاگردی را به جا آورد. از خصوصیات خاص شهید ارادت ویژهاش به حضرت زهرا (س) بود که همرزمانش نکات بسیاری از کرامات حضرت به او روایت کردهاند. آنچه در ادامه میآید، خاطره یکی از همرزمان شهید هادی است که در کتاب «سلام بر ابراهیم» نقل شده است:
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
شهید ,
شهید ابراهیم هادی ,
حضرت زهرا(س) ,
رایة الهدی البرز ,
:: بازدید از این مطلب : 2492
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391
|
مشرق- شب آخری که پیش ما بود ، حسابی با بچه ها بازی کرد. زینب را تند تند می بوسید. حساس شدم و پرسیدم چرا این بچه را بیشتر از بقیه می بوسی؟ گفت ...
شهید حسین قاسمی به سال ۱۳۳۴ در تهران متولد شد. ایشان با تشکیل سپاه به این نهاد انقلابی پیوست و با شروع جنگ وارد میدان نبرد شد. شهید قاسمی جهادش را در واحد تخریب آغاز کرده و پس از مدتی فرماندهی واحد تخریب سپاه منطقه ده تهران را عهده دار می شود. ایشان که هم زمان مربی تخریب نیز بود خود نیز به جبهه می رفت و موارد نادری را که در واحد تخریب پیش می آمد خنثی سازی می کرد.
سرانجام این شهید عزیز در ۱۶ بهمن ۱۳۶۷ هنگامی که برای خنثی سازی بمبی به مشهد مقدس می رود در جوار امام هشتمش جواز شهادت را گرفته و به دیدار معبود خویش مفتخر می شود. آنچه خواهید خواند قسمت دوم گفتگو با خانم قزوینی همسر شهید حسین قاسمی است.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
فرمانده تخریب ,
شهید ,
قاسمی ,
رایة الهدی البرز ,
:: بازدید از این مطلب : 2231
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : گمنام
سه شنبه 19 ارديبهشت 1391
|
|
نویسنده : گمنام
دو شنبه 18 ارديبهشت 1391
|
با توجه به اینکه تندیس حاج احمد متوسلیان در مارونالرأس در مرز فلسطین اشغالی نصب خواهد شد تا یادبودی از ربوده شدن این سردار رشید اسلام باشد، از این حیث اشاره تندیس به سمت زمینهای سرزمین اشغالی خواهد بود.....
عکس درادامه مطلب رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
حاج احمدمتوسلیان ,
تندیس ,
فلسطین ,
رایة الهدی البرز ,
رایة الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2670
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
|
نویسنده : گمنام
دو شنبه 18 ارديبهشت 1391
|
خبرگزاری فارس: راوی کتاب «نورالدین پسر ایران» گفت: برخی دوستان به خاطر نقل بعضی خاطرات مرا مورد نقد قرار میدادند و میگفتند چرا قضا شدن نماز یا قضیه «حسن پاتک» و سایر مسائل را مطرح کردی و آن را توهین به رزمندهها میدانستند اما خوشبختانه آقا کتاب را خواندند و با نظری که دادند همه این مسائل را تمام کردند.
همکارانم طوری با من رفتار میکردند که گویی جنایت کردهام!
سیدنورالدین عافی در این نشست ضمن بیان خاطراتی که در کتاب به آنها نپرداخته است، یادآور شد: رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
نورالدین پسر ایران ,
حضرت آقا ,
رایة الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2125
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
|
نویسنده : گمنام
یک شنبه 17 ارديبهشت 1391
|
اصلاً فكر نمیكردم گفتن خاطرات در این زمان اهمیت داشته باشد. هنوز حرف خاطرات جنگ و مصاحبهها مطرح نشده بود. واقعیت این است من هم مرتب درگیر عوارض مجروحیتهایم بودم، اما سال 1373 یك شب خواب دیدم آقای خامنهای ورقههایی در دست دارد كه میخواند و گریه میكند. من هم در آن اتاق بودم. كسی گفت اینها خاطرات یك جانباز 70 درصد است كه 80 ماه در جبههها بوده و باز میگوید كه در مورد جنگ كاری نكردهام ...
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
نورالدین ,
پسر ,
ایران ,
رهبرانقلاب ,
رایة الهدی ,
البرز ,
:: بازدید از این مطلب : 2345
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
|
نویسنده : گمنام
شنبه 16 ارديبهشت 1391
|
روضه امالبنین از زبان شهید مطهری/سخنرانی و روضه خوانی مومنی/شعرخوانی علیانسانی درمحضر رهبر انقلاب/روضه و نوحه کریمی
امروز مصادف است با سیزدهم جمادی الثانی سالروز رحلت حضرت ام البنین سلاماللهعلیها همسر بزرگوار امیرالمومنین علیهالسلام و مادر حضرت عباس علیهالسلام، بانویی که در میان شیعیان جايگاهى ويژه دارد و موالیان و محبان اهل بیت علیهم السلام بواسطه ابراز ادبش به اهل بیت علیهم السلام، اسوه ای شد برای شیعیان و از همه بالاتر پسرش عباس.
اگر شهادت هنر مردان خداست، پرورش چهار شهید کربلا در دامن یک مادر هنرمندی بزرگتر را می طلبد و ام البنین این مقام را از آن خود کرده است. این مادر شهیدان، پارههاى جگر خود را خالصانه در راه خدا و برای استوارى دين حق تقديم کرد و خم به ابرو نیاورد تا فقط برای حسین فاطمه نوحه سرایی کند. و بی سبب نیست که شیعیان به هنگام سختيها و درماندگيها، اين مادر فداكار را شفيع خود قرار مىدهند.
در سوگ این اسوه ادب و به بهانه ابراز ارادت به ساحت مقدس مولا امیر المومنین و قمر هاشمیان حضرت عباس بن علی علیهم السلام و همچنین حضرت امالبنین علیهاسلام پیشکشی تقدیم آن بزرگواران میکنیم، باشد که زیارت قبرشان در دنیا و شفاعتشان در عقبی نصیبمان گردد....
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
,
ایثـار و شهادت ,
امامت و ولایت ,
,
:: برچسبها:
روضه ام البنین ,
مطهری ,
کریمی ,
غزل ,
رایة الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2855
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : گمنام
جمعه 15 ارديبهشت 1391
|
دانشجوی رشته معماری بود که حضرت روح الله بر جاده ای که روی قلب های ده ها میلیون ایرانی کشیده شده بود به ایران بازگشت . دانشجوی جوان یزدی ، درس و دانشگاه را رها کرد و یک سره دل سپرد به پیشوای 70 ساله اش و شد آن چه شد...
سردار سرلشکر محمدعلی(عزیز) جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج
:: موضوعات مرتبط:
ایثـار و شهادت ,
,
:: برچسبها:
رایة الهدی ,
فرمانده سپاه ,
عکس ,
دفاع مقدس ,
تصاویر دیده نشده ,
سرلشگرجعفری ,
عزیز ,
اسلام ,
:: بازدید از این مطلب : 3769
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
|
|