میعادگاه : کـــرج . محمدشهر . ابتدای عباس آباد.بیت المهــــــــدی (عج

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 3414
:: کل نظرات : 51

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 7
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 244
:: باردید دیروز : 2884
:: بازدید هفته : 20583
:: بازدید ماه : 24435
:: بازدید سال : 24435
:: بازدید کلی : 889869
نویسنده : گمنام
سه شنبه 30 مهر 1392

رسول اکرم(ص) فرمودند: بـهتـرین نـماز بـعد از نـماز واجـب، نـماز خـواندن در دل شـب است. 

امام صادق(ع) برای نماز شب 7 فضیلت برشمردند. ایشان فرمودند: نماز شب، انسان را خوش ‏سیما، خوش‏ اخلاق و خوشبو مى‏ کند و روزى را زیاد و قرض را ادا مى‏ نماید و غم و اندوه را از بین مى‏ برد و چشم را نورانى مى‏ کند.

امام حسن عسگری(ع) نیز تنها راه رسیدن به خداوند متعال را مرکب شب دانسته اند و فرمودند:  به درستی که رسیدن به خداوند عز و جل سفری است که جز با مرکب شب، پیمودن راه و نیل به مقصد ممکن نیست.

ثواب الاعمال ص 43

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: برچسب‌ها: نمازشب ,
:: بازدید از این مطلب : 1940
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
سه شنبه 30 مهر 1392
بهره مندی از لطف خدا در قیامت: امام صادق (ع) فرمود: هر کس زمینه ازدواج مجردی را فراهم آورد، از کسانی است که خدا در روز قیامت به او نگاه لطف آمیز می کند.
 

بهره مندی از سایه عرش الهی: امام موسی کاظم(ع) فرمود: سه گروه روزی که هیچ سایه ای جز سایه پروردگار نیست زیر سایه عرش خداوند قرار می گیرند:کسی که زمینه ازدواج برادر مسلمان خود را فراهم آورد یا به او خدمت کنند یا راز او را بپوشاند.
 
مفاتیح الحیاة

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2311
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 30 مهر 1392

امام هادی (ع)-مدح و ولادت

 

آن شب مـدینـه غـرق تجلاّی نور بود

آیــات نـور در همـه جـا در ظهـور بود

گـردون دوبـاره جلـوۀ وادی طور بود

هرسو فرشتـه ای به فلك در عبـور بود

آئینـه ای ز نور خـدا داشت شهـر نور

گنجینه ای ز صدق و صفا داشت شهر نور

كروبیان به شـوق قدومش صلا زدند

با هر نفس كه در ره صـدق و صفا زدند

دم از فروغ چهرۀ شمس الضحی زدند

گم كـرده گـان راه وفـا را صــدا زدند

گفتند گر نشاط سماوات بی حد است

فصل ظهـور هـادی آل محمّـد است

خیـز و ببین سُــلالۀ خیــرالأنـام را

آئینـــه ای زلال، ز حُسـن تمــام را

در بـر گـرفتـه است امـامی امـام را

دادنــد بـار عــام تمــام عــوام را

دستی برآر  و عیـدی از آن مقتـدا بگیر

از درگـه جــواد جــواز جــزا  بگیر

او جلـوۀ  همیشه بهــار ولایت است

چـارم علی ز آل رسـول عنایت است

خـورشیـد تابناك سپهر هدایت است

الطاف این امام مبین بی نهایت است

ای تشنه كام لب به لب كوثری بزن

ازچشمۀ كـرامت او سـاغــری بزن

آئینــۀ نجـابت گل هـای نور اوست

مشعل فروز سینۀ سینـای نور اوست

فلك نجـات و گـوهر دریای نور اوست

شمس هدایت همه، معنای نور اوست

این انعكاس نور در آئینــۀ خـداست

معنای نور آیۀ والشمس والضحاست

او را خدای عـزّوُجـل بـرگزیده است

بهر بشـر امـام هُــدا آفـریـده است

وقتی دعای جامعه از او رسیـده است

یعنی زلال وحی از آن گل چكیده است

این كوثر همیشه زلالی كه  جاری است

هرگز خزان ندارد و دائم بهاری است

ایمان شكوفه ایست به گلزار جان او

تقوا نشـانـه ایست ز حُسـن بیـان او

اخـلاص چشمه ایست ز چشم روان او

ایثــار آیتـی ایست  ز درد گــران او

قدرش اگر كه نامتنـاهی است این امام

مجموعۀ صفات الهی است این امام

این است آن امـام كه از نور بـاورش

عطرحیات می دهد انفاس اطهـرش

ظلمت شده اسیر همیشـه به محضـرش

شیـران نشستـه اند همـه در برابرش

در پای آن امـام مبین سـر نهاده اند

سر را به خـاكبـوسی دلبـر نهاده اند

اشكی ز شـوق در قـدم او فشانده ام

خود را به آستـانۀ آن  گل کشانده ام

دل را به راه سامرۀ او نشانده ام

من هرچه خواستم از او ستانده ام

ایـن بـارهم كــرامت او راطلب كنم

بار دگـر بـه درگهش عرض ادب كنم

ای واجب السّــلام نثارت سلام من

شیرین شده ز جـام ولای تو كـام من

نامت همیشه مـوج زنـد در كلام من

تـو بـا خبـر ز حـال منی ای امــام من

چشم«وفائی»است به بخشیدن شما

روز حسـاب دست من و دامـن شما

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: برچسب‌ها: شعرآیینی , امام هادی(ع) , رایه الهدی , بیت المهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2681
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 30 مهر 1392

 ابوالحسن امام علی النقی الهادی علیه‌‌السلام پیشوای دهم شیعیان، در نیمه ذی حجه سال 212 هجری قمری در اطراف مدینه در محلی به نام «صُریا» به دنیا آمد. پدرش پیشوای نهم، امام جواد علیه‌‌السّلام و مادرش بانوی گرامی سمانه است که کنیزی با فضیلت و با تقوا بود. مشهورترین القاب امام دهم، نقی و هادی است و به آن حضرت ابوالحسن الثالث نیز می‌‌گویند. امام هادی علیه‌السّلام در سال 220هجری پس از شهادت پدر گرامیشان که هنوز بیش از هشت سال نداشت، به امامت رسید.

به مناسبت ایام میلاد آن امام همام، 40 حدیث نورانی تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود:

 

1. یگانگی خدا

لَمْ یزَلِ اللهَ وَحْدَهُ لاشیء معه ثُمَّ خَلَقَ الاشیاء بدیعاً و اختار لِنَفْسِهِ اَحْسَنَ الاَسماءِ؛ (بحارالانوار، ج54، ص83.)

خداوند از ازل تنها بود و چیزی با او نبود. سپس اشیا را به صورت نو ظهور آفرید و برای خودش بهترین نام‌ها را برگزید.

 

2. فروتنی

التواضع اَن تعطی الناس ما تُحِبُّ ان تُعطاهُ؛ (الکافی، ج2، ص124)

فروتنی آن است که با مردم چنان رفتار کنی که دوست داری با تو چنان باشند.

 

3. نقد پذیری

لبعض موالیه: عاتِبْ فلاناً و قل له ان الله اذا اراد بِعَبْدٍ خیراً اذا عُوتِبَ قَبِلَ (وسائل الشیعه، ج2، ص18)

امام هادی(ع) به یکی از دوستانش فرمود: فلانی را توبیخ کن و به او بگو: خداوند چون خیر بنده‌ای خواهد، هر گاه توبیخ شود، بپذیرد (و در صد جبران نقص براید).

 

4. جایگاه اجابت دعا

اِنَّ للهِ بقاعاً یحِبُّ اَن یدْعی فیها فَیستَجیبَ لِمَن دَعاهُ و الحَیرُ منها؛ (بحارالانوار، ج98، ص113.)

همانا برای خداوند بقعه‌های است که دوست دارد در آنها به درگاه او دعا شود و دعای دعا کننده را به اجابت برساند، و حائر حسین(ع) یکی از آنهاست.

 

5. دنیا جایگاه آزمایش

ان الله جَعَلَ الدنیا دار بلوی و الآخره دار عقبی، و جَعَلَ بَلْوَی الدنیا لِثوابِ الاخرهِ سَبَباً و ثوابَ الاخرهِ مِنْ بَلْوی الدنیا عِوَضاً (بحارالانوار، ج75، ص356.)

همانا که خداوند دنیا را سرای امتحان و آزمایش، و آخرت را سرای رسیدگی، و بلای دنیا را وسیله ثواب آخرت، و ثواب آخرت را عوض بلای دنیا قرار داده است.

 

6. ستمکار بردبار

اِنَّ الظالِمَ الحالِمَ یکادُ اَنْ یعضی علیه بِحِلْمِهِ، و انَّ المُحِقَّ السَّفیه یکادُ ان یطْفِیءَ نُورَ حَقِّهِ بِسَفهِهِ (تحف العقول، ص298.)

به راستی ستمکار بردبار، بسا که به وسیله حلم و بردباری خود از ستمش گذشت شود و حق‌دار نابخرد، بسا که به سفاهت خود نور حق خویش را خاموش کند.

 

7. انسان بی‌شخصیت

مَنْ هانَتْ علیه نَفْسَهُ فلاتَأمَنْ شَرَّهُ (بحارالانوار، ج72، ص300.)

کسی که خود را پست شمارد، از شر او در امان مباش.

8. حکمت ناپذیری دل فاسد

اَلْحِکْمَهُ لا تَنْجَعُ فی الطّباع الفاسِدَهِ (بحارالانوار، ج75، ص370.)

حکمت، اثری در دل‌های فاسد نمی‌گذارد.

 

9. خدا ترسی

مَنْ اتَّقی الله یتَّقی، وَ مَنْ اطاعَ لله یطاع، و من اطاعَ الخالق لم یبال سَخَطَ المَخْلُوقین، و مَنْ اَسْخَطَ الخالق فَلییقَنَ ان یحِلَّ به سَخَطَ المَخلوقین؛ (بحارالانوار، ج68، ص182)

هر کسی از خدا بترسد، مردم از او بترسند، هر که خدا را اطاعت کند، از او اطاعت کنند، و هرکه مطیع آفریدگار باشد، باکی از خشم آفریدگار ندارد، و هر که خالق را به خشم آورد، باید یقین کند که به خشم مخلوق دچار می‌شود.

 

10. اطاعت خیرخواه

مَنْ جَمَعَ لَکَ وَدَّهُ وَ رایهُ فَاجْمَعْ له طاعَتَکَ؛ (تحف العقول، ص483.)

هر که دوستی و نظر نهایی‌اش را برای تو همه جانبه گرداند، طاعتت را برای او همه جانبه گردان.

 

11. اوصاف پروردگار

اِنَّ اللهَ لا یوصَفُ اِلاَّ بِما وَصَفَ به نَفْسَهُ وَ اَنّی یوصَفُ الذَّی تَعجِزُ الحَواسُّ اَنْ تُدْرِکَهُ وَ الاَوْهامُ اَنْ تَنالُهُ وَ الخَطَراتِ اَنْ تَحُدَّهُ وَ الاَبْصارُ عَنِ الاحاطَهِ بِه نَای فی قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فِی نَایهِ، کَیفَ الکَیفَ بِغَیر اَنْ یقال: کَیفَ، وَ اینَ اْلاینَ بِلا أن یقالَ: اینَ هُو، مُنْقَطِعُ الکَیفِیهِ وَ الاینیهِ الواحِدُ الاَحَدُ، جَلَّ جَلالُهُ و تَقَدَّسَتْ اسْماؤُهُ؛ (بحارالانوار، ج4، ص303)

به راستی که خدا جز بدانچه خودش را وصف کرده است، وصف نشود. کجا وصف شود آن که حواس از درکش عاجز است، و تصورات به کنه او پی نبرند، و در دیده‌ها نگنجد، او با همه نزدیکی‌اش دور است و با همه دوری‌اش نزدیک، کیفیت و چگونگی را پدید آورده، بدون اینکه خود کیفیت و چگونگی داشته باشد. مکان را آفریده، بدون این که خود مکانی داشته باشد. او از چگونگی و مکان برکنار است، یکتای یکتاست، شکوهش بزرگ و نام‌هایش پاکیزه است.

 

12. رذایل اخلاقی

اَلْحَسَدُ ماحِقُ الحَسَناتِ، وَ الزَّهْوُ جالِبُ المَقتِ، وَالعُجْبُ صارِفُ عَنْ طَلَبَ الِعِلْمِ داعٍ اِلی الغَمْطِ وَ الجَهْلِ، وَ البُخْلُ اَذَمُّ اْلاَخْلاقِ وَ الَّطَمَعُ سَجیهٌ سَیئَهٌ؛ (بحارالانوار، ج69، ص199.)

حسد نیکویی‌ها را نابود سازد، و فخر فروشی دشمنی آورد، و خودپسندی مانع از طلب دانش است و به سوی خواری و جهل فرامی‌خواند، و بخل ناپسندیده‌ترین خلق و خوی است، و طمع خصلتی ناروا و ناشایست است.

 

13. خدا، آری. روزگار، نه!

روزی یکی از یاران امام هادی(ع) که بر اثر تصادف با حیوانی صدمه دیده بود، بر آن حضرت وارد شد و با اشاره به زخم‌هایی که برداشته بود، به روزگار بد می‌گفت. آن حضرت، خطاب به او سخنی به این مضمون فرمودند: روزگار را ملامت نکن؛ زیرا همه حوادث عالم به دست خداوند است و روزگار هیچ نقشی در پیدایش امور ندارد و غیر خداوند به گونه مستقل در زندگی مردم مؤثر نیستند و نیز فرمودند: «لاتَعُدْ و لاتَجْعَل للایام صنعاً فی حکم الله؛ یعنی برای روزگار اثر و نقشی در حکم خداوند، به حساب نیاور و قرار مده.».

آن شخص با شنیدن سخنان امام، به واقعیت امر، آگاه شد و توبه کرد. (وسائل الشیعه، ج7، ص509)

 

14. نتیجه بی اعتنایی به مکر خدا

من اَمِنَ مَکرَ الله و الْیمَ اَخْذِهِ، تَکَبَّرَ حَتی یحِلَّ به قضاؤه و نافَذَ اَمْرُهُ، وَ مَنْ کان علی بینَهِ مِنْ رَبَّهِ هانَتْ علیه مَصائِبُ الدنیا و لو قُرِضَ و نُشِرَ؛ (تحف العقول، ص483.)

هر که از مکر خدا و مؤاخذه دردناکش آسوده باشد، تکبر پیشه کند تا قضای خدا و امر نافذش او را فراگیرد، و هر که بر طریق خدا پرستی محکم و استوار باشد، مصائب دنیا بر وی سبک آید؛ اگر چه (بدنش) قیچی شود و ریز ریز گردد.

 

15. تقیه

لو قلتُ اِنَّ تارِکَ التَّقیهِ کتارک الصَّلاهِ لَکُنْتُ صادقاً؛ (وسائل الشیعه، ج16، ص211.)

اگر بگویم: هر کس تقیه را ترک کند، مانند کسی است که نماز را ترک کرده، هر آینه راست گفته‌ام.

 

16. شکرگزار و شکر

اَلشَّاکِرُ اَسْعَدُ بِالشُّکْرِ مِنْهُ بِالنِّعْمَهِ الَّتِی اَوْجَبَتِ الشُّکْرَ لِاَنَّ النِّعَمَ مَتاعٌ وَ الشُّکْرَ نِعَمٌ وَ عُقْبی؛ (بحارالانوار، ج71، ص417.)

شخص شکرگزار به سبب شکر، سعادتمند‌تر است تا به سبب نعمتی که باعث شکر شده است؛ زیرا نعمت کالای دنیاست و شکرگزاری، نعمت دنیا و آخرت است.

 

17. دنیا جایگاه سود و زیان

اَلدُّنْیا سُوقٌ رَبِحَ فیها قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَروُنَ؛ (بحارالانوار، ج75، ص366)

دنیا بازاری است که گروهی در آن سود برند و دسته‌ای زیان بینند.

 

18. پرهیز از تملق

قال ابوالحسن الثالثُ(ع) لِرَجُلٍ و قَدْ اَکْثَرَ مِنْ اِفْراطِ الثَّناءِ علیه اَقْبِلْ علی شَأنِکَ، فَاِنَّ کَثْرَهَ المَلَقِ یهْجُمُ علی الظِّنَّهِ و اذا حَلَلْتَ مِنْ اَخِیکَ فی مَحَلِّ الثَّقَهِ، فَاعْدِلْ عَنِ المَلَقِ الی حُسْنِ النِّیهِ؛ (بحارالانوار، ج70، ص295.)

امام هادی(ع) به کسی که در ستایش از ایشان افراط کرده بود، فرمودند: از این کار خودداری کن؛ زیرا تملّق بسیار، بدگمانی به بار می‌آورد هنگامی که در نزد برادر مؤمنت مورد اعتماد و وثوق هستی، از تملق او دست بردار و حسن نیت نشان بده.

 

19. جایگاه حسن ظن و سوءظن

اذا کان زَمانٌ العَدْلُ فیه اَغْلَبُ مِنَ الجَوْرِ فَحَرامٌ اَنْ تَظُنَّ بِاَحَدٍ سُوءاً حتی یعْلَمَ ذلک منه، و اذا کان زمانٌ الجَوْرُ اَغْلَبُ فیه من العدل فلیس لِاَحَدٍ اَنْ یظُنَّ بِاَحَدٍ خیراً مالم یعْلَمْ ذلِکَ مِنْهُ؛ (بحارالانوار، ج75، ص370)

هر گاه در زمانه‌ای عدل بیش از ظلم رایج باشد، بدگمانی به دیگری حرام است، مگر آنکه (آدمی) بدی از کسی ببیند. و هر گاه در زمانی ظلم بیش از عدل باشد، نباید به کسی خوش‌بین باشد، مگر اینکه به نیکی او یقین کند.

 

20. زیباتر از زیبایی

خَیرٌ مِنْ الخیر فاعِلُهُ، و اَجْمَلُ من الجمیل قائِلُهُ، و اَرْجَحُ من العلم حامِلُهُ، وَ شَرٌّ مِنَ الشَرِّ جالِبُه، وَ اَهُوَلَ مِنَ الهَوْلِ راکِبُهُ؛ (بحارالانوار، ج75، ص370)

بهتر از نیکی، نیکوکاری است، و زیباتر از زیبایی، گوینده آن است، و برتر از علم، حامل آن است، و بدتر از بدی، عامل آن است، و وحشتناک‌تر از وحشت، آورنده آن است.

 

21. توقع بیجا

لاتَطْلُبِ الصَّفا مِمَّنُ کَدَرْتَ علیه، وَلاَ الْوَفَاء لِمَنْ غَدَرْتَ به، و لا النُّصحَ مِمَّنْ صَرَفْتَ سُوءَ ظَنِّکَ الیه، فَاِنَّها قَلْبُ غَیرِکَ کَقَلْبِکَ له؛ (بحارالانوار، ج75، ص370)

از کسی که بر او خشم گرفته‌ای، صفا و صمیمیت مخواه، و از کسی که به وی خیانت کرده‌ای، وفا طلب نکن، و از کسی که به او بدبین شده‌ای، انتظار خیرخواهی نداشته باش که دل دیگران برای تو همچون دل تو برای آنهاست.

 

22. برداشت خوب از نعمت‌ها

اَلْقُوا النِّعَمَ بِحُسْنِ مُجاوَرَتِها وَ التَمِسُوا الزِّیادَهَ فیها بِالشُّکْرِ علیها، وَاعْلَمُوا اَنَّ النَّفْسَ اَقْبَلُ شَیءٍ لِما اُعْطِِتْ وَ اَمْنَعَ شَیءٍ لِما مُنِعَتْ؛22

نعمت‌ها را با برداشت خوب از آنها به دیگران ارائه دهید و با شکرگزاری افزون کنید، و بدانید که نفس آدمی روآورنده‌ترین چیز است به آنچه به آن بدهی، و باز دارنده‌ترین چیز است، از آنچه آن را بازداری.

 

23. خشم بر زیردستان

اَلْغَضَبُ علی مَنْ تَمْلِکُ لَوْمٌ؛ (بحارالانوار، ج75، ص370)

خشم به زیردستان از پستی است.

 

24. عاق والدین

اَلْعُقُوقُ ثُکْلُ مَنْ لَمْ یثْکَلْ؛ (مستدرک، ج15، ص194.)

نافرمانی(فرزند از پدر و مادر) مصیبت مصیبت نادیدگان است.

 

25. تأثیر صله رحم در طول عمر

اِنَّ الرَّجُلَ لَیکُونَ قَدْ بَقِی مِنْ ثَلاثون سَنَهً فَیکُونَ وُصُولاً لِقَرابَته وُصُولاً لِرَحِمِهِ، فَیجْعَلُها الله ثَلاثه و ثلاثین سَنَهً، وَ إنَّهُ لَیکُونَ قَد بَقِی مِنْ أََجْلِهِِ ثَلاثٌ و ثلاثون سَنَهً فیکون عاقّاً لِقَرابَتِهِ قاطِعاً لِرَحِمِهِ، فَیجْعَلُها الله ثلاثَ سنینَ؛ (بحارالانوار، ج71، ص103.)

چه بسا شخصی که مدت عمرش سی سال مقدّر شده باشد، اما به خاطر صله رحم و پیوند با خویشاوندانش، خداوند عمرش را به 33سال برساند، و چه بسا کسی که مدت عمرش 33سال مقدر شده باشد، ولی به سبب آزردن خویشاوندان و قطع رحمش، خداوند عمرش را به سه سال برساند.

 

26. نتیجه عاق والدین

اَلعُقُوقُ یعَقِّبُ القِلَّهَ اِلَی الذِّلَّه؛ (بحارالانوار،، ج75، ص318)

نارضایتی پدر و مادر، کمی روزی را به دنبال دارد و آدمی را به ذلت می‌کشاند.

 

27. بی‌طاقتی در مصیبت

اَلْمُصِیبَهُ للِصّابِرِ واحِدَهٌ وَ لِلْجازِعِ اِثْنَتانِ؛ (مستدرک، ج2، ص445)

مصیبت برای صابر یکی است و برای کسی که بی‌طاقتی می‌کند، دوتاست.

 

28. همراهان دنیا و آخرت

اَلَنَّاسُ فی الدنیا بالاموالِ و فی‌الاخره بالاعمال؛ (بحارالانوار، ج75، ص368.)

میزان ارزیابی مردم در دنیا با اموالشان و در آخرت با اعمالشان است.

 

29. شوخی بیهوده

اَلْهَزْلُ فُکاهَهُ السُّفَهاءِ وَصَناعَهُ الْجُهّالِ؛ (بحارالانوار، ج75، ص369)

مسخرگی، تفریح سفیهان و هنر جاهلان است.

 

30. زمان جان دادن

اَذُکُرُ مَصْرَعَکَ بَینَ یدَی اَهْلِکَ و لا طَبِیبٌ یمْنَعُکَ و لا حَبیبٌ ینْفَعُکَ؛ (بحارالانوار، ج75، ص 370)

وقت جان دادنت را نزد خانواده‌ات یاد کن که در آن هنگام طبیبی نیست که جلوی مرگت را بگیرد و نه دوستی که به تو نفع رساند.

 

31. نتیجه جدال

اَلمِراءُ یفْسِدُ الصَّداقَهَ القَدِیمَهَ وَ یحِلِّلُ العُقْدَهَ الوَثیقَهَ وَ اَقَلُّ ما فیه اَنْ تَکُونَ فیها الْمُغالَبَهُ وَ الْمُغالَبَهُ اُسُّ اَسْبابِ القَطِیعَهِ؛ (بحارالانوار، ج75، ص 369)

جدال، دوستی قدیمی را تباه می‌کند و پیوند اعتماد را می‌گشاید و کمترین چیزی که در آن است، غلبه بر دیگری است که آن هم سبب جدایی است.

 

32. درک لذت در کاستی

اَلسَّهَرُ اَلَذُّ لِلْمَنامِ وَ الجُوعُ یزِیدُ فی طِیبِ الطَّعامِ؛ (بحارالانوار، ج75، ص 379)

شب بیداری، خواب را لذت بخش‌تر، و گرسنگی گوارایی غذا را زیاد می‌کند.

 

33. اسیر زبان

راکِبُ الحَروُنِ اَسیرُ نَفْسِهِ، وَ الجاهِلُ اَسِیرُ لِسانِهِ؛ (بحارالانوار، ج75، ص 369)

کسی که بر اسب سرکش سوار است، اسیر هوای نفس خویش و نادان اسیر زبان خوش است.

 

34. تصمیم قاطع

اَذْکُرْ حَسَراتِ التَّفْرِیطِ بِاَخْذِ تَقْدیمِ الْحَزْمِ؛ (بحارالانوار، ج75، ص 370)

افسوس خوردن کوتاهی در انجام دادن کار را، با تصمیم‌گیری قاطع جبران کن.

 

35. خشم و کینه‌توزی

اَلْعِتابُ مِفْتاحُ الثِّقالِ وَ العِتابُ خَیرٌ مِنَ الحِقدِ؛ (بحارالانوار، ج75، ص 369)

سرزنش و تندی کلید کم مهری است، و سرزنش بهتر از کینه توزی است.

 

36. ظهور مقدّرات

المقادیرُ تُرِیکَ ما لم یخْطُرْ بِبالِکَ؛ (اعلام الدین، ص311)

مقدرات چیزهایی را بر تو نمایان می‌سازد که به فکرت خطور نکرده است.

 

37. خودخواهان مغضوب

مَنْ رَضِی عَنْ نَفْسِهِ کَثُرَ السَّاخِطُونَ علیه؛ (بحارالانوار، ج75، ص 368)

هر که از خود راضی باشد، خشم‌گیران بر او زیاد خواهند بود.

 

38. تباهی فقر

اَلْفَقْرُ شِرَّهُ النَّفْسِ وَ شِدَّهُ الْقُنُوطِ؛ (بحارالانوار، ج75، ص368.)

فقر مایه آزمندی نفس و سبب ناامیدی زیاد است.

 

39. راه پرستش

لو سَلَکَ النّاسُ وادِیاً وسیعاً لَسَلَکْتُ وادِی رَجُلٍ عَبَدَ اللهَ وَحْدَهُ خالصاً؛ (بحارالانوار،ج67، ص112)

اگر مردم به راه‌های گوناگون روند، من به راه کسی که تنها خدا را خالصانه می‌پرستد، خواهم رفت.

 

40. آشکار نکردن برنامه‌ها

اِظْهارُ الشی قبل اَنْ یسْتَحْکِمَ مُفْسِدَهٌ له؛ (تحف العقول، ص457)

آشکار کردن هر کاری پیش از آنکه به سامان برسد، آفت آن کار است.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: امامت و ولایت , ,
:: برچسب‌ها: امام هادی(ع) , چهل حدیث , رایه الهدی , بیت المهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2721
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
سه شنبه 30 مهر 1392

امیرالمومنین امام علی علیه السلام در بخشی از خطبه خود درباره خلافت فرمودند: سوگند به خدايي كه دانه را شكافت و جان را آفريد، اگر حضور فراوان بيعت كنندگان نبود، و ياران حجّت را بر من تمام نمي‏كردند، و اگر خداوند از علماء عهد و پيمان نگرفته بود كه برابر شكم بارگي ستمگران، و گرسنگي مظلومان، سكوت نكنند، مهار شتر خلافت را بر كوهان آن انداخته، رهايش مي‏ساختم، و آخر خلافت را به كاسه اوّل آن سيراب مي‏كردم، آنگاه مي‏ديديد كه دنياي شما نزد من از آب بيني بزغاله‏ اي بي ارزش‏تر است.

گفته اند:در اينجا مردي از أهالي عراق بلند شد و نامه ‏اي به دست امام عليه السّلام داد و امام عليه السّلام آن را مطالعه می فرمود، گفته شد، مسايلي در آن بود كه مي‏بايست جواب مي‏داد.وقتي خواندن نامه به پايان رسيد، ابن عباس گفت يا امير المؤمنين چه خوب بود سخن را از همان جا كه قطع شد آغاز مي‏كرديد امام عليه السّلام فرمود:هرگز اي پسر عباس، شعله‏ اي از آتش دل بود، زبانه كشيد و فرو نشست، ابن عباس مي‏گويد، به خدا سوگند بر هيچ گفتاري مانند قطع شدن سخن امام عليه السّلام اين گونه اندوهناك نشدم، كه امام نتوانست تا آنجا كه دوست دارد به سخن ادامه دهد. 

متن حدیث:


أَمَا وَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أن لا يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا وَ لَسَقَيْتُ آخِرَهَا بِكَأْسِ أَوَّلِهَا وَ لَأَلْفَيْتُمْدُنْيَاكُمْ هَذِهِ أَزْهَدَ عِنْدِي مِنْ عَفْطَةِ عَنْزٍ

قَالُوا وَ قَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ السَّوَادِ عِنْدَ بُلُوغِهِ إِلَى هَذَا الْمَوْضِعِ مِنْ خُطْبَتِهِ فَنَاوَلَهُ كِتَاباً فَأَقْبَلَ يَنْظُرُ فِيهِ (فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ قِرَاءَتِهِ) قَالَ لَهُ ابْنُ عَبَّاسٍ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ لَوِ اطردت مقالتك مِنْ حَيْثُ أَفْضَيْتَ فَقَالَ هَيْهَاتَ يَا ابْنَ عَبَّاسٍ تِلْكَ شِقْشِقَةٌ هَدَرَتْ ثُمَّ قَرَّتْ قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ فَوَاللَّهِ مَا أَسَفْتُ عَلَى كَلَامٍ قَطُّ كَأَسَفِي عَلَى هَذَا الْكَلَامِ أن لا يَكُونَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام بَلَغَ مِنْهُ حَيْثُ أَرَادَ.

«نهج البلاغه،خطبه3»
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2091
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 25 مهر 1392

نجّارى بيش از ده سال پيش مى گفت كه قبل از سى سال ـ كه تا حالا چهل سال مى شود ـ( 1) ، زندگى ما به اين صورت بود كه دو ماه در ناز بوديم و دو ماه هم چيزى نداشتيم. پيش از اين در كتاب حاجى نورى ـ رحمه اللّه  ـ حال كسانى را كه توسل و تشرّف به امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ داشته اند را خوانده بودم، تا اين كه شبى به ذهنم رسيد كه براى رفع تنگدستى به حضرت حجّت ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ متوسّل شوم. دو ركعت نماز خواندم و به آن حضرت متوسّل شدم. فردا صبح كه مى خواستم به مغازه ام بروم مبلغ پنج تومان در جيبم بود، يك تومان آن را براى خود برداشتم و چهار تومان باقى را براى تهيه ى نان و خوراك به خانواده دادم و از خانه بيرون آمدم و به مغازه رفتم.

تا ظهر خبرى نشد، اهل بيت هم رفته بود از خواهرش مقدارى قرض كرده و غذايى شبيه اشكنه براى نهار تهيه كرده بود. نهار آماده شد سر سفره بودم و تازه يك لقمه خورده بودم كه شنيدم در خانه را مى كوبند. رفتم در را باز كردم، كوبنده ى در گفت: آقازاده هاى تهرانى در منزل آقا ميرزا على محمّد يا عبدالمحمّد هستند و شما را هم براى نهار دعوت كرده اند كه آن جا باشيد، از خانه بيرون شدم و نزد آقا ميرزا محمّد كه در تهران معروف بود رفتم. عدّه اى نزد او بودند، آقاى زاهد هم آن جا بود. پس از آن كه جمعيّت نهار خوردند و رفتند، و من و چهار نفر و آقاى زاهد مانديم. كه در اثر سرما زير كرسى نشسته بوديم و غافل از همه چيز سيگار مى كشيد، آقاى زاهد بدون مقدمه فرمود: در نجف مدرّسى بود به نام آقا سيّد حسن كه در شبانه روز يك بار بيشتر نمى توانست به خانواده ى خود نان بدهد، وى گفت: بنا گذاشتم براى رفع تنگدستى و گشايش روزى، چهل روز به خدمت صاحب ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ عريضه بنويسم و نوشتم. روز چهلم كه عريضه نوشتم غافل از اين كه روز چهلم است، در خانه تنها نشسته بودم و خانواده هم در خانه نبودند، درِ خانه هم بسته بود، از پشت ديوار خانه، از بيرون صدايى به گوشم رسيد كه: آقاى آقا سيّد حسن! با خود گفتم: قطعا خيال است، چون كسى در خانه نيست كه مرا به اسم صدا كند. در هم بسته بود، لذا اعتنايى نكردم، بار ديگر صدا تكرار شد: آقاى آقا سيّد حسن، فرزند آقا سيّد حسين خيال مى كنيد كه ما از حال شما مطلع نيستيم؟! اين بار برخاستم و به طرف صدا رفتم، كسى را نديدم؛ ولى آن صدا به مانند آبى بود كه بر روى آتش درونى من ريخته شد. و بعد از آن احساس كردم كه گويا اصلاً به هيچ چيز احتياج ندارم! كسى كه سر تا پا حاجت و نياز بود و پولى هم به او نداده بودند، با عنايت آن صدا سر تا پا غنى و بى نياز شد! وقتى آقاى زاهد اين ماجرا را نقل كرد، ديگر يك كلمه حرف نزد. نجّار گفت با خود گفتم: نكند اين ماجرا را براى قضيه ى من مى گويد كه خيال مى كنيد كه ما از حال شما مطلّع نيستيم؟! زيرا ديشب من نماز خواندم به آن حضرت ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ متوسّل شدم. شايد من چيزى را از آن حضرت مى خواهم كه به صلاحم نيست، لذا ناراحتى درونى و اندوه من هم مثل اين كه آب روى آتش بريزند، حلّ شد بدون اين كه يك پول و يا وعده ى پول بدهد راحت شدم و براى من روشن شد كه من مثل طفل مريض و بيمارى هستم كه سركه و ترشى مى خواهم ولى برايم ضرر دارد، آيا پدر و مادر مهربان در اين صورت آن را به من مى دهند؟ هرگز. محال است كه بدهند. معلوم مى شود استغنا و غنى( بى نيازى و دارايى) مربوط به قلب است نه به پول و كسب و سرمايه و ثروت. اين ها همه باطل و خيال است.

 

 

1.حضرت استاد بهجت ـ رحمه الله ـ اين جريان را بيش از بیست سال پيش بيان فرموده اند. بنابراين، تا كنون حدود شصت سال از اين ماجرا مى گذرد.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2248
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 25 مهر 1392

آیت الله بهجت(ره):از مرحوم شيخ عبدالنبى اراكى نقل شده كه در اراك، شبى در مدرسه بوديم، زنى پشت در آمد و اظهار داشت. بى پناهم و جايى ندارم و نمى‏توانم در اين وقت شب به جايى بروم، هوا هم سرد بود، لذا به ناچار گفتم: بياييد داخل. پس از ورود، گفتم: سفره ‏ام آن جاست باز كنيد و نان بخوريد و در داخل حجره، كرسى هم داشتم، به او گفتم آن طرف بخوابيد و من مطالعه دارم. رفت، خورد و خوابيد من هم مطالعه كردم، نان خوردم و در طرف ديگر كرسى خوابيدم. يك يا دو بار با فاصله، پاى آن زن با پاى من برخورد كرد، ديدم صلاح نيست زير كرسى باشم، از جا برخاستم و بيرون حجره رفتم و تا صبح در هواى سرد در حياط مدرسه ماندم و دور حياط مى‏ گشتم تا اين كه صبح شد. از كارهاى ديگر آن زن مثل نماز و... اطّلاع ندارم.

هوا كه روشن شد، زن از اطاق بيرون آمد و رفت. علم تعبير خواب من از ماجراى آن شب شروع شد.
براى ابن سيرين نيز چنين جريانى اتّفاق افتاد و زنى از او مطالبه‏ ى فحشا نمود و وى به ظاهر قبول نمود و براى تطهير به دستشويى رفت و صورت ظاهر خود را با نجاست آلوده كرد و به اين وسيله از آن مهلكه نجات پيدا كرده و خداوند علم تعبير خواب را به وى عطا فرمود.

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2305
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 25 مهر 1392

 

بالا نرفت آنکه به پای تو پا نشد

آقا نشد هر آن که برایت گدا نشد

مقصود از تکلم طور از تو گفتن است

موسی نشد هر آن که کلیم شما نشد

روز ازل برای گلوی تو هیچ کس

غیر از خدای عز و جل خون بها نشد

در خلقتش زمین و مکان های محترم

بسیار آفرید ولی کربلا نشد

گر چه هزار سال برای تو گریه کرده اند

یک گوشه از حقوق لب تو ادا نشد

ما گندم رسیده شهر ری توایم

شکر خدا که نان تو از من جدا نشد

یک گوشه می رویم و فقط گریه می کنیم

حالا که کربلای تو روزی ما نشد

داغ تو اعظم است تحمل نمی شود

در حیرتم چگونه قد نیزه تا نشد

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2368
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 24 مهر 1392

مناجات با امام حسین علیه السلام

 

آماده می شوم که فراهم کنی مرا

خرج عزای ماه محرم کنی مرا

آشفته ام؛ به سینه زدن عادتم بده

تا بین این صفوف منظم کنی مرا

فرموده ای که: "اشک شما مرهم من است"

اشک مرا بریز که مرهم کنی مرا

آن قدر در طواف سرت گریه می کنم

تا پای نیزه چشمه زمزم کنی مرا

اصلاً بعید نیست که در روضه خودت

همسایه رسول مکرم کنی مرا

روزی که اشک و خون تو در قتلگاه ریخت

می خواستی شهید محرم کنی مرا

 

حاج رحمان نوازنی

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2295
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 24 مهر 1392

وَ مَن يَتَّقِ اللَّهَ يجَعَل لَّهُ مخَرَجًا * وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحتَسِب

 

هر كس تقواى الهى پيشه كند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مى‏كند،  و او را از جايى كه گمان ندارد روزى مى‏دهد  [ الطارق آيه 2 و 3 ]

داستان:

بین اهل ایمان معروف است که یکی از علمای اهل سنت، که در بعضی از فنون علمی، استاد علامه حلی است کتابی در رّد مذهب شیعه امامیه نوشت و در مجالس و محافل آن را برای مردم می‌خواند و آنان را به شيعه بدبين ميكرد، و از ترس آن که مبادا کسی از علمای شیعه کتاب او را ردّ نماید، آن را به کسی نمی‌داد که نسخه‌ای بردارد.

علامه حلی همیشه به دنبال راهی بود که کتاب را به دست آورد و ردّ کند. ناگزیر رابطه استاد و شاگردی را وسیله قرار داد و از عالم سنی درخواست نمود که کتاب را به او امانت دهد.

آن شخص چون نمی‌خواست که دست ردّ به سینه علامه حلی بزند، گفت: «سوگند یاد کرده‌ام که این کتاب را بیشتر از یک شب پیش کسی نگذارم.»

مرحوم علامه همان مدت را نیز غنیمت شمرد. کتاب را از او گرفت و به خانه برد که در آن شب تا جایی که می‌تواند از آن نسخه بردارد.

مشغول نوشتن بود كه درب خانه به صدا در آمد و هنگامي كه علامه حلي در را باز كرد شخصي  گفت : مي خواهم امشب مهمان شما باشم

علامه حلي گفت : بفرماييد ؛ اما امشب نمي توانم پذيرايي كنم و انشاء الله فردا در خدمتم

آن شخص را به اتاقي راهنمايي كرد و خود مشغول نوشتن شد، شب به نیمه آن رسید، خواب بر ایشان غلبه نمود.

وقتی از خواب بیدار شد، كتاب را كاملا نوشته شده ديد كه آخر آن نوشته شده بود:

کَتَبَه بخط الحجه [این نسخه را حجت نوشته است.]

منبع :نجم الثاقب ؛ باب هفتم ؛ حكايت 15 ؛ صفحه 452 [با تصرف و استفاده از متون ديگر]

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2299
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 22 مهر 1392

امام حسین علیه السلام در دعای عرفه: خدایا، مرا به که واگذار می‌کنی؟ به نزدیک ، تا با من به دشمنی برخیزد، یا به بیگانه ، تا با من با ترش رویی برخورد کند یا به آنان که خوارم می‌شمرند؟ 
و حال اینکه تو خدای من، و زمامدار کار منی. من به تو شکایت می کنم، از غربتم، و دوری خانه آخرتم، و سبکی ام نزد کسی که اختیار کارم را به او دادی.
خدایا غضبت را بر من فرود نیاور، اگر در مقام خشم کردن بر من نباشی، از غیر تو باک ندارم، منزّهی تو، جز اینکه عافیتت بر من گسترده تر است...


متن حدیث: 

 الهی وَاِلی غَیْرِکَ فَلا تَکِلْنی. اِلهی اِلی مَنْ تَکِلُنی؟ اِلی قَریبٍ فَیَقْطَعُنی اَمْ اِلی بَعیدٍ فَیَتَجَهَّمُنی اَمْ اِلَی الْمُسْتَضْعَفینَ لی وَاَنْتَ رَبّی وَمَلیکُ اَمْری اَشْکُو اِلَیْکَ غُرْبَتی وَبُعْدَ داری وَهَوانی عَلی مَنْ مَلَّکْتَهُ اَمْری اِلهی فَلا تُحْلِلْ عَلَیَّ غَضَبَکَ فَاِنْ لَمْ تَکُنْ غَضِبْتَ عَلَیَّ فَلا اُبالی سُبْحانَکَ غَیْرَ اَنَّ عافِیَتَکَ اَوْسَعُ لی..

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2182
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 22 مهر 1392

 عـــــــــرفه

 

ظهر زیبای وقوفه یه وقوف آفتابی

یه وقوف عاشقونه زیر آسمون آبی

عرفات چشش به راهه تا وقوفتو ببینه

تا که یک لحظه کنار صاحب خودش بشینه

ظهر زیبای وقوفه کاش منم وقف شما شم

تا یه صبح عید قربون نذر آقای منا شم

من نشستم اینجا مثل یه گدای سرراهی

بین این همه سفید پوش با لباس روسیاهی

میگن امروز عرفاته گدایی فعل حرومه

آخه بخشیدن تو این روز از قدیم رسم و رسومه

بزار یک کم خودمونی درد دل کنم دوباره

بزار تو شبای تارم بریزم یه کم ستاره

گناهام بسکه زیاده کی میتونه بشماره؟

چاره ای برام بساز تا هی بهم نگن بیچاره!

خاک عالم تو سر من که بیچاره ی گناهم

جوونیم هزینه شد، رفت، تو اجاره ی گناهم

کمک کن که دوباره سر سجاده بشینم

تا زیر این آسمونا یک کم افتاده بشینم

دست بکش به روی چشمام هوس نگاتو کردم

یه پر و بالی بده که دوباره هواتو کردم

دستمو بگیر بلند شم قصد کربلاتو کردم

هوس بارون گریه توی روضه هاتو کردم

اجازه می دید که قبل از اینکه ما دعا بخونیم

یک کمی از عرفات کربلایی ها بخونیم

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: برچسب‌ها: حاج رحمان نوازنی , عرفه , شعرآیینی , رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2690
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : گمنام
دو شنبه 22 مهر 1392

عــــــــــــــــــرفه

 

کیست تا کشتی جان را ببرد سوی نجات

دست ما را برساند به دعای عرفات

موسی من تو به دنبال کدامین خضری؟

گوشه ی چشم تو ابری ست پر از آب حیات

خوش به حال شهدایی که نمردند هنوز

که دلی دارند بشکسته تر از پیرهرات

دردشان دردی ست از درد ابوالفضل علی

تشنه لب با تن پر زخم لب شط فرات

نیست جز از جگر خونی شان این همه گل

نیست جز از نفس زخمی شان این برکات

یا حسین ابن علی عشق، دعای عرفه ست

عشق آن عشق که بیرون بردم ازظلمات

پشت بر کعبه نکردی که چنان ابراهیم

به منا با سر رفتی پی رمی جمرات

به منا رفتی و قنداقه ی توحید به دست

تا بری باشی از ملعبه ی لات و منات

تو همه اصل و اصولی تو همه فرع و فروع

تو همه حج و جهادی تو همه صوم وصلات

ظاهر و باطن تو نیست بجز جلوه حق

که هم آیین صفاتی و هم آیینه ی ذات

مرحبا آجرک الله بزرگا مردا

نیست در دست تو جز نسخه ی حاجات و برات

شعر ناقابل من چیست که نذر تو شود

جان ناقابل من چیست که گویم به فدات

تو کدامین غزلی عطر کدامین ازلی؟

از تو گفتن نتوانند چرا این کلمات؟

جبل الرحمه همین جاست همین جا که تویی

پای این سفره که نور است و سلام و صلوات

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2227
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 22 مهر 1392

حضرت مسلم بن عقیل(ع)

 

عادت به عبادت به خدا بار ندارد

عاشق که به جز طاعت تو کار ندارد

این کوفه پر از عابد و زاهد شده امّا

برگرد که مسلم به خدا یار ندارد

یک شهر نمک خوار و نمکدان شکن اینجا

حق نمکِ حیدر کرار ندارد

بازار بزرگ است پر از مشتریِ جنگ

جز نیزه و شمشیر خریدار ندارد

در چهرۀ کوفی شرر کینه عیان است

در بغض و عداوت کسی انکار ندارد

در دکّه شان تیر سه شعبه است چه ارزان

کعب نِی شان قیمت بسیار ندارد

بازار جواهر عجبا خلوتِ خلوت

جز حرف غنیمت کسی انگار ندارد

شغل همۀ شهر شراب است و قمار است

یک کوچه نمانده است که خمّار ندارد

شهری که پر از لقمه حرام است یقیناً

از ریختن خون خدا عار ندارد

کوفی به پذیراییِ از قافلۀ تو

جز سنگ در این کوچه و بازار ندارد

این سبک پذیراییِ در دارالاماره است

مهمانی شان غیر سرِ دار ندارد

می میرم و این جمله سرِ دار بگویم

زینب پس از این سید و سالار ندارد

این امّت بی عار که من دیده ام امروز

با حجب و حیا هیچ سر و کار ندارد

آن تیرِ پر از جاذبه با تیزیِ مسمار

جایی به جز از چشم علمدار ندارد

بگذار که اسرار تو سربسته بماند

مانند تو کس این همه اسرار ندارد

***

از وبلاگ حاج محمود ژولیده 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2171
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 21 مهر 1392

 یکی از معضلات عمده شهید همت در جایگاه فرمانده جدید تیپ ۲۷ محمدرسول‌الله(ص) طی عملیات رمضان، جوسازی‌های جدید جریان مرموز مسلط بر سپاه منطقه ۱۰ تهران در آن برهه علیه وی بود. در جریان گپ‌وگفتی خودمانی، سید محمدرضا دستواره و تنی چند از کادرهای عملیاتی ارشد تیپ ۲۷ در این باره نزد همت گلایه کردند؛ صحبت‌های شهید همت در پاسخ به این گلایه‌ها در ادامه می‌آید:


«امام صحبتی دارند که آن را نوشته‌ام و همیشه در جیب خودم دارم؛ دوست دارم حرف‌های امام همیشه در ذهنم باشد، حالا من آن را برای شما می‌خوانم، این دیگر یک شعار باید برای ما باشد!

امام صراحتاً اعلام می‌کنند هرکس که بیشتر برای خدا کار کرد بیشتر باید فحش بشنود و شما پاسدارها چون بیشتر برای خدا کار کردید بیشتر فحش شنیده و می‌شنوید.

ما باید برای فحش‌ شنیدن ساخته بشویم! برای تحمل تهمت‌ها، افتراء و دروغ، چون ما اگر تحمل نکنیم باید میدان را خالی کنیم. فکر نکنید افرادی مثل خوارج دوران حکومت امام علی(ع) الان در اطراف ما وجود ندارند؛ وجود دارند! خوارج چه کسانی بودند؟ خوارج آمدند ابتدا به حضرت علی(ع) گفتند: یا علی ما با تو هستیم؛ بعد همین‌ها از پشت به علی(ع) ضربه زدند. این نیست که ما هم در اطراف خودمان چنین آدم‌هایی نداشته باشیم، الان هم مثل حکومت حضرت علی(ع) خوارجی هستند که دارند اذیت می‌کنند، داریم دیگر. انجمن حجتیه می‌بینید که این‌ور و آن‌ور نفوذ کرده و اینها هزار کانال دارند».

شهید همت در ادامه با اشاره به شهید «محمدرضا دستواره» می‌گوید: «حالا خدا را شکر خودت الان در تیپ، روی آدم‌ها شناخت دارید. اگر تو در وضعیت مبهم و فاقد شناسایی قبلی از آدم‌ها قرار گرفته بودی؛ بله این مسائل برای تو ضربه روحی درست می‌کرد اما حالا نباید این طور باشد چون تو خودت هم فهمیده‌ای که در سپاه تهران و کلاً در سپاه منطقه ۱۰ یک جریانی وجود دارد که من اسم آن را گذاشته‌ام جریان سوم، یک خط سوم آنجا وجود دارد که حتی خود حاج داود [کریمی فرمانده سپاه منطقه ۱۰] را هم قبول ندارند. ملاک رسیدن به درجات بالای شهادت برای یک شهید همین مظلومیت است». 

فارس

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ایثـار و شهادت , ,
:: برچسب‌ها: شهیدهمت , رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2578
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 21 مهر 1392

 

جهت مشاهده و ذخیره تصاویر در سایز اصلی بر روی آنها کلیک نمایید 

 

 

 

 

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: برچسب‌ها: بابلسر92 , شاعران آیینی , اردوی فرهنگی آموزشی بابلسر ,
:: بازدید از این مطلب : 2356
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 21 مهر 1392

امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: خداوند عزّوجلّ از ميان بندگان مؤمنش، بنده‏‌اى را كه بسيار دعا كند، دوست می‌دارد.
پس، همواره در سحرگاهان تا طلوع خورشيد دعا كنيد؛ زيرا اين وقتى است كه در آن، درهاى آسمان باز می‌شود، و روزى‏‌ها تقسيم مى‏‌گردد و حاجت‏‌هاى بزرگ برآورده می‌شود.


متن حدیث:


امام باقر عليه ‏السلام : اِنَّ اللّه‏َ عَزَّوَجَلَّ يُحِبُّ مِن عِبادِهِ المُؤمِنينَ كُلَّ عَبدٍ دَعّاءٍ فَعَلَيكُم بِالدُّعاءِفِى السَّحَرِ اِلى طُلوعِ الشَّمسِ فَاِنَّها ساعَةٌ تُفْتَحُ فيها اَبوابُ السَّماءِ وَ تُقسَمُ فيهَاالاَرزاقُ وَ تُقضى فيهَا الحَوائِجُ العِظامُ ؛



«اصول کافی، جلد2 صفحه 478»
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2295
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 21 مهر 1392
 
 

بی‌رغبتی جوانان برای ازدواج به‌هنگام/بخش‌های فرهنگی برای تحکیم خانواده فعالیت نمی‌کنند
 

حجت‌الاسلام مرادی:

بی‌رغبتی جوانان برای ازدواج به‌هنگام/بخش‌های فرهنگی برای تحکیم خانواده فعالیت نمی‌کنند

حجت‌الاسلام و المسلمین مرادی گفت: عدم رغبت جوانان به ازدواج به موقع و به‌هنگام، بحث موضوع تلخ آمار روبه رشد طلاق و شدید شدن تجملات و رسم و رسوم جاهلانه از مشکلات عمده است که باید رفع شود.
 

 

 حجت‌الاسلام‌ والمسلمین شهاب مرادی،کارشناس مسائل خانواده در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه با توجه به هفته ازدواج به نظر شما برای کاهش طلاق در جامعه چه باید کرد و عمده مشکلات زوج‌های جوان چیست، اظهار داشت: مشکلات ما را مناسبت‌ها حل نمی‌کند؛ در واقع مشکلات ما را رفتارها و اقدام‌های شعارگونه و تبلیغی کاهش نمی‌دهد بنابراین باید کاری اصولی انجام داده و برنامه‌های بسیاری داشته باشیم.

وی ادامه داد: اینکه در یک روز مثلاً دفاتر ثبت طلاق، طلاق ثبت نکند این مشکلی را کم نمی‌کند؛ مشکل ما این است که فرزندان در دوران رشد در خانه و مدرسه، مسئولیت پذیری و علاقه‌ورزی را نمی‌آموزند همچنین دوست داشتن و دوست داشته شدن را آموزش ندیده و تمرین نمی‌کنند بنابراین دختران و پسران بیش از هر چیز باید در بحث وفاداری، تعهد و فداکاری آموزش ببنند.


*سینما، تئاتر و موسیقی کشور ما به نفع تحکیم خانواده عمل نمی‌کنند

این کارشناس مسائل خانواده با اشاره به اینکه ما باید در حوزه‌های تربیتی و در تمام دستگاه‌های فرهنگی در زمینه ازدواج مناسب کار کنیم و از اثر‌بخشی و خروجی آن در کف جامعه و خانواده‌ها بهره ببریم، عنوان کرد: بخش‌های مختلف فرهنگی ما مانند کتاب، رمان، سینما، تئاتر و موسیقی در کشور به نفع تحکیم خانواده عمل نمی‌کنند. به طور مثال اگر 50 سریال و تئاتر اخیر را در جامعه رصد کنیم، متوجه خواهیم شد که تعداد اندکی در راستای تحکیم خانواده گام برداشته است.

مرادی گفت: آیا سریال کلاه پهلوی به تحکیم خانواده کمک می‌کند؟ واقعا به نظر بنده ادامه پخش این سریال هیچ توجیه  فرهنگی و شرعی ندارد بنابراین باید دست به دست هم داده و مشکلات را رفع کنیم چرا که متاسفانه امروز، از 52 ازدواج ، 10 طلاق داریم و همچنین میل به فرزندآوری در گروه‌های مختلف جامعه کم شده است که این امر نگران‌کننده است.

وی با بیان اینکه در حال‌حاضر از انسان‌های پاک و مومن گرفته تا افرادی که در قید و بند مسائل دینی نیستند، تمایل عمومی نسبت به فرزند‌آوری ندارند و این موضوع مشکلات ماست، ادامه داد: امروز در جامعه ما بحث عدم رغبت جوانان به ازدواج به موقع و به‌هنگام، بحث موضوع تلخ آمار روبه رشد طلاق و شدید شدن تجملات و رسم و رسوم جاهلانه و تنوع و تکثر اقدامات اضافه و دست و پا گیر فرهنگی از مشکلات عمده است که باید رفع شود.

* تجملات از عوامل خطرناک در جامعه محسوب می‌شود

این کارشناس مسائل خانواده با اشاره به اینکه تجملات زیادی، بسیار خطرناک است، در حقیقت تجملات از عوامل خطرناک در جامعه محسوب می‌شود، اظهار داشت: برای ده سال آینده باید نگران فروپاشی خانواده و خانه‌های مجردی و تک نفره باشیم چرا که همه باید در خصوص جلوگیری از این امر جدی بوده و کار کنیم.

مرادی در راستای ترویج  ازدواج آسان و ازدواج دانشجویی گفت: بنده با ازدواج آسان مخالف هستم انتخاب همسر و مراحل قبل از عقد باید سخت باشد ولی باید در آسان‌کردن جشن‌ها و مراسم‌ها اقدام شود؛ ازدواج به معنای فرآیند انتخاب همسر باید خردمندانه و هوشمندانه باشد ولی برگزاری جشن‌ها را کم و آسان کنیم و تنها یک ولیمه با یک نوع شام ساده داده شود چرا که تجملات در این زمینه فایده‌ای ندارد.

مسئولان به جای تکرار دغدغه‌های مقام معظم‌ رهبری، آنها را عملی کنند

وی افزود: مسئولان با روحیه جهادی آنچه که خیر و صلاح جامعه است، تحت رهنمود و دغدغه مقام معظم رهبری در خصوص سبک زندگی اسلامی اقدام کرده و به جای تکرار فرمایشات رهبری، این فرمایشات را به عنوان یک دستورالعمل اجرایی تبدیل به برنامه و پیاده کنند و بعد به رهبری گزارش کار دهند، نه اینکه تکرار کنند، متاسفانه در حال حاضر مقام معظم رهبری دغدغه جامعه را بیان می‌کنند و مدیران رتبه دستگاه‌های فرهنگی همه تکرار می‌کنند پس چه کسی باید این فرسمایشات را عملیاتی کند!

مرادی بیان کرد: مشکل این جاست که همه مسئولان طلبکار هستند و خود را بهتر می‌دانند ولی باید گفت که مسئولان باید دغدغه مقام معظم رهبری را عملیاتی کنند، افزود: بحث جوانان بحث چالشی و مهم است که همه دستگاه‌ها به آن توجه کنند.

وی در خصوص تبصره قانون حمایت از کودکان و نوجوانان که در آن مطرح شده است ازدواج سرپرست با فرزنده خانواده ممنوع نیست، اظهار داشت: بنده با این امر مخالف هستم بنده تاکید می‌کنم این موضوع درست نیست و باید ممنوع باشد.

این کارشناس مسائل خانواده با اشاره به اینکه ما کتاب خدا را بستیم و با عقل ناقص کار می‌کنیم بنابراین باید براساس دین تمام مشکلات راه حل کنیم وگرنه باید باید برای حل مسائل خانواده سراغ آمریکا برویم و به راه اشتباه کشیده شویم، گفت: مشکلات فرهنگی ما  پیچیده است که باید به فکر حل باشیم و همفکری کنیم تا به نتایج خوبی برسیم.

تسنیم

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اجـــتماعــــــی , فـــــــــرهنـگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2745
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : گمنام
شنبه 20 مهر 1392
  • امام حسن عسکری علیه السلام:
  • «اِنَّ الوُصُولَ اِلی اللهِ عَزّوجلَّ سَفَرٌ لا یُدرَکُ اِلّا بِامتِطاءِ اللَّیلِ»

  • وصول به خداوند عزوجل سفری است که جز با عبادت در شب حاصل نگردد.

  • مسند الامام العسکری، ص290
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1796
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
شنبه 20 مهر 1392
آیت الله بهجت (ره): چه باید گفت؟ در تمام امت های گذشته غیبت مقدر شده است ولی در هیچ امتی چنین غیبتی با وقت نامعلوم و غیرمقدر اتفاق نیفتاده است.
ما مسلمان ها امتحان خود را با پیغمبر(ص) و یازده امام(ع)در زمان حضورشان پس داده ایم! اگر این یکی هم ظاهر می شد، لابد به قربانش می رفتیم!! 
کسانی که در زمان ائمه(ع) به بنی امیه و بنی عباس گرایش داشتند، مگر دیوانه بودند!؟ آنها از میان دو راه دین و دنیا، دنیا و ضد آخرت را انتخاب می کردند! و هنوز مناسب آن ها برما عرضه نشده است تا امتحان خود را پس دهیم!(منبع:شبستان)
 
نجوا/كسي به فكر شما نيست راست مي گويم
 
تمام راه ظهور تو با گنه بستم
دروغ گفته ام آقا كه منتظر هستم

كسي به فكر شما نيست راست مي گويم
دعا براي تو بازيست راست مي گويم 

اگرچه شهر براي شما چراغان است 
براي كشتن تو نيزه هم فراوان است 

من از سرودن شعر ظهور مي ترسم 
دوباره بيعت و بعدش عبور مي ترسم 

من از سياهي شب هاي تار مي گويم 
من از خزان شدن اين بهار مي گويم 

كسي كه با تو بماند به جانت آقا نيست 
براي آمدن اين جمعه هم مهيّا نيست
(منبع:شیعه نیوز)

پوستر/ برای دریافت در سایز بزگ تر روی عکس کلیک کنید

 
 
تهذیب نفس ، شرط درک خدمت امام زمان (عج )

در تهران استاد روحانیى بود که لُمْعَتَیْن را تدریس مى کرد، مطّلع شد که گاهى یکى از طلاّب و شاگردانش که از لحاظ درس خیلى عالى نبود، کارهایى نسبتاً خارق العاده دیده و شنیده مى شود.
روزى چاقوى استاد (در زمان گذشته وسیله نوشتن قلم نى بود، و نویسندگان چاقوى کوچک ظریفى براى درست کردن قلم به همراه داشتند) که خیلى به آن علاقه داشت ، گم مى شود و وى هر چه مى گردد آن را پیدا نمى کند و به تصور آنکه بچّه هایش برداشته و از بین برده اند نسبت به بچه ها و خانواده عصبانى مى شود، مدتى بدین منوال مى گذرد و چاقو پیدا نمى شود.و عصبانیت آقا نیز تمام نمى شود.
روزى آن شاگرد بعد از درس ابتداءً به استاد مى گوید:((آقا، چاقویتان را در جیب جلیقه کهنه خود گذاشته اید و فراموش کرده اید، بچه ها چه گناهى دارند.)) آقا یادش مى آید و تعجّب مى کند که آن طلبه چگونه از آن اطلاع داشته است .
از اینجا دیگر یقین مى کند که او با (اولیاى خدا) سر و کار دارد، روزى به او مى گوید: بعد از درس با شما کارى دارم .

چون خلوت مى شود مى گوید: آقاى عزیز، مسلّم است که شما با جایى ارتباط دارید، به من بگویید خدمت آقا امام زمان (عج ) مشرف مى شوید؟
استاد اصرار مى کند و شاگرد ناچار مى شود جریان تشرّف خود خدمت آقا را به او بگوید.

استاد مى گوید: عزیزم ، این بار وقتى مشرّف شدید، سلام بنده را برسانید و بگویید: اگر صلاح مى دانند چند دقیقه اى اجازه تشرّف به حقیر بدهند.
مدتى مى گذرد و آقاى طلبه چیزى نمى گوید و آقاى استاد هم از ترس اینکه نکند جواب ، منفى باشد جرأت نمى کند از او سؤال کند ولى به جهت طولانى شدن مدّت ، صبر آقا تمام مى شود و روزى به وى مى گوید:

آقاى عزیز، از عرض پیام من خبرى نشد؟

مى بیند که وى (به اصطلاح ) این پا و آن پا مى کند.

آقا مى گوید: عزیزم ، خجالت نکش آنچه فرموده اند به حقیر بگویید چون شما قاصد پیام بودى (وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلا الْبَلاغُ الْمُبینُ)
آن طلبه با نهایت ناراحتى مى گوید:آقا فرمود: لازم نیست ما چند دقیقه به شما وقتِ ملاقات بدهیم ، شما تهذیب نفس کنید من خودم نزد شما مى آیم .

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: مــهـــــدویــــت , ,
:: برچسب‌ها: زمان ظهور ,
:: بازدید از این مطلب : 2733
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
شنبه 20 مهر 1392

چه بسا شخص حريص بر امري از امور دنيا ، که بدان دست يافته و باعث نافرجامي و بدبختي او گرديده است ، و چه بسا کسي که براي امري از امور آخرت کراهت داشته و بدان رسيده ، ولي به وسيله آن سعادتمند گرديده است . 
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (166)

2- تو را به پنج چيز سفارش مي کنم : اگر مورد ستم واقع شدي ستم مکن ، اگر به تو خيانت کردند خيانت مکن ، اگر تکذيبت کردند خشمگين مشو ، اگر مدحت کنند شاد مشو ، و اگر نکوهشت کنند ، بيتابي مکن .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (167)

3- سخن نيک را از هر کسي ، هر چند به آن عمل نکند ، فرا گيريد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (170)

4- چيزي با چيزي نياميخته است که بهتر از حلم با علم باشد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص(172)

5- نهايت کمال ، فهم در دين و صبر بر مصيبت ، و اندازه گيري در خرج زندگاني است .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص(172)

6- سه چيز از خصلتهاي نيک دنيا و آخرت است : از کسي که به تو ستم کرده است گذشت کني ، به کسي که از تو بريده است بپيوندي ، و هنگامي که با تو به ناداني رفتار شود ، بردباري کني .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (173)

7- خداوند دوست ندارد که مردم در خواهش از يکديگر اصرار ورزند ، ولي اصرار در خواهش از خودش را دوست دارد . 
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (173)

8- دانشمندي که از علمش سود برند ، از هفتاد هزار عابد بهتر است .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (173)

9- هيچ بنده اي عالم نيست ، مگر اينکه نسبت به بالا دست خود ، حسادت نورزد ، و زيردست خود را خوار نشمارد . 
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (173)

10- هر که خوش نيت باشد ، روزي اش افزايش مي يابد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (175)

11- هر کس با خانواده اش خوشرفتار باشد ، بر عمرش افزوده مي گردد . 
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (175)

12- از سستي و بي قراري بپرهيز ، که اين دو ، کليد هر بدي مي باشند ، کسي که سستي کند ، حقي را ادا نکند ، و کسي که بي قرار شود ، بر حق صبر نکند . 
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (175)

13- پيوند با خويشان ، عملها را پاکيزه مي نمايد ، اموال را افزايش مي دهد ، بلا را دور مي کند ، حساب آخرت را آسان مي نمايد ، و مرگ را به تاخير مي اندازد . 
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 71، ص (111)

14- بهترين چيزي را که دوست داريد درباره شما بگويند ، درباره مردم بگوييد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 65، ص (152)

15- خداوند بنده مؤمنش را با بلا مورد لطف قرار مي دهد ، چنانکه سفر کرده اي براي خانواده خود هديه مي فرستد ، و او را از دنيا پرهيز مي دهد ، چنانکه طبيب مريض را پرهيز مي دهد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (180)

16- بر شما باد به پرهيزکاري و کوشش و راستگويي ، و پرداخت امانت به کسي که شما را بر آن امين دانسته است ، چه آن شخص ، نيک باشد يا بد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (179)

17- غيبت آن است که درباره برادرت چيزي را بگويي که خداوند بر او پوشيده و مستور داشته است . و بهتان آن است که عيبي را که در برادرت نيست ، به او ببندي .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (178)

18- خداوند ، دشنام گوي بي آبرو را دشمن دارد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (176)

19- تواضع ، راضي بودن به نشستن در جايي است که کمتر از شانش باشد ، و اينکه به هر کس رسيدي سلام کني ، و جدال را هر چند حق با تو باشد ، ترک کني .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (176)

20- برترين عبادت ، پاکي شکم و پاکدامني است .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (176)

21- خداوند در روز قيامت در حساب بندگانش ، به اندازه عقلي که در دنيا به آنها داده است ، دقت و باريک بيني مي کند . 
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 7 ، ص (267)

22- آن که از شما به ديگري علم بياموزد ، پاداش او ( نزد خداي تعالي ) به مقدار پاداش دانشجوست ، و از او هم بيشتر مي باشد . 
کافي ، ج 1 ، ص (35)

23- هر که علم و دانش را جويد براي آنکه به علما فخر فروشي کند ، يا با نابخردان بستيزد ، و يا مردم را متوجه خود نمايد ، بايد آتش را جاي نشستن خود گيرد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، 2 ، ص (38)

24- خداوند عزوجل کسي را که در ميان جمع ، بدون ناسزاگويي شوخي کند ، دوست دارد .
کافي ، ج 2 ، ص (663)

25- سه خصلت است که دارنده اش نمي ميرد تا عاقبت شوم آن را ببيند : ستمکاري ، ازخويشان بريدن ، و قسم دروغ که نبرد با خداست .
کافي ، ج 75، ص (174)

26- به خدا سوگند هيچ بنده اي در دعا ، پافشاري و اصرار به درگاه خداي عزوجل نکند ، جز اينکه حاجتش را بر آورد . 
کافي ، ج 2 ، ص (475)

27- خداوند عزوجل از ميان بندگان مؤمنش آن بنده اي را دوست دارد که بسيار دعا کند ، پس بر شما باد دعا در هنگام سحر تا طلوع آفتاب ، زيرا آن ، ساعتي است که درهاي آسمان در آن هنگام باز گردد و روزيها در آن تقسيم گردد و حاجتهاي بزرگ بر آورده شود .
کافي ، ج 2 ، ص (478)

28- دعاي انسان پشت سر برادر ديني اش ، نزديکترين و سريعترين دعا به اجابت است . 
کافي ، ج 2 ، ص (507)

29- هر چشمي روز قيامت گريان است ، جز سه چشم : چشمي که در راه خدا شب را بيدار باشد ، چشمي که از ترس خدا گريان شود ، و چشمي که از محرمات الهي و گناهان بسته شود .
کافي ، ج 2 ، ص (80)

30- شخص حريص به دنيا مانند کرم ابريشم است که هر چه بيشتر ابريشم به دور خود مي تند ، راه بيرون شدنش را دورتر و مشکل تر مي کند ، تا اينکه از غم و اندوه بميرد .
کافي ، ج 2 ، ص (316)

31- چه بسيار خوب است نيکي ها پس از بدي ها ، و چه بسيار بد است بدي ها پس از نيکي ها . 
کافي ، ج 2 ، ص (458)

32- چون مؤمن با مؤمني دست دهد ، پاک و بي گناه از يکديگر جدا مي شوند . 
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 73، ص (20)

33- از دشمني بپرهيزيد ، زيرا فکر را مشغول کرده و مايه نفاق مي گردد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 2 ، ص (301)

34- هيچ قطره اي نزد خداوند ، محبوبتر از قطره اشکي که در تاريکي شب از ترس خدا و براي او ريخته شود ، نيست . 
کافي ، ج 2 ، ص (482)

35- هر که بر خدا توکل کند ، مغلوب نمي شود ، و هر که از گناه به خدا پناه برد ، شکست نمي خورد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 68، ص (151)

36- افزايش نعمت از جانب خداوند قطع نمي شود ، مگر اينکه شکر از جانب بندگان قطع گردد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 68، ص (54)

37- خداوند دنيا را به دوست و دشمن خود مي دهد ، اما دينش را فقط به دوست خود مي بخشد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 2 ، ص (215)

38- مؤمن برادر مؤمن است ، او را دشنام نمي دهد ، از او دريغ نمي کند ، و به او گمان بد نمي برد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (176)

39- هيچ کس از گناهان سالم نمي ماند ، مگر اينکه زبانش را نگه دارد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (178)

40- سه چيز پشت انسان را مي شکند : مردي که عمل خويش را زياد شمارد ، گناهانش را فراموش کند ، و به راي خويش ، خوشنود باشد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 69، ص (314)

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: امامت و ولایت , ,
:: بازدید از این مطلب : 2502
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
شنبه 20 مهر 1392

اگرچه خداوند برخی از معاصی را مورد عفو قرار داده و مجازات برخی از آنها را به قیامت موکول می فرماید اما برخی اعمال ،موجب غضب او می شود به طوری که در همین دنیا فرد خطاکار را مجازات می کند .

سفارش اکید خداوند به احسان نمودن والدین نشان می دهد که او توجه ویژه ای به والدین دارد و خشنودی والدین از فرزندان خشنودی او را درپی دارد و از سویی چنانچه رفتار فرزندان با والدین موجب خشم آنها شود خداوند نیز نظر رحمت خود را از آن فرزندان بر می دارد.
پیامبر اعظم صلی الله علیه واله و سلم در حدیثی به سه گناه اشاره می فرماید که خداوند عامل آن را در همین دنیا مجازات می کند که یکی از آنها نافرمانی والدین می باشد .
ایشان می فرمایند:
سه گناه است که در کیفر آنها شتاب می شود و برای آخرت به تاخیر نمی افتد
1- نافرمانی پدر و مادر
2- ستم نمودن بر مردم 
3- و ناسپاسی در برابر احسان(به عبارتی در برابر نیکی دیگران ،به آنان بدی کند)
(امالی المفید ص 237)
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2011
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
شنبه 20 مهر 1392
"ناجی" قصیده ای در مدح علی (علیه السلام) سرود . شبی در عالم خواب خدمت حضرت شرفیاب شد . حضرت فرمود : قصیده ای که دربارۀ من سروده ای بخوان . شاعر ، با شوق هرچه تمام، اشعار خود را یک یک خواند و در پایان، نام خود را در شعر گنجاند و گفت
ناجی؛ اگر معاملۀ محشر با علی ست
از من شنو هرچه توانی گناه کن

 
حضرت امیر فرمودند : همه را خوب گفته ای؛ ولی آخرش را این چنین اصلاح کن :

ناجی اگر معاملۀ محشر با علی ست 
شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن !
 
وارث
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2612
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
شنبه 20 مهر 1392

امام محمد باقر(ع)-شهادت

 

خـــاطراتش قشــنگ و زیبا بود

عطر سیب و اقاقیا می داد

روزهای خوشش دگرگون شد

گـــذرش تــا بـه کـــربلا افتــاد

 

داغ هفــتــاد و دو شقایق را 

بر سرشانه های خود حس کرد

رنج زنجیر و درد سـلسله را

بر مچ دست و پای خود حس کرد

 

روی آییـنه ی غــرور دلش 

زیر بــاران سنگ چین افتاد

دید خورشید را که چنـدین بـار

از سـر نیــزه بر زمین افتـاد

 

گـریه های رقیه(س) را می دید 

کــوه فریـاد در گلویش بود 

محمل باز عمـه پشتِ سرش 

ســر عبــاس(ع) روبـرویش بود 

 

دید از زیــر نیــزه ی جدش

بر زمین، قطره قطره خون می ریخت

دیــد در کــوفه دشمن نــامرد

سر او را به شاخه ای آویخت

 

کودکان چموش سنگ بدست

پـای ناقه به جــانش افتادند

مردمان حرامـزادۀ شام

خـارجی زاده اش لقب دادند

 

از سـر بام خـاک و خاکـستر

نقل سر بود و؛ فرش راهش بود

چشم ناپاک شهر را می دیـد

غــم نـاموس در نگاهش بـود

 

غیـــرتش را بــه جـوش آوردند  

نیزه داران مستِ سکه پرست

چــهره ی ســرخ عمـــه را تا دید 

مثـل عباس(ع) چـشم خـود را بست

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: برچسب‌ها: شعرآیینی , شهادت , امام محمدباقر(ع) , رایة الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2372
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
شنبه 20 مهر 1392

  يکي دو هفته قبل کنگره‌اي از سوي يکي از ارگان‌ها برگزار شد که ميهمانان آن خانم‌هاي مسلمان از کشورهاي مختلف بودند. در اين ميان تنها چهار نفر شيعه بودند. 

در بين اين شيعيان خانم حوّاء از کشور گينه هم به چشم مي‌خورد. ايشان مدتي در شهر مقدس قم دروس حوزوي خوانده و اکنون نيز مدير حوزه علميه خواهران در کشور گينه است.

او تعريف مي‌کرد که وقتي چند سال قبل به ديدار رهبر معظم انقلاب رفته بودند در بين آن شلوغي و ازدحام جمعيت توجهش به جوراب حضرت آقا جلب مي‌شود که ظاهراً گوشه آن وصله‌اي داشته يا دوخته شده بود.

مي‌گويد تا آن زمان هميشه عادت داشتم لباس و جوراب‌هايم را به محض کوچکترين پارگي جزئي دور مي‌انداختم ولي بعد از آن ديدار با خودم گفتم مگر تو از آقا بالاتري!؟ 

وقتي امام و مقتدايت جورابش را وصله مي‌کند تو هم بايد اينجور باشي. مي‌گفت از آن روز ديگر لباس‌هايم را در صورت نياز مي‌دوزم و وصله مي‌کنم و بلافاصله دور نمي‌اندازم. انصافاً عشق و ارادت اين شيعيان به رهبر انقلاب ديدني و مثال زدني است.

یالثارات الحسین

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: مـــردان خــــدا , ,
:: بازدید از این مطلب : 2455
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
شنبه 20 مهر 1392

يک بانوي آلماني پس از آشنايي با يک خانواده مسلمان اردني و فراگيري معارف اسلامي،مسلمان شد.اين بانوي نو مسلمان، مهم‌ترين دليل تغيير دين خود را روابط محبت آميز و اسلامي خانوده‏اي ذکر کرد.

به گزارش رحماء، اين بانوي آلماني با پوشش متين و با وقار اسلامي در مسجد حاضر شد و پس از ذکر شهادتين و يادگيري سوره حمد به نماز ايستاد.

روزنامه اردني الدستور در اين باره نوشت: اسلام آوردن اين بانوي 47 ساله در مسجد بلال واقع در شمال اردن انجام گرفت و هنگامي که نمازگزاران شهادتين او را شنيدند صدايشان به تکبير بلند شد.

اين بانوي نومسلمان، مهم‌ترين دليل تغيير دين خود را روابط محبت آميز و اسلامي خانوده‏اي ذکر کرد که طي اين مدت با آن‌ها آشنا شده بود و گفت: مهمان نوازي و رفتار پسنديده اين خانواده موجب شد که به اسلام علاقه‏مند شوم و درباره اين دين آسماني مطالعه کنم.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2152
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
شنبه 20 مهر 1392

سيد مصطفي يوسفي نذر کرده بود که تا جنگ وجود دارد، در جبهه حضور داشته باشد و دست از جبهه و جهاد و جنگ برندارد. آخرين باري که او را ديدم، براي سرکشي خانواده به شهر آمده بود. مي‌گفت: «من براي دنيا ساخته نشده‌ام، ديگر چيزي به پايان عمرم باقي نمانده و بايد بروم. مطمئن باش اين دفعه که بروم، ديگر برنمي‌گردم.»

سپس از خواب عجيبي که ديده بود، صحبت کرد: «خواب ديدم روز قيامت شده است. دوستم منصور فاتحي را خواب ديدم، در حالي که نامه اعمالش را در دست داشت و عازم بهشت برين بود. در اين رؤيا شهادت خود و تمامي لحظات پس از شهادتم را تا انتقال به قطعه شهدا مشاهده کردم».

عجيب اين بود که وقتي به شهادت رسيد، تمامي صحنه‌هايي که در خواب ديده و تعريف کرده بود، به واقعيت پيوست.

برگ‌هايي از بهشت، ص 45

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ایثـار و شهادت , ,
:: برچسب‌ها: سیدمصطفی یوسفی ,
:: بازدید از این مطلب : 2334
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
شنبه 20 مهر 1392

و آنان كه در اموالشان حقّي است معلوم. 
براي افراد سائل و محروم. 
و آنان كه روز جزا را باور دارند. 
و آنان كه از عذاب پروردگارشان بيمناكند. 
زيرا از عذاب پروردگارشان ايمني نيست. 
و آنان كه دامن‏هاي خود را (از گناه) حفظ مي‏كنند. 
مگر بر همسران يا كنيزانشان كه در اين صورت، در خور ملامت نيستند. 
پس كساني كه جز اين را طلب كنند، اينان همان تجاوزگرانند. 
معارج، 24-31 
نکته‌ها 
به گفته مفسّران، اين آيه قبل از فريضه خمس و زكات نازل شده است.
از امام صادق‏(ع)درباره «حقّ معلوم» سؤال شد، فرمود: اين حق غير از زكات واجب است و مراد آن است كه خداوند به انسان ثروتي داده و او بخشي از آن را جدا كرده و با آن صله‏رحم مي‏كند و مشقّت را از خويشان خود بر مي‏دارد.
در نهج البلاغه مي‏خوانيم: همانا خداوند، قوت فقرا را در اموال اغنيا قرار داده است و هيچ گرسنه‏اي نيست مگر آن كه ثروتمندي از حقّ او بهره‏برداري مي‏كند و خداوند از آنان بازخواست خواهد كرد.
پيام‌ها
1. نماز و رسيدگي به محرومان، پيوند ناگسستني دارند.
2. انفاق، تعديل كننده روحيه حرص و بخل است.
3. نيازمندان، در اموال توانگران حق دارند و شريكند.
4. در فقرزدايي تنها به ظاهر افراد ننگريد، گروهي از محرومان صورت خود را با سيلي سرخ نگه مي‏دارند و سؤال نمي‏كنند.
5. سعادت فرد، از سعادت جامعه جدا نيست.

پرتوسخن

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1777
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
شنبه 20 مهر 1392

حجت‌الاسلام علي بهجت، پسر بزرگوار حضرت آيت ا... بهجت نقل مي‌کند: يک عکسي از ايشان (آيت ا... بهجت) چاپ کرده بودند و زيرش القاب داشت. عکس را داخل پوشه‌اي گذاشته بودم و فقط اين نوشته پيدا بود. يک روز آمدم ديدم اين نوشته زير عکس پاره شده است! عکس را در آوردم، ديدم اين کار بچه‌ها نبوده است؛ چون تمام القاب عارف و سالک و فقيه و شيخ الفقهاء و المجتهدين همه را پاره کرده بود، فقط محمد تقي بهجتش را گذاشته بود.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: مـــردان خــــدا , ,
:: بازدید از این مطلب : 2478
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
شنبه 20 مهر 1392

آيت‌ا... قرهي: محضر مبارک آيت‌ا... بهاءالديني(اعلي ا... مقامه الشّريف) بوديم، يک آقايي آمد که ظاهراً قبلاً دو، سه مرتبه آمده بود. گفت: آقا! يک چيزي به من بگوييد. آقا فرمودند: همان که قبلاً گفتم و قبلاً هم دو سه بار آمدي. نسخه تو فقط همان نسخه است. گفت: آقا! من الآن يک سال است...! فرمودند: پنج سال بايد اين کار را انجام دهي. من فکر کردم آقا يک نسخه خاصّي به ايشان داده است. او که داشت مي‌رفت، من به بهانه چاي ريختن رفتم. به آن شخص گفتم: آقا به شما چه نسخه‌اي دادند که فرمودند: پنج سال بايد انجام بدهي؟ گفت: هر موقع که من مي‌آيم، مي‌گويد: فقط چشمت را مواظبت کن، هر چه مي‌گويم ذکري به من بدهيد، مي‌فرمايند من به تو ذکري نمي‌دهم، فقط همان چشمت را مواظبت کن. چاي ريختم و آمدم، آقا فرمودند: خوب، رفتي از او پرسيدي ديگر. من که مي‌دانم چاي ريختن، بهانه بود!

پرتوسخن

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: بازدید از این مطلب : 1861
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
شکر ،خدارا که درپناه حسینم(ع)،گیتی ازاین خوبتر،پناه ندارد........................... ....هرکسی با شمع رخسارت به وجهی عشق باخت/ زان میان پروانه را در اضطراب انداختی / گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما / سایه دولت بر این کنج خراب انداختی.../ اللّهم عجّل لولیّک الفرج........ ...با عرض سلام و تحیّت خدمت شما بازدید کننده گرامی به اطلاع می رساند که """برنامه ی هفتگی هیئت کربلا (محمدشهر- عباس آباد - کرج ) به شرح ذیل می باشد: پنجشنبه شب ها ساعت21 با مداحی " حاج رحمــــــــان نـوازنـــــــی "/ لازم به توضیح است مراسماتی که بصورت مناسبتی برگزار می گردد از طریق سامانه پیام کوتاه به اطلاع عموم بزرگواران می رسد. سامانه پیام کوتـــــــــاه این هیئت نیز با شماره 30008191000002 پل ارتباطی بین ما و شما می باشد.لطفا نقدها و پیشنهاد های خود را و همچنین پیامک های مهـــــــــدوی و دلنوشته هایتان را جهت انعکاس در این تارنما برای ما ارسال نمایید.ضمنا جهت عضویت در این سامانه عبارت * یازهرا * را به شماره فوق پیامک نمایید. التماس دعا.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه