میعادگاه : کـــرج . محمدشهر . ابتدای عباس آباد.بیت المهــــــــدی (عج

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 3414
:: کل نظرات : 51

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 7
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 416
:: باردید دیروز : 2884
:: بازدید هفته : 20755
:: بازدید ماه : 24607
:: بازدید سال : 24607
:: بازدید کلی : 890041
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 15 خرداد 1393

تببین زوایای شخصیتی انسان‌ها معمولاً کاری دشوار می نماید  چه اینکه هر انسانی دارای زوایای متعددی از ویژگی‌ها و خصلت‌ها است که کاوش در آن را به غایت سخت می کند.

حال اگر این شخصیت کسی باشد که در مقطعی از تاریخ، اندیشه های وی مسیر حرکت انسان های بیشماری را تغییر داده باشد کار تحقیق به مراتب سخت‌تر و دشوارتر می شود.  یکی از این شخصیت ها حضرت امام خمینی (ره) معمار کبیرانقلاب اسلامی ایران است . شخصیتی با جنبه‌های داخلی و خارجی توامان.

هم او که استبداد ستیزی‌اش شهره عام بود و استکبار ستیزیش شهره عالم. جمع ویژگی‌هایی نظیر فیلسوف، حکیم، عارف، فقیه،‌ مرجع و.. در ایشان کار تحقیق را بر هر محققی برای شناخت ابعاد شخصیتی این رهبر بزرگ دشوارتر ساخته است.

لیکن ارتباط ساده امام با امت اسلام و آزادیخواهان جهان و ویژگی ساده زیستی ایشان به شکلی استثنایی وجود عزیزش را در نزد مخاطبان داخلی و خارجی‌اش قابل لمس‌تر کرده بود. همین سادگی وجودش هرساله صدها شخصیت جهانی را در سالروز ارتحالش میهمان ایرانی های قدرشناس می‌کند.

اگرچه شناخت همه جنبه های شخصیتی او نیازمند گذشت زمان بیشتری است اما مرور یافته‌های دیگران از آنچه در سیما و سیرتش دیده‌اند، تصویری جدیدتر از این شخصیت تاریخی به دست می دهد.

از همین رو، در آستانه بیست و پنجمین سالروز ارتحال حضرت امام خمینی (ره( با شماری از اندیشمندان و نخبگان سیاسی کشورهای مختلف در خصوص ویژگی‌های شخصیتی آن امام  همام به گفتگو نشستیم. 

********متن کامل این گفتگوها به شرح ذیل است********* 

اندیشه‌های امام تنها راه پیشرفت و آزادی

»محمود دانشجو» عضو مجلس سنای افغانستان در کابل با اشاره به نفوذ اندیشه‌های امام خمینی(ره) در بین ملت‌های جهان گفت: اندیشه‌های امام خمینی(ره) برای تمام ملل جهان سودمند است و برای همیشه جاودانه باقی خواهد ماند. 

دانشجو اظهار داشت: هر انسانی بدنبال رسیدن به آرامش و آسایش در زندگی است که آن را می‎توان به خوبی در توصیه‎ها، نظریات و اندیشه‎های امام خمینی(ره) پیدا کرد. به گفته وی، نظریات امام علاوه بر زندگی شخصی انسان‏‎ها، بر ملت‎ها نیز تاثیرگذار بوده و بسیاری از جنبش‌های آزادیخواه در منطقه و جهان از آن تاثیر پذیرفته‌اند.

عضو مجلس سنای افغانستان با اشاره به مقاومت مردم فلسطین در برابر رژیم صهیونیستی، خاطر نشان کرد: بسیاری از مجاهدینی که در برخی از کشورهای اسلامی مانند فلسطین فعالیت و مبارزه می‌کنند با تاثیر گرفتن از افکار امام خمینی(ره)، برای استقلال و آزادی کشورشان تلاش می‎کنند.

به گفته دانشجو، وحدت، همگرایی و همبستگی میان جهان اسلام یکی دیگر از نظریات و اندیشه‎های امام خمینی(ره) است که باید بدنبال اجرای آن بود. کشورهای اسلامی باید اندیشه‌های امام خمینی(ره) را محور کار خود قرار دهند و راه‎های پیشرفت و آزادی از هرگونه استعمار، استثمار و فقر اقتصادی را دنبال کنند.

پیشوای تغییر و تحول

»حسن زید»، اندیشمند یمنی و رئیس دوره‌ای احزاب مشترک و حزب الحق این کشور در صنعا استراتژی امام راحل(ره) در مقاومت در برابر استعمار و استکبار جهانی، دفاع از مستضعفین جهان، تلاش برای متحد کردن جهان عرب و اسلام و همچنین شیوه‌های و ابزارهای انقلابی را ستود.

زید در ادامه افزود: در این تردید نیست که سخنان و گفته‌های امام خمینی و انقلاب اسلامی و تغییراتی که ایشان ایجاد کرده، نیازمند پژوهش‌ها و تحقیقات بسیار است، چون آن حضرت و انقلاب ایشان سمبل و نمادی برای انقلاب‌ها در جوامع مسیحی و اسلامی است و انقلاب‌های اروپای شرقی و آمریکا از انقلاب ایران تاثیر پذیرفته است.

وی توضیح داد: انقلاب اسلامی و پیروزی‌های بزرگش که بیشتر شبیه معجزه بود، ایمان و باورهای دینی و مذهبی و ارزش‌های والای انسانی را بار دیگر در دل‌ها زنده کرد و روحانیون را واداشت تا نقش خود را در جامعه برای رهبری جنبش‌های تغییر و تحول در جامعه را باز یابند.

پیوند دهنده تعالیم قران با مباحث روز امت

شیخ«حسن موسی» امام جماعت بزرگترین مسجد استکهلم سوئد نیز معتقد است :‌امام خمینی (ره)ازهمان ابتداخطرصهیونیسم جهانی را گوشزد کرد و از مسلمین خواستند نسبت به این رژیم اشغالگر و متجاوز آگاهانه عمل کنند. 

وی با بیان اینکه حمایت از فلسطین ازاولویت های اصلی انقلاب اسلامی ایران بوده و هست از حضرت امام خمینی(ره) به عنوان الگوی رهبران آزاده جهان یاد کرد و گفت:امام خمینی (ره) از همان ابتدا از فلسطین حمایت کردند و همواره جهانیان را به حمایت از ملت فلسطین فرا می خوانند و اگر اندکی در فلسلفه انتخاب نامگذاری روز جمعه آخر ماه مبارک رمضان به عنوان روز جهانی قدس بیاندیشیم بر اهمیت مسئله فلسطین به عنوان مسئله محوری جهان اسلام پی خواهیم برد و متوجه خواهیم شد که امام خمینی (ره) با اعلام روز جهانی قدس حمایت از ملت مظلوم فلسطین را جهانی کردند.

وی با اشاره به انزوای رژیم صهیونیستی ابراز امیدواری کرد که انشاء الله با وحدت بیشتر مسلمانان، رژیم صهیونیستی از صحنه روزگار محو خواهد شد.

امام جماعت مسجد استکهلم در پایان از تلاشهای جمهوری اسلامی ایران در حمایت از ملت مظلوم ملت فلسطین قدردانی کرد و با بیان اینکه مسجد الاقصی با خطر جدی مواجه است مسلمانان سراسر جهان را به دفاع از قدس و مسجد الاقصی و مقابله با توطئه های صهیونیستیها دعوت کرد.

گفتمان امام حاکم بر گفتمان غرب

«محمد موسی»، دبیرکل حزب العدل مصر در قاهره تاکید کرد که باید در یادبود رحلت امام خمینی(ره) یاد و خاطره ایشان را زنده نگه داشت، چراکه وی روزی به خاطر مردم و کشورش و تحقق خواسته‌ها و مطالبات مردمش علیه حکومت وقت قیام کرد و موفق شد ارزش‌هایی همچون حق وعدالت و مساوات را در کشورش برقرار کند. موسی در ادامه افزود: آنچه امروز ایران در عرصه‌های تکنولوژی‌های مدرن و پرونده هسته‌ای به آن دست یافته موجب شده تا ایران به کشوری قدرتمند در عرصه بین المللی تبدیل شود.

وی تصریح کرد: انقلاب ایران به رهبری امام خمینی موجب شد، ایران به کشوری محوری و یکی از بزرگ‌ترین بازیگران منطقه خاورمیانه و حتی عرصه بین المللی تبدیل شود، به گونه‌ای که بخش اعظم موفقیت‌ها و پیروزی‌های ایران را باید مرهون آن حضرت دانست.

موسی تاکید کرد: در این اواخر گفتمان غرب در برابر ایران به شکلی قابل توجه تغییر کرده و همین امر موجب نزدیکی و بهبود روابط غرب با ایران شده و این امر ناشی از ایستادگی و مقاومت بیش از 3 دهه‌ای ایران در برابر غرب است که موجب شد، کشورهای غربی ایمان بیاورند، سیاست‌های ایران تغییر ناپذیر است و نزدیکی به ایران بهترین گزینه برای آنهاست.

اما در خصوص مقاومت وی خاطر نشان کرد: به نظر من ما در حوزه مقاومت نیازمند کشور قدرتمندی همچون ایران هستیم تا با تشکیل ائتلاف‌ها و موازنه‌های قدرتمند موفقیت و پیروزی قضیه فلسطینی و بازگشت حقوق غارت شده و غصب شده ملت فلسطین را تضمین کند.

ایجاد کننده رنسانس در جهان اسلام معاصر

»هاشم عصمت اللهی»، استاد دانشگاه کابل و مشاور ریاست جمهوری افغانستان در کابل، اظهار داشت:راهبردهای ضد استعماری و ضد استکباری امام خمینی(ره)، رنسانسی در جهان اسلام بود و بنیان پایداری از اندیشه‎ها و استراتژی‎های ذهنی و عملیِ از نوع اسلامی را ایجاد کرد.

عصمت‎اللهی اظهارداشت: اندیشه‎های امام خمینی(ره) توسط جانشین وی حضرت آیت‎الله العظمی خامنه‎ای(مدظله‎العالی) به شکل و شیوه مناسبی پیروی و پشتیبانی شده و با رهبری و روشنگری وی اکنون نظریات امام راحل(ره) به عنوان تنها گفتمانی که توانسته گفتمان‎های غربی را به چالش کشد، در دنیای کنونی مطرح و مؤثر است.

 

مخالف سرسخت واگرایی اسلامی

وی افزود: افکار امام خمینی(ره) اساس و آغازی شد برای تأمل تازه و تولید تفکری جدید که توان تبیین و تحلیل روابط ظالمانه و استکباری آن زمان را در خود داشت. 

به گفته عصمت‎اللهی، نگرش نوینی را که امام خمینی(ره) پی ریخت، مناسبات ناعادلانه جهانی آن روز را برای مسلمانان قابل فهم ساخت و نقد ویرانگری بر پایه‎های توجیهات مدافعان روابط بین‎المللیِ آن روز وارد آورد.

معصمت‎اللهی با ستایش از این اقدام ارزنده امام خمینی(ره) که روزی را به نام «روز قدس» اعلام کرد، اظهار داشت: روز قدس؛ فرصت و فضایی برای بلند کردن فریاد مشترک بر بنیاد «درک» و «درد» دینی در دنیای اسلام است.

وی افزود: اعلام روز قدس بستری به وجود آورده است که تمامی مسلمانان جهان در وقت معینی برای دفاع از مردم فلسطین بیندیشند، بنویسند، بگویند و فریاد مشترک سر دهند. به گفته این نویسنده افغانستانی، مطرح کردن مسئله دفاع از مردم فلسطین از سوی امام خمینی(ره) نشان داد که در نگرش ناب و نوین امام خمینی(ره) اختلاف مذهبی مانع هم‎سویی سیاسی در دنیای اسلام نمی‎شود؛ بلکه مظلومیت فلسطین، مظلومیت تمام مسلمانان جهان و دفاع از مردم فلسطین وظیفه تمام مسلمانان جهان است.

دغدغه‌مند و احیاگر امت اسلامی

»سید عیسی حسینی مزاری»، کارشناس سیاسی و صاحب امتیاز «روزنامه انصاف» در کابل، اظهار داشت: اقدامات مبتکرانه و افکار ارزنده امام خمینی(ره) معطوف به نفع و نجات کشور خاصی نبود، بلکه امام راحل‎(ره) می‎خواست عزت و ابهت امت اسلامی را احیا کند و به همین دلیل اهداف و افکار وی به پیدایش جبهه و جریان جهانی ضد استکبار انجامید.  

وی افزود: راهبردهای روشنگرانه امام خمینی(ره) با الهام از آموزه‎های اسلامی شکل گرفته بود و از این جهت برای تمام مسلمان نافع، نتیجه‎بخش و راهگشا بود.

این نویسنده افغان تأکید کرد: اراده برای نجات مسلمانان جهان و ارائه طرح‎هایی که ظرفیت تبدیل شدن به یک جریان جهانی را در خود داشت، سبب شد که حضرت امام خمینی(ره) در چهره یک رهبر جهانی برای مسلمانان جهان ظاهر شود و شعاع اثرگذاری وی در جغرافیای خاصی محدود و متوقف نماند. خیزش‎های مردمی در برابر کمونیسم در افغانستان با تأثیرپذیری از افکار امام خمینی(ره) صورت گرفت. اهتمام امام(ره) باعث شد فلسطین به دغدغه‎ای در دنیای اسلام تبدیل شود.

امام عامل وحدت و انسجام جهان عرب و اسلام بود

»عبد الرحمن الضلع» رئیس مرکز مطالعات وحدت اسلامی بلاد شام در دمشق تاکید کرد: امام راحل (ره) تمام وجود خویش را وقف اسلام کرد و پایه‌های اخوت و برادری اسلامی را بنا نهاد، چون به این امر باور داشتند که اخوت و برادری اسلامی قدرتمندترین نوع اخوت است.

الضلع افزود: امام خمینی با اعتقادات و باورها و اندیشه‌ها و کردارش انسجام و وحدت اسلامی را قوت بخشید تا به ملت فلسطین در آزاد سازی سرزمین‌شان و الاقصی مبارک کمک کند.

این مبلغ سوری تاکید کرد که امام خمینی ما را به خط مشی واقعی محمدی باز گرداند و می‌توان ایشان را عامل وحدت و انسجام جهان عرب و اسلام که رژیم صهیونیستی خواهان ناپاک ساختن آن و تعرض به ناموس و جان و مال بود، دانست و امروز جهان اسلام بیش از هر زمان دیگری نیازمند مطالعه و بررسی سیره واقعی نبوی و سپس امام خمینی است.

وی تصریح کرد: در این تردید نیست که امام خمینی پایه‌گذار سیاستی برای ایران بود که این کشور را تبدیل به بازیگری اساسی در عرصه منطقه‌ای کرد و موجب شد تا مردم ایران به اصول و مبادی خویش همواره پایبند و معتقد و همراه و یاور نظام خویش در تمام عرصه‌های اقتصادی و سیاسی باشند.

خالق واژه مقاومت اسلامی

»عصام هلالی»، پژوهشگر و کارشناس سوری امور ایران  در دمشق تاکید کرد: ایران پس از پیروزی انقلاب موجب ایجاد تغییر و تحولات بزرگ در منطقه شد و ایران را از ژاندارم آمریکا در منطقه به کشوری حامی مقاومت و کشورهای مقاوم تبدیل کرد.

هلالی افزود: جمهوری اسلامی ایران با  راهنمایی‌های امام خمینی شعار یاری مظلومان را درسیاست خارجی‌اش سر داد و به عنوان یک وظیفه دینی و مذهبی سرداد و در این راه از پراگماتیسم سیاسی به ویژه در حوزه حمایت از مقاومت تبعیت نکرد و این موضوعی است که امروزه آن را به عینه در مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال مقاومت اسلامی در لبنان شاهد آن هستیم.

وی افزود: قرار گرفتن ایران در کنار سوریه محور بزرگ و قدرتمندی در قبال کشورهای استعماری و استکباری مانند آمریکا و همچنین رژیم صهیونیستی در منطقه تشکیل داد.  هلالی امام خمینی را عامل اصلی انقلاب علیه طاغوت و ابداع کننده اصطلاحات جدید مقاومت دانست و تاکید کرد که انقلاب ایران انعطاف تاریخی بزرگ در عصر حاضر بود و امام خمینی را باید بزرگ‌ترین مصلح منطقه به شمار آورد، چراکه ارزش‌های اسلام واقعی را زنده کرد و در طول حیات خویش همواره انتشار دهنده اسلام ناب محمدی بود.

ایران همچنان روی خط مقاومت

»الحاج حسن حب‌الله»، عضو دفتر سیاسی حزب الله لبنان در بیروت گفت: امام خمینی همواره در سخنان خود مردم منطقه را به مبارزه علیه طرف‌هایی فراخواند که آنها را غارتگران ثروت‌های ملل منطقه نامیده و خواهان تسلط بر جهان عرب و اسلام بودند.

وی افزود: امام خمینی همچنین در سخنان خود توجه بسیاری به قضیه فلسطینی داشت و آن را مهمترین قضیه جهان اسلام و عربی می‌دانست و به اعتقاد من استعمار قدیم به این جهت بذر اسرائیل را در منطقه کاشت تا حامی منافع استعمار در منطقه باشد و با تجزیه و تفکیک منطقه موجب تضعیف کشورهای اسلامی و عربی شود و با تسلط بر آنها ثروت‌هایشان را غارت کند.

حب الله ادامه داد: استراتژی امام خمینی در این حوزه همواره رویارویی یا مقاومت در برابر این طرح بود و ما نیز موظف هستیم، با تمام ابزارها و راه‌های ممکن با این طرح مقابله و آن را ساقط کنیم و برای این امر نیازمند تحکیم پایه‌های فرهنگ عربی و اسلامی در جوامع خود و عدم تبعیت و وابستگی به بیگانگان هستیم.

وی تاکید کرد: سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران پس از رحلت آن حضرت باز هم بر خط مشی ایشان پایان یافت و یکی از بازتاب‌های این سیاست پرونده هسته‌ای ایران است که با تملک آن به قدرتی جهانی تبدیل خواهد شد.

امام و جهانی سازی قضیه فلسطین

«سالم سلامه»، یکی از رهبران جنبش حماس و نماینده این جنبش در مجلس قانونگذاری فلسطین درغزه از حمایت‌ها و پشتیبانی جمهوری اسلامی ایران از ملت فلسطین در جهادش علیه رژیم صهیونیستی تقدیر و تشکر کرد.

سلامه افزود: امام خمینی(ره) نقش بزرگی در جلب نگاه‌ها و توجه‌ها به قضیه فلسطینی داشتند و همواره در سخنرانی‌های خود از لزوم تلاش و اقدام برای از بین بردن غده سرطانی به نام «اسرائیل» سخن می‌گفتند.

رئیس سازمان علمای فلسطین ادامه داد: سخنان مستمر امام راحل درباره جرثومه فسادی که اسرائیل نامیده می‌شود، یهود را به وحشت انداخت و موجب شد تا آنها اعلام کنند که حضرت امام فردی ضد یهودی است، در حالی‌که صهیونیست‌های احمق فراموش کردند که آنها موجب فساد و تباهی در جهان هستند و امام خمینی و ملل عرب و مسلمان منطقه و به طور مشخص فلسطینیان سامی‌ها واقعی و حقیقی هستند.

سلامه همچنین اولین تصمیم امام خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی را یادآور شد که دستور تبدیل مقر سفارت اسرائیل به سفارت فلسطین را داد و از آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای ایستادن در کنار انقلاب و مقاومت فلسطینی به ویژه پس از دو جنگ فرقان در سال 2009 و تجاوز اسرائیل به نوار غزه در سال 2012 را یاد و تاکید کرد که رزمندگان مقاومت در نوار غزه اگر موشک‌های ایران نبودند، هیچ‌گاه نمی‌توانستند، تل‌‌آویو را هدف گیرند.

اندیشه اسلامی امام و شخصیت جهانی وی

«چودهری ندیم افضل گوندل» در اسلام‌آباد با اشاره به  شخصیت امام خمینی(ره) اظهار داشت: در یک قرن گذشته فکر و اندیشه امام خمینی بر تمام کشورهای اسلامی تأثیر‌گذار بوده است. 

وی افزود: امام خمینی(ره) ثابت کرد اگر یک رهبر برای مردمش مخلص باشد، هیچ قدرتی در دنیا نمی‌تواند وی را از رسیدن به هدفش بازدارد.

گوندل خاطرنشان کرد: امام خمینی(ره) الگوی تمام رهبران مسلمان و انقلابی است و برای تمام رهبرانی که به جهاد برای احیای آرمان‌های اسلامی و انقلابی اعتقاد دارند، حکم روزنه امید و روشنایی را دارند.

عضو سابق مجلس ملی پاکستان بیان کرد: نباید امام خمینی(ره) را رهبر یک فرقه یا گروه خاص دانست زیرا افکار ایشان بر تمام جوامع اسلامی تأثیرگذار بود و شخصیت ایشان الگوی تمام انسان‌های آزاده جهان است.

وی در پایان تأکید کرد: امام خمینی(ره) با شعار اتحاد بین مسلمانان چراغی را روشن کرد که روشنایی این چراغ مانند نور ستارگان تا ابد راهنمای مسلمانان خواهد بود.

بت شکن و کوبنده صهیونیسم

»عبدالله عبدالله»، یکی از رهبران جنبش فتح و رئیس کمیته سیاسی مجلس قانونگذاری فلسطین در رام الله تصریح کرد: مردم فلسطین با نیروها و گروه‌هایش و به طور مشخص جنبش فتح کمک‌های ایران و انقلاب اسلامی در حمایت مبارزه ملی‌اش علیه اسرائیل را فراموش نمی‌کند.

عبدالله افزود: در این خصوص تنها کافی است به این اقدام جمهوری اسلامی اشاره شود که سفارت اسرائیل در این کشور را تبدیل به سفارت فلسطین کرد، سرزمینی که برای آزادسازی آن مبارزه می‌کنیم.

وی با اشاره به اقدام امام خمینی (ره) در نامگذاری آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان روز جهانی قدس، از موضع ایران در حمایت از مبارزات مردم فلسطین و قضیه بر حقش تقدیر و تشکر کرد.

عبدالله همچنین سفر یاسر عرفات، رهبر سابق جنبش فتح و سازمان آزادیبخش فلسطین به ایران در سال 1979 را یادآور شد و خاطر نشان کرد: وی اولین مقام رسمی فلسطینی بود که از ایران بازدید کرد و سرنگونی رژیم شاه و پیروزی انقلاب را تبریک گفت. وی همچنین با بیان اینکه مفتخر است، از بارگاه امام راحل زیارت کرده، آن بارگاه را نماد و سمبل انقلاب بزرگ اسلامی ایران شمرد.

عبدالله در پایان به پافشاری محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگران فلسطینی جهت شرکت در کنفرانس عدم تعهد تهران در آگوست سال 2012 با وجود تمام فشارهای اعمال شده بر وی اشاره کرد و این پافشاری را نشانه وجود روابط تاریخی بین دو طرف دانست. 

حق گرایی و استبداد ستیزی امام خمینی

شیخ «نافذ عزام»، عضو دفتر سیاسی جنبش جهاد اسلامی فلسطین در غزه تصریح کرد: در این تردید نیست که فلسطین همواره در سخنان حضرت امام خمینی(ره) حتی پیش از پیروزی انقلاب وجود داشت.

شیخ عزام افزود: پس از پیروزی انقلاب، امام خمینی آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را به عنوان روز جهانی قدس اعلام و سفارت اسرائیل در تهران را تبدیل به سفارت فلسطین کرد، تا این سفارت اولین سفارت در خارج از فلسطین باشد.

وی تاکید کرد که امام خمینی همواره دارای دیدگاه‌های درست و برحق بودند و ارزیابی ایشان از امور و قضایا با معیار و منطق اسلام صورت می‌گرفت و نزاع در فلسطین را نزاعی اعتقادی و نه قومی و یا مرزی خواند که باید مورد توجه همه مسلمانان باشد و همه مسلمانان باید برای باز پس گیری فلسطین و آزاد سازی مسجد الاقصی حرکت کنند.

شیخ عزام افزود: امام خمینی یکی از معدود چهره‌های قرن اخیر بود که پرچم اسلام را در دست گرفت و با آن به پیروزی رسید و همواره در برابر رژیم‌های مستبد و نیروهای استکباری موضعی قاطع و قدرتمند اتخاذ می‌کرد. 

وی همچنین به تاکید امام بر وحدت اسلامی صرف نظر از مکاتب و اختلاف نظرها و قومیت‌ها اشاره کرد و گفت که ایشان همواره در سخنانشان از اینکه همه مسلمانان چه شیعه و چه سنی برادر هستند.

شیخ عزام پیروزی انقلاب اسلامی را به زلزله‌ای در جهان تشبیه کرد که الهام بخش تمام مسلمانان و مستضعفان برای مبارزه با طاغوت‌ها و شکست دادن آنها بود.

امام و رهبری

وی درباره سیاست خارجی مقام معظم رهبری (مدظله) نیز گفت: سیاست خارجی ایران چه در دوره امام راحل و چه در دوره مقام معظم رهبری شاهد هیچ تغییری نبوده و مقام معظم رهبری همواره ادامه دهنده راه حضرت امام در قضایای منطقه‌ای و بین‌المللی بوده‌اند.

غرب و منطق جهانشمول امام 

«علی الخطیب»، نایب رئیس سازمان وقف شیعیان عراق در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در بغدادگفت: امام خمینی(ره) از جمله مراجع بارز و برجسته مسلمین بود که آگاهی بخشی  را وظیفه خود می دانست و همه به این امر معترف هستند.

وی ادامه داد: انقلاب اسلامی در ایران از جمله انقلاب‌هایی بود که رهبر آن دارای دیدگاه‌های جهان شمول و فراگیر بود و کسانی که در برابر آن ایستادگی کردند، هم اکنون درس‌های عبرت را از این خصومت ورزی‌ها گرفته‌اند.

الخطیب افزود: امام خمینی دارای منتی بزرگ در بیدار سازی و آگاه سازی امت اسلامی است و تلاش بسیاری کرد تا اصول و مبادی اسلام را پیاده کند و دولت اسلامی نمونه‌ای را تشکیل دهد که مجری شریعت الهی باشد.

وی خاطر نشان کرد: شایسته است، این مرد بزرگ را به معنای واقعی کلمه بزرگ داشت و راه او را که راه اهل بیت است، ادامه داد.

سبک زندگی اسلامی امام

«محمد المشکور»، نماینده پارلمان عراق از ائتلاف شهروند در بغداد تصریح کرد: امام خمینی(ره) رهبر مستضعفان و مستمندان و فقرا و سمبل ملی‌گرایی و وحدت و یکپارچگی مسلمانان و شیعیان جهان است.

المشکور افزود: امام پایه گذار دولتی قدرتمند بود که رو در روی آمریکا و قدرت‌های بزرگ و دشمنان منطقه‌ای و بین‌المللی ایران ایستاد که خواهان از بین بردن حکومت اسلامی بود که ایشان پایه‌گذاری کرده بودند.

المشکور خاطر نشان کرد: ما امیدواریم که همه از زندگی و خط مشی امام خمینی درس بگیرند و آن را در زندگی‌ شان پیاده کنند، چراکه ایشان همواره پیاده کننده دین اسلام بود.

کوبنده هیولای شیطانی

ایران مهمترین نقش را دربین کشورهای خاورمیانه ایفا کرده است زیرا این کشوروامدار هیچ قدرتی نبوده این درحالیست که کشورهای عرب تولید کننده نفت تسلیم فشارهای اسرائیل شده اند.

«فردریک توبن» اندیشمند آلمانی که به‏خاطر پ‍ژوهش درباره هولوکاست تاکنون سه بار زندانی شده است در آستانه بیست و پنجمین سالروز ارتحال امام خمینی(ره) گفت: پیش ازهرچیزمن بهترین آرزوها را برای مردم ایران دارم که به آرمان های انقلاب سال 1979 زمانیکه امام خمینی(ره)درآزادی مردم خود از اسارت استعمار موفق شد، پایبند هستند. 

وی درخصوص حمایت جمهوری اسلامی ایران از فلسطین گفت:ایران مهمترین نقش را دربین کشورهای خاورمیانه ایفا کرده است زیرا این کشوروامدار هیچ قدرتی نبوده این درحالیست که کشورهای عرب تولید کننده نفت تسلیم فشارهای اسرائیل شده اند. موضع اصولی ایران درمورد فلسطین در3 دهه گذشته باعث شده است که فلسطینیها در میان سیاست تفرقه افکنانه که توسط قدرتهای ضد فلسطینی در جهان دامن زده می شود به بلوغ فکری برسند.

توبن در ادامه درباره نقش امام خمینی(ره)دراحیای مسئله فلسطین گفت: بدون کمک حضرت امام خمینی (ره) و موضع اصولی ایشان، الان فلسطینیها یقینا درسراسر جهان پراکنده شده بودندوسرزمینشان را صهیونیستها تحت حمایت کشورهای امپریالیستی که قدرت خود را از انگلیس و آمریکا به دست آورده اند بلعیده شده بود. 

توبن با اشاره به تلاش و طرح صهیونیستها برای ایجاد یک دولت تلمودی که با هدف گمراه کردن «برتری یهودی» در سرزمین مقدس صورت می گیرد، گفت: ایران باید خود را برای شکست این هیولای شیطانی تقویت کند. مصالحه و سازش با چنین طرز فکری ممکن نیست و خواسته های زیادی از ایران برای شکست این طرح در منطقه وجود دارد.

وی تصریح کرد:تنها در سایه افکار و اندیشه های حضرت امام خمینی، و خرد ایرانی صلح در فلسطین را به ارمغان خواهد آورد.

ایدئولوگ موفق نظریه ولایت فقیه

»حسن آرموشیف» مورخ، استاد دانشگاه شرقی «محمود کاشغری» و رئیس کمیته قرقیزی «گفتگوی اوراسیا» در بیشکک، با اشاره به نقش ارزنده امام خمینی(ره) در تاریخ اسلام اظهار داشت که پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری آن امام فقید برای همه جهان حائز اهمیت است زیرا ایشان در مقابل گرایش‌های امپریالیستی و تحمیل ارزش‌های فرهنگی بیگانه به مردم، ایستاد.

وی با بیان اینکه امام خمینی(ره) نشان داد با قدرت ایمان می‌توان آحاد ملت را متحد ساخت، بنیانگذاری سیستمی نوین برای اداره حکومت در جهان معاصر و حرکت پرشتاب انقلاب اسلامی در این مسیر و دستیابی به قله‌های پیشرفت را از ویژگی‌ها و دستاوردهای اندیشه‌های امام در تاریخ کشورمان برشمرد.

استاد دانشگاه «محمود کاشغری» در ادامه با اشاره به ویژگی‌های دینی، علمی و سیاسی شخصیت امام خمینی(ره)، ویژگی‌های اخلاقی امام را در نفوذ ایشان در قلب ملت مهم دانست و افزود: شکل حکومتی ارائه شده از سوی امام موسوم به «ولایت فقیه» در مدت 35 سال پس از انقلاب همچنان با موفقیت در حال حرکت به جلو است.

عامل اتحاد ادیان توحیدی

دکتر «سیامک مره صدق» نماینده کلیمیان درمجلس شورای اسلامی ایران نیز با اشاره به تاثیر حضرت امام برمسائل منطقه بویژه فلسطین گفت: ورود نگرشی الهی به سیاست را یکی از مهمترین اقدامات امام دانست. 

وی با بیان اینکه تاثیر شخصیت امام (ره) فقط بر روی مردم ایران نبوده است، اظهار داشت: تمامی حرکتهای حق طلبانه ای که در اواخر قرن بیستم واوایل قرن بیست و یکم اتفاق افتاده است بدون شک از امام راحل تاثیر پذیرفته است.

وی خاطرنشان کرد: تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در واقع عامل اتحاد بین پیروان ادیان الهی فقط سرزمین مشترک و منافع ملی مشترک بود اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ارزشهای توحیدی مشترک باعث شده است این اتحاد وهمدلی عمق چند برابری پیدا کند.

آینده نگر و هدایت‌گر

»خزیما محمد عثمان» مفتی و دبیر کل موسسه اسلامی غنا از امام خمینی (ره( به عنوان رهبر بزرگ یاد کرد و گفت که امام خمینی در دوران زندگی اش همیشه در جهت حمایت از مظلوم و مبارزه با زور و استکبار گام برمی داشت و در حمایت از فلسطین همیشه پیشقدم بود. 

وی افزود: امام خمینی آینده نگر خوبی بود و در شرایطی که می دید مسئله فلسطین رو به فراموشی بود با روشنفکری روزی را به نام روز جهانی قدس و حمایت از فلسطین نامگذاری کرد تا مسلمانان سراسر کشورهای اسلامی را به حمایت از فلسطین و مبارزه با دشمن مشترک فرا بخواند. مسلمانان با وحدت و ادامه راه امام خمینی(ره) می توانند در تحقق آزادی قدس گام بردارند و به امید خدا ما در آینده نزدیک شاهد نابودی رژیم صهیونیستی خواهیم بود.

بیدارگر مصحح

»انتفاض قنبر» کارشناس رسانه و مسائل سیاسی عراق  با اشاره به اینکه امام خمینی(ره) حرکتی تاریخی و مهم در انتشار آگاهی و بیداری اسلامی داشت، گفت: امام خمینی(ره) با گسترش تفکر اسلامی و آزادی خواهی در میان مردم منطقه با رهبری انقلاب اسلامی باعث شد تا مردم وارد مسیر مبارزه برای رهایی از دیکتاتوری شوند.

انتفاض قنبر با اشاره به شباهت حرکت مردم مصر در سال 2009 در مبارزه با حسنی مبارک و دیگر اعتراضات مردمی منطقه در این سال با انقلاب ایران علیه رژیم شاه گفت: آنچه در مصر روی داد امتداد بهار اولی بود که در سال 1978 به رهبری امام خمینی(ره) روی داد.

وی با بیان اینکه امام خمینی(ره) در شرایط سخت جنگ تحمیل شده توسط رژیم صدام به ایران هم توانست انقلاب اسلامی را در مسیر صحیح قرار دهد و ابراز داشت که امام حکومتی اسلامی ایجاد کرد که پیش از آن الگویی برای آن در عصر حاضر نبود و این حکومت تاکنون موفق بوده که همین موفقیت باعث شده تا بیداری اسلامی گسترش یابد و حکومت ایران می تواند الگویی برای همه جهان اسلام باشد.

امیدوار به تحقق آخرین وعده‌اش

شیخ «محمد حسن الازهری» رئیس حزب آزادی و خطیب مسجد رحمانیه درسریلانکا در آستانه بیست و پنجمین سالروز ارتحال امام خمینی(ره) امام را بعنوان رهبرو اسوه آزاد اندیشان جهان توصیف کرد و گفت: امام راحل ازابتدا مسلمانان جهان را به حمایت از فلسطین فرا خواندند وبا تعیین روز جهانی قدس حمایت از فلسطین را جهانی کرد.

وی با اشاره به افزایش موج تنفر از رژیم صهیونیستی در جهان اظهارداشت:رژیم صهیونیستی با جنایاتی که انجام می دهد روز به روز در چشم مردم جهان منفورتر می شود و ما اکنون شاهد افزایش فعالیتهای ضد صهیونیستی در جهان هستیم و انشاء الله با ادامه جهاد و مقاومت فلسطینی ها و همچنین حمایت مسلمانان جهان فلسطین آزاد خواهد شد.

تحقق آرزوی امام بدست مقام معظم رهبری

سفیر فلسطین در تهران نیز معتقد است: امام خمینی (ره)پیش از هر کسی به خطر صهیونیسم پی برد و متوجه شد که دشمن در حال یهودی کردن فلسطین بویژه قدس و مسجد الاقصی است. 

وی افزود: امام خمینی (ره) آروز داشتند روزی در صحن مسجدالاقصی نماز بخوانند و امیدواریم که این آرزو به دست حضرت آیت الله خامنه ای برآورده شود.

صلاح زواوی سفیر فلسطین در تهران گفت:  امام خمینی شخصیت بزرگی بود که علیه رژیم شاه قیام کرد و دو پرچم عزت ایران و احیای اسلام را برافراشت.

وی خاطرنشان کرد: انقلاب اسلامی ایران که به رهبری امام به پیروزی رسید رابطه ناگسستنی و تاریخی با مساله فلسطین دارد و امام خمینی(ره) آرزو داشتند که روزی در صحن مسجدالاقصی نماز بخوانند و امیدواریم که این آرزوبه دست رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای محقق شود.

داستان «اسرائیل » و یک سطل آب

شیخ «احمد روسناک» رئیس شورای اسلامی جامعه مسلمانان لهستان از امام خمینی )ره) به عنوان ناجی مسئله فلسطین یاد کرد و گفت که امام روح تازه ای در کالبد فلسطینی ها دمید.

وی گفت: همانگونه که امام گفتند اگر هر مسلمانی یک سطل آب بریزد اسراییل نابود خواهد شد و ما مسلمانان کشورهای جهان باید در دفاع از فلسطین و قدس به عنوان قبله گاه مسلمین جهان متحد شویم و درسایه اتحاد قطعا پیروز خواهیم شد.

روسناک تصریح کرد: امام خمینی (ره) الگوی رهبران آزاده جهان بود و مسلمانان جهان را نسبت به حمایت از فلسطین و قدس هوشیار کرد و اکنون مسلمانان جهان باید از فرصتهای بدست آمده استفاده کنند و برای مقابله با دشمن صهیونیستی متحد شوند. رژیم صهیونیستی روز به روز به اضمحلال و نابودی نزدیک تر می شود و دچار انزوای بیشتر در سطح بین المللی شده است.

امام معمار مفهوم بیداری و پیشتاز جنبش‌های سیاسی

«حمید الحسینی» کارشناس رسانه و فعال سیاسی عراقی  با اشاره به اینکه امام خمینی(ره) معمار مفهوم بیداری بود گفت: امام خمینی(ره) پیشتاز تمام جنبش‌های سیاسی و اجتماعی در منطقه بود.

الحسینی با بیان اینکه امام خمینی(ره) در ابتدای صف حرکت بیداری اسلامی قرار دارد  اظهار داشت که امام خمینی(ره) با انقلابی که بپا کرد عرش و شوکت دیکتاتورهای منطقه را به لرزه درآورد.

این کارشناس با بیان اینکه امام خمینی(ره) در عصر حاضر بی نظیر بود و با حرکت خود در میان مسلمانان جوششی ایجاد کرد، اظهار داشت: یکی از موفقیت‌های امام خمینی(ره) ظهور شخصیتی همچون امام خامنه‌ای است.

وی در ادامه تاکید کرد :‌ امام خامنه‌ای به شکلی عالی و ممتاز به ماموریت‌شان برای ادامه مسیر امام خمینی(ره) عمل کرده است و ایشان هم توانسته به حرکت درآوردن امت اسلامی را ادامه دهد.

جامعه شناسی قوی امام خمینی

«اسلام‌الدین فیض‌علی» عضو ریاست عالی حزب نهضت اسلامی تاجیکستان در دوشنبه، با اشاره به اینکه برای اولین بار نام امام خمینی (ره) را زمانی شنیدم که هنوز طلبه بودم و به‌ دلیل فضای بسته سیاسی و رسانه‌ای شوروی سابق شناخت لازم و کافی از شخصیت ایشان نداشتم، اظهار داشت: اوج شناخت ما از شخصیت امام خمینی (ره) با ارسال پیام تاریخی ایشان به «میخائیل گورباچف» به دست آمد؛ این پیام از طریق هیئت خاصی به مسکو ارسال شد شامل یک شخصیت مذهبی، یک خانم و یک سیاست‌مدار که مشخص بود انتخاب ترکیب هیئت حساب‌ شده‌ بود و در آن زمان تحلیل‌های عجیبی به همراه داشت.

وی در ادامه تصریح کرد: انقلاب اسلامی باید منافع امت اسلامی را مدنظر داشته باشد که در رأس آن مسأله قدس شریف قرار می‌گیرد. امام خمینی جامعه‌شناسی بسیار قوی داشتند چون می‌دانستند که در شرایط موجود جمع کردن امت روی یک محور اسلامی بسیار مشکل است لذا مصائب مشترک جهان اسلام را مبنای وحدت قرار دادند که این راه عملی‌تر بود. به گفته وی، یعنی اگر امت روی عقاید اسلامی اتفاق نداشتند پس حداقل باید در مصائب مشترک خود اتفاق داشته باشند. توجه ویژه امام به قضیه فلسطین با این رویکرد ارتباط نزدیک داشت که این امر جامعه‌شناسی دقیق امام را نشان می‌داد. 

فیض‌علی افزود: امام خمینی شخصیتی فراملی و فرامذهبی بودند و انقلابشان نیز همین ماهیت را داشت. تحلیلگران غربی این نکته را درک کرده‌اند و پیدا شدن صدها شبکه‌های ماهواره‌ای خارجی شیعی و سنی که احتمالا از یک مرکز مدیریت می‌شوند، این ضعف را مبنای حرکت خود انتخاب کرده‌اند.

درایت امام در استفاده از آموزه‌های دینی

«محمدسلام مخشو‌‌ل‌اف» کارمند آکادمی علوم تاجیکستان و محقق مسائل فرهنگی در دوشنبه، تصریح کرد: امام خمینی (ره) چه در روند انقلاب و چه در دفاع از دست‌وردهای آن از ارزش‌های خاص مذهب تشیع توانستند استفاده‌های مؤثری به عمل بیاورند که حماسه کربلا از آن جمله است. در اطراف این حماسه آن قدر مضامین اخلاقی و اعتقادی به وجود آمد که بسیار جالب بود یعنی امام زمینه را برای نگاه جدید به آموزه‌های شیعی با توجه به شرایط جدید فراهم کردند.

این محقق مسائل فرهنگی در ادامه عنوان کرد: امروز این پرسش مطرح می‌شود که چرا امام در شرایط پیچیده انقلاب به موضوع فلسطین این قدر توجه نشان می‌دادند؟ زیرا قضیه قدس مربوط به تمام جهان اسلام است.

به گفته وی، یک قوم که بیش از 2 هزار سال سرگردان و بی‌وطن بوده اماکن مقدس اسلامی و اماکن دینی را تصرف کرده که بیش از یک و نیم میلیارد نفر پیرو، جغرافیای عظیم و ذخایر سرشار طبیعی و مادی در اختیار دارد. مظلومیت فلسطین برای هر مسلمانی که یک مقدار احساس دینی و ایمانی داشته باشد، خیلی دردآور است لذا امام با تاکید بر مظلومیت فلسطین و جلب توجه امت بر ضرورت اصلاح وضع، روز جهانی قدس را اعلام کردند که این حرکت نگاه همه مسلمانان جهان نسبت به امام را به عنوان رهبر انقلاب اسلامی و حامی منافع اصیل امت بیش‌تر متحول نمود.

به گفته مخشو‌‌ل‌اف، امام خمینی (ره) با این اقدام خویش تا حدودی اختلاف نظری را که بین شیعه و سنی از صدر اسلام به این طرف وجود داشت، کاهش دادند.

روحانیت مظهر ساده‌زیستی و تواضع

به گفته وی، روحانیت ایران در میان مسلمانان جهان با ساده‌زیستی و در همه امور با متواضع بودن شناخته می‌شوند که امام خمینی(ره) نمونه و الگوی بسیار زیبایی در این عرصه است. این محقق مسائل فرهنگی یادآور شد: تجملگرایی پدیده‌ای است که موجب ایجاد فاصله با امام و انقلاب می‌شود. مگر امام در جماران چه گونه زندگی می‌کردند؟ آبروی انقلاب در گرو رعایت حتمی مجموعی از ارزش‌هاست که مباحث مورد اشاره نیز با این موضوع بدون ارتباط نیست.

امام عزت و آبروی جهانی ایران


«ذوالفقار اسماعیلیان» روزنامه‌نگار و کارشناس سیاسی تاجیک در دوشنبه، افزود: امروز با گذشت 25 سال از ارتحال ملکوتی امام (ره)، جمهوری اسلامی ایران در سطح جهانی، کشوری منحصر به فرد شناخته می‌شود؛ کشوری که تا زمان وقوع انقلاب اساساً مواد خام به خارج صادر و در عوض آن کالاهای مورد نیاز خود را وارد می‌کرد، امروز به اصطلاح از سوزن گرفته تا هواپیما را خود به دست می‌آورد.

اسماعیلیان دستاوردهای ایران طی 3 دهه‌ گذشته با وجود فشارهای دائمی و تحریم‌های خارجی رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج


:: بازدید از این مطلب : 1446
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 13 خرداد 1393
در حرم رضوی، در تشریح روش تزکیۀ مردم توسط پیامبر(ص) بیان شد:
پناهیان: تحقق «یُزَکِّیهِمْ» توسط پیامبر با وضع و اجرای قانون ممکن است/ دولت‌ها موظفند زمینۀ بهشت رفتن مردم را با وضع و اجرای قانون صحیح فراهم کنند و در قانون هم طبیعتاً جبر هست

 

گروه فرهنگی - رجانیوز: حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در آستانۀ مبعث رسول خدا(ص) در جمع زائران آستان قدس رضوی(ع) پیرامون معنای «یُزَکِّیهِم» و «تزکیۀ مردم توسط پیامبران» در قرآن کریم سخنرانی کرد. اهم مطالب این سخنرانی را در ادامه می‌خوانید:

 
  • معنای «یُزَکِّیهِمْ» که رکن دوم رسالت انبیاء الهی است و بر تعلیم هم مقدم شده، چیست؟ ابتدا باید ببینیم مهمترین و قدرتمندترین عامل در فساد یا صلاح یک جامعه کدام است؟
  • مهمترین عامل فساد و اصلاح یک جامعه قوانینی است که رفتار مردم جامعه را تنظیم می‌کند. بحث‌های اخلاقی بعد از این عامل کلیدی، مطرح می‌شوند.
  • با یک قانون در یک جامعه آ‌ن‌قدر می‌شود فساد ایجاد کرد و با یک قانون آن‌قدر می‌شود اصلاح کرد که با هزار توصیۀ اخلاقی و کار فرهنگی نمی‌شود، به همین دلیل حکومت در اسلام آنقدر اهمیت پیدا کرده است.
  • تحقق «یُزَکِّیهِمْ» توسط پیامبر با وضع و اجرای قانون ممکن است. و اگر قوانین واقعاً اسلامی نباشد بیش از هر چیز مردم را فاسد خواهد کرد
  • پیامبر(ص) فرمود اثر اجرای حدود الهی در تزکیه جامعه از سالها عبادت کردن بیشتر است؛ حَدٌّ یُقَامُ فِی الْأَرْضِ أَزْکَى مِنْ عِبَادَةِ سِتِّینَ سَنَة» یعنی اگر یک قانون اسلامی اجرا شود، از ده‌ها سال عبادت، برای جامعه پاک‌کننده‌تر است. همین‌مقدار معنویتی که امروز در جامعۀ ما هست، صدقۀ سر همین مقدار قوانینِ اسلامی‌ای است که الان در جامعۀ خود داریم.
  • اینکه اسلامی رفتار کردن اجباری است یا نه، و یا دولت دربارۀ آن مسئولیتی دارد یا خیر؟ پاسخش معلوم است: اگر حکم اسلام در مقام قانون باشد اجرای آن اجباری است و دولت دربارۀ آن مسئولیت دارد و اگر رفتار اسلامی در حد یک توصیۀ اخلاقی باشد اجباری نیست و تنها به سطح معنویت و اخلاق جامعه وابسته خواهد بود.
  • در حالی که دولت و حاکمیت نقش اول را در اصلاح جامعه دارد اما بسیاری از سیاسیون ما اهل این معنا نیستند و نقش مهم ساختارها و نظامات حقوقی را گُم کرده‌اند.
  • ما حکومت اسلامی را برای اسلامی‌ شدن قوانین و اجرای قوانین اسلامی می‌خواهیم. و این قانون الهی است که اگر دقیق اجرا شود زمینۀ فساد را از بین می‌برد.
  • حکومت باید قوانین اسلامی وضع کند و این قوانین را درست اجرا کند تا مملکت اسلامی شود. ولی برخی در عرصۀ سیاسی می‌گویند نباید مردم را به زور به بهشت فرستاد! معنای این سخن چیست؟ آیا معنایش این است که قانون اسلامی را اجرا نکنیم؟ اگر قانون اجرا نشود که زندگی مردم مختل می‌شود. کمااینکه اگر سر چهارراه‌ها قانون اجرا نشود، ترافیک، زندگی مردم را مختل می‌کند.
  • مملکت اسلامی باید با قانون اسلامی، محکم اداره شود، البته در میان احکام اسلامی، هرچه غیر از قانون است و اخلاقی و معنوی است مردم می‌توانند در آن موارد به میل خود عمل کنند و حکومت دخالت نمی‌کند؛ مگر از طریق برخی کارهای فرهنگی؛ اما هرچه قانون است همه باید ملتزم باشند. اینجا بحث زور و اجبار و آزادی نیست، بلکه بحث قانون و بی‌قانونی است.

در ادامه مشروح مطالب بیان شده در این سخنرانی آمده است:

بر اساس قرآن، مأموریت پیامبران در چهار مفهوم کلیدی خلاصه شده

  • در آیات کریمۀ قرآن، مکرراً رسالت پیامبر اکرم(ص) و حتی مأموریت تمام انبیاء الهی در چهار مفهوم کلیدی خلاصه و تصریح شده است: 1- آیات خدا را بر مردم بخوانند 2-آنان را تزکیه کنند 3- کتاب خدا را آموزش دهند 4- به آنها حکمت یاد دهند (یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ؛ آل‌عمران/165 و جمعه/2) یعنی پیامبران به طور مشخص چهار مأموریت عمده بر عهده دارند.
  • اولین مرحله از مأموریت انبیاء این است که آیات خدا را بر مردم تلاوت کنند. این تلاوت اثر روشنگری، انذار و ایمان‌بخشی به انسان‌ها را دارد و باعث تألیف قلوب و نورانی کردن دلها می‌شود. مرحلۀ دوم، تزکیه کردن، به تعبیر رایج پاک کردن مردم است، که موضوع بحث ما خواهد بود. مرحلۀ سوم هم آموزش دادن کتاب خدا به مردم است و مرحلۀ چهارم این است حکمت را یاد بدهند یعنی مردم را طوری تعلیم دهند که خودشان تولید‌کنندۀ علم شوند. یک معنای حکمت این است که قلب انسان و اندیشۀ انسان معرفت‌زا باشد و خودش بتواند بدون معلم، علم بیابد.

پیامبر(ص) چگونه امت خود را تزکیه می‌کند؟/ تزکیه، غیر از تعلیم است

  • در اینجا می‌خواهیم دربارۀ دومین مرحله از مأموریت پیامبر(ص) یعنی «تزکیۀ» مردم گفتگو کنیم. پیامبر(ص) چگونه امت خود را تزکیه می‌کند؟ یک امام چگونه مردم را پاک و پاکیزه می‌کند؟ اینکهخداوند می‌فرماید: «رستگار می‌شود کسی که جان خود را تزکیه کند؛ قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها»(شمس/9)یعنی جان خود را پاک کند و برای رشد و نمو آماده کند. این معنایش معلوم است، هر کسی باید به خودسازی بپردازد؛ اما پیامبر چگونه دیگران را تزکیه میکند؟
  • باید دید وقتی پیامبر(ص) می‌خواهد مردم را تزکیه کند، چه کارهایی باید انجام دهد؟ آیا معنای تزکیه کردن پیامبر(ص) این است که برای مردم سخنرانی کند یا به آنها اخلاق آموزش دهد؟! با توجه به برخی قرائن قابل تأمل، معنای «یُزَکِّیهِمْ» این نیست که پیامبر(ص) برای مردم سخنرانی اخلاقی انجام دهد، چون پیامبر(ص) در سخنرانی‌های خود، یا تلاوت آیات می‌کند، یا تعلیم کتاب می‌کند و یا به مردم حکمت یاد می‌دهد. درس‌های اخلاقی هم در ضمن همینها صورت می‌گیرد. پس تزکیه کار دیگری غیر از سخنرانی اخلاقی برای مردم است.
  • اوقاتی هم که پیامبر(ص) با رفتار خود به مردم چیزی یاد می‌دهد، باز هم بحث آموزش است، نه بحث تزکیه. انسان وقتی می‌خواهد مطلبی را به کسی یاد بدهد، یک‌وقت با سخن گفتن به او یاد می‌دهد و یک‌وقت هم عملاً با رفتار خودش به او نشان می‌دهد. ظاهرا «تزکیه» با «تعلیم» متفاوت است؛ چه تعلیمی که با رفتار باشد، چه تعلیمی که با گفتار باشد.
  • پس معنای «یُزَکِّیهِمْ» که رکن دوم رسالت انبیاء الهی است و بر تعلیم هم مقدم شده، چیست؟ آیا پیامبر در روح مردم دست می‌برد و قلب آنها را پاکسازی می‌کند و یک‌دفعه‌ای آنها احساس می‌کنند که آدم‌های خوبی شده‌اند و روح و جانشان پاکیزه شده است؟! اگر بنا بود پیامبر(ص) با معجزه بر قلب مردم تسلط پیدا کند و به قلب انسان‌ها دست ببرد و آنها را پاک کند، پس چرا این‌همه آدم‌های بد که در اطراف پیامبر(ص) بودند، آدم‌های خوبی نشدند؟
  • اینکه من خودم را تزکیه کنم، معنایش مشخص است، یعنی خودسازی کنم و جلوی بدی‌های خود را بگیرم و علیه هوای نفس خودم بایستم تا تزکیه شوم. باید در اعمال و رفتارم دقت کنم و جلوی رفتارهای ناشایست و هواپرستی خودم را بگیرم، یعنی باید جلوی رفتاری که دلم می‌خواهد ولی غلط است، بایستم و رفتار خوبی که دلم نمی‌خواهد و مخالفت هوای نفس من است انجام دهم. اما وقتی پیامبر(ص) بخواهد مرا را تزکیه کند، معنایش چیست و چه کاری باید انجام دهد؟ قطعاً معنایش این نیست که مدام همراه من باشد و هر وقت خواستم گناهی انجام دهم، جلوی مرا بگیرد؟! معنایش این هم نیست که پیامبر(ص) استاد خصوصی عرفان و اخلاق من شود، زیرا امکان ندارد پیامبر(ص) با تمام مردم جهان زندگی کند و آنان را به این صورت تزکیه کند و از گناه بازدارد.

مهمترین عامل صلاح و فساد یک جامعه چیست؟

  • برای اینکه ببینیم پیامبر(ص) چگونه مردم را تزکیه می‌کند، اول ببینیم مهمترین عوامل تربیتی یک جامعه، چه عواملی هستند؟ مهمترین عوامل خراب شدن یا خوب شدن مردم کدام هستند؟ مهمترین و قدرتمندترین عامل در فساد یا صلاح یک جامعه کدام است؟ مهمترین عامل بی‌حجابی‌ها، بی‌نمازی‌ها و رشوه‌خواری‌ها در جامعه چیست؟ آیا اساتید اخلاق در یک جامعه، نقش اول را در خراب شدن یا خوب شدن یک ملت دارند؟ آیا علم و آگاهی‌ها یا آموزش مردم یا جلسات و محافل معنوی نقش اول را دارد؟ آیا کسانی که کارهای خلاف انجام می‌دهند مشکل‌شان این است که آموزش لازم را ندید‌ه‌اند؟ آیا مشکل این است که مردم بی‌ایمان هستند؟ البته اگر مردم ایمان عرفا را داشته‌ باشند، گناه نمی‌کنند ولی خدا از همۀ مردم انتظار ندارد که ایمان اهل عرفان را داشته باشند. 

مهمترین عامل صلاح و فساد یک جامعه «قوانین»ی است که رفتار مردم را تنظیم می‌کند/با یک قانون آن‌قدر می‌شود اصلاح کرد که با هزار توصیۀ اخلاقی و کار فرهنگی نمی‌شود

  • مهمترین عامل فساد و اصلاح یک جامعه قوانینی است که رفتار مردم جامعه را تنظیم می‌کند. بحث‌های اخلاقی بعد از این عامل کلیدی، مطرح می‌شوند. وقتی قوانین و آیین‌نامه‌ها و ساختارها و نظامات اجرایی به‌گونه‌ای باشد که مردم را به سوی بدی‌ها سوق دهند، با هزارتا درس اخلاق و بهترین اسوه‌ها و الگوهای اخلاقی هم نمی‌شود آن جامعه را اصلاح کرد.
  • نظام پولی، نظام حقوقی، و قوانین و مقررات در یک جامعه، مهمترین عامل فساد و صلاح یک جامعه است. به همین دلیل، مهمتر از درس اخلاق، این حکومت است که باید اصلاح شود. زیرا حکومت است که قوانین و مقررات را تنظیم می‌کند، و نظام اقتصادی و نظام پولی و نظام بانکی است که مردم را به سوی فساد یا به سوی صلاح سوق می‌دهد.
  • بسیاری از انسان‌ها به‌قدر لازم آگاهی و ایمان دارند و مانع جدی برای دینداری ندارند، اما وقتی نظام اقتصادی فاسد باشد و تبعیض وجود داشته باشد با هزارتا حدیث و آیه قرآن هم نمی‌شود خیلی‌ها را به ‌راه آورد. می‌گویند: «وقتی می‌بینم حقم ضایع می‌شود، علاقه‌ای به سخنان اخلاقی و دینی ندارم.»
  • با یک قانون در یک جامعه آ‌ن‌قدر می‌شود فساد ایجاد کرد و با یک قانون آن‌قدر می‌شود اصلاح کرد که با هزار توصیۀ اخلاقی و کار فرهنگی نمی‌شود، به همین دلیل حکومت در اسلام آنقدر اهمیت پیدا کرده است.

تحقق «یُزَکِّیهِمْ» توسط پیامبر با وضع و اجرای قانون ممکن است/ اگر قوانین واقعاً اسلامی نباشد بیش از هر چیز مردم را فاسد خواهد کرد

  • ظاهرا اگر قرار باشد «یُزَکِّیهِمْ» توسط پیامبر(ص) تحقق پیدا کند، باید قانون بگذارد. نمونه‌اش قانون زکات است که نظام اقتصادی جامعه را درست می‌کند. یعنی یکی از مصادیق «یُزَکِّیهِمْ» زکات گرفتن از مردم است و زکات یک شأن حکومتی است. شاید معنای این آیه این باشد که: بعد از تلاوت آیات قرآن برای مردم(یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ) و بعد از اینکه مردم به خدا ایمان آوردند، پیامبر(ص) باید حکومت تشکیل دهد و قوانینی وضع کند و با آن قوانین، مردم را به سوی پاکی سوق بدهد، آنگاه کتاب و حکمت را تعلیم بدهد تا مردم رشد کنند.
  • مهمترین خاصیت حکومت طراحی قانون و سپس اجرای خوب آن است. پیامبر(ص) با تشکیل حکومت است که می‌تواند در جامعه قانون وضع کند، و الا اگر حکومت نباشد چگونه می‌تواند قانون وضع کند؟! اصلاً ما چرا انقلاب کردیم و حکومت اسلامی تشکیل دادیم؟ برای اینکه بتوانیم قوانین اسلام را برقرار کنیم. به همین دلیل، قوانین مجلس شورای اسلامی اگر واقعاً اسلامی نباشد بیش از هر چیزی مردم را فاسد خواهد کرد. لذا در این میان، شورای نگهبان قرار داده شده است تا این فقها ببینند آیا قوانینِ تصویب شده در مجلس، اسلامی هستند یا نه؟
  • شاید به همین دلیل حضرت امام(ره) فرمود اگر کسی در مقابل حکم شورای نگهبان بایستد، مفسد فی‌الارض است که حکمش معلوم است. (مجلس اگر رای داد و شورای نگهبان هم آن رای را پذیرفت، هیچ کس حق ندارد یک کلمه راجع به این بگوید. من نمی‌گویم رای خودش را نگوید؛ بگوید؛ رای خودش را بگوید؛ اما اگر بخواهد فساد کند، به مردم بگوید که این شورای نگهبان کذا و این مجلس کذا، این فساد است و مفسد است یک همچو آدمی، تحت تعقیب مفسد فی الارض باید قرار بگیرد؛ صحیفۀ امام/14/370)

خیلی از سیاسیون مسلمان در مقابل قوانین غربی تسلیم هستند و این قوانین را به راحتی می‌پذیرند

  • مردم ما به‌قدر لازم ایمان و معرفت و انگیزۀ خوب شدن و محبت به اهل‌بیت(ع) دارند، فقط ما باید قوانین و ساختارهای اجتماعی خودمان را روز به‌روز اسلامی‌تر کنیم چرا که هنوز تمام قوانین ما اسلامی نشده‌اند. مقام معظم رهبری دو سال پیش فرمودند که ما باید نظام‌های اسلامی طراحی کنیم. منظور از این نظامات، مجموعۀ قوانینی است که در کنار هم چیده می‌شود و می‌خواهد زندگی مردم را هدایت کند و رفتارها را در یک مسیر خاص قرار دهد. این نظامات ما هنوز اسلامی نشده‌اند و بسیاری از آنها هنوز شرقی و غربی هستند.
  • هنوز خیلی کار دارد که ما جزئیات قوانین خودمان را اسلامی کنیم. متاسفانه خیلی از سیاسیون مسلمان هم در مقابل قوانین غربی کاملاً تسلیم هستند و آنها را به راحتی می‌پذیرند. متأسفانه نمی‌دانند که بسیاری از قوانین غربی اگرچه به ظاهر ضد اسلامی نیستند و تاحدی ممکن است معقول به نظر برسند اما در درازمدت رفتار مردم را فاسد خواهند کرد.
  • رسول خدا(ص) می‌فرماید: «وقتی یک حدّ(قانون الهی) در زمین اقامه شود، اثر پاک‌کنندگی‌اش در جامعه از شصت سال عبادت بیشتر است و تزکیه‌کننده‌تر خواهد بود؛ حَدٌّ یُقَامُ فِی الْأَرْضِ أَزْکَى مِنْ عِبَادَةِ سِتِّینَ سَنَة»(مستدرک‌الوسایل/18/9) اگر مدام نماز بخوانیم ولی حدود و قوانین الهی برقرار نشود چه فایده‌ای دارد؟ درست است که برپایی نماز و عبادت در جامعه خیلی اثر دارد ولی اگر قوانین و حدود الهی برپا نشود اینها چقدر فایده خواهند داشت؟

خیلی اوقات رفتار غلط مردم به‌خاطر ساختارهای حقوقی غلطی است که غربزده‌ها در این جامعه تعبیه کرده‌اند/ اگر حکم اسلام در مقام قانون باشد اجرای آن اجباری است و دولت دربارۀ آن مسئولیت دارد

  • یکی از مهمترین وسائل «تزکیۀ» مردم که در قرآن کریم بارها به عنوان رسالت مهم پیامبران قبل از تعلیم کتاب و حکمت ذکر شده، همان قوانین اسلامی است که زمینه و بستر سعادت انسانها و به بهشت رفتن مردم را هموار می‌کند. پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: اجرای یک حد از شصت سال عبادت اثر تزکیه کنندگیش برای جامعه بیشتر است. یکی از مهمترین فوائد یک حاکمیت اسلامی وضع قوانین اسلامی است و بی تردید وضع قوانین اسلامی نیز نیاز به حاکمیت اسلامی دارد؛ و مسئولان و مجریان حکومت نیز باید به اجرای قوانین بپردازند. آنچه مهمتر از هر موعظه و کار فرهنگی در دینداری و رفتار صحیح و اخلاقی افراد جامعه موثر است همین قوانین و ساختارهای حقوقی است که موجب تنظیم روابط و رفتارها میشود. اجرای قانون نیز نیاز به ضابط و قوۀ قهریه و قضائیه دارد تا کسی نتواند تخطی کند. اینجا دیگر کار با موعظۀ صرف جلو نمیرود. اینکه اسلامی رفتار کردن اجباری است یا نه، و یا دولت دربارۀ آن مسئولیتی دارد یا خیر؟ پاسخش معلوم است: اگر حکم اسلام در مقام قانون باشد اجرای آن اجباری است و دولت دربارۀ آن مسئولیت دارد و اگر رفتار اسلامی در حد یک توصیۀ اخلاقی باشد اجباری نیست و تنها به سطح معنویت و اخلاق جامعه وابسته خواهد بود.
  • قانون باید اسلامی باشد و این قوانین اسلامی را باید دولت‌ها اجرا کنند؛ در این صورت است که تزکیۀ مردم(یُزَکِّیهِمْ) اتفاق می‌افتد. و بعد از این است که می‌توان به سراغ بحث تعلیم رفت. نمی‌شود یک طلبه مردم را موعظه کند و بگوید «ای مردم بیایید خوب شوید» ولی از آن طرف، ساختارها و نظامات اجتماعی و اقتصادی طوری باشد که رفتار و روحیات مردم را فاسد کند. حاکمیت اسلامی اگر به وضع قوانین اسلامی نپردازد و یا مجریان قانون به اجرای دقیق قوانین اقدام نکنند دیگر موعظۀ علماء اکثرا مفید نخواهد بود و وضع فرهنگی جامعه اصلاح‌پذیر نخواهد شد. خیلی از اوقات ساختارهای حقوقی و یا عدم اجرای صحیح قوانین است که موجب بد رفتاری افراد در جامعه می‌شود.
  • بنده گاهی اوقات به عنوان یک مبلغ دینی شرمندۀ مردم می‌شوم. مثلاً می‌خواهم موعظه کنم و به خانمها بگویم حجاب داشته باشید، ولی می‌بینم که بسیاری از غیرمحجبه‌ها به‌قدر کافی ایمان دارند، و محبت به خدا و علاقه به معنویت دارند اما باز هم رفتارشان غلط است؛ و خیلی اوقات رفتار غلط آنها به‌خاطر ساختارهای حقوقی غلطی است که غربزده‌ها در این جامعه تعبیه کرده‌اند. وقتی یک روحانی مصاحبه می‌کند و می‌گوید: من مبتکر وضع فلان قانون بودم و آن قانون را از فرانسه یا انگلستان گرفتم و دیگران را وادشتم آن را تصویب کنند، دیگر چه انتظاری از دیگران داشته باشیم. اگر غربی‌ها به این سادگی می‌توانند قانون سالم بگذارند، و کشورهایی که مبتنی بر نظام لیبرال سرمایه‌داری قوانینشان برای ما مفید است دیگر چه نیازی به دین و پیامبر(ص) داریم؟ آیا پیامبر(ص) فقط برای این است که یک سخن عارفانه‌ای بگوید و دل ما را نرم کند؟ نگاه بعضی‌ها به دین در همین حدّ است! مثلاً همین‌مقدار که دین صرفاً آمده تلطیف قلوب کند و چند سخن اخلاقی بگوید و برود! یعنی دین را به«یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ» محدود می‌کنند و از «یُزَکِّیهِمْ» در دین سخن نمی‌گویند.

دولت و حاکمیت نقش اول را در اصلاح جامعه دارد، اما بسیاری از سیاسیون ما نقش مهم ساختارها و نظامات حقوقی را گُم کرده‌اند

  • در حالی که دولت و حاکمیت نقش اول را در اصلاح جامعه دارد اما بسیاری از سیاسیون ما اهل این معنا نیستند و نقش مهم ساختارها و نظامات حقوقی را گُم کرده‌اند. اولاً قوانین باید در مجلس شورای اسلامی دقیق طراحی شوند و کاملاً اسلامی باشند. حتی خوب است در مجلس شورای اسلامی یک بخشی مسئولیت داشته باشد تا ببیند کدام‌یک از قوانینی که در مملکت ما وجود دارد، دقیقاً اسلامی نیستند تا آنها را تغییر دهند. البته ما قانونی نداریم که صریحاً ضد اسلامی باشد ولی قوانینی که به‌صورت غیرمستقیم غیراسلامی هستند، کم نداریم.
  • برخی از این قوانین را می‌توانید در قوانین اقتصادی و نظام پولی و بانکداری ببینید. و برخی از این قوانین را در حقوق خانواده و برخی زمینه‌های دیگر می‌توانید ببینید. لذا مردم باید تلاش کنند نمایندگانی را انتخاب کنند که از اسلام بیشتر خبر داشته باشند، و اگر هم روحانی هستند، روحانی غربزده و شیفتۀ قوانین فرانسه و انگلستان نباشند.

مهمترین روش تزکیۀ مردم توسط پیامبر(ص) فراهم کردن زمینۀ خوب شدن با اجرای قوانین و حدود الهی است، نه اجبار به کارهای خوب/ با قوانین غیر اسلامی نمی‌شود اسلامی زندگی کرد

  • اینکه پیامبر(ص) مأموریت دارد مردم را تزکیه کند(یُزَکِّیهِمْ) معنایش این نیست که آنها را به زور به کارهای خوب وادار کند، یا قلب مردم را تصرف کند و قلب آنها را پاک کند، بلکه معنایش این است که زمینۀ خوب شدن را فراهم کند. حالا یک پیغمبر چگونه می‌تواند زمینۀ خوب شدن مردم را فراهم کند؟ با قوانین الهی که ابلاغ می‌کند و با حدود الهی که جاری می‌کند. لذا پیامبر(ص) فرمود اثر اجرای حدود الهی در تزکیه جامعه از سالها عبادت کردن بیشتر است(حَدٌّ یُقَامُ فِی الْأَرْضِ أَزْکَى مِنْ عِبَادَةِ سِتِّینَ سَنَة»(مستدرک‌الوسایل/18/9) یعنی اگر یک قانون اسلامی اجرا شود، از ده‌ها سال عبادت، برای جامعه پاک‌کننده‌تر است. همین‌مقدار معنویتی که امروز در جامعۀ ما هست، صدقۀ سر همین مقدار قوانینِ اسلامی‌ای است که الان در جامعۀ خود داریم.
  • مهمترین علت اهمیت حکومت این است که حکومت می‌تواند قانون بگذارد و قانون را اجرا کند و در یک حکومت اسلامی این قوانین باید دقیقاً اسلامی باشد. با قوانین غیر اسلامی نمی‌شود اسلامی زندگی کرد. به تعداد اندکی از مردم که در کشورهای غربی و اروپایی بدون قوانین اسلامی، اسلامی زندگی می‌کنند نگاه نکنید. بلکه به سران آن کشورها نگاه کنید که تمام قدرت آن کشور را در اختیار حمایت از تروریست‌های خون‌آشام قرار می‌دهند. صرفاً به این نگاه نکنید که در برخی کشورهای اروپایی عده‌ای مسلمان هم هستند که راحت می‌روند و نماز خود را می‌خوانند، به این نگاه کنید که چگونه سران فاسد حاکم در کشورهای اروپایی به چنین جایگاهی در رأس حاکمیت رسیده‌اند؟ چون قوانین آن کشورها اجازه می‌دهد این افراد فاسد به حکومت برسند و سرمایه‌داران زالو صفت خون ملت‌ها را بمکند و آنها را غارت کنند.
  • ما حکومت اسلامی را برای اسلامی‌ شدن قوانین و اجرای قوانین اسلامی می‌خواهیم. و این قانون الهی است که اگر دقیق اجرا شود زمینۀ فساد را از بین می‌برد.

اینکه می‌گویند نباید مردم را به زور به بهشت فرستاد، آیا معنایش اجرا نشدن قانون اسلامی است؟/ در متن قانون، جبر نهفته است؛ حکومت باید با کسی که خلاف قانون رفتار می‌کند با زور برخورد کند

  • حکومت‌ها در قبال دین مردم چه وظیفه‌ای دارند؟ وظیفۀ اصلی آنها این نیست که بیایند و برای مردم نصیحت‌های اخلاقی کنند. کسان دیگری مثل علماء، معلمان و اساتید اخلاق هستند که این کار را انجام دهند. حکومت باید قوانین اسلامی وضع کند و این قوانین را درست اجرا کند تا مملکت اسلامی شود. ولی برخی در عرصۀ سیاسی می‌گویند نباید مردم را به زور به بهشت فرستاد! معنای این سخن چیست؟ آیا معنایش این است که قانون اسلامی را اجرا نکنیم؟ اگر قانون اجرا نشود که زندگی مردم مختل می‌شود. کمااینکه اگر سر چهارراه‌ها قانون اجرا نشود، ترافیک، زندگی مردم را مختل می‌کند.
  • باید مردم را به اجرای قانون ملزم کرد و این قانون هم طبیعتا باید قانون اسلامی باشد. البته در متن قانون، جبر نهفته است. حکومت باید با کسی که خلاف قانون رفتار می‌کند با زور برخورد کند. قوۀ قضاییه را گذاشته‌اند که وقتی کسی قانون را اجرا نکرد او را به سزای کارش برساند. کمااینکه همین چند روز پیش یک اعدامی بود که قوانین اقتصادی را فریبکارانه زیر پا گذاشته بود.
  • مملکت اسلامی باید با قانون اسلامی، محکم اداره شود، البته در میان احکام اسلامی، هرچه غیر از قانون است و اخلاقی و معنوی است مردم می‌توانند در آن موارد به میل خود عمل کنند و حکومت دخالت نمی‌کند؛ مگر از طریق برخی کارهای فرهنگی؛ اما هرچه قانون است همه باید ملتزم باشند. اینجا بحث زور و اجبار و آزادی نیست، بلکه بحث قانون و بی‌قانونی است.
  • حکومت اسلامی چگونه زمینۀ بهشت رفتن مردم را فراهم می‌کند؟ با قانون. و با این قانون هم نمی‌توان شوخی کرد و همۀ دنیا هم این مسأله را می‌فهمند. بحث ما هم این است که این قانون باید اسلامی باشد. مگر اینکه یک کسی یک سخن خنده‌داری بزند و بگوید اسلام اصلاً قانون ندارد یا به قانون کاری ندارد! کسانی که می‌گویند «اسلام به حکومت کاری ندارد» سخن‌شان به همین دلیل خنده‌دار است چون اسلام قانون دارد و قانون هم بدون حکومت معنا ندارد. حدود 90 درصد حکومت یعنی قانون؛ بخش‌های متعددی از حکومت باید قانون اسلامی بگذارند، بخش‌های دیگری هم باید این قانون را اجرا کنند و بخش‌های دیگری از حکومت هم باید با کسانی که قانون را اجرا نمی‌کنند برخورد کنند و آنها را مجازات کنند. این فرآیند، وقتی منطبق با نظر اسلام باشد یعنی سوق دادن مردم به بهشت.

مجلس‌ها و دولت‌ها موظفند زمینۀ به بهشت رفتن مردم را با وضع و اجرای قانون صحیح فراهم کنند و در قانون هم طبیعتاً جبر هست/ قدرت سیاسی برای این است که قانون اجرا شود

  • وقتی کسی خلاف قانون رفتار می‌کند، باید با زور با او برخورد کرد و اصلاً اینجا جای با زور برخورد کردن است. البته برای اجرای هر قانونی خوب است اول فرهنگ سازی بشود تا نیازی به زور نباشد. اما در اینجا به جای گفتن این سخن که اسلام نمی‌خواهد به زور مردم را به بهشت بفرستد؛ باید گفت که حاکمیت اسلامی مردم را در امر رعایت قانون مجبور می‌کند که رفتارشان درست باشد ولی اگر کسی رفتارش مطابق قانون بود اما نیتش فاسد بود و نخواست با نیت صحیح به بهشت برود، می‌تواند با نیت فاسد خودش به جهنم برود، و کسی به زور او را به بهشت نمی‌فرستد.
  • مجلس‌ها و دولت‌ها موظف هستند زمینۀ به بهشت رفتن مردم را با وضع و اجرای قانون صحیح فراهم کنند و در قانون هم طبیعتاً جبر هست و شوخی ندارد. پس قوۀ قضاییه و زندان و دار مجازات را برای چه قرار داده‌اند؟ مثلاً کسی که از خانه‌ای دزدی کرده و سر صاحبخانه را هم بریده است، باید او را نصیحت اخلاقی کنیم؟! مثل اینکه بعضی‌ها اصلا فلسفۀ حکومت اسلامی را متوجه نیستند که کلا دخالت اسلام را در حکومت اینقدر ضعیف می‌دانند. قدرت سیاسی برای این است که قانون اجرا شود. قوۀ قضاییه با این‌همه عظمت برای این است که کنترل کند چه کسانی قانون را اجرا نمی‌کنند.

خداوند می‌فرماید: پیامبر قوانین غلط را در جامعه محو می‌کند و قوانین درست را برقرار می‌کند 

  • خداوند می‌فرماید: «آنان‌که این پیامبر را تبعیت می‌کنند، پیامبری که نامش در تورات و انجیل آمده، پیامبری که امر به معروف و نهی از منکر می‌کند؛ این پیامبر پاکی‌ها را برای مردم مشخص می‌کند و حرام‌ها را اعلام می‌کند (قوانین و احکام الهی را اعلام می‌کند) و غل و زنجیرها را از دست و پای مردم باز می‌کند؛ الَّذینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتی‏ کانَتْ عَلَیْهِمْ»(اعراف/157)
  • اینکه پیغمبران غل و زنجیرها را از دست و پای مردم برمی‌دارند یعنی چه؟ بر اساس تفاسیر، یعنی قوانین غلط را در جامعه محو می‌کنند.(از جمله: ترجمۀ المیزان/8/365) و البته پیش از آن، قوانین درست را و حلال و حرام‌ها را به مردم اعلام می‌کنند. در این میان برخی از حلال و حرام‌ها را حکومت باید اعمال کند و برخی از آنها نیز شخصی و فردی است که خود مردم باید انجام دهند.

دخالت پیامبران الهی در قوانین است که مستکبران را علیه آنها می‌شوراند

  • چرا قدرت‌طلب‌هایی که بی‌قانونی یا قوانین غلط را دوست دارند می‌خواهند با پیامبر بجنگند؟ چون پیامبر فقط نصیحت نمی‌کند، فقط قرآن را تلاوت نمی‌کند، بلکه قانون هم می‌گذارد و این دخالت پیامبران الهی در بحث قوانین است که مستکبران را علیه آنها می‌شوراند به حدی که پیامبران را به قتل می‌رسانند و الا بحث سلیقه و نظر شخصی افراد نیست. کدام آدم نادانی است که صرفاً به دلیل یک اختلاف سلیقه بخواهد یک پیغمبر را بکشد؟!
  • مخالفت و دشمنی قدرت‌طلب‌های قانون‌گریز با پیامبران الهی به خاطر این بود که انبیاء قانون می‌گذاشتند، و اگر کسی بخواهد قانون را اجرا کند، باید قدرت داشته باشد و کسی که بخواهد قدرت داشته باشد، باید حکومت داشته باشد. لذا «یُزَکِّیهِمْ» که جزء مأموریت انبیاء الهی است، کارش به بحث حکومت می‌کشد و الا بدون حکومت، امکان ندارد که این مأموریت اجرا شود.
  • ان‌شاءالله خداوند جامعۀ ما را بیش از پیش سرشار از قوانین و آیین‌نامه‌های صددرصد اسلامی قرار دهد و مجریان این قوانین را ملتزم به اجرای قوانین اسلامی و مدیر و مدبر برای اجرای درست قوانین اسلامی قرار دهد. ان‌شاءالله بهترین قوانین در ساختارهای اقتصادی، پولی و معیشتی مردم در این جامعه توسط اندیشمندان اسلامی مصوب شود و بعد اجرا شود تا مردم در معیشت دچار مضیقه نباشند که به‌خاطر مضیقۀ در معیشت، بی‌دینی کنند.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1235
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 13 خرداد 1393

رییس ستاد اقامه نماز با اشاره به بالا رفتن سن ازدواج، گفت: دختران و پسران به خاطر تحصیل و مشکلات اقتصادی از ازدواج دوری می‌کنند و این مساله آسیب های فراوانی به همراه دارد.

به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی در جمع طلاب و دانش‌پژوهان خواهر جامعةالزهرا‌(س) قم، به تبیین اهمیت تبلیغ برای آنان پرداخت و گفت: در قرآن مجید علوم به سه دسته تقسیم شده است، علم مفید، علم غیر مفید و علمی که نه فایده دارد و نه ضرر.

وی ادامه داد: همه ما باید تلاش کنیم که تنها علم مفید را به جامعه و مردم منتقل دهیم؛ چرا که بسیاری از علومی که خوانده می‌شود، واقعا ضروری نیست و مشکلی از جامعه و دین و دنیای مردم را حل نمی‌کند.

رئیس ستاد اقامه نماز در ادامه با انتقاد از گسترش بدحجابی در جامعه مردم، بر لزوم ارشاد و راهنمایی بانوان تاکید کرد و ابراز داشت: بدحجابی مضرات زیادی برای جامعه دارد و افزایش گناه و فساد یکی از ثمرات آن است. بانوان باید با الگو گرفتن از مکتب حضرت زهرا‌(س) و حضرت زینب‌(س) به حجاب روی آورند.

قرائتی با اشاره به بالا رفتن سن ازدواج، یادآور شد: دختران و پسران به خاطر تحصیل و مشکلات اقتصادی از ازدواج دوری می‌کنند و این مسئله آسیب های فراوانی به همراه دارد.

وی در ادامه با اشاره شیوه‌های کلاس‌داری در عرصه تبلیغ دین، گفت: در امر کلاس‌داری باید از تمثیل‌ها استفاده کرد تا مطلب شیرین و روان برای مخاطب گفته شود و همچنین استفاده از خنده و بیان نکات حکیمانه بسیار مناسب و ضروری است؛ چرا که قرآن در کنار گریه، خنده را نیز آورده است.

رئیس ستاد اقامه نماز در توصیه ای به بانوان طلبه خاطرنشان کرد: باید یک دوره فشرده مهدویت و یک دوره شیوه های آشنا سازی نسل جوان با نماز را بگذرانید، چرا که اگر مردم به نماز روی آورند، از انجام بسیاری از گناهان به طور خودکار دوری می‌کنند.

قرائتی در پایان بر ترویج معارف اهل بیت(ع) تاکید کرد و گفت: انسان نباید در امر دینداری از کنایه‌ها و متلک‌های دیگران هراس داشته باشد، بلکه باید به وظایف و تکالیف شرعی خود به خوبی عمل کند.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1376
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 13 خرداد 1393

حضرت زین‌العابدین امام سجاد عليه‌السلام فرمودند: بار خدايا! سه چيز باعث مى‌شود كه من از تو درخواست نكنم و تنها يك چيز مرا بر آن مى‌دارد. 

آنچه مرا باز مى‌دارد؛
يكى آن است كه تو مرا فرمان دادى و من در انجام آن سستى كردم.
ديگر آن كه مرا از كارى نهى فرمودى، امّا من به انجام دادن آن شتافتم.
سوم آن كه مرا نعمت ارزانى داشتى، ولى من در شكرگزارى آن كوتاهى كردم.

امّا آنچه مرا به درخواست كردن از تو مى‌كشانَد، تفضّل تو بر كسى است كه به درگاهت روى كند و با خوش‌گمانى به سوى تو آيد، كه همه احسان‌هايت، تفضّل است و همه نعمت‌هايت، نخستين است.

متن حدیث:

اَللّهُمَّ اِنَّهُ يَحْجُبُنى عَنْ مَساَ لَتِكَ خِلالٌ ثَلاثٌ وَ تَحدونى عَلَيْها خَلَّةٌواحِدَةٌ يَحْجُبُنى اَمْرٌ اَمَرْتَ بِهِ فَاَبْطَاْتُ عَنْهُ وَ نَهىٌ نَهَيْتَنى عَنْهُ فَاَسْرَعْتُ اِلَيْهِ وَ نِعْمَةٌ اَنْعَمْتَ بِها عَلَىَّ فَقَصَّرتُ فى شُكْرِها وَ يَحدونى عَلى مَسْاَ لَتِكَ تَفَضُّلُكَ عَلى مَنْ اَقْبَلَبِوَجْهِهِ اِلَيْكَ ، وَ وَفَدَ بِحُسْنِ ظَنِّهِ اِلَيْكَ ، اِذْ جَميعُ اِحْسانِكَ تَفَضُّلٌ و اِذْ كُلُّ نِعَمِكَ ابْتِداءٌ؛



«صحيفه سجّاديّه، بخشی از دعاى 12»
 
 
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1300
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 13 خرداد 1393

مرجع عالیقدر جهان تشیّع با اشاره به باد و طوفان شدید دیروز در تهران گفت: حادثه روز گذشته هشداری برای همه افراد بود که صاحب اصلی این کشور خداوند است و نباید در ملک خداوند گناه کنیم و صبر خداوند تاکنون نشان رحمانیت اوست.

به گزارش خبرگزاری فارس، آیت‌الله سید محمدعلی علوی گرگانی پیش از ظهر امروز در دیدار با جمعی از کارکنان بانک مهر اقتصاد ضمن تبریک اعیاد شعبانیه گفت: در ایام بیست و پنجمین سالگرد ارتحال امام راحل و همچنین نهضت 15 خرداد که نقطه عطف شروع انقلاب جمهوری اسلامی ایران است، قرار داریم و باید توجه بیشتری به اهداف این انقلاب اسلامی باشیم.
 
وی در ادامه با اشاره به باد و طوفان شدید دیروز اظهار کرد: باد و طوفان به مزارع خسارت زده و موجب وحشت مردم به ویژه در تهران شده بود که به همین دلیل روز گذشته روز مهمی محسوب می‌شود؛ از این لحاظ که هشداری برای همه افراد بود که صاحب اصلی این کشور خداوند است و نباید در ملک خداوند گناه کنیم و صبر خداوند تاکنون نشان از رحمانیت اوست.
 
علوی گرگانی خاطرنشان کرد: شخصی به خدمت امام صادق(ع) رسیده و می‌گوید «هرکاری می‌کنم که گناه نکنم نمی‌توانم و حضرت به ایشان می‌فرماید هرگاه از ملک خداوند خارج شدی هرچقدر که خواستی می‌توانی گناه انجام دهی». این موضوع نشان می‌دهد که جهان هستی ملک خداوند بوده و در ملک خداوند نباید گناه کرد چون او صاحب اصلی است.
 
این مرجع تقلید با تاکید بر مهم تلقی کردن هشدار دیروز بیان کرد: نباید محیط را آلوده کرد و منظور از این موضوع فقط محیط زیست نیست بلکه محیط روحی و روانی جامعه هم باید پاک باشد تا جامعه رو به کمال و قرب خداوند حرکت کند.
 
وی اظهار کرد: در قرآن آمده است «یاد کنید نعمت‌هایی را که خداوند به شما عطا می‌کند، امتی برای نابودی شما همت گماردند اما خداوند دست آنها را از شما قطع کرد». این آیه نشان بارزی از لطف و یاری خداوند در زمان جنگ تحمیلی هشت ساله بود که تمام کشورهای شرق و غرب به صورت مستقیم و غیر مستقیم مقابل ایران ایستاده بودند تا انقلاب اسلامی را نابود کنند ولی این ملت ایران بود که پیروز میدان شد.
 
استاد برجسته حوزه علمیه قم یادآور شد: جمهوری اسلامی ایران تنها کشور مستقل در جهان است که رهبری هدایت آن را برعهده دارد و زیر سلطه هیچ کشور و یا قدرتی نیست و همین استقلال و آزادی بزرگترین نعمت خداوند بر ایران است.
 
وی گفت: از انتظارات مهم مردم و مراجع و رهبری از مسئولین برای پاسداشت این نعمت حرکت در چارچوب اسلام، پیامبر و ائمه معصومین(ع) است و یکی از راه‌های حرکت در فرامین پروردگار عالم و دین اسلام برپایی بانکداری اسلامی است.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1292
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 13 خرداد 1393

 در میان مجموعه عظیم احادیث و روایات اهل بیت علیهم‌السلام، سخنانی یافت می‌شود که می‌توان با استفاده از آن‌ها بر برخی مسائل فائق آمده و یا با عدم توجه به آن‌ها مغلوب اسرار آسمان‌ها و زمین شد. امام معصوم با علمی که از سوی خداوند نزد خود دارد، به سر و نهان اشیا و آثار خلقت آگاهی کامل داشته و هرچه که به زبان می‌آورد عین حقیقت است.

با این توضیح، آنچه که در ادامه می‌آید تعدادی از عواملی است که باعث ازدیاد روزی و کاهش فقر می‌شوند و از میان کتب معتبر اسلامی جستجو شده‌اند. شایسته است انجام امور زیر را به عنوان بخشی از سبک زندگی اسلامی در دستورکار روزانه خود قرار دهیم و به آن‌ها عادت کنیم:

1. خواندن تعقيبات نماز بعد از نماز صبح

2. خواندن تعقيبات نماز بعد از نماز عصر

3. صله رحم

4. شستن سر با ختمي

5. تميز نگه داشتن منزل

6. امانت را به صاحبانش برگرداندن

7. استغفار زياد

8. به خاطر خداوند بر ديگران سخت گيري نكردن

9. اول وقت به دنبال روزي رفتن

10. حرف نزدن در مستراح

11. به موقع سر نماز حاضر شدن

12. وضو گرفتن قبل از غذا (فقر را از بین می‌برد)

13. زياد خواندن دعاي رزق (يا الله يا الله يا الله اسالك بحق من حقه عليك عظيم ان تصلى على محمد و ان ترزقنى العمل بما علمتنى من معرفة حقك و ان تبسط على ما حظرت من رزقك)

14. به دست كردن عقيق

15. آب و جارو كردن جلوي خانه

16. تغيير مسير رفت و برگشت روزانه

17. قرائت قرآن در خانه

18. پيش از نماز ظهر رو به قبله در 4 ركن خانه، 10 بار ذكر «يا رزاق» گفته شود

19. روشن كردن چراغ پيش از غروب آفتاب

20. ذكر شريف لا اله الا الله الملك الحق المبين (روزي 30 مرتبه)

21. زود شستن ظروف کثیف

22. دعا كردن براي مومنان

23. بازگو كردن اذان با موذن

24. حسن خلق

25. سحر خيزي

26. خواندن سوره واقعه

27. نيت گناه نكردن

28. طعام دادن در راه خدا

29. خوردن كاسني

30. خوش رفتاري با همسايه

31. سركه در خانه نگاه داشتن

32. نشستن بعد از نماز صبح تا طلوع خورشيد

33. دست كشيدن به صورت بعد شستن دست

34. خوردن نمك به همراه اولين لقمه غذا

35. گفتن ذكر «يا غني و يا قوي و يا علي و يا وافي»

36. گفتن ذكر «يا فتاح و يا رزاق و يا وهاب»

37. ذكر «سبحان الله و بحمده سبحان الله العظيم» (روزی 30 مرتبه)

38. جمع بين دو نماز (ظهر و عصر- مغرب و عشا)

 

 

گردآوری شده از کتب طب‌النبی، طب‌الصادق و طب‌الرضا علیهم‌السلام

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1462
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 11 خرداد 1393

سیمای سجده چهرۀ گویا بما نداشت

دست دعا تجسّمِ یک عمر را نداشت

وقتی امام ما به رکوع و سجود بود

جز با خدا توجّهی آن مقتدا نداشت

خواهر ندیده بود کتاب خدا هنوز

قبل از صحیفه هیچ کتابی دعا نداشت

بالا گرفت بال و پر جبرئیلِ وحی

اما بدون بال دعا اوج را نداشت

باب دعا به دست تو وا شد به روی ما

ور نه خدا به خواهش ما اعتنا نداشت

محکم به آیه های تو شد پایه های دین

قبل از صحیفه درس دعا ارتقا نداشت

حمد و ستایش و صلوات است مطلعش

قرآن صاعدی که به جز ربّنا نداشت

سجاد آمد و دل ما را غدیر کرد

ما را اسیر حضرت نعم الامیر کرد

هر چند سفره سفرۀ جشن ولادت است

اما شنیدن سخن تو سعادت است

آری صحیفۀ تو به ما درس می دهد

اسلام ناب مهد جهاد و شهادت است

درک فرازهای دعایت عنایتی ست

فهم کلام حضرتتان خود عبادت است

گاهی ز مرزبانیِ اسلام و مسلمین

گه صحبت از سیاست و کسب سیادت است

گاهی سخن ز توبه و اخلاص و بندگی

گاهی ز حرص و بخل و ز حِقد و حسادت است

از بعد ماجرای اسارت چرا سکوت؟

این خود شبیه صلح حسن یک رشادت است

وقتی سلاح شیعه سلاح البکاء شد

تولید این سلاح نه یک نحو، عادت است

وقتی امام مفترض الطاعه امر کرد

دیگر  اطاعت از تو مزید ارادت است

ای مقتدا به فعل تو داریم اقتدا

عمری ست خوانده ایم تو را حجت خدا

وقتی که با کریم مناجات می کند

انگار مستقیم ملاقات می کند

با آن مقام عصمت و آن همت بلند

هر روز یاد روز مکافات می کند

با روی باز نزد فقیر و اسیر و پیر

تا مرز جان اجابت حاجات می کند

از هست خویش می گذرد در ره یتیم

محروم را رهین مواسات می کند

مظلوم را به حال خودش وا نمی نهد

با بی کسان هماره مؤاخات می کند

وقت صدور حکم قضاوت برای خلق

از روی عدل امر مساوات می کند

گاهی غلام خانۀ خود را به امر حق

با دست های خویش مجازات می کند

کار زیاد از تن نوکر نمی کشد

حال غلام پیر مراعات می کند

معنا کنیم پس عملو الصالحات را

نیّات را بُروز و ظهور و صفات را

آن رهبری که بعد حسین انقلاب کرد

با اشک دیده ظلمت شب را جواب کرد

ظلمت زدود و شیوۀ روشنگری گرفت

با روضه شام غمکده را آفتاب کرد

 

با خطبه ای حزین به هنرمندیِ تمام

قلب تمام اهل هنر را کباب کرد

تصویر هر شهید و شه سر بریده را

در روح و جان هر جگر خسته قاب کرد

از عمه گفت از همه گفت از سه ساله گفت

با گریه صحبت از شب شام خراب کرد

وقت عطش سراغ ز سقّا که می گرفت

با آب گفتنش جگر آب، آب کرد

هر گاهواره دید و یا شیر خواره ای

یاد گلوی پارۀ طفل رباب کرد

تیغ علی، خطابه زهرا، غم حسن

خون حسین، اشک علی، فتح باب کرد

حالا تمام خلق گرفتار زینبند

یا زین العابدین! همه غمخوار زینبند 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2183
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 11 خرداد 1393

 

بسته است همه ی پنجره ها رو به نگاهم

چندی ست که گم گشته ی در نیمه ی راهم

حس می کنم آیینه ی من تیره و تار است

بر روی مفاتیح دلم گرد و غبار است

از بس که مناجات سحر را نسرودم

سجاده ی بارانی خود را نگشودم

پای سخن عشق دلم را ننشاندم

یعنی چه سحرها که ابو حمزه نخواندم

ای کاش کمی کم کنم این فاصله ها را

با خمسه عشر طی کنم این مرحله ها را

بر آن شده ام تا که صدایت کنم امشب

تا با غزلی عرض ارادت کنم امشب

ای زینت تسبیح و دعا زمزمه هایت

در حیرتم آخر بنویسم چه برایت

اعجاز کلام تو مزامیر صحیفه است

جوشیده زبور از دل قرآن به دعایت

در پرده عشاق تو یک گوشه نشسته است

صد حنجره داوود در آغوش صدایت

از بس که ملک دور و برت پر زده گشته است

"پیراهن افلاک پر از عطر عبایت"

تنها نه فقط آینه در وصف تو حیران

باشد حجرالاسود الکن به ثنایت

من کمتر از آنم که به پای تو بیفتم

عالم شده سجاده و افتاده به پایت

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2096
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 11 خرداد 1393

ای دعـا گشتـه دعـا بـا نفـس روح‌ فزایت

وی اجـابت زده هنگـام دعـا بوسه به پایت

چشم اربـاب کـرم از همه ‌سو باز به دستت

دست اربـاب دعـا بستـه بـه دامـان ولایت

عاشق خُلق نکویت همه جا دوست و دشمن

دشمن و دوست کند از دل و جان مدح و ثنایت

کثـرت خلـق الهـی همـه از یمـن وجودت

وسعت مـلک خداونـد بود صحن و سرایت

مصحف تو که زبـور و صحف آل رسول است

وحـی‌ مُنزَل بُـوَد ای روح مناجـات، دعایت

تـو گـل سرسبـد گلشـن کشتـی نجــاتی

رخ گـل انداختــه از بوسـۀ مصباح هدایت

گــره از کـار فـروبستــۀ عالم تـو گشایی

گر چه بسته است به زنجیر، ید عقده‌گشایت

ملک و جن و بشر، ارض و سما گوش، سراپا

تا دل شب شنوند از لب جان‌بخش، صدایت

حلقـۀ سلسله‌ها یکســره در حلقۀ ذکرت

به فلک مـی‌رسد از حلقـۀ زنجیـر، ثنایت

گل لبخند تو بر سنگ لب بام، عجیب است

با وجودی که کند سنگ عدو گریه برایت

تو پیـام‌آور خــون گلـوی خـون خـدایی

بـوده در کرب‌و‌‌بلا مقتل خون غار حرایت

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2141
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 11 خرداد 1393

 

ذکرت ای عباس مستم می کند

مست چون جام الستم می کند

گرچه اهل عقل تکفیرم کنند

عشق ، تاسوعا پرستم می کند

درس تاسوعا مواسات و ادب

پس ادب در هر نشستم می کند

درس عباس است درس بندگی

طاعتت یکتا پرستم  می کند

روح اقدام بصیرت ساز تو

آگه از بالا و پستم می کند

شیوۀ خوب علم بگرفتنت

کار را تعلیم دستم می کند

بازهم میگویم ای مولای من

نام زیبای تو مستم می کند

ساقیا جان امیر المومنین

اکفیانی ای یل ام البنین

ای حریمت قبلۀ اهل وفا

صاحب آن بارگاه با صفا

گوشه ای از آن حرم جایم بده

تا بمانم در شبستان وفا

دست ما را هم بدستانت بگیر

دور از تو ، می شویم اهل جفا

زانچه  از سلطان به سائل می رسد

محرمم کن در عیان یا در خفا

پا نهادی جای پای رهبرت

عاشقانت هم مریدت از قفا

گر تو را مولا بنفسی انت گفت

زانکه تو بودی غلام مصطفا

ای غلام مصطفی روحی فداک

درس ها دادی به اُردوی وفا

ساقیا جان امیر المومنین

اکفیانی ای یل ام البنین

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2121
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 11 خرداد 1393

 

تا نفس هست تا سلامی هست

بالِ پرواز هست بامی هست

مَحرم است آن كسی كه عاشق شد

تا كه لیلا بُود پیامی هست

همه جا گشته ایم و فهمیدیم

فقط این گوشه احترامی هست

ما اویسیم و از قَرَن با ما

تا ابد گِرد تو غلامی هست

جبرئیلانِ بامِ عباسیم

تا ابد ما غلامِ عباسیم

روی شانه بریز گیسو را

در به در كن هزار آهو را

چه كمانی درست كرده خدا

تا گره زد به هم دو ابرو را

حق بده، دود می كنند اسپند

خیره شد هر كه دید بازو را

سوی محمل نمی رود زینب

تا نسازی ركاب زانو را

قمر خانواده ی زهرا

سومین شیرزاده زهرا

با تو دیدیم صد تَهَمتن را

مردِ مرادنِ مرد افكن را

یال و كوپالِ شیر می ریزد

می كشی تا به شانه جوشن را

رجزی خوان همه بیاموزند

شور شور آور مطنطن را

با زره خود و بیرقت دیدیم

روی این اسب كوهِ آهن را

نه كه بر خاك ها عَلم بزنی

وای اگر یك نفس قدم بزنی

شیر در بیشه ها نمی ماند

صائقه در سما نمی ماند

لشكر آنگونه هست گرمِ فرار

كه به جز ردِّ پا نمی ماند

تا قدم می زنی به میدان ها

در گلوئی صدا نمی ماند

آنچنان با شتاب می تازی

ردّی از تو به جا نمی ماند

جگرِ سالمی نمی بینی

جز سر و دست و پا نمی ماند

لشكری بود و نیست با عباس

و خدا مست كیست یا عباس

سر فراز از تمامی سرها

سروری كن امیرِ سرورها

حضرت نافذ البصیرۀ ما

با تو یك شاخصند باورها

چقدر خورده ای در روضه

نان و سبزی نذرِ مادرها

چقدر گفت پیشِ تو زینب

خوش به حالِ تمامِ خواهرها

همه در سایه ی تو خوابیدند

روی گل ها گرفته ای پرها

ای تمامیِ غیرت حیدر

شرف الشمسِ حضرت حیدر

با تو ای ماه روشنی داریم

حرف های نگفتنی داریم

چه خیالی است از گِره هامان

دست وقتی به دامنی داریم

شبِ میلادِ تو سرِ سال است

بینِ خود چند اَرمنی داریم

سینه ی ماست جای غمهایت

آه قلبی شكستنی داریم

جانِ ام البنین مرا دریاب

پشت ما، سرزمینِ ما دریاب

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2177
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 11 خرداد 1393

 

مژده ای دل که دگر سوم شعبان آمد

پیک شادی ز بر حضرت جانان آمد

مژده ای دل که برای دل غمدیده ما

هدهد خوش خبر از نزد سلیمان آمد

خیز ای دل تو بیارای کنون بزم طرب

که دگر موسم اندوه به پایان آمد

مطربا نغمه نو ساز کن و پای بکوب

که به ما مژده وصل شه خوبان آمد

ساقیا باده بده خود بنما سرمستم

زان می‌ای کو به تن خسته ما جان آمد

ظلمت و تیرگی شام الم رفت کنون

روز شادی شد و خورشید فروزان آمد

غنچه‌ی دهر در این روز بخندید دگر

که به بستان علی نوگل خندان آمد

عطر پاشید به بستان که همه عطرآگین

سمن و یاسمن و سنبل و ریحان آمد

بلبل از لب به ترنم بگشاید نه عجب

که به گلزار نبی بلبل خوش خوان آمد

گوهری از صدف بحر کرم گشت عیان

که به توصیف رخش لولو مرجان آمد

نور حق جلوه به برج شرف زهرا کرد

بین به این نور که این گونه درخشان آمد

وه چه روزی است مبارک ز قدوم شه دین

موسم مغفرت و رحمت یزدان آمد

روز فرخنده میلاد حسین ابن علی

مژده‌ی خامُشی آتش نیران آمد

باعث کون و مکان منشاء ایجاد حسین

که وجودش به جهان مفخر انسان آمد

مظهر ذات خدا سبط رسول دو سرا

نور چشمان علی آن شه مردان آمد

حیف و صد حیف که در واقعه کرب و بلا

بر تن خسته او ظلم فراوان آمد

بر سر عهد و وفا در ره معشوق نگر

خود فدا کرد که سالار شهید آن آمد

ای غلامان اگرت بار گنه سنگین شد

غم مخور چونکه حسین شافع عصیان آمد

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2008
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 11 خرداد 1393

 

روی سر سایه ی رحمان و رحیم افتاده

به سوی كوچه ی دل راه كریم افتاده

میكده باز شده مستی ام آغاز شده

بر مشام دل دیوانه شمیم افتاده

ماه دلبر خبر از سبط پیمبر آورد

چشم دل بر پسر خلق عظیم افتاده

با تو انگار بهشت از همه جا می روید

بی تو انگار بشر قعر جهیم افتاده

محرم كوی حسینم من و در حال طواف

چشم ارباب بر این عبد یتیم افتاده

گفتگویی است میان من و خالق هر آن

كه حسین است حسین است قدیم الاحسان

مژده ای هم نفسان گاه تماشا آمد

همه ی زندگی حضرت زهرا آمد

این چنین است كه كشتی نجات بشر است

مهد مصباح هدی نور سراپا آمد

آنكه با نهضت او دین خدا بیمه شود

چاره ساز نبوی با ید بیضا آمد

دیده گریان شود از نام قتیل العبرات

روزی روضه اش از عالم بالا آمد

این چه سری است كه با ذكر انا العطشانش

پسر فاطمه شش ماهه به دنیا آمد

اشك شوق است كه چون ابر بهاران ریزد

یا همان گریه زهراست چو باران ریزد؟

یار دلدارم و از یار دگر آزادم

بنده ی عشقم و در دام حسین افتادم

كربلا محرم خود كرد مرا روز الست

حاجی كوی حسینی است دل از بنیادم

از زمانی كه شدم محرم غمهای حسین

هر دم آید غمی از نو به مبارك بادم

جذبه حور و ملك نیست مراد دل من

جذبه عشق حسین است كه زد فریادم

نه ملك بودم و نه خلد برین جایم بود

ذره ای بودم و شد عالم ذر امدادم

منكه از بتكده تا میكده را پیمودم

عشق چون بارقه ای آمد و شد استادم

دیده را اشك غمت شرب مدام است مدام

كشته عشق تو ارباب ، غلام است غلام

آسمان خالق خود را به زمین می جوید

ملك از هر طرف انگار چو گل می روید

اینك ای قوم بیائید كه فطرس بشویم

نوكر از مقدم ارباب شفا می جوید

حاجت دل بنویسید به گهواره او

كه نگفته به خدا پاسخ تان می گوید

این چه حالی است خدا ، گریه كنش پیفمبر

خون دل را به رخ از اشك بصر می شوید

پیش گهواره او فاطمه چون در خواب است

جبرئیل است كه لالائی او می گوید

هرگز از مادر مظلومه ننوشید لبن

شیر مادر نكند خشك شد از سوز مَحَن

بوسه گاه نبوی شد سر و دست و بندش

كاش شمشیر جفا بوسه نگیرد ز تنش

چه دلاور پسری ساقی كوثر دارد

هیبت حیدری اش بین سلام حسنش

جامه ی سرخ حریر آمده او را ز بهشت

كاش غارت نشود جای دگر پیرهنش

ذكر لا حول شده مزد سخن گفتن او

كه مبادا بشود طعمه نیزه سخنش

ترسم از بوسه بی وقفه به دستش آخر

صید ، انگشت شود جای عقیق یمنش

بر تنش جامه ی دیبای بهشتی اما

ترسم از عاقبتش اینكه نباشد كفنش

آنكه هر روز و شب آوازه ی مقتل دارد

در دل خویش حسینیه مفصل دارد

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2111
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
یک شنبه 11 خرداد 1393

 

دل مشرّف شد به درگاه حضور

روح چون مِی گشت و تن شد چون بلور

«کلّمینی زارِ» عرفانی شدم

برکه ی پاک مسلمانی شدم

دیشب از روحم تنم را شسته ام

رفتنم را ماندنم را شسته ام

یک نفر در من مرا تقدیس کرد

اشک من آمد، دلم را خیس کرد

کیست این طوفان معماری شده؟

چیست این در سینه ام کاری شده؟

ای معارف در سبوی تو نمی

ای نم ته جرعه ی تو عالمی

ما عدم زاریم و السّابق تویی

عشق تو، معشوق تو، عاشق تویی

عشق تو تعلیم مادر زاد بود

سینه ی تو جبرئیل آباد بود

حنجرت از قبل حکاکی شده

گونه ات روز ازل خاکی شده

آب ها جاری شد از خاک درت

سایه ها افتاد بر ما از سرت

کوکان در زیر مهر مادری

شیرها خوردند از خوش باوری

کاین تویی شیرینی شیر و عسل

السلام ای شهدباز بی بدل

آری آری قوم تو خوش باورند

قوم بد باور تو را کی می خرند؟

در زلال آبی تو سال ها

باز کردیم ای حسین جان بال ها

در خم گیسوی تو شب کرده ایم

کودکی ها را فقط تب کرده ایم

نم نمک در سایه ی مردی سِتُرگ

کودک دل قد کشید و شد بزرگ

حال من تسلیم حلقوم توام

کشته ی حلقوم معصوم توام

کیست خیّاط لباست ای عزیز

تا به حلقومش برم دست ستیز

این یقه تنگ است دل تنگم نکن

تو اذیّت می شوی رنگم نکن

با تو همبازی شدن خود دیگر است

مرکب تو حضرت پیغمبر است

ای بلور سینه ات صیقل ترین

راه تو بسته امیرالمؤمنین

صید حیدر شو که احمد خسته شد

راه تو با کام احمد بسته شد

هرچه باشد بوسه بر تو واجب است

تُکمه را واکن لباست حاجب است

یوسف مه طلعت اختر بزرگ

آن مبادا طالعت افتد به گرگ

بگذریم از این مقال دل خراش

رزق را خونین مکن وقت معاش

بوسه بر تو رزق جان مصطفاست

اصلاً این سینه دکان مصطفاست

اصلاً از امروز پیراهن مپوش

یا اگر پوشیدی، از آهن مپوش

ای ز دست جد گرفته شیر خود

خورده ای شیر از سر تصویر خود

پس تو در واقع ز خود نوشیده ای

سال ها هر چند سِر پوشیده ای

آخر این تصویر طغیان می کند

یک علی اکبر نمایان می کند

بین سینه تا سرت سرخ است و صاف

وای از شمشیرهای بی غلاف

این محل بیت الحرام انبیاست

حنجر این طفل، جام انبیاست

جبرئیل از این محل جبریل شد

موسی از اینجا امیر نیل شد

این گلوگاه عروج انبیاست

این گلو، گاه گذرهای خداست

این گلو نرم است، گل پیچش کنید

خون آن گرم است، گل پیچش کنید

اف بر این حنجر فروشان دنی

اف بر این گل پیچ های آهنی

ما تو را در پرده ی دل بسته ایم

بهر تو از اشک محمل بسته ایم

ما مواظب می شویم احساس را

قاب می گیریم عطر یاس را

در خبرها آمده گیسوی تو

زخم بر می داشت مثل روی تو

من حکایت می کنم تفهیم را

در حسین بن علی ترسیم را

سرخی این گونه را آسیب نیست

راه زردی در مسیر سیب نیست

لیک باید ایمنی از خاک داشت

گونه را بر خاک اگر سیبی گذاشت

شاید از سمّ فرس نیمش کنند

مردم پر حرص تقسیمش کنند

ما سر یک ظهر عاشق می شویم

لایق داغ شقایق می شویم

چشم هایت مسلخ سیّار ماست

مردن از چشم عزیزان کار ماست

وقت آن آمد که گل پاشی کنم

دلبران را تازه نقاشی کنم

ای حبیبت از حنا رعنا شده

در غمت پیر جوان معنا شده

عابست را بی لباس آمد جنون

کاین منم انّا الیه راجعون

مسلمت را عشق تو بر دار کرد

بی سران را شوق تو سردار کرد

حُر ز دشنام تو شیرین کرد کام

بر تو و دشنام تلخت السلام

ای بُریرت دل بریده از فلک

ای زهیرت هاتف انا معک

ای به عباس تو دریا معتقد

وی به اطفالت مسیحا معتقد

این تویی احلی من القاسم شده

تلخیِ من را هو الدائم شده

ای علی اکبر اذانت را افق

ای افق ها در نماز تو قُرُق

ای همه یاران تو فانی شده

معنی از اعیاد، طوفانی شده

هر کجا عید ولایت داشتیم

ما به یک ششماهه عادت داشتیم

باز هم عید است و هنگام نوید

ترک عادت کی کنم هنگام عید

گر چه تو در تشنگی کوشیده ای

از سر انگشت نبی نوشیده ای

اصغرت حتی به خاتم لب نزد

لب به انگشت تو و زینب نزد

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1991
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 11 خرداد 1393

شنیده‌ام بعضی از آدم‌های نفهم، حرف‌های بی‌مبنایی در باره علمیت جناب ایشان زده‌اند. خیر، ایشان قطعا و بلاخدشه، مجتهد مطلق و درفقه واصول و رجال بسیار متبحر است. مقام علمی ایشان فراتر از تشکیکات یک عده مغرض است. در آن جلسات هم بسیار اهل دقت‌نظر بودند و بسیار هم خوب استدلال و همه مسائل رابسیار خوب درک وطبعا به همین کیفیت هم استنباط و اجتهاد می‌کردند.

 

فقیه و اصولی ژرف اندیش و دقیق‌النظر و عالم عامل و مجاهد وارسته حضرت آیت‌الله حاج شیخ محمد مومن قمی در شرایطی این گفت و شنود را پذیرفت که تصور می‌برد مایلیم خاطرات ایشان را از سال‌ها انس علمی با رهبر معظم انقلاب بشنویم، اما هنگامی که در میانه گفت و شنود دریافت که در صدد پاسخ‌گویی به شبهه‌افکنی‌های گریختگان از ملک و ملت هستیم، با تاکید بر این نکته که «ادعاهای این عده ارزش پاسخ‌گویی ندارد» گفتگو را به پایان برد و برای آنان «هدایت الهی»را خواستار شد. با این همه، آنچه در این مصاحبه مطرح شد بسیار گویا و برملاکننده خدعه اهالی فریب است.

به عنوان آغازین سوال مناسب است از این نقطه شروع کنیم که از چه دورانی ـ که قاعدتاً باید دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بوده باشد ـ با رهبر معظم انقلاب آشنا شدید و از همان مقطع، پایه علمی و به‌طور مشخص مکانت فقهی و اصولی ایشان را در چه حد دیدید؟ به‌‌ویژه از چه زمانی متوجه «قوه اجتهاد» در ایشان شدید؟

بسم الله الرحمن الرحیم.حضرت مستطاب آیت‌الله جناب آقای خامنه‌ای «حفظه‌الله تعالی» بخشی از تحصیلشان در غیر از شهر مقدس وحوزه مبارکه قم بوده است. در دورانی که به قم تشریف آوردند، مدتی در درس مرحوم آیت الله بروجردی و مدتی هم در درس حضرت امام شرکت کردند. علاوه بر این آن طور که خودشان می فرمودند، در درس خارج فقه مرحوم آیت‌الله حاج آقا مرتضی حائری هم شرکت می‌کردند.

خوب است که دراینجا عرض کنم که مرحوم آقای حاج آقا مرتضی، فقیه وارسته، بسیار متدین و از نظر علمی بسیار قوی بود، اما درس گسترده‌ای که همه کس در آن شرکت کند نداشت، لکن همه فضلای آن روز حوزه می دانستند که آدم فاضل و عمیقی بود. جناب آقای خامنه‌ای در درس فقهی ایشان ـ که فکر می‌کنم در بحث طهارت بود ـ شرکت می‌کردند. البته من در آن زمان با مرحوم آیت‌الله حائری ارتباط نزدیکی نداشتم و یا حداقل در درس ایشان شرکت نمی‌کردم. دوره تلمذ جناب آقای خامنه‌ای خدمت آقای حائری، احتمالا باید مربوط به قبل از سال ۱۳۴۱ و ۱۳۴۰ بوده باشد. من هم درآن دوره قم بودم و از سال ۱۳۳۵ یا ۱۳۳۶ توفیق حضور در درس خارج حضرت امام را پیدا کردم. درس امام پس از درس مرحوم آیت‌الله بروجردی بر سایر دروس مقدم و جمعیتش هم زیاد بود و فضلای حوزه در درس امام شرکت می‌کردند.

تا سال ۱۳۴۲ که جریان حمله به فیضیه و دستگیری حضرت امام پیش آمد، تقریباً منحصراً فقه و اصول درس امام را می‌رفتیم. درآن موقع، ارتباط نزدیکی با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای(دامت برکاته) نداشتم و آشنایی ما یک آشنایی ِ فی‌الجمله بود. البته از این هم مطلع هستم که جناب ایشان در سفری هم برای دیدن دروس علمای نجف به عراق سفر کرده بودند، اما توقف چندانی نداشتند، چون پدر بزرگوارشان به دلایلی خواسته بودند که ایشان به ایران برگردند. ایشان پسر دوم مرحوم آیت‌الله آقا سید جواد حسینی خامنه‌ای(رحمه الله) بودند و پدرشان هم نیاز داشتند که ایشان در ایران و درمحضرشان باشند، لذا ایشان تحصیلاتشان را در حوزه قم ادامه دادند وپس از مدتی و به دلیلی که عرض شد، به مشهد مراجعت کردند. در آنجا هم در درس خارج مرحوم آیت‌الله میلانی شرکت کردند.

علی‌رغم اینکه در آن دوران خودِ بنده از مراتب علمی ایشان اطلاع دقیقی نداشتم، اما بعضی از دوستان ایشان مثل مرحوم آیت‌الله آقا سید حسن طاهری خرم‌آبادی را که با آقای خامنه‌ای مأنوس وحتی هم‌بحث بود می‌شناختم وآن مرحوم و برخی از دوستان دیگر از فضل و استعداد و خوش‌فهمی ایشان نکاتی را نقل می‌کردند. روی همین سابقه ذهنی، یک بار در تابستان که به مشهد مشرف بودیم، همراه مرحوم آقای طاهری به دیدن آیت‌الله خامنه‌ای رفتیم و جلسه‌ای با ایشان داشتیم.

این دوره گذشت تا یکی دو سال مانده به پیروزی انقلاب، مرحوم آیت‌الله دکتر بهشتی جمعی مرکب از علمای مبارز، متدین و متعهد شهرهای بزرگ ایران از جمله قم، تهران و مشهد را که درجریانات مربوط به انقلاب فعال بودند تشکیل دادند. در این جمع از قم، چند نفری از جامعه مدرسین هم بودند. چهره‌هایی از قبیل آیت‌الله مشکینی، آیت‌الله منتظری، آیت‌الله ربانی املشی، آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی، آیت‌الله جنتی و من بود. از مشهد آقای طبسی، آقای هاشمی‌نژاد و از تهران هم خود آیت‌الله بهشتی، دکتر باهنر، آیت‌الله مهدوی کنی، آیت‌الله موحدی کرمانی و آقای هاشمی رفسنجانی شرکت می‌کردند. جناب آیت‌الله خامنه‌ای هم درآن دوره به دلیل دعوت‌هایی که برای سخنرانی از ایشان می‌شد، دست‌کم در اکثر روزهای برگزاری جلسات در تهران بودند و در این جمع شرکت می‌کردند.در این جلسات، در مورد مباحث مربوط به مبارزه با طاغوت و تأسیس نظام اسلامی مسائلی مطرح می‌شدند و مورد بحث قرار می‌گرفتند. جای جلسات هم مشخص نبود و سیار تشکیل می‌شد. 

مراد بنده از ذکر این خاطره این است که بحث‌های این جلسات، صرفاً بحث‌های سیاسی نبودند که به علمیت اشخاص ارتباط نداشته باشند، بلکه در بین آنها بحث‌های علمی و به‌ویژه فقهی هم مطرح می‌شدند، چون موضوع جلسات که به جوانب گوناگون تاسیس نظام مربوط می‌شد، ایجاب می‌کرد که مبانی فقهی موضوعات مطروحه هم مورد توجه و بحث قرار گیرند. من دراین دوره و در این جلسات بود که با مراتب فضل و دقت نظر واحاطه ایشان به مقولات علمی و فقهی آشنایی و به خود ایشان ارادت خاصی پیدا کردم.

لذا بنده خودم از همان دوره ـ که عرض کردم یکی دوسال به انقلاب مانده بودـ نسبت به آقای خامنه‌ای این نظر را داشتم که فردی است از جنبه علمی شایسته‌ و خوش‌فکر که استنباط‌های قوی و در عین حال به روز از مسائل فقهی دارد. این مسئله علاوه بر شهادت‌هایی بود که دوستان ما قبلا در باره فضل ومقام علمی ایشان داده بودند. بااین همه، من به لحاظ ارتباطی که بعد از پیروزی انقلاب ـ به تناسب مسئولیت‌هایی که هر دو در نظام پیدا کردیم ـ با ایشان داشتم، بیشتر به فضل و مقام علمی ایشان پی بردم و نهایتا به دلیل همین سابقه بود که پس از رحلت حضرت امام، به رهبری ایشان رای دادم. چون درآن جلسه خود من در جایگاه هیئت رئیسه بودم، خاطراتی دارم که در ادامه به آنها اشاره خواهم کرد. 

به روابطی که پس از انقلاب با آقا داشتید، اشاره فرمودید. این ارتباطات به چه شکل بودند و چگونه گاهی صبغه علمی و پژوهشی هم پیدا می‌کردند؟ 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بعد از شهید رجایی رئیس‌جمهور شدند. بنده هم در ۲۵ تیر ۱۳۶۲ عضو فقهای شورای نگهبان شدم. البته قبل از این که به شورای نگهبان بیایم، عضو شورای‌عالی قضایی بودم و به تناسب شغل و جلساتی که پیش می‌آمد با آقای خامنه‌ای جلسات بحث و گفت وگو داشتیم. 
بد نیست در اینجا اشاره کنم که من جزو پیران شورای نگهبان هستم و فقط سن آقای جنتی از من بیشتر است. به هرحال جناب آقای خامنه‌ای در سال ۶۰ برای ریاست جمهوری دور اول انتخاب شدند. خاطرم هست ما در روزهای انتخابات، حج مشرف بودیم و در آنجا به ایشان رأی دادیم. به هرحال جلسات و روابط ما با ایشان ادامه پیدا کرد تا مسئله تاسیس مجمع تشخیص مصلحت پیش آمد و حضرت امام مسائل اختلافی مجلس و شورای نگهبان را به مجمع تشخیص ارجاع دادند. درآن دوره، مجمع تشخیص به ریاست رئیس‌جمهور برگزار می‌شد و در این جلسات هم، قهراً انس و ارتباط بیشتری با آقای خامنه‌ای پیدا کردیم. در این جلسات هم میزان اطلاعات فقهی اشخاص منعکس می‌شد، البته مباحثی بود که شاید بالذات فقهی هم نبودند، اما به مباحث فقهی کشیده می‌شدند و احاطه اظهارنظر کنندگان را به فقه و دقت نظر آنها نشان می‌دادند.

قوانینی که مجلس تصویب کرده و شورای نگهبان ایراد گرفته بود، به شورای مصلحت می‌آمدند و بررسی می‌شدند. یک ‌سری امور هم بودند که حضرت امام بررسی آنها را به مجمع تشخیص ارجاع داده بودند، نظیر قوانین مربوط به مواد مخدر، گران‌فروشی و... وقتی این مباحث را طرح می‌کردیم، اگر جنبه فقهی داشتند، طبعاً مباحث فقهی هم مطرح می‌شدند.حاصل اینکه من درآن جلسات دریافتم که جناب آقای خامنه‌ای در این مباحث انصافاً آدم شایسته‌ای است و در این موضوع جای شک و شبهه‌ای نیست. هر چه زمان می‌گذشت، درجه شایستگی ایشان بیشتر بر ما روشن می‌شد.

این بود تا موقعی که مسئله هیئت بازنگری قانون اساسی پیش آمد. ریاست رسمی جلسات با آیت‌الله مشکینی بود. آیت‌الله خامنه‌ای رئیس‌جمهور و رئیس این مجمع بودند.

از رخداد ۱۴ خرداد و شرایطی که درآن حضرت آقا به رهبری برگزیده شدند، چه خاطراتی دارید؟

در روز ۱۳ خرداد سال ۶۸، به مجلس شورای اسلامی سابق که جلسات هیئت بازنگری در آنجا تشکیل می‌شد رفتیم. با آقای هاشمی رفسنجانی سلام و علیک کردیم. پرسید: «آقای خامنه‌ای نیامده‌اند؟» جواب دادم: «نه». گفت: «مرا از دفتر امام خواسته‌اند، به آنجا می‌روم، آقای خامنه‌ای هم که آمدند بگویید بیایند آنجا». فهمیدم وضع مزاجی امام وخیم شده است. متعاقب همین امر بود که عصر، بنده به همراه آقای مشکینی ـ شاید آقای طاهری هم بودند ـ به جماران رفتیم. معلوم بود که امام دیگر زنده نخواهند ماند وساعات آخر حیات شریفشان را می‌گذرانند.
بنده درآن دوره غیر از این که عضو شورای بازنگری قانون اساسی بودم، عضو هیئت رئیسه خبرگان هم بودم. به من گفتند به همه خبرگان تلفن کن که فردا ساعت هشت صبح ـ روز ۱۴ خرداد ـ همگی به تهران بیایند، منتهی نگو که حال امام وخیم شده است، بلکه بگو موضوع مهمی است و همه باید بیایند. من با تلفن دفتر امام با همه خبرگان در سراسر کشور تماس گرفتم و تقریباً تا مغرب همه آنها را پیدا و برای شرکت در جلسه فردا دعوتشان کردم. 

نماز جماعت مغرب وعشا درهمان محوطه بیمارستان خوانده شد.ساعت ۱۰:۲۰ دقیقه شب بود. نماز عشا را خوانده بودیم و داشتیم صحبت می‌کردیم که مرحوم حاج احمد آقا آمد و گفت که امام از دنیا رفته‌اند. قرار شد به کسی نگوییم. مردم دم در حسینیه جماران جمع شده بودند که چه کار کنیم؟ به آنها گفته شد داخل حسینیه بروید و برای شفای امام دعا کنید. قرار شد خبر رحلت امام را در اخبار ساعت هفت صبح فردا اعلام کنند. بعد به مجلس شورای اسلامی سابق رفتیم و حضرت آیت الله خامنه‌ای وصیت‌نامه حضرت امام را خواندند. سراسر جلسه گریه بود. تا ظهر جلسه به این شکل برگزار شد. قرار شد غیر از اعضای خبرگان همه بروند و اعضای خبرگان بعد از ظهر و پس از صرف ناهار، تشکیل جلسه بدهند. 

بعد از ظهر که جلسه برگزار شد، تقریباً اکثر اعضای خبرگان رهبری حضور داشتند. بحث شورایی یا فردی بودن رهبری مطرح شد. هر چند اعضای هیئت بازنگری به این نتیجه رسیده بودند که رهبری باید فردی باشد، هنوز اصل بازنگری شده ۱۰۷ به تصویب مردم نرسیده بود. در این مورد بحث و نهایتاً رأی‌گیری شد و اکثریت به فردی بودن رهبری رأی دادند. حالا سئوال این بود که آن فرد چه کسی باشد؟ قبلاً هیچ صحبتی در باره این که چه کسی رهبر باشد نشده بود. بحث در این باره بیش از سه ربع ساعت طول کشید. درآن جلسه از قول حاج احمد آقا مطرح شد که وقتی آقای خامنه‌ای به سفر کره شمالی رفته بودند، ایشان همراه امام تلویزیون تماشا می‌کردند. مرحوم حاج احمد آقا گفته بود ایشان برای ریاست جمهوری صلاحیت دارد و امام گفته بودند برای رهبری هم صلاحیت دارد. چند نفری هم اعلام کردند آنها هم از امام، مشابه این حرف را شنیده‌اند.

به هرحال بعد از این که نام حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برده شد، ایشان با جدیت فرمودند قبول نمی‌کنم، نمی‌توانم بپذیرم و اجازه گرفتند تا بیایند و پشت تریبون صحبت کنند. آمدند و گفتند من حاضر به قبول این منصب نیستم...و در ادامه در تبیین علت این دیدگاه خودشان، مطالب دیگری را هم فرمودند و نهایتا سخن خود را تمام کردند و رفتند و روی صندلی خود نشستند، اما کسی به این حرف‌ها گوش نکرد و تقریبا همه ما گفتیم صلاحیت دارید و باید قبول کنید! 

یادم هست آقای آذری قمی بلند شد و صحبت کرد که شما صلاحیت دارید رهبر نظام باشید و بیخود نفی صلاحیت خودتان را نکنید. آقای خامنه‌ای بسیار مؤدبانه ـ همان طور که ذاتی ایشان است ـ گفت: «آقای آذری! خود شما اگر من حکمی بکنم عمل می‌کنید؟» آقای آذری گفت: «بله، حکم ولی امر است و وظیفه شرعی‌ام است که عمل کنم». 

خلاصه تعداد افرادی که معتقد بودند آقای خامنه‌ای باید این مسئولیت را بپذیرد بسیار زیاد شد و ایشان در حال نارضایتی سکوت کرد و رأی‌گیری شد. گمانم آن موقع افراد خبرگان ۸۳ یا ۸۴ نفر بودند. در رأی دادن برای تعیین رهبری ـ که شورای نگهبان تصویب کرده و به تأیید حضرت امام هم رسیده بود ـ آمده است حتماً باید سه‌چهارم اعضای خبرگان حضور داشته باشند و رأی بدهند، یعنی علی‌القاعده می بایست ۶۳ نفر رأی‌ می‌دادند. بنده‌ای که منشی هیئت رئیسه بودم، شمردم و بیش از چهارپنجم رأی داده بودند، یعنی بیشتر از حد لازم قانونی. مسئله تمام شد و ایشان رهبر نظام شد. 

این گذشت تا وقتی که برای تابستان به مشهد مشرف شدیم. دوران بازنگری قانون اساسی تمام شده بود. یکی از اصول قانون اساسیِ قبل از بازنگری این بود که رهبر باید مرجع باشد وخبرگان هم باید یک مرجع را به رهبری انتخاب کنند. به مشهد که رفتم زنگ زدند که زود به تهران برگردید. حالا که اصل ۱۰۷ تغییر پیدا کرده و شرط مرجعیت برداشته و تبدیل به اجتهاد شده، لازم است تا دو باره در باره رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رای گیری شود. آن موقعی که برای آقای خامنه‌ای رأی‌گیری کردیم ایشان مرجع نبودند، در حالی که شرط قانون اساسی ِقبل از بازنگری مرجعیت بود، بنابراین ممکن بود بعداً شک و شبهه‌ای در این زمینه مطرح شود؛ لذا یک بار دیگر باید خبرگان تشکیل می‌شد تا ببینیم آقای خامنه‌ای با تغییری هم که در قانون اساسی ایجاد شده است، باز رأی می‌آورد یا نه. مسافرت را نیمه‌کاره گذاشتم و برگشتم و دو باره مجلس خبرگان تشکیل و رأی‌گیری انجام شد و این بار بیش از بار گذشته به ایشان رای دادند.

اتفاقا این مورد نیز از نکاتی است که خرده‌گیری برخی افراد را به دنبال داشته است. آنها می‌گویند در روز ۱۴ خرداد که شرط قانونی رهبری، مرجعیت بوده، خبرگان یک نفر غیر مرجع را به رهبری انتخاب کرده‌اند. در جواب این عده چه می‌گوئید؟

اولا امام دراواخر عمر شریفشان این نکته را حل کردند و در جواب آیت‌الله مشکینی فرمودند شرط مرجعیت لازم نیست. این جواب،تنها یک راهنمایی صرف نبود، بلکه از نظر ما با توجه به ولایت مطلقه فقیه،یک قانون به شمار می‌رفت. در واقع امام با این اعلام نظر خود، شرط مرجعیت را برداشتند. البته این دیدگاه حضرت امام در بازنگری، از طرق متعارف هم به قانون مبدل شد.
ثانیا بر اساس رای‌گیری مجددی هم که بعد از بازنگری انجام گرفت این شبهه برطرف شد، چون با عنایت به اصلاحات قانون اساسی، در باره ایشان دو باره رای‌گیری شد این بارآقا الحمدلله رای بیشتری آوردند. 

قاعدتا بخشی از خاطرات جنابعالی از رهبر معظم انقلاب به جلس هفتگی‌ای برمی‌گردد که به اتفاق عده‌ای ازعلما به بررسی برخی از مسائل فقهی مهم و مستحدث در محضر ایشان می‌پرداختید. از چگونگی شکل‌گیری این جلسات و روال کار آن چه خاطراتی دارید؟ 

هدف ما از برقراری این جلسات آشنایی بی‌واسطه یا مع‌الواسطه علما و فضلای حوزه با مقام علمی و توانایی فقهی رهبر معظم انقلاب بود، چون وقتی عده‌ای از علما در هفته با ایشان بحث داشتند، خود به خود مراتب علمی و نظریات ایشان در حوزه هم انعکاس پیدا می‌کرد. 

فکر می‌کنم قبل از چهلم رحلت حضرت امام بود که با مرحوم آقای طاهری صحبت کردم و گفتم خوب است آقا یک جلسه فقهی داشته باشند و عده‌ای از فضلا در آن شرکت کنند تا مراتب فقهی و علمی ایشان برای فضلا بیشتر ثابت شود و آنها هم به دیگران منتقل کنند.آقای طاهری هم این فکر راپسندیدند. خود من خدمت آقا رفتم و عرض کردم خوب است چنین جلسه‌ای برگزار شود تا دیگران به جهات علمی جنابعالی واقف شوند و نظریات شما هم از این طریق بیشتر مطرح شود. ایشان فرمودند فکر خوبی است، ولی الان که مردم به ملاقات می‌آیند، سرم خیلی شلوغ است و نمی‌توانم این کار را رها کنم. عرض کردم منتظر می‌مانیم تا چهلم امام بگذرد و شما فراغتی پیدا کنید. نهایتا بنا شد این کار انجام شود. فکر می‌کنم در همان جلسه هم قرار شد افراد را خود آقا انتخاب کنند. نمی‌دانم ما هم توصیه‌ای کردیم یا نه، ولی هدف و غرض ما این بود که این جهتی که عرض کردم محقق شود.

ایشان جلسه‌ای را تشکیل دادند و خودشان افراد را انتخاب کردند. این عده، فقهای شورای نگهبان بودند که فکر می‌کنم درآن دوره، جوان‌ترینشان من بودم! آقای جنتی، آقای محمدی گیلانی، آقای امامی کاشانی، آقای رضوانی و بنده بودیم. از بیرون ازشورا، ازتهران آقای مهدوی کنی، از قم آقای آسید محمود هاشمی، مرحوم آقای قدیری، مرحوم آقای آسید عباس خاتم و آقای آسید جعفر کریمی را دعوت کردند. هدف ما این بود تا علمیت ایشان برای فضلایی که در این جمع هستند، روشن شود تا آنها هم به کسانی که با آنها مأنوس هستند منتقل کنند. 

بنا شد دستور جلسه تعیین شود و این که در هر جلسه‌ای چه موضوعاتی مطرح شوند و در هر جلسه، یکی از اعضای جلسه آن مسئله را از نظر استدلالی بررسی کند و جزوه بنویسد و دیگران آن جزوه را بررسی کنند. آن جزوه را به دفتر آقا می‌دادیم و دو نفر را تعیین کرده بودیم که آن جزوه را تکثیر کنند و در اختیار اعضا قرار بدهند تا آنها در طول هفته مطالعه و به ادله ذکرشده در جزوه مراجعه کنند و آن مطلب پس از مطالعه آنها و بعد از یک هفته به بحث گذاشته شود.

کسانی که از قم می‌آمدیم در ایام تحصیل، مشغول تدریس بودیم و فقط آخر هفته را وقت داشتیم، لذا جلسات یکی در شب پنج‌شنبه و یکی در صبح پنج‌شنبه تشکیل می‌شدند. شب پنج‌شنبه را جوری برگزار می‌کردند که امثال من، درسِ قم را در عصر گفته باشیم، نماز مغرب را هم اغلب در مسجد سر راه می‌خواندیم و دو ساعت از شب گذشته، به تهران و منزل آقا می‌رسیدیم. من معمولاً شب‌های پنج‌شنبه به قم برمی‌گشتم و استراحت می‌کردم و فردا صبح دو باره برمی‌گشتم. جلسه صبح هم ساعت نه یا ده برگزار می‌شد. 

عجیب گرفتار بودم، چون عضو مجمع تشخیص مصلحت هم بودم و باید در آن جلسه هم شرکت می‌کردم. آقای هاشمی جلسه را ساعت ده می‌گذاشت. گاهی اوقات که مجمع تشخیص جلسه داشت، جلسه منزل آقا را ساعت نه می‌گذاشتند و ساعت ده دقیقه به ده به مجمع می‌رفتم. جلسات به همان صورتی که گفتم برگزار می‌شدند، یعنی جزوات را در طول هفته به اعضا می‌دادند که مطالعه کنند و مدارک را ببینند و آماده شوند. هیچ مشخص نبود کسی که قرار است برای جلسه بعد مسئله را بررسی کند و جزوه بنویسد چه کسی است، بلکه در جلسه موافقت می‌شد این کار را بکنند. آقای امامی کاشانی مکرراً این کار را می‌کردند. آقای خزعلی یک بار مسئله هلال را بحث کردند. آقای خامنه‌ای هم چند بار را یادم هست که مسئول نوشتن جزوه شدند. آقای هاشمی شاهرودی همین طور. من هم مکرراً این مسئولیت را پیدا کردم. 
از بابت کتاب‌هایی هم که باید مراجعه می‌کردیم، خود دفتر آقا کتاب‌های فقهی لازم را در قفسه‌هائی در همان اتاق جلسات در دسترس ما گذاشته بودند. همه اعضای جلسه هم مطالعه کرده می‌آمدند و بحث‌های بسیار جدی‌ای مطرح می‌شدند تا نهایتاً بحث کاملاً چکش‌کاری می‌شد و ‌ایرادات آن بر طرف می‌شدند. 

این مجمع، یک مجمع کاملا فقهی بود. این که برخی اسمش را جلسه استفتا گذاشته‌اند، درست نیست. البته اغلب موضوعات را خود آقا انتخاب می‌کردند. شاید مسائلی بود که تا آن موقع کمتر در باره آنها سخن گفته شده بود و ایشان می‌خواستند بیشتر در باره آنها بحث شود، ولی استفتا به این ترتیب که کسی سئوالی کرده باشد و بخواهیم پاسخ بدهیم، نبود. بیشتر مباحثه بود. عده‌ای از فضلا جمع شده بودند و تا جایی که امکان داشت، مطالعه می‌کردند و دستشان هم باز بود که هر اشکال و ایرادی را بگیرند و کسی تعارف نداشت. 

فکر می‌کنم جناب آقای خامنه‌ای دریک مورد، جزوه‌ای در باره زکات نوشتند. هنوز آن مسوده‌ها را دارم که حدود هزار صفحه‌ای می‌شود. درباره موضوعات بحث می‌کردیم و ایراداتی مطرح می‌شدند، اشکالاتی را که افراد می‌گفتند بررسی می‌کردیم و جواب می‌دادیم و جزوات تکمیل می‌شدند.

این کیفیت کار ما در جلسه‌ای بود که قرار بود در آن علمیت آقا بر همگان روشن شود. همه با آزادی کامل ایراداتشان را مطرح می‌کردند و هیچ کسی مانع از بیان عقیده کسی نمی‌شد. همه ما طلبه بودیم و هستیم. بنده هم که روحیاتم دست‌کم بر اهالی حوزه روشن است. طلبه که قرار نیست باج بدهد. درآنجا به حرف همه ایراد و اشکال می‌کردیم. 

بنده تا سال ۱۳۷۴ که تصادف شدیدی که در راه قم برایم روی داد و یک ماه در بیمارستان بیهوش و ۴۲ روزی بستری بودم، درآن جلسات شرکت می‌کردم. از آن به بعد دیگر نتوانستم، اما در همان فاصله پنج سال و خرده‌ای توانستم کاملاً به دقت و علمیت جناب آقای خامنه‌ای پی ببرم وبه این که ایشان بسیار فاضل و ملاست و می‌تواند در ابواب مختلف فقه به شکل مستدل و دقیق بحث کند، واقف شدم. برای تمام افرادی که اهل فضل و دقت بودند این موضوع کاملاً روشن شد.

شنیده‌ام بعضی از آدم‌های نفهم، حرف‌های بی‌مبنایی در باره علمیت جناب ایشان زده‌اند. خیر، ایشان قطعا و بلاخدشه، مجتهد مطلق و درفقه واصول و رجال بسیار متبحر است. مقام علمی ایشان فراتر از تشکیکات یک عده مغرض است. درآن جلسات هم بسیار اهل دقت‌نظر بودند و بسیار هم خوب استدلال و همه مسائل رابسیار خوب درک وطبعا به همین کیفیت هم استنباط و اجتهاد می‌کردند. 

در این باره برایتان خاطره‌ای را نقل می‌کنم. یکی از آقایانی که از شاگردان خوب مرحوم آیت‌الله خوئی«رحمه‌الله علیه» هستند، یک وقتی نامه‌ای برایم فرستادند که مسئله‌ای را ازحضرت آیت‌الله خامنه‌ای سئوال کرده‌ام، اما ایشان جواب نداده‌اند. حالا شما این را خدمت ایشان بدهید و جواب بگیرید. نامه را بردم و به آقا دادم. بعد از یکی دو هفته جواب نامه را دادند و یک نسخه را هم برای من فرستادند. مطالعه کردم و دیدم مسئله‌ای بوده که نیاز به دقت داشته است و انصافاً هم آقای خامنه‌ای با دقت جواب داده بودند. آن آقایی هم که اشکال کرده بود بسیار اهل دقت است و اهل باج دادن علمی نیست و قانع شد آقای خامنه‌ای می‌تواند خیلی خوب اجتهاد کند و نظر بدهد.

این جلسه این فایده را داشت که افرادی که از نظر علمی به آقای خامنه‌ای نزدیک نبودند، از جایگاه علمی ایشان اطلاع پیدا کردند. برای برخی هم در واقع جلسه علمیت‌سنجی بود و می‌خواستند ببینند هم ایشان و هم افرادی که آنجا هستند چند مرده حلاج‌اند.

بعدها کتابی از بنده منتشر شد که چند مورد از موضوعاتی را که در آنجا حسابی بحث و چکش‌کاری شده بود، درآن آورده‌ام.

مجموعه رسائلتان را می‌فرمایید؟

بله، «کلمات السعیده فی مسائل الجدیده». بیشتر این مسائل در همان جلسات مطرح شدند. این کیفیت ارتباط علمی‌ام با آقای خامنه‌ای و اطلاع من از درجه علمیت ایشان بود. 

اخیرا عده‌ای مدعی شده‌اند که جنابعالی با مرجعیت ایشان مخالف بوده‌اید. چون موضوع مستقیما به جنابعالی مرتبط است، تنها خود شما می‌توانید در باره آن اظهارنظر بفرمائید.

عجب! خدا عاقبت انسان را به خیر کند. حیف است آدم وقتش را بگذارد و این جور لاطائلات را جواب بدهد. شنیدم که حرف‌های دیگری را هم به من نسبت داده‌اند. بعضی از برادران خواستند جواب بدهم، ولی بنده فکر می‌کنم اصلاً ارزش پاسخ دادن ندارد. بدیهی است بنده این حرف‌ها را تکذیب می‌کنم، اما بیش از این سخنی نمی‌گویم، چون همان طور که گفتم حیف وقت انسان است که صرف پاسخ دادن به این گونه حرف‌های بی‌مبنا شود. حقیقتاً انسان ممکن است تا کجا سقوط کند که کلاً در اختیار اغیار قرار بگیرد؟

به نظرم مواضع و استنباط‌های دقیق خود حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بهترین پاسخ به این حرف‌های بی‌مبناست. به نظرم بی‌اعتنایی کنید بهتر باشد. از قول بنده هم فقط یک جمله بنویسید: «تکذیب می‌کنم». 

خداوند همه ما را از آفت بدفهمی ولجاجت حفظ کند.

والسلام علیکم ورحمت الله وبرکاته. 


منبع: پاسدار اسلام

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1285
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 11 خرداد 1393

آنچه می خوانید، دلنوشته محسن لاهوتیان است که در فضای مجازی منتشر کرده است: در اخبار فقط صورتش را نشان دادند که یک تار مو هم در آن نبود، با خود گفتم این عزیز حتما جانباز شیمیایی است و شیمی درمانی کرده است... دیگر نمی دانستم که دست هم ندارد...

 

از خجالت آب می شویم+عکس

خاک پایت سرمه چشمانم که دستت را مقابل آقا پنهان کردی تا دلش بیشتر نشکند...قربان اخلاصت...فدای دست قطع شده و صورت چروک افتاده ات...علمدار کربلا با همان دستهای قلم شده اش دستت را بگیرد...

جانباز اسلام، سرت را بالا نگیر که از خجالت آب می شویم...

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ایثـار و شهادت , ,
:: بازدید از این مطلب : 1833
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 11 خرداد 1393

 

 

جهت مشاهده و ذخیره تصویر در سایز اصلی برروی آن کلیک نمایید.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1285
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 11 خرداد 1393

وحدي، رييس سازمان حج و زيارت در ديدار با حجت الاسلام والمسلمين راشد يزدي، استاد حوزه علميه مشهد در بعثه مقام معظم رهبري در مكه با اشاره به خاطره اي از دوران اسارت خود اظهار داشت: در آن دوران كه افتخار داشتيم در كنار شهيد ابوترابي سيد آزادگان جنگ تحميلي در يك اردوگاه حضور داشته باشيم، نگهبان آسايشگاهي به نام كاظم داشتيم كه روي خوشي به ما نشان نمي‌داد.
وي ادامه داد: يكي از برادران كاظم اسير رزمندگان ايراني بود، برادر ديگرش در جنگ كشته شده بود و خودش نيز بچه‌دار نمي‌شد، با اين اوصاف كينه خاصي نسبت به اسراي ايراني داشت، به ويژه اينكه مي‌دانست شهيد ابوترابي سيد و روحاني است، از اين رو ضربات كابلي كه نثار آن مجاهد مي‌كرد، شدت بيشتري نسبت به ديگر اسرا داشت، اما هيچگاه مرحوم ابوترابي شكايت نكرد و همواره به او احترام مي‌گذاشت.
اوحدي افزود: كاظم از هر فرصتي براي شكنجه روحي، رواني و جسمي اسرا به ويژه مرحوم ابوترابي استفاده مي‌كرد، تا اينكه روزي وارد اردوگاه شد و به سمت سيدآزادگان رفت و گفت؛ بيا اينجا كارت دارم، بعدها فهميديم كه گفته؛ مادرم ديشب خواب حضرت زينب (س) را ديد و آن حضرت نسبت به كار بنده در اردوگاه به مادرم شكايت كرده است، مادرم از من پرسيد كه آيا در اردوگاه ايراني‌ها را اذيت مي‌كني؟ كه بسيار از دستم ناراحت شده است، آمده ام كه حلاليت بطلبم.
وي ادامه داد: بعد از آن روز رفتار كاظم با اسراي ايراني به ويژه شهيد ابوترابي بسيار خوب بود تا اينكه روزي قرار شد شهيد ابوترابي را به اردوگاه ديگري منتقل كنند كه كاظم بسيار دلگير و گريان بود، به هر نحوي بود سوار ماشيني شد كه ابوترابي را به اردوگاه ديگري منتقل مي‌كرد.
بعدها جوياي احوال كاظم از شهيد ابوترابي شديم كه ايشان گفت؛ آقاجان كاظم فرد بسيار مومن و محترمي است، در طول مسير راجع به اهل بيت، قرآن و احكام سوالات متعددي كرد، بنده هم پاسخ هايش را دادم. در واقع كاظم مي‌خواست در طول مسير تا اردوگاه بعدي نيز از حضور مرحوم ابوترابي بهره مند شود، شديدا علاقه مند به اين سيد بزرگوار شده بود.
اوحدي گفت: پس از اينكه جنگ تمام شد، سال‌ها گذشت؛ روزي يكي از بچه‌هاي آزاده با بنده تماس گرفت و گفت؛ كاظم آمده ايران از تمام بچه‌هاي آزاده حلاليت مي‌خواهد، تا اينكه سال‌هاي اخير شنيديم كاظم يكي از مدافعان حرم حضرت زينب (س) در سوريه بوده و شهيد شده است.

 

منبع:حج

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1094
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 11 خرداد 1393

امام صادق (ع) در جواب ابن مارد، كه از آن حضرت درباره فضيلت زيارت جدش امير المؤمنين (ع) سؤال كرد، فرمود: هر كس جدم را حق‌شناسانه و از روي معرفت به حق او زيارت كند، خداوند در برابر هر گام، برايش پاداش يك حج و عمره مقبول مي‌نويسد. به خدا قسم‌اي پسر مارد! هرگز آتش، قدمي را كه در راه زيارت اميرالمؤمنين (سواره يا پياده) غبار آلود شود، نمي‌سوزاند.‌اي پسر مارد! اين حديث را با آب طلا بنويس!

قال الصادق (عليه السلام): من زار جدي عارفا بحقه كتب الله له بكل خطوة حجة مقبولة و عمرة مبرورة، و الله يابن مارد ما تطعم النار قدما تغبرت في زيارة اميرالمؤمنين ماشيا كان او راكبا، يا ابن مارد! اكتب هذا الحديث بماء الذهب.

 

پی نوشت :

وسائل الشيعة، ج ۱۰، ص. ۲۹۴

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1219
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 11 خرداد 1393

حجت‌الاسلام حاج شیخ حسین انصاریان  در سخنرانی در مسجد سرچشمه اردبیل به مناسبت اعیاد شعبانیه اظهار کرد: وجود نبی مکرم اسلام (ص) پر از خیر و برکت برای جامعه اسلامی و بشریت است و آن حضرت از درخت ملکوتی الهی و بهشتی به نام طوبی یاد کرده که حقیقت وجود انسان در رسیدن به کمال را مطرح می‌کند.

وی بی‌ارتباط ماندن با این درخت را به فرموده نبی مکرم اسلام (ص) سبب تیره‌بختی، شقاوت و دچار شدن انسان به عذاب ویژه دانست و خاطرنشان کرد: خداوند متعال در قرآن کریم از دو عالم غیب و شهود یاد کرده که در حال حاضر چشم و دیده ما از دیدن عالم غیب محروم است و باید پرده‌ها از برابر چشم برداشته شود تا عالم غیب را ببینیم.

این استاد حوزه یادآور شد: برای دیدن عالم غیب خداوند متعال در قرآن کریم از پرده‌برداری برای انسان‌های بصیر، مومن و خدایی یاد کرده که تیزبینی قوی پیدا می‌کنند و می‌توانند آثار عالم غیب را مشاهده و تمام جریانات را در این عالم رصد کنند.

انصاریان گفت: دل‌های ما همانند چراگاه صحرایی است که گاه بی در و پیکر است و هر حیوان ناپاک و رذایل ابلیسی را به مانند حسد، حرص،‌ بخل، کبر، ریا و کینه وارد دل‌ها می‌کنیم و هیچ متوجه نیستیم که ورود این حیوانات می‌تواند اسباب سقوط ما را فراهم کند.

وی با بیان اینکه اکثر انسان‌ها چشم بسته عمل می‌کنند، تصریح کرد: تعداد افراد خدابین، حق‌بین، قرآن بین و بصیر در دنیا کم است و قرآن کریم نیز در بیان دیدن با چشم دل به علم الیقین،‌ حق‌الیقین و عین‌الیقین اشاره می‌کند و شاید به تعداد انگشتان دست افرادی را داشته باشیم که به نخستین مرحله یعنی علم الیقین رسیده باشند.

انصاریان رسیدن به علم الیقین را در سایه توحید و اعتقاد راستین به خداوند متوجه افراد محدود دانست و افزود: اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها دلار می‌پرستند، هندوها گاو می‌پرستند، عده‌ای نیز اهریمن و اهورا مزدا می‌پرستند و بالاتر از اینها عده‌ای به فرمایش قرآن کریم هوا و هوس و خواسته‌های نامشروع و نامعقول و شهوت خود را می‌پرستند که واقعاً جای تاسف دارد.

انصاریان با بیان احادیث و روایتی از ائمه (ع) که تاکید کرده‌اند یاران و همراهان حقیقی ما بسیار کم هستند، ادامه داد: ما شیعه واقعی کم داریم که تهمت نزند، بدحجاب و بی‌حجاب نباشد، ‌احکام الهی را عمل کند و فرد موثق در جامعه باشد.

وی تصریح کرد: هنوز در رسیدن به علم‌الیقین لنگ می‌زنیم چه برسد که به مرحله حق الیقین و عین الیقین برسیم تا بتوانیم حرمت خداوند متعال را در زمین حفظ کنیم چرا که امروز بشر آشفته و سرگردان مادیات، مسائل اقتصادی و ظواهر دنیوی است و دریغ از یک سجده خالصانه که به درگاه خداوند آورد.

این استاد حوزه یادآور شد: زمانی که انسان چشم از دنیا فرو می‌بندد در پیشگاه خداوند حقیقت عالم غیب را مشاهده می‌کند که دیگر در آن دنیا آرزوی برگشت او جواب داده نمی‌شود و پول، زن، فرزند و اموال به کمک او نمی‌آیند بلکه آنچه که در آن دنیا کارساز بوده حقیقت نور ایمان، ‌اعتقاد و حرکت در مسیر واقعی است.

انصاریان تصریح کرد: در قرآن کریم بارها از کلمه نور یاد شده که این کلمه بیانگر هدایت امت به وسیله انبیا، اولیا و ائمه (ع) است که همواره مقدم بر زمان و مکان بوده‌اند؛ به طوری که خود امام حسین (ع) با یاران قلیلی در دشت نینوا حاضر شدند و در اوج علم الیقین، حق الیقین و عین الیقین شهادت را انتخاب کردند.

وی در پایان سخنان خود با اشاره به روایتی از امام حسین (ع) که در خواب همه حوادث کربلا را مشاهد کرده و در عالم غیب همه واقعیت‌ها را دیده بودند، گفت: در ماه شعبان میهمان مهمانسرای الهی هستیم که در این مهمانسرا باید پاک بنشینیم و از سفره رحمت الهی بهره‌مند شویم.

 

منبع:فارس

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1155
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 11 خرداد 1393

 آیت الله بهجت در کودکی تحت تربیت پدرخویش قرار گرفت. پدر وی، کربلایی محمود، از مردان نیک و خوشنام فومنات بود و از طریق ساختن نوعی کلوچه ی سنتی و محلی مخصوص فومنات امرار معاش می کرد.

آیت الله بهجت پس از طی تحصیلات مقدماتی در فومن، در حالی که هنوز به سن تکلیف نرسیده بودند، درسال 1348 ق، جهت کسب هرچه بیشتر علم، رهسپار حوزه های علمیه ی عراق شدند و ابتدا در کربلا رحل اقامت افکندند و پس از آن در سال 1352 ق، برای ادامه تحصیل به نجف رفته و قسمت های پایانی درس های دوره ی سطح را نزد عالمان آن سامان به ویژه عارف کم نظیر، آیت الله حاج شیخ مرتضی طالقانی به پایان رساندند و سرانجام ایشان درسال 1363 ق، (1324 ش) راهی ایران گردیدند و پس از اقامتی چند ماهه در فومن به قصد زیارت حضرت فاطمه معصومه (س) و اطلاع از حوزه قم، عازم این شهر گردیدند و چند ماهی آن جا توقف کردند که خبر رحلت استادان بزرگ را یکی پس از دیگری می شنیدند و از این رو؛ تصمیم گرفتند که در شهر مقدس قم اقامت گزینند.

ایشان در قم، در درس آیت الله بروجردی و آیت الله سیدمحمدحجت کوه کمره ای شرکت نموده و در سایه تلاش و کوشش مداوم خود توانستند به درجه اجتهاد نایل آیند. کرسی تدریس آیت الله بهجت در قم بیشتر در زمینه فقه و اصول بود و بسیار باشکوه برگزار می گردید و شاگردان زیادی را در مکتب علمی و عملی خود پرورش دادند.
آیت الله بهجت پس از سالها عبادت و آموزش شاگردانی نمونه سرانجام، در روز یکشنبه 27 اردیبهشت 1388 (22 جمادی الاول 1430)، به دیدار معبود خود شتافت و پیکر پاکش پس از آن که آیت الله جوادی آملی بر آن نماز گزارد و بر شانه های خیل عظیمی از مؤمنان تشییع گردید، در جوار حضرت فاطمه معصومه (س) به خاک سپرده شد.

کرامتی منحصر به فرد

بنابرآنچه از اطرافیان آیت الله بهجت نقل شده است، ایشان دارای کرامات و مکاشفات منحصر به فردی بوده اند به نحوی که حجت الاسلام و المسلمین ابراهیم قَرَنی، در مراسم ارتحال حضرت آیت الله بهجت، ضمن سخنرانی، خاطره ای از پدر بزرگوارشان آیت الله حاج شیخ علی قرنی که خود شاهد این کرامت شگفت از آیت الله بهجت بوده اند را این گونه نقل کرده اند:
سال 1349 ش، روزی در قم، اوّل صبح، همراه پدرم برای زیارت حرم حضرت معصومه (س) حرکت کردیم و نزدیک مسجد محمدیّه در خیابان اِرَم، با آیت الله بهجت برخورد کردیم. پدرم خیلی به ایشان اظهار ارادت کرد. خواست دست ایشان را ببوسد؛ امّا ایشان نگذاشتند.

پس از مصافحه و معانقه، آیت الله بهجت اشاره کردند که: ایشان، فرزند شماست؟ پدرم عرض کرد: آری.
من، دست و صورت آیت الله بهجت را بوسیدم. ایشان دستشان را زیر چانة من گذاشت و سه بار فرمود: «خوب باشید، خوب باشید، خوب باشید!». معلومم نشد که فرمایش ایشان، ارشاد بود یا دعا. سخنِ ایشان را بر دعا حمل کردم که إن شاءالله خوب باشم.
چند قدمی که ایشان دور شدند، مرحوم پدرم گفتند: ایشان را شناختی؟ عرض کردم: نه! با شما آشنایی داشت؟
گفتند: بله؛ ایشان آیت الله بهجت هستند. دومی ندارند!
سپس همراه پدرم وارد حرم حضرت معصومه (س) شدیم، پس از نشستن در مسجد بالاسر، به پدرم عرض کردم: برخورد ایشان با شما، برخورد آشنا بود؟
پدرم گفتند: بله! من و آیت الله سیدمهدی روحانی و آیت الله احمد آذری قمی و آقا شیخ حسین توسّلی در نجف، در درس کفایة ایشان شرکت می کردیم. آشنایی ما با ایشان، از آن زمان است.
در ادامه، پدرم گفتند: من مطلبی را از ایشان دیده ام، نمی دانم مجاز به گفتن هستم یا نه؛ ولی با برخورد محبّت آمیزی که به شما کرد، گویا عنایتی به شما دارد. من جریان را برای شما می گویم که اگر نگویم، آن را با خود به گور خواهم برد؛ ولی مشروط به این که تا من زنده ام و تا آیت الله بهجت زنده است، آن را برای کسی بازگو نکنی.
من با این که به مقتضای سخنرانی در جلسات مختلف، مناسبت های فراوانی پیش می آمد که این ماجرای ناب را بگویم، ولی به دلیل عهدی که با پدرم داشتم، از نقل آن، حتی پس از وفات پدرم، خودداری می کردم؛ امّا پس از شنیدن خبر ارتحال آیت الله بهجت، این جریان را برای خانواده ام تعریف کردم و پس از آن در مهدیّة تهران و این بار، سومین باری است که آن را نقل می کنم.
مطلبی که پدرم فرمود، این بود:

در زمانی که در نجف، مشغول تحصیل بودم، پدرم، آخوند ملّا ابراهیم، برای زیارت، به نجف آمد. چند روزی در نجف بود و پس از آن، با هم به کربلا رفتیم. یک شب در حرم امام حسین (ع) مشغول زیارت بودم که ناگهان یادم افتاد که عهد کرده ام چهل شبِ چهارشنبه، به مسجد سهله بروم و تا آن وقت، سی و دوشب رفته بودم. متأثر شدم که چرا صبح، متوجّه این مطلب نشده ام تا بتوانم به عهد خود، عمل کنم و اکنون باید مجدداً این برنامه را از ابتدا آغاز نمایم.
در این فکر بودم که دیدم آیت الله بهجت در قسمت بالاسرِ ضریح امام حسین (ع) نشسته و مشغول زیارت و عبادت است. خدمت ایشان رفتم و سلام کردم. فرمود: آقای قرنی! چیه؟ تو فکری؟ می خواهی به مسجد سهله بروی؟
توجّه نکردم که ایشان از کجا فهمید که من در فکر مسجد سهله ام. عرض کردم: بله! و موضوع عهد خود را توضیح دادم. فرمود: برو، پدرت را بگذار در مدرسه و بیا! من اینجا منتظر شما هستم. 
پدرم در حرم بود. ایشان را به مدرسه بردم. شام را تدارک دیدم و به پدرم گفتم: شما شام را میل کنید و استراحت نمایید. گویا استادم با من کاری دارد، من مجدّداً به حرم امام حسین (ع) باز می گردم.
سپس به حرم بازگشتم و خدمت آیت الله بهجت رسیدم. ایشان فرمود: می خواهی به مسجد سهله بروی؟
گفتم: آری، خیلی مایلم.
فرمود: بلند شو همراه من بیا. و دست مرا در دست خود گرفت. همراه ایشان از حرم امام حسین (ع) بیرون آمدیم و از شهر، خارج شدیم. ناگاه، به صورت معجزه آسا خود را پشت دیوارهای شهر نجف دیدیم. فرمود: از پشت شهر، وارد آن می شویم.
شهر نجف را دور زدیم و وارد مسجد سهله شدیم و نماز تحیّت و نماز امام زمان (ع) را در معیّت آن بزرگوار خواندم. پس از آن، آیت الله بهجت فرمود: می خواهی نجف بمانی یا به کربلا برگردی؟
عرض کردم: پدرم کربلاست و او را در مدرسه گذاشته ام، باید به کربلا برگردم.
فرمود: مانعی ندارد. و مجدداً دست مرا گرفت. دستم در دست آن بزرگوار بود که خود را در بالاسرِ امام حسین (ع) دیدم.
در پایان این ماجرا، آیت الله بهجت فرمود: راضی نیستم که تا زنده ام، این جریان را برای کسی بازگو نمایی.

 

منابع:

1ـ ادهم نژاد، محمدتقی. گلشن ابرار، قم: نورالسجاد، 1386، جلد 6.
2ـ م. کدخدازاده، عباسی. کرامات شگفت عارفان، قم: بیت الاحزان، 1390
3ـ احمدی جلفایی، حمید. 40 قطب عرفانی، قم: نسیم ظهور، 1391.
4ـ احمدی، وحیده. 100 مکاشفه و کرامت از عارفان و عالمان ربانی، قم: نسیم ظهور، 1391.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1365
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 11 خرداد 1393
برخی مسؤولان گفتند با شلاق نمی‌توان مردم را به بهشت فرستاد؛ ما هم این را می‌گوییم اما با دست خودمان درهای جهنم را روی مردم باز نکنیم

 

گروه فرهنگی - رجانیوز: حضرت آیت الله مکارم شیرازی از برخی اظهار نظرهای نسنجیده درباره این که مردم را به زور شلاق نمی توان به بهشت فرستاد، انتقاد کرد و گفت: نباید شعارهایی که غربی ها می دهند را سر دهیم.

تضعیف دولت را درست نمی دانیم اما تذکر و نصیحت منافاتی با حمایت ندارد

حضرت آیت الله مکارم شیرازی در ادامه سخنان خود به برخی اظهارنظرهای مسؤولان واکنش نشان داد و بیان داشت: ما به دولت احترام می گذاریم و از آن حمایت می کنیم، تضعیف آن را به صلاح نمی دانیم و اگر تضعیف شود به ضرر کشور است، ‌اما لازم می دانیم تذکر هم بدهیم، حمایت و کمک منافاتی با حمایت ندارد.

وی تاکید کرد:‌ این که برخی مسؤولان گفته بودند با زور شلاق نمی توان افراد را به بهشت فرستاد ما هم این گونه می گوییم، اما می گوییم با دست خودمان درهای جهنم را به روی مردم باز نکنیم.

این مرجع تقلید بیان داشت: به عنوان مثال در ایام نوروز و دیگر مناسبت هایی که مسافرت های زیادی انجام می شود، راهنمایی و رانندگی برای تامین امنیت جان مردم و مسافران طرح های ویژه ای دارند و نظارت بسیار شدیدی را اعمال می کنند اما اگر گفته شود کاری به کار مردم و رانندگان نداشته باشید آیا کسی چنین منطقی را می پذیرد؟

حضرت آیت الله مکارم شیرازی اضافه کرد: مردم دو گروه هستند، گروه نخست نخبگان هستند که چه برنامه ای باشد و نباشد راه خود را می روند، اما یک دسته نیاز به راهنمایی دارند و باید مراقب شان بود، وقتی این گونه است نمی توانیم بگوییم به حال خود رهایشان کنیم. یا این که برخی وزرا گفته بودند ممیزی در کتاب لازم نیست.

وی بیان کرد: رسانه های خارجی و ماهواره ها در خوشبینانه ترین حالت تنها بخش اندکی از آن برنامه های سالم دارد و اکثر آن برنامه های مخرب و فاسد است، اما اگر بگوییم همه چیز آزاد باشد این باز کردن درهای جهنم است و باید مراقبت کنیم.

نباید شعاری که غربی ها می دهند بدهیم

این مرجع تقلید با تاکید بر این که نباید شعارهایی که غربی ها می دهند را سر دهیم، گفت: ما مسلمان هستیم و این گونه مسائل برای ما ارزشمند است، برادران عزیز مراقب صحبت ها باشند نکند خدایی ناکرده از آن سوء استفاده هایی بشود و به مفاسد دامن زده شود.

وی در ادامه با استناد به روایاتی از امام حسن عسکری(ع) به تبیین دیدگاه های دین مبین درباره همسایه پرداخت و گفت: در اسلام همسایه نسبت به همسایه وظایف مهمی دارد و برخلاف فرهنگ غربی نسبت به هم بی تفاوت نیستند. 

وی با بیان این که در جوامع مادی افراد تنها هستند، اما در جامعه اسلامی همه از حال و احوال یکدیگر با خبر هستند، گفت:‌ جامعه مادی یک جامعه پاشیده تنها است، اما جامعه اسلامی یک جامعه مرتبط واجتماعی است.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1665
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 11 خرداد 1393

بخشی از سخنان استاد فاطمی‌نیا را که چندی پیش در برنامه این شب‌ها درباره ایشان مطرح شده است را گردآوری نموده‌ایم. متن و فیلم این سخنان در ادامه از نظر شما می‌گذرد.

 

دانلود فیلم

بنده یک قطره از دریای ارادتمندان ایشان هستم و همه به ایشان ارادت داشتند و ایشان را دوست می داشتند. منتهی نکته ای که هست این است که بنده از نزدیک هم تشرفم خدمت ایشان زیاد بود.
 
یکی از چیزهایی که ارادتمندان ایشان مصر بودند گفته شود و من هم زیاد گفته ام این است که این جور افراد گاهی با تقوا و اخلاق و روحیاتی که دارند مشهور می‌شوند [و در همین حین] مردم از بُعد علمی اینها غاقل می شوند. این مهم است که عزیزان این را بشنوند.
 
ایشان یکی از کبار مجتهدین شیعه بود. از نظر فقهی بسیار رتبه‌اش بالا بود. من فقط خیلی کوتاه بگویم که ایشان از شاگردان مرحوم آیت الله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی بود که مردم به ایشان کمپانی هم می‌گویند؛ ولی من از اساتیدمان سینه به سینه شنیده‌ام که راضی نبوده‌اند که به ایشان «کمپانی» گفته شود؛ لذا من هم می‌گویم آیت الله غروی اصفهانی.
 
این جمله را در جاهای دیگر هم گفته ام، اما چون شب بزرگی است، اینجا هم می گویم. یکی از علمای نجف به خود من گفت. گفت آیت الله العظمی خویی که استاد المجتهدین بود، یک دوره درسش تمام شده بود و دوره بعدی می خواستند بیایند. گفت ما رفتیم خدمت آقای خویی و چون رویمان باز بود پیش ایشان، گفتیم آقا یک چیز تازه‌تر به این دوره جدید بگویید. آقای خویی فرمودند که من آن چیزی را که تا الآن گفته‌ام از شیخ انصاری و آخوند خراسانی و ... و قدری از خودم بوده است و مطالب من این‌هاست. در ادامه ایشان یک «اما» گفت. این اما بسیار مهم است که مردم ما بشنوند. آقای خویی که ده‌ها مجتهد از درس او بلند شدند ایشان این اما را گفتند. ایشان فرمودند اما طلبه‌های مستعد، اگر بخواهند بیش از درس من گیرشان بیاید، به کتب شیخ محمدحسین اصفهانی نگاه کنند. این حرف خیلی مهم است. این آیت الله شیخ محمد حسین، استاد آقای بهجت و علامه طباطبایی بوده است. آقای بهجت در جوانی که به قم آمده بود، علما به همدیگر گفته بودند که برویم شاگرد شیخ محمدحسین را زیارت کنیم. این از نظر علمی و فقهی بود.
 
اما از نظرهای معنوی، بنده بی تعارف عرض می کنم که در اینجا نمی‌شود همه چیز را گفت. نه صحیح است و نه خدا راضی است که بریز و بپاش شود. البته این به این معنا نیست که بنده چیزی بارم است یا خیلی می‌دانم اما به اندازه‌ی یک پشه‌ای که دور چراغ می‌چرخد شاید چیزهایی را با واسطه یا بدون واسطه درمورد ایشان شنیده باشم. غرض اینکه هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد. اما این‌قدر هست که ایشان بسیار مقرب بود و منبع کرامات بود. منتهی جوری بود که اگر کرامت ایشان را کسی می‌فهمید، ایشان به هم می‌ریخت. الان من دوستانی دارم که شاید بیست سال از او کرامت دیده‌اند. 
 
یک وقت یکی از نزدیکانشان به من می‌گفت که شاید این طور بوده که یک شب، بیمار مشرف به مرگی را پیش ایشان آوردند. یک دستی زد و بیمار بلند شد و نشست و قضیه تمام شد! بعد می‌گوید، من فردا به ایشان گفتم از دست مبارک شما عجب شفایی داده شد. بعد آیت الله بهجت تجاهل العارف کرد. گفت کدام شب؟! خواب دیده‌اید شما؟! بهتر است به کارهای عقب‌افتاده برسید!
 
این‌ها نوادر زمان ما بودند و در این شب بزرگ جوانان ما بشنوند که من از دو لب مبارک ایشان شنیدم که فرمودند: اصل هرچیزی عبودیت است. بندگی و پایبند بودن به اینکه انسان بنده خدا شود. 

سوالاتی پیرامون آخرالزمان و جواب های آیت الله بهجت (ره)


آیت الله بهجت رحمت الله علیه همانند دیگر علمای وارسته ای،  وجودشان چراغی فراسوی مومنین، عاشقان حضرت و تمامی جامعه اسلامی بودند، لذا پرسشگران همواره پاسخ های خود را در زمینه های فقه، اعتقادی، ،اخلاقی، اجتماعی و... از ایشان طلب می کردند.

از جمله این سوالات در مورد آخرالزمان، ایمان در آن زمان و برخی دیگر از این نوع سوالات است که امروز به سه سوال در این زمینه و جواب ایشان خواهیم پرداخت. 


در روایات آمه که اگر ایمان ده درجه داشته باشد سلمان رضی الله عنه تمام آن را داراست برای ما چقدر امکان دارد که قله های ایمان را اینگونه بپیماییم؟

ایشان در جواب این سوال فرمودند:« مگر همه سلمان و یا ابوذر می شوند که با تمام بلاها صبر کردند؟ و یا مثل  عمّار که حتی حاضر به کشته شدن گردید؟ دَرِ مقاماتی که آنان بدان رسیدند بسته شده است! تمام دنیا و ما فیها ارزش نماز یک شب سلمان رحمةالله علیه را ندارد! روی پوست گوسفندی می نشست و مصلای عجیب و غریب داشت!...

البته چه بسا از که فرموده اند: "عبادت در غیبت افضل از عبادت در حال حضور است" بتوان استفاده کرد که مقامات بالاتری برای ما ممکن است!... ما نیز از کرامات علما، عجایب و غرایبی دیده ایم که نمی شود بیان کرد! و تعجب می کردیم که چرا دیگران می بینند و اسمش را هم نمی آورند!

وظیفه ما در در دوران غیبت چیست؟

گویا ائمه ما سلام الله علیهم اجمعین این مطلب را با ما اتمام حجت کرده اند، و لذا فرموده اند: « برای فرج، بسیار دعا کنید.»(الغیبةطوسی ص 290) البته نه با لقلقه زبان!  و نیز فرموده اند: «به راه و رسم نخستین عمل کنید.» [متن روایت بدین صورت است: به همان دستور که بر آن هستید عمل کنید، تا این که مطلب برای شما، روشن گردد (بحار، ج 52 ص 133)] یعنی در وقایع و رویدادهای تازه آ«گونه که در گذشته عمل می کردید، عمل کنید.

ائمه سلام الله علیهم اجمعین به ما یاد دادند که به یقینیات عمل کنیم، و هر کجا یقین نداشتیم توقف و احتیاط کنیم.»

چگونه خودمان را برای ظهور آماده کنیم؟

 از جمله ـ راههای آمادگی ـ  این که توبه کند. همین توبه باعث می شود که این همه بلاهایی که بر سر شیعه آمده است، که واقعا بی‌سابقه است، و بلاهای دیگری که تا قبل از ظهور آن حضرت می‌آید، از سر شیعه رفع و دفع گردد.

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1344
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
شنبه 10 خرداد 1393

مستند صوتی ( آخوند انگلیسی 2 ) فوق العاده زیبا با استفاده از بیانات امام خامنه ای و سخنان اخیر حاج آقا پناهیان در دانشگاه امام صادق علیه السلام که به رسوا سازی بیت نفاق شیرازی ها پرداختند!

 

لینک دریافت

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1462
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
شنبه 10 خرداد 1393

در این باره از حضرت محمد (ص) روایت شده است که ایشان فرموده اند: مهدی از فرزندان من می باشد و به هنگام ظهور، سیمایی چهل ساله و پرتوان و شاداب دارد که به مانند ستاره درخشان می باشد و در گونه ی راست او خال مخصوصی است و دو جامه خاص قطوانی (عبای سفید رنگ) بر تن دارد. او دارای قامتی برافراشته و پرتوان و متناسب است و نیز فرمودند:

مهدی از من و از فرزندان من است، او دارای پیشانی بلند، بازو گشاده و دارای چهره ای زیبا می باشد.
 
علاوه بر این امیرالمومنین علی (ع) در باب ویژگی های ظاهری امام زمان (عج) فرموده اند: حضرت مهدی (ع) از فرزندان من و از نسل من است. از میان رکن و مقام در خانه ی خدا ظهور می کند و پیراهن ابراهیم خلیل را بر تن و جامه خاص اسماعیل را بر اندام و کفش مخصوص شیث را برپا دارد و در جای دیگر می فرمایند: مهدی (ع) دارای چهره ای درخشنده و سفید و پیشانی نورانی نشانه ی مخصوص اوست. او به لطف خداوند دانشمند و دانای تمامیِ علوم و اسرار الهی است، بی آنکه از آموزگاری آموخته باشد و از آنچه در سرتاسر هستی می گذرد باخبر است، پیش از آنکه کسی باخبر باشد.
 
همچنین امام حسین (ع) می فرمایند: آنگاه که مهدی (ع) بپاخیزد، مردم او را نمی شناسند، چرا که آن گرانمایه در اوج جوانی و شادابی بسوی مردم بازمی گردد در حالی که مردم می پندارند که ایشان با چنین غیبت طولانی باید پیر و سالخورده باشد، حال آنکه به مانند جوانی ظهور می نماید و از امام رضا (ع) نقل شده است که ایشان فرموده اند: نشان مهدی (ع) این است که از نظر سن و سال واقعی کهن سال است، اما در چهره و جمال، جوانی توانا و خوش منظر و پرطراوت است، به گونه ای که هر کس بر جمال او نظر افکند، او را به ظاهر جوانی کامل و کمتر (یا حدود) چهل سال می بیند.
 
 
 
پی نوشت:
1- مجلسی. بحارالانوار، ج51: 80، 90، 96؛ 52: 285، 287.
2- جوینی. فرائد السمطین، ج2: 314، 316.
3- حرعاملی. اثبات الهداة، ج7: 45.
* قزوینی. امام مهدی (ع): 476- 478.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1321
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
شنبه 10 خرداد 1393

شيعيان در زمان غيبت امام زمان (عج) بايد به نحوى علاقه و شور و عشق خود را به محضر امام عليه السلام ثابت كنند. عالم و فقيه بزرگوار حضرت آيت اللَّه ميلانى كه يكى از مراجع‏ تقليد در عصر خود و مورد علاقه بزرگانى از قبيل علامه طباطبائى و ديگران بوده در برقرارى ارتباط بين شيعيان و امام زمان در جلسه درس اخلاق خطاب به طلاب علوم دينيّه فرمودند:

لازم و واجب است بر شما كه در شبانه روز لااقل چند دقيقه با امام خودتان سخن بگوئيد و با او خواسته‏ ها و مشكلات خود را مطرح كنيد و براى او دعا كنيد و از اين طريق ما وظيفه غلامى و سربازى خود را ادا نموده و ابراز علاقه به ساحت مقدسش نموده ‏ايم، او هم قطعاً به وظيفه بزرگوارى و آقائى خودش آگاه است. 
دلبرا گر بنوازى به نگاهى مارا 
خوشتر از آن كه دَهى منصب شاهى ما را 
به من بى سر و پا گوشه چشمى بنما 
كه محال است جز اين گوشه پناهى مارا 
به دلِ تار من اى چشمه خورشيد بتاب
 نبود بدتر از اين روز سياهى مارا 
از ازل در دل من تخم محبت كشتند 
نبود بهتر از اين بذر گياهى ما را 
گرچه از پيش گه خاطر عاطر دوريم 
هم مگر ياد كند لطف تو گاهى مارا 

خيلى مناسب است كه بعد از نماز صبح، دعائى را كه در مفاتيح بعد از دعاى ندبه نقل شده به ‏عنوان ابراز ادب و سلام به پيشگاه امام زمان بخوانيم. آن دعا اين‏گونه آغاز مى‏ شود: اللَّهُمَ بَلِّغْ مُولاىَ صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِ عَنْ جَمِيعِ الْمُؤمِنِينَ وَالْمُؤمِنات ....

پی نوشت:
1-آیت الله شیخ حمد حسین اصفهانی.
2-دوازده گفتار درباره حضرت مهدى ع، ص198و199.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1322
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
شنبه 10 خرداد 1393

يكى از مسائلى كه لازم است صاحبان ايمان در زمان غيبت رعايت نمايند و نسبت به آن دقيق و محتاط باشند اين است كه كارى نكنند كه قلب ولى اللَّه اعظم آزرده شود و ايشان مغموم و آزرده خاطر گردند، زيرا روايات فراوانى داريم كه دلالت مى‏ كند بر اين‏كه تمامى اعمال و كردار ما به محضر امام عليه السلام عرضه مى‏ شود و ايشان از تمامى اعمال ما با خبر است و طبيعى است كه وقتى اعمال زشت و يا گناه و معصيتى را از شيعيان خود و كسانى كه دم از علاقه و محبت او مى‏ زنند، مى‏ن گرد، خاطر ايشان مكدّر مى‏ شود. 

در روايتى به نقل از امام صادق عليه السلام آمده است كه ايشان خطاب به ياران خود فرمود: 
چرا پيامبر اكرم(ص) را اذيت و آزار مى‏ كنيد؟ 
عرض شد: چگونه ما پيامبر را ناراحت مى‏ كنيم؟ (و حال آن‏كه سال‏هاست از بين ما رفته و رحلت فرموده ‏اند.(
حضرت فرمود: مگر نمى‏ دانيد اعمال شما عرضه مى ‏شود بر ايشان و هرگاه با اعمال زشت شما برخورد كند و از آنها آگاه گردد، ناراحت مى‏ شود؟ پس تلاش كنيد كه موجب خرسندى پيامبر شويد.

اينجاست كه زنگ خطر براى دوستان امام زمان به صدا در مى‏ آيد كه مبادا با نِفاق و مكر و حيله خودمان و يا سهل انگارى در نماز و بى ‏مبالاتى در حفظ حجاب و... دل آن يگانه محبوب را آزرده كنيم و در عين حال فرياد برآوريم كه (عَجِّلْ عَلى‏ ظُهورِكَ.(

يكى از دوستان روحانی مى‏ فرمودند: وقتى كه عالم جليل القدر، مير جهانى قدس سره  به اصفهان منتقل شد، بنده گاهى به خدمتشان مى‏ رسيدم تا از ايشان بهره‏ مند شوم، يك‏بار كه خدمتشان رسيدم، 
فرمودند: شبى در عالم رؤيا حضرت صديقه كبرى عليها السلام را ديدم، به من فرمودند: 
دلى شكسته‏ تر از من در آن زمانه نبود در اين‏ زمان دل فرزند من شكسته‏ تر است‏ .

گرچه ناراحتى‏ هاى حضرت مهدى عليه السلام علل مختلفى دارد همچون سلطه ظالمين بر عدّه‏ اى ضعيف و بى‏ پناه، شيوع انواع گناه‏ ها و معاصى در جوامع بشرى و فرا نرسيدن زمان فرج و، امّا يك علت ناراحتى حضرت كه مى‏ توان گفت قلب ايشان را در فشار قرار مى ‏دهد اين است كه دوستان و كسانى كه عشق و علاقه به ائمه اطهار و به‏ خصوص به ولىّ اللَّه اعظم دارند، چرا بايد آلودگى به گناه و يا بى ‏اعتنائى به واجبات داشته باشند؟!

پی نوشت:
دوازده گفتار درباره حضرت مهدى ع، ص‏203.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1050
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
شنبه 10 خرداد 1393

قَالَ موسی بن جعفر علیه السلام:

 
 تَفَقَّهُوا فِي دِينِ اللَّهِ فَإِنَّ الْفِقْهَ مِفْتَاحُ الْبَصِيرَةِ وَ تَمَامُ الْعِبَادَةِ وَ السَّبَبُ إِلَى الْمَنَازِلِ الرَّفِيعَةِ وَ الرُّتَبِ الْجَلِيلَةِ فِي الدِّينِ وَ الدُّنْيَا وَ فَضْلُ الْفَقِيهِ عَلَى الْعَابِدِ كَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَى الْكَوَاكِبِ وَ مَنْ لَمْ يَتَفَقَّهْ فِي دِينِهِ لَمْ يَرْضَ اللَّهُ لَهُ عَمَل  .             
 
امام موسی کاظم علیه السلام می فرمایند :در دين خدا انديشه و تفكّر كنيد، زيرا:
 
1- فهم دين، كليد بينش و كمال عبادت است
 
2- موجب صعود به درجات رفيع، و نيل به مراتب عالى دين و دنيا است.
 
3- برترى  فقیه  و فرد ی که  دين را می فهمد بر فرد عابد ، همچون برترى خورشيد بر ستارگان است
 
4- هر كس در دين خود انديشه نكند خداوند در هيچ عملی از او راضى نگردد. 
 
پی نوشت:

 تحف العقول عن آل الرسول ص، ص: 411

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1382
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
شنبه 10 خرداد 1393

 آزاده و جانباز سر افراز "قاسم پرنیان" سال 59 و قبل از شروع رسمی جنگ، در غرب کشور توسط حزب کومله و دموکرات اسیر و بعد از اعلان رسمی جنگ به رژیم بعث تحویل داده شد. او که به مدت 10 سال اسارت در زندان‌های رژیم بعثی را تجربه کرده بود، ناراحتی‌های مختلفی از جمله مشکل گوارش را به علت درد و رنج ناشی از دوران اسارت و شکنجه‌های رژیم بعث متحمل شد و سرانجام به علت مشکلات جسمی دوران اسارت بامداد روز گذشته دار فانی را وداع گفت و به دیدار دوستان شهیدش شتافت.

 
مراسم تشییع پیکر قاسم پرنیان امروز پنج شنبه 8 خردادماه93 ساعت 8:30 از درب منزل وی آغاز شد و به سمت قطعه 232 جنب سالن دعای ندبه برای خاکسپاری ادامه پیدا کرد.
 
زنده یاد قاسم پرنیان چندی پیش در گفتگو با تسنیم در مورد سختگیری رژیم بعث عراق در اردوگاه‌ها نسبت به روزه داری اسرای ایرانی سخن گفته و به ذکر خاطره‌ای پرداخته بود. در ادامه به بازخوانی سخنان مرحوم پرنیان پرداخته می‌شود:
 
"اسرا را چند سال یکبار از اردوگاهی به اردوگاه دیگر می‌بردند. هر اردوگاه رسم خودش را داشت. در اردوگاه موصل به ما دو وعده غذا می‌دادند. یکی شوربای صبح و دیگری غذای روز؛ اما وقتی ما را به اردوگاه رمادیه منتقل کردند دیگر خبری از شوربا نبود. فقط یک وعده غذای ظهر می‌دادند. نحوه غذا دادنشان هم به این صورت بود که با بیل غذا می‌کشیدند و هر بیل را برای 10 یا 12 نفر می‌ریختند. آنوقت ما خودمان آن مقدار را نفر به نفر تقسیم می‌کردیم. با تقسیم آن مقدار به هر نفر فقط 8 قاشق سرخالی غذا می‌رسید. شاید به فکر کسی هم خطور نکند که با این  مقدار غذا در روز، افراد بتوانند زنده بمانند.
 
ماه رمضان در اردوگاه که خبری از سحری و افطار نبود. بچه‌ها روزه می‌گرفتند و وعده غذایی را که ظهر می‌دادند برای افطار شب نگه می‌داشتند. سربازان عراقی همین کار را هم ممنوع کرده بودند و می‌گفتند کسی حق ندارد غذایش را برای افطار نگه دارد. اما بچه‌ها مخفیانه این کار را می‌کردند. هوا گرم بود و امکاناتی برای نگهداری غذا نبود. به همین دلیل اکثرا غذایی را که برای افطار نگه می‌داشتیم تا شب فاسد و باعث مسمومیت می‌شد. گاهی بچه‌ها بر اثر همین مسمومیت اسهال خونی می‌گرفتند و اذیت می‌شدند اما روزه‌هایشان را تمام و کمال می‌گرفتند. البته رمادیه، اردوگاهی بود که تعداد افراد غیرمذهبی آن زیاد بود. اگر 20 درصد اردوگاه را بچه رزمنده‌های حزب اللهی تشکیل می‌دادند، 80 درصد مابقی را اسرای کومله، دموکرات و تروریست‌های احزاب عراق و افراد غیرمذهبی تشکیل می‌دادند. و در ماه رمضان فقط بچه مذهبی‌های رزمنده روزه می‌گرفتند. اما بچه‌ها نمی‌گذاشتند هیچ کدام از این مشکلات مختلفی که در اردوگاه‌ها وجود داشت مانع روزه داری‌شان در ماه مبارک رمضان شود.
 
یک روز غذای اردوگاه وقتی برای افطار مصرف شد، آنقدر مانده و فاسد شده بود که همه بچه‌ها را مسموم کرد. به طوریکه همه اسهال خونی گرفته بودند. روزه و مریضی رمق را از بچه‌ها گرفته بود. موقع کار ساختمانی که هر روز اسرا در اردوگاه انجام می‌دادند، چند نفر از بچه‌ها دیگر رمقی نداشتند که بلوک‌های ساختمانی را بلند کنند. به همین دلیل بلوک‌ها از دستشان افتاد و شکست. سربازان عراقی با دیدن این ماجرا عصبانی شدند و به بچه‌های روزه دار حمله کرده و آن‌ها را مورد ضرب و شتم خود قرار دادند. و بعد از آن تا سه روز جیره غذایی را بستند. تحمل گرسنگی در آن سه روز برای همگی خیلی سخت بود. اما با همه این فشارها بچه‌ها در همان وضعیت روزه خود را می‌گرفتند و عراقی‌ها از دیدن مقاومت بچه‌های ما بسیار متعجب بودند و اظهار شگفتی می‌کردند که این رزمنده‌ها در چنین شرایطی، اینقدر صبر و تحمل از خود نشان می‌دهند."
 
منبع:تسنیم 
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1202
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
شنبه 10 خرداد 1393

رهایی از فکر گناه نیازمند شناخت عواملی است که در ذیل به آنها اشاره می شود:

هر گاه فکر گناه بر کسی هجوم ببرد، نباید آن را انجام دهد بلکه باید با پناه بردن به خدا و توکل بر او از دام شیطان رهایی یابد. امام صادق (ع) فرمودند: کسی که به فکر گناه افتاد انجام ندهد؛ زیرا چه بسا بنده ای در حضور خدا مرتکب گناهی می شود و خدای بزرگ می فرماید: به عزت و جلالم قسم از این پس تو را نمی آمرزم.(1)
ذکر خدا راه رهایی از گناه: کسی که از خود غافل شود، شیطان از او غافل نیست. پس انسان باید حسابگر خویش باشد و از سرمایه خود به خوبی بهره گیرد.
امام صادق (ع) می فرمایند: شیطان توان وسوسه کردن بنده ای را ندارد جز آنکه او از یاد خدا اعراض کند و فرمانش را سبک بشمارد و به نافرمانیش روی آورد و آگاهی خدا از اسرارش را فراموش کند (2) و نیز فرمودند: هر گاه شیطان وسوسه ات می کند تا از راه حق گمراهت کند، و خدا را از یادت ببرد، پس از او به خدا پناه ببر (و بر خدا توکل کن) که او به کمک حق بر باطل آید و مظلوم را یاری رساند، چرا که خود فرمود: شیطان بر مومنان و بر کسانی که بر خدا توکل کنند، سلطه ای ندارد.(3)
به فرموده امام علی (ع): مطمئن ترین فرصت برای تهاجم شیطان، زمانی است که کسی گرفتار وسوسه گناهانی مانند عُجب و خودپسندی و خودبسندی شده و مدح ثناگویی و تملق دیگران را درباره خود دوست بدارد (و ازاین حالت ها به خدا پناه نبرد).
نکته: یاد خدا و پناهندگی به او بهترین راهکار رهایی از دام شیطان است؛ چون هیچ زمان و زمینی خالی از حضور خدا نیست، هیچ زبانی هم نباید ساکت و خاموش از یاد خدا باشد زیرا نیاز بشر دائمی است و بهترین عامل رفع نیاز، یاد خدای بی نیاز است که همواره درصدد رفع حاحت نیازمندان است، از این رو اگر در زمان یا مکان یا با زبانی از این فرصت استفاده نشد، جز حسرت محصولی نخواهد داشت.
مصداق ذکر: امام صادق (ع) می فرمایند: ذکر خدا تنها گفتن "سبحان الله و الحمدلله و لااله الا الله و الله اکبر" نیست، بلکه ذکر خدا به این است هر گاه به چیزی فرمان دهد پیروی کنی و از چیزی نهی کند، ترکش کنی.
همان طور که اصل ذکر در اسلام توصیه شده است، کیفیت آن نیز بیان شده است که ذاکر باید از ذکر ماثور از شارع مقدس بهره گیرد و هرگز به دنبال ذکر اختراعی نرود، چنان که سفارش بزرگان اهل معرفت نیز همین است. ذکر ماثور هر چند با قلم یا زبان باشد، عملی صالح است ولی هرگز سید اعمال صالح نخواهد بود بلکه ذکر قلبی که بر همه اعضا اشراف دارد و ذاکر بدون رضای الهی، قبض و بسط، اخذ و اعطا و بطش و نشط ندارد سیادت همه کارهای صالح حتی ذکر زبان یا قلب را عهده دار خواهد بود؛ یعنی در سیرت و روش خود انصاف و مواسات دارد و حیثیتی غیر از حیثیت دینی ندارد پس ذکر آنها ذکر خداست.(4)
امام صادق (ع) می فرمایند: کسی که زیاد به یاد خدا باشد، خدا او را در سایه بهشتش جای دهد.(5)
نکته: کثرت ذکر خدا، دشمن او را دفع و منع می کند زیرا ابلیس با همه سپاه و ستاد داخلی و خارجی خود درصدد وسوسه و نفوذ درحریم دل است که با ذکر مداوم می توان او را رجم کرد و مانع نفوذ او شد، چنانکه از آسیب های او نیز رافع است؛ زیرا اگر در اثر سستی خاص، شیطان در او نفوذ کرد می توان اثر تلخ پدید آمده را با کثرت ذکر رفع کرد، همچمنین وسیله جذب است؛ زیرا جذب یاد خدا نسبت به بنده مرهون یاد خدا بودن است، بنابراین باید دائما به یاد پروردگار بود تا از این برکات فراوان بهره مند شد(6). اگر چنین شد، خوف الهی سراسر وجودش را فرا گیرد و دلش نرم و درونش آرام گردد و اشک شوقش از دیده فرو ریزد.
هر که دریاهای اشکش حاصل است گو بیا کو در خور این منزل است
و آنکه او را دیده خون بار نیست       گو برو کو را بر ما کار نیست(7)
 
پی نوشت:

1. الکافی، جلد 2، ص 272
2. مصباح الشریعه، ص 79، بحارالانوار، ج 69، ص 124
3. مصباح الشریعه، ص 80-79، بحارالانوار، ج 69، ص 125
4. نهج البلاغه، نامه 53، بند 145
5. ر.ک: تسنیم، ج 7 ، ص 554
6. الکافی، ج 2، ص 144
7. ر.ک: تسنیم، ج 7 ، ص 555
8. الکافی، ج 2، ص 500
9. ر.ک: تسنیم، ج 7 ، ص555
10. منطق الطیر، ص 256

برگرفته از کتاب مفاتیح الحیات آیت الله جوادی آملی

 
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1386
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
شکر ،خدارا که درپناه حسینم(ع)،گیتی ازاین خوبتر،پناه ندارد........................... ....هرکسی با شمع رخسارت به وجهی عشق باخت/ زان میان پروانه را در اضطراب انداختی / گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما / سایه دولت بر این کنج خراب انداختی.../ اللّهم عجّل لولیّک الفرج........ ...با عرض سلام و تحیّت خدمت شما بازدید کننده گرامی به اطلاع می رساند که """برنامه ی هفتگی هیئت کربلا (محمدشهر- عباس آباد - کرج ) به شرح ذیل می باشد: پنجشنبه شب ها ساعت21 با مداحی " حاج رحمــــــــان نـوازنـــــــی "/ لازم به توضیح است مراسماتی که بصورت مناسبتی برگزار می گردد از طریق سامانه پیام کوتاه به اطلاع عموم بزرگواران می رسد. سامانه پیام کوتـــــــــاه این هیئت نیز با شماره 30008191000002 پل ارتباطی بین ما و شما می باشد.لطفا نقدها و پیشنهاد های خود را و همچنین پیامک های مهـــــــــدوی و دلنوشته هایتان را جهت انعکاس در این تارنما برای ما ارسال نمایید.ضمنا جهت عضویت در این سامانه عبارت * یازهرا * را به شماره فوق پیامک نمایید. التماس دعا.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه