وعده الهي در همه كتاب هاي آسماني بيان شده است.
وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ اْلأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحُونَ؛ و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.
همه مفسران بر اين باورند كه خداوند متعال در اين باره به كتاب هاي انبيا اشاره دارد و ميفرمايد: در كتاب هاي پيامبران نوشته ايم كه زمين را بندگان صالح به ارث ميبرند.
البته در اين اختلاف شده كه: آيا خداوند در همه كتاب هاي پيامبران به اين آيه اشاره كرده است يا در بعضي از آنها؟ گروهي ميگويند: مراد از «زبور» همان كتاب حضرت داود(علیه السلام) است و مراد از «ذكر» تورات حضرت موسي(علیه السلام) . برخي ديگر مراد از «ذكر» را قرآن كريم ميدانند (البته با توجه به اينكه در خود قرآن، كلمه ذكر براي قرآن آمده است). در اين صورت مراد از كلمه «بعد» در آيه، بعد بودن از جهت رتبه است، نه زمان.
كلمه «ارض» وقتي به صورت مطلق و بدون قرينه ميآيد، همه كره زمين را در بر ميگيرد و مراد از «وراثتِ زمين» اين است كه سلطه بر منافع و استفاده از آنها از ديگران، به بندگان صالح منتقل شده و بركات زندگي نصيب ايشان و مختصّ آنان خواهد شد.
«وراثت زمين» طبق آيه شريفه به انسان هايي خواهد رسيد كه داراي دو صفت بسيار مهم باشند:
1. «عبد خدا» بوده و هيچ استقلالي براي خود قائل نيستند. همه وجودشان را براي خدا قرار داده اند و مُهر عبوديت بر پيشاني شان ميدرخشد. اينان به مرز ايمان و توحيد واقعي رسيده اند و همه چيز را در شعاع وجود او و براي او و به سوي او ميبينند.
2. «صالح» و شايسته بوده و لياقت بهره برداري را دارا هستند.
برخي بر اين باورند كه تفسير آيه، مربوط به حضرت مهدي(علیه السلام) است و حتي اگر در روايتي، به آن حضرت اشاره نشده بود، باز هم آيه حكومت او را مطرح ميكند؛ زيرا:
1. قيام جهاني حضرت مهدي(علیه السلام) يكي از امور مسلّم در معارف اسلامي است.
2. بيان خداوند در آيه، به صورت وعده است؛ يعني، وعده داده كه زمين در اختيار بندگان صالح قرار ميگيرد. «كَتَبَ» در اصطلاح از امري حتمي و قطعي حكايت دارد. در مفردات راغب، آمده است: از حكم امضا شده واز اثبات، به كتابت تعبير ميشود شيء ابتدا به ذهن ميآيد و مورد خواست انسان قرار ميگيرد، سپس به گفت و گو ميگذارد و پس از تصويب و پذيرفتن، براي عملي شدن ثبت و مكتوب ميشود.
3. كلمه «ارض» در آيه، سراسر كره زمين را شامل ميشود و اين فقط در زمان ظهور امام زمان(علیه السلام) تحقّق خواهد يافت.
4. «ارث بردن»، يعني اينكه وارث در نحوه استفاده از مال و همه منافع آن، اختيار كامل داشته باشد و چنين استفاده اي از منافع زمين، تنها در زمان ظهور براي «بندگان صالح» فراهم است.
البته، عده اي ديگر اين برداشت را نمي پذيرند؛ بلكه معتقدند: آيه عام است و در هر زمان امكان دارد عده اي از «بندگان صالح» خدا زمين را به «ارث» ببرند؛ هر چند محدوده اي معين و كوچك از زمين را در اختيار داشته باشند و با برقراري حكومت ديني، بتوانند از منافع شان بهره ببرند. با اين همه، حكومت امام زمان(علیه السلام) مصداق كامل و تمام اين آيه شريفه است. امام باقر(علیه السلام) ميفرمايد:
«و قوله (وَلَقَدْ كَتَبنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعدِ الذِّكر)قال: اَلكُتُبُ كُلُّها ذِكر، (وَاَنَّ الاَرضَ يَرِثُها عِبادِي الصالِحُونَ) قالَ: اَلْقائِمُ(علیه السلام) وَاَصحابُه»؛[2]
مراد از كلمه «ذكر» در «وَلَقَد كَتَبنا...» همه كتاب هاي ]پيامبران [است. و مراد از «اَنّ الاَرضَ...» قائم(علیه السلام) و ياران او ميباشد.
از روايت بالا استفاده ميشود كه اين وعده الهي در همه كتاب هاي آسماني بيان شده است.
با نگاهي كوتاه به زندگي و آرمان هاي انسانها از آغاز تاكنون، به روشني در مييابيم كه يكي از بزرگ ترين آرزوها و خواسته هاي همه پيامبران و اوليا و انسان هاي طالب حق و آزاد انديش، بر پايي جامعه توحيدي و حكومتي بر پايه فرمان هاي آسماني و عدالت گستر الهي است تا در پناه آن با دستيابي عادلانه و صحيح بر منافع و منابع موجود، انسانها به سعادت ممكن و بالندگي و رشد روزافزون و كسب درجات كمال در خور شأن خويش برسند. روشن است كه اين اميد و آرزو زماني محقق ميگردد كه حاكمي عادل، كاردان و توانا، در رأس آن قرار گيرد و خود را موظّف به انجام فرمان هاي الهي بداند.
اينك ما در عصري به سر ميبريم كه تنها و تنها اين اميد، از آخرين خورشيد هدايت و امامت انتظار ميرود؛ او كه نامش در كلام پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و معصومين(علیهم السلام) و به حدّ «تواتر» و يقين بيان شده و جاي ترديد در اين زمينه وجود ندارد.
با توجه به ذيل آيه «وعد اللّه» از اين آيه نيز وجود امام زنده حاضر استفاده ميشود.
پی نوشت ها:
[1]. انبياء (105).
[2]. مجمع البيان، ج 4، ذيل آيه.
منبع:تخصصی مهدویت