بیانات رهبر انقلاب پیرامون شخصیت امام جواد (ع)
مبتكر بحثهای آزاد اجتماعى
بحث آزاد كار خوبى است، من موافقم با بحث آزاد؛ از اول هم موافق بودم. اين نكتهى اول كه بحث آزاد را ما رد نمىكنيم بلكه استقبال هم مىكنيم .مبتكر بحث آزاد اجتماعى امام جواد صلواتاللهعليه است. البته قبل از امام جواد هم در زمان ائمه بحث زياد مىشد، اما اينىكه حالا بنشينند جمعا صحبت كنند امام جواد اول بار اين كار را كردند.
02/03/1360
او امام و پيشاهنگ حركت ملت ایران بود
خاطرهى خونين 17 شهريور؛ دنبالهى درس جاويد فراموشنشدنى است كه امام جواد به ما داده است. چرا يك امام بزرگوار در 25 سالگى به شهادت مىرسد؟ و دستگاه جبار زمان اين ذريهى پيغمبر را بيش از آن تحمل نمىكند؟ پاسخ به اين سخن را زندگى و شخصيت امام جواد به ما مىدهد. او مظهر مبارزهى با باطل بود، او كوششگر براى حكومت الله بود. او براى خدا و قرآن مبارزه مىكرد، او از قدرتها نمىترسيد، او در حقيقت امام و الگو و پيشاهنگ اين حركتى بود كه امروز ملت ايران همگى دست به دست آن را تعقيب مىكند.
سخنرانى به مناسبت 17 شهريور در مصلى نماز جمعهى تبريز 17/06/1362
زندگی امام جواد علیهالسلام، الگویی برای جوانان
زندگى امام جواد عليهالسلام هم الگوست. امام جواد عليهالسلام - امامى با آن همه مقامات، با آن همه عظمت - در بيستوپنج سالگى از دنيا رفت. اين نيست كه ما بگوييم؛ تاريخ مىگويد؛ تاريخى كه غير شيعه آن را نوشته است. آن بزرگوار، در دوران جوانى و خردسالى و نوجوانى، در چشم مأمون و در چشم همه، عظمتى پيدا كرد. اينها چيزهاى خيلى مهمى است؛ اينها مىتواند براى ما الگو باشد.
گفت و شنود در ديدار جمعى از جوانان به مناسبت هفتهى جوان 07/02/1377
برنامهریزی هوشمندانه مذهبی
براى مراسم دينى، اعياد و عزادارىها برنامهريزى هوشمندانه بشود. بعضى از برنامههايى كه اجرا مىشود، كاملا ناهوشمندانه است. راجع به حضرت جواد چه صحبتى در تلويزيون يا راديو مىكنيد؟ راجع به امام جواد، امام هادى، امام عسكرى، امام رضا و ديگر ائمه مطالب خيلى خوبى نوشته شده است. بنده كه عمرم را در اين زمينهها گذراندهام، وقتى به اين مطالب نگاه مىكنم، استفاده مىكنم و لذت مىبرم؛ چرا از اينها استفاده نمىشود؟ نوشتههاى خوب، تحقيقات خوب و مطالب شيوا و ايمانآور در اين زمينهها فراوان است.
بيانات در ديدار رئيس و مديران سازمان صدا و سيما 11/09/1383
درس بزرگ امام جواد(ع)
امام جواد مانند ديگر ائمهى معصومين براى ما اسوه و مقتدا و نمونه است. زندگى كوتاه اين بندهى شايستهى خدا، به جهاد با كفر و طغيان گذشت. در نوجوانى به رهبرى امت اسلام منصوب شد و در سالهايى كوتاه، جهادى فشرده، با دشمن خدا كرد به طورى كه در سن 25 سالگى يعنى هنوز در جوانى، وجودش براى دشمنان خدا غير قابل تحمل شد و او را با زهر شهيد كردند. همانطورى كه ائمهى ديگر ما عليهمالسلام با جهاد خودشان هر كدام برگى بر تاريخ پر افتخار اسلام افزودند، اين امام بزرگوار هم گوشهى مهمى از جهاد همه جانبهى اسلام را در عمل خود پياده كرد و درس بزرگى را به ما آموخت. آن درس بزرگ اين است كه در هنگامى كه در مقابل قدرتهاى منافق و رياكار قرار مىگيريم، بايد همت كنيم كه هوشيارى مردم را براى مقابلهى با اين قدرتها برانگيزيم. اگر دشمن، صريح و آشكار دشمنى بكند و اگر ادعا و رياكارى نداشته باشد، كار او آسانتر است. اما وقتى دشمنى مانند مأمون عباسى چهرهاى از قداست و طرفدارى از اسلام براى خود مىآرايد، شناختن او براى مردم مشكل است. در دوران ما و در همهى دورانهاى تاريخ، قدرتمندان هميشه سعى كردهاند وقتى از مقابلهى روياروى با مردم عاجز شدند دست به حيلهى رياكارى و نفاق بزنند.
بيانات در خطبهى نماز جمعه 18/07/1359
چند حدیث از این بزرگوار
نياز مؤمن به سه چيز
«أَلْمُؤْمِنُ يَحْتاجُ إِلى تَوْفيق مِنَ اللّهِ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ يَنْصَحُهُ.»:
مؤمن نياز دارد به توفيقى از جانب خدا، و به پندگويى از سوى خودش، و به پذيرش از كسى كه او را نصيحت كند.
استوار كن، آشكار كن!
«إِظْهارُ الشَّىْءِ قَبْلَ أَنْ يُسْتَحْكَمَ مَفْسَدَةٌ لَهُ.»:
اظهار چيزى قبل از آن كه محكم و پايدار شود سبب تباهى آن است.
قطع نعمت، نتيجه ناسپاسى
«لا يَنْقَطِعُ الْمَزيدُ مِنَ اللّهِ حَتّى يَنْقَطِعَ الشُّكْرُ مِنَ الْعِبادِ.»:
افزونى نعمت از جانب خدا بريده نشود تا آن هنگام كه شكرگزارى از سوى بندگان بريده شود.
تأخير در توبه
«تَأخيرُ التَّوْبَةِ إِغْتِرارٌ وَ طُولُ التَّسْويفِ حَيْرَةٌ، وَ الاِْعْتِذارُ عَلَى اللّهِ هَلَكَةٌ وَ الاِْصْرارُ عَلَى الذَّنْبِ أَمْنٌ لِمَكْرِ اللّهِ «فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ».»:
(سوره اعراف، آيه 99) به تأخير انداختن توبه نوعى خودفريبى است، و وعده دروغ دادن نوعى سرگردانى است، و عذرتراشى در برابر خدا نابودى است، و پا فشارى بر گناه آسودگى از مكر خداست.«از مكر خدا آسوده نباشند جز مردمان زيانكار.»
نامه امام جواد به دوستش
«كَتَبَ إِلى بَعْضِ أَوْلِيائِهِ: أَمّا هذِهِ الدُّنْيا فَإِنّا فيها مُغْتَرَفُونَ وَ لكِنْ مَنْ كانَ هَواهُ هَوى صاحِبِهِ وَ دانَ بِدينِهِ فَهُوَ مَعَهُ حَيْثُ كانَ وَ الاْخِرَةُ هِىَ دارُ الْقَرارِ.»:
امام جواد (عليه السلام) به يكى از دوستانش نوشت: امّا در اين دنيا ما زير فرمان ديگرانيم، ولى هر كه خواسته او خواسته امامش و متديّن به دين او باشد، هر جا كه باشد با اوست و دنياى ديگر سراى جاودان است.
مسئوليت گوش دادن
«مَنْ أَصْغى إِلى ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإِنْ كانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ وَ إِنْ كانَ النّاطِقُ يَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْليسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْليسَ.»:
هر كه گوش به گوينده اى دهد به راستى كه او را پرستيده، پس اگر گوينده از جانب خدا باشد در واقع خدا را پرستيده و اگر گوينده از زبان ابليس سخن گويد، به راستى كه ابليس را پرستيده است.
پسنديدن، در حكمِ پذيرفتن
«مَنْ شَهِدَ أَمْرًا فَكَرِهَهُ كانَ كَمَنْ غابَ عَنْهُ، وَ مَنْ غابَ عَنْ أَمْر فَرَضِيَهُ كانَ كَمَنْ شَهِدَهُ.»:
كسى كه در كارى حاضر باشد و آن را ناخوش دارد، مانند كسى است كه غايب بوده، و هر كه در كارى حاضر نباشد، ولى بدان رضايت دهد، مانند كسى است كه خود در آن بوده است.
نوشته امام جواد (عليه السلام)
«إِنَّ أَنْفُسَنا وَ أَمْوالَنا مِنْ مَواهِبِ اللّهِ الْهَنيئَةِ وَ عَواريهِ الْمُسْتَوْدَعَةِ يُمَتِّعُ بِما مَتَّعَ مِنْها فى سُرُور وَ غِبْطَة وَ يَأْخُذُ ما أَخَذَ مِنْها فى أَجْر وَ حِسْبَة فَمَنْ غَلَبَ جَزَعُهُ عَلى صَبْرِهِ حَبِطَ أَجْرُهُ وَ نَعُوذُ بِاللّهِ مِنْ ذلِكَ.»:
حضرت جوادالأئمّه (عليه السلام) به خطّ خود نوشت: جان و دارايى ما از بخششهاى گواراى خداست و عاريه و سپرده اوست، هر آنچه را كه به ما ببخشد، مايه خوشى و شادى است و هر آنچه را بگيرد، اجر و ثوابش باقى است. پس هر كه جزعش بر صبرش غالب شود اجرش ضايع شده و از اين [صفت] به خدا پناه می بريم.
شهادت حضرت جواد (ع )
اين نوگل باغ ولايت و عصمت گرچه کوتاه عمر بود ولی رنگ و بويش مشام جانها را بهره مند ساخت . آثار فکری و رواياتی که از آن حضرت نقل شده و مسائلی را که آن امام پاسخ گفته و کلماتی که از آن حضرت بر جای مانده ، تا ابد زينت بخش صفحات تاريخ اسلام است . دوران عمر آن امام بزرگوار 25سال و دوره امامتش 17سال بوده است .
معتصم عباسی از حضرت جواد (ع ) دعوت کرد که از مدينه به بغداد بيايد . امام جواد در ماه محرم سال 220هجری به بغداد وارد شد . معتصم که عموی ام الفضل زوجه حضرت جواد بود ، با جعفر پسر مأمون و ام الفضل بر قتل آن حضرت همداستان شدند . علت اين امر - همچنان که اشاره کرديم - اين انديشه شوم بود که مبادا خلافت از بنی عباس به علويان منتقل شود . از اين جهت ، درصدد تحريک ام الفضل برآمدند و به وی گفتند تو دختر و برادرزاده خليفه هستی ، و احترامت از هر جهت لازم است و شوهر تو محمد بن علی الجواد ، مادر علی هادی فرزند خود را بر تو رجحان مي نهد . اين دو تن آن قدر وسوسه کردند تا ام الفضل - چنان که روش زنان نازاست - تحت تأثير حسادت قرار گرفت و در باطن از شوهر بزرگوار جوانش آزرده خاطر شد و به تحريک و تلقين معتصم و جعفر برادرش ، تسليم گرديد . آنگاه اين دو فرد جنايتکار سمی کشنده در انگور وارد کردند و به خانه امام فرستاده تا سياه روی دو جهان ، ام الفضل ، آنها را به شوهرش بخوراند .
ام الفضل طبق انگور را در برابر امام جواد (ع ) گذاشت ، و از انگورها تعريف و توصيف کرد و حضرت جواد (ع ) را به خوردن انگور وادار و در اين امر اصرار کرد . امام جواد (ع ) مقداری از آن انگور را تناول فرمود . چيزی نگذشت آثار سم را در وجود خود احساس فرمود و درد و رنج شديدی بر آن حضرت عارض گشت . ام الفضل سيه کار با ديدن آن حالت دردناک در شوهر جوان ، پشيمان و گريان شد ، اما پشيمانی سودی نداشت . حضرت جواد (ع ) فرمود : چرا گريه مي کنی ؟ اکنون که مرا کشتی گريه تو سودی ندارد . بدان که خداوند متعال در اين چند روزه دنيا تو را به دردی مبتلا کند و به روزگاری بيفتی که نتوانی از آن نجات بيابی . در مورد مسموم کردن حضرت جواد (ع ) قولهای ديگری هم نقل شده است .
دانلود
زیارت نامه امام جواد(ع)