میعادگاه : کـــرج . محمدشهر . ابتدای عباس آباد.بیت المهــــــــدی (عج

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 3414
:: کل نظرات : 51

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 7
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 229
:: باردید دیروز : 2884
:: بازدید هفته : 20568
:: بازدید ماه : 24420
:: بازدید سال : 24420
:: بازدید کلی : 889854
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 16 آبان 1392

طفلان حضرت زینب(س)

 

گاه لیلایی و گهی مجنون

گاه مجنونم و گهی لیلا

گاه خورشید و گاه آیینه

روبروی همیم در همه جا

 

ای طلوع همیشه ی قلبم

با تو خورشید عالمینم من

تو حسینی ولی گهی زینب

گاه زینب گهی حسینم من

 

وقت سجاده وقت نافله ها

لبمان نذر نام یکدیگر

دو کبوتر  در این حوالی عشق

بر سر پشت بام یکدیگر

 

من و تو آیه های تقدیریم

من و تو همدلیم و همدردیم

خواب بر چشممان نمی آمد

تا که بر هم دعا نمی کردیم

 

دل ندارم تو را نظاره کنم

در غروبی که بی حبیب شدی

تکیه بر نیزه ی شکسته زدی

این همه بی کس و غریب شدی

 

کاش این جا اجازه می دادی

تا برای تو چاره می کردم

این گریبان اشتیاقم را

پیش چشم تو پاره می کردم

 

همه از خیمه ها سفر کردند

همه در خون خویش غوطه ورند

همه پیشت فدا شدند اما

کودکانم هنوز منتظرند

 

آن دمی که ممانعت کردی

میهمان نگاه من غم شد

از بلا و غمِ مصیبت تو

آن قدر سهم خواهرت کم شد

 

کودکانم اگر چه ناقابل

ولی از باده ی غمت مستند

آن دو بالی که حق به جعفر داد

به خدا کودکان من هستند

 

خنده ها با نگاه غمگینت

اذن پرواز بالشان باشد

اذن میدان بده به آن ها تا

شیر مادر حلالشان باشد

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1502
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 16 آبان 1392

شهادت حضرت رقیه(س)

 

يک نيمه شب بهانه‌ی دلبر گرفت و بعد

قلبش به شوق روي پدر پر گرفت و بعد

اما نيامده ز سفر مهربان او

يعني دوباره هم دل دختر گرفت و بعد

آنقدر لاله ريخت به راه مسافرش

تا خواب او تجلي باور گرفت و بعد

آخر رسيد از سفر، اما سر پدر

سر را چقدر غمزده در بر گرفت و بعد

گرد و غبار از رخ مهمان مهربان

با اشک چشم و گوشه‌ی معجر گرفت و بعد

انگار خوب او خبر از ماجرا نداشت

طفلک سراغي از علي اصغر گرفت و بعد

از روزهاي بي کسي اش گفت با پدر

يعني نبرد بغض و گلو در گرفت و بعد:

خورشيد من به مغرب گودال رفتي و

باران تير و نيزه و خنجر گرفت و بعد

معراج رفتي از دل گودال قتلگاه

نيزه سر تو را به روي سر گرفت و بعد

دلتنگ بود دخترت و سنگ ِ کينه اي

بوسه ز چهره و لب و حنجر گرفت و بعد

اما دوباره فرصت جبران رسيده بود

يک بوسه آه از لب پرپر گرفت و بعد

جان داد در مقابل چشمان عمه اش

با بال هاي زخمي خود پر گرفت و بعد ...

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1455
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 16 آبان 1392

پرهیز از روضه های ساختگی

از آسيب هايي كه بعضاً در هيئات مذهبي ديده مي‌شود، رو آوردن به روضه هاي ساختگي و من در آوردي به انگیزه‌ی ايجاد تأثر عاطفي و گُل كردن بيشتر مجلس می‌باشد و چون ساختگي و كذب و دروغ مي‌باشد، گوينده آن مبتلا به فعل حرام شده و به آسيب هاي معنوي و اخروي گرفتار خواهد شد.

با وجود مقاتل و كتاب هاي روضه‌ی معتبر، نظير «ارشاد مفید» و «لهوف» و «منتهي الآمال» و «نفس المهموم» رو‌ آوردن به روضه‌هاي ساختگي، خسراني است مبين و نشان از آن دارد كه افرادي اين چنين، نمي‌خواهند مجلس حضرت سيدالشهدا «علیه السلام» گُل كند، بلكه در پي آنند تا خود را مطرح كرده و آوازه‌ی مجلسشان بر سر زبان‌ها بيفتد و براي چنين افرادي دیگر فرقي نمي‌كند كه آن‌چه مي‌خوانند و ترويج مي‌دهند حقيقت داشته يا نه؟! چون هدفشان، هدف مقدسي نمی‌باشد.

زبان حال گويان به گوش باشند...

از آفت هايي كه بعضاً در بعضي از مجالس ديده مي‌شود، روضه ها و مرثيه ها و اشعاري است كه در قالب زبان حال ايراد مي‌گردد و هيچ تناسبي با محيط فرهنگي و تربيتي و روحيات و شخصيت و عظمت مقام حضرات معصومين «علیهم السلام» و اصحاب فداكارشان ندارد و در حقيقت بايد گفت گوينده و سراينده، مطالبي كه ارائه مي‌دهد با فضاي تربيتي و روحي و خانوادگي و اجتماعي خودش سازگار بوده و در مقام توصيف حال خود مي‌باشد و زبان حال خود را مي‌كند نه زبان حال آن بزرگواران را؛ به عنوان نمونه، اينكه به عنوان زبان حال حضرت سيدالشهدا «علیه السلام» گفته شود كه «شدم راضي كه زينب خوار گردد» آیا نشان ذلت و خواري و زبوني و وهن مقام امام(ع) نمی‌باشد؟!

زبان حالي پذيرفتني است كه حقيقتاً زبان حال باشد و آن در صورتي است كه با شرایط و ويژگي ها و محيط آن واقعه‌ تاريخي و عظمت شخصيت و علو مقام آن بزرگواران تناسب داشته باشد و مستمع را از اهداف و ساحت قدس آنان دور نكند.

(رساله شور و شعور توسط حجت الاسلام جعفر صالحان تدوين شده است)

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1465
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 16 آبان 1392

بهترین درس کربلا

چارلز ديكنز (نويسنده معروف انگليسي): اگر منظور امام حسين(ع) جنگ در راه خواسته‌هاي دنيايي بود، من نمي فهميدم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنين حكم مي نمايد كه او فقط به خاطر اسلام، فداكاري خويش را انجام داد.

 توماس كارلايل (فيلسوف و مورخ انگليسي): بهترين درسي كه از تراژدي كربلا مي گيريم، اين است كه حسين(ع) و يارانش ايمان استوار به خدا داشتند. آنها با عمل خود روشن كردند كه تفوّق عددي در جايي كه حق با باطل روبرو مي شود و پيروزي حسين(ع) با وجود اقلّيتي كه داشت، باعث شگفتي من است.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1322
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 16 آبان 1392

 داودبن‌كثير رقي گويد: نزد امام جعفر صادق عليه السلام بودم كه آب خواستي، وقتي نوشيد، ديدم كه مي خواهد گريه كند و اشك در چشمانش حلقه زد. 
سپس فرمود: اي داود، خدا، قاتل حسين را لعنت كند. ياد مظلوميت حسين(ع) زندگي را چه قدر ناگوار مي‌سازد! من هر گاه كه آب سردي می‌نوشم به ياد حسين(ع) مي‌افتم. 
هر بنده خدايي كه آب نوشد و حسين(ع) را ياد كند و قاتل او را لعن نمايد، خدا برايش صد هزار نيكي نويسد و صد هزار بدي از او پاك كند، و او را صد هزار درجه فرابرد. و چنان باشد كه گویی صد هزار برده را آزاد كرده باشد.
و خدا او را در روز رستاخيز با روي سفيد و درخشان محشور سازد.

متن حدیث:

عن داود بن كثير الرقي، قال: كنت عند أبي عبدالله عليه السلام أذا استشقي الماء، فلما شربه رأيته و قد استعبر و أغر و رقت عيناه بدموعه، ثم قال: يا داود، لعن الله قاتل الحسين، فما أنغض ذكر الحسين للعيش! إني ما شربت ماء باردا إلا و ذكرت الحسين و ما من عبد شرب الماء فذكر الحسين و لعن قاتله إلا كتب الله له مائة ألف حسنه و محاعنه مائة ألف سيئة و رفع له مائة ألف درجة و كان كأنما أعتق مائة أعتق مائة ألف نسمة و حشره الله يوم القيامة أبلج الوجه. 



«امالی صدوق، صفحه 205»
 
 
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1378
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 16 آبان 1392
 برنامه «زمزم احکام» به استفتاء شنوندگان این رادیو پیرامون برهنه شدن عزاداران در مجالس حسینی پرداخته که سوال و پاسخ رهبر معظم انقلاب و آیت‌الله مکارم شیرازی به شرح ذیل است:
 
سوال: عریان کردن بدن و لخت شدن به هنگام سینه زنی و عزاداری برای حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام از نظر شرعی چه حکمی دارد؟ لطفاً توضیح دهید.
 
آیت‌الله مکارم شیرازی: «احتیاط آن است که عزاداران حسینی لخت نشوند عریان نشوند؛ آیا فردی در مجلس ترحیم پدرش اگر لخت شود این جزء آداب عزاداری است؟! برادران بر لخت شدن اصرار نداشته باشند. اما برای عزاداری می‌توان مقداری از سینه را باز گذاشت. سابقا پیراهن‌هایی بود که قسمتی از آن دکمه می‌شد و جلوی سینه را باز می‌کردند و لخت هم نمی‌شدند که بدن نما باشد. با این کار دشمنان هم نمی‌توانند سرزنش کنند.»
 
آیت الله سیدعلی خامنه ای: حجت‌الاسلام فلاح زاده نماینده پاسخ به احکام مقام معظم رهبری در جواب به این استفتاء گفت: «به نظر حضرت آقا در مجالس عزاداری هرکاری که سبب شود دشمنان از این کار ما علیه مکتب تشیع یا شیعیان سوء استفاده کنند و سبب تفرقه بین مسلمانان باشد، حرام است و باید پرهیز کرد.»
 
 
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: احـــــــــــکـــام , پـرســــــــمـان , ,
:: بازدید از این مطلب : 2560
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 16 آبان 1392
 
هرکس حسینی است هزاران نشانه هست
آری هنوز کرببلا را بهانه هست

عشق حسین از دل ما شعله می کشد
شکر خدا که آتش دل را زبانه هست

ما را ملازمان حریمش نوشته اند
ماه حرم میان همین آشیانه هست

چندین هزار لشگر هیئت سیاه پوش
آماده سپاه امام زمانه هست

این خیمه ها کلاس علمدار کربلاست
بالای خیمه دست امیر یگانه هست

هر روز پای مرکب دلدار حاضریم
میدان امتحان عمل هر زمانه هست

روزی رسد که کشته ارباب می شویم
یعنی امید زندگی جاودانه هست

از داغ کربلا تن ما درد می کند
گویی هنوز هم اثر تازیانه هست

در کعبه خرابه طوافی کن و ببین
بر بام عرش هم حرمی دخترانه هست
 
 



حاج منصور ارضی - بخش اول


 

دریافت

حاج منصور ارضی - بخش دوم

 

دریافت

حاج منصور ارضی - بخش سوم

 

دریافت

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , مــــــداحــــــى , ,
:: بازدید از این مطلب : 2426
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 16 آبان 1392

پوشش سیاه در فرهنگ شیعه، اقتداء‌ به عمل خود اهل بیت (ع) است و یک نوع اظهار همدردى و محبت به اهل بیت (ع) خصوصاً‌ صاحب عزاى اصلى و آخرین ذخیره الهى در دوره غیبت، امام زمان(عج) است.

یکی از سؤالاتی که بین مردم شایع شده، مکروه بودن یا نبودن پوشیدن لباس سیاه در عزای امام حسین(ع) است.

 

مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر(عج)، در مقاله ای این مسأله را بررسی و پاسخ‌ گفته است.

 

* چکیده و خلاصه مقاله

 

یکى از اشکالاتى که وهابیون بر شیعه وارد کرده‌‌اند،‌ پوشیدن لباس سیاه است. آنها مدعى‌‌اند که در منابع شیعه،‌ روایات متعدد در مذمت لباس سیاه وارد شده که آن را‌ لباس دوزخیان،‌ فرعونیان و عباسیان (دشمنان اهل بیت)‌ شمرده است.‌

 

از طرفی، طبق روایات، رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) از لباس سفید استفاده مى‌‌کرده‌اند و پیروانشان را به استفاده از این رنگ دستور داده‌اند.

 

اما امروز در جامعه شیعى دیده مى‌‌شود که آنان برخلاف دستور پیامبر و ائمه، از رنگ سیاه به خصوص در ایام عزادارى امام حسین(ع) استفاده مى‌‌کنند واین کار در میان شیعیان به عنوان یک فرهنگ در آمده است.

 

شبهه‌ فوق در سایت‌هاى مختلف وهابیت به صورت گسترده مطرح شده است گرچه شبهه اصلى آنها همان مدعاى فوق است ولى با تأمل در سخنان آنها، مى‌‌توان جزئیات دیگرى را نیز استخراج کرد و به این صورت دسته بندى نمود:

 

1. نافرمانی شیعیان در سیاه پوشی از دستور ائمه (ع)

 

شیعیان بر خلاف سیره رسول خدا(ص) در پوشش رنگ سفید و توصیه و تأکید بر آن، در مراسم مذهبى از جمله در ایام محرم و عاشورا از لباس سیاه استفاده مى‌‌کنند.

 

از طرف دیگر طبق روایاتى که در منابع شیعه در مذمت و منع پوشش سیاه آمده است؛‌ مى‌‌بایست شیعیان از نواهى ائمه برحذر و اوامر آنها را انجام دهند؛ در حالیکه آنها با این کار(‌پوشش سیاه) نواهى را مرتکب و از دستورات نا فرمانى مى‌‌کنند.

 

2. حرمت پوشیدن لباس سیاه

 

در روایات شیعه، لباس مشکی، لباس اهل نار، فرعونیان و عباسیان قلمداد شده و صریحاً‌ دستور داده شده که آن را نپوشید. با در نظر گرفتن این نهی،‌ استفاده از این رنگ حرام و جایز نیست.

 

3. تعارض روایات با عمل ائمه(ع):

 

از طرفى روایات متعدد در مذمت و منع لباس سیاه از طرف ائمه وارد شده است و از طرف دیگر، به گزارش برخى روایات، خود ائمه در بعضى موارد عملاً‌ لباس مشکى پوشیده‌‌اند. بنا براین، بین روایات و عمل ائمه تعارض وجود دارد.

 

اگر عمل ائمه را ملاک قرار بدهیم تکلیف روایات چه مى‌‌شود و اگر جانب روایات را بگیریم، چگونه مى‌‌توان عمل ائمه را توجیه کرد؟

 

پاسخ، نقد و بررسی

 

شبهات فوق را مى‌‌توان در چند بخش مستقل مورد نقد قرار داد:

 

بخش اول : علل سیاه پوشی شیعیان در عزاداری

 

1. سیاه پوشی همدردی با اهل بیت است

 

سیاه پوشى شیعیان در عزاداری،‌ یک نوع اظهار محبت و ارادت به ساحت مقدس امامان اهل بیت(ع) و اظهار همدردى با صاحب عزاى اصلى و حجت الهى حضرت حجت ابن الحسن المهدى(عج) است.

 

2. سیاه پوشی برگرفته از سیره ائمه اطهار است

 

سیاهپوشى شیعیان برگرفته از سیره ائمه اطهار(ع) است.

 

از نگاه تاریخی، سیاه پوشى زنان در شهادت دو تن از سرداران سپاه اسلام (حضرت حمزه و جعفر طیار)، سیاه پوشى حضرت زهرا(س) در سوگ پدر، امام حسن(ع) در شهادت امیرالمؤمنین(ع) و بالاخره سیاه پوشى بانوان خاندان رسالت در شام و مدینه به اتفاق زنان مدینه در شهادت امام حسین(ع) شهره‌ تاریخى دارد.

 

نکته مهم این است که همه این موارد تاریخی، در منظر پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) انجام شده و حتى بعضى از موارد، (‌مانند سیاه پوشى حضرت زهرا در عزاى رسول خدا و امام حسن در شهادت پدر و امام سجاد در مدینه) فعل خود معصوم است.

 

بنابراین، فرمایشاتى که از رسول گرامى اسلام یا امیرالمؤمنین و دیگر ائمه اطهار(ع) در کراهت لباس سیاه وارد شده، با این سیره تخصیص خورده و شامل سیاه‌پوشى در عزاى شهداى اهل البیت(ع) نمى‌‌شود.

 

بنابراین فرهنگ سیاه پوشى شیعیان برگرفته از سیره خود اهل بیت است؛ نه یک امر بدیع و مأخوذ از کار دیگران.

 

3. در روایات، نهی، معلل است؛ و هر جا علت نبود، نهی در کار نیست!

 

هدف روایات از مذمت لباس سیاه و منع آن توسط نبى مکرم اسلام(ص)، امام على و امام صادق(ع) تشبه به جباران تاریخ همانند فراعنه مصر و حاکمان عباسى است؛ به ویژه عباسیان که در اوائل، براى تثبیت حکومتشان به نشانه طرفدارى از اهل بیت و سوگوار بودنشان در شهداى خاندان پیامبر سیاه پوشیدند؛ اما بعد از تثبیت قدرت براى ارعاب مردم و اظهار شکوه و هیبت، پوشیدن این رنگ را براى کارگزاران حکومت و مردم الزام مى‌‌کردند؛ تا آن جایى که پرچم حکومت نیز از رنگ سیاه انتخاب شد. آنان از این رنگ به عنوان نماد حکومت‌‌شان استفاده کردند.

 

از طرف دیگر با تغییر سیاست (طرفدارى اهل بیت)،‌ با اهل بیت رسول خدا(ص) بیشتر از بنى امیه بدرفتارى کردند و امامان معصوم را در بند کشیده و در سیاه ‌چالها به شهادت رساندند.

 

به این جهت امام صادق(ع) در ضمن روایات، پیروانش را از پوشیدن رنگ مشکى که در آن مقطع خاص، نماد جباران تاریخ بود برحذر داشتند و از آن به لباس «اهل نار، لباس فرعون و لباس اعداء الله» ‌تعبیر کردند و گرنه به خودی خود این رنگ هیچ گونه حرمتى نداشته است.

 

منبع:فارس

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: احـــــــــــکـــام , پـرســــــــمـان , ,
:: بازدید از این مطلب : 2809
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 16 آبان 1392

 امام حسین علیه السلام:

«الناس عبید الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه ما درت معائشهم فاذا محصول بالبلاء قل الدیانون؛ مردم بندگان دنیا هستند و دین لقلقه زبانشان؛ حمایت و پشتیبانی از دین تا آنجاست که زندگی شان در رفاه است پس هرگاه بلاء و سختی حادث شود دینداران کم می شوند.»

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1845
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 16 آبان 1392
 
 
ای تکنواز نابغه نینوا، حسین(ع)
وی تکسوار واقعه کربلا، حسین(ع)


ای از ازل نوشت سواد سرشت خویش
با سرنوشت غربت خود آشنا، حسین(ع)
 

هم جای فدای راه وفا کرده، هم جهان،
هم جان و هم جهان به وفایت فدا، حسین(ع)
 

از امن و عافیت؛ به رضایت جدا شدی
چون گشتی از مدینه جدت، جدا حسین(ع)
 

یک کاروان ذبیح، به همراه داشتی
از فطرت خجسته شیر خدا، حسین(ع)
 

یک کاروان اسیر به همراه داشتی
از عترت شکسته دل مصطفا(ص)، حسین(ع)
 

جانبازی ات به منزل آخر رسیده بود
در کربلا که خیمه زدی و سرا، حسین(ع)
 

وز آستین لعنت ابلیس رسته بود
دستی که رگ گسیخت ز خون خدا، حسین(ع)


شسته است خون پاک تو، چرک جهان همه
تا خود جهان چگونه دهد، خونبها، حسین(ع)
 

در پیش روی سب و ستم، خیزران چه کرد
با آن سر بریده به جور از قفا، حسین(ع)
 

کامروز هم تلاوت قرآن رسد به گوش
زان سر که رست چون گل خون بر جدا، حسین(ع)
 

چاک افق رسید به دامان آسمان
وقتی فلک گرفت به سوکت عزا، حسین(ع)
 

حتا کویر تف زده را ، اشک شسته بود
وقتی جهان گریست، عزای تو را، حسین(ع)


سوک تو کرد زلزله، چندان که خواهرت
زینب فکند ولوله از «وا اخا» حسین(ع)
 

من زین عزا چگونه نگریم که در غمت
برخاست ناله از جگر سنگ ها، حسین(ع)
 

«آزاده باش باری اگر دین نداشتی»
زیباترین سفارش مولای ما، حسین(ع)
 

از بعد قرن های فراوان هنوز هم
ماراست رهشناس ترین رهنما، حسین(ع)
 

تو کشتی نجات و چراغ هدایتی
دریاب مان در این شب تاریک، یا حسین(ع)

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1604
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 16 آبان 1392
*بسم الله الرحمن الرحیم فقط اول قرآن نیست. عالم با رحمت خدا آغاز شده است. خدا نیازی به ما ندارد اما ناز بنده هارا هم می کشد.


*اینکه خدا ولایت تکوینی و ولایت تشریعی را به اولیاء داده به خاطر این است که ظرفیت و محبت دارند. از خود ما به خود ما دلسوزترند. از محبت مادر به فرزند محبت امام به ما بیشتر است.
 
*مرحوم طبرسی می گوید پیامبر(ص)  وقتی در اوایل مردم به دعوتش پاسخ نمی دادند فکر میکرد که عیب در خودش است به همین خاطر به عبادات خودش افزود تا اینکه آیه نازل شد که ما قرآن را نازل نکردیم که تو اینقدر خود را به سختی و مشقت بیندازی. نه فقط برای مسلمانها بلکه برای همه دلسوزی می کرد.
 
*ذره ای نباید اصحاب فکر کنند که امام حسین(ع) به آنها محتاج است می گوید اگر می خواهید بروید بروید. شب عاشورا که گفت بروید تعارف نکرد. اگر همه می رفتند خود آقا بود با خانواده اش. می خواست منیت را از این ها بگیرد.
 
*آنهایی که تا عاشورا ماندند خالص خالص بودند.
 
* شخصی در روز عاشورا 13 تیر سمی خورد وقتی که جلوی امام برای نماز ایستاده بود. رمقی برایش نماند. سلام حضرت تمام شد افتاد. به امام حسین گفت  آیا من وفا کردم؟ طلبکار نبود. 
 
*بالاترین مقام این است که در بهشت کنار ائمه باشید. روز قیامت عده ای دور اباعبدالله می چرخند و توجهی به بهشت نمی کنند.
 
 
 
 
 
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــخنرانـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2258
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 16 آبان 1392

 

 مواظب ( تقوا ) هایمان باشیم

چون خیلی زود با یک ( تق وا ) می رود

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1119
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 15 آبان 1392

حضرت رقیه(س)-شهادت

 

مثل گذشته بال و پر دارم ؟...ندارم

حال بپر، بال بپر، دارم؟...ندارم

بی اطلاعم این که این مردم چه کردند...

...با معجرم، اما خبر دارم ندارم

گفتند: می آید پدر،... یعنی می آید؟

اصلاً مجالی تا سحر دارم؟ ندارم؟!!

***

عمه کمک کن آن توانی را که با آن

این پرده را از طشت بردارم ندارم

***

سر را گرفت و با خودش هی فکر می کرد

یعنی دوباره من پدر دارم ؟... ندارم

هر چند زخمی ام ولی از زخم هایت

زخمی بگویی بیشتر دارم ندارم

با دیدن تو دردها از یاد من رفت

پس بعد از این دردی اگر دارم ندارم 

 

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1520
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 15 آبان 1392

حضرت رقیه(س)-شهادت

 

گیسوی گِره خوردۀ من باز نمی شد

دیگر سَرم از دستِ پدر ناز نمی شد

می خواستم آن نیمه شب از درد بمیرم

این دست شکسته پَرِ پرواز نمی شد

گر وحشت آن شب به سراغم نمی آمد

از هولِ قیامت سخن ابراز نمی شد

آهسته ترین ناله ، لگد بود جوابش

ورنه بدنم این همه جانباز نمی شد

انگار نه انگار که من طفل صغیرم

گفتم نزن ، اما سخن احراز نمی شد

کاری به خدا زَجرِ لعین با گلویم کرد

بعد از خفگی راه نفس باز نمی شد

من از ستمِ دشمن خود شِکوه ندارم

دارم گِلِه از دوست که همراز نمی شد

گر بود عمویم ، قد و بالای من امروز

با چشمِ حقارت که برانداز نمی شد

با دیدن یک قدّ کمان سخت خمیدم

بی فاطمه پیریِ من آغاز نمی شد

این پیرِ سه ساله کُند آباد فَلک را

بی نهضتم این قافله ممتاز نمی شد

من کاخِ عدو را به سرش خُرد نمودم

بی عمّه مرا این همه اعجاز نمی شد

کاری کنم امروز که فردا همه گویند

بی نام تو اسلام سرافراز نمی شد

من دختر دردانۀ سلطان بهشتم

ورنه رخ من آینۀ راز نمی شد

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1467
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 15 آبان 1392

شهادت حضرت رقیه(س)

 

زانو بغل گرفت ؛ که بابا بیاورد

یک سر شبیه حضرت یحیا بیاورد

 

یک دسته گل ،بنفشه برایش خریده بود

چیزی نداشت غیر همین تا بیاورد

 

خود را کشید و دست به دیوار سعی کرد

خود را شبیه حضرت زهرا بیاورد

 

می گفت: با روپوش طبق آمده پدر

تا معجری برای سر ما بیاورد

 

دستش عصا نداشت بجز دست عمه اش

دستش عصا گرفت موسا بیاورد

 

خیلی نگاه کرد؛ نشد که به ذهن خویش

تصویر سالم سر او را بیاورد

 

می خواست تا قنوت بگیرد برای سر

اما نشد که دست به بالا بیاورد

 

از روی دست عمه خودش را زمین زد و

مجنون عشق گشت که لیلا بیاورد

 

 

عمه چگونه چشم کبود و سیاه من

چشمان یار را به تماشا بیاورد؟!!!

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1673
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 15 آبان 1392

حضرت رقیه(س)-شهادت

 

نه من ز تو، نه تو از من نداشتی خبری

به ما خرابه نشینان شبی بکن گذری

سه سالگی من و پیری تو مثل هم است

قدم خمیده و سهم دل است خون جگری

سه ساله ها همه با ناز پیش باباها

سه سالگیِ من اما چه سخت شد سپری

مرا ببوس، بغل کن، کمی نوازش کن

دلم گرفته ازین لحظه های بی پدری

سه ساله را چه به سیلی و ضربه شلاق

سه ساله را چه به این روزهای در به دری

همین که دید ندارم پدر...عمو...حامی

برای من ز کتک ها نذاشت بال و پری

همیشه سایه عباس بر سرم بوده

به غیر راس تو دیگر نمانده سایه سری

برای این همه سیلی و گوشواره کشی

به غیر قامت عمه نداشتم سپری

میان کوچه اهل یهود جان دادم

نمانده بود کسی که نکرده او نظری

به این امید نشستم در این خرابه شام

دلت بسوزد و من را به پیش خود ببری

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1511
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 15 آبان 1392

حضرت رقیه(س)-شهادت

 

طورنشین می شوم سحر که بیاید

جلوه ی ربانی پدر که بیاید

جار فقط می زنم میان خرابه

یار سفر کرده از سفر که بیاید

صبح خبر می دهند رفتن من را

از پدر رفته ام خبر که بیاید

نوبت ناز من است صبر ندارم

ناز مرا می خرد پدر که بیاید

گریه ی من مال عمه است، و گر نه

زود مرا می برند، سر که بیاید

حرف"کنیز"ی زدن چه فایده دارد...

گریه فقط می کنم اگر که بیاید

طفل، بساطی برای ناز ندارد

مقنعه و گوشواره در که بیاید

 

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1515
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 15 آبان 1392

زنده یاد حسن ذوالفقار (ذوالفقاری)

"مصیبت‌خوانی" در وصف شهادت فرزندان خردسال حضرت مسلم بن عقیل علیه‌السلام و "گریز" به وصف شهادت فرزندان جوان حضرت زینب سلام‌الله علیها

ابتدای محفل، "مصیبت خوانی" در وصف شهادت مولای متقیان و توصیف "کوفه" بوده و در ادامه، به توصیف غریبی و شعادت "فرزندان" حضرت مسلم علیه‌السلام اشاره شده است. پایان‌بخش، شهادت فرزندان "جوان" حضرت زینب سلام‌الله‌علیها -به صورت مختصر- توصیف شده است.

 

 

زنده یاد حسن ذوالفقار در سال 1317 در محله مولوی تهران چشم به دنیا باز کرد. شغل این مداح اهل بیت رویه‌کوبی مبل بود. وی در دوازدهمین روز از فروردین‌ماه سال 76 به دلیل سکته قلبی به دیدار اربابش مشرف شد و در باغ طوطی حرم حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام به خاک سپرده شد.هیئات قائم آل محمد و حسین مظلوم (دیوانگان حسینی) از جمله مجالسی بود که این مداح سفرکرده در آن فعالیت می‌کرد.

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 2414
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 15 آبان 1392

 زنده یاد سيد علي سالك فرد

توصيف ورود امام به صحراي كربلا، توصيف ساربانان و "گريز" به حضورساربان در غروب عاشورا

در اين فايل صوتي، شيوه سنتي مثنوي خواني به زيبايي شايان شنيدن است. ابتدا با سلام بر اباعبدالله عليه‌السلام آغاز شده و ادامه، مثنوي يكي از شاعران قديم خوانده شده و در پايان نيز به رسم هميشه هيات‌هاي مذهبي، دعا شده است.

دانلود صوت

 

زنده ياد سيدعلي سالك فرد در محله امامزاده يحيي ع در اسل 1305 متولد شد و در روز تاسوعاي سال 1372 به دليل سكته مغزي فوت كرد و در باغ طوطي حرم حضرت عبدالعظيم ع دفن شد. شغل او خرازي و پس از آن، كاروان دار زيارتي بود و هيات‌هاي ثابتش جامعه مداح شرق، پيرعطا و صنف خرازها بود.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1342
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 15 آبان 1392

نوکر نبايد بر اساس عادت نوكري كند

 

 

اگر انجام يك امري براي كسي صرفاً بر اساس عادت باشد، بي توجهي به بايدها و نبايدهاي آن در او شكل مي‌گيرد. هيئت داري و عزاداري براي مجريان و شركت كنندگان در آن اگر صرفاً بر اساس عادت بوده باشد، چنين افرادي در مقابل بايدها و نبايدها و لزوم رعايت مصالح، مقاومت كرده و حرف اول و آخرشان اين است كه: «ما از كودكي اين­گونه عادت كرده­ايم».

چنين حالتي نه تنها مانع رشد و حركت چنين مجالسي مي‌شود، بلكه ­اي بسا غفلت­زا و تخديركننده بوده و خسارات جبران ناپذيري را متوجه شيعيان می­کند؛ و آثار مهم و سازنده­ای که چنين مجالسي باید داشته باشد از بين برده و صرفاً به عنوان يك رسم و عادت كم محتوا و کم اثر مطرح خواهد بود؛ در حالي كه امام علي «عليه السلام» دست برداشتن و غلبه كردن بر عادت­های غلط را بالاترين عبادت دانسته(1) و از آن به عنوان فضيلت ياد كرده است(2)و تا زماني كه انسان دست از عادات غلط بر ندارد، به بايدها و نبايدها تن نخواهد داد و بر اموري كه موهن مذهب تشيع بوده و وهن آن آشكار و بديهي مي‌باشد، پافشاري خواهد نمود؛ چنانچه علامه­ی شهيد آية الله مطهري(ره) مي‌فرمايد:

«قبل از محرم از تمام رؤساي هيئت ها دعوت به عمل آمد و تمامشان در منزل آية الله العظمي بروجردي «قدس سره» حضور پيدا كردند از آنها پرسيدند: شما مقلد چه كسي هستيد؟ همگي گفتند: ما مقلد شما هستيم. فرمودند: اگر مقلد من هستيد، فتواي من اين است كه فلان عمل حرام است. با كمال صراحت به آقا عرض كردند كه آقا ما در تمام سال مقلد شما هستيم الا اين سه چهار روز كه ابداً از شما تقليد نمي‌كنيم! گفتند و رفتند و به حرف مرجع تقليدشان اعتنا نكردند. خوب، اين نشان مي‌دهد كه هدف، امام حسين «عليه السلام» نيست؛ هدف، اسلام نيست(3)».

حضرت علي «عليه السلام» از سرّ ضرورت تغيير عادات غلط پرده برداشته و مي‌فرمايد: «غَيِّروا العادات تَسهَل عليكم الطّاعات(4)»؛ (عادات را دگرگون كنيد تا فرمانبرداري­ها و طاعات الهي بر شما آسان گردد) و واضح است كه طاعت چيزي جز تسليم محض در برابر خواست پروردگار و بايدها و نبايدهاي دين و شريعت و اوليای عظيم الشأن آن نمي‌باشد.

البته بايد توجه داشت كه عادت به منزله­ی طبيعت ثانوي بوده كه «العادة طبعٌ ثان(5)» و تغيير آن از دشوارترين كارها مي‌باشد كه «اَصعبُ السیاسات نقلُ العادات(6)» لذا صبر و استقامت و شجاعت براي تغيير عادات غلط، امري اجتناب ناپذير مي‌باشد.

 

 

پانوشت‌ها

 1/ اَفضلٌ العبادة غلبةُ العادة»؛ «غررالحكم؛ ص 199، شماره ی 3947

 

2/ الفضيلةُ غلبةُ العادة»؛ «غررالحكم؛ ص 322، شماره ی 7476

3/ حماسه ی حسيني؛ ج 1 خلاصه ی ص 213 و 214

4/ غررالحكم؛ ص 322 شماره ی 7482

5/ مأخذ پیشین؛ شماره 7477.

6/ مأخذ پیشین؛ شماره 7479.

 

(رساله شور و شعور توسط حجت الاسلام جعفر صالحان تدوين شده است)

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1508
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 15 آبان 1392

حسین(ع) گوهر ادیان

«آنتوان بارا» یکی از بزرگترین دانشمندان مسیحی در حوزه تاریخ شناسی و پژوهش های تاریخی است. تشيع را بالاترين درجات عشق الهي معرفي مي كند و امام حسين(ع) را فقط متعلق به شيعه يا مسلمانان نمي داند بلكه متعلق به همه جهانيان مي داند و او را با عبارت «حسين گوهر اديان» معرفي مي كند و در پايان، سخنش را با اين عبارت به انتها مي رساند كه «حسين عليه السلام در قلب من است».

وی کتابی به نام «حسين در انديشه مسيحيت» دارد. او در رابطه با کتابش می گوید: «از ويژگي هاي مهم كتاب اين است كه من در آن به مقايسه شخصيت حسين و عيسي بن مريم عليهماالسلام و نظرات، مواضع، اقدامات، سخنان و كيفيت شهادت آن دو بزرگوار و نحوه استقبال بي محابا از مرگ در راه عقيده پرداخته ام. (بر طبق عقيده مسيحيان، حضرت عيسي مصلوب و شهيد شده است كه البته اين نظر با ديدگاه قرآني ما انطباق ندارد) من شباهت فراواني ميان شخصيت حسين(ع) و شخصيت عيسي به عنوان يك شهيد و نه يك پيامبر، يافتم.

من در انجيل و كتابهاي ديگر مربوط به زندگي و مقتل حسين(ع) تحقيق زياد كردم و دريافتم تشابه بسيار زياد و باورنكردني در رفتارها و اقدامات و سخنان و نحوه ابراز عقيده و كيفيت حفظ عقيده ميان عيسي و حسين(ع) وجود دارد كه چيز جديدي بشمار مي رفت من اين موضوع را به تفصيل تحليل كردم كه آن دو عزيز چرا با ميل و خواست خود مرگ را پذيرا شدند و بخصوص حسين شهيد(ع) در شرايطي كه زمينه رسيدن به مال و منال و پست و مقام دنيوي فراهم بود و او اگر اندكي از خود انعطاف نشان مي داد و خواسته معاويه و يزيد را اجابت مي كرد، مي توانست جان خود را از كشته شدن نجات دهد.

اما او براساس آيه: «انفروا خفافا و ثقالا وجاهدوا باموالكم و انفسكم في سبيل الله (همگي به سوي ميدان جهاد) حركت كنيد، سبكبار باشيد يا سنگين بار و با اموال و جانهاي خود در راه خدا جهاد كنيد» (توبه/41)، به حركت شگفتي دست يازيد. او به هيچ يك از امتيازات و تطميع ها توجه نكرد حال آنكه دنياپرستي و حب مال و جاه و مقام همه جا بيداد مي كرد. او همه اينها را ترك كرد و رو به شهادت گذارد و خاندان و عترت را به سوي شهادت برد در حالي كه مي دانست همه اينها در راه عقيده است.»

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1579
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 15 آبان 1392

 

در مفاتیح الجنان بعد از زیارت عاشورا شیخ عباس قمی رحمةالله علیه حکایتی را نقل می کند :

 مرحوم حاج محمد علی یزدی مرد فاضل و صالحی بود. ایشان در زمان حیات خود، حکایت آموزنده ای را این چنین نقل کرده است :

در دوران کودکی یکی از همسایگان ما دارای پسری بود که من با او دوست بودم. با هم بزرگ شدیم و هر کدام راه زندگی را پیش گرفتیم. او شغل خوب و مورد تأییدی نداشت و در مجموع، انسان خوب و درستی نشد . تا این که از دنیا رفت. مدتی پس از فوتش، شبی او را به خواب دیدم که دارای جایگاه خاصی بود و ظاهر خوب و آراسته ای داشت. از او پرسیدم: من تو را در دنیا می شناختم؛ تو کار خیری انجام نداده بودی که حال چنین جایگاهی به تو داده اند. او گفت درست است؛ من در دنیا انسان خوبی نبودم و از همان شب فوتم تا شب قبل، گرفتار عذاب بودم و سختی زیادی کشیدم، اما از شب قبل چنین مقامی به من بخشیده اند.

در کمال تعجب از او پرسیدم: چه اتفاقی سبب این تغییر در وضعیت تو شد؟ او گفت: دیشب خانمی را به این قبرستان آورده، دفن کردند. او همسر استاد اشرف حداد(آهنگر) بود. هنگامی که او را به قبرستان آوذدند ، امام حسین علیه السلام به دیدارش آمدند. پس از خاک سپاری،‌بار دیگر امام حسین علیه السلام به دیدار او آمدند. مرتبه سوم که امام علیه السلام تشریف فرما شدند،‌دستور دادند تا عذاب از همه مردگان قبرستان برداشته شود. سپس از خواب بیدار شدم. فردا صبح زود به بازار آهنگران رفته، استاد اشرف حداد را یافتم.

از او پرسیدم:‌آیا همسر شما به رحمت خدا رفته؟

با تعجب گفت: این چه سوالی است؟!

 از او پرسیدم : آیا همسرت به کربلا مشرف شده بود یا روضه خوان حضرت بود یا در منزل خود مجلس عزا برپا می کرد؟

 استاد اشرف دلیل سؤالاتم را پرسید و من به او گفتم که چه خوابی دیده ام ؛ سپس استاد برایم توضیح داد که همسر من هیچ یک از اعمالی را که شما برشمردید،‌انجام نداده بود؛ تنها در خواندن زیارت عاشورا مداومت میکرد. و من دانستم که به برکت زیارت عاشورا، نه تنها امام حسین علیه السلام به دیدار او آمده و قطعا مقام و مرتبه ای رفیع در بهشت به او بخشیده، که به برکت وجود او ، گناه کاران را نیز مورد رحمت حق قرار داده است. 

 

 

[ منبع: مفاتيح الجنان؛ بعد از زيارت عاشورا و قبل از زيارت عاشوراي غير معروفه]

 

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1419
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 15 آبان 1392

 

رجانیوز: «اگر کسی اول گفتگو در توصیف خود بگوید که چهره ای ولایی هستم، بی شک او را متکبر و یا مغرور می خوانند ، اما کسی نمی تواند این وصف را از حبیب الله عسگراولادی بگیرد. بیش از 70 سال مبارزه، او را به نمایی از تاریخ معاصر این سرزمین تبدیل کرده است. از دوران مبارزات شهید نواب صفوی تا تشکیل هیات های موتلفه اسلامی و قیام 15 خرداد و اعدام انقلابی منصور تا 13 سال زندان در حضر و تبعید تا سفر به پاریس و دیدار با امام تا پیروزی انقلاب و حزب جمهوری اسلامی و انفجار هفت تیر تا وزیر بازرگانی و استعفا و... تا امروز. برای حبیب الله عسگراولادی به همین مقدمه بسنده می کنم.»

این مقدمه ای بود که در کتاب شاهد عینی برای گفتگویمان با حبیب الله عسگراولادی آورده بودیم. چند بار از یکی از نزدیکانش شنیده بودم که امسال را آخرین سال عمرش می داند اما باور نمی کردم تا این که برای مستند-گفتگوی شاهد عینی* به سراغش رفتیم. حال خوشی داشت و حرف های عجیبی می زد. وحید یامین پور از او پرسید که ما الان نمی‌دانیم که بالاخره آقای عسگراولادی یک چهره سیاسی هستند یا یک چهره اقتصادی؟پاسخش تکان دهنده بود: «من یک چهره ولایی ام. در همه چیز تابع ولی زمان بوده‌ام و هستم و هر جا که از من استفاده کنند، من همان جا هستم.»

استاد عسگراولادی به اطمینان امام و رهبری به خود فخر می فروخت: «بنده نماینده امام و رهبری در بنیاد مستضعفان هستم، نماینده امام و رهبری در کمیته امداد هستم، نماینده امام و رهبری در اصناف و بازار هستم و نماینده امام و رهبری در عمده فعالیت‌ها در کشور بوده‌ام.»

سوال دوم کمی گزنده تر بود:«بهتر نبود از همان اول در حاشیه امن به کار اقتصادی و بازار می‌پرداختید؟ آیا فعالیت سیاسی شما را از موفقیت‌های اقتصادی‌تان باز نداشته است؟»

اما پاسخ استاد برای ما جوانان درسی همیشگی خواهد بود: «من حاشیه امن را برای قیامتم می‌خواهم نه برای دنیای خودم و حاشیه امن قیامت، حاشیه امن ولایت است. دنیا گذر است، چه در امنیت باشید، چه در گرفتاری‌ها و مبارزات می‌گذرد، آن چیزی که نمی‌شود پیش‌بینی کرد که می‌گذرد قیامت است، مگر این‌که در حاشیه امن ولایت باشید.»

رحمت خدا بر او باد که 50 سال امین و معتمد ولایت بود.

*مستند-گفتگوی شاهد عینی به سفارش موسسه فرهنگی هنری اوج تهیه شده و در آینده نزدیک در قالب تصویر و کتاب منتشر خواهد شد.

 

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1368
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 15 آبان 1392

متن شعر: امروز توی هیئت پرچم مشکی دیدم/درباره امام از بزرگترا شنیدم/آدم بدا گذاشتن امام حسین رو تنهاش / فرشته های خدا گریه می کردن براش.

دانلود

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1798
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 15 آبان 1392
عامل پيروزي ما عشق به امام حسين(ع) بود؛ نه عشق به سکه‌هاي طلا/ استراتژي آمريکا تبديل روحيه شهادت‌طلبی به رفاه‌طلبی است

 

رجانیوز: آيت‌الله مصباح يزدي روز گذشته در ديدار با جمعي از کارکنان سپاه حفاظت هواپيمايي گفت: سنت الهي چنين است که کمک‌هاي خود را به کساني ارزاني مي‌دارد که استعداد کسب آن‌ها را از طريق سپاس‌گزاري و قدرداني از نعمت‌هاي او به دست آورده باشند.

وي ادامه داد: انسان به دليل ضعف شناخت و غفلت، مرتکب اشتباهاتي مي‌شود و براي اين‌كه بتواند قدردان نعمت‌هاي الهي باشد، بايد اين نقاط ضعف را شناسايي کند و از آن‌ها عبرت بگيرد.
 
ايشان يکي از شيوه‌هاي تربيتي خداوند در قرآن را بيان داستان‌ها و سرگذشت اقوام گذشته عنوان كرد، و افزود: هدف قرآن از بيان داستان‌هاي پيشينيان كشف و تقويت نقاط مثبت، و شناسايي و جبران نقاط ضعف اقوام و امت‌هاي گذشته است. براي مثال، پس از ذكر ماجراي جنگ بدر، اعتماد بر خداوند را سبب پيروزي آن عده‌ اندک معرفي مي‌كند و با بيان داستان جنگ حنين، اعتماد به توان و تعداد خود را زمينه‌ساز شکست مسلمانان عنوان مي‌كند.
 
آيت‌الله مصباح يزدي انقلاب اسلامي ايران را انقلابي با ويژگي‌هاي خاص و آن را در عالم کم‌نظير دانست، و گفت: ما بايد هر اندازه که مي‌توانيم با مطالعه و بهره‌گيري از رهنمودهاي مقام معظم رهبري، نقاط قوت و ضعف خود را بشناسيم و قوت‌ها را تقويت و ضعف‌ها را جبران کنيم.
 
ايشان اولين نقطه قوت انقلاب اسلامي را توجه و توکل به خداوند در موقعيت‌هاي گوناگون معرفي كرد، و گفت: شعار امام «نه شرقي و نه غربي» بود. امام به هيچ‌کس جز خداوند تکيه نداشت و زماني كه نهضت را آغاز کرد، اکثريت مردم، و حتي بسياري از اقران امام باور نمي‌کردند که بتوان شاه و سلطنت او را در هم شکست؛ اما امام مي‌فرمود ما براي خدا قيام کرده‌ايم، و خداوند به ما کمک خواهد کرد.
 
عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم دومين نقطه قوت انقلاب اسلامي را توجه به اسلام و ياري دين خدا دانست، و افزود: اگر فرمايشات امام را واژه‌شماري کنيم، در مي‌يابيم مسأله‌اي كه امام بيشترين تأكيد را بر آن داشتند اسلام است. از همين رو بر خلاف بعضي کشورهاي انقلابي ديگر مثل مصر كه محور قيامشان ناسيوناليسم و قوميت عربي بود، محور نهضت مردم ايران اسلام بود و مردم با روشنگري‌هاي امام و پيروي از دستورات ايشان به دنبال اسلام و ياري دين خدا بودند.
 
ايشان حاکميت اسلام با محوريت ولايت فقيه در ايران را دستاوردي مهم و اساسي خواند، و گفت: اين‌که يک آخوند در رأس هرم قدرت قرار گيرد و به‌جاي شاه بنشيند براي هيچ‌کس باورپذير نبود و حتي از نظر روشن‌فکران خنده‌دار بود؛ اما امام اصل ولايت فقيه را در درس خود مطرح کرد، درباره آن کتاب نوشت و آن را در عمل پايه‌گذاري کرد. امام ـ‌رحمت‌الله عليه‌ـ حکومت را متعلق به خدا، و مجريان آن را نيز امامان معصوم و در غيبت آنان فقها مي‌دانست.
 
آيت‌الله مصباح يزدي افزود: مردم، به ويژه کساني که در انقلاب نقش اساسي ايفا كردند، باور داشتند که ارزش‌ها منحصر در ماديات نيست؛ بلكه ارزش‌هاي معنوي مثل رضايت خداوند و خشنودي امام زمان والاتر و مهم‌تر از ارزش‌هاي مادي است.
 
وي هم‌چنين گفت: مکتب اسلام و عشق به امام حسين ‌ـ‌عليه‌السلام‌ـ به ما آموخت اگر امر داير بين ماديات و معنويات شد، معنويات اهم است؛ و اگر دين به خطر افتاد، بايد جان را فداي دين کرد. از همين‌رو بزرگ‌ترين آرزوي شهيدان سر گذاشتن بر دامان سيدالشهداء ـ عليه‌السلام بود؛ نه رفاه زن و فرزند.
 
عضو مجلس خبرگان رهبري خاطر نشان کرد: استراتژيست‌هاي آمريکايي تصريح کرده‌اند پيروزي بر ايران با استفاده از ابزارهاي نظامي به تنهايي امكان‌پذير نيست؛ بلکه تبديل روحيه شهادت‌طلبانه به رفاه‌طلبانه زمينه اين امر را فراهم مي‌كند. از همين‌رو دشمن تمام تلاش خود را به‌كار مي‌گيرد تا روح معنويت و اتکا به خداوند را از ما بگيرد.
 
استاد اخلاق حوزه علميه رفاه‌طلبي و دنيازدگي بعضي از مسؤولان و اقشار مردم را مهم‌ترين نقطه‌ضعف  انقلاب دانست، و گفت: اين نقطه‌ضعف در صدر اسلام هم وجود داشت. کساني که با حضرت علي ـ‌عليه‌السلام‌ـ درافتادند و حق ايشان را غصب کردند، عقيده داشتند که آنها بايد از حق ويژه‌اي برخوردار باشند.
 
ايشان در ادامه گفت: برخي از متصديان و مسؤولان انقلاب نيز از همان ابتدا به فکر پيشرفت‌هاي مادي خود و خانواده‌شان بوده و با ويژه‌خواري و هزينه کردن از بيت‌المال اسباب رفاه را براي خود فراهم کرده بودند و بعضي از ايشان پس از چند دهه پرچم‌داري انقلاب، در جريان فتنه سال 88 چهره واقعي خود را نشان دادند.
 
آيت‌الله مصباح يزدي تأکيد کرد: عامل پيروزي ما عشق به امام حسين بود؛ نه عشق به سکه‌هاي طلا.
 
وي اعتقاد به ولايت فقيه و پيروي از ولي امر را ضروري و حيات‌بخش خواند، و افزود: متأسفانه کساني هستند که اين اصل اساسي را باور ندارند و اساساً تشکيل اين حکومت را امري اتفاقي و بهره‌برداري امام از موج ايجاد شده در جامعه آن روز مي‌دانند.
 
اين استاد اخلاق هم‌چنين گفت: در زمان پيامبر ـ‌صلوات‌الله عليه‌ـ بسياري از افراد در فرمايشات آن حضرت در باره جانشيني حضرت علي ـ‌عليه‌السلام‌ـ ترديد داشتند و حتي به پيغمبر اكرم مي‌گفتند آيا اين حرف تو است، يا دستور خدواند است؟! امروز نيز عجيب نيست كه كساني باور نکنند که حضور ولي‌فقيه براي اداره کشور  بر اساس دستورات اسلام ناب، ضروري و لازم است.
 
وي با اشاره به مشکلات اخلاقي و رفتاري رؤساي جمهور بعضي از کشورها گفت: بعد از نعمت اسلام و انقلاب، نعمت ولي فقيهي پاک، دلسوز و مهربان از منت‌هاي خداوند بر ما است.
 
وي افزود: بنده در طول 40 سال آشنايي با ايشان نديدم که معظم‌له با کسي خصومت شخصي داشته باشد؛ چنين کسي را کجا مي‌توان يافت؟
 
استاد حوزه علميه با اشاره به اهميت شناخت مسأله ولايت فقيه، همراه با عشق قلبي و اطاعت عملي، بيان کرد: بايد بدانيم که مرتبه نازله اطاعت از امام معصوم، پيروي از ولي فقيه است. پس بايد اين امر را به عنوان يک واجب شرعي تلقي كرده و هم خود و هم ديگران را به آن ترغيب کنيم.
 
ايشان، در پايان ساده‌زيستي، صرفه‌جويي و پرهيز از رفاه‌طلبي را امري ضروري دانست، و خاطرنشان کرد: صرفه‌جويي و ساده‌زيستي محور اقتصاد مقاومتي است و بايد توجه داشته باشيم هزينه‌هايي که در برخي از كارها صرف مي‌شود، با ارزش‌هاي انقلاب و روح اسلام سازگار نيست و بايد در حد معقول و نافع و به‌گونه‌اي که حق مردم پايمال نشود، از ريخت‌وپاش‌هاي اضافي پرهيز کنيم.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1527
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 15 آبان 1392

نرم افزارهای کارآمد و جذاب با موضوعات مختلف در زمینه ماه محرم تقدیم حضور مخاطبان می شود.

* پوسترهای متحرک با کیفیت 

از این نرم افزار می توانید به عنوان تصاویر پس زمینه تلفن همراه یا تبلت خودتان بهره ببرید. 

* زندگی پر فیض امام حسین(ع)

زندگینامه، احادیث و هر آنچه باید در مورد شهید مظلوم کربلا بدانید، در این نرم افزار گرداوری شده است. 

*حضرت زینب سلام الله علیها


زندگی نامه حضرت زینب از ابتدا تا انتها را در این نرم افزار جستجو کنید.

* حماسه حسینی(جلدو اول)

کتابی در مورد حماسه عاشورا و وقایع مهم دهه محرم.

* آموزنده ها در مورد محرم

مشاهده این نرم افزار که نکات آموزنده ای در مورد ماه محرم دارد، خالی از لطف نیست. 
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1461
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 15 آبان 1392
 به نقل از مهر، حادثه ترور موسی نوری قلعه‌نو زمانی رخ داد که او حوالی ساعت 7:30 دقیقه صبح امروز، به محل کار خود می رفت. مهاجمان که هنوز هویت آنها مشخص نشده است، خودروی دادستان عمومی و انقلاب شهرستان زابل را مقابل بیمارستان «امیرالمومنین(ع)» این شهر متوقف کردند و سپس آنها را با اسلحه کلاشنیکف به رگبار گلوله بستند که باعث شهادت دادستان و راننده اش شد. 

بلافاصله بعد از این حادثه جلسه اضطراری شورای تامین سیستان برای شناسایی و دستگیری عوامل ترور ، تشکیل شد و از طرفی دیگر سید حسین نقوی‌حسینی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی هم از پیگیری این حادثه در این کمیسیون خبر داد.

او درباره این حادثه گفت:‌ ترور ناجوانمردانه دادستان متدین، متعصب و دلسوز شهرستان زابل را قویاً محکوم و آن را پیگیری می‌کنیم. قطعاً این قبیل جنایت‌ها از سوی یک‌سری افراد خودفروخته و عامل دست بیگانه با توجه به شروع ماه محرم، به وقوع می‌پیوندد تا در جامعه به‌قول خود ایجاد شکاف کنند که خوشبختانه دست آنان برای همگان رو شده است.

خودروی دادستان زابل بعد از ترور

بسیاری پس از انتشار این خبر، ترور به به حادثه سراوان و اعدام هایی که بلافاصله بعد از آن در زندان زاهدان انجام شد، ربط دادند. اما حجت‌الاسلام و المسلمین ابراهیم حمیدی رییس کل دادگستری سیستان و بلوچستان این موضوع را رد کرد و گفت: این موضوع هیچ ارتباطی با اعدام‌های اخیر ندارد. این حادثه در منطقه سیستان و زابل توسط اشرار این منطقه اتفاق افتاده و ماهیت آن با اشرار منطقه بلوچستان متفاوت است.

از سوی دیگر معاون سیاسی- امنیتی استاندار سیستان و بلوچستان درباره دلیل احتمالی این ترور گفته است: شهادت دادستان زابل متاثر از اقدامات قضایی و اجرای عدالت در حوزه سیستان است که قانون‌گریزان اجرای عدالت را برنمی‌تابند.

موسی نوری قلعه‌نو متولد 1355 در زاهدان بود و فوق لیسانسش را در رشته جزا و جرم شناسی گرفته بود. پیش از سمت دادستانی زابل،  دادستان شهرستان هیرمند بود و بازپرسی دادگستری شهرستان زابل را برعهده داشت. 

از شهید نوری یک فرزند پسر یکساله به یادگار مانده است.

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ایثـار و شهادت , ,
:: بازدید از این مطلب : 1629
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 15 آبان 1392

 

قاسم سلیمانی در قبر مدافع حرم

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1360
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 15 آبان 1392

 

حجت الاسلام و المسلمین سید حسین مؤمنی، استاد حوزه علمیه قم در نخستین شب محرم در جمع هزاران نفر از زائران و مجاوران حرم ملکوتی حضرت رضا علیه السلام، گفت: حذیفة بن یمان نقل می کند «رسول خدا صلی الله علیه واله را دیدم که دست حسین بن علی علیه السلام را گفته بودند و به مخاطبان فرمودند "نسبت به حسین معرفت پیدا کنید"». سؤال اینجا است که منظور رسول خدا از معرفت چیست؟ آیا منظور از معرفت، معرفت ظاهری است؟ یعنی بدانیم که اجداد ایشان چه کسانی هستند؟

وی ادامه داد: رسول گرامی اسلام می خواهند به ما بفهمانند که حسین علیه السلام «سرالله» است و باید نسبت به او از لحاظ جنبه معنوی شناخت پیدا کرد و نه ظاهری.

سخنران حرم مطهر رضوی با بیان این که ارتباط با حضرت اباعبدالله الحسین سبب قرب به خدا و سلوک الله می شود، تصریح کرد: هر انسانی که می خواهد به حیات طیبه دست یابد باید نسبت به حضرت سیدالهشدا علیه السلام معرفت داشته باشد.

وی سپس بیان داشت: در جلد 44 بحار الانوار نقل شده است «رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد بودند که صیادی وارد شد و بچه آهویی را به ایشان اهدا کرد و آن حضرت بچه آهو را به امام حسن علیه السلام هدیه دادند؛ سپس امام حسین علیه السلام وارد مسجد شدند و با دیدن بچه آهو از رسول خدا برای خود بچه آهویی درخواست کردند؛ ناگهان ملاحظه کردند که در جلوی مسجد شلوغ شده است و دیدند آهویی به همراه بچه اش به سمت مسجد در حال حرکت است و هنگامی که به رسول خدا رسید، بچه خود را به ایشان هدیه کرد» بنابراین می توان نتیجه گرفت که خداوند متعال حتی لحظه ای نمی خواهد در گلوی حسین علیه السلام بغضی بماند.

حجت الاسلام و المسلمین مؤمنی یکی از راه های رسیدن به معرفت را «زیارت عاشورا» دانست و ابراز داشت: باید از معرفت ظاهری به معرفت واقعی رسید و درک کرد که حسین سرالله است.

وی با بیان این که در «زیارت عاشورا»، «زیارت رجبیه» و سخنان معصومین علیهم السلام عباراتی وجود دارد که فقط به امام حسین علیه السلام نسبت داده شده است، گفت: باید بررسی کرد که از این مطالب چه استفاده اخلاقی تربیتی می توان کرد؟ این که چه ویژگی منحصر به فردی در وجود امام حسین علیه السلام وجود دارد که هر کسی که با ایشان گره بخورد عزتمند و وجیه عندالله می شود؟ چرا به امام حسین علیه السلام، اباعبدالله می گویند؟ حسین چرا دردانه خداست؟

این استاد حوزه علمیه قم با طرح این پرسش که چرا سیدالشهدا علیه السلام «داعی الله» هستند، پاسخ داد: زیرا حضرت اباعبدالله علیه السلام برای دعوت مردم به سوی خدا خون خود را اهدا کردند.

وی همچنین به این سخن از رسول خدا صلی الله علیه وآله که می فرمایند «حسین از من است و من از حسین» اشاره کرد و افزود: در روایتی از پیامبر گرامی اسلام نقل شده است که ایشان به امام حسین علیه السلام نگاه می کنند و می فرمایند «حسین مصباح الهدی و سفینة النجاة؛ حسین نور هدایت و کشتی نجات است».

حجت الاسلام و المسلمین مؤمنی سپس نتیجه گرفت: بدین جهت امام حسین علیه السلام «سرالله» است که به تمام معنا به مقام عبودیت پروردگار دست یافته بود.

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1288
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 15 آبان 1392
سلام بر سالار شهیدان!

به اطراف که نگاه می‌کنم افراد متفاوتند، این روزها خیلی‌ها در تقلای برپا کردن علم و عزای تو هستند، عده‌ای هم شاید تو را خیلی نشناسند ولی حال و هوای محرم، دل‌های آنان را حسینی می‌کند، عده‌ای هم که تو را می‌شناسند در این ایام واقعا محزونند و هیاتی می‌روند و سینه‌ای می زنند ولی از زندگی تو در فاصله ولادت تا شهادت چیزی نمی‌دانند یا اگر بدانند، چیزی توی زندگیشان تغییر نمی‌کند و با تمام شدن محرم باز برمی‌گرند به روال سابق.

ولی آقا جان! عده‌ای هستند که با کمی‌شان می‌ارزند به همه قبلی‌ها. کسانی که با تو زندگی می‌کنند و نفس می‌کشند، شنیدن اسم تو برای گریه کردنشان کافی است. سعی در احیای آنچه تو برایش از همه چیزت گذشتی دارند و آخر هم مثل تو شهید می‌شوند.کسانی که دغدغه دین دارند و امام شناسند؛ تابع رهبرند و عاشقانه همه چیزشان را فدای او می‌کنند. خلاصه امام شناسند، آنان که هرچقدر هم از لحاظ منصب‌های دنیوی دارای درجه باشند برای آقایشان خاکند، آنان که روزشان همیشه با سلام بر تو آغاز می‌شود.

نمازشان همیشه باشکوه و اول وقت است فرزندشان که پاره وجودشان است هم نام شماست. کسانیکه شروع همه سخنانشان با صلوات بر مادرتان است و اسم هیئشان محبان فاطمه(س)... آنان که با تمام مشغله‌های کاریشان در محرم عاشقانه برای تو‌ هستند و برای تو هیات می‌گیرند. می‌شناسی که آقا! حتما پدرم را می‌دیدی که چطور یک گوشه از هیات می‌نشیند و زار زار گریه می‌کند و تعجب همیشگی ما از کودکی که "بابا چرا برخلاف همیشه که خندان است اینچنین می‌کند؟" می‌دیدی که چطور برای مظلومیتت اشک می‌ریزد و می‌دانی که او بود اولین بار برای من قصه یتیمی رقیه(س) را تعریف کرد. آه! که هیچ وقت از یادم نمی‌رود.

عزیز زهرا(س)! خودش همیشه می‌گفت که چطور در جنگ، عاشقانه برای باز شدن راه کربلا می‌جنگیدند و دوستانش می‌گفتند حتی تا این اواخر امکان نداشت موشکی را تست کنند بدون اینکه قبلش توسل به شما و خاندان مطهرتان پیدا نکنند. شما که بهتر از من می‌شناسی‌اش. آخر من که شاخص خوبی برای معرفی‌اش نیستم! شاید شما آسمانی‌ها بیشتر از ما او را بشناسید. او که همیشه از همه دوربین‌ها فراری بود.

باور داشت که باید احیاء کننده امر به معروف و نهی از منکر در جامعه باشد و با عمق وجود یقین داشت که باید ایستادگی کرد هر چند تکفل تعداد زیادی از ایتام و سادات را بر عهده داشت و نامه‌های پر از محبت آنان را به پدر دیدم که او را لفظ بابا خطاب کرده بودند. کسانی که در پروازشان هم به تو اقتدا می‌کنند، درست بعد از اقامه نماز جماعت ظهر و عصر همراه جمعی از یاران مخلص و عاشق تو به معراج پر می‌کشند.

امروز اما حرفم چیز دیگری است. این روزها که دومین سال عروج او به بهشت است خودت می‌دانی که هر لحظه ما او را کنار خود حس می‌کنیم و از او حاجت می‌گیریم و شاید بیشتر از وقتی که ظاهرا بود با او حرف می‌زنیم. امسال محرم آمده‌ام که باز با تمام وجود بگویم برای شما که می‌شناختی‌اش، برای عالمیان، برای آنان که پدرم را نمی‌شناختند می‌خواهم شهادت بدهم که پدرم عاشق حسین(ع) بود و حسینی شد تا اجازه دادند حسینی پرواز کند.

 

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1344
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
شکر ،خدارا که درپناه حسینم(ع)،گیتی ازاین خوبتر،پناه ندارد........................... ....هرکسی با شمع رخسارت به وجهی عشق باخت/ زان میان پروانه را در اضطراب انداختی / گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما / سایه دولت بر این کنج خراب انداختی.../ اللّهم عجّل لولیّک الفرج........ ...با عرض سلام و تحیّت خدمت شما بازدید کننده گرامی به اطلاع می رساند که """برنامه ی هفتگی هیئت کربلا (محمدشهر- عباس آباد - کرج ) به شرح ذیل می باشد: پنجشنبه شب ها ساعت21 با مداحی " حاج رحمــــــــان نـوازنـــــــی "/ لازم به توضیح است مراسماتی که بصورت مناسبتی برگزار می گردد از طریق سامانه پیام کوتاه به اطلاع عموم بزرگواران می رسد. سامانه پیام کوتـــــــــاه این هیئت نیز با شماره 30008191000002 پل ارتباطی بین ما و شما می باشد.لطفا نقدها و پیشنهاد های خود را و همچنین پیامک های مهـــــــــدوی و دلنوشته هایتان را جهت انعکاس در این تارنما برای ما ارسال نمایید.ضمنا جهت عضویت در این سامانه عبارت * یازهرا * را به شماره فوق پیامک نمایید. التماس دعا.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه