به گزارش مشرق، حجت الاسلام محمد مهدی ماندگاری استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به مراسم تدفین شهدای غواص، اظهار داشت: تمرینهای سخت غواصی در آبهای سرد و هوای سوزناک زمستان، از سختیهای جان فرسایی بود که این شهدا به جان میخریدند.
وی در ادامه به ذکر خاطرهای در این زمینه پرداخت و تصریح کرد: خاطرم هست در یکی از شبهایی که بچههای غواص قصد تمرین داشتند، یکی از رزمندهها گفت حال خوبی ندارم و امشب برای تمرین نمیتوانم بیایم. هوا خیلی سرد بود و شرایط خیلی سخت بود. مربی و فرماندهای که مسئول آموزش غواصان بود گفت بهتر است بیایی. گفت نمیتوانم سر درد دارم. مسئول آموزش مجدداً میگوید حیف است، بیا، پشیمان میشوی، چند مرتبه گفت و نهایتاً مسئول آموزش یک جملهای گفت که این رزمنده عزیز خیلی شرمنده شد.
حجتالاسلام ماندگاری ادامه داد: مسئول آموزش غواصان گفت که من 3 شب است که از شدت تب دارم زیر آب عرق میکنم و کنار نکشیدم و میدانی چرا و به چه عشقی با این حال به تمرین میروم؟ برای اینکه روزی میآید که نه آبی هست و نه لباس غواصی و نه سفره شهادتی و فقط و افسوس است، فرمانده بعدها شهید شد و آن رزمندهای که به خاطر سردرد تمرین نکرد هنوز با افسوس زنده است.
این استاد حوزه و دانشگاه تاکید کرد: برای اینکه شرمنده این شهدا نباشیم باید برویم و جانانه در تکریم و تشییع این شهدا حضور پیدا کنیم و وظیفهمان فدا شدن از ولایت است.
وی در پاسخ به این پرسش که گفته میشود فضیلت شهادت در آب در احادیث اهل بیت بیشتر از شهدا دیگر است، گفت: بله؛ حدیثی داریم که شهدائی که در آب شهید میشوند، اجرِ دو شهید را دارند. شهدائی که در شرایط عادی روی زمین جان میدهند، لحظه احتضار میتوانند دست شان را روی زمین سفت بکشند و تکیه گاهی داشتند باشند، ولی شهدای غواصی در آب هستند و کاری نمیتوانند انجام دهند، مگر پَر پَر زدن. درد شهدایی که روی خاک با دست گذاشتن روی زمین و تکیه بر زمین کمی التیام مییابد ولی شهدای آب اینگونه نبودند.
حجتالاسلام ماندگاری که برادرشان از شهدای غواص هستند به ذکر خاطرهای از این شهید گرانقدر پرداخت و خاطرنشان کرد: برادر بنده نیز از شهداء غواص بودند. البته نه این شهداء غواص که تازه کشف شدند. برادرم در گردان دیگری بودند. وقتی پیکر مطهر برادرم را آوردند شاید حدود 70 اثر ترکش نارنجک و گوله در سراسر بدنش بود. برادرم از پا تا سر پر از زخم شده بود. شهداء غواص میرفتند خط را میشکستند تا دیگر رزمندهها بیایند، ولی تا دیگران بیایند اینها را تکه تکه میکردند و سوراخ سوراخ میکردند.
این استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: وقتی اینها (شهدای غواص) میزدنند به خط دشمن، بعثیها از خواب بیدار میشدند و آتش عظیمی روی سر غواصان که خط شکن بودند میریختند؛ بعثیها از بچههای غواص عقده عجیبی در دل داشتند و با خشونت زیادی از آنها استقبال میکردند.