میعادگاه : کـــرج . محمدشهر . ابتدای عباس آباد.بیت المهــــــــدی (عج

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 3414
:: کل نظرات : 51

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 7
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 2873
:: باردید دیروز : 12595
:: بازدید هفته : 20328
:: بازدید ماه : 24180
:: بازدید سال : 24180
:: بازدید کلی : 889614
نویسنده : گمنام
دو شنبه 5 فروردين 1392

در وصف حال دختر پیامبر سلام الله علیهما آورده‏اند. "ما زالت بعد ابيها مُعصبة الرأس، ناحِلة الجسم، منهدّة الركن، باكية العين" (بحار الانوار جلد 43) شهید مطهری در توصیف این عبارت می‏گوید: "زهرا را بعد از پدر ندیدند که هیچ وقت عصابه‏ای ( پارچه‏ای که از به خاطر سر درد به سر می‏بندند) را که به سر بسته بود از سر باز کند، روز به روز زهرا لاغرتر و ناتوان‌تر می‏شد. بعد از پدر همیشه زهرا را با چشمی گریان دیدند.

سخنرانی مکتوب
والاترين فضيلت حضرت زهرا سلام الله علیها از زبان حضرت امام(ره)
راجع به حضرت صديقه عليهاالسلام، خودم را از هر ذكرى قاصر مى‏دانم. فقط به اين روايت شريف که با سند معتبر نقل شده است، اكتفا مى‏كنم. حضرت صادق عليه السلام مى‏فرمايد: فاطمه عليهاالسلام بعد از پدرش، 75 روز در اين دنيا نبودند و حزن و شدت بر ايشان غلبه داشت. جبرئيل امين مى‏آمد و به ايشان تعزيت عرض مى‏كرد و مسايلى از آينده نقل مى‏فرمود. ظاهر روايت، اين است كه در اين 75 روز مراوده‏اى بوده است؛ يعنى رفت و آمد جبرئيل زياد بوده است.
گمان ندارم كه غير از طبقه‏ى اول از انبياى عظام درباره‏ى كسى اين طور وارد شده باشد كه در ظرف 75 روز جبرئيل امين چنين رفت و آمدى داشته باشد. جبرائيل، مسايل واقع در آتيه و آنچه را كه به ذريه ى فاطمه عليهاالسلام مى رسيده است، ذكر مى كرده و حضرت امير هم آنها را مى نوشته است. حضرت امير، همان طورى كه كاتب وحى رسول خدا بوده است- و البته آن وحى به معناى آوردن احكام، با رفتن رسول خدا، تمام شد- كاتب وحى حضرت صديقه در اين 75 روز نيز بوده است.
مسأله‏ى فرود آمدن جبرئيل، يك مسأله‏ى ساده نيست؛ خيال نشود كه جبرئيل براى هر كسى امكان دارد بيايد و يك تناسب كامل بين روح آن كسى كه جبرئيل بر او وارد مى شود و مقام جبرئيل، كه روح اعظم است، لازم است. چه ما همچون اهل نظر قايل شويم كه قضيه ى تنزل جبرئيل، به واسطه ى روح خود ولى يا پيغمبر است كه روح ولى، جبرئيل را تنزيل مى دهد و تا مرتبه ى پايين وارد مى كند يا همچون بعض اهل ظاهر، بگوييم حق تعالى او را مأمور مى كند كه برو و اين مسايل را بگو، تا تناسبى بين روح اين كسى كه جبرئيل به نزد او مى آيد و بين جبرئيل كه روح اعظم است، نباشد اين معنا امكان ندارد. اين تناسب، تنها بين جبرئيل كه روح اعظم است و انبياى درجه ى اول بوده است؛ مثل رسول خدا، موسى، عيسى، ابراهيم و امثال اينها. اين تناسب براى همه كس نبوده است و بعد از اين هم، براى كس ديگرى واقع نشده است، حتى درباره ى ائمه هم من نديده ام كه چنين امرى وارد شده باشد.
طبق آن چيزى كه من ديده ام فقط براى حضرت زهرا عليهاالسلام وارد شده است كه جبرئيل به طور مكرر در طول 75 روز وارد مى شده و مسايل آتيه را كه بر ذريه ى او مى گذشته است، مى گفته و حضرت امير هم ثبت مى كرده است، شايد يكى از مسايلى كه گفته است، راجع به مسايلى بوده است كه در عهد ذريه ى بلندپايه ى او حضرت صاحب عليه السلام واقع مى شود كه مسايل ايران هم جزو آن مسايل باشد؛ ما نمى دانيم، ممكن است. در هر صورت من اين شرافت و فضيلت را از همه ى فضايل عظيمى كه براى حضرت زهرا ذكر كرده اند، بالاتر مى دانم؛ فضيلتى كه براى غير انبيا عليهم السلام، آن هم نه همه ى انبيا، بلكه براى طبقه ى بالاى انبيا عليهم السلام و بعضى از اوليايى كه در رتبه ى آنها مى باشند، براى كس ديگرى حاصل نشده است. و با اين كيفيت كه جبرئيل در طول هفتاد و چند روز مراوده داشته باشد، براى هيچ كس تاكنون واقع نشده است. اين فضيلت، از مختصات حضرت صديقه عليهاالسلام است.
امام خمينى در ديدار با گروهى از خواهران به مناسبت روز زن، تازيخ 11/ 12/ 62. صحيفه ى نور: ج 19، ص 278. با اندكى ويرايش.
صوت//
 
 
 
تحليل جالب آيت الله بهجت از وصيت حضرت زهرا ـ عليهاالسّلام ـبه اين كه شبانه دفن شود
 
اين كه حضرت زهرا ـ عليهاالسّلام ـ بعد از آن همه مظلوميت، در حال احتضار وصيت نمود كه شبانه دفن گردد،(1) كار عجيبى بود كه نظير كار پيغمبران ـ عليهم السّلام ـ است؛ زيرا كار كسى كه نزاع كند و مغلوب شود و كشته و شهيده گردد و عليه او قضاوت بشود و آن همه بلاها را ببيند، و با اين حال راهى را پيدا كند كه خود را مثل غالب جلوه دهد و غالب بودن خود را به ديگران نشان دهد، به كار پيغمبران و اعجاز شباهت دارد، راهى كه فكر بشر از فهم آن عاجز بود و آن اين كه وصيت نمود بدون تشييع شبانه دفن گردد.
اگر دستگاه حكومت و خلافت به فكرشان مى رسيد كه حضرت زهرا ـ عليهاالسّلام ـ چنين كارى را مى خواهد بكند، به منزل آن حضرت وارد مى شدند و از انجام آن جلوگيرى مى كردند.
بعد از دفن نيز راهى جز نبش قبر آن حضرت نبود كه حضرت امير ـ عليه السّلام ـ از آن جلوگيرى نمود و نتوانستند كارى بكنند.
پي نوشت:
1.بحار الانوار، ج 49، ص 192؛ اقبال الاعمال، ص 623؛ عيون اخبار الرضا، ج2، ص187؛ نهج الحق، ص270؛ رسالة حول حديث « سخن معاشر الانبياء لانورّث »، ص 28.
صوت//
 
 
حجت‌الاسلام پناهیان در نخستین شب عزاداری شهادت حضرت زهرا(س) در حسینیه امام خمینی(ره) به موضع آبرو و جاه پرداخت و با بیان راه‌های کسب آبرو از طریق نیت نامشروع و عمل نامشروع گفت: کسانی که نه طرف حق را می‌گیرند و نه طرف باطل را اعتبار کسب می‌کنند.
وی در اینباره به جایگاه ابوموسی اشعری و میانه روی او در بین امام علی (ع) و معاویه اشاره کرد و گفت: این رفتار ابوموسی اشعری موجب اعتبار یافتن او نزد کوفیان شد و در جنگ صفین به عنوان حکم به امام علی(ع) تحمیل شد.
پناهیان با بیان اینکه لذت عزیز شدن در بین منافقین و کفار کورکننده و مست کننده است، افزود: جهنم مژده باد بر کسی که نهادهای بین‌المللی او را تایید کنند!
وی با اشاره به داستان‌هایی از اسرای جنگ تحمیلی در اینباره گفت: آن اسیری که به خبرنگار گفت تا حجاب نداشته باشی به تو پاسخ نمی‌دهم می‌توانست به بهانه جذب کردن محکم نایستد.
پناهیان با بیان داستانی از اسارت مرحوم ابوترابی مشهور به «سیدالاسراء» افزود: صلیب سرخ از ایشان چند بار پرسید که آیا شما شکنجه می‌شوید و او جواب نداد، سپس فرمانده بعثی او را احضار کرده بود و گفته بود تو که از ما نمی‌ترسی، بیشترین کتک را از ما خورده‌ای، چرا نگفتی و مرحوم ابوترابی گفته بود ما دو مؤمن هستیم شکایت را پیش کافر نمی‌بریم.
وی ادامه داد: من از طرف کارگردانان عذرخواهی می‌کنم که چنین اسوه‌های را معرفی نکردند چرا که این داستان‌ها عنادهایی که این روزها در میان مسلمانان وجود دارد را بر طرف می‌کند.
پناهیان در ادامه سخنرانی خود در جمع عزاداران حسینیه امام خمینی(ره) از مسئولیت آبرو بر روی دوش آبروداران، سخن گفت و تاکید کرد: همانگونه که مال و جان زکات دارد، آبرو هم زکات دارد اما برخی جان دادن برایشان بهتر از آبرو دادن است.
وی با بیان اینکه خرج کردن اعتبار از خرج کردن مال و جان سخت‌تر است، با اشاره به حدیثی از امام صادق(ع) افزود: اگر کسی از طریق آبرو از کسی کمک نکرد، خداوند 3 حاجت از منافقین را جلوی تو قرار می‌دهد که آبرویت را برای آنها خرج می‌کنی و سپس آنها به تو نارو می‌زنند و در پیش خدا هم اجر نداری.
پناهیان همچنین با نقل روایتی از امام علی(ع) درباره گزیده شدن دو نفر گفت: یکی از آنها را عقرب زده بود بعد از دو ماه آنها را آوردند و امام علی(ع) به او گفت می‌دانی که حکمت نیش عقرب چه بود؟ در فلان جلسه دوستت یک طعنه‌ای بر سلمان فارسی تو سکوت کردی که مبادا اعتبار دوستی‌تان از بین نرود در حالی که نه مالت و نه جانت در خطر بود و تنها رودربایستی کردی؛ آبروی سلمان [دوست ما] را حفظ نکردی.
وی افزود: اگر قومی در راه خدا آبرو قربانی کردند مومنانی «کالجبل الراسخ» می‌سازد و موجبات ظهور فراهم می‌شود.
حجت‌الاسلام پناهیان در ادامه سخنان خود با اشاره به فرازی از خطبه فدک حضرت زهرا(س)، گفت: حضرت زهرا(س) در این فراز رو به انصار کردند که شما که آبرو دارید چرا بر ظلمی که رفته چشم‌پوشی می‌کنید؛ نخبگان چرا اقدامی نمی‌کنید.
وی افزود: در روایت آمده است انصار همه سرها را پایین انداختند، گریه کردند اما کمک نکردند و غاصب حق حضرت علی و زهرا(س) جری‌تر شد و چون نخبگان آن هزینه‌ها را نکردند و آبروداران از آبروی خود مایه نگذاشتند درب خانه حضرت زهرا(س) را آتش زدند.
صوت//
 
روضه مکتوب
برگرفته از کتاب منتهی الآمال شیخ عباس قمی
بدان که در روز وفات آن حضرت، اختلاف بسیار است واظهر نزد احقر آن است که وفات آن حـضـرت در سـوم جـُمـادى الاخـره واقع شده چنان‌که مختار جمعى از بزرگان علما است واز بـراى مـن شـواهـدى است بر این مطلب که جاى ذکرش نیست.(۱) پس بقاى آن حـضـرت بـعد از پدر بزرگوار خود، نود وپنج روز بوده. واگرچه در روایت معتبر وارد شـده اسـت کـه مـدت مـکـث آن مخدّره بعد از پدر خود در دنیا هفتاد وپنج روز بوده لکن توان وجـهـى بـراى آن ذکـر کـرد بـه بـیـانـى کـه مـقـام ذکـرش در ایـنـجا نیست ولکن خوب است عـمـل شـود بـه هـر دو طـریـق در اقـامـه مـصـیـبـت و عـزاى آن حـضـرت چـنـانـ‌کـه فعلاً معمول است.
بـه هـرحـال؛ بعد از پدر بزرگوار خود در دنیا چندان مکث نکرد و پیوسته نـالان و گـریـان بـود، در آن مـدت قلیل، آن قدر اذیّت و درد کشید که خداى داند و اگر کسى تـأمـل کند در آن کلمات که امیرالمؤمنین علیه السّلام بعد از دفن فاطمه علیهاالسلام با قـبـر پیغمبر صلى اللّه علیه وآله وسلّم خطاب کرد، مى‏داند که چه مقدار بوده صدمات آن مظلومه. واز آن کلمات است:
«سـَتُنَبِّئُکَ اِبْنَتُکَ بِتَظافُرِ اُمَّتِکَ عَلى هَضْمِها فَاحْفِهَا السُّؤ الَ وَاسْتَخْبِرْهَا الْح الَ فـَکـَمْ مـِنْ غـَلیـلٍ مُعْتَلَجٍ بِصَدْرِه ا لَمْ تَجِدْ اِلى بَثِّهِ سَبیلاً وَسَتَقُولُ وَیْحَکُمُ اللّهُ وَهُوَ خَیْرُ الْحاکِمینَ.» (۲)
حـاصـل عـبـارت آنـکـه امـیـرالمـؤمـنـیـن عـلیـه السـّلام بـا رسـول خـدا صـلى اللّه عـلیـه وآله و سـلّم مـى‏گـوید: «و به زودى خبر خواهد داد تو را دختر تـو بـه مـعـاونت و یارى کردن امت تو یکدیگر را بر غصب حق من و ظلم کردن در حق او، پس از او بـپـرس احـوال را چه بسیار غم‏ها ودردهاى سوزنده که در سینه فاطمه علیهاالسّلام بر روى هـم نـشـسـتـه بـود کـه بـه کـسى اظهار نمى‏توانست بكند و به زودى همه را به شما عرض خواهد کرد و خدا از براى اوحکم خواهد کرد واو بهترین حکم کنندگان است.»
شـیـخ طـوسـى بـه سـنـد مـعتبر از ابن عباس روایت کرده است که "چون هنگام وفات حضرت رسـول صلى اللّه علیه وآله وسلّم شد، آن قدر گریست که آب دیده‏اش بر محاسن مبارکش جـارى شـد. گـفتند: یا رسول اللّه! سبب گریه شما چیست؟ فرمود: گریه مى‏کنم براى فـرزنـدان خـود و آنچه نسبت به ایشان خواهند کرد. بَدانِ امّت من بعد از من، گویا مى‏بینم فـاطـمه دختر خود را بر او ستم کرده باشند، بعد از من و او ندا کند که یا اَبَتاه، و اَحدى از امـت مـن اورا اعـانـت نـکـنـد؛ چـون فـاطـمـه عـلیـهاالسّلام این سخن را شنید، گریست. حضرت رسول صلى اللّه علیه وآله وسلّم فرمود که گریه مکن اى دختر من، فاطمه علیهاالسّلام گفت: گریه نمى‏کنم براى آنچه بعد از تو با من خواهند کرد، ولیکن مى‏گریم از مفارقت تـو یـا رسـول اللّه صـلى اللّه علیه وآله وسلّم. حضرت فرمود که بشارت باد تو را اى دخـتـر مـن کـه زود بـه مـن مـلحـق خـواهـى شـد و تـو اول کـسـى خـواهـى بـود کـه از اهل بیت من به من ملحق مى‏شود." (3)
در کـتـاب (روضـه الواعـظـیـن) وغـیره روایت کرده‏اند که حضرت فاطمه علیهاالسّلام را مرض شدیدى عارض شد و تا چهل روز ممتد شد. چون دانست موت خود را اُمّ اَیْمَن واَسماء بنت عُمَیسْ را طلبید و فرستاد ایشان را که حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام را حاضر سازند، چون حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام حاضر شد، گفت: "اى پسر عم! از آسمان خبر فوت من به من رسید و من در جناح سفر آخرتم، تو را وصیت مى‏کنم به چیزى چند که در خاطر دارم."
حـضـرت فـرمـود: "آن‏چـه خـواهـى وصـیـّت کـن اى دخـتـر رسـول خـدا صـلى اللّه عـلیـه وآله وسلّم" پس بر بالین آن حضرت نشست وهرکه را در آن خـانـه بـود، بـیرون کردند. پس فرمود که اى پسر عم! هرگز مرا دروغ‌گو و خائن نیافتى و از روزى کـه بـا مـن معاشرت نموده‏اى، مخالفت تو نکرده ام. حضرت فرمود که معاذ اللّه تـوداناترى به خدا و نیکوکارتر و پرهیزکارتر و کریم‏تر و از خدا ترسان‏ترى از آنکه تو را سـرزنـش کنم به مخالفت خود و بر من بسیار گران است مفارقت تو و لیکن مرگ امرى اسـت کـه چـاره از آن نـیـسـت، بـه خـدا سـوگـنـد کـه تـازه کـردى بـر مـن مـصـیـبـت رسول خدا صلى اللّه علیه وآله وسلّم را و عظیم شد وفات تو بر من، پس مى‏گویم: اِنّا ا للّه وَ اِنـّا اِلَیـْهِ راجِعُون براى مصیبتى که بسیار دردآورنده است مرا و چه بسیار مرا و چه بـسیار سوزنده و به حزن آورنده است مرا، به خدا سوگند که این مصیبتى است که تسلى دهـنـده نـدارد و رَزیـّه اى اسـت کـه هـیـچ چـیـز عـوض آن نـمـى‏تـوانـد شـد؛ پـس سـاعتى هر دوگـریـسـتـنـد، پس امیرالمؤمنین علیه السّلام سر حضرت فاطمه علیه السّلام را ساعتى بـه دامـن گـرفت و آن حضرت را به سینه خود چسبانید فرمود که هرچه مى‏خواهى وصیّت بـکن که آنچه فرمايى به عمل مى‏آورم و امر تو را بر امر خود اختیار مى‏کنم؛ پس فاطمه عـلیـهـاالسـّلام گـفـت کـه خـدا تـو را جـزاى خـیـر دهـد اى پـسـر عـم رسـول خـدا صـلى اللّه عـلیـه وآله وسـلّم، وصـیـّت مـى‏کـنـم تو را اول که بعد از من اُمامه را به عقد خود درآورى؛ زیرا که مردان را چاره از زن گرفتن نیست. او براى فرزندان من مِثْل من است. پس گفت که براى من نعشى قرار ده زیرا که ملائکه را دیـدم که صورت نعش براى من ساختند. حضرت فرمود که وصف آن را براى من بیان کن؛ پـس وصـف آن را بـیـان کـرد و حـضـرت از بـراى او درسـت کـرد و اول نـعشى که در زمین ساختند، آن بود. پس گفت که باز وصیّت مى‏کنم تو را که نگذارى بـر جـنـازه مـن حـاضـر شـوند یکى از آنهايى که بر من ستم کردند و حق مرا گرفتند؛ چه ایـشـان دشـمـن مـن و دشـمـن رسول خدا صلى اللّه علیه وآله وسلم هستند و نگذارى که احدى از ایـشـان و اتـبـاع ایشان بر من نماز کنند و مرا در شب دفن کنى، در وقتى که دیده‏ها در خواب باشد.(۵)
---------------------------------
۱ـ عـلامـه مـجـلسـى؛ در (جـلاء العـیـون) ایـن قول را اصح واَشْهَر میان علماى امامیه دانسته است. ر.ک: (جلاء العیون) ص ۲۷۹.
۲ـ (الکـافـى) ۱/۴۵۹، بـاب (مـولد الزهرا علیهاالسّلام)، حدیث سوم؛ (روضه الواعظین) ۱/۱۵۲.
3ـ (الخصال) شیخ صدوق ۱/۲۷۲، باب الخمسه، حدیث ۱۵.
4ـ (روضه الواعظین) فتال نیشابورى ۱/۱۵۱.
 
صوت//

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ایثـار و شهادت , امامت و ولایت , ,
:: بازدید از این مطلب : 2791
|
امتیاز مطلب : 45
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
نویسنده : گمنام
دو شنبه 5 فروردين 1392

 مردی همسرش را به نزد حضرت فاطمه(س) فرستاد تا از ایشان سوال کند که آیا او از پیروان و شیعیان آن حضرت محسوب می شود یا نه که حضرت فاطمه(س) در پاسخ فرمودند: به شوهرت بگو اگر به آنچه خواسته و هدف ماست عمل می کنی و از آنچه ما نهی می کنیم، بیزاری می جویی، بدان که از شیعیان ما خواهی بود. در غیر این صورت از شیعیان ما نخواهی بود.

زن جواب را به اطلاع شوهر خود رساند. مرد از این پیام بسیار ناراحت شد و فهمید که مسوولیت شیعه بسیار حساس و سنگین است.
مرد سپس با خود گفت: وای بر من! در امان ماندن از گناه بسیار مشکل است. پس من اهل جهنم هستم و همیشه در آن خواهم ماند.

آن زن جریان اندوه شوهر خود را برای فاطمه زهرا(س) تعریف کرد و آن حضرت فرمودند: به او بگو آن طور که تو فکر می کنی نیست. زیرا پیروان ما بهترین اهل بهشت هستند اما هر کسی که ما و دوستان ما را دوست داشته و با دشمنان ما دشمن باشد و قلب و زبانش نیز با ما همراه باشد، ولی امر ما را اطاعت نکند و از آنچه نهی نموده ایم پرهیز نکند، جزو رهروان ما محسوب نمی شود.

حضرت فاطمه زهرا(س) در ادامه فرمودند: با این وجود، شیعیان ما در بهشت هستند اما پس از آنکه گناهان و آلودگی های آنان بواسطه زحمت و رنج فراوان در دنیا یا در قیامت پاک شود. پس به وسیله محبتی که به ما دارند، در بهشت به حضور ما می رسند.

منبع: ایرنا

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2119
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : گمنام
دو شنبه 5 فروردين 1392

آیت الله العظمی حاج‌آقا مجتبی تهرانی رحمة الله علیه در مراسم شب بیست‌وسوم ماه مبارک رمضان سال گذشته در رابطه با شهادت حضرت صدیقه کبری(س) بحثی را مطرح کردند و پس از آن روضه‌ حضرت را خواندند:

توسل من معلوم است و همه‌تان هم می‌دانید؛ توسلم به باطن لیلة‌القدر است. اوّل چند جمله از خود زهرا(سلام‌الله علیها) نسبت به آن حادثه نقل می‌کنم. «وَ رَکَلَ‌ الْبَابَ‌ بِرِجْلِهِ فَرَدَّهُ‌ عَلَیَ وَ أَنَا حَامِلٌ»؛ چنان لگدی به آن درِ نیم سوخته زد و آن را بر روی من انداخت، در حالی که من باردار بودم. «وَ النَّارُ تُسْعَرُ»؛ آتش زبانه می‌کشید. زهرا(سلام‌الله علیها) می‌گوید: لگدی زد و در را بر روی من انداخت، «وَ تَسْفَعُ وَجْهِی»؛ من با صورت بر روی زمین افتادم. آتش زبانه می‌کشید و چهرة من را می‌سوزاند. «فَیَضْرِبُ‌ بِیَدِه»؛ با دست به من سیلی زد. امّا سیلی چگونه بود؟ «حَتَّى انْتَثَرَ قُرْطِی مِنْ أُذُنِی»؛[1] چنان سیلی محکمی زد که گوشواره‌های من پراکنده شد.
1. بحارالانوار، ج 30، ص 349

*********************

همچنین آیت الله العظمی مجتهدی تهرانی رحمة الله علیه در یکی از جلسات خود به ذکر مصیبت شهادت حضرت صدیقه کبری(س) پرداختند که در فیلم زیر می توانید مشاهده کنید:

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: امامت و ولایت , ,
:: بازدید از این مطلب : 2551
|
امتیاز مطلب : 38
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
نویسنده : گمنام
دو شنبه 5 فروردين 1392
آیت الله خاتمی با بیان اینکه خط قرمز همه سلایق سیاسی برای حضور در انتخابات قرار گرفتن آن‌ها در چارچوب نظام جمهوری اسلامی است، گفت: برخی از سخنان نوروزی رهبر انقلاب درخصوص حضور همه سلایق سیاسی سوء استفاده کرده و به دلخواه خود این معنا را برداشت کردند که جریان های ساختارشکن و قانون گریز هم می توانند کاندیدا معرفی کنند که این برداشتی از اساس نادرست و بر خلاف روح کلی سخنان ایشان است.
به گزارش مشرق، آیت الله سید احمد خاتمی عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری در گفتگو با مهر در خصوص نامگذاری امسال توسط رهبر انقلاب با عنوان "حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی" با بیان اینکه نامگذاری های سال از ابتکارات هوشمندانه مقام معظم رهبری است، گفت: این ابتکار صرفاً یک تشریفات نیست بلکه تبیین استراتژی و برنامه راهبردی سال جمهوری اسلامی ایران است.

آیت الله خاتمی افزود: رهبری امسال را به نام "حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی" نامیدند که بخش دوم این شعار یعنی حماسه اقتصادی در حقیقت به معنای تاکید ایشان بر تداوم مسیر نامگذاری سال گذشته است که بر محور تولید ملی در کشور تاکید داشت.

وی به انجام رساندن و تکمیل طرح های عمرانی، ملی و زیربنایی را از تاکیدات همیشگی رهبری برشمرد و تصریح کرد: تاکید بر تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی موضوعی است که به صورت مداوم باید مورد توجه مسئولان قرار داشته باشد، که با توجه به لزوم ادامه این مسیر در سال جاری و همزمانی آن با تحریم های ناجوانمردانه نظام سلطه، رهبری با تعبیر حماسی از آن نام بردند.

امام جمعه موقت تهران در خصوص عبارت "حماسه سیاسی" در شعار سال گفت: رهبر انقلاب در سخنرانی مشروح خود در رواق امام خمینی(ره) حرم رضوی بر حضور حماسی مردم در انتخابات تاکید ویژه ای داشتند و به نوعی با این تاکید محور اصلی حماسه سیاسی در سال را مشخص کردند.

وی افزود: رهبر انقلاب فرمودند، حضور مردم در این انتخابات بسیار مهم و تاثیرگذار بر سرنوشت کشور و حتی حوزه اقتصاد و تولید است.

آیت الله خاتمی با بیان اینکه تاکید ویژه رهبری بر حضور همه سلیقه ها در انتخابات و قانون مداری همه جریان ها و گروه هایی که در انتخابات شرکت خواهند کرد از نکات مهم مورد تاکید ایشان است.

وی افزود: رهبر انقلاب بر این موضوع تاکید داشتند هیچ جریانی حق ندارد این تصور را ایجاد کندکه انتخابات مختص به اوست و همه جریان های درون نظام که در چارچوب قانون اساسی فعالیت می کنند می توانند و باید در انتخابات شرکت کنند.

عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: گمان نمی کنم جریانی از جریان های درون نظام و دلسوز انقلاب باشد اما بر حضور گسترده مردم در انتخابات و حضور همه جریان های سیاسی درون نظام تاکید نداشته باشد.

وی گفت: آنچه رهبری در این خصوص تاکید دارند دقیقاً همان تاکید حضرت امام(ره) مبنی بر حضور همه سلایق و آرا و میزان بودن رای مردم است.

آیت الله خاتمی با بیان این که این موضوع ریشه در بینش اعتقادی ما دارد تاکید کرد: حق تعیین سرنوشت و اختیار انسان ها در مشارکت اجتماعی موضوعی است که به مسلمانان هم اختصاص ندارد و حتی اقلیت های دینی هم حق دارند در انتخابات حضور داشته باشند چه رسد به سلایق گوناگون و جریان های فکری و سیاسی درون نظام اسلامی.

وی با اشاره به فرازی از نامه امیرالمومنین(ع) به مالک اشتر گفت: علی (ع) در توصیه خود به مالک می گوید با همه مردم مهربان باش زیرا آنها یا برادر دینی تو هستند و یا برادر انسانی تو.

امام جمعه موقت تهران با بیان اینکه کشور آنگاه سامان می یابد که تک تک مردمی که در جامعه حضور دارند خود و فکر و رای شان را در سرنوشت کشور شریک بدانند، تصریح کرد: راز تاکید حکیمانه رهبری بر حضور گسترده مردم و همه سلایق سیاسی در همین موضوع نهفته است.

وی گفت: در گذشته گفته‌ایم و باز هم می گوییم که نمی توان اصل آزادی را پذیرفت اما سلایق مختلف در چارچوب نظام اسلامی را تحمل نکرد.

آیت الله خاتمی در بیان حد و مرزهای در چارچوب نظام بودن سلایق سیاسی گفت: خط قرمز همه سلایق سیاسی برای حضور در انتخابات قرار گرفتن آنها در چارچوب نظام جمهوری اسلامی است و طبیعی است کسانی حق دارند در این جشن بزرگ مشارکت داشته باشند که در سوابق خود این موضوع را به اثبات رسانده باشند که این چارچوب را با همه بایدها و نبایدهای آن پذیرفته اند.

وی ادامه داد: نظام در این جا یعنی قانون اساسی ، نظام یعنی ولایت که از مهمترین اصول قانون اساسی است، نظام یعنی جمهوریت و پذیرش رای مردم و نظام یعنی پذیرش عملی خط امام(ره) که روح قانون اساسی و خط کلی انقلاب است.

عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری گفت: برخی از این صحبت های رهبری سوء استفاده کردند و به دلخواه خود این معنا را برداشت کردند که بر این مبنا جریان های ساختارشکن و قانون گریز هم می توانند در انتخابات شرکت کرده و کاندیدا معرفی کنند که این برداشتی از اساس نادرست و بر خلاف روح کلی سخنان ایشان است.

وی ادامه داد: فتنه گرانی که در سال 88 ساختارشکنی کردند و به مصاف کلیت نظام اسلامی آمدند دیگر با هیچ نگاه و سلیقه ای، درون چارچوب نظام تعریف نمی شوند و به صورت طبیعی سخن رهبری درخصوص حضور همه سلایق فکری و سیاسی برای کاندیداتوری در انتخابات شامل حال آنها نیست.

امام جمعه موقت تهران افزود: هیچ عقل سلیمی نمی تواند سخن رهبری را اشاره به این موضوع بگیرد که جریان های ساختار شکن نیز می توانند در انتخابات حضور داشته باشند بلکه خواست مردمی و همه دلسوزان انقلاب است که سران فتنه و حامیان آنها برای جرایم متعددی که مرتکب شده اند باید در دادگاه افکار عمومی پاسخگو باشند.

آیت الله خاتمی در خصوص تاکید رهبر انقلاب بر مخفی بودن رای خود تصریح کرد: رهبر انقلاب در سخنرانی خود عنایت ویژه ای بر تبیین این مطلب داشتند که نشان از اهمیت این موضوع در دیدگاه ایشان دارد.

وی ادامه داد: فکر می کنم دلیل این موضوع به اعتقاد راسخ رهبر انقلاب بر تشریفاتی نبودن رای مردم است چرا که اگر از سوی فرد یا جریانی چنین القا شود که نظر رهبری بر روی کاندیدای خاصی است ممکن است همان جریان ها چنین وانمود کنند که این موضوع برای مردم تکلیف را مشخص کرده است و چنین شایعه و دیدگاهی باعث کاهش تاثیرگذاری رام مردم در انتخابات خواهد شد.

عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری گفت: بینش رهبر انقلاب در این خصوص مبتنی بر نگاه امام(ره) است که میزان را رای ملت می دانستند. بنابراین گروه ها و جریان ها حق ندارند در نفی و یا اثبات کاندیدایی مطلب و یا سخنی را به رهبری منتسب کنند و در این خصوص تفاوتی هم نمی کند که بگویند رهبری بر روی کاندیدا نظر دارد یا با فلان کاندیدا مخالف است.

آیت الله خاتمی در پایان با بیان اینکه چه بسا در اوج هیجانات انتخابات چنین دروغ هایی را در تیراژ گسترده به وسیله ابزارهای ارتباطی چون موبایل به صورت میلیونی پیامک کنند گفت: این خود مردم هستند که باید با توجه به سخن رهبری به کذب بودن این شایعات توجه کنند.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2083
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
دو شنبه 5 فروردين 1392

شهید شهریاری ثابت کرد که بی شک علم و عمل دو بال سعادت آدمی است و خداوند متعال انسان سعادتمند را با زیباترین حال نزد خود برمی گرداند و در دل مردم نیز جایگاهی خاص می نهد.

رسول خدا (ص) می فرمایند : هر مومنی بمیرد و یک ورق کاغذ از او بماند که دانشی بر آن باشد آن ورقه روز قیامت میان او و دوزخ حائل و مانع شود و خدای تبارک و تعالی به هرحرفی که در آن کاغذ نوشته شهری در بهشت به او دهد که هفت برابر دنیا باشد.

مطمئن باشید شهید شهریاری در بهترینِ حالات است.
مقام معظم رهبری: «شهادت دکترشهریاری، آبرویی داد به جامعه علمی کشور. شهادت همچنین شخصیت برجسته و مورد قبولی، به دشمن نشان داد که در محیط علمی جمهوری اسلامی، اینجور شخصیت‌ها و انگیزه‌هایی وجود دارد،مهم‌ترین تسلایی که انسان در اینجور حوادث به خودش می‌دهد این است که می‌داند خدای متعال برای این جانفشانی‌ها و این شهادت‌ها و این خون‌های به ناحق ریخته شده، ثواب‌هایی را معین و مدون کرده که به ذهن ما هم خطور نمی‌کند! به قدری این مقامات و درجات الهی، عالی و غیرقابل توصیف است که ما اصلاً نمی‌توانیم درک کنیم؛ و مطمئن باشید ایشان الان در بهترینِ حالات است، که هر مؤمنی و هر انسان صالحی، اگر چنانچه اندکی از آن مراتب را بتواند با دیده‌ی بصیرت خودش ببیند، آرزو می‌کند که ای‌کاش ما به همین سرنوشت دچار بشویم. و الحمدلله رب‌العالمین ایشان (شهید شهریاری) وضعشان اینطور است؛ و بزرگ‌ترین تسلی این است. لکن تسلای دومی هم وجود دارد و آن قدردانی مردم است. دیدید که مردم ما چه قدردانی و چه ارزش‌گذاری کردند از این شهید بزرگوار.

 


 


با دو دست پر به بارگاه الهي راه يافت
پیام آيت‌الله جوادي آملي در مراسم چهلم شهید شهریاری: "همسر و خانواده شهيد شهرياري مطمئن باشند كه وي در روح و ريحان است. اگر با دو دست پر به بارگاه الهي راه يافت، نه تنها مشكل خودش را حل مي‌‌كند بلكه مشكل ديگران را هم برطرف مي‌‌كند و از ديگران شفاعت خواهد كرد.

 

سبک زندگی شهید دکتر شهریاری از بعد دینی
 


صدای الهی العفو شبانه او همچنان در گوش من زنگ می زند
اوایل ازدواجمان بود نیمه های شب از خواب بیدار می شدم می دیدم مجید نیست می رفتم می دیدم در اتاق مشغول نماز شب است این رویه مجید بود ، بسیار به ندرت اتفاق می افتاد نماز شب مجید قضا شود ، بویژه در ماههای اخیر به شدت در نماز شب گریه می کرد و صدای الهی العفو شبانه او همچنان در گوش من زنگ می زند.

همسرم در انجام واجبات و ترك محرمات نيز به اندازه‌ جديت در مسائل علمي جدي بود.
همسر شهيد : همسرم در انجام واجبات و ترك محرمات نيز به اندازه‌ جديت در مسائل علمي جدي بود. شهيد شهرياري مطالعه تفسير قرآن را هرگز رها نمي‌كرد و تفسير آيت‌الله جوادي آملي را به صورت كتاب و نرم‌افزار هميشه همراه خود داشت. در خانه بخش‌هايي از تفسير قرآن را به من و فرزندان بيان مي‌كرد و همچنين ارادت خاصي به حافظ داشت.

بنده قوت علمی ایشان را از قوت دینی اش می دانم
همسر شهید: مقید به نماز جماعت بود و حقوق همسایگی را رعایت می کرد و بنده قوت علمی ایشان را از قوت دینی اش می دانم.

ارادت خاص ایشان به حضرت زهرا (س)
‏ به خاطر ارادت خاص ایشان به ائمه اطهار (علیهم السلام) و به خصوص حضرت زهرا (س) در روز شهادت خانم ،هر ساله در منزل ما مجلس روضه مردانه ای بر پا می شود و ذکر فضایل و مصائب حضرت بیان می شود.

رسیدگی به امور ایتام و سرپرستی آنها
ایشان در ماه مبارک رمضان تقید خاصی به افطار دادن داشتند ودر رسیدگی به امور ایتام و سرپرستی آنها تلاش فراوانی داشتند. در محل زندگی قبلی مان به اتفاق روحانی مسجد، گروهی را تشکیل داده بودند وصبح روز های جمعه بین خانواده های مستمند و بی بضاعت ارزاق پخش می کردند و تقید داشتند که حتما خودشان در پخش ارزاق حضور داشته باشند. پس از برگشت از این کار تا ساعتها منقلب بودند.

خیلی از رفتار های ایشان برای بچه ها ملکه شده است
بسیار مقید به انجام آداب اسلامی بودند تا جایی که به یاد ندارم هیچ وقت ایشان بی وضو بوده باشند. قبل از خواب، قبل از خروج از منزل وضو می گرفتند. به سبقت در سلام بسیار پایبند بودند. متواضعانه حتی در برخورد با بچه ها ابتدا ایشان سلام می کردند وخیلی از رفتار های ایشان برای بچه ها ملکه شده است. همواره، دغدغه نماز اول وقت را داشتند تا جایی که تقید به ادای نماز اول وقت در مسجد و حتی حین مسافرت در کنار جاده از ویژگی های ایشان بود.

 


 


خیلی وقتها در منزل چهار نفره نماز را به جماعت می خواندیم
خیلی وقتها در منزل چهار نفره نماز را به جماعت می خواندیم. در نمازحالت عرفانی، سجده های طولانی، اشکهای سوزان، قنوت های عرفانی داشت و بعد از نماز بسیار دعا می کردند که همه این حالات به ویژه در نماز شب بیشتر جلوه داشت.

هميشه و همه جا امام عصر ارواح‏العالمين له الفداء را حاضر و ناظر مي‏دانست و غفلت از ياد او را غفلتي بزرگ مي‏دانست.
رئيس دانشگاه صنعت نفت: تذکر اکيد ايشان اين بود که تا مي‏توانيد ارادت و اخلاص خود را نسبت به خاندان رسالت و امامت بيشتر کنيد. از زيارت ائمه هدي غافل نباشيد که به گفته بزرگان بهترين اعمال در تقرب الي‏ا... پس از انجام واجبات و ترک معاصي زيارت معصومين عليهم‏السلام است.هميشه و همه جا امام عصر ارواح‏العالمين له الفداء را حاضر و ناظر مي‏دانست و غفلت از ياد او را غفلتي بزرگ مي‏دانست. مي‏گفت ما بايد بدانيم او زنده است او در بين ماست و هم اکنون کائنات از مسير وجود او فيض الهي را مي‏گيرند. اگر انسان بداند که امام زمان صلوات‏الله و سلامه‏ عليه عمل و کردار و نيات و خطورات قلبي‏اش را مي‏بيند آيا گناه خواهد کرد؟ پس يا اين واقعيات مسلمه را نعوذبالله مهمل مي‏گذار‏يم و يا آنکه در غفلتي مافوق اين حرف‏ها بسر مي‏بريم.
به علماي رباني که چراغ هدايت را فروزان نگه داشته‏اند ارادات کامل داشت و مجالست با علماء و صلحاء و نيکان را در تربيت صحيح انسان موثر مي‏دانست. شرکت در مجالس لهو و لعب و بطالت را مضر و و موجب در پي داشتن برگشت رحمت الهي مي‏دانست.

 

سبک زندگی شهید دکتر شهریاری از بعد اخلاقی
 

اگر مجید شهید نمی شد عجیب بود
همسر شهید: تواضع و حجب و حیای او را مثال زدنی است، به جرات می گویم در تمام زندگی مشترکمان کلمه ای از مجید دروغ نشنیدم بهمین دلیل است که میگویم اگر مجید شهید نمی شد عجیب بود.

چادری شدن دختران دانشجو
شاگرد شهید:رفتار دکتر به گونه‌ای بود که آدم‌ها را به مسائلی راغب می‌کرد. خیلی از دختران دانشجو که هنگام ورود به دانشگاه با مانتو بودند بعد از یکی دو سال که با ایشان آشنا می‌شدند چادری می‌شدند.

شهریاری های فراوانی تربیت خواهند شد
همسر استاد شهریاری :مجید آنقدر انسان با اخلاقی بود که علاوه بر بعد علمی از نظر اخلاقی هم همکاران و دانشجویان از او درس می گرفتند و من چون همکار مجید بودم این مطلب را عملا در دانشگاه مشاهده می کردم به همین دلیل اگر یک مجید شهریاری از دست ما رفت در آینده ای نزدیک شهریاری های فراوانی تربیت خواهند شد.

حتی اجازه نمی‌دادند سر کلاس‌هایشان از اختلافات صحبت کنیم
شاگر شهید :یک مقطعی احساس کردیم بین اساتید تضادها و دسته‌بندی‌هایی وجود دارد. معمولاً چنین گروه‌بندی‌هایی در دانشکده‌های مختلف وجود دارد؛ اما احساس کردیم این تیپ اساتید را در دانشکده زیاد تحویل نمی‌گیرند. دکتر شهریاری و دوستانش می‌خواستند دانشکده فیزیک تبدیل به دانشکده مهندسی هسته‌ای شود، اما جبهه مقابلشان در برابر این کار مقاومت می‌کرد. طیف دکتر شهریاری و دوستانش حزب‌اللهی بودند. طرف مقابلشان هم در ظاهر مذهبی بود؛ اما به راحتی درباره دیگران حرف و تهمت می‌زدند. اما دکتر شهریاری و دوستانش حتی اجازه نمی‌دادند سر کلاس‌هایشان از اختلافات صحبت کنیم. منش و اخلاقشان این بود.

دانشجوها عائله ما هستند. پدر و مادرشان اینها را به ما سپرده‌اند
همکار شهید :درباره دانشجوها می‌گفت این‌ها عائله ما هستند. پدر و مادرشان اینها را به ما سپرده‌اند. اگر مریض می‌شدند یا مشکل مالی داشتند، رسیدگی می‌کرد. به سؤالات دانشجویان اساتید دیگر پاسخ می‌داد.

با محوریت دکتر و معنویتی که بر فضای کار حاکم می‌کرد، همه نیروها با تمام وجود کار می‌کردند.
همکار شهید: علاقمندی و پشت کارش سبب می‌شد که نیروهای رشته‌های تخصصی دیگر هم جذبش شوند. برای گردآوری افراد با تخصص‌های مختلف قدرت عجیبی داشت. با محوریت دکتر و معنویتی که بر فضای کار حاکم می‌کرد، همه نیروها با تمام وجود کار می‌کردند.

امکان نداشت دکتر سر ماه فراموش کند حق‌الزحمه ما را بدهد.
شاگرد شهید: به زندگی شخصی دانشجوها به شدت اهمیت می‌داد. دوستی داشتم که موقع ازدواج، به مشکل مالی برخورد. استاد کمکش کرد تا زندگی‌اش را شروع کند. گفته بود هروقت داشتی، برگردان. آن بنده خدا هم ماهیانه مبلغی را برمی‌گرداند. همیشه نگران شغل و آینده دانشجوها بود. اگر می‌دید دانشجویی سال قبل فارغ‌التحصیل شده، ولی هنوز شغل ندارد، برایش شغلی پیدا می‌کرد یا در پروژه‌های خود، از او استفاده می‌کرد. این نگرانی همیشه در ذهنش بود. دانشجوهایی که با دکتر پروژه‌ داشتند، می‌گفتند امکان نداشت دکتر سر ماه فراموش کند حق‌الزحمه ما را بدهد. حواسش بود اگر یکی از بچه‌ها متأهل است و درآمدی ندارد، به او کمک کند.


شهید شهریاری با افرادی که از نظر مقام اجتماعی پایین‌تر بودند هرگز برخورد یک فرد بالادست با پایین دست نبود
فرزند شهید: ظاهراشهید شهریاری به همراه تعدادی از همکاران از مقابل ساختمان نیمه کاره دانشکده رد می‌شدند که ناگهان کارگری با لباس‌های خاکی می‌آید پدرم را بغل می‌کند و بابا نیز با او خوش و بش می‌کند. برخورد شهید شهریاری با افرادی که از نظر مقام اجتماعی پایین‌تر بودند هرگز برخورد یک فرد بالادست با پایین دست نبود.

با اینکه نفر اول هسته‌ای کشور بود اما هیچگاه خود را برتر از بقیه نمی‌دید. هر هفته دو ساعت در اتاقکی که خودش برای سرایدار مسجد محل ساخته بود، بدون توجه به تفاوت جایگاه علمی‌اش با دیگران با او گرم صحبت می‌شد و درددل وی را گوش می‌داد. هر روز قبل از اذان صبح در مسجد حاضر بود و نماز صبح را به جماعت می‌خواند.

ما آن شب آبگوشت را بدون نان خوردیم.
از ویژگی های بسیار جالب ایشان این بود که هرگز دست تقاضا به سوی کسی دراز نمی کرد، اما در عین حال هرگز دست نیاز کسی را نیز رد نمی کرد. یادم می آید شبی در خوابگاه آبگوشت درست کرده بودم، طبق عادت در تمام طول زندگی حتی تا آخرین شب و شب پیش ازشهادت ایشان، تا هر وقت که طول می کشید برای صرف شام منتظر دکتر می ماندم. ساعت 0 ‏ا شب آقای دکتر آمدند . گفتم:« نون نداریم برو از سرایداری نون بگیر». گفت:« عزیز ! حاضرم تمام شهر را این وقت شب برای نون بگردم، ولی منو در خانه کسی نفرست و ما آن شب آبگوشت را بدون نان خوردیم.

رابطه پدرانه و برادرانه با دانشجويان
حل مشكلات خانوادگي دانشجويان، كمك به تسهيل امر ازدواج آنها، رابطه پدرانه و برادرانه با دانشجويان از خصيصه‌هاي ايشان بود. چه بسيار دانشجوياني كه من و دكتر موجب سر گرفتن ازدواجشان شديم و اكنون زندگي خوبي در كنار همسر و فرزندانشان دارند. بچه‌ها دكتر را محرم رازهايشان مي‌دانستند و اين نبود مگر در پرتو همدلي، رأفت، اهتمام به حل مشكلات و روابط صميمانه‌اي كه دانشجويان در دكتر مي‌‌ديدند.

این آقا استاد دانشگاه است که او را به کار گرفتی
رفتار دکتر آنقدر عادی بود که متوجه نمی شدید با استاد دانشگاه طرف هستید.یک بار دیدم که یکی از دوستان عصبانی است.گفت پیک موتوری پنجاه کتاب آورده بود و برای جابجا کردنشان از دکتر شهریاری که از آنجا رد می شد، کمک خواست. ایشان هم بدون اینکه حرفی بزند،به کمکش رفت.آن شخص گفت رفتم با عصبانیت به پیک گفتم این آقا استاد دانشگاه است که او را به کار گرفتی!
شاگرد شهید: هیچ وقت کارهایش را عقب نمی انداخت. همه کارهایش برنامه ریزی شده بود. اگر ساعت 3 با یک دانشجو برای یک سوال درسی قرار داشت، خودش را آماده می کرد و وقت می گذاشت.

چنین انسانی را دشمن نمی‌تواند تحمل کند
سید امیرحسین فقهی :دکتر شهریاری، انسانی افتاده، دانشمند و عارفی برجسته بود که علم و اعتقادات را با هم داشت دکتر شهریاری از تمکن مالی خوبی برخوردار بود ولی در لباس و خودرو و امکانات وی این تمکن دیده نمی‌شد، چرا که اعتقاد داشت خداوند برخی از روزی‌های انسان‌ها را در انفاق و کمک به دیگران قرار داده است.دکتر شهریاری از بهره هوشی بسیار بالایی برخوردار بود، ادامه داد: دکتر شهریاری اعتبار ملی و بین‌المللی زیادی داشت و به اندازه خود در این کشور کارکرد، شاگردان زیاد و کارآمدی را تربیت کرد، وی همه مراتب تخصص خود را در داخل کشور طی کرده بود و این‌گونه است یک چنین انسانی را دشمن نمی‌تواند تحمل کند.

 

سبک زندگی شهید دکتر شهریاری از بعد خانوادگی
 

شاخه های گل مریم
تاعمر دارم شاخه های گل مریم را که همراه با یک دنیا محبت و پشتگرمی به من هدیه می داد فراموش نمیکنم.

دوستی صمیمی و واقعی
همسر شهيد :خیلی مقید بود که در مناسبت‌ها حتماً هدیه‌ای برای اعضای خانواده بگیرد؛ حتی اگر یک شاخه گل بود. با بچه‌ها بسیار دوست بود. دوستی صمیمی و واقعی و تا حد امکان زمانی را به آنها اختصاص می‌داد. بچه‌ها به این وقت شبانه عادت کرده بودند.

بیشتر با عمل خود به ما آموزش می‌داد
فزرند شهید: پدرم هیچ گاه مستقیم به من نمی‌گفت این کار را انجام بده یا نه بیشتر با عمل خود به ما آموزش می‌داد.

ما تقسیم کار کردیم.آماده کردن افطار با من است و شستن ظرف ها با آقای دکتر
دوست شهید: افطار منزلشان مهمان بودیم. افطاری منزلشان در عین کامل بودن،ساده بود.گرم و صمیمانه،بدون هیچ گونه تجمل.محور این دور هم جمع شدن ها خانواده دکتر بود.می گفتند ما به هم نیاز داریم. ؛برای شستن ظرف های بعد از افطار بلند شدیم ؛همسرشان اجازه ندادند.گفتیم مهمان ها زیادند و این تنها کاری است که از دست ما برمی آید.خانم دکتر اجازه نداد.گفت ظرف ها سهم آقای دکتر است.گفتیم این طوری بیشتر شرمنده می شویم.همسرشان گفتند ما تقسیم کار کردیم.آماده کردن افطار با من است و شستن ظرف ها با آقای دکتر.خانم دکتر می گفت حتی دکتر شهریاری در خانه جاروبرقی هم می کشد .روابط خانوادگی بسیار خوبی داشتند ؛این را از گفتگوهایی که بین خانواده رد و بدل می شد متوجه شد.
مراسم ازدواج من و شهيد شهرياري در سلف‌سرويس اساتيد دانشگاه صنعتي اميركبير برگزار شد و به ياد دارم كه پس از آن با لباس عروس به خوابگاه رفتيم و زندگي بي‌تكلف خود را آغاز كرديم.
به هیچ وجه به دنیا و ظواهر آن دلبستگی نداشت. ما بعد از ازدواج در خوابگاه متاهلی و با حداقل امکانات زندگی می کردیم در آن خانه محقر از زندگی خود بسیار لذت می بردیم و نه تنها ما بلکه اطرافیان هم به زندگی ما افتخار می کردند.گران ترین تابلویی که خودمان برای خانه خریدیم همین تابلوی ساعت خاتم است که منقش به سوره «ان یکاد» است که در مشهد به مناسبت میلاد حضرت زهرا (سلام ا... علیها) که مصادف با روز زن بود برایم هدیه خریدند.


اگر مشکلی پیش می آمد به بهانه های گوناگون ایشان پا پیش می گذاشتند و رفع کدورت می کردند
در زندگی بسیار به رضایت من اهمیت می داد به گونه ای که اگر هم اختلاف سلیقه ای وجود داشت تا جایی که با اصول منافات نداشت ایشان کوتاه می آمدند. با من بسیار مهربان بودند اگر مشکلی پیش می آمد به بهانه های گوناگون ایشان پا پیش می گذاشتند و رفع کدورت می کردند.

بسیار به صله رحم توجه می کردند
درباره رابطه با اقوام معتقد بودند هر جایی که حرام خدا حلال بشود نباید حضور پیدا کنیم و این امر برای ما و نیز اقوام جا افتاده بود. بسیار به صله رحم توجه می کردند . به اقوام سر می زدیم و روابط گرمی داشتیم.

 

سبک زندگی شهید دکتر شهریاری از بعد علمی
 

شهيد مجيد شهرياري؛ دانشمند متعهدي که گفت جمهوري اسلامي "مي‌تواند" و "بايد بتواند"
وی با کسب رتبه دو در سال ۶۳ در آزمون ورودی دانشگاه صنعتی امیر کبیر در رشته الکترونیک پذیرفته شد.سپس در سال ۶۷ باکسب رتبه نخست در رشته مهندسی هسته‌ای پذیرفته شد.و در نهایت در سال ۷۷ موفق شد که دکترای خود را رشته تکنولوژی فناوری هسته‌ای را از دانشگاه امیر کبیر دریافت کند. وی پس از استعفا از دانشگاه امیرکبیر به خاطر نبود بستر مناسب برای همکاری وی در سال ۱۳۸۰ به دانشگاه شهید بهشتی پیوست. و در سال ۸۵ با راه‌اندازی دانشکده مهندسی هسته‌ای دانشگاه شهید بهشتی به عضویت هیئت علمی آن درآمد.

ايشان حتي يک ريال هم دستمزد نگرفت. حتي وقتي من خواستم دستمزد ايشان را پرداخت کنم، ناراحت شدند و گفتند که من اين کار را براي کشورم انجام دادم.
علي اکبر صالحي، وزير کنوني امور خارجه و رئيس پيشين سازمان انرژي اتمي ايران: براي ساخت صفحات سوخت، ما نياز به تکنولوژي جديدي داشتيم. اصلا ما چرا تقاضاي سوخت کرده بوديم؟ براي اين‌که بلد نبوديم بسازيم! و خب در محاسبات هسته‌اي کسي را نداشتيم و همچين محاسباتي نيز پيش از اين انجام نشده بود. اما شهيد شهرياري با اعتماد به نفسي که داشت، و ما هم با اعتقادي که به ايشان داشتيم، اين کار را به ايشان واگذار کرديم و ايشان هم به خوبي آن را انجام دادند. يعني اگر در آن زمان شهيد شهرياري مي‌گفت که من مثلاً 10 ميليارد تومان دستمزد مي‌گيرم تا اين کار را انجام دهم، ما مجبور بوديم که بدهيم؛ هر چه مي‌گفت، مجبور بوديم که بدهيم، براي اين‌که کس ديگري نبود که اين کار را انجام دهد. تنها کسي که در مملکت مي‌توانست اين کار را انجام دهد، شخص شهيد شهرياري بود و لاغير. با اين حال، ايشان حتي يک ريال هم دستمزد نگرفت. حتي وقتي من خواستم دستمزد ايشان را پرداخت کنم، ناراحت شدند و گفتند که من اين کار را براي کشورم انجام دادم. من يک کلمه به شما بگويم. اگر شهيد شهرياري را در زمينه علم هسته‌اي نمره 100 بدانيم، به بهترين نفر بعدي در کشورمان در اين زمينه شايد بتوان نمره 50 داد. يعني واقعا ايشان روي قله ايستاده بود.

دكتر شهرياري دانشجوي قدكوتاه بيرون نداد
يكي از دانشجويان دكتري: «دكتر شهرياري دانشجوي قدكوتاه بيرون نداد» يعني آن‎قدر به دانشجويانش بها مي‌داد و آن‎قدر اعتماد به نفس آنها را پرورش مي‌داد كه از عهده سخت‌ترين كارها برمي‌آمدند. تمام دانشجويان ايشان در كارشان سرآمد هستند. كاري را كه دكتر خودش طي 7 يا 8 ماه كار فشرده ياد گرفته بود، با يك كارگاه آموزشي دوروزه در اختيار ديگران مي‌گذاشت و آن را به آنان آموزش مي‌داد. بچه‌ها را وادار به انجام پروژه مي‌كرد تا با كار عملي تسلط لازم را پيدا كنند.
 

سبک زندگی شهید دکتر شهریاری از بعد ولایتمداری
 

ولايتمداري صادق بود و ولي فقيه را راهبر ما از ظلمت فساد و گناه به دنياي حقيقت و کمال مي‏دانست. رزمنده و بسيجي مخلص و يار و ياور رزمندگان خصوصا در بعد تقويت بنيه علمي بود و در تمامي حضور دانشگاهي‏اش (دوران دانشجويي و دوران استادي) آموزش ايشان براي عزيزان رزمنده و بسيجي تعطيل بردار نبود. تا لحظه آخر پيرو راه شهداء و وفادار به آرمانهاي شهداي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي خصوصا قافله سالار شهداء امام خميني رضوان ا... تعالي و مقام معظم رهبري (مد ظله العالي) بود.
 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ایثـار و شهادت , مـــردان خــــدا , ,
:: بازدید از این مطلب : 2598
|
امتیاز مطلب : 31
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
نویسنده : گمنام
دو شنبه 5 فروردين 1392

کلیپ زیبای "اتل متل یه بابا" گوشه ای از زندگی غریبانه تنهاترین سردار شهید احمد پاریاب

16 ساله بود که "آمد" به سوی میعادگاه عشاق. زیرک بود و چابک، فرمانده گروهان شد. لیاقت‌هایش او را فرمانده گردانی کرد که به نام فرمانده جناح چپ سپاه سیدالشهدا علیه‌السلام یعنی حبیب ابن مظاهر زینت داده شده بود و مدتی بعد هم فرمانده گردان "شهادت" لشکر 27 محمدرسول الله...

در اکثر عملیات‌ها حضور داشت. با "همت" جبهه ها دم‏خور بود. یادگاری های زیادی از جنگ داشت. از تیر و ترکش تا شیمیایی! درصد جانبازی او را باید از تعداد سرفه هایش و خونی که بعد از سرفه ها دستمال همراه او را رنگین می کرد شمرد؛ مظنه نه در دستان کارکنان جنگ ندیده "بنیاد" است و نه...

این آخری‏ها داروهایش او را "تحریم" کرده بودند. آنها هم برای او کلاس می گذاشتند، مثل همان کارکنان جنگ ندیده بنیاد: "مگر برای ده روز بیشتر زنده ماندن او، اینقدر باید هزینه از "بیت المال(!)" بدهیم!"

غریبانه جنگید و غریبانه زندگی کرد و غریبانه پرید؛ گمنامی را از بانوی شلمچه به ارث برده بود. به خاطر همین خیلی "مادری" بود. بیشتر از مردم، لوله های کپسول اکسیژن درد او را می شناختند و غمخوارش بودند، همان طور که صدای هق هق گریه‏های غریبش را کسی نشنید جز در و دیوار خانه اش.

"تنها"ترین سردار بود، اما سردار نبود سر "دار" بود. سر و سرّی هم با "آقا" داشت. می گفت نباشم آن روزی که زبانم لال "آقا" نباشد.

با غربتش نشان داد که می شود سردار بود اما در قرچک ورامین زندگی کرد، می توان سردار بود اما کسی در اطرافت پرسه نزند، می توان سردار بود اما تنهایت بگذارند، می توان سردار بود و کنج خانه ات جان بدهی و جنازه ات هم سه روز توی خانه ات بماند و مأموران دلسور آتش نشانی به دادش برسند!

"اتل متل یه بابا" کلیپی زیبا و تأثیرگذار ساخته شده توسط گروه نصر تی وی برگی از زندگی غریبانه این جانباز شهید در ادامه منتشر می شود؛ روحمان با یادش شاد
 

دانلود

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ایثـار و شهادت , ,
:: بازدید از این مطلب : 2595
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : گمنام
دو شنبه 4 فروردين 1392
 

 

گاهی سردمداران رژيم صهيونيستی، ما را تهديد هم ميكنند؛ تهديد به حمله‌ی نظامی ميكنند؛ اما به‌نظرم خودشان هم ميدانند، و اگر نميدانند، بدانند كه اگر غلطی از آنها سر بزند، جمهوری اسلامی «تل‌آويو» و «حيفا» را با خاك يكسان خواهد كرد.


به گزارش
خبرنامه دانشجویان ایران؛ جمله بالا اول فروردین 92، تیتر یک رسانه های جهان را به خود اختصاص داد، از رسانه های آنلاین گرفته تا روزنامه های آمریکایی و اسرائیلی؛ بیان صریحی که به اعتراف رسانه‌های آمریکایی، سفر باراک اوباما به سرزمین های اشغالی را تحت الشعاع قرار داد، بطوری که این موضع صریح رهبر معظم انقلاب تیتر اول رسانه های جهان قرار گرفت.

آیت الله خامنه ای در بیانات روز نخست در مشهد مقدس در قسمتی از سخنانشان با اشاره به مسئله رژیم صهیونیستی با بیان این مطلب که " رژيم صهيونيستی در قواره و اندازه‌ای نيست كه در صف دشمنان ملت ايران به چشم بيايد"، افزود: گاهی سردمداران رژيم صهيونيستی، ما را تهديد هم ميكنند؛ تهديد به حمله‌ی نظامی ميكنند؛ اما به‌نظرم خودشان هم ميدانند، و اگر نميدانند، بدانند كه اگر غلطی از آنها سر بزند، جمهوری اسلامی «تل‌آويو» و «حيفا» را با خاك يكسان خواهد كرد.

اما سوالی که ذهن هر کس را به خود جلب می‌کند، نام بردن دوشهر مهم صهیونیست ها یعنی " تل آویو" و "حیفا" است، اینکه چرا رهبر معظم انقلاب اسمی از "حیفا" می آورند؛ اگر جستجویی در پایگاه اطلاع رسانی ایشان بیاندازیم، مشاهده می کنیم، ایشان نام "حیفا" را برای اولین بار اعلام می‌کنند، براستی "حیفا" چه موقعیتی استراتژیک برای رژیم غاصب صهیونیستی دارد؟ و اینکه رهبری "تل آویو" و "حیفا" را به عنوان دوشهری معرفی می کنند که اگر اسرائیلی ها « غلطی » کند، نابود خواهد شد؟



شهر "حیفا" را می توان از دو منظر یعنی بعد جغرافیایی و بعد مذهبی به آن نگاه کرد؛ در بعد جغرافیایی "حیفا" یک از شهرهای شمالی رژیم صهیونیستی است، شهری نزدیک به جنوب لبنان و سومین شهر بزرگ اسرائیل.

پس از آن که حزب الله لبنان با موشک های رعد2 ورعد3 ، برای اولین بار بندر "حیفا" را هدف قرار داد، همه نگاه ها معطوف به این شهر است که تا پیش از این گمان می رفت از تیر رس حزب الله دور است.
علاوه بر توریستی بودن این شهر، این شهر همچنین مرکز صنایع سبک و سنگین اسرائیل است و از آنجا که در اطراف یک خلیج کوچک برپا شده و تپه کرمل بر آن مشرف است، امکانات صنعتی و بازرگانی متنوعی دارد.

نخستین و بزرگترین پالایشگاه نفت اسرائیل در این شهر بندری قرار دارد و همچنین صنایع پتروشیمی کشور در کنار آن واقع است. صنایع برق و فلزات نیز در ساحل بندر حیفا قرار گرفته و این شهر دارای بیشترین رفت و آمد کشتی ها در بنادر اسرائیل است.

در دوران حکومت امپراطوری عثمانی بر این سرزمین، راه آهن مشهور مشرق زمین به بندر حیفا ختم می شد و پایتخت های چند کشور عربی را به دریای مدیترانه متصل می کرد.

در کنار بندر پر رفت و آمد حیفا انبارهای بزرگی برای نگاهداری کالا و همچنین یک انبار سیلو وجود دارد. کوتاه مدتی پیش از آغاز جنگ جهانی اول، سنگ بنای احداث نخستین دانشگاه پلی تکنیک اسرائیل به روی تپه های کرمل زده شد و امروز دانشگاه "تخنیون" بزرگترین مرکز فراگیری صنایع و تکنولوژی در اسرائیل است .



جمعیت حیفا بر 270 هزار نفر بالغ می شود؛ در این میان شهر "صور" را می‌توان کابوس "حیفا"یی‌ها دانست، "صور" که به عنوان یکی از جنوبی ترین شهر های لبنان و شیعه نشین است در جنگ 33روزه حزب الله به رژیم صهیونیستی، سهم زیادی در حمله به "حیفا" داشته است، که از همین منظر – بُعد جغرافیایی- "حیفا" در "تیر رس" ترین هدف برای حزب الله و به طبع آن ایران می تواند باشد.

اما یکی دیگر از جنبه‌های دیگر این شهر – بعد مذهبی- وجود "مرکز جهانی بهاییان" (بیت العدل) و "دژ فراماسونری" صهیونیست‌ها است.

یت‌العدل اعظم عالی‌ترین مقام تصمیم‌گیری در فرقه ضاله "بهاییت" است؛ این مرکز در دامنه کوه کرمل قرار دارد و متشکل از یک هیأت 9 نفره است که هر پنج سال، یک بار انتخاب می شوند و تحت حمایت های گسترده مالی و سیاسی رژیم جعلی اسرائیل و انگلیس هستند و به تصمیم گیری درباره چگونگی گسترش بهائیت می پردازند.

کار بازسازی این بنا درشهر اشغالی حیفا دو سال و نیم به طول انجامید و تمام هزینه های بازسازی مرکز این فرقه ضاله که به گزارش آسوشیتدپرس، بالغ بر شش میلیون دلار بوده است را رژیم اشغالگر قدس و آمریکا برعهده گرفته اند.

بهائی‌ها با تأسیس رژیم صهیونیستی در سال 1948 و اشغال فلسطین از سوی این رژیم با حمایت آمریکا، سرزمین اشغالی فلسطین و مشخصا شهر اشغالی حیفا را پایگاه و مرکز اصلی فعالیت خود قرار دادند. رژیم صهیونیستی نیز فرقه ضاله بهائیت را که می توانست از طریق آن رویای دیرینه خود یعنی حمله به مسلمانان را آغاز کند، به عنوان یکی از "مذاهب قانونی!" به رسمیت شناخت.


اما دیگر شهری که رهبر معظم انقلاب دربیاناتشان به آن اشاره کردند، تل آویو است، شهری که تا قبل جنگ 8روزه صهیونیست ها علیه فلسطینی ها با داشتن «گنبد آهنین» به عنون یک شهر «آرام» و «امن» نامیده می‌شد، اما اصابت موشک های « فجر 5» ایرانی، به «قلب اسرائیل»، پایتخت این رژیم را نیز همچون حیفا ناامن کرد.

تل آویو همانطور که در شکل نشان داده است در 93 کیلومتری جنوب حیفا قرار دارد، و از این جهت اسرائیلی ها حتی فکر اینکه یک روزی موشک های ایرانی بتوانند به آن شهر برسد را پیشبینی نمی کردند، اما جنگ 8 روزه غزه این ادعای آنها را بیشتر به یک توهم تبدیل کرد، و امروز می‌بینیم که برای چه رهبر انقلاب اسلامی با موضع صریح خود اعلام می کنند " اگر غلطی از آنها سر بزند، جمهوری اسلامی «تل‌آويو» و «حيفا» را با خاك يكسان خواهد كرد".



همان بس این را هم اضافه کنید که "عاموس یادلین" رئیس سابق اطلاعات ارتش اسرائیل در آخرین موضع گیری خودش درباره توان موشکی ایران اعلام می کند: "زمان مورد نیاز برای رسیدن موشک از تهران به تل‌آویو تنها 7 دقیقه است." موشک هایی همچون "عاشورا"، "شهاب"، "قدر"، "سجیل" و حتی موشک هایی که ایران هنوز از آنها رونمایی نکرده است و منتظر «غلط» رژیم اشغالگر قدس است.
 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , دفــاع و امنیت , ,
:: بازدید از این مطلب : 2056
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : گمنام
یک شنبه 4 فروردين 1392

سبک زندگی مطلوب قرآن کریم همان حیات طیبه یا زندگی پاکیزه است. قرآن در سوره نحل آیه 97 می‌فرماید: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ» هر کس از مرد و زن عمل شایسته کند و مؤمن باشد او را زندگى نیکو دهیم و پاداششان را بهتر از آنچه عمل مى‏کرده‏اند مى‏دهیم.

اگر بدانیم که چطور زندگی می کنیم، خواهیم دانست که به کجا خواهیم رسید. اگر مي ‏خواهيم كه زندگيِ دنيوي و اخروي با سعادتي نصيبِ همه ما شود، لازم است بدانيم كه چطور زندگي مي‏ كنيم و بر اساسِ كدامِ الگوها، معيارهاي خودمان را به وجود مي ‏آوريم. غفلت از سبک زندگی نبوی ما را به تبعیت از مؤلفه‌های زندگی غربی سوق می‌دهد. ما باید بازگشتی دوباره به سبک زندگی پیامبر اکرم(ص) داشته، اصول آن را استخراج کرده و آن را به شکل امروزی در آوریم و در حوزه فردی، اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی، یک مدل و الگوی زیست مسلمانی ساخته و سعی کنیم تا جایی که می‌توانیم بر اساس آن زندگی کنیم.

مهم این است که این سبک زندگی به خوبی عرضه شود، انسان‌ها آگاه شوند و آگاهانه انتخاب کنند، همانطور که حضرت رسول (ص) با بعثت خود مدلی از زندگی را به مردم ارائه داد و به خوبی آن را ابلاغ کرد تا هر کسی که می‌خواهد آن را انتخاب کند.

در سبك زندگي خدا باوري، مسائلي چون قناعت، عدم حرص، خيرخواهي براي ديگران و نوع دوستي را شامل می شودکه می تواند در بسياري از منافع اجتماعي و فردي تاثیرگذارباشد. بنابراین بايد سبك زندگي اسلامي - ايراني را در جامعه ترويج داد و مردم را با مولفه هاي اين نوع زندگي آشنا نمود. دين يكي از پارامترهاي تاثيرگذار و ارزشمند در سبك زندگي بويژه سبك زندگي اسلامي ـ ايراني است و در هر جا شكل بگيرد مي تواند به كمك فرهنگ و آداب و رسوم بيايد؛ بنابراين با معرفی و ارائه يك مدل رفتاري درست و صحيح در قالب دين، مي توان تاثيرات مثبتي بر سبک زندگی افراد جامعه گذارد.

خداوند به خاطر وجود شما خيلي از بلايا را از مردم قم دور نگه مي دارد
خدمت امام رسيده بود و گفته بود مي خواهد شهر قم را ترك كند، آقا فرموده بودند: شما قم بمانيد! خداوند به خاطر وجود شما خيلي از بلايا را از مردم قم دور نگه مي دارد. بعدازظهر خاكسپاري بود كه زمين قم لرزيد. انگار نمي توانست سنگيني وجود يكي ديگر از بزرگان شيعه را تحمل كند. سنگيني كه ظهر آن روز از روي دست هاي مردم به سينه اش منتقل شده بود... زمين ظرفيت چنداني براي مردان آسماني ندارد، مي دانيد كه؟

* سبک زندگی آیت الله فاضل لنکرانی از بعد دینی

1)اهتمام به برگزاری مراسم مذهبی در منزل
آيت الله فاضل در طول سال بالغ بر 80 مراسم مذهبی در منزل خود برگزار مى كردند. ايام برگزارى اين مراسم در منزل ايشان، عبارت بود از مراسم هفتگى كه در تمام روزهاى جمعه سال به اضافه تمام مناسبت هاى مذهبى، همچون روزهاى ميلاد يا وفات معصومين و وابستگان آنها همچون حضرت زينب(س) و بالاخص در ايام فاطميه و ديگر دهه هاى عزادارى به صورت مراسم روضه خوانى در منزل خود برگزار مى كرد.بايد دانست كه اين مراسم پرشكوه كه از دوران كودكى آيت الله فاضل، در منزل پدرى ايشان برگزار مى شده و در واقع يادگارى ارجمند از پدر بزرگوارشان نيز به حساب مى آيد، هم اكنون نيز به عنوان يك سنت ديرينه و پايدار و ارزنده در خاندان ايشان ادامه دارد و هيچ جمعه اى نيست و هيچ مناسبت مذهبى (همچون اعياد و عزادارى ها)پيدانمى شود و هيچ ايام فاطميه اى پيش نمى آيد كه اين مراسم در منزل ايشان با شكوه و جلال تمام برگزار نشود.



2)هم و غم در سوريه اين باشد كه از تشيع و مذهب بگويي
تازه از سوريه برگشته بودم كه براي توضيح اوضاع سوريه و فعاليت هايي كه در آنجا صورت گرفته خدمتشان رفتم و مطالبي را عرض كردم. حرف هايم كه تمام شد، ایشان فرمودند: "در سوريه از من اسم نبر، نمي خواهم از من نامي باشد، هم و غمت در سوريه اين باشد كه از تشيع و مذهب بگويي".

3)عبادت خالصانه و بی ریا
جنبه‎های عبادی او مانند وجوه علمی‎اش شناخته شده نیست. چرا که او از نمایان شدن این گونه مسائل دوری می‎کرد و فقط نزدیکان می‎دانستند که او به نوافل (نمازهای مستحبی) تا آنجا که قوای جسمانی یاری می‎نمود پایبند بود. اما نکته شایان توجه آن است که وی خدمت به مردم را عبادتی بزرگ می‎دانست.

4)آنچه به آن امید دارم، فقط فاطمه زهراست و فریادی که برای ایشان زدم.
آیت الله فاضل لنکرانی:"بنده هم به طلاب می‌‌گویم که اگر می‌‌خواهید به نتیجه روشنی در زندگی علمی خود برسید، رمز آن؛ همین اخلاص و ولایتمداری نسبت به امیرالمومنین(ع) و فاطمه(س) و اولاد ایشان است که تسلیم محض بودند."
آیت الله فاضل لنکرانی:" من 50 سال درس خواندم، تدریس کردم، شاگرد تربیت کردم و کتاب نوشتم، اما به هیچ کدام از اینها در آن دنیا امید ندارم. آنچه به آن امید دارم، فقط فاطمه زهراست و فریادی که برای ایشان زدم".

5)آخرین ذکر
یک ماه قبل از ارتحال از هرگونه مراوده های غیر ضروری پرهیز می کردند و از هرگونه شوخی در محضرشان ممانعت می کردند‚ بیشتر اوقات ساکت و در حالت فکر بودند و ایشان کاملا خودشان را برای سفر به آخرت آماده کرده بودند‚ در منزل یا بیمارستان‚ تقریبا هر نیم ساعت یک بار چشم هایشان را باز می کردند می گفتند "صلی اللّه علیک یا فاطمة الزهرا سلا م اللّه علیها".
در بیمارستان روزی پرسیدند چند روز به شهادت حضرت زهرا سلا م اللّه علیها باقی مانده است‚ عرض کردم‚ شش روز فرمودند; مرا به قم ببرید‚ هر چه پزشک ها ممانعت کردند‚ ایشان نپذیرفتند
به همين جهت هم ایشان روز شهادت حضرت زهرا(س) تشییع شدند چراکه پیوند قوی بین ایشان و حضرت وجود داشت.

سبک زندگی آیت الله فاضل لنکرانی از بعد فرهنگی

6)سنت حسنه تأسيس مدرسه علميه
آيت الله فاضل سنت حسنه و بازمانده از پدران و پيشينيان خود را به بهترين وجهى ادامه داده، و در ميان سلسله اقدامات اجتماعى خود، به تأسيس مدرسه علميه نيز همت گماشته است.در حال حاضر مدرسه علميه تأسيس شده توسط ايشان از مهترين مدارس حوزه علميه قم به شمار مى رود كه در آن ده ها تن از طلاب و فضلاى قم مشغول تحصيل هستند و اكنون مدرسه علميه آيت الله فاضل در زمره فعالترين و پر جنب و جوش ترين مدارس علميه قم به شمار مى رود، اما در عين حال مجموعه فعاليت هاى اين مدرسه را بايد جزء كوچكى از فعاليت ها و اقدامات اجتماعى ايشان به شمار آورد و نه بيشتر.
ایشان معتقد بودند که ما در آینده با کمبود مجتهد مواجه خواهیم شد، لذا باید مرکزی برای تربیت فقهای آشنا به مشکلات روز وجود داشته باشد که الحمدالله این مرکز در مشهد، افغانستان، سوریه، لندن، مالزی و اندونزی شعبه دارد و مشغول به فعالیت است.


7)اهتمام به احیای آيين هاى حوزه فرهنگى شيعه
از سنت هاى خوب اسلام و بويژه از آيين هاى حوزه فرهنگى شيعه است كه طالب علم، براى علم اندوزى نه تنها هزينه اى را متقبل نمى شود كه هزينه هاى تحصيل و دفتر و كتاب و حتى هزينه هاى زندگى عادى خود را نيز از مدرسه اى كه در آن مشغول علم اندوزى و سوادآموزى است دريافت مى دارد چنان كه رسم مدارس اسلامى است، اين طلاب جويندگان علم و فضلاء در حوزه علميه ایشان، نه تنها براى تحصيل علم هزينه و زحمتى را متحمل نمى شوند، بلكه از طريق بنيانگذار مدرسه، هزینه هاى تحصيل و مخارج زندگى خود را نيز دريافت مى دارند.

سبک زندگی آیت الله فاضل لنکرانی از بعد اقتصادی

8)ساده زیستی
روحیه طلبگی واقعی و ساده‎زیستی او زبانزد خاص و عام بوده است. ایشان این همه سادگی و بی آلایشی و فرار از تجملات را در حالی انجام می دادند که هیج اظهار نمی کردند و نشان نمی دادند که من زندگی ساده ای دارم. آقا اصلا تظاهر به این مسأله نمی کردند. آقا قدمی برای رونق زندگی شخصی بر نمی داشتند و اگر اهل خانه در امور معمولی منزل وسیله ای تهیه می کردند که به نظر ایشان لازم نبود بشدت اعتراض می کردند.

حدود 55 سال پیش، آیت الله بروجردی بابت درس هایی که ایشان نوشته بودند، 20 هزار تومان به جدمان می‌‌دهند و می‌‌گویند که با این پول برای آقای شیخ محمد منزلی بخرید. در آن زمان 20 هزار تومان به قدری زیاد بود که با آن می‌‌شد خانه ای 500 – 600 متری در قم تهیه کرد اما جد ما به پدرمان گفته بودند که شما می‌‌توانید از این پول استفاده کنید اما ما به خاطر تعداد بالای افراد خانه به این پول احتیاج داریم، در عین حال دوست نداریم که شما از پیش ما بروید لذا پدر بنده هم بدون هیچ توقعی به پدرشان می‌‌گویند که اختیار پول با شما و هر چه می‌‌خواهید با آن انجام دهید؛ این روحیه، روحیه گذشت از دنیاست که در زندگی ایشان بسیار دیده می‌‌شد.

حجت الاسلام والمسلمین بجنوردی می‎گوید: «من از گذشته با ایشان مرتبط بودم. رفت و آمد دارم و کاملاً از زندگی داخلی ایشان با خبر هستم. زندگی ایشان پس از مرجعیت یا قبل از آن تغییری پیدا نکرده است و همان زندگی سابق را حفظ کرده و در حال حاضر نیز زندگی ساده‎ای دارد.


فرزند ایشان می‎گوید: آنچه، از ابتدا تاکنون دیدیم این است که معظم له سعی دارند یک زندگی ساده و در سطح طلبه‎ها داشته باشند. ایشان سال‎های طولانی پس از تاهل حتی زمانی که تعداد فرزندان‎شان به 5 نفر رسید، در منزل پدری و در دو اطاق زندگی می‎کردندزندگی آیت الله فاضل لنکرانی تا اواخر عمر در حد متوسط طلبه ها و بلکه پایین تر بود، خاطرنشان کرد: ایشان هیچگاه در دوران حیات، خانه و حتی یک متر زمین برای خود تهیه نکرد و خانه ای که داشتند از طرف پدر مادرمان به مادرمان رسیده بود. در حالی که صدها ساختمان در قم به دست ایشان ساخته شد یا بسیاری از فضلا و علما توسط ایشان خانه دار شدند.

فرزند ایشان می‎گوید: حضرت آیت الله فاضل لنکرانی از دنیا رفتند بدون آنکه حتی یک متر خانه یا زمین یا ملک دیگری از خود بر جای گذاشته باشد. منزلی که در خیابان 19 دی در آن می نشستند ، آن منزل را پدربزرگ مادری ما برای دخترش خریده بود و متعلق به والده ماست. و دفتر آقا که در منطقه بازار است نیز ملکی است که از پدربزرگ پدری مان به همه فرزندان ایشان به ارث رسید و سهم آقا در آن دو دانگ بود. بقیه ورثه سهم خود را به آقا واگذار کردند و ایشان همه را یک جا وقف عزاداری سیدالشهداء کرد. لذا هیچ مایملکی از ایشان برجای نماند. ایشان با پنج اولاد در دو اتاق زندگی می‌‌کرد و زندگی بسیار محدودی داشت چراکه از ابتدا به دنبال علم و تقوا و بندگی خدا بود و آثاری که باقی مانده نشان دهنده ارتباط ایشان با خداست .

9)مهیا نمودن شرایط زندگی ای همانند زندگی یک طلبه ساده
در 10 سالی که از دوران مرجعیت ایشان می گذرد تابستانها به جز چند روزی که برای زیارت امام رضا (ع) به مشهد مسافرت می کردند بقیه ایام را علیرغم نامساعدبودن آب و هوا در قم می ماندند. این در حالی بود که اسباب آسایش در اطراف قم که آب و هوای خوبی دارد فراهم بود (و نیز بسیاری از بزرگان تابستان را در قم نمی مانند) ولی ایشان می گفتند: «من وقتی می بینم طلبه ها در قم در زیرزمین ها و اتاق های تنگ و تاریک و در فضای محدود زندگی می کنند دیگر آرامش ندارم تا به فکر راحتی خود باشم و به مناطق خوش آب و هوا بروم.آقا پس از تصدی مرجعیت به ما می گفتند برای من عبای معمولی تهیه کنید نه از جنس خیلی خوب و گرانقیمت ؛ تا طلبه ها وقتی مرا می بینند تحمل سختی و تنگدستی برایشان دشوار نباشد.

سبک زندگی آیت الله فاضل لنکرانی از بعد اجتماعی

10)گشایش کار مردم
روزی به پدر اطلاع دادند که قبری پایین پای پدر شما کنده‌‌اند که پای پدر شما معلوم شده است. تا آن زمان، جد بنده حدود 9 سال بود که از دنیا رفته بودند، مرحوم پدر هم فرمودند اینکه جنازه پدر بعد از 9 سال تازه مانده است به این علت است که ایشان به مشكلات طلبه‌‌ها بسیار رسیدگی می‌‌کردند و امین درجه یک مرحوم بروجردی بودند و هر چه ایشان از آقای بروجردی می‌‌خواستند، انجام می‌‌دادند.
پدرم معتقد بود که باید در کار مردم به آنها کمک کرد، بعد از انقلاب هر کس به ایشان مراجعه می‌‌کرد و کار داشت، سفارش او را به مسئولين می‌‌کرد و برای گشایش کار مردم نامه می‌‌نوشت؛ حتی اوایل انقلاب حاج احمد آقا به ایشان اعتراض کرد که شاًن شما این نیست که برای همه نامه بنویسید اما ایشان می‌‌گفت که مردم گرفتارند و تنها کاری که از بنده بر می‌‌آید، نوشتن نامه و سفارش است، مسوول مربوطه هم اگر در توان داشت می‌‌تواند اقدام کند. البته سفارشی که خلاف شرع و قانون باشد جایز نیست و ایشان انجام نمی‌‌داد اما سفارشی که گشایشی در کار مردم ایجاد کند، اشکالی ندارد.



***خاطره آقای قالیباف از آیت الله فاضل لنكرانی
امروز دوشنبه است. بیست و هشتم خرداد. پیكر آیت‌الله‌العظمی فاضل لنكرانی را در قم تشییع كردند. یاد حرف آیت‌الله می‌افتم. آن وقت که رفته بودم خدمتشان. آن موقع در ناجا بودم. گفتند "من 50 سال است دارم اسلام می‌خوانم. بگذار خلاصه‌اش را برایت بگویم. واجباتت را انجام بده. به‌جای مستحبات تا می‌توانی به کار مردم برس
کار مردم را راه بیانداز." بعد هم گفتند "اگر قیامت کسی ازت سوال کرد، بگو فاضل گفته بود".

11)احترام به مردم
در احترام به دیگران از تعابیر بسیار مودبانه ای استفاده می کردند‚ بر فضیلت های دیگران بیشتر تا›کید داشته و سعی می کردند به خطای دیگران بیش از حد توجه نشود تا فضایل تحت الشعاع قرار نگیرد. در اوج مرجعیت وقتی طلبه ای با ایشان صحبت می کرد احساس می کرد که با پدر خودش صحبت می کند. و در مجالس روضه ای که داشتیم تا زمانی که کسالت نداشتند مقید بودند برای همه اشخاصی که وارد مجلس می شوند قیام کنند. در زمان کسالت ایشان‚ وقتی صندلی ایشان را در مجلس روضه‚ بالا ی مجلس قرار داده بودیم ناراحت شدند و فرمودند صندلی من باید نزدیک در باشد که به واردین مجلس احترام بگذارم. نسبت به مردم حتی آنهایی که وارد اتاق ایشان می شدند در سلا م دادن پیش قدم می شدند در حالی که آنها وارد بر ایشان بودند. و ادب ایشان با تمام وجود برای همه مشهود بود.

سبک زندگی آیت الله فاضل لنکرانی از بعد خانوادگی

12)رفتار با خانواده و نزدیکان
در جمع خانواده (برادر و خواهرها) می‎گفت و می‎خندید و شوخی می‎کرد و با همه گرم می‎گرفت.
والد راحل در محیط خانواده برخوردشان با فرزندان و والده بزرگوارمان بسیار محبت آمیز بود و آن جنبه عطوفت و کمال راًفتشان نسبت به اولادشان کاملا برای ما مشهود بود. عاطفه ایشان زبانزد فامیل بود و در جویا شدن و اطلا ع از احوال فرزندان و وابستگان خودشان بسیار دقت داشتند. در برخورد با بچه ها‚ هیچ موقع حریمی برای خود قائل نمی شدند و آنها هم خیلی راحت با ایشان صحبت می کردند و مسایل شان را در میان می گذاشتند. جلساتی که ایشان با بچه ها و فامیل داشتند علا وه بر معنویت حاکم بر جلسه‚ از صمیمیت خاصی نیز برخوردار بود. از جمله نکات قابل توجه‚ صبر و شکیبایی ایشان در محیط زندگی بود‚ در ناملا یمات و مصائبی که در محیط زندگی پیش می آمد آن چنان صبور بودند که برای دیگران جای شگفتی و تعجب داشت. سعی می کردند قناعت را به همه ما یاد بدهند و تاکیدشان بر این بود که اگر زندگی یک طلبه مقرون به قناعت نباشد زندگی صحیحی نخواهد بود. از کودکی ما را نسبت به نماز اول وقت‚ قرائت قرآن و نماز جماعت تمرین می دادند و دیگران هم از حرکت های ایشان یاد می گرفتند.

13) وصیت ایشان به فرزندان:پرهیز ار هرگونه اختلاف بویژه در امور دنیوی مالی بی ارزش
چنانچه فرزندان من بخواهند رضایت مرا در آن عالم از دست ندهند از هرگونه اختلاف بپرهیزند بالخصوص در امور مالی دنیوی بی ارزش که موجب از بین رفتن آبروی اینجانب و آبروی خودشان در میان مردم و جامعه می‌باشد
توجه به خانواده شیخ رمیثی
روزی عازم حج برای حضور در بعثه آیت الله العظمی میرزا جواد تبریزی بودم. مرحوم آیت الله العظمی فاضل از سفرم مطلع شد و به فرزند بزرگوارشان (آیت الله شیخ جواد فاضل) فرمودند: «شیخ رمیثی به حج می رود، به خانواده اش توجه کن و ببین به چیزی احتیاج ندارند.

سبک زندگی آیت الله فاضل لنکرانی از بعد اخلاقی

14)خلوص مهمترین خصلت ایشان که همگان بر آن تاکید می نمایند
اگر از تمامی کسانی که او را می‎شناختند، سوال شود که مهم‎ترین خصوصیت او کدام بوده است، جملگی بر خلوص او انگشت تأکید می‎گذارند.
وی هیچگاه نسبت به مرجعیت خود قدمی بر نداشت و در طول 11 سال مرجعیت، ابداً حتی یک بار، نگفت در فلان جا مقلد من زیاد یا کم است و یا نپرسید رساله من چاپ شده یا خیر؟ البته نشر کتاب‎های تخصصی خود را زیاد پیگیری می‎نمود، اما در مورد رساله‎اش یک بار هم سوالی نکرد. بعد از رحلت آیت الله العظمی مرعشی نجفی به اصرار جمع زیادی از فضلا و مردم، او چندین سال امامت جماعت حرم مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام را بر عهده داشت و مکرر می‎گفت: «برای من، این نماز که هزاران طلبه در آن شرکت می‎کنند و آن نمازی که قبلاً در مسجدی کوچک اقامه می‎کردم هیچ فرقی ندارد.

15)پرهیز از غیبت
آیت الله فاضل علاوه بر آن که خود غیبت نمی‎نمود و از آن به جد پرهیز داشت، اگر کسی در حضور او لب به غیبت می‎گشود به هر طریق ممکن از آن جلوگیری می‎کرد و حتی اگر افراد خانواده نسبت به فردی حرفی می‎زد شدیداً با آنها برخورد می‎کرد.

16)گرانی سیب زمینی و سفره نان و سیب زمینی کارگر
بسیاری مواقع بود که وقتی خدمتشان می‌‌رسیدیم، ایشان ناراحت بودند، وقتی سوال می‌‌کردیم، به عنوان مثال می‌‌گفتند که چون سیب زمینی گران شده است. می‌‌گفتیم که اگر سیب زمینی گران شده، چرا شما ناراحت هستید؟! ایشان هم می‌‌گفتند که من حساب کردم، دیدم کارگری که 6-7 بچه دارد و سر سفره نان و سیب زمینی به بچه هایش می‌‌دهد، چه باید بکند؟ برای همین ناراحت هستم.

17)دو خصیصه بارز در ایشان دیدم؛ مربی واقعی بودن و اخلاص در تمام امور
شیخ «حسن رمیثی» شاگرد لبنانی و ارشد آیت الله فاضل لنکرانی:دو خصیصه بارز در ایشان دیدم؛ یکی اینکه مربی واقعی بود و دیگر اینکه در تمام امور اخلاص داشت. مربی به این معنا که واقعا استاد بود و در درسش طلبه واقعی تربیت می شد. ایشان همواره شاگردان را بر تحصیل جدی ترغیب می‌کردند.
در تمام مراحل درسی اخلاص داشتند و این اخلاص باعث می شد آموزش هایشان از قلب به قلب باشد؛ یعنی تعلیم فقط ظاهری نبود، بلکه در رفتار و باطن هم تاثیر می گذاشت. ایشان نه تنها حسن بیان داشتند، بلکه دارای نظر و فکر روشن هم بودند. از سوی دیگر مرجعیتشان بسیار بزرگ و قدرتمند بود و در خانه شان به روی تمامی مردم باز بود و آنان بسیار زیاد به ایشان مراجعه می‌کردند.



18)اعتراف به درستی نظر یا عمل افراد ، با وجود اظهارنظری متفاوت
ایشان وقتی می‌دیدند که نظر یا عملی درست است، فورا آن را بازگو می‌کردند؛ حتی اگر قبلا خودشان نظر دیگری داشتند. روزی نظری درباره فرعی فقهی داشتم و حضرت استاد در آن باره نظر دیگری داشتند.فردای آن روز تا من وارد دفتر شدم، ایشان فرمودند: نظر شما درست بود. واقعا این ویژگی، صفتی حسنه بود. امروز شاید کمتر فردی را یافت که در نزد کوچکتر از خودش اینگونه رفتار کند.

* سبک زندگی آیت الله فاضل لنکرانی از بعد علمی

19)اگر ایشان درسش را ادامه دهد، قطعا از دانشمندان و نوابغ زمانه خود خواهد شد
آیت الله العظمی لنکرانی بعد از کلاس پنجم وارد درس طلبگی شده بود ایشان شاگرد اول کلاس پنجم بود و مدیر مدرسه به جدمان گفته بود که اگر ایشان درسش را ادامه دهد، قطعا از دانشمندان و نوابغ زمانه خود خواهد شد اما ایشان وارد طلبگی شد و با جدیت ادامه داد تا به این مراتب عالی رسید.
آیت الله فاضل لنکرانى نگارش معارف و مسائل ارزنده علوم اسلامى را از همان بدایت جوانى آغاز مى کند ، آن گونه که عدد تألیفات معظم له بر چهل عنوان افزون مى گردد و این یعنى که در دوران مفید زندگى هر سالى از عمر را به تألیفى ماندگان زیور بخشیده اند.

سبک زندگی آیت الله فاضل لنکرانی از بعد سیاسی

20)ولایتمداری
ولایت فقیه در کلام آیت الله فاضل لنکرانی: مشروعيت و لزوم تبعيت از قوانين حكومت راهى غير از ولايت فقيه در زمان حاضر ندارد. همان طورى كه در زمان رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مشروعيت حكومت، به جهت تصدى رسول خدا بود، در زمان عيبت با تصدى فقيه جامع الشرايط، حكومت و قوانين او مشروعيت پيدا مى كند.

يكى از مهمترين فرازهاى زندگى استاد، زندگى سياسى و مبارزاتى ايشان است. از همان زمانى كه امام خمينى(رحمه الله) مبارزه وسيع و عميق مذهبى سياسى خود را آغاز كردند و عليه ظلم و فساد و كفر و استكبار قيام نمودند، ایشان به پيروى از معلم كبير خويش قدم در اين راه نهاد و مبارزات سياسى خود را شروع كرد. استاد كه از شاگردان پرشور امام و از معتقدان بى تزلزل و سرسخت ايشان بود،. از ابتداى نهضت امام خمينى(رحمه الله) تا مراحل مختلف شكل گيرى انقلاب اسلامى ايران به رهبرىآن بزرگ مرد تاريخ معاصر در همه جا و همه حال از امام راحل حمايت بى دريغ داشته اند و هيچ گاه رهبر و مقتداى خود را فراموش نكرده اند و هر آنچه را كه در توان داشته اند خالصانه و مخلصانه در اختيارشان قرار داده اند. اين مبارزات، هم به صورت فردى و هم به عنوان عضوى از اعضاى جامعه مدرسين حوزه علميه كه در آن زمان فعاليت چشمگير و پرثمرى داشت صورت مى گرفت، و به همين جهت، از همان آغاز، مسأله اتّحاد و اتّفاق و يكپارچگى و وحدت كلمه يعنى همان چيز كه رمز مهم پيروزى انقلاب اسلامى به شمار مى رفت در مبارزات استاد، نقش اساسى و تعيين كننده اى داشت.

در ارتباط با همين فعّاليّت ها و مبارزات بود كه بارها از طرف رژيم سفّاك حاكم دستگير شد; بارها به بازجويى هاى بيدادگرانه فراخوانده شد; بارها طعم زندان و شكنجه دژخيمان ساواك را چشيد و سرانجام نيز به بد آب و هواترين نقاط كشور تبعيد شد. نخستين تبعيدگاه وى بندر لنگه بود كه اوج گرماى تابستان به آنجا فرستاده شد. استاد حدود چهار ماه را در آن منطقه نفس بُر، در گرماى سوزان و شرجى خفقان آور آن سپرى كرد; چهار ماهى كه به قول خود استاد، مى توان گفت به اندازه تحمل 40 سال رنج و ناراحتى و مرارت بود. سپس استاد را به منطقه كويرى يزد تبعيد كردند و دو سال و نيم نيز از عمر شريف وى در اقامت اجبارى آنجا سپرى شد. در اين دو سال و نيم، چنان سختى ها و مصايبى را از سرگذراند كه عبارت «غير قابل توصيف» نيز براى آن كم است .امّا استاد از اين دوره تبعيد نيز به نيكوترين وجه استفاده كرد; يعنى علاوه بر تحقيقات علمى و تأليفات و نگارش هاى با ارزشى كه در آن خلوت رنج آلود داشت، كار برخوردهاى پرثمرى ترتيب داده و با روشنگرى و بيدار سازى مردم، آنان را در مسير مبارزات امام راحل قرار مى دادند، به طورى كه در روزهاى اوج انقلاب، مردم يزد از جمله پيشتازترين مبارزات شهيد پرورى بودند كه با مشت خالى به جنگ توپ و تانك و گلوله رفتند و با نثار صدها شهيد، دلاورانه در اين راه ايستادگى كردند و گام هاى بلند و مؤثّرى در راه پيروزى انقلاب برداشتند.

ایشان بعد از ارتحال امام نیز از جمله بزرگانی بود که نسبت به حمایت از حضرت آیت ا... خامنه‌ای تاکید فراوان داشتند.
شخصیت مقام معظم رهبری در بیان حضرت آیت ا... فاضل لنکرانی: ایشان مصداق بسیار روشن و بسیار خوب برای این منصب هستند و مکرر تاکید داشت: برای احراز این منصب در شرایط کنونی کسی بهتر از حضرت آیت ا... خامنه‌ای نداریم.
حضرت آیت ا... فاضل لنکرانی: الان حمایت از مقام معظم رهبری، از زمان امام، واجب‌تر است چرا‌؟ بالاخره همان طور که از امام، نه شخص امام، مقام امام«بما انه مقام رهبری» واجب بود، الان این معنا بیش‌تر احساس ضرورت و نیاز دارد. این مقام، واجب الاطاعه است و باید محترم شناخته بشود. ایشان (آیت ا... خامنه‌ای ) ستون خیمه مرجعیت هستند. اگر ایشان نبودند ما هم نبودیم.

پیام تسلیت مقام معظم رهبری به مناسبت رحلت آیت الله فاضل لنکرانی
بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله و انا اليه راجعون

با تأسف و تأثر فراوان از ارتحال فقيه مجاهد مرحوم مغفور حضرت آيت‌الله آقاي فاضل‌لنكراني رضوان‌الله‌تعالي‌عليه اطلاع يافتم. اين ضايعه‌ي سنگين براي حوزه‌ي علميه‌ و ملت شريف ايران است. حوزه‌ي علميه يكي از استوانه‌هاي علمي و تحقيقي و يكي از استادان برجسته‌ي خود و ملت ايران يكي از مراجع تقليد انقلابي و بيدار و پرتحرك خود را از دست داد. ايشان در سالهاي طولانيِ دوران اختناق در شمار برجستگاني از حوزه‌ي علميه‌ي قم بودند كه در ميدانهاي گوناگون مبارزات حضور داشته و رنج تبعيد را به جان خريدند و پس از پيروزي انقلاب از جمله‌ي روحانيون نامداري بودند كه نقش هاي مهمي در همه‌ي موارد حساس ايفاء نمودند. رحمت خدا بر ايشان باد. اينجانب اين مصيبت بزرگ را به حضرت بقيه‌الله ارواحنافداه و به مراجع عظام و علماي اعلام و فضلاء و طلاب حوزه‌ي مباركه و به عموم ملت ايران تسليت ميگويم. همچنين به خانواده‌ي مكرّم و آقازادگان ارجمند و ديگر بازماندگان و منسوبان ايشان عرض تسليت كرده، تسلّا و صبر آنان را از خداوند متعال مسألت مينمايم. والسلام علي عباد الله الصالحين( سيّدعلي خامنه‌اي 26/خرداد/1386)

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: مـــردان خــــدا , ,
:: بازدید از این مطلب : 2813
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : گمنام
شنبه 3 فروردين 1392
پنج برداشت از سخنان مهم رهبر معظم انقلاب در مشهد/
از تحقیر رژیم صهیونیستی تا اشاره ظریف به "ناکارآمدی تکنوکراتها"، مخفی بودن رای رهبری، لزوم انتخاب اصلح و امتداد گفتمان سوم تیر

 

امیرحسین ثابتی: بیانات مقام معظم رهبری در نخستین روز سال 92 در مشهد مقدس، حاوی نکات متعدد و مهمی بود که تفصیل همه آنها فرصت دیگری می طلبد، لذا در این مجال اندک به طور مختصر به چند مورد اشاره می شود:

1. حماسه سیاسی اول سال حماسه سیاسی، آن بخش از بیانات رهبر انقلاب بود که با اشاره به تهدیدهای نظامی رژیم صهیونیستی فرمودند: "اگر غلطی از آنها سر بزند ، جمهوری اسلامی ایران ، تل آویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد."

این مدل سخن گفتن با جریان استکبار، فارغ از آنکه تنها از یک پشتوانه دینی و معنوی محکم بر می آید، مرهون 34 سال مقاومت و پایداری است؛ به بیان دیگر یک نظام سیاسی که تنها 3 دهه از تاسیس آن می گذرد، علیرغم همه مشکلات، تحریم ها و سنگ اندازی های داخلی و خارجی تا جایی پیش رفته است که نه تنها در برابر دو قطبی غرب و شرق در جهان می ایستد، بلکه با تبدیل شدن به یک قدرت فرامنطقه ای، چهارمین ارتش نظامی جهان را "تحقیر" می کند و این همان دیپلماسی است که بسیاری سعی کردند با "نامه 2003"، "طرح ائتلاف با طالبان در سال 80" و "پلمپ کردن همه تاسیسات هسته ای" نابودش کنند، اما به مدد الهی و پشتوانه توده های عظیم مردم، امروز جمهوری اسلامی ایران یکی از شاه کلیدهای اصلی حل معادلات منطقه و جهانی است.

2. اشاره ظریف رهبر انقلاب به ناکارآمدی و خودباختگی "تکنوکرات ها" هم در نوع خود برای امروز ما که عده ای با افتخار خودشان را تکنوکرات وصف می کنند، باید درس آموز باشد.

ایشان با یادآوری لزوم جدایی اقتصاد کشور از نفت، فرمودند: "17-18 سال قبل به دولت وقت گفتیم کاری کنید که بتوانیم چاه های نفت را که هر وقت اراده کردیم ببیندیم اما آقایان به قول خودشان تکنوکرات لبخند زدند که مگر می شود؟"

این اظهارات از آنجا بسیار مهم است که بعد از روشن شدن آفات متعدد حاکمیت تکنوکرات ها بر کشور، باز هم عده ای که در عمل بارها پایبندی خود را به تکنوکراسی ثابت کرده بودند، در مقام نظر هم از تکنوکرات بودن خود دفاع می کنند و از قضا خود را برای اداره کشور در 8 سال آینده آماده می کنند و بدتر آنکه برخی دیگر نیز به ائتلاف با آنها ادامه می دهند. در واقع زمانی که برخی نخبگان سیاسی با هر نیتی، تلاش برای تطهیر مفهوم تکنوکراسی دارند و پس از سالها میخواهند این مفهوم نابهنجار را به یک مفهوم پذیرفته شده و هنجاری در ادبیات سیاسی کشور تبدیل کنند، رهبر انقلاب با یادآوری نمونه ای از ناکارآمدی این طیف؛ نسبت به روی کارآمدن مجدد آنها هشدار دادند.

3. نکته بسیار مهم دیگر بیانات رهبر انقلاب، تاکید ایشان بر لزوم انتخاب "اصلح" در انتخابات ریاست جمهوری بود. ایشان فرمودند: "تشخیص مردم در شناخت اصلح مهم است و مردم باید با تحقیق از افراد مورد اطمینان و دقت در کاندیداها ، به فرد اصلح برسند ."

این اظهارات خط بطلانی دوباره بر همه تحلیل هایی بود که در دوگانه "صالح مقبول و اصلح نامقبول"، الویت را به صالح مقبول می داد و در عمل اصلح را حذف می کرد؛ هر چند تجربه نیز نشان داده که همواره صالح مقبول، مقبول هم نیست و گزینه اصلح است که مقبول تر از صالح می باشد.

لذا یادآوری هشدارهای چندباره بزرگانی چون آیت الله مصباح و آیت الله خوشوقت در این باره نیز خالی از لطف نیست.

آیت الله مصباح یزدی همواره بر انتخاب فرد اصلح تاکید داشته و انتخاب اصلح را فقط یک مشی سیاسی، بلکه یک تکلیف الهی دانسته اند.

مرحوم آیت الله خوشوقت نیز می فرمودند که نباید از ترس رای نداشتن اصلح، سراغ صالح (مقبول) برویم و در نهایت کشور را بدهیم دست خائنین و افراد بی‌کفایت.

4. تاکید مجدد رهبر انقلاب بر سری بودن رای خود نیز پیام آشکار دیگری برای برخی جریان ها و افراد سیاسی اصولگراست که طی سالهای اخیر بارها و بارها در جمع های مختلف حزب اللهی و نیمه خصوصی، با هزینه کردن نادرست و غیر شرعی از رهبر انقلاب در صدد تراشیدن وجهه ای برای خود بوده اند.

رهبر انقلاب در این باره فرمودند: "هرگونه سخن یا اظهار نظری مبنی بر اینکه رهبری به فرد خاصی نظر دارد ، نادرست است."

5. و آخرین نکته بسیار مهم در سخنان رهبر انقلاب، اشاره ایشان بر ویژگی های رییس جمهور آینده بود. ایشان تصریح کردند: "رئیس جمهور آینده باید ضمن اینکه دارای امتیازات رئیس جمهور قبلی باشد ، از نقاط ضعف او نیز به دور باشد ."

این اظهارات شفاف، نشان می دهد مساله "ارتجاع گفتمانی" به قبل از سوم تیر 84 کاملا از نظر رهبر معظم انقلاب نیز امری مردود و مذموم است و ایشان بر این مساله تاکید وافری دارند.

تاکید معظم له بر اینکه رییس جمهور آینده دارای نقاط مثبت رییس جمهور کنونی و منهای نقاط ضعف آن باشد، یعنی انتخاب ملت در سال 84 و حاکم شدن گفتمان سوم تیر، مسیری است که باید ادامه پیدا کند و در این بین اگرچه رییس جمهور دچار ضعف ها و حواشی متعددی شد و در ادامه مسیر، بعضا پر از اشتباهات بزرگ بود، اما اصل گفتمان سوم تیر و انتخاب ملت در سال 84 یک نقطه عطف در تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی است و باید آن مسیر ادامه پیدا کند.

این یعنی نباید به ارتجاع گفتمانی که تکنوکرات ها، سکولارها، توسعه گرایان و ... در صدد آن هستند دچار شد و "باید انتخاب مردم در انتخابات ریاست جمهوری نشانگر پیشرفت و تکامل و انتخاب بهترین ها در هر دوره نسبت به دوره های قبل باشد ."

منبع:رجانیوز

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2546
|
امتیاز مطلب : 34
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
نویسنده : گمنام
شنبه 3 فروردين 1392
 

 

آیت‌الله خوشوقت در چند جمله کوتاه علت عدم موفقیت دکتر مصدق را بی‌اعتنایی وی به دین و دینداران بیان می‌کند.
 
 62 سال قبل و به لطف تلاش‌های دکتر مصدق و حمایت‌های آیت‌الله کاشانی، مجلس سنا مصوبه مجلس شورای ملی را تأیید کرد تا روز ۲۹ اسفند سال ۱۳۲۹ به عنوان روز تاریخی ملی شدن صنعت نفت ایران ثبت شود.
 
17 ماه بعد یعنی در سی‌ام تیرماه 1331 به خیابان‌ها ریختند و به فرمان شخص آیت‌الله کاشانی تا پای جان برای بازگشت مصدق به نخست وزیری مقاومت کردند، خود آیت‌الله کاشانی هم در برابر تطمیع و تهدید به قتل از طرف احمد قوام مقاومت کرد و حاضر نشد هیچکس جز مصدق به نخست‌وزیری برسد.
 
اما دکتر مصدق کمتر از یک هفته از این ماجرا و رسیدن مجدد به مقام نخست‌وزیری و وزارت جنگ، دست به انتصاباتی زد که همگان را به حیرت واداشت و از همین‌جا بود که شکاف میان او با آیت‌الله کاشانی آغاز شده و مصدق در توهمی خودساخته غوطه‌ور شد.
 
بحث فعالیت‌های دکتر مصدق و ارتباط او با آیت‌الله کاشانی از بحث‌های داغ دو دهه اول انقلاب بود که در کتاب‌ها و مقالات بسیاری به آن پرداخته شده است.
 
آیت الله خوشوقت در چند جمله کوتاه علت عدم موفقیت دکتر مصدق را در بی اعتنایی وی به دین و دینداران بیان کرده و در کتاب «درّ مکنون علامه طباطبایی» چنین آمده است:
 
مصدق مردم دیندار و متدین و علما را نادیده گرفت، او خود فرد متدینی نبود - دخترها و زنش بی‌حجاب بودند - او جزو اولین کسانی بود که از دار الفنون به اروپا رفت و در فرانسه تحصیل کرد. او روشنفکر غربی بود؛ لذا به این دو دسته (علما و مردم متدین) توجهی نمی‌کرد با اینکه این دو، عنصر بزرگی در کشور ماست؛ با آیت‌الله کاشانی اختلاف پیدا کرد و ایشان را طرد کرد.
 
فدائیان اسلام به او خدمت بسیار کردند، منتها با او شرط کرده بودند که اگر نخست‌وزیر شد باید احکام اسلام را پیاده کند. ایشان هم قبول کرده بود. به همین خاطر فدائیان اسلام پای صندوق‌های رأی ایستادند که کسی رأی‌ها را ندزدد و ایشان با اینکه شاه به نخست‌وزیری او مایل نبود رأی آورد، بعد از شش ماه مرحوم نواب پیش ایشان رفت و حرف‌های پیشین را یادآوری کرد، اما او یک سال یا شش ماه دیگر مهلت خواست، به این بهانه که وضع اقتصاد خوب نیست و فعلاً نمی‌شود کارخانه‌های مشروب‌سازی را تعطیل کرد! بعد از شش ماه رابطه‌شان به هم خورد و نشد. لذا فدائیان اسلام از مصدق رو برگرداندند و عده زیادی هم با اینها برگشتند و مصدق تنها ماند و شکست خورد. در واقع عدم توجه به دین و دیندارها باعث شکست مصدق شد.
 
مردم از مصدق فاصله گرفتند، چرا که دیدند چپ و راست می‌زند، با توده‌ای‌ها ائتلاف کرد. توده‌ای‌ها هم علیه دین تبلیغ می‌کردند و مردم این را از چشم او می‌دیدند. از دخانیات تا مجلس شورای آن وقت 4تا 4تا صف میتینگ راه انداختند. لذا مراجع ترسیدند. این علامت این بود که [حکومت او] دینی و اسلامی نبود. مرحوم امام فرمودند که مصدق مسلمان نبود - صدا و سیما منتشر کرد - عملاً اینطور بودند.
 
مصدق نیرو می‌خواست، مسلمان‌ها طرفش نمی‌رفتند به سراغ توده‌ای‌ها رفت، از آن سو توده‌ای‌ها هم می‌خواستند وارد قدرت شوند؛ لذا در تمام شهرهای ایران توده‌ای‌ها راه افتادند حتی در قم که مرکز اسلامی بود، دوچرخه‌سوار کبوتر صلح به دسته‌ها زدند و در قم به نفع توده‌ای‌ها رژه رفتند.
 
او نفهمید که اینها به دردش نمی‌خورند و خطرناکند و دیندارها مفیدند. او روشنفکر غرب‌زده بود و خطر این‌ها را نمی‌دانست؛ و این‌ها هم آمدند کار خودشان را کردند خیلی خطر ایجاد شد، کمونیست‌ها ضرر زیادی زدند.
 
منبع: خبرگزاري فارس
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1724
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : گمنام
شنبه 3 فروردين 1392

بیانات مهم رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در مورد واکنش قاطعانه ایران در صورت سرزدن هر گونه اشتباهی از سوی رژیم صهیونیستی، وحشت این رژیم را به دنبال داشت.

به گزارش مهر، انتشار بیانات مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران در رسانه های جهان، اخبار مربوط به سفر رئیس جمهوری آمریکا به خاورمیانه را در حاشیه قرار داد. این سخنان که در آن رهبر معظم انقلاب درباره هر گونه اقدام نسنجیده دشمنان، به ویژه رژیم صهیونیستی هشدار داد، با نگرانی از سوی رسانه های صهیونیستی بازتاب داده شده است.

روزنامه یدیعوت آحارونوت به نقل از رهبر معظم انقلاب نوشت: رژیم صهیونیستی تهدید به حمله نظامی می کند، اما آنها می دانند در این صورت، جمهوری اسلامی تل آویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد.

بر اساس گزارش این روزنامه، تل آویو به شدت نگران ادامه برنامه هسته ای ایران بوده و به همپیمانان غربی خود برای متوقف کردن این برنامه فشار می آورد. این روزنامه در بخش دیگری از گزارش خود به سخنان رهبر انقلاب در مورد حق ایران در دستیابی به فناوری هسته ای و نیز دیدگاه ایشان در مورد مذاکره با آمریکا اشاره کرده است.

هاآرتض دیگر روزنامه صهیونیستی نیز در این رابطه نوشته است: در حالی که اوباما برای دانشجویان اسرائیلی سخن می گفت، رهبر ایران هزار مایل آن سوتر، تل آویو و حیفا را تهدید کرد. در ادامه این گزارش آمده است: سخنان قاطعانه رهبر مقتدر ایران یک روز پس از تضمین اوباما به نتانیاهو در مورد بی طرف نماندن آمریکا در صورت اقدام یکجانبه اسرائیل ایراد می شود.

بر این اساس، ایران، موضوع اصلی گفتگوهای اوباما با مقامات رژیم صهیونیستی بود و در آن ترجیح آمریکا به حل دیپلماتیک اختلافات بر سر برنامه هسته ای، نسبت به اقدام نظامی مطرح شده است.

روزنامه جروزالم پست نیز به نقل از رهبر معظم انقلاب عنوان "ایران در صورتی که مورد حمله قرار گیرد، تل آویو را نابود می کند" را برای گزارش خود انتخاب کرده است. این روزنامه صهیونیستی با اشاره به سخنان قاطعانه رهبر انقلاب اسلامی، این سخنان را در واکنش به تهدیدهای مکرر مقامات تل آویو مبنی بر اقدام نظامی علیه ایران دانسته است. جروزالم پست همچنین به نقل از مقام معظم رهبری نوشته است: دشمن صهیونیستی در مقابل ملت ایران، هیچ چیز نیست.

شبکه راشا تودی روسیه دیگر رسانه ای است که بیانات مهم رهبر انقلاب را بازتاب داده و از واکنش قاطعانه ایران در صورت اقدام اشتباه تل آویو علیه این کشور خبر داده است. در این گزارش بر این موضوع که ایران برای دفاع از خود در برابر اسرائیل نیازی به بمب اتمی ندارد، تاکید شده است.

راشاتودی بیانات رهبر معظم انقلاب را پاسخ ایران به اظهارات مشترک اوباما و نتانیاهو مبنی بر لزوم مقابله با برنامه هسته ای ایران دانسته و در مورد به خطر افتادن مذاکرات هسته ای ایران و گروه 1+5 با مطرح شدن تهدیدهای اسرائیل علیه ایران هشدار داده است.

در گزارش دیگری شبکه یورونیوز از هشدار رهبر معظم انقلاب به رژیم صهیونیستی در مورد هر گونه اقدام اشتباه خبر داده است. بر این اساس هزاران نفر از مردم ایران که شنونده سخنان رهبر ایران در مشهد مقدس بودند، پس از این بیانات شعار "مرگ بر آمریکا" سر داده اند که این اقدام پاسخی به جمله "تمام گزینه ها برای مقابله با ایران روی میز است" اوباما ارزیابی می شود.

یورونیوز در ادامه به قدرت نمایی نظامی ایران در برابر این گونه تهدیدها با برگزاری رزمایش های مختلف در منطقه اشاره کرده و از ادامه مذاکرات هسته ای ایران و کشورهای عضو گروه 1+5 طی ماه آینده خبر داده است.

روزنامه اکسپرس تریبیون چاپ پاکستان نیز به پاسخ قاطع ایران به تهدیدهای نظامی رژیم صهیونیستی پرداخته و نوشته است: موشک های دوربرد ایران توان هدف قرار دادن اسرائیل را دارند. بر این اساس ایران همچنین متحدان قدرتمندی مانند حزب الله لبنان و گروههای مقاومت در غزه دارد. به نوشته این روزنامه، موضع ایران در برابر غرب با وجود فشارهایی که بر سر برنامه هسته ای متحمل می شود، تغییری نکرده است.

گزارش روزنامه واشنگتن پست نیز حاکی است: رهبر ایران، آیت الله خامنه ای، سخنرانی مبسوطی در یکی از مکان های مقدس ایران ایراد کرد، از آمادگی کشورش برای ادامه مذاکرات هسته ای خبر داد. این روزنامه آمریکایی نوشت: رهبر ایران یک روز پس از پیام نوروزی خود در مشهد به طیف گسترده ای از موضوعات مهم برای ایران در سال پیش رو پرداخت.

بر این اساس، رهبر انقلاب اسلامی ضمن پاسخ دادن به تهدیدهای رژیم صهیونیستی تاکید کرد تمام تلاش دشمنان برای منزوی کردن ایران، به شکست انجامیده است. واشنگتن پست در ادامه گزارش خود با اشاره به اظهارات رهبر معظم انقلاب در مورد بدبینی به مذاکره با آمریکا و عدم مخالفت ایشان با این امر، در مورد از سرگیری روابط دیپلماتیک دو کشور گمانه زنی کرده است.

رسانه های عربی از جمله العربیه، الجزیره، اسکای نیوز عربی به بیانات مهم رهبر معظم انقلاب به ویژه هشدار معظم له به صهیونیستها در خصوص پیامدهای خطرناک هرگونه ماجراجویی علیه ایران پرداخته و از قول ایشان اعلام کردند ایران در صورت حمله رژیم صهیونیستی، تل آویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1837
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : گمنام
شنبه 3 فروردين 1392

 آیت‌الله سید محمد ضیاءآبادی از شاگردان برجسته امام(ره) و آیت‌الله بروجردی است. کلاس‌های اخلاق وی دوشنبه‌شب‌ها در مسجد علی‌بن حسین(ع) منطقه دربند (خیابان شهید زمانی، کوچه شهید شفیعی) برگزار می‌شود.



در ادامه روایت جالبی از عنایت و دیدار امام زمان علیه السلام به یکی از بندگان مخلص، از زبان آیت‌الله ضیاءآبادی برای علاقه‌مندان نقل می‌شود.

«حاج علی بغدادی» از آن کسانی بوده که به زیارت امام عصر مشرف شده‌اند. این آدم از علما نبود. با سواد هم نبود. مردی بود که در بغداد کارخانه شعربافی (کارگاه پارچه‌بافی) داشت و همان جا مقیم بود. این قصه را مرحوم محدث نوری در نجم الثاقب نقل می‌کند و می‌گوید: اگر در کتاب من نبود غیر از همین جریان که صحتش برای ما روشن شده است؛ کافی بود که کتاب من به خاطر بودن این قصه در آن با شرافت باشد، او می‌گوید: 80 تومان سهم امام در ذمه‌ من آمده بود.

حالا می‌دانیم تقریبا 200 سال پیش، 80 تومان ارزش زیادی داشت. برای ادای دینم از بغداد حرکت کردم و به نجف رفتم. آنجا علما و فقهای بزرگواری را که می‌شناختم مرحوم شیخ انصاری و دو نفر دیگر بودند که نفری 20 تومان به آقایان دادم، 20 تومان در ذمه‌ام ماند. خواستم به بغداد برگردم و به کاظمین بروم و آنجا خدمت مرحوم شیخ محمد حسن کاظمینی بدهم. او هم از فقهای بزرگ بود. به کاظمین رفتم و دینم را ادا کردم و 20 تومان را به ایشان دادم و برگشتم. شب جمعه هم بود.

ایشان فرمودند: شب جمعه است در کاظمین بمان. گفتم: نه، چون کارخانه شعربافی دارم و من هر هفته، عصر پنجشنبه به کارگرها پول می‌دهم، باید برگردم. از کاظمین تا بغداد را پیاده می‌رفتم، چون فاصله‌ زیادی نیست. کمی راه را طی کرده بودم، دیدم مرد بزرگواری از پیش رو به سمت کاظمین می‌آید، وقتی به من رسید من او را نمی‌شناختم، دیدم با چهره‌ باز به من سلام کرد، بغل باز کرد و مرا در آغوش گرفت و بوسید. تعجب کردم که با اینکه او را نمی‌شناسم به این زودی با من گرم گرفت. من هم او را بوسیدم. بعد اسم مرا برد و گفت: حاج علی کجا می‌روی؟ گفتم: می‌خواهم به بغداد بروم. به من فرمود: نه امشب شب جمعه است، برگرد برای زیارت! تا گفت برگرد مثل اینکه اختیار از من سلب شد و همراهش برگشتم. همین طور که با هم می‌آمدیم و صحبت می‌کردیم، به من گفت: زیارت کن تا من شهادت دهم که تو از محبان جدم امیرالمؤمنین هستی. گفتم: شما مرا از کجا می‌شناسی که من از محبان جد شما هستم؟ سید بود، چون عمامه‌ سبز روشنی بر سرش بود. تبسمی کرد و گفت: کسی که حقش را به او می‌رسانند، رساننده‌ها را نمی‌شناسد؟

این جمله عجیب است. چون در زمان غیبت است و می‌گوید: آیا کسی که حقش را به او برسانند آن رساننده‌‌ها را نمی‌شناسد؟ کدام حق؟

فرمود: آن که بردی در نجف به وکلای من دادی و در کاظمین هم به شیخ محمد حسن، وکیل من دادی، تعجب کردم، گفتم: آنها وکلای شما هستند؟ فرمود: بله، من متحیر شدم که این آقا از کجا مرا می‌شناسد و از کار من خبر دارد و چرا می‌گوید: وکلای من؟ به رواق که رسیدیم، نزدیک در حرم ایستاد و به من گفت: اذن دخول بخوان، گفتم: من سواد ندارم. فرمود من بخوانم؟ گفتم: بفرمایید شروع کرد به اذن دخول خواندن: السلام علیک یا رسول الله السلام علیک یا امیر المؤمنین... .

همین طور اسم 14 معصوم را تا امام یازدهم ذکر کرد، بعد رو به من کرد و گفت: تو امام زمانت را می‌شناسی؟ گفتم: چرا نمی‌شناسم. فرمود: به او سلام کن: گفتم: السلام علیک یا مولای یا صاحب الزمان یا حجة بن الحسن! این را گفتم، رو به من کرد و فرمود: و علیک السلام و رحمة الله و برکاته.

بعد وارد حرم شدیم، فرمود: برایت زیارت بخوانم؟ گفتم: بخوانید. فرمود: کدام را بخوانم؟ گفتم: هر کدام که معتبرتر است. فرمود: امین الله را می‌خوانم. زیارت امین الله را خواند. در همین حال دیدم چراغ‌های حرم روشن شد ولی می‌دیدم که حرم به نور دیگری روشن است و این چراغ‌ها مثل شمعی در مقابل آفتاب است. بعد مؤذن‌ها اذان گفتند و نماز جماعت برپا شد. فرمود: برو در صف جماعت شرکت کن. من داخل صف شدم و دیگر او را ندیدم.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: مـــردان خــــدا , ,
:: بازدید از این مطلب : 2451
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : گمنام
شنبه 3 فروردين 1392

علی منیف اشمر، به سال 1355 در کویت متولد شد. پدرش «مُنيف اشمر» از اهالی روستاى «العُديسه» در جنوب لبنان بود که به قصد زندگى و اشتغال، در كويت سکونت داشت.
علی، يازده - دوازده سال بيش‏تر نداشت به «كشافه المهدى (عج)»(جمعیت جوانان و نوجوانان فعال در مقاومت اسلامی) پيوست و نامش در گردانِ «ثامن الحجج (ع)» ثبت گردید. سیزده ساله بود که رسما به مقاومت اسلامی لبنان ملحق شد و علیه اشغالگران صهیونیست، سلاح به دست گرفت.
روز چهارشنبه ، اول فروردین 1375 (29شوال 1416ه.ق، 20 مارس1996م) «على منیف اشمر»، پس از آن‏ كه در كنار تصاوير حضرت امام خمينى(ره)، مقام معظم رهبرى حضرت آيت ‏اللَّه خامنه‏ اى، شهيد سيد عباس‏ موسوى و شهيد صلاح غندور، آياتى از قرآن كريم و وصيت‏نامه‏ ى خويش را قرائت كرد، در حالى كه لباس كماندويى «ميليشياى لحدى»(نظامیان لبنانی مزدور اسرائیل) را بر تن كرده بود، با همرزمان و فرماندهان خويش خداحافظى كرد اجرای عملیات استشهادی علیه اشغاگران صهیونیست، عازم منطقه ی اشغالی در جنوب لبنان شد .
ساعت 16/30 دقيقه ، على، حدود 30 كيلوگرم مواد منفجره ی همراه خود را در مسیر کاروان نظامیان اسرائیلی در منطقه ی «رَبّ ثلاثين» منفجر کرد و جمع قابل توجهی از چکمه پوشان صهیونیست را کشته و مجروح ساخت.
در نخستین روز فروردین 1392،دوازده سال پس از آزادی جنوب لبنان و هم زمان با هفدهمین سالگشتِ عملیات استشهادی شهید «علی منیف اشمر» -که به قمرالاستشهادیون شهرت پیدا کرد- یادی از آن ماهِ شهادت طلبان کرده و وصیت نامه ی تاریخی اش را مرور می کنیم:

بسم‌الله‌ الرحمن‌ الرحیم‌
سلام‌ بر مولا و سرورم‌ سیدالشهدا، امام‌ حسین‌(ع‌) و برادرش‌ اباالفضل‌العباس‌(ع‌).
سلام‌ بر سید و مولایم‌ حضرت‌ صاحب‌ العصر والزمان‌، امام‌ مهدی‌ منتظر(عج‌).
سلام‌ بر زنده‌ کننده‌ قیام‌ مسلمانان‌ و بنیان گذارانقلاب‌ اسلامی‌ مبارک ‌ایران‌، امام‌ خمینی‌(ره‌).
سلام‌ بر رهبر امت‌ اسلامی‌ و ولی‌ امر مسلمین‌ حضرت‌ آیت‌الله‌ سیدعلی‌خامنه‌ای‌(دام‌ ظله‌).
سلام‌ بر سیدالشهدای‌ مقاومت‌ اسلامی‌ "شهید سیدعباس‌ موسوی‌" وشیخ‌ الشهدای مان‌ "شهید شیخ‌ راغب‌ حرب‌".
سلام‌ بر رهبر عزیز، حضرت‌ حجت‌‌الاسلام‌ و المسلمین‌ سیدحسن‌ نصرالله‌(دام‌ ظله‌).
سلام‌ بر مجاهدان‌ مقاوم‌ و قهرمان‌ شجاع‌ِ مقاومت‌ اسلامی‌. رحمت‌ وبرکات‌ خداوند بر آن ها.
مولای‌ من‌، یا اباعبدالله‌(ع‌)!
با خداوند پیمان‌ بستم‌ و با شما عهد، که‌ در راه‌ خداوند گام‌ بردارم‌، درحالی ‌که‌ جانم‌ را به‌ کف‌ دست‌ گرفته‌ و خونم‌ را به‌ خاک‌ جبل‌ عامل‌ آمیخته‌ام‌. همان‌طور که‌ خون‌ شما بر خاک‌ مقدس‌ کربلا ریخته‌ شد؛ و امروز به‌ عهدی‌ که‌ بسته ‌بودم‌، وفا می‌کنم‌.
مولای‌ من‌، یا صاحب‌ الزمان‌(عج‌)! چه قدر آروز داشتم‌ که‌ شهادتم‌ در مقابل‌ دیدگان‌ و وجود مبارک‌ شما باشد؛ ولی‌ طولانی‌ بودن‌ غیبت‌ شما و
اشتیاق‌ من‌ به‌ مولا و سرورانم‌ و اجداد پاکت‌، موجب‌ شد که‌ نتوانم‌ بیش‌ از این‌ در انتظار بمانم‌. از خداوند می‌خواهم‌ که‌ با این‌ شهادت‌، اجر شهادت‌ در رکاب‌ شریف‌ شما را به‌ من‌ عطا فرماید.
برادران‌ عزیزم‌، قهرمانان‌ دلیر مقاومت‌ اسلامی‌! "اگر شما از آنان‌ به‌ رنج‌ و زحمت‌ می‌افتید، آن ها نیز از دست‌ شما رنج‌ می‌کشند. با این‌ تفاوت‌ که‌ شما به‌ لطف‌ خدا امیدوارید و آنها امیدی‌ ندارند."
سوره‌ نساء ـ 104

برای‌ شما چند مورد را که‌ در رابطه‌ با خط‌ ما، اصول‌ اساسی‌ به شمار می‌رود، یادآور می‌شوم‌:راه‌ جهادگرانه‌ ما، سخت‌ و طولانی‌ و پر از مشقّت‌ و ابتلائات‌ است‌؛ لذا برای ‌پیمودن‌ این‌ راه‌، باید تلاش‌ کنید تا روحیه‌های‌ عالی‌ و پاک‌ داشته‌ باشید؛ باید سینه‌ها را از هر گونه‌ تیرگی‌ و حجابی‌ که‌ انسان‌ را از خدایش‌ دور می‌سازد، پاک‌ کنید؛ همان‌ گونه‌ که‌ قبل‌ از من‌، برادران‌ شهیدم‌ به‌ شما توصیه‌ کرده‌اند، به‌ این‌ خط‌ شریف‌ تمسک‌ جویید و
این‌ راه‌ را که‌ همان‌ طریق‌ مقاومت‌ است‌، بپیمائید؛ چون‌ این‌ راهی‌ است‌ که‌ خداوند فقط‌ ما را بر پیمودنش‌ برگزیده‌ است‌ و ما هم‌ نباید این‌ فرصت‌ را از دست‌ بدهیم‌، و مهم‌تر از آن‌، این‌که‌ نباید خون‌ شهدا را ضایع‌ کنیم‌ و باید امانات‌ آن ها را که‌ در نزد ماست‌، به‌ خوبی ‌پاسداری‌ کنیم‌.
بر دستورهای‌ فرماندهی‌ عزیز و فرماندهان‌ مقاومت‌ اسلامی‌ ملتزم‌ باشید. به‌ راهنمائی‌های‌ حضرت‌ رهبر ـ خامنه‌ای‌ جانم‌ به‌ فدایش‌ ـ و دبیر کل‌ حزب‌‌الله ‌لبنان‌ جناب‌ سیدحسن‌ نصرالله‌، ملتزم‌ باشید.
عکس‌های‌ شهدا را همیشه‌ مقابل‌ چشمانتان‌ قرار دهید و برای‌ محقق ‌شدن‌ اهدافی‌ که‌ آن ها به‌ خاطرش‌ به‌ شهادت‌ رسیدند، سعی‌ و تلاش‌ کنید و درخط‌ آن ها باقی‌ بمانید.
وصایای‌ حضرت‌ امیرالمؤمنین‌ به‌ فرزندانش‌ حسن‌ و حسین‌(علیهم‌السلام‌) را که‌ راه‌ و روش‌ زندگی‌ِ مورد رضای‌ خداوند را به‌ ما نشان‌ می‌دهند، و همین‌ طور وصایای‌ امام‌ خمینی‌ (قدس‌ سره‌) و راهنمائی‌های‌ ارزشمند و پر برکت‌ ایشان‌ را بخوانید، یاد بگیرید و به‌ آن‌ عمل‌ کنید.
قبل‌ از این‌که‌ در جنگ‌ شرکت‌ کنید، همان‌ طور که‌ برداشتن‌ اسلحه‌ را ضروری‌ می‌دانید، وضو گرفتن‌ را لازم‌ بدانید؛ چون‌ دستی‌ که‌ با وضو ست‌ و می‌جنگد، ممکن‌ نیست‌ شکست‌ بخورد.
خانواده‌های‌ عزیزی‌ که‌ در نوار مرزی‌ و تحت‌ اشغال‌، همچنان‌ مقاومت‌ می‌کنید!
کمی‌ بعد از نوشتن‌ این‌ جملات‌ و کلمات‌، ان‌شاءالله‌ پیکرم‌ آتشی‌ خواهد شد که‌ اشغالگران‌ صهیونیسم‌ را که‌ هر روز و هر لحظه‌ در اذیت‌ شما سعی‌ و تلاش‌ می‌کنند، خواهد سوزاند. دشمن‌ گمان‌ می‌کند که‌ شما را ذلیل‌ کرده‌، لکن‌ هیهات‌. و پایان‌ این‌ آزار و اذیت‌ به‌ دست‌ مجاهدان‌ مقاومت‌ اسلامی‌، نزدیک‌ خواهد بود. ان‌ شاءالله‌.

خانواده‌ ی عزیزم‌!
بدانید که‌ اشغال‌ و اشغالگران‌ به‌ زودی‌ مضمحل‌ خواهد شد و ان‌ شاءالله ‌پیروزی‌ نزدیک‌ و آزادی‌ در راه‌ است‌ و سرنوشت‌ صهیونیست‌ها و مزدوران‌شان‌، کشته‌ شدن‌ و نیستی‌ است‌.
برادران‌ و خواهران‌ صابرم‌ در بازداشتگاه‌های‌ اشغالگران‌ در نوار مرزی ‌تحت‌ اشغال‌ و در فلسطین‌ اشغالی‌!
سلام‌ خدا بر شما؛ از خدا می‌خواهم‌ که‌ بر شما منت‌ گذارده‌ و شما را آزاد گرداند و من‌ نیز این‌ کار کوچک‌ را که‌ بازگو کننده‌ احساسات‌ من‌ نسبت‌ به‌ شما صابرین‌ است‌، به‌ شما هدیه‌ می‌کنم‌ و امیدوارم‌ که‌ این‌ هدیه‌ را از من‌ بپذیرید و ان‌ شاءالله‌ به‌ زودی‌ برای‌ شما و به‌ خاطر شکنجه‌‌ هایی‌ که‌ در طول‌ سال‌ها درشکنجه‌ گاه‌ها و زندان‌ها و بازداشتگاه‌ها متحمل‌ شده‌اید، قیام‌ خواهم‌ کرد.
قلب‌های‌مان‌ با شماست‌ و شما را فراموش‌ نخواهیم‌ کرد. شما وجدان‌ بیداراین‌ امت‌ و مایه‌ کرامت‌ آن‌ هستند.
سلام‌ بر شهدای‌ انتفاضه‌ اسلامی‌ در فلسطین‌ اشغالی‌.
سلام‌ بر کودکانی‌ که‌ از وطن‌ دور مانده‌اند.
سلام‌ بر مجاهدان‌ انتفاضه‌ ی اسلامی‌.
سلام‌ بر پدران‌ و مادران‌ شهدا.
سلام‌ بر اراضی‌ مقدس‌.
سلام‌ بر قدس‌ شریف‌.
همانا گروه‌ گروه‌ مسلمانان‌ را می‌بینم‌ که‌ در مسجدالاقصی‌ به‌ امامت‌ حضرت‌ حجت‌ منتظر(عج‌) نماز بپا داشته‌اند.
برادرانم‌ در انتفاضه‌ اسلامی‌!
باید این‌ عمل‌ (عملیات‌ شهادت‌ طلبانه‌ خویش‌) را به‌ شما هم‌ هدیه‌ کنم‌ وان‌‌شاءالله‌ پیروزی‌ نزدیک‌ است‌ و این‌ وعده‌ای‌ است‌ که‌ خداوند به‌ ما
داده‌است‌. بر شماست‌ که‌ بدانید دشمن‌ صهیونیستی‌ رو به‌ زوال‌ است‌ و زمین ‌مقدس‌ به‌ شما باز خواهد گشت‌ و این‌ وعده‌ الهی‌ است‌.
"و ما بعد از تورات‌ در زبور داود نوشتیم‌ که‌ البته‌ بندگان‌ نیکوکار من‌ ملک ‌زمین‌ را وارث‌ و متصرف‌ خواهند شد."
سوره‌ انبیاء ـ 105

خانواده‌ ی عزیزم‌!
از خداوند متعال‌ برای‌ شما صبر و شکیبایی‌ خواستارم‌. در شهادت‌ من ‌اندوهیگن‌ نباشید و از هیچ‌کس‌ پذیرای‌ تسلیت‌ نباشید و فقط‌ تبریکات‌ افراد را بپذیرید و به‌ گونه‌ای‌ برخورد کنید که‌ روز شهادت‌ من‌، روز خوشحالی‌ و سرورم‌ باشد. برادران‌ کوچک‌تر و برادرزادگان‌ کوچکم‌ را برای‌ پیمودن‌ راهی‌ که‌ من‌ رفتم‌، تعلیم‌ و آموزش‌ دهید و به‌ آنها یاد دهید که‌ من‌ برای‌ چه‌ چیز شهید شدم‌
و "آخر دعوانا ان‌ الحمدلله‌ رب‌ العالمین‌."
"و آنان‌ که‌ در راه‌ ما به‌ جان‌ و مال‌ جهد و کوشش‌ کردند، محققاً آن ها را به‌ راه‌ هدایت‌ می‌کنیم‌ و همیشه‌ خدا یار نیکوکاران‌ است‌."
سوره‌
عنکبوت‌ ـ 69
برادرتان‌
علی‌ اشمر

روحمان با یادش شاد

 


 

 
شهید علی منیف اشمر در کنار سید حسن نصرالله


 




منبع:مشرق



 
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ایثـار و شهادت , ,
:: بازدید از این مطلب : 2743
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : گمنام
شنبه 3 فروردين 1392

 

ارزیابی از وضعیت کنونی کشور و نگاه به گذشته و آینده:

-ارزیابی ناقص: تمرکز صرف بر نقاط ضعف (گرانی، افت تولید در برخی واحدهای تولیدی، فشارهای دشمنان) بدون مشاهده نقاط قوت و توجه به آنها

-ارزیابی کامل: ارزیابی دستاوردهای بزرگ و ظرفیت و هوشمندی ملت ایران در مقابل مشکلات و فشارها

نتیجه ارزیابی: ملت ایران، پیروز و قهرمان صحنه عظیم هماوردی با دشمن

واکنش دشمن به پیشرفت‌های ملت ایران:


- مانع تراشی برای جلوگیری از پیشرفت‌های بیشتر (تحریم، تهدید، مشغول کردن مدیران به کارهای فرعی و درجه دو)

- انکار پیشرفت‌ها و پیروزی‌های ملت ایران و پنهان کردن نقاط قوت و همچنین بزرگنمایی نقاط ضعف بوسیله‌ی شبکه عظیم تبلیغاتی در دنیا

نتیجه متوقف نشدن ملت ایران و تداوم پیشرفت‌ها: بی آبرویی دشمن

فهرست دشمنان ملت ایران:

- دولت امریکا؛ مرکز توطئه و رأس و اساس دشمنی

- رژیم صهیونیستی؛ دشمن صهیونیستی در قواره و اندازه‌ای نیست که در صف دشمنان ایران به چشم بیاید (اگر غلطی از آنها سر بزند، جمهوری اسلامی، تل آویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد)

- دولت خبیث انگلیس؛ ایفای نقش مکمل و دنباله روی امریکا

- دولت فرانسه؛ دشمنی‌های آشکار ناهوشمندانه، غیر مدبرانه و غیر عاقلانه در چند سال اخیر

عرصه های دشمنی امریکا با ملت ایران در سال 91 و ارزیابی وضعیت:

- سیاسی:

• جهانی و منطقه‌ای:

- تلاش برای انزوای بین المللی ایران

- تلاش برای جلوگیری از گسترش سیاستهای منطقه‌ای و جهانی ایران

ارزیابی: شکست کامل دشمن و تجربه مجدد نفوذ و قدرت جمهوری اسلامی

شاهد:
^ برگزاری موفق اجلاس کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در تهران با حضور دو سوم مسئولان بلندپایه این کشورها و اظهار شگفتی و تحسین آنها از پیشرفتهای کشور

^ اعتراف به غیرممکن بودن حل مشکلات و مسائل مهم منطقه بدون حضور و رأی ایران

^ اعتراف به نقش بی بدیل ایران در پیروزی مبارزان فلسطینی در جنگ غزه

• داخلی: تلاش برای ایجاد تردید در مردم و دلسرد کردن آنها و فاصله انداختن میان ملت و نظام
ارزیابی: ناکامی دشمن

شاهد: راهپیمایی متراکم و پر شور و احساس 22 بهمن

- امنیتی: تلاش برای بر هم زدن امنیت کشور

ارزیابی: عدم موفقیت دشمن

- اقتصادی: اعمال تحریم نفتی و تحریم پولی و مالی علیه کشور

ارزیابی:
اثر منفی: تأثیر منفی بدلیل وابستگی اقتصاد کشور به نفت

اثر مثبت:
1- فعال شدن نیروها و ظرفیت درونی ملت ایران و دستیابی به توفیقاتی که در فضای بدون تحریم اتفاق نمی‌افتاد.

شاهد: پیشرفت‌های بزرگ در حوزه علم و فناوری

2- شناسایی بهتر و بیشتر نقاط ضعف و قوت کشور در رزمایش تحریم‌ها

نقاط ضعف و آسیب پذیر اقتصاد کشور:

^ وابستگی به نفت

^ بی اعتنایی به سیاست‌های کلان و اتخاذ سیاست‌های روزمره و پی در پی

راه حل: سیاست اقتصادی کلان روشن، مدون و برنامه ریزی شده

3- تبدیل کردن تهدید به فرصت با بنیه قوی کشور و وحدت و مسئولیت پذیری مسئولان

واقعیت:

اثبات امکان تحقق پیشرفت‌های بزرگ برای یک ملت بدون وابستگی به امریکا و اینکه در سایه امریکا زندگی نکردن بمعنای عقب افتادگی نیست

تدبیر کلی برای مقابله با عرصه‌های متنوع دشمنی با ملت ایران:


پیش بینی نقشه‌ها و حرکات بعدی دشمن و پیش دستی و جلوتر بودن از او در برنامه ریزی‌ها (لازمه اقتصاد مقاومتی)

نمونه: پیش بینی مانع تراشی دشمن در تأمین سوخت رآکتور تهران و تدبیر متقابل برای تولید سوخت 20 درصد

پیشنهاد امریکا برای مذاکره مستقیم هسته‌ای:


هدف امریکا از بیان پیشنهاد مذاکره: تاکتیکی و بمنظور فریب افکار عمومی دنیا و ایران

هدف امریکا از انجام مذاکره: تحمیل نظر بجای گفت‌وگو

برآورد ایران از مذاکره: غیر خوش بینانه (با توجه به رفتار غیر منطقی دولت امریکا)

ادعاهای امریکا در خصوص مذاکره با ایران:


- بدنبال تغییر نظام اسلامی نیستیم/ پاسخ: توان تغییر نظام را هم ندارید

-در مذاکره منطقی و صادق هستیم/ پاسخ: چرا در حالی‌که شما تأکید ایران بر حرکت نکردن به سمت سلاح هسته‌ای را باور نمی‌کنید، جمهوری اسلامی باید این ادعای شما را باور کند؟

برآورد از جهت گیری و راهبرد امریکا در موضوع هسته‌ای ایران: عدم تمایل به حل مسئله/ دلیل: بهانه داشتن برای تداوم فشارها و دشمنی‌ها با ملت ایران

راه حل موضوع هسته‌ای: اعتراف به حق غنی سازی ملت ایران و در عین حال اعمال مقررات و نظارت‌های آژانس بین المللی انرژی اتمی

راه حل مشکلات بین ایران و امریکا: دست برداشتن امریکا از دشمنی با ملت ایران

انتخابات ریاست جمهوری:

برنامه دشمن: دلسرد و نا امید کردن مردم از حضور در انتخابات و بی رونق شدن انتخابات

چهار اصل برای انتخابات پیش رو:


1- شور انتخاباتی و حضور گسترده مردم
2-حضور همه سلیقه ها و جریان های معتقد به جمهوری اسلامی و دلسوز برای استقلال کشور و منافع ملی
3- ضرورت تحقیق مردم از افراد معتمد برای شناخت گزینه اصلح/ مردود بودن هر گونه انتساب رأی و نظر به رهبری
4- تمکین به قانون برای جلوگیری از تکرار رخدادهای تلخ سال 88 و استفاده از راهکارهای قانونی برای رفع شبهات

معیار برای گزینه اصلح:


-پایبندی به انقلاب، ارزش‌ها، منافع ملی، نظام اسلامی، عقل جمعی و تدبیر

-حفظ نقاط قوت و امتیازات رئیس جمهور قبلی و نبود نقاط ضعف در رئیس جمهور بعدی
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1945
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : گمنام
شنبه 3 فروردين 1392
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در نخستین روز از سال 1392 ، عصر امروز در جمع گسترده و پرشور هزاران نفر از زائران و مجاوران حرم مطهر حضرت علی بن موسی الرضا سلام ا... علیهما در سخنان بسیار مهمی به ارزیابی دستاوردها و پیشرفتهای زیربنایی بزرگ ملت ایران درسال 1391 برغم ایجاد موانع عملی و تبلیغات گسترده و پرحجم از جانب بدخواهان ملت پرداختند و ضمن بیان نکات اساسی در خصوص موضوع مذاکره با آمریکا، همچنین الزامات حماسه اقتصادی به ویژه لزوم رهائی از وابستگی به نفت و توجه جدی به سیاستهای کلان اقتصادی ، و اقدام هوشمندانه پیش از اجرای نقشه دشمن را تبیین کردند و در خصوص حماسه سیاسی نیز انتخابات ریاست جمهوری را مظهر آن دانستند و تاکید کردند، در انتخابات باید همه سلیقه ها و جریانهای سیاسی معتقد به نظام جمهوری اسلامی حضور داشته باشند و با عنایت پروردگار و همت ملت ایران ، مشارکت گسترده ای نیز تحقق یابد زیرا انتخابات ریاست جمهوری در همه مسائل اصلی کشور تاثیر گذار است.
حضرت آیت ا... خامنه ای در سخنان خود ضمن تبریک مجدد سال نو به ملت ایران ، ارزیابی نقاط قوت و ضعف کشور در سال گذشته و برنامه ریزی بر اساس این ارزیابی کلان را یک ضرورت برشمردند و افزودند: همانگونه که انسان در مسائل فردی و شخصی نیازمند ارزیابی و محاسبه دائمی است ، در مسائل کشور نیز ارزیابی و محاسبه ملی ، کاری با اهمیت است، زیرا قابل عبرت گرفتن وبهره گیری برای آینده است .

ایشان با اشاره به زیرنظر بودن عملکرد و موفقیت های ملت ایران از جانب ملتها و نخبگان کشورهای مختلف برای استفاده از تجارب آن و همچنین نگاه دقیق دشمنان ، به دستاوردها و احیاناً نقاط ضعف ایران خاطر نشان کردند: از این نظر نیز ملت ایران باید نگاهی کلان و واقع بینانه و ارزیابی صحیحی از شرایط کشور داشته باشند .
رهبر انقلاب اسلامی، ارزیابی شرایط کشور با نگاه صرف به مسائلی همچون گرانی ها ، کاهش تولید در برخی واحدهای تولیدی و فشارهای اقتصادی را ارزیابی ناقص و نادرست خواندند و تاکید کردند : نگاه صحیح آن است که در میدان عظیم پرچالش ملت ایران ، در کنار نقاط ضعف ومشکلات ، پیشرفتها و دستاوردهای بزرگ نیز دیده شوند که در این صورت نتیجه ی چنین ارزیابی کلانی، سربلندی و قهرمانی ملت ایران است.

حضرت آیت ا... خامنه ای با اشاره به اظهارنظر صریح مقامات آمریکائی مبنی بر اعمال تحریم برای فلج کردن ملت ایران افزودند: در این صحنه پرچالش، ملت ایران توانسته است با هوشمندی و ظرفیت وقدرت بالا ، تهدیدها را تبدیل به فرصت کند و همانند قهرمانی ورزشی ، از یک هماوردی سخت و همراه با زحمت و تلاش وخستگی ، پیروز خارج شود و تحسین همگان را نیز برانگیزد . ایشان خاطرنشان کردند : اگر چنین نگاهی به کشور و شرایط آن باشد ، قطعاً قهرمان این صحنه عظیم ، ملت ایران است .
رهبر انقلاب اسلامی افزودند : موفقیت ها و دستاوردهای ملت ایران در این عرصه پرچالش به گونه ای است که حتی تحسین هوشمندان نکته بین و نخبگان سیاسی و دانشگاهی دنیا در کشورهای مختلف از جمله کشورهای بدخواه ایران را نیز برانگیخته است .
حضرت آیت ا... خامنه ای به گروهی هم که همواره از پیشرفتهای ملت ایران ناخرسند هستند ، اشاره و تاکید کردند : این گروه که همان دشمنان ملت هستند از دو شیوه برای مقابله با پیشرفتها استفاده می کنند : 1-مانع تراشی عملی همچون تحریم وتهدید و مشغول کردن مسئولان ، نخبگان و ملت به کارهای فرعی وغیر اولویت دار 2- تبلیغات گسترده و پرحجم برای پنهان کردن پیشرفتهای ملت ایران و بزرگنمائی برخی نقاط ضعف.
ایشان سال 91 را از این منظر یکی از پرکارترین سالها برای بدخواهان ملت ایران برشمردند و افزودند: آنها هدف خود را فلج کردن وبه زانو درآوردن ملت اعلام کرده اند ، بنابراین اگر ملت ایران در مقابل همه این فشارها ، سرپا و بانشاط بایستد و به پیشرفتهای بیشتری دست یابد ، آنها بی آبرو خواهند شد .
رهبر انقلاب اسلامی سپس دو سوال را مطرح کردند:1- لانه اصلی توطئه برضد ملت ایران کجاست ؟ 2- دشمنان این ملت چه کسانی هستند ؟
حضرت آیت ا... خامنه ای در پاسخ به سوال اول تاکید کردند : مرکز اصلی توطئه ها بر ضد ملت ایران ، آمریکا است و امروز بعد از گذشت 34 سال ، هر گاه که نام دشمن برده می شود ، ذهن ملت ایران به سرعت متوجه آمریکا می گردد . ایشان افزودند : مسئولان آمریکا باید در مورد این موضوع بدقت تامل کنند واز خود بپرسند که چرا ذهن ملت ایران در خصوص دشمن ، همواره متوجه آمریکا است ؟
رهبر انقلاب اسلامی همچنین در خصوص دشمنان ملت ایران ، خاطرنشان کردند : علاوه بر آمریکا که دشمن درجه اول و مرکز توطئه است ، دشمنان دیگری هم وجود دارند ، که دولت انگلیس خبیث از جمله آنها است ، اما از خود استقلالی ندارد و با دنباله روی، نقش مکمل دولت آمریکا را دارد .

حضرت آیت ا... خامنه ای ، در این بخش از سخنان خود ، نکته ای را هم به دولت فرانسه گوشزد کردند و افزودند: جمهوری اسلامی ایران با دولت و ملت فرانسه مشکلی نداشته است اما دولت فرانسه در سالهای اخیر و بویژه از زمان سارکوزی ، سیاست دشمنی آشکار با ملت ایران را در پیش گرفته است که این سیاست غلط همچنان ادامه دارد و این کار ، غیرمدبرانه و ناهوشمندانه است .
ایشان به رژیم صهیونیستی نیز اشاره و خاطر نشان کردند: رژیم غاصب صهیونیستی در حد و اندازه ای نیست که در صف دشمنان ملت ایران به حساب بیاید . رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به برخی تهدیدهای سردمداران رژیم صهیونیستی مبنی بر حمله نظامی به ایران ، تاکید کردند : اگر غلطی از آنها سر بزند ، جمهوری اسلامی ایران ، تل آویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد .
حضرت آیت ا... خامنه ای خاطر نشان کردند :آمریکائیها دائماً برای این چند دشمن ملت ایران ، تعبیر نادرستِ "جامعه جهانی" را بکار می برند در حالیکه " جامعه جهانی " بهیچ وجه درصدد دشمنی با ایرانی و ایران اسلامی نیست .
ایشان بعد از تبیین دشمنان واقعی و معدود ملت ، به تشریح اقدامات خصمانه آنها در سال 91 پرداختند و افزودند : آمریکائیها بر خلاف اظهار دوستی های ظاهری به ملت ایران ، از اوایل سال گذشته تحریم های شدید و گسترده نفتی و بانکی را برضد ایران آغاز کردند و اصرار دارند که با وجود این اقدامات خصمانه ، دشمن تلقی نشوند .
رهبر انقلاب اسلامی این سیاست را ادامه همان سیاست "پنجه چدنی زیر دستکش مخملی" دانستند و خاطرنشان کردند : آآنها بر خلاف این ظاهر فریبی ها ، حرکت برنامه ریزی شده ای را آغاز کردند و انتظار داشتند بعد از چند ماه ، ملت ایران تسلیم زورگوئی آنها شود و دست از فعالیت ها ی فزاینده علمی خود بردارد اما آنچه که اتفاق افتاد خلاف خواسته و پیش بینی بدخواهان بود.
حضرت آیت ا... خامنه ای با اشاره به اظهار خرسندی مقامات آمریکائی از تاثیرگذاری تحریم ها و اظهارات برخی مقامات ایرانی در این ارتباط ، افزودند : تحریم ها اثر گذاشته اما آن اثری را که آنها بدنبال آن بودند ، نداشته است.

ایشان خاطر نشان کردند : اگر تحریم ها اثر گذاشته است ، علت آن اشکال اساسی در وابسته بودن اقتصاد کشور به نفت است و بر همین اساس باید اقتصاد بدون نفت از برنامه های اصلی و اولویت های دولت آینده باشد .
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به سخنان چندین سال قبل خود مبنی بر لزوم رسیدن به شرایطی که امکان بستنِ درِ چاههای نفت و اداره کشور بدون نفت وجود داشته باشد، افزودند : درآن زمان برخی آقایانی که به تعبیر خودشان تکنوکرات هستند ، در مقابل این سخن لبخند معنا داری زدند و گفتند مگر چنین چیزی امکان دارد ؟
حضرت آیت ا... خامنه ای تاکید کردند: رسیدن به اقتصاد بدون نفت امکان پذیر است اما شرط آن برنامه ریزی صحیح و اجرا ، است .
ایشان بعد از تشریح اقدامات خصمانه دشمنان در عرصه اقتصادی در سال 91 ، به تلاشهای آنها در عرصه سیاسی نیز اشاره کردند و افزودند : یکی از اقدامات بدخواهان ملت ایران در عرصه سیاسی ، تلاش برای منزوی کردن نظام اسلامی بود که برگزاری اجلاس سران عدم تعهد در تهران با حضور سران و مسئولان بلند پایه جنبش عدم تعهد و تحسین ایران بدلیل پیشرفتهای شگرف علمی و فناوری و اقتصادی ، طراحی دشمنان را با شکست کامل مواجه کرد .
رهبر انقلاب اسلامی ایجاد تردید در ملت ایران و جدائی آنان از نظام اسلامی را یکی دیگر از اقدامات بدخواهان در عرصه سیاسی برشمردند و تاکید کردند: حضور متراکم و پرشور و شوق مردم در راهپیمائی 22 بهمن و ابراز احساسات آنان به اسلام و انقلاب اسلامی مشت محکمی بر دهان دشمنان بود.

حضرت آیت ا... خامنه ای برخی تلاشهای ناموفق در عرصه امنیتی و کوشش برای کاهش نفوذ و قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران را از دیگر اقدامات خصمانه بدخواهان دانستند و افزودند : حضور قدرتمندانه ایران در پشت صحنه ی جنگ هشت روزه غزه و به زانو درآمدن رژیم صهیونیستی در مقابل مبارزان فلسطینی و همچنین اقرار بدخواهان به غیرقابل حل بودن مسائل منطقه ای بدون حضور ایران ، موجب بی نتیجه شدن دشمنی ها در این عرصه ها شد.
ایشان تاکید کردند : همه این فشارها و دشمنی ها بویژه تحریم ها در کنار برخی از آثار منفیِ آن ، آثار مثبت بزرگی نیز داشته است که مهمترین آن ، فعال شدن نیروهای درونی و استعدادهای ملت ایران و تحقق کارهای عظیم و زیربنائی در سال گذشته است .
حضرت آیت ا... خامنه ای سپس به برخی از پیشرفتها و دستاوردهای بزرگ و زیربنایی سال 91 که در شرایط تحریم ها تحقق یافته است اشاره کردند و افزودند: کشف منابع جدید نفت و منابع جدید اورانیوم ، ایجاد و توسعه نیروگاهها و پالایشگاهها ، اقدامات زیربنائی در بخش راه و در حوزه انرژی ، دستاوردهای مهم علمی و فناوری از جمله پرتاب ماهواره ناهید و پرتاب کاوشگر پیشگام به همراه موجود زنده ، ساخت جنگنده فوق پیشرفته ، تولید داروهای حساس و نوترکیب، کسب رتبه اول در حوزه نانو فناوری در منطقه ، کسب مقام های برجسته علمی ، افزایش سرعت پیشرفت علمی ، رشد تعداد دانشجویان در کشور ، موفقیت های علمی در سلول های بنیادی و انرژی های نو و انرژی هسته ای ، بخشی از پیشرفتهای شگرف جوانان و دانشمندان ایرانی در سالی است که قرار بود ملت ایران بر اثر تحریم ها فلج شوند .
ایشان تاکید کردند : درس بزرگ موفقیت ها و دستاوردهای سال 91 ، این است که یک ملت زنده هرگز بر اثر تحریم ، فشار و سخت گیری دشمن به زانو در نخواهد آمد .
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند : سال 91 ، در واقع یک میدان تمرین و رزمایشی بود که ملت ایران توانست توانائی ها و پیشرفت های خود را نشان دهد و در عین حال برخی نقاط ضعف را نیز بشناسد .
حضرت آیت ا... خامنه ای در بیان نقاط ضعف اقتصادی کشور در سال گذشته افزودند : وابستگی کشور به نفت ، بی اعتنائی به سیاستهای کلان اقتصادی و گرفتار شدن به سیاستهای روزمره از جمله نقاط ضعفی هستند که لازم است مسئولان کشور، بخصوص دولت آینده به آنها توجه کنند و بدانند که کشور باید سیاست اقتصادی کلان ، روشن ، برنامه ریزی شده و مدون داشته باشد .
ایشان یکی دیگر از درس های سال 91 را مشخص شدن بنیه قوی کشور دانستند و خاطر نشان کردند: هر اندازه که بنیه کشور قوی باشد و مسئولان با وحدت وهمدلی و بر اساس تدبیر عمل کنند ، تاثیر اقدامات خصمانه دشمنان به حداقل خواهد رسید .
رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه علاوه بر اقتصاد ، موضوعات مربوط به امنیت ، سلامت مردم ، پیشرفتهای علمی ، استقلال و عزت ملی نیز از مسائل مهم کشور هستند ، افزودند : ملت ایران با موفقیت های خود در سال گذشته ثابت کرد که وابسته نبودن به آمریکا و قدرتهای بزرگ نه تنها موجب عقب ماندگی نیست بلکه موجب پیشرفت می شود .
حضرت آیت ا... خامنه ای بعد از ارائه ارزیابی کلان از شرایط واقعی کشور درسال 91، دو نکته معطوف به آینده را با درس گرفتن از مسائل سال گذشته ، مورد اشاره قراردادند .
خواندن دست دشمن از پیش و اقدام فعال و هوشمندانه در مقابل طراحی های او اولین نکته ای بود که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند.
حضرت آیت ا... خامنه ای در این خصوص افزودند : اقدام دانشمندان جوان ایرانی در تامین سوخت غنی شده بیست درصد راکتور تحقیقاتی تهران بمنظور تولید رادیو دارو ، یک نمونه از این پیش دستی های هوشمندانه است که باید به همه مسائل اساسی کشور تسّری یابد .
ایشان پیشدستی در کارهای عملی را وظیفه بزرگ اخلاقی و عاقلانه دولت ها ، صنعت گران ، کشاورزان ، سرمایه داران و کارآفرینان ، پژوهشگران، طراحان علمی و صنعتی ، استادان دانشگاهها، مدیران اقتصادی و پارک های علمی و فناوری دانستند و تاکید کردند: وظیفه همه این است که کشور را در برابردشمنان، مستحکم ، غیرقابل نفوذ و غیرقابل تاثیرپذیر کنند .
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند : این موضوع ، یکی از اقتضائات اقتصاد مقاومتی است .

دومین نکته ای که حضرت آیت ا... خامنه ای در این بخش از سخنان خود به آن اشاره کردند ، موضوع پیغام های مکرر و اظهارات مقامات آمریکائی برای مذاکره دوجانبه بود.
ایشان افزودند: آمریکائی ها مدتی است که از طرق گوناگون پیغام می دهند که خواهان مذاکره جداگانه با ایران در خصوص موضوع هسته ای هستند اما من بر اساس تجربه های گذشته به چنین گفتگوهائی خوشبین نیستم .
رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه در دیدگاه آمریکائیها گفتگو به معنای مذاکره برای رسیدن به راه حل منطقی نیست ، خاطرنشان کردند: از نظر آمریکائیها گفتگو بمعنای وادار کردن طرف مقابل برای قبول حرف آنها است ، بنابراین ما همواره این نوع گفتگو را تحمیلی می دانیم و جمهوری اسلامی ایران نیز زیر بار تحمیل نمی رود.
حضرت آیت ا... خامنه ای با تاکید مجدد بر خوشبین نبودن به چنین گفتگوئی افزودند : البته من مخالفتی هم ندارم .
ایشان سپس چند موضوع را برای آمریکائیها ، به صراحت بیان کردند.
موضوع اولی که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند ، پیغام های مکرر آمریکائیها مبنی بر نداشتن قصد تغییر حکومت ایران بود .
حضرت آیت ا... خامنه ای در این خصوص تاکید کردند : ما هیچگاه نگران قصد تغییر نظام جمهوری اسلامی از جانب شما نیستم زیرا آن زمانی که این قصد را داشتید و به صراحت هم می گفتید ، هیچ کاری نتوانستید انجام دهید و بعد از این هم نخواهید توانست .
ایشان به موضوع دوم ، یعنی تاکید آمریکائیها مبنی بر صداقتشان در پیشنهاد مذاکره اشاره و خاطر نشان کردند : ما بارها گفته ایم که بدنبال سلاح هسته ای نیستیم اما آمریکائیها می گویند باور نمی کنیم. در این شرایط چرا ما باید حرف آمریکا را در مورد صادقانه بودن پیشنهاد مذاکره ، باور کنیم .
رهبر انقلاب اسلامی افزودند : برداشت ما این است که پیشنهاد مذاکره یک تاکتیک آمریکائی برای فریب افکار عمومی دنیا و مردم ایران است و اگر اینگونه نیست ، باید آمریکائیها این موضوع را در عمل ثابت کنند.
حضرت آیت ا... خامنه ای در همین بخش به یکی از تاکتیک های تبلیغاتی آمریکائیها اشاره و خاطرنشان کردند : آنها در مواردی گفته اند که برخی افراد از طرف رهبر ایران با آمریکا مذاکره کرده اند ، در حالیکه این سخن ، دروغ محض است و تاکنون هیچ کس از طرف رهبری با آمریکا مذاکره نکرده است .
ایشان افزودند : فقط در چند مورد ، دولتهای مختلف ، در برخی موضوعات مقطعی ، با آمریکا مذاکراتی انجام دادند که در همان مذاکرات هم دولت موظف به رعایت خطوط قرمز رهبری بود و امروز نیز ، باید این خطوط قرمز رعایت شود .
موضوع سومی که رهبر انقلاب اسلامی در مورد مذاکره با آمریکا ، به آن اشاره کردند ، تمایل نداشتن آمریکائیها برای به نتیجه رسیدن و پایان مذاکرات هسته ای بود .
حضرت آیت ا... خامنه ای افزودند : اگر آمریکائیها واقعاً تمایل به حل موضوع هسته ای ایران دارند ، راه حل آن نیز آسان است و باید به حق غنی سازی هسته ای ایران برای اهداف صلح آمیز اعتراف کنند .
ایشان با تاکید بر اینکه اجرای مقررات نظارتی آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز می تواند نگرانی ها را از بین ببرد ، خاطرنشان کردند : تجربیات و شرایط صحنه نشان می دهد که آمریکائیها بدنبال حل این موضوع نیستند و می خواهند با باقی ماندن آن، بهانه ای برای فشار به ملت ایران و به قول خودشان فلج کردن ملت داشته باشند اما به کوری چشم دشمنان، ملت ایران فلج نخواهد شد .
نکته آخر رهبر انقلاب اسلامی در این موضوع، ارائه یک راه حل به آمریکائیها بود.
حضرت آیت ا... خامنه ای گفتند : اگر آمریکائیها صادقانه می خواهند ، قضایا تمام شود ، راه حل پیشنهادی ما این است که در گفتار و عمل ، دست از دشمنی با ملت ایران بردارند .
ایشان با یادآوری سیاست های خصمانه آمریکا بر ضد ملت ایران در 34 سال گذشته و شکست آن سیاستها تاکید کردند ، اگر این سیاستها ادامه پیدا کند باز هم شکست خواهند خورد.

رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنان خود به موضوع بسیار مهم انتخابات ریاست جمهوری در 24 خردادماه اشاره کردند و افزودند : انتخابات مظهر حماسه سیاسی، اقتدار نظام اسلامی، مردم سالاری اسلامی، اراده ملی و آبروی نظام است .
حضرت آیت ا... خامنه ای مشارکت گسترده مردم در انتخابات را با اهمیت برشمردند و تاکید کردند: حضور گسترده مردم و شور انتخاباتی علاوه برتامین امنیت کشور ، تهدیدهای دشمنان را بی اثر و آنان را نا امید خواهد کرد.
ایشان با تاکید بر ضرورت حضور همه جریانها و سلیقه های سیاسی معتقد به نظام اسلامی در انتخابات ریاست جمهوری افزودند: انتخابات مخصوص یک جریان و سلیقه خاص سیاسی نیست بلکه وظیفه و حق همه کسانی که دل در گرو منافع ملی و استقلال کشور دارند ، حضور در انتخابات است .
رهبر انقلاب اسلامی تاکید کردند: روی گردانی از انتخابات مناسب کسانی است که با نظام اسلامی مخالفند .
حضرت آیت ا... خامنه ای ، رأی مردم را تعیین کننده نهائی در انتخابات دانستند و افزودند :تشخیص مردم در شناخت اصلح مهم است و مردم باید با تحقیق از افراد مورد اطمینان و دقت در کاندیداها ، به فرد اصلح برسند .
ایشان با تاکید بر اینکه رهبری در انتخابات یک رای بیشتر ندارد و کسی هم از این رای اطلاع نخواهد داشت ، خاطر نشان کردند : هرگونه سخن یا اظهار نظر ی مبنی بر اینکه رهبری به فرد خاصی نظر دارد ، نادرست است .
رهبر انقلاب اسلامی به مردم توصیه کردند : مراقب باشند تا در شناخت فرد اصلح تحت تاثیر نسبت ها و اظهارات در رسانه های گوناگون از جمله پیامک های انبوهی که رواج پیدا کرده ،قرار نگیرند .
حضرت آیت ا... خامنه ای با تاکید بر لزوم تمکین همه در برابر قانون خاطر نشان کردند : حوادث سال 88 از آنجا آغاز شد که عده ای نخواستند به قانون و رأی مردم تمکین کنند و در مقابل، مردم را به شورش های خیابانی دعوت کردند که یکی از خطاهای جبران ناپذیر بود.
ایشان افزودند : خوشبختانه سازوکارهای قانونی برای رفع هرگونه شبهه ای وجود دارد بنابراین همه باید به انتخاب اکثریت مردم ، تمکین کنند .
رهبر انقلاب اسلامی در خصوص ویژگیهای رئیس جمهور آینده تاکید کردند : رئیس جمهور آینده باید ضمن اینکه دارای امتیازات رئیس جمهور قبلی باشد ، از نقاط ضعف او نیز به دور باشد .
حضرت آیت ا... خامنه ای افزودند : باید انتخاب مردم در انتخابات ریاست جمهوری نشانگر پیشرفت و تکامل و انتخاب بهترین ها در هر دوره نسبت به دوره های قبل باشد .
ایشان در پایان خاطرنشان کردند : کسانی که وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری می شوند باید پایبند به انقلاب اسلامی وارزشها، پایبند به منافع ملی ومعتقد به اداره کشوربا عقل جمعی و تدبیر باشند.
پیش از سخنان رهبر انقلاب ، آیت ا... واعظ طبسی نماینده ولی فقیه در خراسان و تولیت آستان قدس رضوی ضمن خوش آمد گویی به زائران امام رضا (ع) به نامگذاری امسال اشاره کرد و گفت : در سال " حماسه سیاسی وحماسه اقتصادی" ملت هوشیار و بصیر ایران در عرصه های مختلف سیاسی و اقتصادی به موفقیت های بزرگی دست خواهد یافت و مشکلات را با تلاش و همدلی پشت سرخواهد گذاشت.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1741
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 30 اسفند 1391


نشاط عید هم از دوریت غم انگیز است

بیا اگر تو نباشی بهار پائیز است

چگونه خنده کند آنکه در فراق رخت

همیشه کاسۀ چشمش ز اشک لبریز است

به رونمای جمالت چه آورم با خود

که جان هر دو جهان در بهاش ناچیز است

سحر گهان که تو را می زنم صدا مهدی

ز نکهت نفسم صبح عطر آمیز است

لبی که وصف تو گوید چو صبح خندانست

دلی که یاد تو باشد چو گل سحر خیز است

چگونه کوه گناهم ز پا در اندازد

مرا که رشتۀ مهر تو دست آویز است

خط امان من از فیض دست بوسی تو است

چه بیم دارم اگر تیغ آسمان تیز است

جحیم با تو بهشت گل است میثم را

بهشت اگر تو نباشی ملال انگیز است

غلامرضاسازگارا


رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2844
|
امتیاز مطلب : 44
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 30 اسفند 1391

 

آیت‌الله سید محمدمهدی میرباقری رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم در گفت‌وگو با خبرنگار آئین و اندیشه

خبرگزاری فارس درباره دعای تحویل سال و راه‌های رسیدن به «احسن الحال» اظهار داشت: باید توجه داشت احسن الحالی که در دعای تحویل سال ذکر شده است مقصود از آن چیست.

وی با اشاره به وقوع تحول در حالات انسان، نظام طبیعت و نظام خلقت الهی گفت: این تحولات از دوران طفولیت، کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و کهنسالی در درون ما وجود دارد؛ انسان گاهی در امنیت، گاهی در حالت ترس، گاهی غصه‌دار و گاهی اوقات شاد، بیمار یا سالم است. در نظام عالم خلقت نیز گاهی طلوع و گاهی غروب خورشید است و گاهی بهار و گاهی زمستان و این تحولات به عناوین و مراتب مختلف هست.

رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم تصریح کرد: «احسن الحال» یعنی آن حال ثابتی که هیچ یک از این تحولات در انسان، دگرگونی ایجاد نکند و آن هم حال اولیاء و کسانی است که در این تحولات مشغول نمی‌شوند، کسی که غرق در این تحولات شود حتماً در پاییز غصه‌دار بوده و در بهار نیز مشغول کار و سرخوش به بهار است.

وی عنوان کرد: اگر انسان، فارغ از این امور در هر حالتی، جلوه‌ای از جمال و صنع حکمت الهی را ببیند به جای مشغول شدن به این حالات به حضرت حق مشغول می‌شود از این رو در هر وضعیت و موقعیتی که قرار داشته باشد؛ بیماری یا سلامت، امنیت و یا خوف، دیگر برای او تفاوتی نخواهد کرد بلکه هر یک از آنها آیتی از آیات خداوند هستند و در تمامی احوال به خداوند متعال توجه دارد.

این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به دعای عرفه امام حسین(ع) گفت: حضرت سیدالشهدا(ع) می‌فرمایند: خدایا من از تو می‌خواهم که اختلاف آثار، اینکه بهار تبدیل به پاییز و پاییز تبدیل به بهار، شب تبدیل به روز و ... می‌شود در این تحولات و دگرگونی، من از هیچ یک از احوال و حالات از تو غافل نباشم. اگر می‌خواهی خودت را در همه امور برای من معرفی کنی به گونه‌ای که در هیچ چیز از تو غافل نباشم و از دگرگونی آثار متوجه شدم که هرچه می‌بینیم در همان مشاهده و در همان دیده متحول، حضور تو را درک کنم.

* «احسن الحال» اشتغال به حضرت حق در همه احوال و انجام وظایف بندگی است

میرباقری خاطرنشان کرد: بنابراین اگر این تحولات ما را به درجه‌ای برساند که ظهور حضرت حق را ببینیم و در همان حال آرام بوده و مشغول به حضرت حق شویم و وظیفه خود را انجام دهیم این «احسن الحال» است و احسن حال همان اشتغال به حضرت حق در همه احوال و انجام وظایف عبودیت و بندگی است.

استاد درس خارج ولایت فقیه ادامه داد: راه رسیدن به احسن الحال این است که انسان وقتی بهار فرا می‌رسد متوجه شود که یک نفس رحمانی در عالم طبیعت دمیده و عالم را زنده کرده و حقیقت بهار، همان نفس رحمان الهی است.

رئیس فرهنگستان علوم اسلامی گفت: بهار حاصل فعل و انفعالات طبیعی نیست بلکه یک نفس رحمانی از عالم بالا دمیده می‌شود و ظهور پیدا می کند و در نتیجه بهار حاصل می شود از این رو آنچه که سرچشمه حیات است بهار حقیقی نیز آنجاست اگر انسان توجه به حضور ولی و خلیفه خداوند داشته باشد در واقع بهار، شأنی از شئون او و تصرفی از تصرفات در عالم طبیعت است.

وی اظهار داشت: اگر انسان به دنبال بهار حقیقی است و می‌خواهد یک حیات طیبه در زندگی‌اش جاری شود و به دوران بهار خویش برسد باید رو به ولی خدا کند؛ تعبیری که در زیارت حضرت ولی عصر(عج) آمده، ایشان «ربیع الانام» است و قبل از عصر ظهور، بهار حقیقی عالَم اتفاق نخواهد افتاد، بلکه این بهار آیه و نشانه‌ای از آن بهار حقیقی است که در تاریخ انسانی تا قبل از رسیدن به عصر ظهور اتفاق نمی‌افتد.

میرباقری یادآور شد: اگر فصل بهار، ما را به آن دوران هدایت کند و ما نیز منتظر و آماده دستیابی به دوران ظهور شویم، در واقع این همان احسن الحالی است که باید در درون انسان شکل بگیرد.

وی در پایان عنوان کرد: نکته نهایی در خصوص رسیدن به احسن الحال این است که باید توجه داشت یک سال از عمر ما گذشت و در آستانه ورود به سال جدید هستیم که لازم است با یک محاسبه، مراقبه و یک تکلیف جدید، سال نو را آغاز کنیم.

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2625
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 30 اسفند 1391

در اینکه اسلام در برابر عید نوروز چه موضعى دارد، میان صاحب‌نظران گفتگوست. از برخى روایات، اهمیت این روز به عنوان یکى از روزهاى نجات امّت‌ها استفاده مى‌شود.


مرحوم «علاّمه مجلسى» در کتاب «زادالمعاد» مى‌گوید: به سندهاى معتبر از «معلّى بن خنیس» نقل شده است که در روز «نوروز» به محضر امام صادق علیه‌السلام شرفیاب شدم. حضرت به من فرمود: آیا این روز را مى‌شناسى؟ گفتم: فدایت شوم! این روزى است که ایرانیان آن را بزرگ مى‌شمارند، و در این روز براى یکدیگر هدایا مى‌فرستند. امام علیه‌السلام فرمود: این تعظیم و بزرگداشت، به سبب امورى است که از قدیم بوده است که اکنون تفسیر و شرح آن را براى تو بازگو مى‌کنم. (به علاوه حوادث مطلوب دیگرى در این روز اتفاق افتاده است).

سپس امام علیه‌السلام به طور مشروح این امور را ذکر کرد: از جمله فرمود: نوروز، روزى است که خداوند متعال، در آن روز، از ارواح بندگانش پیمان گرفت که او را به یگانگى بپرستند و براى او شریکى قرار ندهند، و به پیغمبران و امامان معصوم علیهم‌السلام ایمان آورند.

این روز، روزى است که طوفان حضرت نوح علیه‌السلام فرونشست و کشتى آن حضرت بر کوه «جودى» قرار گرفت.

نوروز روزى است که رسول خدا صلى الله علیه وآله بت‌هاى کافران قریش را در مکّه شکست و پیش از آن حضرت ابراهیم علیه‌السلام نیز، در این روز بتهاى کافران را درهم شکست.

در این روز، رسول خدا صلى الله علیه وآله به اصحاب خود امر کرد که با على علیه‌السلام به عنوان امیرمؤمنان بیعت کنند (اشاره به این است که روز عید غدیر مصادف با ایام نوروز بوده است).

نوروز، روزى است که قائم آل محمّد علیه‌السلام ظاهر خواهد شد.

آنگاه فرمود: هیچ روز نوروزى نیست مگر آن که ما در آن روز انتظار فرج مى‌کشیم، زیرا از روزهاى ما و شیعیان ما است. آن روز را، مردم عجم حفظ کردند و حرمت آن را نگه داشتند، ولى شما مردم عرب آن را ضایع ساختید. (آنگاه امام اعمالى را براى این روز بیان فرمودند که ذکر خواهد شد).

ولى چون شخص «معلّى بن خنیس» از نظر علماى رجال زیر سؤال است تکیه بر این روایت آسان نیست.

امّا با توجه به اینکه عید نوروز یک عید طبیعى در جهان آفرینش است; فصل زمستان پایان مى‌گیرد، بهار همراه با حیات طبیعت به فرمان خدا شروع مى‌شود، شکوفه‌ها و برگها و گلها بر شاخسار درختان آشکار مى‌گردد و نشاط و جنبش و حرکت در تمام عالم حیات آغاز مى‌شود، همگام و همراه شدن با این پدیده عالمِ آفرینش، همگامى با سنّت‌هاى الهى است.

نکته قابل توجّه این که مراسمى در نوروز میان مردم معمول است و به شکل سنّت ملّى در میان ایرانیان و کشورهاى دیگرى درآمده که قسمت قابل ملاحظه‌اى از آن، در شمار امورى است که اسلام بر آن، (به صورت کلّى) تأکید نهاده است. مانند: نظافت، خانه تکانى، کمک به ارحام و بستگان و افراد نیازمند و آبرومند براى تهیّه لباس و وسایل اوّلیّه زندگى که در سالهاى اخیر در کشور ما ایران به صورت سنّت «هفته نیکوکارى» درآمده است و بسیار پرثمر و مفید است.

دید و بازدید و صله رحم و ملاقات دوستان و رفع کدورتها و بیرون ریختن غم و اندوهها از دل و آماده شدن براى فعّالیّت‌هاى مختلف ثمربخش در سال نو، و مانند اینها، این امور و مانند آن جنبه‌هاى مثبت مراسم نوروزى است.

ولى گاه پاره‌اى از آداب و رسوم شرک آلود، یا گناه آلود دیده مى‌شود که افراد باایمان و خردمند باید آنها را ترک گویند، مانند آتش افروختن در شب چهارشنبه آخر سال (به نام چهارشنبه سورى) و دست زدن به کارهاى خطرناکى که همه سال ضایعه‌هاى زیادى براى جوانان و نوجوانان به بار مى‌آورد و امثال آن.

در مجموع، عید نوروز و مراسم آن، هم به خاطر بعضى روایات و هم به خاطر آثار مثبتى که دارد، نباید حذف شود، ولى باید بعضى از مراسم منفى و ناپسندِ آن را کنار گذاشت. این است روش اولوالالباب و صاحبان اندیشه!

اعمال عید نوروز

مرحوم «علاّمه مجلسى» در کتاب «زادالمعاد» آورده است که امام صادق علیه‌السلام براى نوروز، اعمالى را به معلّى بن خنیس آموخت و به او فرمود:

چون روز نوروز شود، غسل کن و بهترین لباس‌هاى خود را بپوش و خود را کاملاً خوشبو کن (و اگر توانستى) آن روز را روزه بدار و پس از نمازهاى ظهر و عصر و انجام نافله‌هاى آن، چهار رکعت نماز بخوان (هر دو رکعت به یک سلام) و در رکعت اوّل بعد از سوره حمد، ده مرتبه سوره «إنّا أنزلناه» را بخوان و در رکعت دوم بعد از سوره حمد 10 مرتبه سوره قُل یا أیّها الکافرون را در رکعت سوم بعد از سوره حمد ده مرتبه سوره قل هو الله را بخوان و در رکعت چهارم بعد از سوره حمد، 10 مرتبه سوره‌هاى «قُل أعوذ بِرَبِّ الْفَلَق و قُل أعُوذ بِرَبِّ النّاس» را بخوان. بعد از نماز به سجده شکر برو، و این دعا را بخوان:

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد الاْوْصِیآءِ الْمَرْضِیِّینَ، وَعَلى جَمِیعِ

خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد آن اوصیاى پسندیده و بر همه

اَنْبِیآئِکَ وَرُسُلِکَ بِاَفْضَلِ صَلَواتِکَ، وَبارِکْ عَلَیْهِمْ بِاَفْضَلِ بَرَکاتِکَ،

پیمبران و رسولانت به بهترین درودها و برکت ده بر ایشان به بهترین برکتهایت

وَصَلِّ عَلى اَرْواحِهِمْ وَاَجْسادِهِمْ، اَللّـهُمَّ بارِکْ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد،

و درود فرست بر ارواح و اجسادشان خدایا برکت ده بر محمّد و آل محمّد

وَبارِکْ لَنا فى یَوْمِنا هذَا، اَلَّذى فَضَّلْتَهُ وَکَرَّمْتَهُ وَشَرَّفْتَهُ وَعَظَّمْتَ خَطَرَهُ،

و برکت ده به ما در این روز که آن را برترى داده و گرامیش کرده و شرافتش دادى و مقامش را بزرگ کردى

اَللّـهُمَّ بارِکْ لى فیـما اَنْعَمْتَ بِهِ عَلَىَّ، حَتّى لا اَشْکُرَ اَحَداً غَیْرَکَ، وَوَسِّعْ عَلَىَّ فى رِزْقِى یا ذَا الْجَلالِ وَالاْکْرامِ

خدایا برکت ده به من در آنچه به من تفضل کرده‌اى تا که هیچ کس را جز تو سپاس نگذارم و روزیم را وسیع گردان اى صاحب جلالت و بزرگوارى

اَللّهُمَّ ما غابَ عَنّى فَلا یَغیبَنَّ عَنّى عَوْنُکَ وَحِفْظُکَ، وَما فَقَدْتُ مِنْ شَىْء، فَلا تُفْقِدْنِى عَوْنَکَ عَلَیْهِ، حَتّى لا اَتَکَلَّفَ ما لا اَحْتاجُ اِلَیْهِ، یا ذَاالْجَلالِ وَالاْکْرامِ.

خدایا هر چه از من پنهان شده مبادا کمک و نگهدارى تو از من پنهان شود و هر چه را گم کرده‌ام مبادا یارى خویش را بر آن از من گم کنى تا خود را به زحمت نیندازم درباره آنچه را بدان نیازمند نیستم اى صاحب جلالت و بزرگوارى.

دعای تحویل سال

همچنین در برخى از کتب وارد شده است که در وقت تحویل سال این دعا را که مضمون خوب و سازنده‌اى دارد، بخوانند:

یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الاْبْصارِ، یا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ، یا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَالاْحْوالِ، حَوِّلْ حالَنا إلى اَحْسَنِ الْحالِ.

اى کسى که تحوّل دل‌ها و گردش چشم‌ها در دست توست. اى تدبیر کننده شب و روز و اى تغییر دهنده سال و حال، حال ما را به بهترین حال، تغییر ده!

مرحوم «علاّمه مجلسى» مى‌افزاید: بعضى روایت کرده‌اند که این دعا را نیز، در روز نوروز، به عدد ایّام سال بخواند:

اَللّهُمَّ هذِهِ سَنَةٌ جَدیدَةٌ، و اَنْتَ مَلِکُ قَدیم، اَسْألُکَ خَیْرَها وَ خَیْرَ ما فیها، وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّها وَ شَرِّ ما فیها، وَ اَسْتَکْفیکَ مَؤُونَتَها وَ شُغْلَها، یا ذَاالْجَلالِ وَ الاْکْرامِ.

خداوندا! این سال نوى است و تو سلطان همیشگی و ازلی هستی. از تو خیر آن و خیر آنچه در آن است را مى‌خواهم و به تو از شرّ آن و شرّ آنچه در آن است، پناه مى‌برم و حلّ مشکلات آن را از تو مى‌خواهم اى ذوالجلال و الاکرام.

البتّه اگر نتواند به این مقدار بخواند به هر مقدار که بتواند به قصد قربت مطلقه بخواند، خوب است.

همچنین مى‌توان دعایى که در اوّل ماه رمضان نقل شده است را، در اوّل سال شمسى به قصد قربت مطلقه خواند.

منبع: مفاتیح نوین، آیت الله مکارم شیرازی

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: عقــــــــــــایـــد , ,
:: بازدید از این مطلب : 2909
|
امتیاز مطلب : 31
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 30 اسفند 1391

به نقل از فارس، آیت‌الله محمدعلی جاودان، استاد حوزه و دانشگاه و از علمای برجسته اخلاق تهران به مناسبت فرا رسیدن ایام نوروز توصیه‌هایی را بیان کرد.

آیت‌الله جاودان از علمای اخلاق تهران در توصیه‌های اخلاقی ویژه نوروز بر «ترک گناه، پرهیز از غیبت‌کردن، صله رحم، دستگیری از اقوام و نیازمندان و سنت حسنه قرض» تأکید می‌کند و معتقد است رعایت این موارد شادمانی و آبادانی را در پی دارد.

فیلم تبریک و توصیه‌های نوروزی آیت‌الله جاودان را که در کنار بارگاه امیرالمؤمنین(ع) در نجف اشرف بیان شده است، از لینک زیردانلود نمایید....

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2625
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 30 اسفند 1391

به نقل از قدس آنلاین، علامه در 12 سالگی نزد برادران بزرگوارش درس را آغاز کرد و در سن شانزده سالگی (1311 ق) برای ادامه تحصیل عازم اصفهان گردید و در مدرسه ی الماسیه سکنی گزید. ایشان در دورانی که در اصفهان مشغول تحصیل بودند، با آیت الله حسین بروجردی، هم درس و هم مباحثه بودند و آیت الله بروجردی، چه هنگامی که در بروجرد بودند و چه هنگامی که به قم هجرت نمودند، نامه هایی به ایشان می نوشتند و درباره ی بعضی از مسائلِ مشکل و حوادث که واقع می شد، از ایشان کمک می گرفتند.

آیت الله محمد حسین نائینی برای ایشان ارزشی فوق العاده قائل بودند و در واقع علامه گلپایگانی نقش مشاور علمی مرحوم نائینی را داشتند و آنچه موید این مطلب است، اجازه اجتهادی است که مرحوم نایینی به ایشان دادند و از ایشان به عنوان حجت الاسلام یاد کردند و این در حالی است که مرحوم نایینی چنین عنوانی را برای کمتر کسی به کار می بردند و سرانجام پس از رحلت آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی در سال 1365 ق، آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی به مقام مرجعیت شیعه نائل آمدند.

در میان منابع کراماتی چند به علامه گلپایگانی نسبت داده اند ولی شاید یکی از موثق ترین آن ها، حکایتی باشد که خود ایشان به این نحو بیان کرده اند؛ ایشان فرموده است: روزی برای زیارت اهل قبور در نجف اشرف به وادی السلام رفتم. پس از ادای فریضه ی ظهر از شدت گرما در میان وادی در زیر یک چهارطاقی نشستم. همین که نشستم و شَطَب (چپق کوچک) خود را روشن کردم که قدری استراحت کنم، دیدم دسته ای از ارواح با بدترین وضع به سوی من آمدند در حالی که لباس هایی پاره و کثیف و آلوده بر تن داشتند و التماس می کردند که آقا بیا و به فریاد ما برس و ما را شفاعت کن!

این ارواح متعلق به قبوری بودند که در میان آن قبور نشسته بودم و همه از شیوخ و بزرگان عرب بودند و در دنیا دارای نخوت و تکبر و جاه طلبی بود و در التماس خود پیوسته اصرار می نمودند و التجا داشتند.

من هم اوقاتم تلخ شد و همه را رد کردم و گفتم: ای بی انصاف ها، شما در دنیا زندگی کردید و مال مردم را خوردید و جنایت کردید، حق ضعیف و یتیم و هر بی نوایی را ربودید و ما هر چه فریاد کشیدیم گوش ندادید، حالا آمدید می گویید شفاعت کن؟
بروید گم شوید. و همه را رد کردم و پراکنده شدند.

منابع:
1- حسینی تهرانی، محمدحسین. معادشناسی، جلد 2.
2- باقرزاده بابلی، عبدالرحمن. داستان های شنیدنی از کرامات علما.
3- تنکابنی، علی. جمال عارفان.
4- احمدی جلفایی، حمید. 40 قطب عرفانی.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: مـــردان خــــدا , ,
:: بازدید از این مطلب : 2988
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 30 اسفند 1391

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، نیروی زمینی سپاه، سال گذشته سال پرکاری را در منطقه شمالغرب داشت. گروهک های تروریستی پژاک در این مناطق به شدت فعال شده بودند و نیروی زمینی می رفت تا ضمن مقابله با آنها و پاکسازی منطقه از تروریستها، امنیت این مناطق را هم تامین کند.
نبرد با پژاک چند ماه طول کشید و بیش از یکصد شهید تقدیم انقلاب شد.
سالی که گذشت، سایت مشرق در سلسله مطلبی با عنوان «فاتحان قله های غرب» به معرفی برخی از این شهدا پرداخت که انتشار این مطالب بازتابهای زیادی در جامعه و در رسانه ها پیدا کرد.
متن زیر داستان سه تن دیگر از همین سربازان مظلوم و گمنام است که ماجرای شهادتشان به یک سال قبل و آخرین روزهای سال 90 بر می گردد.
خبر کوتاه بود: «سه پاسدار در کوه های شمال غرب بر اثر سرما یخ زدند و شهید شدند.» اما همین خبر کوتاه هم  در هیاهوی آغاز سال نو گم شد...
شهیدان «سعید غلامی شهروز» متولد 1362، «روح‌الله شکارچی» متولد 1357 و «محمد سلیمانی» متولد 1361 که در واپسین روزهای پایانی سال 1390 در جریان نجات سربازان از سنگرهای برف‌گرفته در منطقه صفر مرزی شمال غرب کشور دچار یخ‌زدگی شده و به خیل شهدا پیوستند.


 

* چهارشنبه 24 اسفند 1390
منطقه عمومی سردشت/نقطه صفر مرزی

شش ماه از عملیات‌های پیروزمندانه نیروی زمینی سپاه علیه گروهک تروریستی پژاک که منجر به پاکسازی منطقه شمالغرب کشور از ضدانقلاب و مزدوران شد، می گذشت و حراست از ارتفاعات جاسوسان به بچه های سپاه قم واگذار شده بود که عمدتا بچه های گردان تکاور بودند.
نزدیک ترین منطقه به این ارتفاعات، یک روستا بود که آن هم به دلیل بارش سنگین برف، امکان تردد با ماشین را نداشت و اگر کاری پیش می‌آمد، بچه ها باید با ساعت ها پیاده روی در برف، خود را به آن می‌رساندند.
بیشتر نیروها در دامنه ارتفاع مستقر بودند و تعدادی هم روی قله، که به نوبت عوض می شدند.
روز چهارشنبه، ستونی از نفرات از پایین ارتفاع برای سرکشی راهی قله شدند. هنوز نوبت تعویض نیروها نبود و قرار بود فقط سری بزنند و برگردنند. در راه گفتند حالا که این مسیر دشوار را طی می کنیم، نیروها را هم جابه جا کنیم تا چند روز دیگر نخواهیم باز همین راه را برگردیم.
بارش برف در منطقه چنان سنگین بود که بلدوزر زیر آن مدفون می‌شد و مجبور بودند برای پیدا کردن آن از دستگاه فلزیاب استفاده کنند. هرچند در همان زمان یکی از ماشین‌های تویوتا با فلزیاب هم پیدا نشد.
به قله که رسیدند، قرار بود حسین و جواد بمانند. روح الله (شکارچی) و سعید (غلامی شهروز) گفتند که ما هم می‌مانیم.
سعید در اصفهان مشغول یک دوره آموزشی بود و چند روز قبل که دلش هوای بچه ها را کرده بود، با ماشین خودش راه افتاده و آمده بود منطقه.
 
 
 

چهار نفری آمدند پیش مسئولشان و گفتند محمد (سلیمانی) هم بماند. او گفت: سلیمانی آشپزی می کند و پایین لازمش داریم. اما بچه ها اصرار کردند. خودش هم دلش به ماندن بود. بالاخره فرمانده راضی شد که محمد هم بماند.
روی ارتفاعات، با سازه های بتونی سه سنگر با فاصله احداث شده بود. در یک سنگر، پنج تکاور مستقر بودند و در دو سنگر دیگر سربازان.
سرما آنقدر شدید بود که فقط کسانی که مسئول نگهبانی بودند از سنگرها بیرون می آمدند و بقیه در کل طول روز در سنگرها می ماندند. شکل سنگرها هم طوری بود که مستقیم به بیرون راه نداشت و داخلشان کاملاً تاریک بود؛ در سنگر ظلمات مطلق بود و بیرون سپیدی مطلق. فقط هر روز، چند ساعت موتور برق را روشن می کردند تا بتوانند باطری وسایل ارتباطی و چراغ قوه هایشان را شارژ کنند.
روز اولی که روی ارتفاع مستقر شدند، اوضاع جوی خوب بود اما از روز دوم، لحظه به لحظه شرایط سخت تر می شد. برف می بارید اما مشکل اصلی طوفان شدیدی بود که می وزید و برف ها را جابجا می کرد. آن قدر سرما وحشتناک بود که سعی می کردند کمترین مقدار غذا را مصرف کنند تا کمتر نیاز به دستشویی داشته باشن

 
 
 
 
تکاورها آن شب یک کنسرو خورشت قیمه را پنج نفری خوردند تا فقط ضعف نکنند. دما دست کم 35 درجه زیر صفر بود. شرایط جوی طوری بود که حتی اگر دستور تخلیه ارتفاع هم می رسید، امکانش وجود نداشت.
تا آن زمان ارتباطشان با مقر برقرار بود و مشکل ارتباطی نداشتند.
شنبه، از ساعت هفت تا 9 شب روح الله (شکارچی) پاسبخش بود. نگهبانی اش که تمام شد، آمد توی سنگر. سرش بشدت درد می‌کرد و حالش خوب نبود. خیلی خسته بود. دراز کشید و خوابید.
پاسبخش بعدی جواد بود. ساعت 11 آمد و گفت: «امشب خیلی اوضاع بد است و باید کاری کنیم.»
قرار شد بروند سربازها را جمع کنند و همه در یک سنگر مستقر شوند و چند نفر هم بیرون مراقب باشند که برف دهانه سنگر را نپوشاند.
ساعت از 12 نیمه شب گذشته بود که به سختی از سنگر خارج شدند. برف داخل راهرو ورودی را هم پر کرده بود. وضعیت عجیبی بود. با آنکه ارتفاع سنگرها چیزی حدود دو و نیم متر است اما آن قدر برف بود که سنگرها قابل شناسایی نبودند و زیر برف مدفون شده بودند.
نمی توانستند سنگر سربازها را پیدا کنند. یکی از تکاورها صدا زد و از بچه ها کمک خواست. سعید (غلامی شهروز) آمد بیرون. به او گفتند سریع دهانه سنگر را باز کن که خطرناک است.
سعید هم یک ساعتی با برف ها دست و پنجه نرم کرد تا دهانه سنگر باز شد. دست و پایش یخ زده بود. حالش خیلی بد بود. رفت داخل سنگر.
جواد آمد بیرون. همه تلاششان این بود که دهانه سنگر بسته نشود. بالاخره سنگر سربازها پیدا شد و توانستند آنها را بیرون بیاورند. دو تا از سربازها رفتند کمک جواد و بقیه هم رفتند سراغ سنگر بعدی سربازها.
بعد از دو ساعت تلاش، توانستند آنها را هم پیدا کنند و از سنگر بیرون بیاورند. هرطور بود سربازها را نجات دادند. اگر دیر جنبیده بودند، همه زیر برف مدفون می‌شدند.
سوخت موتور برق تمام شده و از کار افتاده بود. تانکر سوخت هم زیر برف مدفون شده بود و هیچ راهی نبود.
حالا دیگر ساعت حدود سه نیمه شب بود که همگی رفتند سراغ سنگر تکاورها.
جواد دیگر رمقی نداشت اما هنوز داشت تلاش می کرد. سنگر و دهانه اش در برف گم شده بود. انگار طوفان، برف همه عالم را آورده بود روی آن قله!
دست و پای همه شان یخ زده بود. لباس های مخصوص تکاوری در کوهستان هم توی تنشان مثل چوب خشک شده بود. با این حال با بیل افتادند به جان برف.
ساعت پنج و20 دقیقه صبح بود که بالاخره دهانه سنگر را پیدا کردند. برف ها را که کنار زدند چشمشان به محمد (سلیمانی) افتاد که توی راهرو روی برف ها افتاده بود. انگار او هم می خواسته راهی به بیرون پیدا کند اما نتوانسته بود. چشم هایش سرخ شده بود و ورم شدیدی داشت. علائم حیاتی اش را چک کردند. نبض و تنفس نداشت. شروع کردند به تنفس دهان به دهان و ماساژ قلبی. فایده ای نداشت. محمد شهید شده بود. پیکرش را لای پتو پیچیدند و فرستادند بیرون.
به هر زحمتی بود خودشان را به داخل سنگر رساندند. روح الله و سعید هر کدام در گوشه ای افتاده بودند. همان کارهایی که برای محمد کردند برای آنها هم انجام دادند اما سرما و کمبود هوا کار خودش را کرده بود. اوضاع غریب و شهادت مظلومانه ای بود. دیگر هوا کمی داشت روشن می شد.
 
 
 
از مقر درخواست هلی کوپتر کردند. یکی - دو ساعتی طول کشید تا هلی کوپتر آمد اما آن قدر طوفان شدید بود که نتوانست ارتفاعش را کم کند و مجبور به ترک پایگاه شد.
ظهر بود که دستور تخلیه رسید. سربازها جوان بودند و تجربه چنین شرایط سختی را نداشتند اما تکاورها باید روحیه خودشان را حفظ می کردند و جان آنها را نجات می دادند.
راهی را که در شرایط عادی در کمتر از یک ساعت می رفتند، چند ساعت طول کشید. بعضی جاها تا کمر در برف فرو می رفتند تا بالاخره رسیدند به مقر.
دستکش به دستشان یخ زده بود و موقع درآورن، پوست مچشان هم کنده می‌شد. جواد آن قدر یخ زدگی اش شدید بود که دستش را روی آتش گرفت تا گرم شود. دستش حسابی سوخت اما متوجه نشد.
 
عکس تزیینی/ کردستان زمستان 61

فردای آن روز طوفان کمی فروکش کرد و هلی کوپتر رفت و پیکر بچه ها را منتقل کرد.
حالا دیگر شهدا آرام کنار هم خوابیده بودند... روز عید بود...


رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ایثـار و شهادت , ,
:: بازدید از این مطلب : 2963
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 30 اسفند 1391

  به نقل از جهان، اولین پیام نوروزی آیت الله خامنه ای در سال 1369 که مصادف با اولین بهار رهبری ایشان بود صادر شده است. در سال‌های نخست پیام مقام معظم رهبری یک یا دو روز مانده به سال تحویل منتشر می‌شد، اما پس از آن پیام های ایشان در نخستین لحظات پس از لحظه سال تحویل از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش می‌شود.

از سوی دیگر رهبر معظم انقلاب از سال 1372 هر سال را به نامی مزین کرده‌اند. نام‌هایی که جهت‌گیری‌ها، دغدغه‌ها و مسایل اصلی نظام در آن سال را نمایان می‌سازد. جدول حاضر مجموعه پیام‌های نوروزی آیت الله خامنه‌ای در 23 سال گذشته آمده‌است.

سال
عنوان
فرازهایی از پیام مقام معظم رهبری
69
****
ما امسال‌ عید نوروز را در حالی‌ برگزار می‌کنیم‌ که‌ خدای‌ متعال‌ با فقدان‌ بزرگ‌ رهبر عظیم‌الشأن مان‌ امتحان‌ سختی‌ از ما کرد و دوران‌ سختی‌ را بر ما گذراند. این محنت‌ بزرگی‌ بود و ما امیدواریم‌ که خدای‌ متعال روح‌ آن‌ بزرگ مرد را با ارواح‌ مقدسه‌ی‌ انبیاء و اولیاء محشور کند و او را از ما راضی‌ و ما را در راه‌ او مستمر و مستدام‌ بدارد.
70
****
درسال‌ 70، ان‌شاءالله‌ باید این‌ مجاهدت‌ عمومی‌ برای‌ سازندگی‌ کشور، رشد و سرعت‌بیشتری‌ پیدا کند، تا ما در پایان‌ این‌ سال‌ شاهد پیشرفت های‌ زیادی‌ باشیم‌، و ان‌شاءالله‌ توفیق‌ و کمک‌ الهی‌ شامل‌ حال‌ همگان‌ باشد.
71
****
در سال گذشته تلاش دولت و مسئولین برای بازسازی و انجام کارهای زیربنایی در کشور بسیار محسوس بود. این طرح ها باهدف آبادی و توسعه اقتصادی و ریشه کن کردن فقر و بیکاری در کشور به اجرا درآمده است و بهره برداری از این طرح ها در سال های آینده بسیاری از مشکلات را حل خواهدکرد.
72
سال برنامه ریزی دولت و تدوین برنامه دوم
ما سازندگی و رونق اقتصادی را برای نزدیک شدن به عدالت اجتماعی،‌ رفع محرومیت و فقر، زدودن مناطق محروم از کشور و از بین رفتن فاصله فقیر و غنی میخواهیم و مسئولان و برنامه ریزان باید این جهت گیری انقلابی را در برنامه دوم رعایت کنند زیرا این امر برای حرکت دولت و ملت به سمت اهداف انقلاب ضروری است.
73
وجدان کارى و انضباط اجتماعی
هر کس هر تحلیلى داشته باشد، راه حل مشکلات، همین دو شاخص «وجدان کار» و «انضباط اجتماعى» است.
74
انضباط اقتصادى و مالى
باید به قدر نیاز و حاجت، خرج و مصرف کرد. بخصوص کسانى که اموال عمومى را مصرف مى‏کنند. آنها هم مانند کسانى که اموال خودشان را بى‏حساب و کتاب خرج مى‏کنند، مخاطب این مطلبند و نباید زیادى مصرف کنند.
75
کار سازنده
همه باید تلاش نمایند کار سازنده بکنند. کار سازنده، مبارزه با دشمن است. باید با اداره صحیح و کار سازنده و صحیح و منطقى، با دشمن مقابله کرد.
76
صرفه جویی
باید مسؤولان کشور، راه صرفه‏جویى و مقابله با اسراف را به مردم بیاموزند.خودِ مسؤولان دولتى هم نباید اسراف کنند.
77
صرفه جویی
امسال توصیه مهمّ من عبارت است از صرفه‏جویى. دولت هم باید صرفه‏جویى کند؛ ملت هم باید بکند.
78
امام خمینى قدسّ سرّه
امیدوارم امسال که سال امام خمینى و زنده کننده یاد امام بزرگوار و فرصتى براى بررسى هرچه بیشتر در زندگى و خصوصیات و اهداف و غایات مورد نظر آن بزرگوار است،سالى باشد که ان‏شاءاللَّه ما بتوانیم این راه روشن را با عزم قاطع و با فکر روشن، هرچه بهتر ادامه دهیم و پیش ببریم.
79
امام على علیه‏السّلام
مى‏توانیم در سایه نزدیکى به امیرالمؤمنین علیه‏السّلام، به آرزوى بزرگ کشور و ملتمان و نظام جمهورى اسلامى - یعنى عدالت اجتماعى - نزدیک شویم. امیدوارم که ما مسؤولان کشور - در درجه اوّل - و همه آحاد مردم تلاش کنند تا بتوانیم عدالت اجتماعى را در این کشور، مستقر کنیم.
80
رفتار علوی
در این سال سعى کنیم به کار فرهنگى و علمى اکتفا نکنیم؛ تلاش کنیم رفتار و عملکردمان را - بخصوص در حوزه مسائل اجتماعى و به‏طور اخص در زمینه مسائل حکومتى - به عملکرد آن بزرگوار نزدیک کنیم.
81
سال عزّت و افتخار حسینى
امیدواریم ملت عزیز ما با تمسّک به معنویتِ حسین‏بن‏على علیه‏السّلام و با آشنایى بیشتر با آن بزرگوار، عزّت و افتخار و سربلندى را براى خود کسب کند.
82
نهضت خدمتگزارى
همه‌ مسئولان در سه قوّه، باید نهضتى را براى خدمت‌رسانى به مردم شروع کنند.
83
پاسخگویى سه قوه به ملت ایران
مسئولان دولتى و قوه قضائیه و مجلس شوراى اسلامى به مردم بگویند که براى خدمت به عموم ملت ایران، براى تولید علم، براى استقرار عدالت و رفع فقر و فساد و تبعیض در جامعه - که اصلاح واقعى در جامعه این هاست - براى نهضت عدالت‏خواهى و براى نهضت مبارزه با فساد، چه اقدامات عمدهییى را انجام داده‏اند.
84
همبستگى ملى و مشارکت عمومى
آنچه براى مردم و مسؤولان - هر دو - حایز اهمیت است، عبارت است از همکارى و حفظ وحدت ملى و همبستگى عمومى ملت در قبال آنچه مسؤولان موظفند انجام دهند. ادامه‏ این راه از یک طرف، و همکارى مردم و مسؤولان از سوى دیگر، مى‏تواند ما را در پیشرفت این راه و پیشبرد این اهدافِ والا کمک کند.
85
پیامبر اعظم(ص)
امروز درس پیغمبر اسلام براى امتش و براى همه بشریت، درسِ عالم شدن، قوى شدن، درس اخلاق و کرامت، درس رحمت، درس جهاد و عزت، و درس مقاومت است.
86
اتحاد ملى و انسجام اسلامى
درون ملت ما اتحاد کلمه همه‏ آحاد ملت و قومیت هاى گوناگون و مذاهب گوناگون و اصناف گوناگون ملى؛ و در سطح بین‏المللى، انسجام میان همه‏ مسلمانان و روابط برادرانه‏ میان آحاد امت اسلامى از مذاهب گوناگون و وحدت کلمه‏ى آنها.
87
سال نوآوری و شکوفایی
در این سال باید نوآوری فضای کشور را فرا بگیرد و همه خود را موظف بدانند که کارهای نو و ابتکاری را ـ در سایه‌ مدیریت صحیح و تدبیر درست ـ در فعالیت کشور وارد کنند. فعالیتهایی که در سالهای گذشته انجام گرفته است، این ها به شکوفایی برسد و مردم نتایج آن را در زندگی خود حس کنند.
88
اصلاح الگوى مصرف
مسئولین کشور در درجه اول - چه قوه‏ مقننه، چه قوه‏ مجریه، و چه سایر مسئولین کشور؛ قوه‏ى قضائیه و غیر آنها - و اشخاص و شخصیت ها در رتبه‏هاى مختلف اجتماعى، و آحاد مردم ما از فقیر و غنى، بایستى به این اصل توجه کنند که باید الگوى مصرف را اصلاح کنند.
89
همت مضاعف و کار مضاعف
در بخش​هاى مختلف، بخش​هاى اقتصادى، بخش هاى فرهنگى، بخش هاى سیاسى، بخش هاى عمرانى، بخش هاى اجتماعى، در همه‌ عرصه‌ها، مسئولین کشور به همراه مردم عزیزمان بتوانند با گام هاى بلندتر، با همت بلندتر، با کار بیشتر و متراکم‌تر، راه‌هاى نرفته‌اى را بپیمایند و به هدف هاى بزرگ خود ان‌شاءاللَّه نزدیکتر شوند.
90
جهاد اقتصادی
از مسئولان کشور، چه در دولت، چه در مجلس، چه در بخش های دیگری که مربوط به مسائل اقتصادی می شوند و همچنین از ملت عزیزمان انتظار دارم که در عرصه‌ اقتصادی با حرکتِ جهادگونه کار کنند، مجاهدت کنند. حرکت طبیعی کافی نیست؛ باید در این میدان، حرکت جهشی و مجاهدانه داشته باشیم.
91
حمایت از تولید،کار و سرمایه ایرانی
اگر به توفیق الهى و با اراده و عزم راسخِ ملت و با تلاش مسئولان، ما بتوانیم مسئله تولید داخلى را، آنچنان که شایسته‏ آن است، رونق ببخشیم و پیش ببریم، بدون تردید بخش عمده‏اى از تلاش هاى دشمن ناکام خواهد ماند.

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2701
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : گمنام
سه شنبه 15 اسفند 1391

«...جایگزین یکی از فرمانده واحدها شده بودم. نیروها بی نظمی می کردند و خواستم قاطعیتم را به آنها نشان دهم.
دستور دادم در نقطه بادگیری برایم چادر بزنند با امکانات کامل.
داشتم حکومت می کردم که یک روز احمد سلیمانی جانشین ستاد لشکر وارد چادر من شد.
گفت: آقا بد که نمی گذره!
گفتم: ای برادر مسئولیت سنگینه!
با ناراحتی گفت: خجالت نمی کشی برای خودت کاخ سبز معاویه درست کردی؟ تا عصر که بر می گردم خبری از این اوضاع نباشد.
با خودم گفتم به راستی که فرماندهی بسیجیان برازنده این چنین آدم هایی است...»

آنچه خواندید روایتی بود از یکی از فرمانده واحدهای لشکر 41 ثارالله استان کرمان در ایام دفاع مقدس درباره سردار شهید احمد سلیمانی؛ شهیدی که اگرچه در کشور مهجور و ناشناخته است اما مردم کرمان او را بخوبی می‌شناسند.

 

او در سال 1336در شهر بافت (روستای قنات ملک) متولد شد و در دروان خدمتی خود سمتهای مختلفی ازجمله معاون اطلاعات وعملیات و جانشین ستاد لشکر 41 ثارالله درعملیاتهای مختلف را برعهده داشت.
حاج احمد سرانجام در مهر ماه 1363 در ارتفاعات میمک ساعت 10 صبح به همراه جمع دیگری از یارانش ابدی شد و این شهادت، دیدنی ترین صحنه عمر فرمانده‌اش حاج قاسم سلیمانی را در طول دفاع مقدس رقم زد.
 

 
 
سردار شهید حاج احمد سلیمانی

در بخشی از وصیتنامه حاج احمد آمده است:
«...این دنیا سرابی است که ما درآن چند روزی بیش نیستیم. این دنیا پراز رنگ ها و نیرنگها و دلبستگی های پوچ می باشد که مانند ماری خوش خط و خال انسان را به خود مشغول میکند و ما دو راه بیشتر نداریم یا ماندن و غوطه ور بودن دراین منجلاب دو روزه و یا دل کندن و جهش کردن و روح را پروازدادن به ملکوت اعلی  و کمک خواستن از معبود که ما را از این غربت و تنهایی نجات دهد...»

 


***
آنچه در زیر می خوانید، حاج احمد سلیمانی است به روایت سردار سرلشکر حاج قاسم سلیمانی فرمانده این روزهای نیروی قدس سپاه و فرمانده لشکر دشمن شکن 41 ثارالله در سالهای دفاع مقدس:
 
 
«...دست تقدیر این بود که من که از دوران کودکی با احمد بودم، در زمان شهادتش هم بالای سرش حاضر شوم و اگر بخواهم کلمه‌ای را اختصاصاً و حقیقتاً‌ به عنوان مشخصه این شهید ذکر کنم، باید بگویم «انسان پاک» لایق این شهید بزرگوار است.
در واقع کسانی می‌توانند این مفهوم را داشته‌ باشند که بعد از معصوم، به درجه‌ای از صالح بودن برسند.
احمد علاقه ویژه ای به جلسات مرحوم آیت الله حقیقی داشت و در همان جلساتی که در مسجد کرمان برگزار می‌شد، به انقلاب اتصال پیدا کرد و حقیقتاً از همان دوران روح حاکم بر احمد روح شهادت بود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این حس شدیدتر شد و او را یک انقلابی درجه یک کرد.
شهید سلیمانی از موثرترین فرماندهان لشکر ثارالله بود. در عملیات طریق القدس در کانالی که کنده بودیم، شهید سلیمانی هم حضور داشت؛ وقتی من در نیمه شب به آن کانال رفتم او را دیدم و وقتی او مرا دید، بلافاصله پشت بوته‌ها پنهان شد و بعداً من متوجه شدم که او بخاطر اینکه مبادا من او را از آنجا برگردانم، پشت بوته رفته بود.
 
 
حاج قاسم از حاج احمد می گوید

او در طول جانشینی فرماندهی لشکر ثارالله هیچ گاه خود را در جایگاه فرمانده نشان نداد و هیچ کس احساس نکرد که او مسئولیتی در جبهه دارد. با همه فرمانده ها ارتباط داشت و حتی برای اینکه بتواند در عملیات‌ها به جبهه و صحنه جنگ نزدیک باشد، یک موتور سیکلت داشت که پیوسته خود را به آتش‌ها می‌رساند.
وقتی که در شب شهادتش مشغول خواندن دعای کمیل بود، حال عجیبی داشت از اول تا آخر دعا سر به سجده بود و انگار الهام شده بود که قرار است فردا 10 صبح به شهادت برسد.
چهره او را که پس از شهادت دیدم، نصف صورتش را خون پوشانده بود و نصف صورتش مثل مهتاب می‌درخشید و حقیقتاً‌ آرامش خاصی در چهره او پیدا بود که باعث شد دیدن این صحنه جزو دیدنی‌ترین صحنه عمرم در دوران دفاع مقدس باشد...»
مشرق

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ایثـار و شهادت , ,
:: بازدید از این مطلب : 2356
|
امتیاز مطلب : 33
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : گمنام
یک شنبه 13 اسفند 1391

فایل صوتی بخشی از سخنان امام خامنه ای راجع به مسائل پیش آمده در حرم امام(ره) و حرم کریمه اهل بیت (سلام الله علیها)

جهت دریافت فایل،با توجه به سرعت اینترنت خود ،بر روی یکی از سه لینک زیر کلیک نمایید:

 

 
 من يك توصيه هم در زمينه‌ى سياسى بكنم. عزيزان من! برادران! خواهران! در سرتاسر كشور، امروز ما احتياج داريم به اتحاد و يكپارچگى. بهانه‌هاى اختلاف زياد است. گاهى در يك قضيه‌اى سليقه‌ى يك نفر، دو نفر با هم يكسان نيست؛ اين نبايد بهانه‌ى اختلاف بشود. گاهى در كسى يك گرايشى هست، در ديگرى نيست؛ اين نبايد مايه‌ى اختلاف بشود. آراء، نظرات، همه محترمند. اختلاف در درون، منازعه‌ى در درون، موجب فشل ميشود. قرآن به ما تعليم ميدهد:
«و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم».(۱) اگر منازعه كنيم، سر مسائل گوناگون - مسائل سياسى، مسائل اقتصادى، مسائل شخصيتى - دست‌به‌يقه شويم، دشمن ما جرى ميشود. يك مقدار از جرأتى كه دشمن در سالهاى گذشته پيدا كرد، به خاطر اختلافات بود.
بیانات در حرم رضوی در آغاز سال ۹۱ - ۱۳۹۱/۰۱/۰۱

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/ver2/li_star_1.gif
ممكن است ما با يكى مخالف باشيم، دشمن باشيم؛ درباره‌ى او چگونه قضاوت ميكنيد؟ اگر قضاوت شما درباره‌ى آن كسى كه با او مخالفيد و با او دشمنيد، غير از آن چيزى باشد كه در واقع وجود دارد، اين تعدى از جاده‌ى تقواست. آيه‌ى شريفه‌اى كه اول عرض كردم، تكرار ميكنم:
«يا ايّها الّذين امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولا سديدا»(۲). قول سديد، يعنى استوار و درست؛ اينجورى حرف بزنيم. من ميخواهم عرض بكنم به جوانان عزيزمان، جوانهاى انقلابى و مؤمن و عاشق امام، كه حرف ميزنند، مينويسند، اقدام ميكنند؛ كاملاً رعايت كنيد. اينجور نباشد كه مخالفت با يك كسى، ما را وادار كند كه نسبت به آن كس از جاده‌ى حق تعدى كنيم، تجاوز كنيم، ظلم كنيم؛ نه، ظلم نبايد كرد. به هيچ كس نبايد ظلم كرد.
خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران در حرم امام خمینى (ره) - ۱۳۸۹/۰۳/۱۴

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/ver2/li_star_1.gif
درباره‌ى زيدى كه شما او را قبول نداريد، دو جور ميشود حرف زد: يك جور آنچنانى كه درست منطبق با حق است، يك جور هم آنچنانى كه در آن آميزه‌اى از ظلم وجود دارد. اين دومى بد است، بايد از آن پرهيز كرد. درست همانى كه حق است، صدق است و شما در دادگاه عدل الهى ميتوانيد راجع به آن توضيح دهيد، بگوئيد، نه بيشتر.
بیانات خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران در حرم امام خمینى (ره) - ۱۳۸۹/۰۳/۱۴

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/ver2/li_star_1.gif
من بارها گفته‌ام: ظلم نكنيم. اين هم يكى از آن اساسى‌ترين كارهاست. ظلم چيز بدى و چيز خطرناكى است. ظلم فقط اين نيست كه آدم توى خيابان به يكى كشيده بزند. گاهى يك كلمه‌ى نابجا عليه يك كسى كه مستحقش نيست، يك نوشته‌ى نابجا، يك حركت نابجا، ظلم محسوب ميشود. اين طهارت دل را و طهارت عمل را خيلى بايستى ملاحظه كرد.
 من اين را به نظرم يك جائى گفتم. پيغمبر اكرم ايستاده بودند يك كسى را كه حد رجمِ زنا را بر او جارى ميكردند، ميديدند؛ بعضى‌ها هم ايستاده بودند؛ دو نفر با همديگر حرف ميزدند؛  يكى به يكى ديگر گفت كه مثل سگ تمام كرد و جان داد - يك همچين تعبيرى - بعد پيغمبر به سمت منزل يا مسجد راه افتادند و اين دو نفر هم همراه پيغمبر بودند. توى راه كه ميرفتند، رسيدند به يك جيفه‌ى مردارى - به يك مردارى، حالا جسد سگى بود، درازگوشى بود، هر چى بود - كه مرده بود و آنجا افتاده بود. پيغمبر به اين دو نفر رو كردند و گفتند: گاز بگيريد و يك مقدارى از اين ميل كنيد. گفتند: يا رسول‌اللَّه! ما را تعارف به مردار ميكنيد؟! فرمود: آن كارى كه با آن برادرتان كرديد، از اين گاز زدن به اين مردار بدتر بود. حالا آن برادر كى بوده؟ برادرى كه زناى محصنه كرده بوده و رجم شده و اينها درباره‌اش آن دو جمله را گفته‌اند و پيغمبر اينجور ملامتشان ميكند!
 زيادتر نگوئيد از آنچه كه هست، از آنچه كه بايد و شايد. منصف باشيم؛ عادل باشيم. اينها آن وظائف ماست. اينجور نيست كه ما چون مجاهديم، چون مبارزيم، چون انقلابى هستيم، بنابراين هر كسى كه از ما يك ذره - به خيال ما و با تشخيص ما - كمتر است، حق داريم كه درباره‌اش هر چى كه ميتوانيم بگوئيم؛ نه، اينجورى نيست. بله، ايمانها يكسان نيست، حدود يكسان نيست و بعضى بالاتر از بعضى ديگر هستند. خدا هم اين را ميداند و ممكن است بندگان صالح خدا هم بدانند؛ لكن در مقام تعامل و در مقام زندگى جمعى، بايد اين اتحاد و اين انسجام حفظ بشود و اين تمايزها كم بشود.
بیانات در دیدار اعضاى بسیجى‌ هیئت علمى دانشگاه‌ها - ۱۳۸۹/۰۴/۰۲

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/ver2/li_star_1.gif
اين حرفى كه من امروز زدم و از بعضى از مسئولان و سران كشور گله‌گزارى كردم، موجب نشود كه حالا يك عده‌اى راه بيفتند، بنا كنند عليه اين و آن شعار دادن؛ نه، بنده با اين كار هم مخالفم. اينكه شما يك نفر را به عنوان ضد ولايت، ضد بصيرت، ضد چه، مشخص كنيد، بعد يك عده‌اى راه بيفتند عليه او  شعار بدهند، مجلس را به هم بزنند، بنده با اين كارها هم مخالفم؛ اين را من صريح بگويم. اين كارهائى كه در قم اتفاق افتاد، بنده با اينجور كارها مخالفم. آن كارهائى كه در مرقد امام اتفاق افتاد، بنده با اينجور كارها مخالفم. بارها به مسئولين و كسانى كه ميتوانند جلوى اين چيزها را بگيرند، تذكر داده‌ام. آن كسانى كه اين كارها را ميكنند، اگر واقعاً حزب‌اللّهى و مؤمنند، خب نكنند. مى‌بينيد كه تشخيص ما اين است كه اين كارها به ضرر كشور است، اين كارها به نفع نيست. با احساساتشان راه بيفتند اينجا، آنجا، عليه اين شعار بدهند، عليه آن شعار بدهند؛ اين شعاردادن‌ها كارى از پيش نميبرد. اين خشمها را، اين احساسات را براى جاى لازم نگه داريد. در دوران دفاع مقدس اگر بسيجى‌ها ميخواستند همين طور بروند يك جائى، طبق ميل خودشان حمله كنند، كه خب پدر كشور در مى‌آمد. نظمى لازم است، انضباطى لازم است، مراعاتى لازم است. اگر چنانچه به اين حرفها اعتنائى ندارند، آنها كه خب حسابشان جداست؛ اما آن كسانى كه به اين حرفها اعتناء دارند و مقيدند كه برخلاف موازين شرع حركت نكنند، بايد مراقبت كنند، از اين كارها نكنند.
بیانات در دیدار مردم آذربایجان‌ - ۱۳۹۱/۱۱/۲۸

۱) انفال: ۴۶
۲) احزاب ۷۰

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2766
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : گمنام
یک شنبه 13 اسفند 1391

مرحوم آیت‌الله حق‌شناس می‌گفت‌: نماز صحیح به دردت می‌خورد! اگر غیبت کنید، عمل بد کنید، نظر به نامحرم کنید، شما اطاعت از نماز نکرده‌اید... اطاعت خود نماز آن است که نهی آن را که از فحشا و منکر است به کار ببندید.

 به گزارش فارس،  توجه فضایل و رذایل اخلاقی انسان را در موقعیتی قرار می‌دهد که در مسیر الی الله قرار گیرد تا در سایه آن لذت حضور خداوند را در تمام لحظات زندگی‌اش احساس کند، یکی از مسیرهایی که باعث می‌شود اخلاق در دل و جان آدمی نفوذ پیدا کند، نشستن در پای درس اساتید اخلاق است.
 
آنچه پیش‌رو دارید سلسله مباحث اخلاقی مرحوم آیت‌الله عبدالکریم حق‌شناس است که با موضوع «ارزش و جایگاه نماز» در مسجد امین‌الدوله ایراد ‌شده است:
 
*فضیلت علم و علم آموزی
 
نبی اکرم(ص) می‌فرماید: «اغد عالماً او متعلّماً او مستمعاً او محبّاً لهم» چند تا شد؟ یا عالم باش، یا متعلم، یا مستمع، یا دوستدار آن‌ها، «ولا تکن الخامس فتهلک»؛ یا باید دانشمند باشی، راه را بدانی برادر من! یا معلم باشی، یا محبّ اهل علم؛ مثل شما، که دو سه حیثیت اینها در شما جمع است؛ هم متعلم هستید و هم مستمع، یعنی دارید روایات را می‌شنوید و علوم اهل بیت را تعلیم می‌گیرید و هم اهل علم را دوست دارید.
 
خوب، شاید بعضی از آقایان اهل علم، روی مصالحی که در نظر است، این روایت را نخوانند، ولی پروردگار عزیز بنایش به آمرزش است، حالا در قیامت سئوال می‌کنند که آیا تو عالم بودی؟ نه! متعلم چطور؟ نه! مستمع چطور؟ نه! دوستدار اهل علم چطور؟ نه! در یک سفره‌ای با عالم هم خوراک بوده‌ای؟ نه! همه‌اش نه نه! منفی! ولیکن اسمت - در صورتی که جمشید خان نباشد ها! - به عالمی می‌خورد؟ بله؛ اسم من مثلاً عبدالله است؛ حسن، تقی، خیلی خوب! ببریدش بهشت. رحمت واسعه الهی تا این حد است؛
 
*دلیل جالب بر حقانیت اسلام
 
خدا رحمت کند آن خانم اصفهانی که یک ورقه اجتهادش از نجف بود، یکی هم از حضرت آیت‌الله آقا سیدعلی نجف‌آبادی - آن خانم، مجتهده بود؛ اما شماها هنوز اول راهید! «ما همچنان در اول وصف تو مانده‌ایم»، ایشان قم آمد، از ایشان پرسیدند: دلیل بر حقانیت اسلام چیست؟ ایشان به نقل از استادشان حضرت آیت‌الله آقا سیدعلی نجف‌آبادی رحمة‌الله فرمود: دلیل بر حقانیت اسلام این است که همه‌ ما کلنگ داریم و به سهم خودمان گوشه‌ای از بنای اسلام را خراب می‌کنیم - همان بنایی که باید آقایان اهل علم نگاه بدارند - اما هنوز این بنا پا بر جا و محکم است؛ از لندن که برای حفظ اسلام نمی‌آیند، داداش جان! آن‌ها همین‌الساعه برنامه درست کرده‌اند و سمینار گرفته‌اند که چه نقشه‌هایی را اجرا کنند برای اینکه تأثیر اسلام را خنثی کنند.
 
این را نقل کردند و من خیلی شادمان شدم؛ البته بنده رادیوهای آن‌ها را گوش نمی‌دهم، اما بعضی اوقات پروردگار حق را بر اساس دشمنان دین القا می‌کند و حجت هم بر آن‌ها تمام می‌شود، کسی که نژادش انگلیسی است، یک چنین حرف حقی بود، خوب! بر خودش دیگر حجت است، نقل کردند او گفته: با اینکه تمام جراید، تمام رسانه‌ها و تمام تبلیغات دنیا بر علیه جمهوری اسلامی اقدام کرده‌اند؛ اما یک نفر که حضرت آیت‌الله‌العظمی خمینی باشد یک نفره ثابت کرد در دنیا که اسلام زنده است. در مقابل همه این تبلیغات که حق‌کشی می‌کنند، یک نفر در دنیا ثابت کرد که اسلام هنوز نمرده و زنده است، خوب فضل چیزی است که خصم شهادت بر آن بدهد، چرا انسان بی‌انصافی بکند؟
 
همه کلنگ داریم، ولیکن این بنای اسلام روی حقانیت خودش سر پا مانده! خیلی مهم است، عجیب جوابی ایشان داد، مثلاً من حالا اسلام را یاری می‌کنم! چه یاری؟ چه یاری داداش جان؟ هفته‌ای دو شب صحبت کردن که باری را بار نمی‌کند! حالا شما تصور می‌کنید هفته‌ای دو شب آمدیم، بار از روی دوش ما برداشته شد؟
 
صبح کن در حالی‌که: عالم یا متعلم یا مستمع باشی که الحمدالله دو سه تا حیثیت در شما جمع است؛ هم متعلمید و هم مستمع، یعنی هم گوش می‌دهید، هم یاد می‌گیرید بابا جان من! «أو محبّاً لهم ولاتکن الخامس فتهلک» یا دوستدار، اگر پنجمی باشی هلاک شدی.
 
*اهمیت بیان معارف و احادیث
 
شخصی عرض کرد: یا رسول‌الله! یک نفر نماز می‌خواند و مثلاً عبا را سر می‌کشد می‌رود و یک نفر دیگر وقتی که نمازش تمام می‌شود می‌نشیند و برای ما مسئله می‌گوید و حدیث می‌خواند و موعظه می‌کند.
 
حضرت(ص) فرمود: نسبت دومی به اولی مثل نسبت ما به شما است، ببین داداش! این شغل، شغل انبیاست، شهید رحمة‌الله در آداب‌المتعلمین می‌فرماید: آن عالم عاملی که اسلام را در میان مردم پیاده می‌کند، آن شخص نسبت به مقام نبیین یک درجه فاصله دارد؛ اینقدر درجه‌اش بالاست بابا جان من! در قیامت، اول انبیا شفاعت می‌کنند، بعد علما، بعد شهدا؛ این هم برای توجه دادن به موقعیت شما.
 
آیت‌الله آقا شیخ عیسی رضوان‌الله‌علیه که منبر می‌رفتند، یک ساعت مسئله و احکام، یک ساعت اخلاق، یک ساعت توحید می‌فرمودند؛ ولی ما در عوض هر یک ساعت، هفت هشت دقیقه از شما اجازه برای صحبت گرفتیم! ببینید چقدر ذوقیات فرق کرده است.
 
*ارزش نماز و ذکر الهی
 
خوب! «وَاَقِمِ الصَّلاةَ اِنَّ الصُّلاةَ تنهی عَنِ الفحشاءِ وَالمُنکَرِ وَلَذِکرُاللهِ اَکْبَرُ» اگر چه این آیه را مفسرین معنا کرده‌اند؛ اما بعضی از تفسیرهایشان رضایت‌بخش نیست، حضرات صوفیه خذلهم‌الله می‌گویند: مثلاً اگر ما دور هم بنشینیم و ذکر یا هو یا علی بگوییم، این ذکر افضل از نماز است! خود خدا فرموده نماز از فحشا و منکر نهی می‌کند، ولذکرالله أکبر، اما تفسیر درست این است که یکی از اثرات نماز این است که شما را از فحشا و منکر باز می‌دارد؛ اثر دیگر نماز که بزرگتر است چیست؟
 
این است که شما را به یاد خدا می‌اندازد، آخر، هر بخش نماز، شما را به یاد خدا می‌آورد؛ قرائت حمد و سوره، رکوع، سجود، اذکار و ادعیه این همان خاصیت است؛ یعنی علاوه بر اینکه جنبه رفع مانع (= دور شدن از فحشا و منکر) دارد، ایجاد مقتضی (= یاد خدا) به نحو احسن می‌کند؛ «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْرًا کَثِیرًا» خب ببینید آقا آن وقت در اینجا می‌فرماید: «مَن اَحَبَّ اَن یَعلَمَ اَقُبِلَت صَلاتُهُ اَم لَم تُقبَل؟ فَلیَنظُرُ: هَل مَنِعَت صَلاتُهُ عَنِ الفَحشاءِ وَ المُنکَرِ؟ فَبِقَدرِ ما مَنَعَتهُ قُبَلَت مِنهُ» ببیند چقدر نمازش نهی از فحشا و منکر می‌کند؟
 
*نماز میزان انسان است
 
این حدیث هم برای آن‌هایی است که درست وارد نماز می‌شوند که حضرت فرمودند: «الصلوة میزان»، میزان زحمات شما را در نماز ارائه می‌کنند، امام صادق است که می‌فرماید: یکی یک رکعت نماز را با حضور قلب می‌خواند در رکعت دوم ذهن و قلبش شلوغ می‌شود، این به قدر یک رکعت زحمت کشیده است، یکی دو رکعت، یکی سه رکعت و یکی چهار رکعت و بعضی‌ها هم هستند که نمازشان هیچ توجه ندارند و روایات دارد که این چنین نمازی مانند خرقه و کهنه در هم پیچیده می‌شود و به روی صاحبش زده می‌شود، خدا نکند که ما جز آن‌ها نباشیم، لااقل از کسانی باشیم که إن‌شاءالله یک رکعت لااقل نمازمان با توجه باشد.
 
به پیغمبر(ص) از جوانی او گفتند: آقا یا رسول‌الله این جوان گناهکار است و خیلی کارها می‌کند، ولی در عین حال، نمازش را هم می‌خواند، قشنگ هم می‌خواند! حضرت فرمود: «دعه إِنَّ صَلَاتَهُ تَنْهَاهُ یَوْماً»، یک روز نماز بالاخره زورش می‌رسد و او را از این گناه باز می‌دارد، طولی نکشید که به محضر پیامبر(ص) عرض کردند: آنچه فرمودید، اتفاق افتاد و این شخص جز عباد و زهاد شد؛ همین که گرفتار خطا بود، همین که گناه می‌کرد، همین که فلان کار را می‌کرد، توبه کرد و از عباد و زهاد شد.
 
*نماز ستون دین است
 
باز یکی دیگر بخوانم: «الله الله فی‌الصلاة فانها عمود دینکم»، نماز ستون دین است، اگر عمود و ستون خیمه بشکند، پایین می‌آید و اعمال دیگر نتیجه ندارد، نماز: اول «ما یُحاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ» است، اولین چیزی است که از اعمال بنده محاسبه می‌شود؛ «فان قُبِلَت قُبِلَ سائِرُ عَمَلِهِ واذا رُدَّت رُدَّ علیه سائر عَمَلِهِ»، اگر قبول شود، سایر اعمالش نیز قبول می‌شود و اگر رد شود، سایر اعمال رد می‌شود، اول که نکیرین بیایند داداش جان! ابتدا که ملائکه می‌آیند می‌گویند بررسی کنید نمازشان چطور است؟
 
این بود که امام رضا(ع) فرمودند: بعد از شناخت پروردگار عزیز جل‌ّ و عزّ عملی بالاتر از این نماز نمی‌شناسم، حالا هی نمازت را از اول وقت عقب بینداز؛ وقتی هم که می‌آیی قرائتت را می‌خوانی، بعد از چهل سال: الحمدالله قرائت می‌کنی!
 
نماز صحیح به دردت می‌خورد! همین نماز آن دزد را نجاتش داد؛ همین نماز او را جز عباد و زهاد کرد و بعد به مناسبت «وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ» در مجمع‌ البیان از رسول‌الله(ص) نقل می‌فرماید: «لا صلوة لمن لم یطع الصلاة و طاعه الصلاة أن ینتهی عن الفحشاء و المنکر»، اگر غیبت بکنید، عمل بد بکنید، نظر به نامحرم بکنید، شما اطاعت از نماز نکرده‌اید، «لا صلاة» یعنی نمازش نماز نیست؛ اطاعت خود نماز آن است که نهی آن را که از فحشا و منکر است به کار ببندید. پروردگار می‌داند که شما نماز و ذکر او را چطور در خارج به جا می‌آورید و إن‌شاءالله همه شما را بر وفق کردار و عمل خودتان پاداش خواهد داد، خوب!
 
آب ار چه همه زلال خیزد/ از خوردن پرملال خیزد
 
هر چقدر که من و شما تشنه باشیم و آب گوارا باشد، اما باید به اندازه بخوریم، درباره موقعیت خودمان هم عرض کردم که باید یا معلم باشیم یا متعلم باشیم یا مستمع باشیم یا محب اهل علم باشیم؛ پنجمی نباشیم که در هلاکت واقع بشویم. این موقعیت خودمان را هم دانستیم؛ نماز را هم فهمیدیم، آن آیه را هم توجه کردیم.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2516
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
نویسنده : گمنام
یک شنبه 13 اسفند 1391

«خودتان را به بدگویی و بددهنی نسبت به همدیگر و چنگ زدن به چهرۀ همدیگر مشغول نکنید. من با خودم عهد کرده‌ام، اگر کسی اختلاف افکنی کند و در این اختلاف افکنی یکی از دوستان ما را ناراحت کند او را نفرین کنم و از خدا بخواهم در دنیا شدیدترین عذاب را به او بدهد و در آخرت هم از زیانکاران باشد».

حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان ؛ امام رضا(ع) خطاب به شیعیان می‌فرماید: «خودتان را به بدگویی و بددهنی نسبت به همدیگر و چنگ زدن به چهرۀ همدیگر مشغول نکنید. من با خودم عهد کرده‌ام، اگر کسی اختلاف افکنی کند و در این اختلاف افکنی یکی از دوستان ما را ناراحت کند او را نفرین کنم و از خدا بخواهم در دنیا شدیدترین عذاب را به او بدهد و در آخرت هم از زیانکاران باشد»

این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه سخنان خود به یکی دیگر از بداخلاقی‌ها مربوط به یکشنبه سیاه اشاره کرد و گفت: طبق این روایت شریف، سومین کاری که خداوند نمی‌بخشد این است که شما از مؤمنی بدی‌ و عیبی سراغ داشته باشید و آن را پنهان نگه‌داشته باشید تا در موقع خاصی آن را آشکار کنید و باعث ضایع شدن آن شخص بشوید. هرچند امروزه ممکن است نامهایِ فریبنده‌ای از قبیل «افشاگری» روی این کار زشت بگذارند. این عمل زشت نیز مانند شرک به خدا و اذیت کردن اولیاء خدا، بخشیده نمی‌شود. حتی در مسائل خانوادگی نیز اگر زن و شوهر بدیِ همدیگر را نگه دارند به قصد اینکه در یک شرایط خاصی آن را بروز دهند تا به عنوان یک برگ برنده رو کنند، از ولایت اهل‌بیت(ع) خارج می‌شوند.

مشاور نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها با خواندن بخش انتهایی روایت امام رضا(ع)، گفت: "حضرت در ادامه همین روایت می‌فرماید: «خداوند متعال چنین کسی را نمی‌بخشد مگر اینکه از این اختلاف افکنی برگردد. اگر برگشت که هیچ و الا خداوند نور ایمان را از قلبش می‌گیرد و او را از ولایت من خارج می‌کند و دیگر نصیبی از ولایت ما ندارد.»

کسانی که این توصیه‌های امام رضا(ع) در باب اختلاف افکنی را گوش نکنند از چشم مردم می‌افتند. اگر کسی اهل اختلاف افکنی بود و بعداً سقوط کرد اصلاً تعجب نمی‌کنیم. حتی اگر قبلاً آدم خوبی بوده باشد، چون خیلی‌ها آدم‌های خوبی بودند اما تا آخر خوب نماندند. امروز شاهدیم بعضی از کسانی که قبلاً در این جامعه اهل اختلاف افکنی بودند الان نه تنها از کشور خارج شد‌ه‌اند بلکه از ایمان و ولایت اهل‌بیت(ع) نیز خارج شده‌اند! یعنی در آن سوی مرزها نشسته‌اند و علیه ائمۀ هدی(ع) سخن می‌گویند! یکی نیست بگوید: شما با ما اختلاف داشتی، چه شد که اعتقادات خود را زیر پا گذاشتی؟ دلیلش همین است که در کلام امام رضا(ع) بیان شده است. اختلاف افکنان از ولایت اهل بیت ع خارج می‌شوند."

مشروح این سخنرانی که 27 بهمن ماه - یک روز قبل از سخنرانی تاریخی امام خامنه‌ای در جمع مردم تبریز - صورت گرفت را در ادامه می‌خوانید:

سختگیری امام رضا(ع) نسبت به کسانی که اختلاف‌افکنی می‌کنند

*یکی از روایاتی که حضرت عبدالعظیم از امام رضا(ع) نقل کرده‌اند (که البته مضمون این کلام امام رضا(ع) در روایات دیگر نیز بیان شده است) روایتی است که موضوع آن پرهیز از اختلاف است. اگر در تعابیر این روایت شریف دقت کنید می‌بینید که امام رضا(ع) چقدر راجع به کسانی که اختلاف‌افکنی می‌کنند سختگیرانه سخن گفته‌اند.

* امام رضا(ع) می‌فرماید: «ای عبدالعظیم! سلام مرا به دوستان من برسان و به ایشان بگو که شیطان را در خودشان راه ندهند؛ و آنها را به راستگویی و اداء امانت امر کن و به آنها دستور بده که سکوت کنند و مجادله نکنند؛ يَا عَبْدَ الْعَظِيمِ أَبْلِغْ عَنِّي أَوْلِيَائِيَ السَّلَامَ‏ وَ قُلْ‏ لَهُمْ‏ أَنْ‏ لَا يَجْعَلُوا لِلشَّيْطَانِ عَلَى أَنْفُسِهِمْ سَبِيلًا وَ مُرْهُمْ بِالصِّدْقِ فِي الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ مُرْهُمْ بِالسُّكُوتِ وَ تَرْكِ الْجِدَالِ فِيمَا لَا يَعْنِيهِمْ»(اختصاص مفید/247)


یک رجل سیاسی از یک استاد اخلاق نیز باید تزکیه شده‌تر باشد

*در این کلام شریف، امام رضا(ع) ریشۀ اختلاف را می‌زنند و می‌فرمایند «اساسا مجادله نکنید و سکوت کنید» چون اکثر اختلاف‌ها از زبان‌بازی‌ها شروع می‌شود.

*اصلاً روحیۀ بعضی‌ها مجادله‌‌آمیز است و با بحث و جدل صحبت می‌کنند. در حالی که پیامبر اکرم(ص) که الگوی ما هستند زبان مجادله نداشتند. حتی اگر کسی نزد ایشان دروغ می‌گفت حضرت با صراحت نمی‌گفتند که تو دروغ می‌گویی بلکه به نوع دیگری پاسخ می‌دادند.

*کارِ سیاسیون بسیار حساس‌ و خطیر است و لذا سیاسیون باید ده برابر سایر مردم تزکیه نفس داشته باشند. یک مسئول سیاسی، دیگر یک آدم عادی نیست که عصبانی شود و هر چه دلش خواست بگوید. یک رجل سیاسی حتی از یک امام جماعت‌ و یک استاد اخلاق نیز باید تزکیه شده‌تر باشد.

اصلاً سیاست، جایگاه اهل تقواست؛ چون در عرصۀ «سیاست و قدرت» کنترل هوای نفس خیلی سخت است.

*الان زاهدترین و مهذب‌ترین و باتقواترین انسان‌ها باید بروند سیاسی بشوند و اصلاً سیاست جایگاهِ اهلِ تقواست. آن‌قدر که یک انسان سیاسی نیاز به تقوا و تهذیب ‌نفس دارد یک استاد اخلاق نیاز به این سطح از تقوا ندارد. سیاسیون بدانند که توقع مردم از آنها داشتن تقوای بالاست. چون در عرصۀ سیاست و قدرت کنترل هوای نفس خیلی سخت است و انسان باید در مبارزه با نفس ابرقدرت باشد تا بتواند در عرصۀ سیاست، هوای نفس خود را کنترل کند.


با رفاقت به امام(ع) تقرب پیدا می‌کنیم/ با اختلاف افکنی مشمول نفرین امام(ع) می‌شویم

*امام رضا(ع) در ادامه روایت می‌فرمایند: «به دوستان ما امر کن که با هم رفیق باشند و به همدیگر روی خوش نشان دهند که این کار موجب تقرب شما به سوی ما خواهد شد؛ وَ إِقْبَالِ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ وَ الْمُزَاوَرَةِ فَإِنَّ ذَلِكَ قُرْبَةٌ إِلَيَّ» پس اگر ما به همدیگر محبت کنیم و روی خوش نشان دهیم در واقع به اهل‌بیت(ع) نزدیک‌تر شده‌ایم. اگر ما به یکی از دوستان اهل‌بیت(ع) اقبال کنیم و روی خوش نشان دهیم در واقع به وجود مقدس امام(ع) تقرب پیدا کرده‌ایم.

*حضرت سپس می‌فرماید: «خودتان را به بدگویی و بددهنی نسبت به همدیگر و چنگ زدن به چهرۀ همدیگر مشغول نکنید. من با خودم عهد کرده‌ام، اگر کسی اختلاف افکنی کند و در این اختلاف افکنی یکی از دوستان ما را ناراحت کند او را نفرین کنم و از خدا بخواهم در دنیا شدیدترین عذاب را به او بدهد و در آخرت هم از زیانکاران باشد ؛ وَ لَا يَشْتَغِلُوا أَنْفُسَهُمْ بِتَمْزِيقِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً فَإِنِّي آلَيْتُ عَلَى نَفْسِي‏ إِنَّهُ مَنْ فَعَلَ ذَلِكَ وَ أَسْخَطَ وَلِيّاً مِنْ أَوْلِيَائِي دَعَوْتُ اللَّهَ لِيُعَذِّبَهُ فِي الدُّنْيَا أَشَدَّ الْعَذَابِ وَ كَانَ‏ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ»




اختلاف افکنی در حد شرک به خداست!

*امام رضا(ع) در ادامه این روایت می‌فرمایند: «به شیعیان ما خبر بده که خداوند آدم‌های نیکوکار را می‌بخشد و از گنهکاران می‌گذرد مگر کسی که به خدا شرک بورزد یا اینکه یکی از اولیاء من را اذیت کند یا اینکه یک بدی و عیبی از کسی سراغ داشته باشد و آن را پنهان نگه دارد (تا در موقع خاص افشا کند و آبروی او را ببرد)؛ وَ عَرِّفْهُمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ غَفَرَ لِمُحْسِنِهِمْ وَ تَجَاوَزَ عَنْ مُسِيئِهِمْ إِلَّا مَنْ أَشْرَكَ بِهِ أَوْ آذَى وَلِيّاً مِنْ أَوْلِيَائِي أَوْ أَضْمَرَ لَهُ سُوءاً»

*خداوند چه کسانی را نمی‌بخشد؟ یکی از چیزهایی که بخشیده نمی‌شود شرک است. دیگری اذیت کردن و ناراحت کردن اولیاء خدا و دوستان اهل بیت(ع) است. یعنی هم اذیت مومنان و هم تلاش در جهت تخریب آنها در حد شرک به خدا قبیح است. اگر کسی یک ولیّ خدا را اذیت کند، کاری در حد شرک به خدا انجام داده است.

*شما در چهرۀ مقام معظم رهبری دیدید که با چه ناراحتی‌ای فرمودند که از امروز تا قبل از انتخابات که لحظات حساسی است بین مردم اختلاف افکنی نکنید و اگر کسی این کار را انجام دهد قطعاً خیانت کرده است. پس معلوم است که ایشان چقدر از اختلاف افکنی ناراحت می‌شوند.

*خودِ اختلاف افکنی که ذاتاً کارِ بسیار زشت و ناپسندی است حالا در این میان اگر کسی با اختلاف افکنی، خود دوست خدا و اهل‌بیت(ع) را ناراحت کند قطعاً زشتیِ آن عمل چندین برابر خواهد شد. آیا کسی که این کار را انجام دهد عاقبت به خیر خواهد شد؟


نگه‌داشتن بدیِ کسی برای افشاگری و ضایع کردن آن شخص، در حد شرک نابخشودنی است

*طبق این روایت شریف، سومین کاری که خداوند نمی‌بخشد این است که شما از مؤمنی بدی‌ و عیبی سراغ داشته باشید و آن را پنهان نگه‌داشته باشید تا در موقع خاصی آن را آشکار کنید و باعث ضایع شدن آن شخص بشوید. هرچند امروزه ممکن است نامهایِ فریبنده‌ای از قبیل «افشاگری» روی این کار زشت بگذارند. این عمل زشت نیز مانند شرک به خدا و اذیت کردن اولیاء خدا، بخشیده نمی‌شود.

*حتی در مسائل خانوادگی نیز اگر زن و شوهر بدیِ همدیگر را نگه دارند به قصد اینکه در یک شرایط خاصی آن را بروز دهند تا به عنوان یک برگ برنده رو کنند، از ولایت اهل‌بیت(ع) خارج می‌شوند.

مام رضا(ع) در ادامه روایت می‌فرماید: «خداوند متعال چنین کسی را نمی‌بخشد مگر اینکه از این اختلاف افکنی برگردد. اگر برگشت که هیچ و الا خداوند نور ایمان را از قلبش می‌گیرد و او را از ولایت من خارج می‌کند و دیگر نصیبی از ولایت ما ندارد و از چنین وضعیتی به خدا پناه می‌برم ؛ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ لَهُ حَتَّى يَرْجِعَ عَنْهُ فَإِنْ رَجَعَ وَ إِلَّا نَزَعَ رُوحَ الْإِيمَانِ عَنْ قَلْبِهِ وَ خَرَجَ عَنْ وَلَايَتِي وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ نَصِيباً فِي وَلَايَتِنَا وَ أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ ذَلِكَ»


اخلاق بالای شهید بهشتی در برخورد با بنی‌صدر می‌تواند الگو باشد

ر جریان مناظره‌های انتخاباتی سال 88 نیز بداخلاقی‌هایی صورت گرفت که بنده به آن مناسبت در برخی مجالس مطلبی را در مورد شهید بهشتی نقل می‌کردم که نشان‌دهندۀ اخلاق بالای شهید بهشتی بود و می‌تواند برای ما الگو باشد.

*ماجرا از این قرار بود که در یکی از تظاهرات‌هایی که منافقین بر پا کرده بودند خانوادۀ بنی‌صدر را که در جمع تظاهرکنندگان بودند، دستگیر کردند. به شهید بهشتی خبر دادند که در تظاهرات منافقین، دختر و همسر بنی‌صدر در میان منافقین دستگیر شدند. خوشحال باشید که با انتشار این خبر می‌توانیم آبروی بنی‌صدر را ببریم! اما شهید بهشتی گفت: مروت این نیست که انسان رقیب سیاسیِ خود را با بدرفتاری‌های خانواده‌اش از میدان به در کند! لذا به عنوان رئیس قوۀ قضائیه دستور داد که خانوادۀ بنی‌صدر را آزاد کنند و همین‌طور هم شد. درست نیست که انسان رقیب سیاسی خود را با عیبِ خانواده‌اش کنار بزند.


شانزده سال پیش یک عده‌ای در این کشور با برنامه‌ریزی، جوِّ سیاه و سفید کردن را راه انداختند

*مگر اینجا مانند جهان غرب است که با سفید و سیاه کردن و ایجاد هیجانات کاذب و دعواهای نمایشی و دروغین بین سیاسیون مردم را فریب دهند و رأی جمع کنند؟!

*متاسفانه این بحث سیاه و سفید کردن را از حدود 16 سال پیش بعضی‌ها در کشور راه انداختند. مانند اینکه در آن زمان به بعضی‌ها تهمت می‌زدند که اینها «طالبانی» هستند. یک عده‌ای در این کشور با برنامه‌ریزی و به صورت تئوریزه‌شده این جوِّ سیاه و سفید کردن را راه انداختند.


مردم فرهیختۀ ما دنباله‌روی سیاستمداران بداخلاق نیستند/ روز قیامت بیشتر انسان‌ها از زبان خودشان شکایت می‌کنند

*مردم ما بسیار مردم فرهیخته‌ای هستند. لذا وقتی از سیاستمداران بداخلاقی می‌بینند نباید به دنبال آنها راه بیفتند. در جریان فتنۀ 88 دیدید که مردم چقدر زود هوشیار شدند. یعنی وقتی دیدند که آن سیاسیون مدعی تقلب در انتخابات برای ادعای خودشان سندی ارائه نمی‌کنند بلافاصله کنار کشیدند. مردمِ فرهیختۀ ما دنباله‌روی مطلق سیاستمداران نیستند.

*این نوع بداخلاقی‌ها حتی در محیط کوچک خانواده نیز بسیار مخرب است. مثلاً اگر مردی در خانه و جلوی فرزندان به همسرش بگوید: «زبان من را جلوی بچه‌ها باز نکن و نگذار همه چیز را بگویم!» طبیعتاً فرزندان به این فکر می‌افتند که پدرشان چه چیزی را می‌خواست فاش کند؟!

*روز قیامت بیشتر انسان‌ها از زبان خودشان شکایت می‌کنند و می‌گویند که این زبان، مرا بدبخت کرد. چون بسیاری از آدم‌ها خودشان خوب هستند، اما با زبانِ خود مرتکب گناهانی می‌شوند که برایشان بسیار سنگین تمام می‌شود. خیلی از آدم‌ها به آن اندازه‌ای که بد حرف می‌زنند بد نیستند اما جنایت کردن با زبان خیلی آسان است.


اگر کسی اهل اختلاف افکنی بود و بعداً سقوط کرد اصلاً تعجب نمی‌کنیم /برخی کسانی که اهل اختلاف‌افکنی بودند امروز در آن سوی مرزها علیهِ ائمۀ هدی(ع) سخن می‌گویند

*کسانی که این توصیه‌های امام رضا(ع) در باب اختلاف افکنی را گوش نکنند از چشم مردم می‌افتند. اگر کسی اهل اختلاف افکنی بود و بعداً سقوط کرد اصلاً تعجب نمی‌کنیم. حتی اگر قبلاً آدم خوبی بوده باشد، چون خیلی‌ها آدم‌های خوبی بودند اما تا آخر خوب نماندند.

*امروز شاهدیم بعضی از کسانی که قبلاً در این جامعه اهل اختلاف افکنی بودند الان نه تنها از کشور خارج شد‌ه‌اند بلکه از ایمان و ولایت اهل‌بیت(ع) نیز خارج شده‌اند! یعنی در آن سوی مرزها نشسته‌اند و علیه ائمۀ هدی(ع) سخن می‌گویند! یکی نیست بگوید: شما با ما اختلاف داشتی، چه شد که اعتقادات خود را زیر پا گذاشتی؟ دلیلش همین است که در کلام امام رضا(ع) بیان شده است. اختلاف افکنان از ولایت اهل بیت ع خارج می‌شوند.



تأکید خداوند به پرهیز از اختلاف در زمان مواجهه با دشمن/ وقتی با دشمن مواجه می‌شویم باید درجۀ اتحادِ ما بالاتر برود

*خداوند می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آوردید وقتی با گروهی از دشمنان مواجه شدید ثابت قدم باشید؛ يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ»(انفال/45) و بلافاصله در آیه بعد می فرماید: «و از خدا و رسولش اطاعت کنید و نزاع و اختلاف نکنید که در نتیجه ضعیف می شوید و نیروی شما تحلیل می‌رود؛ وَ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُواْ وَ تَذْهَبَ رِيحُكم‏»(انفال/46)

 



*دقت کنید که خداوند متعال آن جایی که دشمن در مقابل ما قرار دارد می‌فرماید با هم اختلاف نداشته باشید و از خدا و پیامبر اطاعت کنید. اطاعت از خداوند نیز به معنای رعایت شرع و اخلاق و اطاعت از رسول(ص) به معنای اطاعت از امر ولایت است.

*وقتی با دشمن مواجه می‌شویم باید درجۀ اتحادِ ما بالاتر برود و آن موقع است که اختلاف پدیدۀ بسیار مهلک و خطرناکی خواهد شد.


دشمن در مواقع نزدیک به انتخابات دوست دارد به اختلافات دامن بزند/ هر کس در این شرایط اختلاف‌افکنی کند به نفع دشمن کار کرده است

*موقع انتخابات مانند شبِ حملۀ دشمن به ماست. این موضوع به حدی برای دشمن اهمیت دارد که حتی مدتی قبل از انتخابات، دشمن حاضر است مقداری کوتاه بیاید و کمی عقب‌نشینی کند و اینکه می‌بینید این روزها از مذاکره دم می‌زند به همین خاطر است.

*دشمن در مواقع نزدیک به انتخابات دوست دارد به اختلافات دامن بزند. اگر حملۀ اقتصادی نیز به ما کرده است به خاطر همین انتخابات است. دشمن می‌خواهد اینجا را تبدیل کند به وضعیتی که همه به جان هم بیافتند. البته کور خوانده است، ما از این مسأله نیز عبور می‌کنیم.

*چرا مقام معظم رهبری فرمودند: از امروز تا انتخابات هر نوع اختلاف افکنی «خیانت» است؟ چرا نگفتند که «خطا» یا اشتباه است؟ چون در این شرایط قطعاً دشمن برای ما نقشه دارد و هر کس اختلاف‌افکنی کند به نفع دشمن کار کرده است.

 

مشرق

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2747
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : گمنام
یک شنبه 13 اسفند 1391

  به نقل از ایسنا، حجت‌الاسلام والمسلمین قرائتی در همایش "نماز و کار" که در بندرعباس برگزار شد، افزود: شهرستان بندرعباس نسبت به چند سال گذشته پیشرفت‌های قابل توجهی کرده اما در میان این همه برج، فروشگاه و میدان‌های متفاوت، بنده مسجدی ندیدم!

رییس ستاد اقامه نماز کشور اظهار کرد: آیا این جمعیتی که مسجد می‌روند همان نسل منقرض هستند یا نسل نو هستند؟ آیا زمین ورزش بندرعباس بغلش نماز خانه وجود دارد؟

وی با اشاره به این‌که «برگزاری سمینار و همایش‌ها به تنهایی چاره‌ساز مسئله نیست» تصریح کرد: برگزاری سمینارها و گردهمایی باید خروجی مناسب و مفیدی در راستای تقویت فرهنگ نماز از خود برجای بگذارد نه همه دور هم جمع شوند و کیک و شکلاتی صرف کنند و تا همایش بعد خداحافظ.

قرائتی با بیان این‌که «شهر اسلامی شهری است که اولین صدا در آن الله اکبر باشد» گفت: تشویق و تشکر از برپاکنندگان نماز، ارسال کتاب آیین همسرداری برای زوج‌های جوان از کتابخانه‌های مساجد، پاداش دادن به اذان گو، اهدای مدال و تشویق ورزشکاران در مساجد از جمله راهکارهای فرهنگسازی و توجه به مسجد و نماز است.

رییس ستاد اقامه نماز کشور با اشاره به توجه مدیران به موضوع نماز، بیان کرد: اگر اتاق مدیرکلی از نمازخانه اداره قشنگ‌تر بود، این جای تاسف دارد و معنی‌اش این است که در مراوده و مذاکره با من باید تشکیلات و امکانات شیک و زیبا داشته باشید، بی‌توجهی به نمازخانه‌ها در ادارات نشانه ضعف و بی توجهی مدیران به مسایل دینی و نماز است.

وی در ادامه افزود: از آنجایی که پیشانی آدم بلندترین نقطه بدن انسان برای نماز خواندن است، پس برای برپایی نماز باید بهترین مکان را در نظر گرفت، نماز باید با اخلاص و از روی صمیم قلب خوانده شود، نماز یک سر آن زایشگاه است و سر دیگرش قبرستان، بدین معنی وقتی نوزاد متولد شد باید در گوشش اذان گفت و زمان مرگ بر جنازه‌اش نماز خواند.

 رییس ستاد اقامه نماز کشور با اشاره به کمبود مسجد در روستاهای هرمزگان تصریح کرد: امام جمعه بندرعباس اعلام کرده‌اند 300 روستای بندر عباس بدون مسجد است! این جای تاسف است بعد از 34 سال از گذشت انقلاب اسلامی در ایران هنوز به مسایل دین و مذهب این قدر بی توجهی صورت گرفته است، بندرعباس هر چقدر از نظر بنادر و اقتصاد پیشرفت داشته باشد باز ورشکسته است زیرا توجه به ساخت مساجد در روستاها در این استان خیلی کمرنگ است.
وی با اشاره به این‌که «پیش نماز باید مجهز به اطلاعات و فناوری‌های روز در امر دین باشد» خاطرنشان کرد: کسی که افراد پشت سرش نماز می‌خوانند باید هر روز نسبت به روز قبل اطلاعات مذهبی خود را بالا ببرد تا با نفوذ کلام خود و شیرینی کلامش در دل مردم دین دوست نفوذ پیدا کند.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2134
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : گمنام
یک شنبه 13 اسفند 1391

الحسینیِ جوان که خود را "علامه" می نامد(!) عضو سابق حزب الله بود که در رقابت و حسادت با نصر الله، به طرز مضحکی ادا و اطوار های حزب الله را تقلید می کرد و مانور های کودکانه ی او با تعداد انگشت شمار یارانش موجب تمسخر همگان می شد.

مشرق _ "المقاومة الاسلامیة العربیة" نام گروهک منحله ای به سردمداری "سید محمد علی الحسینی" است که هر چند تظاهر به تشیع داشت اما مواضع ضد مقاومتی آن شهره ی عام و خاص بود. به نحوی که همواره مخالفت با حزب الله، سید حسن نصر الله و ایران، ترجیع بند سخنان الحسینی بوده تا جایی که وی حتی به صراحت از منافقین و اشرف دفاع کرد و کشته های آن را در درگیری های با ارتش عراق در دولت نوری مالکی، "شهید" نامید.
الحسینیِ جوان که خود را "علامه" می نامد(!) عضو سابق حزب الله بود که در رقابت و حسادت با نصر الله، به طرز مضحکی ادا و اطوار های حزب الله را تقلید می کرد و مانور های کودکانه ی او با تعداد انگشت شمار یارانش موجب تمسخر همگان می شد.
 



کنفرانس خبری حسینی در دفاع از گروهک منافقین

 

 


تحریم استقبال از احمدی نژاد توسط حسینی در سفر تاریخی رئیس جمهور به لبنان


در حالی که نام حزب الله، "المقاومة الاسلامی فی لبنان" است (یعنی "لبنان" تنها وصف مکان می باشد)، الحسینی نام "المقاومة الاسلامیة العربیة"  را برای تشکل خود برگزید (یعنی عربی بودن وصف ایدئولوژیک آن است) و جالب آنکه وی نیز راه مقابله با جریان اصیل اسلامی مقاومت را در ملی گرایی و به تعبیری برپایی "مکتب لبنان" می دید.

محمد علی الحسینی عاقبت در خرداد 1390 به جرم جاسوسی، توسط دولت لبنان بازداشت شد.





رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2351
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 9 اسفند 1391

حسن عباسی در دانشگاه اراک: انتخابات آینده سه قطبی بین جبهه متحد، پایداری و اصلاحات است/ در انتخابات باید مکتب اقتصادی جریان‌های سیاسی روشن شود/ ساز و کار تحقق اقتصاد مقاومتی کاهش پله پله ربا از اقتصاد موجود کشور است/ نامزدهای انتخابات نباید توقعات مردم را بالا ببرند. 

به گزارش خبرنگار «نسیم» محور سخنان رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال که در نشست "107 روز تا انتخابات یازدهم ریاست جمهوری" در سالن 8 شهریور دانشگاه اراک برگزار شد؛ بدین شرح است:

 
- تجربه حزبی در کشور ما نوپاست و احزاب مشکلات متعددی دارند. احزاب ما توان اقناع مردم را ندارند، لذا خیلی مطرح نیستند و سیستم سیاسی ما فرد محور است که این هم خیلی دارای تاثیر نیست.
 
- کاندیداها احساسی جلو نیایند، توقعات مردم را بالا نبرند، مولفه‌های عقلانی ایجاد کنند و در یک فضای آرام خود را به رای بگذارند. 
 
- با بررسی دردها نمی‌توان به رفع مشکلات پرداخت لذا نامزدها فقط به نقد وضع موجود نپردازند بلکه آینده را نیز روشن کنند.
 
- کاندیداها در انتخابات نباید فقط به نقد گذشته پرداخته و مسائل را صرفا در فضای سیاسی ببینند.
 
- حزب را از عقبه فکری‌اش می‌شناسند
 
- انتخابات آینده سه قطبی بین پایداری، متحد و اصلاحات است. این سه قطب نگاهشان در اقتصاد، فرهنگ، سیاست خارجه و مسائل دیگر متفاوت است.
 
- ساختار اقتصاد ایران یک مثلث است که یک راس آن اصلاح طلبان با عقبه تئوریک نئوکینزی و راس دیگر آن بخش عمده‌ای از اصولگرایان که بخشی از آن در دولت هستند با عقبه تئوریک فریدمنی هستند. قطب دیگر را رهبری مطرح کردند که اقتصاد مقاومتی است.
 
- اقتصاد نئوکینزی مدل انگلیسی و اقتصاد فریدمنی مدل آمریکایی و برپایه نظریه شوک است.
 
- هر دو مدل ذیل اقتصاد آدام اسمیتی، زیر مجموعه اقتصاد لیبرالی و در مقابل اسلام هستند که در آن حلال و حرام و ربا معنی ندارد. هر دو مدل جواب نمی‌دهد.
 
- لیبرالیزم اقتصادی حدود را برمی‌دارد و مدعی است که حلال و حرام نداریم و همه چیز مباح است. عناصر لیبرال موجود در اقتصاد کشور، در گام اول لیبرال بودن خود را کتمان کرده و در گام دوم منکر وجود لیبرالیزم اقتصادی می‌شوند. 
 
- هدفمندی یارانه‌ها مبتنی بر عقبه تئوریک فریدمنی‌ها صورت گرفته است.
 
- اگر مبتنی بر نظریات فریدمن حرکت کنیم، اقتصاد کشور همین وضعیت را خواهد داشت و اگر مبتنی بر نظریات نئوکینزی که اصلاح طلبان با محوریت مرکز بررسی‌های استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت حامی آن هستند حرکت کنیم، به سرنوشت کشورهایی نظیر ایتالیا و یونان دچار خواهیم شد. 
 
- دولت‌ها و مجالس کشور در 8 سال آینده باید تمرکزشان روی اقتصاد مقاومتی باشد. اقتصاد مقاومتی از اساس با اقتصاد ریاضتی متفاوت است.
 
- در 8 سال آینده وضعیت اقتصادی ایران و جهان به همین منوال ادامه پیدا کرده و مشکلات ثابت خواهد بود.
 
- بر این اساس دولت‌های آینده ایران مطلقا باید دولت‌هایی اقتصادی- مالی باشند.
 
- الآن باید دولتی شکل بگیرد که مساله شان حل مسکلات اقتصادی در داخل و در نسبت با اقتصاد جهان باشد.
 
- کاندیداها نیز باید مهم‌ترین شعارهایشان اقتصادی بوده، برای آن راهکار ارائه کرده و حتی برای این راهکار تیم معرفی کنند.
 
- در دولت آینده برای حل مشکلات اقتصادی کشور، حتی بخش‌های غیر اقتصادی مانند بخش فرهنگی و بخش سیاسی نیز باید نگاه اقتصادی داشته باشند.
 
- ساز و کار اساسی در تحقق اقتصاد مقاومتی کاهش پله پله ربا از اقتصاد موجود کشور است.
 
- نامزدها باید روشن کنند که طرفدار کدام مدل اقتصادی هستند؟ نئوکینزی هستند؟ فریدمنی اند؟ یا طرفدار اقتصاد مقاومتی هستند؟ عدم طرفداری خود از دو مدل غربی و طرفداری از اقتصاد مقاومتی را ثابت کنند.
 
- کسی در صحنه بیاید که به صراحت اعلام کند که 80 تا 90 درصد کابینه‌اش اقتصادی است. الگویی بومی ارائه کند که در فضای علمی و عمومی کشور به نقد نخبگان و مردم گذاشته شود تا مردم بدانند که کسی را می‌خواهند سرکار بیاورند چه چیزی را می‌خواهد پیاده کند. این بخشی از ساز و کار تمرین مردم سالاری دینی است.
 
- مردم جریان شناسی سیاسی را به طور نسبی می‌دانند اما کمتر جریان شناسی اقتصادی را می‌دانند. 
 
- در دهه اول انقلاب با لیبرالیزم سیاسی جنگیدیم. از دهه دوم با لیبرالیزم فرهنگی مبارزه کردیم. مبارزه با لیبرالیزم اقتصادی که از آن دو وجه لیبرالیزم خطرناک‌تر است از انتخابات آتی شروع خواهد شد.
 
- از آنجا که اساس لیبرالیزم اقتصادی بر ربا استوار است، انسان را نیازمند کرده و به جنگ با خدا می‌کشد. اساس بانک بر ربا و اساس بورس بر قمار است. چگونه ما بورس را اسلامی کرده‌ایم؟
 
- چرا در جریان‌های سیاسی ما اراده عمومی بر زدودن لیبرالیزم از اقتصاد ما وجود ندارد؟
 
- اگر قرار باشد صرفا قطب‌های سیاسی انتخابات را دیده، متوجه نیازهای اقتصادی فردای انتخابات نشویم و مشکلات اقتصادی را زیر لایه‌ای از اختلافات سیاسی پنهان کنیم، با مشکل مواجه خواهیم شد.
 
- شاخص انتخابات در 100 روز آینده روشن کردن مکتب اقتصادی جریان‌های سیاسی است. این سه قطب سیاسی کشور باید نسبت خود را با سه قطب اقتصادی کشور مشخص کنند. 
 
- در 100 روز آینده این 54 نفری که به عنوان کاندیدا مطرح هستند باید به این سوال پاسخ دهند که چه زمانی قرار است تحول عمیق و انقلاب اقتصادی رقم بخورد؟ 
 
- جوهره ربا را باید کسی در 8 سال آینده از اقتصاد کشور بزداید.
 
- کاندیداها یک ساز و کار کمّی ارائه بدهند که در یک بازه 4 ساله چه مقدار از میزان ربوی بودن اقتصاد کشور می‌کاهند؟ الگو و روش ایشان برای زدودن جوهره و زَهر ربا از اقتصاد چیست؟
 
- نه تنها اقتصاد آمریکا، بلکه تئوری‌ها و مبانی علم اقتصاد سقوط کرده است. 192 تن از بزرگان از جمله مراجع تقلید در خصوص ربوی بودن اقتصاد کشور نظر داده و زدودن ربا در اقتصاد را مساله اول کشور عنوان کرده‌اند. حال کاندیداهایی که مدعی هستند برای رفع مشکلات اقتصادی باید با آمریکا رابطه داشت؛ چگونه این دو مساله را توجیه می‌کنند؟ 
 
- آیا مشکل ما این است که چه کسی و با چه روشی باید با آمریکا مذاکره کند؟ اگر رابطه با آمریکا مشکلی را حل می‌کند چرا وضع اقتصادی خود آمریکا و هم پیمانانش (مثل یونان و ایتالیا) این گونه است؟
 
- شاخص ما برای اقتصاد مولد و موفق اقتصادی است که مفاهیم پایه قرآنی در آن نهادینه شده و دیگر ربا مساله اول آن نباشد. 
 
- این دغدغه بزرگان(زدودن ربا از اقتصاد کشور) را باید در جامعه برجسته کرد تا دولت بعدی با چارچوبی سرکار بیاید که بتواند این مشکلات را حل کند.
 
- اگر کاندیدایی روش و الگویی برای تحقق اقتصاد مقاومتی و زدودن ربا از اقتصاد را نداشت؛ اعلام کند که چنین الگویی ندارم اما واقعا حاضرم که این مساله محقق شود. آن گاه با مشورت مراکزی که روی این نظریه‌ها کار کرده‌اند و با تشخیص رهبری الگو و روش مناسب ارائه خواهد شد.
 
- راه نجات مادر 8 سال آینده شکل گیری دولتی اقتصاد پایه است که قادر به عبور دادن کشور از گردنه‌های اقتصادی جهان باشد.
 
- اگر امروز الگوی اقتصادی را به نقطه مطلوب برسانیم، نه تنها کشورهای اسلامی بلکه حتما کشورهای غربی نیز از ما الگو خواهند گرفت.
 
- اگر قرن بیستم قرن امام خمینی(ره)بود، قرن بیست و یکم قرن رهبر معظم انقلاب است.
 
- دشمنان از 5 ماه قبل منتظر بودند که با پایان یافتن ذخایر ارزی تا آخر اردیبهشت، ایران قبل از انتخابات ریاست جمهوری، دچار فروپاشی اقتصادی شده و کشور از درون متلاشی شود، اما با تبدیل ذخایر ارزی به طلا ناکام شدند.
 
- امام (ره) بنی صدر را از مردم نگرفت بلکه مردم را از بنی صدر گرفت.ایشان تحمل کرد تا مردم شخص را بشناسند و خودشان او را کنار بگذارند. روش رهبر معظم انقلاب هم همین طور است.
 
- شان نائب امام زمان(عج) بالاتر از این است که افرادی امثال من مشاور ایشان باشم.
 
- موکول کردن فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها به بعد از انتخابات ریاست جمهوری طرح خوبی بود، چرا که کشور در حال حاضر آماده اجرا فاز دوم نبود.
 
- در تصمیم سازی استراتژیک بدترین حالت این است که شرایط شما را به تصمیم برساند.
 
- جشنواره مردمی عمار عملا به عنوان رقیب جشنواره رسمی کشور است. در حال زایش یک نحله جدید در جریان سینمایی کشور هستیم که این را باید به فال نیک گرفت.
 
- به نظر داوران جشنواره فجر باید احترام گذاشت.
 
- انتظاری از دشمن نداریم. رهبر معظم انقلاب در دیدار با دست اندرکاران جشنواره عمار فرمودند که من تعجب می‌کنم که چرا فیلم آرگو را این قدر دیر ساختند. دشمن دشمنی می‌کند.
 
- کل بودجه نهادهای فرهنگی ما به اندازه هزینه یک انیمیشن هالیوود نیست.
 
- در دهه پیشرفت و عدالت باید مبتنی بر الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت حرکت کرد.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2385
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 9 اسفند 1391

به نقل از ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمين محسن قرائتی، رئيس ستاد اقامه نماز كشور و مفسر قرآن عصر امروز در آئين اختتاميه ششمين جشنواره بهار در جمع برگزيدگان و مسئولان جهاد دانشگاهی به آيه 29 سوره فتح كه می‌فرمايد:«اسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ؛ و بر ساقه‏هاى خود بايستد» اشاره و اين آيه را آيه‌ای در خصوص خود كفايی تفسير كرد.


وی در ادامه با اشاره به تغيير قبله مسلمانان گفت: به سوی قبله نمار خواندن ما به اين معنی نيست كه خدا در آن سو است، بلكه ابتدا پيامبر برای اينكه به سوی بت‌ها نماز نخواند و بت‌پرستان مدعی احترام پيامبر(ص) به بت‌هايشان نشوند، به سوی بيت‌المقدس نماز می‌خواندند، اما پس از هجرت به مدينه چون در مدينه يهوديان حضور داشتند و به پيامبر (ص) می‌گفتند كه به سوی قبله ما نماز می‌خوانی و معلوم است كه دنباله‌رو ما هستی، خداوند آيه نازل و قبله را تغيير داد.

حجت‌الاسلام قرائتی ادامه داد: يهوديان با مطرح كردن اين سؤال كه آيا نماز ايشان طی 15 سال گذشته رو به سوی بيت‌المقدس درست بوده يا خير تلاش كردند پيامبر (ص) را به چالش بكشند اما خداوند با نازل كردن اين آيه كه مشرق و مغرب عالم از آن خداست به آنها پاسخ داد و اجازه نداد كه يهوديان و بت‌پرستان مدعی وابستگی مسلمانان به آنها شوند.

وی دليل حرام بودن تشبّه به كفار از ديدگاه مراجع را خودباختگی معنی دادن تشبّه به كفار دانست و گفت: تشبه به كفار حرام است چون به معنی خودباختگی است و ما حق اين مطلب را نفهميده‌ايم.

حجت‌الاسلام قرائتی با انتقاد شديد از اينكه حتی برخی از خواص نيز به دليل خودباختگی در برابر علم بيگانگان جايگاه علمی قرآن را نمی‌دانند، گفت: يكی از اساتيد دانشگاه از دانشجويان خود خواسته است كه آيات قرآن را در متن پايان‌نامه و تحقيقات خود نياورند بلكه در پاورقی بياورند تا ارزش علمی كارشان كم نشود.

وی در ادامه سخنانش به مقايسه علم قرآن و علم بشری پرداخت و گفت: در علم حقوق هنوز مسئله تجاوز به آبرو مطرح نشده است در حالی كه بيشترين تجاوز در جوامع به آبروی افراد صورت می‌گيرد و هيچ كس نمی‌تواند به دليل اينكه فردی از او غيبت و آبروی او را برده شكايت كند، در حالی كه حفظ آبرو در اسلام به عنوان يك حق آمده است.

اين مفسر قرآن كشورمان آرايش كردن دختران در دانشگاه را از نظر حقوقی ظلم تعبير كرد و گفت: اگر زمانی من توان اين كار را داشته باشم می‌گويم حجاب در خيابان آزاد اما در دانشگاه لازم است. چرا كه آرايش دختران موجب سلب تمركز علمی ساير دانشجويان می‌شود.

وی با تأكيد بر اينكه بی‌هويتی ما را به بی‌ريشگی كشانده است، و داريم مليت خود را از دست می‌دهيم، از عدم توجه به علوم مطرح در مباحث دينی انتقاد كرد و گفت: هنوز در علوم تربيتی دنيا به حدی پيشرفت نكرده است كه بتواند تأثير لقمه حلال و حرام را در تربيت انسان‌ها بررسی كند و علم تربيتی دنيا در اين خصوص سكوت كرده است.

قرائتی افزود: به يك رئيس جمهور سردار سازندگی می‌گويند، اما سردار سازندگی ذوالقرنين بود كه سدی ساخت كه هيچ ميخی درون آن فرو نمی‌رفت، به يك رئيس جمهور مبدع گفت‌و‌گوی تمدن‌ها می‌گويند در حالی كه در قرآن هر چه «قالو، قل» مطرح شده به معنی گفت‌و‌گوی تمدن‌ها است و به يك دولت دولت عدالت‌محور می‌گويند در حالی كه عدالت مطرح را قرآن در حق حيوانات باركش نيز مطرح كرده است و حتی گفته است اگر ناخنتان بلند بود حق نداريد شير بدوشيد چرا كه حيوان را اذيت می‌كند.

وی ضمن بيان اينكه اول بايد انسان‌ها را ملی كنيم حمايت از سرمايه ملی پيشكش، در تشريح مطلب خود، گفت: اكنون در جامعه ما علامت روشنفكری كاشتن چمن به جای سبزی است و برخی دانشجويان ما به حدی بی‌فكر شده‌اند كه وقتی مطرح می‌شود تقليد، ادعا می‌كنند به دليل روشنفكری حاضر به تقليد نيستند در حالی كه تمام مراجع تقليد ما از اساتيد كت‌وشلواری تقليد می‌كنند و هيچ مرجع تقليدی به بهانه اينكه دليل تجويز يك دارو را نمی‌داند از دستور پزشك تخطی نمی‌كند.

حجت‌الاسلام قرائتی اعلام كرد: اگر می‌توانيد يك حرف تازه بياوريد كه در قرآن مطرح نشده باشد. قرآن مطرح كرده است كه بهترين غذا شير مادر است و اكنون بعد از مدت‌ها استفاده از شير خشك، همايش‌های بين‌المللی شير مادر برگزار می‌كنند.

وی ادامه داد: اسلام می‌گويد آب انار نخوريد بلكه انار را با هسته آن بخوريد، چرا كه برای معده خوب است، در حالی كه اكنون آب انار می‌خورند يقيناً چندين سال بعد نيز همايش‌هايی با محوريت فوايد هسته انار برگزار می‌شود.

قرائتی به تشريح نقص‌های علوم جديد ادامه داد و گفت: هنوز هيچ كس نتوانسته است به اين سؤال من پاسخ دهد كه چرا در هر كشوری دانشگاه بيشتر است، آمار جنايت نيز در آن كشور بالاتر است. روانشناسان ما به پسرهای افسرده به عنوان درمان می‌گويند كه با يك دختر دوست شويد و به دخترها تجويزهای بدتری ارائه می‌كنند؛ ما چون از اسلام دور شده‌ايم سيلی می‌خوريم و نمی‌دانيم از كجا سيلی خورده‌ايم.

وی تصريح كرد: مهم‌ترين سرمايه ملی خودتان هستيد، خودتان را باور كنيد. اكنون سرطان اخلاقی در دانشگاه‌های ما رواج پيدا كرده است و از نظر اخلاقی در حال سقوط هستيم. پوك شده‌ايم و پوكمان كرده‌اند و حاضر نيستيم مستقل باشيم به نحوی كه فكر می‌كنيم چون چند كتاب خوانده‌ايم بايد كفش، لباس، رفتار، گفتار و ... متفاوت از سايرين باشد.

حجت‌الاسلام قرائتی در پايان خطاب به دانشجويان حاضر در جلسه گفت: هويت خودتان را كشف كنيد، شما خليفه خدا در زمين هستيد، قيمت شما بهشت است و به كمتر از آن راضی نشويد. استعداد ايرانی بالاتر از متوسط جهانی است و ما كشور خوبی داريم.

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اجـــتماعــــــی , فـــــــــرهنـگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 3131
|
امتیاز مطلب : 60
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
شکر ،خدارا که درپناه حسینم(ع)،گیتی ازاین خوبتر،پناه ندارد........................... ....هرکسی با شمع رخسارت به وجهی عشق باخت/ زان میان پروانه را در اضطراب انداختی / گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما / سایه دولت بر این کنج خراب انداختی.../ اللّهم عجّل لولیّک الفرج........ ...با عرض سلام و تحیّت خدمت شما بازدید کننده گرامی به اطلاع می رساند که """برنامه ی هفتگی هیئت کربلا (محمدشهر- عباس آباد - کرج ) به شرح ذیل می باشد: پنجشنبه شب ها ساعت21 با مداحی " حاج رحمــــــــان نـوازنـــــــی "/ لازم به توضیح است مراسماتی که بصورت مناسبتی برگزار می گردد از طریق سامانه پیام کوتاه به اطلاع عموم بزرگواران می رسد. سامانه پیام کوتـــــــــاه این هیئت نیز با شماره 30008191000002 پل ارتباطی بین ما و شما می باشد.لطفا نقدها و پیشنهاد های خود را و همچنین پیامک های مهـــــــــدوی و دلنوشته هایتان را جهت انعکاس در این تارنما برای ما ارسال نمایید.ضمنا جهت عضویت در این سامانه عبارت * یازهرا * را به شماره فوق پیامک نمایید. التماس دعا.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه