میعادگاه : کـــرج . محمدشهر . ابتدای عباس آباد.بیت المهــــــــدی (عج

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 3414
:: کل نظرات : 51

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 7
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 220
:: باردید دیروز : 2884
:: بازدید هفته : 20559
:: بازدید ماه : 24411
:: بازدید سال : 24411
:: بازدید کلی : 889845
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 15 آبان 1392

 

 

زیر این شال عزا پیرهنم خوشبو شد

این چه عطری است، تمام بدنم خوشبو شد

مادرم کودکی‌ام، حرف دهانم می‌کاشت

ناگهان گفت حسین و دهنم خوشبو شد

خوب تا حنجره‌ام بوی حسینی که گرفت

روضه دم آمده و انجمنم خوشبو شد

هر کجا حس حسین آمده من گل کردم

شعر نیما و سپید و کهنم خوشبو شد

بیشتر هر چه به زیر علمش سینه زدم

بیشتر بر سر و سینه زدنم خوشبو شد

بعد مرگم همه تابوت مرا بو بکشید

که به یادش دم مردن کفنم خوشبو شد

و گمانم همه سال، محرم شده است

که چنین آب و هوای وطنم خوشبو شد

 

علی احدی

 

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1475
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 15 آبان 1392

نکاتی از سخنان حجت الاسلام دارستانی :

*یکی از آثار زیارت رحمتی است که صاحب حرم با دل ما تماس می گیرد که فلانی بیا به زیارت ما.

* دو جا تا دعوت نشویم نمی توانیم برویم1- زیارت 2- خیمه عزای سیدالشهدا(ع).

*زیارت یک حقی به  گردن ولی خدا می اندازد، مثلا رفیقی دارید که از استان های دور دست برای دیدن شما می آید، شما احترام بیشتری به او خواهید گذاشت.

* هر سلامی علیک دارد، اگر بنده از اینجا به کربلا میروم برای زیارت، این رفت، آمدی نیز دارد، آیا آنها هم می آیند؟

*پیامبر فرمود هرکسی ما را زیارت کند روز قیامت ما به دیدار او خواهیم رفت، در صحرای محشر هیاهویی به پا می شود که آنها که بودند که رسول الله خاتم الانبیا(ص) به استقبال آنها رفت، در صحرا صدا می آید اینها زائران حرم حسین(ع) هستند.

*سیدالشهدا فرمود هرکس بعد از مرگ من به زیارت من بیایید، در قیامت به زیارت او خواهم رفت، اگر در آتش جهنم رفته باشد از میان آتش او را بیرون خواهم کشید.

*حرم اهل بیت حرم خداست هر بی سروپایی نمی تواند داخل برود.

*امار رضا فرمود: هرکس به زیارت من بیاید سه جا به زیارت او خواهم رفت، اگر هراس داشته باشد به او می گویم نترس من با تو هستم، وقتی نامه ی اعمال می آید کاری می کنم که با دست راست آن را بگیرد، وقت حساب کتاب و میزان در کنار او خواهم بود.

* یک عارف در راه کربلا مسیر خود را گم کرد، از چوپانی مسیر را پرسید، چوپان به او مسیر را نشان داد و گفت: این همه به کربلا رفتی سلام دادی جواب سلامی  هم شنیدی؟ عارف به چوپان گفت: مگر تو سلام می دهی جواب میشنوی؟ چوپان گفت: اگر به کسی سلام دهم و جواب ندهد دیگر به او سلام نمی کنم سپس سلامی داد و ناگهان صدای حضرت آمد و فرمود: علیک السلام.

*مرحوم نخودکی فرمود: من یکبار هم نشد به زیارت بروم و حضرت را نبینم، حضرت جواب سلام تمامی سلام دهنده ها را می دهد.

 

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1415
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 15 آبان 1392

دریافت

حاج منصور ارضی - بخش اول

 

دریافت

حاج منصور ارضی - بخش دوم

 

 

دریافت

حاج منصور ارضی - بخش سوم

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: مــــــداحــــــى , ,
:: برچسب‌ها: شب دوم محرم92 , حاج منصور ,
:: بازدید از این مطلب : 2342
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 15 آبان 1392
مهم ترین نکات منبر حجت الاسلام قاسمیان ؛
 
 معلم قرآن خداوند متعال است، همانگونه که در قرآن آماده الرحمن علم القرآن.
 
گاهی اوقات فکر کرن بالاترین عبادت است. حضرت علی نیز در این زمینه فرمودند اکثر عبادات ابوذر تفکر بود.
 
علامت امام تواضع است نه بزرگی. خداوند انسانها را به روش های مختلف متواضع می کند. برخی چهار شب نماز شب می خوانند دچار تکبر می شوند و به اصطلاح باد می گیردشان. خدا کاری می کند نماز صبح شان قضا شود تا بادشان خالی شود!
 
کسی را نمی شود با اکراه و اجبار مسلمان و مومن کرد. 
تصور مردم از جهنم این است که مکانی است برای آنکه گناهکاران را داخلش بیندازند. اما اینگونه نیست، جهنم نتیجه اعمال گناهکاران است. مثل اینکه بی سوادی جهنم درس نخواندن است. 
 
گاهی اوقات آدم یک بچه هیاتی را می بیند که مثل ریگ فحش رکیک می دهند. خیلی بد است. حالا حساب کنید که یک فرد بد دهن را بیندازند در مجلسی حکیمانه ، خب همان مجلس برایش جهنم می شود.
 
بهشت هم همینگونه است. شما در هر جمعی که برایتان مناسبت دارد قرار بگیرید بهشتتان می شود. در بهشت محلی به نام حداث الحسین داریم. عاشقان سیدالشهدا آنجا با حضرت هم کلام می شوند و از تمام نعمت ها غافل می شوند.
 
مومن نه روحیه جنگ طلبی دارد، نه ترسو و از پیش باخته است. اعتدال مورد نظر امیرالمومنین همین است. 
 
عده ای می گویند ما سر بریدن یک مرغ را نمی توانیم ببینیم چون خیلی عاطفی هستیم. اما همین افراد فقر نیازمندان را می بینند و هیچ واکنشی نشان نمی دهند. اینها عاطفی نیستند، ضعیف النفس اند.
 
 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1355
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 15 آبان 1392

سخنرانی استادجاودان در حسینیه آیت الله حق شناس؛

 

*زندگی هیچ کسی برایش خیر ندارد، مگر دو دسته از آدم ها، یکی کسی که هیچ خرابی به بار نمی آورد، هرچه کار می کند خدمت است، خوبی است، خوش اخلاقی است، یا کسی که اگر خرابی داشته، دارد جبران می کند، این دو آدم زندگیشان برایشان خیر دارد.

*در قیامت یک زنجیر کشیده اند، حالا به زبان من، خدای متعال می فرماید: هرکسی که به کسی ظلم کرده، از اینجا عبور نکند، هیچ کس از اینجا عبور نمی کند، یک ظلمی در حساب دارد، یا حل کند یا برود، حالا می گوییم خب در همین دنیا حلش کن.

*اگر کسی هیچ باری نداشته باشد، دعایش مستجاب است، این کم است، دو مورد شرط می گویم برای دعای مستجاب، یک اینکه هیچ حساب و بدهکاری و ظلمی ندارد، به هیچ وجه و دوم پاک و حلال می خورد، این آدم دعایش مستجاب است.

*ما زندگی برایمان اصل است، چون بچه ای که درس می خواند در دبیرستان یا دانشگاه، اگر تجزیه و تحلیل داشته باشد برای آینده، خب فکر می کند آینده زندگی من احتیاج به این تحصیلات دارد، کدام آینده؟ می گوید کار و کسبم، کار و کسب برای چه؟ حالا دانشگاه برای چه می روی؟ باز می گوید: برای کار و کسبم، برای اینکه یک کار بهتری پیدا کنم، اگر من مهندس شوم، ولو ده بیست هزار مهندس دارند بی کار می گردند، یک کار بهتر پیدا می کنم، بعد چی؟ بعد که آدم کار می کند و وارد کار شد، بعد چی؟ کار را هم برای زندگی. همه کوشش ما برای زندگی است، زندگی چند وقت طول میکشد، میگویند 70 سال 80 سال اما بعدش چی؟ بعد ندارد؟ ما اعتقاد داریم که بعد دارد.

*به حضرت زین العابدین(ع)، عرض کردند: آقا آن بهترین صورتی که آدم از دنیا میرود یعنی بهترین مرگ، چطوری است؟ بنده باید چگونه باشد که بهترین نوع مرگ برای او باشد و پیش بیاید؟ امام فرمودند که: آن وقتی آدم به بهترین مرگ از دنیا می رود، که کاملا همه خانه هایش را ساخته باشد، همه قصرهایش را بنا کرده باشد، کامل کرده و حالا می خواهد برود، این بهترین مرگ است. زحمت کشیدی یک خانه ساختی؛ خب حالا من یک پسر هم دارم، برای پسرم هم یک خانه ای پیدا کردم و دخترم چطور است و غیره خب همه اینها تمام شده، من حالا به بهترین مرگ رسیدم، یعنی چی؟ شما می گویید بهترین مرگ یعنی کسی که قصرهایش را ساخته، خیر، حضرت می فرمایند قصر ساختن یعنی این:أن یکون من ذنوبه تائباً، از گناهانش توبه کرده باشد.

و علی الخیرات مقیماً، دائما در خیر است، یک دانه هم کار بد دیگر در زندگی اش نیست. آدم اگر بخواهد می تواند به جایی برسد که یک دانه هم شر در زندگی اش نباشد، یک دانه ظلم در زندگی اش نباشد، یک دانه گناه در زندگی اش نباشد، همه کاری که می کند، خیر است، وقتی از دنیا می رود حبیب است. محبوب خداست که از دنیا میرود.

*جریان عاشورا، جریانی است برای اتمام حجت برای تمام امت اسلام. یک نقل هایی هست که یک بچه در روز عاشورا متولد شده بود، آورده بودند مثلا امام در گوش او اذان بگوید، آن را هم با تیر زدند. می خواستند حجت تمام کنند.

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1435
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 15 آبان 1392

 سلام بر حسین

 
و سلام بر محرم، ماه بعثت خون
 
دیروز که داشتند بیرق عزا به تن حرمت می کردند رنگ قلب مرا نیز عوض می کردند.
 
آری!
 
رنگ قلب همه شیعیان با بیرق حرم تو تغییر می کند. ما شیعیان تو همه، همه با نامت زندگی می کنیم و نفس می کشیم.
 
گویی هر دم و بازدم نام تو را صدا می زنیم.
 
و بلند بلند می گوییم
 
حسین حسین ...
 
هیئت را دوست داریم
 
 چون نام تو را در آن می برند، همین
 
رنگ مشکی تو ...
 
رنگ مشکی تو دل ما را شاد می کند
 
غم تو برای من بزرگ ترین غم است
 
اصلا هزار سال است که تو
 
که تو
 
می کشی مرا حسین ...
 
اما
 
اما نمی دانم چرا پس از هر هیئت
 
دوباره متولد می شوم
 
 
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1232
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 14 آبان 1392

ورود کاروان به کربلا

کاروان سلاله های خدا

 کاروان امام عاشورا

 

کاروان بهشتیان زمین

 کاروان فرشتگان سما

 

یکی از نوکرانشان جبریل

 یکی از چاکرانشان حورا

 

گوشه ای از صدایشان داوود

 نفسی از دعایشان عیسی

 

نوجوانانشان چو اسماعیل

 پیرمردانشان خلیل آسا

 

زائر اشک هایشان باران

 تشنه مشک هایشان دریا

 

همه آیات سوره مریم

همه چون کاف و ها و یا و الی...

 

یوسفان عشیرهٔ حیدر

مریمان قبیله زهرا

 

کعبه می بیند و طواف ملک

 چشم تا کار می کند این جا

 

کشتگان حوادث امروز

صاحبان شفاعت فردا

 

تا به حالا ندیده هیچ کسی

 این همه آفتاب در یک جا

 

هر دلی با دلی گره خورده است

همه مجنون صفت، همه لیلا

 

دارد این کاروان صحرائی

دخترانی عفیفه و نو پا

 

همه با احترام و با معجر

همه در پرده های حجب و حیا

 

پرده را از مقابل محمل

باد حتی نمی برد بالا

 

‏دور تا دورشان بنی هاشم

تحت فرمان حضرت سقا

 

پای علیا مخدره زینب

روی زانوی اكبر لیلا

 

از غروب مدینه می آیند

در زمینی به نام كرب و بلا

 

می رسیدند و یاد می كردند

از سر و طشت و حضرت یحیی

 

حق نگهدار این همه مجنون

حق نگهدار این همه لیلا

 

علی اکبر لطیفیان

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: مـــردان خــــدا , ,
:: بازدید از این مطلب : 2333
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
سه شنبه 14 آبان 1392

ورود کاروان به کربلا

 

او تا رسید گریۀ دنیا شروع شد

سینه زنی عالم بالا شروع شد

این حس مادرانه كه دست خودش نبود

دلشوره های زینب كبری شروع شد

وقت مرور خاطره های گذشته شد

اشك حرم میانۀ صحرا شروع شد

ذكر حدیث پیرهن سرخ كودكی

حرف از لباس یوسف زهرا شروع شد

وقتی لباس حنجر او را خراش داد

صحبت ز طشت و حضرت یحیی شروع شد

"واللهِ هاهنا ذُبِح طفلُنا الرَّضیع"

دیگرلهوف خوانی آقا شروع شد

"واللهِ هاهنا سبِی...روضه خوان بس است"

شرمندگی حضرت سقا شروع شد

یك تیغ كند كار خودش را تمام كرد 

غارت نمودن تنش اما شروع شد

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1523
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 14 آبان 1392

امام حسین(ع)-مناجات

 

وقتی که صبح می وزد از کوچه ها نسیم

بی تاب می شود دل ما مثل یا کریم

سجاده پهن می کنم و رو به آفتاب

تسبیح کربلا و من وعادت قدیم

از بوی سیب تربت تو مست می شوم

پرواز می کند دلم از عطر این شمیم

گم می شوم دوباره میان حریم تو

از بس فرشته بال زند دور این حریم

آقا قسم به حرمت این لحظه های پاک

حالا که در خیال به پابوست آمدیم

بگذار تا دمی بنوازد مشام را

عطر تن شریف شما همرَه نسیم

***

پلکی زدم، دوباره اذان بود و اشک و من

سجاده باز بود پر از ذکر یا رحیم

تا اهدنا الصراط نمازم تمام شد

آمد ندا که راه حسین است مستقیم

رفتم به سجده و به خدا گفتم: هزار شکر

دستم جدا مباد ز دامان این کریم

پیشانی ام به تربت و گفتم: هزار شکر

سر جز به خاک حضرت سلطان نمی نهیم

***

مامور قبض روح خدا، دور ما نگرد

ما کربلا نرفته به تو جان نمی دهیم...

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1416
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
سه شنبه 14 آبان 1392

امام حسین(ع)-مناجات محرمی

 

بی نفخ صور فیض قیامت دمید باز

خون حسین در رگ امت دوید باز

با یك دعای فاطمه شد سهم ما بهشت

آری نسیم ماه محرم وزید باز

بی اذن اهل بیت هدایت نمی شدیم

یعنی صدای نوحه به عالم رسید باز

ما را به كوی اهل حرم راه داده اند

ما را عطای یوسف زهرا خرید باز

دل را به فیض خانه تكانی رسانده اند

دستی ، امام عشق به دلها كشید باز

این مملكت هماره دیاری حسینی است

تا اهل این دیار شود رو سپید باز

از پای منبر شه مظلوم كربلا

پیدا شود خمینی و شیخ مفید باز

با هر محرّم عاشقی آغاز می شود

جمعی شوند جزو سپاه یزید باز

آنانكه سر به پای ولایت نمی نهند

باید شوند از گِلِ خود نا امید باز

نام حسین روحِ جهاد آوَرد ببار

پس می رسد ز قافله بوی شهید باز

هر كس كه سوخت زیر خیام امام عشق

آتش گرفت مثل ((سه ساله شهید)) باز

 ((یا لیتنا)) دوباره به ((كنّا معك)) رسد

 ((فوز عظیم)) قسمت ((حبل الورید)) باز

هركس حسینی است مهیّای كربلاست

هر روز جبهه ایست برای مرید باز

((هل مِن مبارز )) است و هیاهو دشمنان

باید دهی جواب به خصم پلید باز

گاهی به دست ((فتنه)) گهی دست((انحراف))

سر می زند صدای ((نفاق جدید)) باز

آماده باشِ كاملِ اُردوی نینواست

هر روز روز نهضت و هر خطّه كربلاست

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1484
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 14 آبان 1392
 
 
 آمد محرم نبض عالم ایستاده/ از حرکتش حتی زمین هم ایستاده
 
ما پیرو دستور فبک للحسینیم/ بر آستان دیده شبنم ایستاده
 
وقتی که پا در این حسینیه نهادم/ بر تو سلام از دور دادم، ایستاده
 
جارو کش فرش عزایت جبرئیل است/ فرشی که رویش عرش اعظم ایستاده
 
دم یا حسین و بازدم جانم حسین است/  مادر میان نوحه و دم ایستاده
 
پیش خدا روز قیامت سربلند است/ هر کس که پای تو مصمم ایستاده
 
والله که از هر عذابی در امان است/ سینه زنی که زیر پرچم ایستاده
 
از بس که العطشان تو خورده به گوشش/ از جوشش خود چاه زمزم ایستاده
 
ده روز دیگر خواهری در بین گودال/ پهلوی جسمی نامنظم ایستاده
 
 
 
 
 
*حاج منصور ارضی در میان اشعار خود به آنهایی که چشمانشان اشک ندارد، توصیه کرد که برای اشک داشتن خود صدقه بدهند.
 
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , مــــــداحــــــى , ,
:: بازدید از این مطلب : 2591
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 14 آبان 1392

*آن چیز که مارا وادار کرد که در این مسیر قدم بر داریم خودمان نبودیم، تاکه از جانب معشوق نباشد کششی، کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد، دستگاه اهل بیت (ع) وقتی برای ما توسط خود اهل بیت(ع)  نمایش داده شد ما به اهمیت آن پی می بریم، بیش از هزار سال است که امام زمان(عج) صبح و شام گریه می کند و فرمود اگر اشک چشمم خشک شود خون گریه میکنم تا اینکه بمیرم.

آن کسی که می آید دستگاه امام حسین را سبک می شمارد واقعا نگاهش نگاه حقارت است زیرا خودش حقیر است، هرکس نگاهش به دستگاه سید الشهدا بلند باشد نشان بلند نظری خودش است. یک نمونه حضرت امام خمینی(ره) که فرمود: همه باید روضه بخوانند و همه مملکت باید گریه کنند. روضه ی سیدالشهدا اسلام را نگه داشته است .  قابل توجه آنهایی  که نزدیک محرم مقاله نویس می شوند به اسم آسیب شناسی عزاداری . افتخار رهبری که به عنوان ولی فقیه نام او در جهان برده می شود این است که من خود روضه خوان امام حسین (ع) هستم، خدا از حق خودش می گذرد ولی از حق سیدالشهدا (ع) نخواهد گذشت.

*هرکس در راه سیدالشهدا کوتاهی کند خدا او را نمی بخشد . محب خدا بودن مجانی نیست، پیغمبر هزینه داد، 13 معصوم را شهید کردند، چقدر پیامبر طعنه شنید، امیرالمومنین 25 سال خانه نشینی کرد و دید یک غاصب بالای منبر نشسته است، حضرت زهرا هزینه داد، آن چیزی که ما  از اهل بیت روضه می خوانیم چیزی است که ما می فهمیم، ما هم باید حاضر بشویم هزینه پرداخت کنیم، هیچ مشکلی ندارد یک نوکر امام حسین فحش بشنود .

 بخدا امروز قهوه خانه و قلیان اساس دست دشمن امام حسین(ع) است، عدم شناخت باعث شد برخی ذاکران به خطا بروند، یکی از ظرافت های دستگاه امام حسین آن است که زمانی که رسید به اوج نباید بخوانی، زمانی مداح نباید بخواند، یک زمان مداح باید خاک شود تا جاده برای مستمعین امام حسین صاف شود، این راه را ما باید درست کنیم ، باید خودمان خاک این راه باشیم تا مستمع درگیر ما مداح ها نشود و برود به معارف بالا دست پیدا کند. 

*شما اگر بخواهید وارد ارتش بشوید درجات شما از پایین به بالا می رود نسبت به سابقه شما ولی در دستگاه امام حسین همان اول امام یک سرلشکری بر دوش شما می زند . بعد از چند سال امام حسین سرهنگش می کند و همین طور ادامه پیدا میکند بعد از 70 سال می بینیم که امام حسین مارا می کند غلام ، پیرهم شده می شود پیرغلام .

 دستگاه سیدالشهدا تفاوتش این است. پیرغلامان امام حسین نگاهشان نگاه روضه است یعنی یک مادر بچه به دوش می بیند گریه می کند؛ در دستگاه امام حسین هرکه وارد شد باید تمکین کند به قانون امام حسین نه اینکه برای امام حسین قانون وضع کنیم، هرکسی می خواهد به امام حسین برسد باید مسیر را طی کند ، نمی شود تا یک ساعت قبل محرم هرگناهی خواستم انجام دهم تا اینکه محرم شد پیراهن مشکی بپوشم بله امام حسین راه می هد.

*امام صادق فرمود: شیعه ما اگر سوره حمد خواند به مرده و زنده شد تعجب نکنید، به مرحوم ناظم در وسط روضه خبردادند که فرزندت فوت شد، ناظم گفت: آقا جان من شغلم روضه خواندن است، کار شما هم مرده زنده کردن، وسط روضه خبر دادن ناظم فرزندت زنده شد، آن کس که به پیرغلام امام حسین بد نگاه می کند، یعنی دارد به خلوصی که امام حسین در وجود او قرار داده توهین می کند، سیدالشهدا در قله بندگی ایستاده است، بیش ازهزار سال است که امام زمان هر روز به وهب سلام می دهد، با اینک چند روز بیشتر اسلام نداشت ولی امام زمان به جابر با آن هم سن وسال وسابقه سلام نمی دهد.

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1521
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 14 آبان 1392

مراسم استقبال از ماه محرم در هیئت فدائیان حضرت زهرا(س) برگزار شد که در ادامه بخش هایی از سخنان حجت الاسلام سعیدیان را بخوانید:

*چرا خداوند نام امام حسین را ماندگار کرد، علت اینکه خداوند از سیدالشهدا حمایت کرد چه بود؟ خداوند از کسانی حمایت می کند که آنچه که از آن ها در اوج محبت خدا هستند و در راه تربیت عاشق برای خداوند هستند حمایت می کند، در ادعیه وجود دارد که از خدا بخواهید جامعه ای داشته باشیم که در آن محبت به خدا وجود داشته باشد، نسبت به محبت الله خیلی توجه داشته باشید.

*در جامعه کبیره می خوانیم هرکسی شما را دوست داشت باشد حقیقتا خدا را دوست دارد، امام حسین هرآنچه که بود خدا بود، نور اهل بیت از نور خداست، هرکه شما رو دوست دارد که خود نمی بیند هر اراده ای در وجودش دارد اراده خداست، اگر در قلوب ما انکسار ایجاد شود، چرا ما واقعا نمی توانیم خدا را مثل آیت الله بهجت دوست داشته باشیم؟ چون قلب خود را در راه محبت خدا قرار داده بود، باید مشغولیات خود را کم کنیم با هرکسی حرف نزنیم.

*حرف هایی که ما می زنیم در آن خدا نیست، در شوخی های ما خدا نیست، لذا بی توجه هستیم نسبت به خدا، در مناجات شعبانیه داریم الهی هب لی کمال الانقطاع الیک مگر نعمت فقط ثروت است، آبرو وشخصیت نعمت است، آن کسانی که عزت خود را از خدا می گیرند، عزت آنها ماندگار است حتی بعد از مرگ، شرط آن عشق با خدا و عشق بازی با خداست، با نماز شب می شود خیلی در ها را باز کرد، خدا حسین بن علی را عزت داده است و به کسی عزت می دهد که وجودش سراسر محبت الله باشد.

*برخی ها برای اینکه عزت پیدا کنند هرکاری را انجام دهند، اگر می خواهید نوکری خوبی داشته باشید،محبت الله تنها راه است، راه رسیدن به سعادت محبت الله و عشق به خداست، دروغ می گوید می گوید کسی که می گوید عاشق خداست ولی اهل عبادت و اطاعت نیست، اولین دلیل ماندگاری امام حسین محبت الله است.

*روز عاشورا جبرئیل نازل شد، پرسید یا اباعبدالله تو چه قصدی داری؟ امام حسین فرمود: از خداوند بپرس تو چه دوست داری؟  علی بن ابیطالب 25سال پای ارزش ها ایستاد، تمام سختی ها را تحمل کرد؛ بعد از 25 سال مرد طوری به حضرت هجوم آوردند که نزدیک بود استخوان های حضرت خرد شود، ایستادگی پای دین دومین نکته است، خیلی ها بودند که هیئتی بودند و بعد از مدتی امام حسین را رها کردند.

*متاسفانه به شکلی شده است که قشر مذهبی ما حتی معاشرت هایش سخت شده است، در روایات آمده است که مومن در آخرالزمان غریب می شود، خیلی طعنه به علی علیه السلام زدند، ما غالبا این صفت را نداریم و با یک حرف سریع رنگ عوض میکنیم، آیت الله بهبهانی فرمودند: حضرت ظهور نمی کند زیرا ترس از این وجود دارد که توسط شیعیان خود کشته شود، یک فردی مهر بر صورت آیت الله بهبهانی کوبید و به ایشان گفت ما جلوی امام زمان نمی ایستیم، فرد شب آمد به دستان آقای بهبهانی افتاد، گفت خواب دیدم که امام زمان آمده و به من فرمود این خانه را بفروش چون از پول ناپاک خریده ای، برخی ها در ماه 150هزار تومان قلیان می کشند ولی یک قران خرج دین خود نمی کند، آقا فرمود: زن خود را باید طلاق بدهی چون زن تو خواهر رضاعی توست ، برگشتم به امام زمان گفتم شما هنوز نیامده داری همه چیز مارا می گیرید.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: بازدید از این مطلب : 1862
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
سه شنبه 14 آبان 1392

 بشیر دهّان از امام جعفر صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: کسى که به قصد زیارت قبر امام حسین علیه السلام از خانه خود بیرون مى‌آید، به ازاى هر گامى که برمى‌دارد به تدریج از گناهانش آمرزیده مى‌شود و قدم به قدم پاکتر مى‌گردد تا به قبر مطهر برسد.
در آن هنگام خداوند به او خطاب مى‌کند که: اى بنده من! از من بخواه تا خواسته‌ات را برآورم، مرا بخوان تا تو را اجابت کنم، مرا بخوان تا تو را حاجت روا کنم، هر چه مى‌خواهى بخواه تا تو را عنایت کنم. 
بشیر دهّان مى‌گوید: امام صادق علیه‌السلام در دنباله گفتارش فرمود:  و بر عهده خداوند است که آنچه را که وعده کرده است وفا نماید.

متن حدیث: 

عن بشیر الدهان عن أبی عبد الله ع قال إن الرجل لیخرج إلى قبر الحسین ع فله إذا خرج من أهله بأول خطوة مغفرة لذنوبه ثم لم یزل یقدس بکل خطوة حتى یأتیه فإذا أتاه ناجاه الله فقال عبدی سلنی أعطک ادعنی أجبک اطلب منی أعطک سلنی حاجتک أقضها لک قال قال أبو عبد الله علیه السلام و حق على الله أن یعطی ما بذل؛


«ثواب الاعمال، صفحه 195»
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: امامت و ولایت , ,
:: بازدید از این مطلب : 2327
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
سه شنبه 13 آبان 1392

 

 

در کوچه ها نسیم بهشت محرم است

این شهر بی مجالس روضه ، جهنم است

 

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1329
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 13 آبان 1392

نوكر بايد آقا باشد

ما بايد توجه داشته باشيم كه هیئات و مجالس مذهبي به نام چه بزرگواراني تشكيل شده و انتساب به چه انوار مقدسه­ای دارد؟ شخصیت­هایی كه عرشيان و فرشيان، مبهوت عظمت مقام و منزلت آن­ها هستند. حداقل برای یک بار هم که شده ترجمه­ی زیارت «جامعه­ی کبیره» را بخوانیم و با اوصاف و کمالات امامان معصوم «علیهم السلام» ولو در حدّ ابتدایی آشنا شویم، تا به خود اجازه ندهیم و جرأت پیدا نکنیم که در مجالس متعلق به آن بزرگواران کارهایی که دون شأن و مقام و منزلت آنان است انجام دهیم. آن ارکان توحید و معرفت، قدسی صفتانی می­باشند که عرفان و معرفت به منزلت و حقّشان را باید از خداوند درخواست کنیم که «اَن تُدخِلنی فی جملةِ العارفین بهم و بحقِهم»( من لا یحضره الفقیه؛ ج2 ص615)

لذا به جا و ضروری است كه در چنين مجالسي، چه در سينه زني ها و عزاداري ها و چه در شادي­ها و دست افشاني­ها، از حركات و روش­ها و سبك­هايي که به دور از شأن و ساحت قدس آنان بوده و نوعاً وارداتي مي‌باشد و از ادبياتي كه هماهنگي با فرهنگ و هویت ديني و ملي و بومي ما ندارد، پرهيز كنيم.

 فقه هيئت

 از آسيب هاي تهديدكننده­ی آثار و بركات معنوي و مادي هيئات و جلسات مذهبي، عدم آشنايي مجريان آن­ها با فقه هيئت داري است، تا جايي كه براي انجام امر مستحبي بعضاً مرتكب كارهاي حرام و ضمان آور مي‌شوند. به عنوان مثال اگر برنجي را به هيئتي بدهند كه نذر شب تاسوعا شده، جايز نيست كه ظهر تاسوعا و يا غير آن اطعام كنند و اگر تخلفي صورت گرفت، به نذر وفا نشده و بر ذمه­ی ناذر باقي مي‌ماند و در مواردي ممكن است موجب كفاره­ی حنث نذر هم بشود و گيرنده­ی برنج نيز چون آن­طوري كه گفته شده عمل نكرده، مسئول خواهد بود.

لذا لازم است مجريان هيئات مذهبي، فقه تمامي اموري كه در هيئت هاي مذهبي مورد ابتلا مي‌باشد، نظير احكام وقف و نذر و وكالت و امانت و قرباني و نظایر آن را از طريق ارتباط مستمر با علماي آگاه به مسائل شرعي بياموزند، تا خود و ديگران را گرفتار در دنيا و آخرت نكنند و به مظالم عباد گرفتار نشوند.

(رساله شور و شعور توسط حجت الاسلام جعفر صالحان تدوين شده است)

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: احـــــــــــکـــام , ,
:: بازدید از این مطلب : 2533
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : گمنام
دو شنبه 13 آبان 1392

 زنده یاد باقر حاج ابوالحسن معمار (مرشد باقر)

مصیبت‌خوانی (روضه) در وصف غربت حضرت مسلم بن عقیل علیه‌السلام- قاصد امام حسین علیه‌السلام- و اعلام "دم" سینه‌زنی ایستاده

زنده یاد "مرشد باقر"، در ادامه مصیبت خوانی یکی دیگر از خوانندگان مذهبی خوانده و در آغاز برنامه خود، آخرین لحظه‌های عمر "حضرت مسلم علیه‌السلام" را توصیف کرده است. در ادامه، با اعلام دم سینه زنی ایستاده، حاضران، با تکرار نوحه و پیروی از دو "میان دار"، سوگواری کرده اند. به رسم این شیوه، در مینه بخش "واحد- نُس (یک دست- دو دست)"، کسان دیگری نیز خوانده‌اند که به رغم تلاش، به صورت حتمی شناخته نشدند.

 

 دانلود صوت مرشد باقر

زنده یاد محمدباقر حاج ابوالحسن معمار (مرشد باقر) در سال 1299 در محله امام زاده یحیی تهران دیده به جهان گشود. این مداح روشندل به دلیل نابینایی از تحصیل محروم بوده ولی توانایی عجیبی در به خاطرسپاری اشعار داشت.وی در روز شانزدهم بهمن سال 66 مقارن با ایام ولادت حضرت زهرا‌ سلام‌الله علیها به علت عارضه قلبی درگذشت و پیکرش را در آرامستان ابن بابویه شهر ری به خاک سپردند.هیئات قاسمیون، مکتب علی‌علیه‌السلام، ائمه جوادی، سببیون و جامعه مداح استاد احمد عابد از جمله مکان‌هایی بود که این عزیز سفرکرده در آن به مدح و مرثیه‌خوانی اهل‌بیت‌ علیهم‌السلام می‌پرداخت.

 

 

زنده یاد سید مصطفی هاشمی دانا

هدایت "نوحه خوانی" گروهی از زبان حضرت مسلم بن عقیل علیه‌السلام

زنده یاد "هاشمی دانا"، به رسم گردهم آیی‌های خوانندگان مذهبی، به عنوان "پیش‌کسوت"، جمله‌هایی آغازین را به عنوان "گریز مصیبت" کلامی، گفته و در ادامه، یک بند از نوحه‌ای را که همه مخاطبان حفظ بوده‌اند، مطرح کرده است.

 

زنده یاد سید مصطفی هاشمی دانا  در سال 1299 در محله خیابان ادیب الممالک تهران دیده به جهان گشود. شغل این مداح اهل بیت سراجی بود. وی در روز 19 خرداد سال 84 به علت عارضه مغزی چشم از دنیا فروبست و در باغ طوطی حرم حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام به خاک سپرده شد.از حاج مرزوق حائری (عرب) به عنوان استاد این مداح نام برده شده است.هیئات صنف آهن فروشان، اتفاقیون، مسجد انصار (خیابان هدایت) و جامعه مداح شرق از جمله مکان‌هایی بود که وی در آن به مداحی و مرثیه‌خوانی برای اهل بیت می‌پرداخت.

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: مــــــداحــــــى , ,
:: بازدید از این مطلب : 2578
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 13 آبان 1392

 

 شـــب هم چو قلــب مردم ایـنجا ســیاه نیـست

حال ســفیر بی کـس تــو رو بـــه راه نـــیست

جـــز مـــکــر از اهـــالی اینـــجا نــدیــــده ام

دیــوار هــم سفیر تــو را تــکــیه گـاه نیــست

آوارگــی مـــن بـــه تـــماشـــا کشـــیده اســت

در ایـــن دیار بهـــر غــریــبان پنــاه نـیــست

تـــرسم بود کـــه ســاقی تان را نــظر زنــنـد

چشـــــمی برای دیـــدن رخـــسار مــاه نیست

این قدر گویمت که در این شهر خون پرست

مــُـثــــله نـــمودن تـــن کشـــته گـــناه نـیست

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1438
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 13 آبان 1392

 

 كوفه را با تو حسين جان سر و پيماني نيست

هرچه گشتم به خدا صحبت مهماني نيست

به خدا نامه نوشتم به حضورت نرسيد

آن چه مانده ست مرا غيره پشيماني نيست

كارم اين است كه تا صبح فقط در بزنم

غربتي سخت تر از بي سر و ساماني نيست

جگرم تشنه ي آب و لبِ من تشنه ي توست

بين كوفه به خدا مثل ِ من عطشاني نيست

من از اين وجه ِ شباهت به خودم ميبالم

قابل سنگ زدن هر لب و دنداني نيست

من رويِ بام چرا؟ تو لبِ گودال چرا؟

دلِ من راضي از اين شيوه يِ قرباني نيست

موي من را دم دروازه به ميخي بستند

همچو زلفم به خدا زلف پريشاني نيست

زرهم رفت ولي پيرهنم دست نخورد

روزيِ مسلمت انگار كه عرياني نيست

كاش ميشد لبِ گودال نبيند زينب

بر بدن پيرُهَن ِ يوسفِ كنعاني نيست

سوخت عمامه ام امروز ولي دور و برم

دختر ِ سوخته يِ شام غريباني نيست

هرچه شد باز زن و بچه كنارم نَبُوَد

كه عبور از وسط شهر به آساني نيست

دستِ سنگين، دلِ بي رحم، صفات اينهاست

كارشان جز زدن سنگ به پيشاني نيست

دخترم را بغلش كن به كنيزي نرود

چه بگويم كه در اين شهر مسلماني نيست

(علي اكبر لطيفيان)

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1667
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 13 آبان 1392

شب اوّل سيّد در اقبال براى اين شب چند نماز ذكر فرموده :

اوّل : صد ركعت در هر ركعت حمد و توحيد بخواند .

دوّم : دو ركعت در ركعت اوّل حمد و انعام و در دوّم حمد و يَّس .

سوّم : دو ركعت در هر ركعت حمد و يازده قُل هُوَاللّهُ اَحَدٌ در روايت است از حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَاله كه هر كه در اين شب اين دو ركعت نماز را بجا آورد و صبحش را كه اوّل سال است روزه بدارد مثل كسى است كه تمام سال را مُداومت به خير كرده و در آن سال محفوظ باشد و اگر بميرد به بهشت برود .

 و نيز سيّد براى هلال اين ماه دعاء مَبْسُوطى ذكر فرموده و اگر ممكن شود احيا بدارد اين شب را به دعا و نماز و خواندن قرآن روز اوّل .

بدانكه اوّل محرم اوّل سال است و در آن دو عمل وارد است :

اوّل : روزه است و در روايت رَيّان بن شبيب از حضرت امام رضاعليه السلام مرويست كه هر كه در اين روز روزه بدارد و خدا را بخواند خداوند دعاى او را مستجاب كند چنانكه دعاى زكريّا را مستجاب نمود .

دوم : از حضرت امام رضا عليه السلام منقولست كه حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَ اله روز اوّل محرم دو ركعت نماز مى كرد و چون فارغ مى شد دستها را بلند مى كرد و اين دعا را سه دفعه مى خواند:

اَللّهُمَّ اَنْتَ الاِْلهُ الْقَديمُ وَهذِهِ سَنَةٌ

خدايا تويى معبود ازلى و اين سال

 جَديدَةُ فَاَسْئَلُكَ فيهَاالْعِصْمَةَ مِنَالشَّيْطانِ وَالْقُوَّةَ عَلى هذِهِ النَّفْسِ

تازه است از تو خواهم در اين سال نگهداريم را از شيطان و نيروى بر اين نفس

 الاْمّارَةِ بِالسّوَّءِ وَالاِْشْتِغالَ بِما يُقَرِّبُنى اِلَيْكَ [ياكَريمُ] يا ذَاالْجَلالِ

كه پيوسته به گناه فرمان مى دهد و سرگرمى بدانچه مرا به تو نزديك كند اى صاحب جلالت

وَالاِْكْرامِ يا عِمادَ مَنْ لا عِمادَ لَهُ يا ذَخيرَةَ مَنْ لا ذَخيرَةَ لَهُ يا حِرْزَ

و بزرگوارى اى تكيه گاه كسى كه تكيه گاهى ندارد اى ذخيره آنكس كه ذخيره ندارد اى پناهگاه

 مَنْ لا حِرْزَ لَهُ يا غِياثَ مَنْ لا غِياثَ لَهُ يا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ يا كَنْزَ

آنكس كه پناهگاهى ندارد اى فريادرس آنكس كه فريادرسى ندارد اى پشتيبان آنكس كه پشتيبانى ندارد اى گنج

مَنْ لا كَنْزَ لَهُ يا حَسَنَ الْبَلاَّءِ ي ا عَظيمَ الرَّج اَّءِ ي ا عِزَّ الضُّعَف آءِ ي ا مُنْقِذَ

آنكس كه گنجى ندارد اى كه آزمايشت نيكو است اى بزرگ مايه اميد اى عزت بخش ناتوانان اى نجات بخش

الْغَرْقى يا مُنْجِىَ الْهَلْكى يا مُنْعِمُ يا مُجْمِلُ يا مُفْضِلُ يا مُحْسِنُ

غريقان اى خلاص كننده هالكان اى نعمت بخش اى زيباپرور اى فزون بخش اى نيكوده

 اَنْتَ الَّذى سَجَدَ لَكَ سَوادُ اللَّيْلِ وَنُورُ النَّهارِ وَضَوْءُ الْقَمَرِ وَشُعاعُ

تويى كه سجده كرد (و به كمال خضوع درآمد) برايت سياهى شب و روشنى روز و تابش ماه و شعاع

الشَّمْسِ وَدَوِىُّ الْمآءِ وَحَفيفُ الشَّجَرِ يا اَللّهُ لا شَريكَ لَكَ اَللّهُمَّ

خورشيد و صداى ريزش آب و بهم خوردن درخت اى خدايى كه شريك ندارى خدايا

 اجْعَلْنا خَيْراً مِمّا يَظُنُّونَ وَاغْفِرْ لَنا ما لا يَعْلَمُونَ وَلا تُؤ اخِذْنا بِما

قرارمان ده بهتر از آنچه مردم گمان كنند و بيامرز از ما آنچه را كه نمى دانند و مگير ما را بدانچه

يَقُولُونَ حَسْبِىَ اللّهُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ

گويند بس است مرا خدا معبودى جز او نيست بر او توكل كنم و او است پروردگار عرش

 الْعَظيمِ امَنّا بِهِ كُلُّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَما يَذَّكَّرُ اِلاّ اُولُوا الاْلْبابِ رَبَّنا

عظيم ايمان داريم به او و هرچه هست از نزد پروردگار ما است و اندرز نگيرند جز خردمندان پروردگارا

 لاتُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ اِذْ هَدَيْتَنا وَهَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً اِنَّكَ اَنْتَ الْوَهّابُ

منحرف مساز دلهاى ما را پس از آنكه هدايتمان كردى و ببخش به ما از پيش خود رحمتى كه براستى تويى بخشايشگر

 شيخ طوسى فرموده كه مستحب است روزه دهه اوّل محرم ولكن روز عاشورا امساك نمايد از طعام و شَراب تا بعد از عصر آن وقت بقدر كمى تربت تناول نمايد و سيّد روايت كرده فضيلت روزه تمام ماه را و آنكه روزه او نگه ميدارد صائم آن را از هر گناهى .

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1364
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 13 آبان 1392

اگر دوستي، سزاوار است چنين باشي...

 

سزاوار است حال دوستان آل محمد – که رحمت خدا بر آنان باد – بحکم دوستى و وفا و ایمان به خداوند بلند مرتبه و بزرگ و رسول کریم ، در دهه اول محرم تغییر نموده و در دل و سیماى خود، آثار اندوه و درد این مصیبتهاى بزرگ و دردناک را آشکار نمایند. باید مقدارى از لذائذ زندگى را که از خوردن و نوشیدن و حتى خوابیدن و گفتن بدست مى آید ترک نموده و مانند کسى باشند که پدر یا فرزند خود را از دست داده است . نباید احترام خود و نزدیکانشان باشد و لازم است که خدا و پیامبر و امامش – رحمت خداوند بر آنان باد – را بیش از خود، فرزندان و نزدیکانش دوست داشته باشد.

نباید احترام خود و نزدیکانشان باشد و لازم است که خدا و پیامبر و امامش – رحمت خداوند بر آنان باد – را بیش از خود، فرزندان و نزدیکانش دوست داشته باشد. خداوند متعال مى فرماید: «بگو اگر پدران و پسران خود را بیش از خدا و رسولش و جهاد در راه او دوست دارید، منتظر باشید تا خداوند مطلب مورد نظر خود را انجام داده و شما پشیمان و زیانکار شوید.»

یکى از فرزندان کوچکم در دهه اول محرم فقط نان خالى و بدون خورش ‍ مى خورد. و تا جائى که مى دانم کسى به او نگفته بود که این کار را انجام دهد و گمان مى کنم سرچشمه این کار دوستى باطنى او بود.

حال اگر کسى نتواند در تمام دهه اول این کار را انجام بدهد، باید در روز تاسوعا، عاشورا و شب یازدهم نان خالى بخورد. و در روز عاشورا، تا عصر خوردن ، آشامیدن و حتى سخن گفتن – مگر آن که لازم باشد - و دیدار با برادران دینى را ترک کرده و آن روز را روز گریه و اندوه خود قرار دهد. و نیز در دهه اول ، هر روز امام حسین (علیه السلام ) را با زیارت عاشورا زیارت نماید. و اگر مى تواند مراسم عزادارى آن حضرت را در منزل خود با نیتى خالص برپا نماید، باید همین کار را بکند. و اگر نمى تواند، در مساجد یا منازل دوستانش به برپایى این مراسم کمک کرده و این مطلب را از مردم بپوشاند تا به اخلاص نزدیک شده و از خودنمایى دور شود. و هر روز مقدارى از اوقات خود را در مکانهاى عمومى به عزادارى بپردازد.

مواسات با امام حسین (علیه السلام ) و اهل بیت – رحمت خدا بر آنان باد – نیز باید بخاطر صدمات ظاهرى که به آن حضرت وارد شد، باشد. ولى از این مطلب هم نباید غافل شد که صدمات ظاهرى که بر آن حضرت (علیه السلام ) وارد شد، در مورد هیچکدام از پیامبران و جانشینان آنان و حتى در مورد هیچیک از جهانیان شنیده نشده است ؛ بخصوص تشنگى حضرت (علیه السلام ) که در احادیث قدسى و غیر قدسى چیزهایى درباره آن آمده است که انسان توان تصور آن را نیز ندارد. همچنین مصیبتهایى مانند شهید شدن اهلبیت و اسارت حرمش ، گویا او با محبوبش پیمان بسته بود بخاطر خوشنودى او کشته شدن را با انواع آن از قبیل سر بریدن ، کشتن از زیر گلو، کشتن با شکنجه و با گرسنگى و تشنگى و اندوه و غیر اینها، تحمل کند. ولى با این همه شادمانى و نشاطى بجهت آشکار شدن نورهاى زیبایى و عظمت خداوند و شوق دیدار با او و رسیدن به ذات مقدسش به او مى رسید که آن سختیها را آسان مى نمود.

بلکه سختى آن را به لذت تبدیل مى نمود. یکى از یاران او در این رابطه مى گوید: هر چه شرایط بر امام (علیه السلام ) سخت تر مى گردید، سیماى او برافروخته تر و خوشحال تر مى شد. ولى بهر حال درد و اندوه سختیها و مصیبتهایى که بر جسد مبارک حضرت (علیه السلام ) و بر دل اهل بیت محترم او وارد شد و هتک حرمت ظاهرى او انسان را مى کشد.

بنابراین دوستانش باید کارهایى را که مناسب این مصیبت بزرگ است، بخاطر مواسات با آن حضرت (علیه السلام ) در این مصیبت، انجام دهند؛ بگونه اى که گویا این مصیبت بر خود، عزیزان و فرزندان یا خویشان آنان وارده شده است . زیرا امام (علیه السلام ) بفرموده جدش (صلى الله علیه و آله و سلم ) سزاوارتر از آنان نسبت به خودشان مى باشد و باین جهت که او این مصیبتها را پذیرفت و وجود شریف خود را فداى پیروان خود نمود تا آنها را از عذاب دردناک رهایى بخشد. فرزندان و عزیزان خود را یتیم نموده ، به اسارت حرم و زنان ، و زینب و سکینه – که سلام خدا بر آنان باد – رضایت داده و اصغر و اکبر و برادران و دودمان خود را سر برید، تا پیروانش را از گمراهى و پیروى گمراه کنندگانى که هلاکت شده و دیگران را به هلاکت مى کشانند نجات داده و بدین وسیله آنان را از گناهان بزرگ و آتش رهایى بخشد؛ پیروانش را از تشنگى روز قیامت رهانیده و از نوشیدنیى که ظرف آن با مشک مهر شده است، به آنها بنوشاند. بنابراین بحکم وفا و مواسات که از صفات عالى انسانى است، لازم است که همان چیزى را که امام (علیه السلام) به آنان عنایت کرده است، آنان نیز به امام (علیه السلام ) تقدیم نموده و همانگونه که امام (علیه السلام) خود را فداى آنها نمود آنان نیز خود را فداى او نمایند.

و حتى اگر چنین کارى را نیز انجام بدهند باز هم بخوبى با او مواسات ننموده اند. زیرا وجود شریف او قابل مقایسه با دیگران نیست. باین جهت که او مانند پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) و سلم، علت آفرینش تمام موجودات و آقا و سرور تمام مخلوقات و پیامبران و فرشتگان نزدیک به خداوند بوده و محبوب خداوند و محبوبِ محبوبِ اوست .

نیز با گفتارى صادقانه و با زبان حال بگوید: آقاى من ! کاش بجاى تو تمام این بلاها بر سر من آمده و فداى تو مى شدم ! کاش خویشان و فرزندان من بجاى خویشان و فرزندان تو کشته و اسیر مى شدند! کاش تیر حرمله – که لعنت خدا بر او باد – سر شیرخوار مرا مى برید! کاش فرزندم ، على بجاى فرزند تو قطعه قطعه مى شد! کاش جگر من از شدت تشنگى تکه تکه مى شد! کاش از شدت تشنگى دنیا بر چشمم تیره و تار مى شد! کاش من درد این جراحتها را تحمل مى نمودم ! کاش آن تیر به گلوى من مى نشست ! و جان مرا مى گرفت ! کاش خانواده و خواهران و دختران من در ذلت اسارت افتاده و آنها را مانند کنیزان در شهرها گردانده ولى خویشان تو در خوارى و ذلت نمى افتادند!

کاش وارد آتش شده و شکنجه مى شدم ولى این مصیبتها به شما وارد نمى شد.اگر این سخنان را صادقانه بگویى ، تو را پذیرفته و بخاطر مواسات راستین با بزرگوارترین سادات تو را در جایگاه راستگویان با آنان همنشین مى گرداند. ولى جدا از فریبکارى با این سخنان بپرهیز زیرا ممکن است وقتى مى گویى : حاضرم این بلاها را بجاى امام (علیه السلام ) تحمل نمایم ، حال و دل تو بمقدار کمتر از یک صدم آن را هم تصدیق نکرده و در موقع امتحان جز مقدار کمى از این ادعاها قبول نشود. و در این صورت بجاى این که به جایگاه صدق و درجه صدیقین برسى به ذلت دروغ و پایینترین درجات منافقین مى رسى . پس اگر مى بینى که نمى توانى این گونه با امام (علیه السلام ) مواسات نمایى ، ادعاهاى دروغ را از خود دور کرده و خود را خوار نکن و فقط بگو: کاش با تو بوده ، در مقابل تو کشته شده و به سعادت بزرگى مى رسیدم . و اگر مى بینى باین مقدار هم معتقد نیستى ، مرض دل خود را که همان دوستى این دنیاى پست و میل و اعتماد به زندگى آن و فریب خوردن به زیباییهاى آن است، معالجه کرده و این فرمایش خداوند متعال را بخوان :«اى یهود! اگر گمان مى کنید فقط شما دوستان خدایید و اگر راست مى گویید، آرزوى مرگ کنید».

و در آخر روز عاشورا زیارت تسلیت را بخواند، و روز عاشورا را با توسلى کامل به حمایت کننده و پناه آن روز که از معصومین (علیهم السلام ) مى باشند بپایان رسانیده و در توسل ، اصلاح حال و پذیرش ‍ عزادارى را خواسته و از کوتاهى خود معذرت بخواهد.

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: بازدید از این مطلب : 1757
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
دو شنبه 13 آبان 1392
رهبر انقلاب در فرمایشات امروز به اظهارات کدام سیاستمدار آمریکایی اشاره کردند؟/ «شلدون آدلسون»؛ دست راست تل آویو در واشنگتن

 

رجانیوز: رهبر انقلاب اسلامی دیروز (یکشنبه) در آستانه روز ملی مبارزه با استکبار در دیدار پرشور هزاران نفر از دانشجویان و دانش آموزان با اشاره به سخنان یکی از سیاستمداران امریکایی که خواستار بمباران اتمی ایران شده بود، خاطرنشان کردند: اگر امریکاییها راست می گویند که در مذاکرات جدی هستند، باید به دهان این افراد یاوه گو بزنند و دهان آنها را خرد کنند.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: دولتی که دارای این توهم است که نسبت به مسائل جهان و مسائل هسته ای، مسئولیت دارد، غلط می کند، که کشور دیگری را تهدید هسته ای کند.

اشاره رهبر انقلاب به اظهارات "شلدون آدلسون"، پشتیبان وفادار و همیشگی رژیم صهیونیستی و از بزرگترین حامیان مالی حزب جمهوریخواه است.

وی اخیرا طی اظهاراتی در "دانشگاه یشیوا" در نیویورک گفت؛ آمریکا باید قبل از شروع مذاکره با تهران در خصوص برنامه انرژی هسته ای، ایران را هدف بمب اتمی قرار دهد.

آدلسون، که در دوره انتخابات ۲۰۱۲ حدود یکصد میلیون دلار به حزب جمهوری خواه کمک کرده است، گفت "واشنگتن اول باید یک بمب هسته ای را در یکی از مناطق بیابانی ایران رها کند، بعد بگوید، دیدی؟ دفعه  بعد یکی دیگر را هم وسط تهران خواهیم انداخت، دو دوزه بازی با ما یعنی این، حالا اگر می خواهی از صفحه روزگار محو شوی کله شقی کن و برنامه ات را ادامه بده .

 

خانواده شلدون علاوه بر فعالیت های سیاسی گسترده در اسرائیل ، روزنامه هایی نیز در این کشور منتشر می کند که البته حامی جدی بنیامین نتانیاهو ، نخست وزیر این کشور محسوب می شوند. ادلسون از طریق روزنامه هایش تلاش می کند بر روند سیاسی در اسرائیل تاثیر بگذارد ، از موضوعات کارگری گرفته تا مسئله آموزش عمومی و سیاست های خارجی.

ادلسون شبکه سیاسی گسترده ای نیز از طریق AIPAC در ایالات متحده ایجاد کرده است. وی در گفتگو با مجله پولیتیکو می گوید در سفری به اسرائیل ۲۰۵ نماینده کنگره و سناتور را همراهی می کرده است : "من یک هفته فرصت داشتم با تک تک آنها صحبت کنم. باید بدانید من دوستان بسیاری دارم. فکر می کنید چرا ارتباط من با آنها دوستانه است؟ شاید به این خاطر که هیچ گاه از آنها چیزی نخواسته ام. هیچ گاه. یکی از آنها می گفت ، تو تنها کسی هستی که برای ما کاری می کند و هیچ گاه خواسته ای از ما ندارد".

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1615
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 13 آبان 1392

در كلام رهبر انقلاب//

ماجراي "مسلم بن عقيل" و " هانى بن عروه" و خواصي كه اشتباه كردند

وقتى به اسامى كسانى كه از كوفه براى امام حسين عليه‌السّلام نامه نوشتند و او را دعوت كردند، نگاه مى‌كنيد، مى‌بينيد همه جزو طبقه‌ى خواص و از زبدگان و برجستگان جامعه‌اند. تعداد نامه‌ها زياد است. صدها صفحه نامه و شايد چندين خورجين يا بسته‌ى بزرگ نامه، از كوفه براى امام حسين عليه‌السّلام فرستاده شد. همه‌ى نامه‌ها را بزرگان و اعيان و شخصيّتهاى برجسته و نام و نشاندار و همان خواص نوشتند. منتها مضمون و لحن نامه‌ها را كه نگاه كنيد، معلوم مى‌شود از اين خواصِ طرفدارِ حق، كدامها جزو دسته‌اى هستند كه حاضرند دينشان را قربانى دنيايشان كنند و كدامها كسانى هستند كه حاضرند دنيايشان را قربانى دينشان كنند. از تفكيكِ نامه‌ها هم مى‌شود فهميد كه عدّه‌ى كسانى كه حاضرند دينشان را قربانى دنيا كنند، بيشتر است. نتيجه در كوفه آن مى‌شود كه مسلم بن عقيل به شهادت مى‌رسد و از همان كوفه‌اى كه هجده هزار شهروندش با مسلم بيعت كردند، بيست، سى هزار نفر يا بيشتر، براى جنگ با امام حسين عليه‌السّلام به كربلا مى‌روند! يعنى حركت خواص، به دنبال خود، حركت عوام را مى‌آورد.

نمى‌دانم عظمت اين حقيقت كه براى هميشه گريبان انسانهاى هوشمند را مى‌گيرد، درست براى ما روشن مى‌شود يا نه؟ ماجراى كوفه را لابد شنيده‌ايد. به امام حسين عليه‌السّلام نامه نوشتند و آن حضرت در نخستين گام، مسلم‌بن عقيل را به كوفه اعزام كرد. با خود انديشيد: “مسلم را به آن‌جا مى‌فرستم. اگر خبر داد كه اوضاع مساعد است، خود نيز راهى كوفه مى‌شوم.” مسلم بن عقيل به محض ورود به كوفه، به منزل بزرگان شيعه وارد شد و نامه‌ى حضرت را خواند. گروه گروه، مردم آمدند و همه، اظهار ارادت كردند. فرماندار كوفه، “نعمان‌بن‌بشير” نام داشت كه فردى ضعيف و ملايم بود. گفت: “تا كسى با من سرِ جنگ نداشته باشد، جنگ نمى‌كنم.” لذا با مسلم مقابله نكرد.

مردم كه جوّ را آرام و ميدان را باز مى‌ديدند، بيش از پيش با حضرت بيعت كردند. دو، سه تن از خواصِ جبهه‌ى باطل - طرفداران بنى‌اميّه - به يزيد نامه نوشتند كه “اگر مى‌خواهى كوفه را داشته باشى، فرد شايسته‌اى را براى حكومت بفرست؛ چون نعمان بن بشير نمى‌تواند در مقابل مسلم‌بن عقيل مقاومت كند.” يزيد هم عبيداللَّه بن زياد، فرماندار بصره را حكم داد كه علاوه بر بصره - به قول امروز، “با حفظ سمت” - كوفه را نيز تحت حكومت خود درآور. عبيداللَّه بن زياد از بصره تا كوفه يكسره تاخت. (در قضيه‌ى آمدن او به كوفه هم نقش خواص معلوم مى‌شود، كه اگر ديدم مجالى هست، بخشى از آن را برايتان نقل خواهم كرد.) او هنگامى به دروازه‌ى كوفه رسيد كه شب بود. مردم معمولى كوفه - از همان عوامى كه قادر به تحليل نبودند - تا ديدند فردى با اسب و تجهيزات و نقاب بر چهره وارد شهر شد، تصوّر كردند امام حسين عليه‌السّلام است. جلو دويدند و فرياد “السّلام عليك يا بن رسول‌اللَّه” در فضا طنين افكند!

ويژگى فرد عامى، چنين است. آدمى كه اهل تحليل نيست، منتظر تحقيق نمى‌شود. ديدند فردى با اسب و تجهيزات وارد شد. بى آن‌كه يك كلمه حرف با او زده باشند، تصوّر غلط كردند. تا يكى گفت “او امام حسين عليه‌السّلام است” همه فرياد “امام حسين، امام حسين” برآوردند! به او سلام كردند و مقدمش را گرامى داشتند؛ بى آن‌كه صبر كنند تا حقيقت آشكار شود. عبيداللَّه هم اعتنايى به آنها نكرد و خود را به دارالاماره رساند و از همان جا طرح مبارزه با مسلم بن عقيل را به اجرا گذاشت. اساس كار او عبارت از اين بود كه طرفداران مسلم بن عقيل را با اشدّ فشار مورد تهديد و شكنجه قرار دهد. بدين جهت، “هانى بن عروه” را با غدر و حيله به دارالاماره كشاند و به ضرب و شتم او پرداخت. وقتى گروهى از مردم در اعتراض به رفتار او دارالاماره را محاصره كردند، با توسّل به دروغ و نيرنگ، آنها را متفرق كرد.

در اين مقطع هم، نقش خواصِ به اصطلاح طرفدارِ حق كه حق را شناختند و تشخيص دادند، اما دنيايشان را بر آن مرجّح دانستند، آشكار مى‌شود. از طرف ديگر، حضرت مسلم با جمعيت زيادى به حركت درآمد. در تاريخ “ابن اثير” آمده است كه گويى سى هزار نفر اطراف مسلم گرد آمده بودند. از اين عدّه فقط چهار هزار نفر دوْرادوْر محلّ اقامت او ايستاده بودند و شمشير به دست، به نفع مسلم بن عقيل شعار مى‌دادند.

اين وقايع، مربوط به روز نهم ذى‌الحجّه است. كارى كه ابن زياد كرد اين بود كه عدّه‌اى از خواص را وارد دسته‌هاى مردم كرد تا آنها را بترسانند. خواص هم در بين مردم مى‌گشتند و مى‌گفتند “با چه كسى سر جنگ داريد؟! چرا مى‌جنگيد؟! اگر مى‌خواهيد در امان باشيد، به خانه‌هايتان برگرديد. اينها بنى‌اميّه‌اند. پول و شمشير و تازيانه دارند.” چنان مردم را ترساندند و از گرد مسلم پراكندند كه آن حضرت به وقت نماز عشا هيچ كس را همراه نداشت؛ هيچ‌كس!

آن گاه ابن زياد به مسجد كوفه رفت و اعلان عمومى كرد كه “همه بايد به مسجد بيايند و نماز عشايشان را به امامت من بخوانند!”

تاريخ مى‌نويسد: “مسجد كوفه مملو از جمعيتى شد كه پشت سر ابن زياد به نماز عشا ايستاده بودند.” چرا چنين شد؟ بنده كه نگاه مى‌كنم، مى‌بينم خواصِ طرفدارِ حقْ مقصرّند و بعضى‌شان در نهايتِ بدى عمل كردند. مثل چه كسى؟ مثل “شريح قاضى”. شريح قاضى كه جزو بنى‌اميّه نبود! كسى بود كه مى‌فهميد حق با كيست. مى‌فهميد كه اوضاع از چه قرار است. وقتى “هانى بن عروه” را با سر و روى مجروح به زندان افكندند، سربازان و افراد قبيله‌ى او اطراف قصر عبيداللَّه زياد را به كنترل خود درآوردند.

ابن زياد ترسيد. آنها مى‌گفتند: “شما هانى را كشته‌ايد.” ابن زياد به “شريح قاضى” گفت: “برو ببين اگر هانى زنده است، به مردمش خبر بده.” شريح ديد هانى بن عروه زنده، اما مجروح است. تا چشم هانى به شريح افتاد، فرياد برآورد: “اى مسلمانان! اين چه وضعى است؟! پس قوم من چه شدند؟! چرا سراغ من نيامدند؟! چرا نمى‌آيند مرا از اين‌جا نجات دهند؟! مگر مرده‌اند؟!” شريح قاضى گفت: “مى‌خواستم حرفهاى هانى را به كسانى كه دورِ دارالاماره را گرفته بودند، منعكس كنم. اما افسوس كه جاسوس عبيداللَّه آن‌جا حضور داشت و جرأت نكردم!” “جرأت نكردم” يعنى چه؟ يعنى همين كه ما مى‌گوييم ترجيح دنيا بر دين! شايد اگر شريح همين يك كار را انجام مى‌داد، تاريخ عوض مى‌شد. اگر شريح به مردم مى‌گفت كه هانى زنده است، اما مجروح در زندان افتاده و عبيداللَّه قصد دارد او را بكشد، با توجّه به اين‌كه عبيداللَّه هنوز قدرت نگرفته بود، آنها مى‌ريختند و هانى را نجات مى‌دادند. با نجات هانى هم قدرت پيدا مى‌كردند، روحيه مى‌يافتند، دارالاماره را محاصره مى‌كردند، عبيداللَّه را مى‌گرفتند؛ يا مى‌كشتند و يا مى‌فرستادند مى‌رفت. آن گاه كوفه از آنِ امام حسين عليه‌السّلام مى‌شد و ديگر واقعه‌ى كربلا اتّفاق نمى‌افتاد! اگر واقعه‌ى كربلا اتّفاق نمى‌افتاد؛ يعنى امام حسين عليه‌السّلام به حكومت مى‌رسيد. حكومت حسينى، اگر شش ماه هم طول مى‌كشيد براى تاريخ، بركات زيادى داشت. گرچه، بيشتر هم ممكن بود طول بكشد.

يك وقت يك حركت بجا، تاريخ را نجات مى‌دهد و گاهى يك حركت نابجا كه ناشى از ترس و ضعف و دنياطلبى و حرص به زنده ماندن است، تاريخ را در ورطه‌ى گمراهى مى‌غلتاند. اى شريح قاضى! چرا وقتى كه ديدى هانى در آن وضعيت است، شهادتِ حق ندادى؟! عيب و نقصِ خواصِ ترجيح دهنده‌ى دنيا بر دين، همين است.

به داخل شهر كوفه برگرديم:وقتى كه عبيداللَّه بن زياد به رؤساى قبايل كوفه گفت “برويد و مردم را از دُورْ مسلم پراكنده كنيد وگرنه پدرتان را در مى‌آورم” چرا امر او را اطاعت كردند؟! رؤساى قبايل كه همه‌شان اموى نبودند و از شام نيامده بودند! بعضى از آنها جزو نويسندگان نامه به امام حسين عليه‌السّلام بودند. “شَبَثْ بن ربْعى” يكى از آنها بود كه به امام حسين عليه‌السّلام نامه نوشت و او را به كوفه دعوت كرد. همو، جزو كسانى است كه وقتى عبيداللَّه گفت “برويد مردم را از دُوْر مسلم متفرّق كنيد” قدم پيش گذاشت و به تهديد و تطميع و ترساندنِ اهالى كوفه پرداخت!

چرا چنين كارى كردند؟! اگر امثال شَبَثْ بن ربْعى در يك لحظه‌ى حسّاس، به جاى اين‌كه از ابن زياد بترسند، از خدا مى‌ترسيدند، تاريخ عوض مى‌شد. گيرم كه عوامْ متفرّق شدند؛ چرا خواصِ مؤمنى كه دوْر مسلم بودند، از او دست كشيدند؟ بين اينها افرادى خوب و حسابى بودند كه بعضيشان بعداً در كربلا شهيد شدند؛ اما اين‌جا، اشتباه كردند.

البته آنهايى كه در كربلا شهيد شدند، كفّاره‌ى اشتباهشان داده شد. درباره‌ى آنها بحثى نيست و اسمشان را هم نمى‌آوريم. اما كسانى از خواص، به كربلا هم نرفتند. نتوانستند بروند؛ توفيق پيدا نكردند و البته، بعد مجبور شدند جزو توّابين شوند. چه فايده؟! وقتى امام حسين عليه‌السّلام كشته شد؛ وقتى فرزند پيغمبر از دست رفت؛ وقتى فاجعه اتّفاق افتاد؛ وقتى حركت تاريخ به سمت سراشيب آغاز شد، ديگرچه فايده؟! لذاست كه در تاريخ، عدّه‌ى توّابين، چند برابر عدّه‌ى شهداى كربلاست. شهداى كربلا همه در يك روز كشته شدند؛ توّابين نيز همه در يك روز كشته شدند. اما اثرى كه توّابين در تاريخ گذاشتند، يك هزارم اثرى كه شهداى كربلا گذاشتند، نيست! به‌خاطر اين‌كه در وقت خود نيامدند. كار را در لحظه‌ى خود انجام ندادند. دير تصميم گرفتند و دير تشخيص دادند.

چرا مسلم بن عقيل را با اين‌كه مى‌دانستيد نماينده‌ى امام است، تنها گذاشتيد؟! آمده بود و با او بيعت هم كرده بوديد. قبولش هم داشتيد. (به عوام كارى ندارم. خواص را مى‌گويم.) چرا هنگام عصر و سرِ شب كه شد، مسلم را تنها گذاشتيد تا به خانه‌ى “طوعه” پناه ببرد؟! اگر خواص، مسلم را تنها نمى‌گذاشتند و مثلاً، عدّه به صد نفر مى‌رسيد، آن صد نفر دُوْر مسلم را مى‌گرفتند. خانه‌ى يكى‌شان را مقرّ فرماندهى مى‌كردند. مى‌ايستادند و دفاع مى‌كردند. مسلم، تنها هم كه بود، وقتى خواستند دستگيرش كنند، ساعتها طول كشيد. سربازان ابن زياد، چندين بار حمله كردند؛ مسلم به تنهايى همه را پس زد. اگر صد نفر مردم با او بودند، مگر مى‌توانستند دستگيرش كنند؟! باز مردم دورشان جمع مى‌شدند. پس، خواص در اين مرحله، كوتاهى كردند كه دوْر مسلم را نگرفتند.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1882
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 13 آبان 1392

مداحى، معرفت‌افزائى است. مداحى، پراكندن معرفت و حكمت و اميد و عقيده‌ى راسخ است. مداحى، جوشاندن چشمه‌هاى عواطف در دلها است؛ با استفاده‌ى از هنر شعر، هنر آواز، هنر اجرا.

البته يك اصل مسلّمى وجود دارد عزيزان من! مردم از صداى شما خوششان مى‌آيد، از شعر شما لذت ميبرند، از اجراى شما - چه در مدحتان، چه در مصيبتتان - دلهايشان تكان ميخورد و اشك ميريزند؛ اما به خود شما هم نگاه ميكنند. اگر شما از لحاظ اخلاق، از لحاظ تدين، از لحاظ عفت، نمود تحسين‌آورى داشتيد، همه‌ى آنچه را كه عرض كرديم، به صورت مضاعف در مردم اثر خواهد كرد. اما اگر خداى نكرده بعكس شد؛ مردم نشانه‌ى تزلزل اخلاقى، نشانه‌ى عقب‌ماندگى از لحاظ اخلاق و رفتار و خداى نكرده عفت و اين چيزها مشاهده كنند، اثر اين هنرها و زيبائى‌هائى كه در كار شما هست، از بين خواهد رفت؛ اين را مراقب باشيد. همه‌مان بايد مراقب باشيم؛ ما عمامه‌اى‌ها بيشتر از ديگران، گويندگان مذهبى بيشتر از ديگران، نامداران عرصه‌ى دين و تقوا بيشتر از ديگران. همه بايد مراقب باشيم؛ شما هم همين طور.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1331
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 13 آبان 1392
در ابتدای این مراسم که عصر شنبه با حضور حاج حسین سازور، حاج مصطفی روحانی و حاج جواد حیدری برپا شد، تعدادی از شعرا به قرائت اشعار خود پرداختند.
 
پس از قرائت اشعار، حاج منصور ارضی طی سخنانی شاعران آئینی را به رعایت کردن برخی نکات در اشعارشان توجه داد و مراسم را با روضه کوتاهی به پایان برد.
 
بخش هایی از این توصیه ها رابخوانید:
 
·      * در اشعاری که برای آقا امام زمان(عج) می سرائید دقت کنید که بیشتر بر بُعد انزوا و گوشه گیری تاکید نکنید. یادم هست برخی شعرایی که من با آنها مانوس بودم و بیشترشان از دنیا رفته اند آنقدر غرق در این انزوا شدند که فراق یار به طور معکوس در آنها اثر کرد. اگر قصد شعر گفتن درباره حضرت دارید، بروید زیارتنامه حضرت را بخوانید. همین دعایی که در اول آن می گوییم اللهم عرفنی نفسک. دراین دعا صحبت از این است که ما نه به تاخیر در ظهور کار داریم و نه به تعجیل در آن، و از خدا می خواهیم به ما صبر در غیبت بدهد.
 
·    *  این رابدانید که ممکن است شعرتان به گوش چند میلیون نفر برسد. فقط تاکید بر انزوا و فراق غلط است. اینکه بعضی می گویند دیدن روی تو چشم دگری می خواهد، من این را قبول ندارم. من می گویم آقا جان من اگر دست از حرام بردارم به تو می رسم، حالا خواه ببینمت خواه نه. من در کنار توام.
 
 ·   *  در این دوساله که با شعرای عزیز جلسه داریم، من متحیرم که شعرها خیلی عوض شده و رو به پیشرفت است.
 
·    * بهترین کار برای شاعر این است که باید اهل مناجات باشد، در محافل مناجاتی خوب حاضر شود. اگر اهل مناجات شدی آن وقت یک کلمه که می گویی همه گریه می کنند. حرفت با اثر می شود.
 
 ·  *   مسایل فنی را بعضا آقای اسفندقه تذکر می دهند که خوب است و شعرتان از لحاظ فنی رشد می کند، اما بعضی مسایل را هم این حقیر باید بگویم که اگر بر دلتان بنشیند در شعرتان اثر می کند. شاعر باید اهل نماز شب و گریه باشد و این را بدان آن الماسی که از چشمت جاری می شود را نمی شود رویش قیمت گذاشت.
 
·    * امیرالمومنین(ع) تجسم جلال و عزت خداست. وهو العزت و الجلال. سعی کنید در شعرهای امام زمانی اگر از فراق می گویید از عزت و جلال هم بگویید. از وصال هم بگویید چرا بعضی فقط اینقدر ناله از فراق می زنند. خود آن ها به ما اجازه داده اند، خودشان ما را در این مسیر آورده اند باز ناله دوری بزنیم. مثل آن بچه ای که در بغل پدر و مادرش هم هی نق می زند.
 
 ·  *   در کربلا به دوستان عرض کردم در دعا می خوانیم سبحان من لایعتدی اهل مملکته. امام صادق فرمود کسی که برای ما اهل بیت شعر بگوید روح القدس همیشه نگهدار و مراقبش است. چر این دعا را خواندم؟ در این دعا می گوییم خدایا تو منزهی از اینکه کسی به اهل مملکت تو تعدی کند. آیا حضرت زینب (س) اهل مملکت خدا نبوده. کسی نمیتوانست به آنها تعدی کند. ظلم به اعلا درجه رسید. این ظلم را حتما باید بگوییم. اما کسی توان تعدی به آن ها ندارد. در سوره اعراف می خوانیم که بین اهل جهنم و بهشت یک دیوار است که فقط بهشتیان می توانند آنطرف را ببینند.
 
   * مرحوم حاج اکبر ناظم، به فردی که موی سرش بر اثر بیماری ریخته بود رسیدگی کرده بود، به خود من که در آن زمان از حالای شما جوانتر بودم گفت که وقتی به این فرد رسیدگی کردم در خواب دیدم کسی این شعر را می خواند: دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند/ و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند. بعد گفت: والله بالای ناقه فقط نور بود و هیچکس جرات نگاه تعدی به حرم آل الله را نداشت. 
 
   * ما باید همیشه دعبلی فکر کنیم تا امام رضا(ع) مشتاق ما باشد. چون خواست و عنایت خود آن ها بوده که می توانی برایشان شعر بگویی.
 
 ·  * شعر در هیئت خیلی مهم و متفاوت است. یک وقت شما شعر به مجله می دهید باید کاملا دقیق و کلاسیک باشد. اما شعری که قرار است در هیئت خوانده شود باید در عین سادگی دارای مضامین و ادبیات عالیه باشد.
 
·   *  نکته دیگر اینکه در شعر به ورودیه مجلس، به گریزی که به روضه زده می شود حتما دقت کنید. یعنی حتما دارای مقدماتی باشد که برای مخاطب معلوم شود موضع درباره چیست.
 
 
 
 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1560
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 13 آبان 1392

 به نقل از دانا، سردار محمد جمالی‌زاده پاقلعه از بسیجیان و فرماندهان گردان و محورهای عملیاتی لشکر ۴۱ ثارالله در سوریه و بدست تکفیری‌های وهابی به شهادت رسید.

وی در لشکر ۴۱ ثارالله -تیپ دوم صاحب الزمان و قرارگاه قدس جنوب شرق ،پر تلاش ،سختکوش در مسئو لیت‌های گوناگون انجام وظیفه می‌کرد.

سردار جمالی بعد از بازنشستگی مدتی در ستاد مبارزه با قاچاق استانداری کرمان خدمت کرد و اخیرا هم با توجه به هجوم دشمنان اسلام خصوصا آمریکای جنایتکار در کشورهای مسلمان و هجوم همه جانبه وهابیون ،سلفی ها و تکفیری ها به حرم اهل بیت علیه السلام داوطلبانه به دفاع از حریم مقدس حضرت زینب سلام الله علیها پرداخت و در این راه مقدس به فیض عظیم شهادت نائل شد.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ایثـار و شهادت , ,
:: بازدید از این مطلب : 1587
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 13 آبان 1392

ورود به ماه محرم

 

رخصت بده كه خیمـۀ مـاتم به پا كنیم

پیـراهـن سیـاه بـه تن با شمـا كنیم

آیـد صـدا ز غیب كـه قـد قـامت العـزا

رخصت بـده اقـامۀ بـزم عـزا كنیم

در حـد مـا كه نیست ولیكـن خـدا كنـد

بر گـریـه های روز و شبت اقتـدا كنیم

دو كـاسه اشك و یك دل خونین ز داغ را

آورده ایـم  نــذر غـم كـربــلا كنیم

موعود هل اتی چـه شـود یك مُحّـرمی

تو روضـه ای بخوانی و ما جان فدا كنیم

بر ما بخـوان تو روضـۀ شیب الخضیب را

تا گـریه بـر حسیـن سر از تن جدا كنیم

«تكلیف انتقام شهیدان بدوش توست »

ای منتقـم بـرای ظهــورت دعا كنیم

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1446
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 13 آبان 1392

ورود به ماه محرم

 

در عشق اقتدا به اویس قرن كنیم

این دیده را ز اشك، عقیق یمن كنیم

امسال هم تمام پس انداز گریه را

قسمت شده كه خرج سیاهی زدن كنیم

"حی علی العزای" خدا می رسد به گوش

باید لباس مشكی خود را به تن كنیم

یعقوب خون جگر شده ی چشم من بیا

گریه برای غارت یك پیرهن كنیم

هنگام غسل دادن من، روضه خوان بگو

هرگز نخواسته بدنش را كفن كنیم

او نوكر است، نوكر ارباب بی كفن

خوب است بوریا كفن این بدن كنیم

 

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1561
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 13 آبان 1392

امام حسین(ع)-مناجات

 

از هرچه هست و نیست دگر بی نیاز شد

دست کسی که پیش کریمان دراز شد

در لطف با گدا، چه کسی بهتر از حسین؟

لب تر نکرده ایم در خانه باز شد

حیّ علی الکریم که وقت تصدّق است

یا ایّها العقیق! رکوع نماز شد

آری، ز سجده بر گل آدم شفا نیافت

فطرس ز خاکبوسی تو پاکناز شد

کشتی تو پر است ز کشتی شکسته گان

این رحمت شماست که دریا نواز شد

گفتند گریه پای تو، معراج می برد

یه قطره اشک بال شد و در فراز شد

گفتند مرگ را چو به بازی گرفته بود

با اشتیاق عشق، تنت زخم باز شد

ای نی سوار، زینب تو چاره ای نداشت

بی تو سوار بر شتر بی جهاز شد...

 

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1455
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 13 آبان 1392

پیشواز محرم

 

آماده می شوم که فراهم کنی مرا

خرج عزای ماه محرم کنی مرا

 

آشفته ام؛به سینه زدن عادتم بده

تا بین این  صفوف منظم کنی مرا

 

فرموده ای که:" اشک شما مرهم من است "

اشک مرا بریز که مرهم کنی مرا

 

آنقدر در طواف سرت گریه می کنم

تا پای نیزه چشمه زمزم کنی مرا

 

اصلا بعید نیست که در روضه خودت

همسایه رسول مکرم کنی مرا

 

روزی که اشک و خون تو در قتلگاه ریخت

می خواستی شهید محرم کنی مرا

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1604
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
شکر ،خدارا که درپناه حسینم(ع)،گیتی ازاین خوبتر،پناه ندارد........................... ....هرکسی با شمع رخسارت به وجهی عشق باخت/ زان میان پروانه را در اضطراب انداختی / گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما / سایه دولت بر این کنج خراب انداختی.../ اللّهم عجّل لولیّک الفرج........ ...با عرض سلام و تحیّت خدمت شما بازدید کننده گرامی به اطلاع می رساند که """برنامه ی هفتگی هیئت کربلا (محمدشهر- عباس آباد - کرج ) به شرح ذیل می باشد: پنجشنبه شب ها ساعت21 با مداحی " حاج رحمــــــــان نـوازنـــــــی "/ لازم به توضیح است مراسماتی که بصورت مناسبتی برگزار می گردد از طریق سامانه پیام کوتاه به اطلاع عموم بزرگواران می رسد. سامانه پیام کوتـــــــــاه این هیئت نیز با شماره 30008191000002 پل ارتباطی بین ما و شما می باشد.لطفا نقدها و پیشنهاد های خود را و همچنین پیامک های مهـــــــــدوی و دلنوشته هایتان را جهت انعکاس در این تارنما برای ما ارسال نمایید.ضمنا جهت عضویت در این سامانه عبارت * یازهرا * را به شماره فوق پیامک نمایید. التماس دعا.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه