میعادگاه : کـــرج . محمدشهر . ابتدای عباس آباد.بیت المهــــــــدی (عج

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 3414
:: کل نظرات : 51

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 7
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 180
:: باردید دیروز : 2884
:: بازدید هفته : 20519
:: بازدید ماه : 24371
:: بازدید سال : 24371
:: بازدید کلی : 889805
نویسنده : گمنام
شنبه 20 مهر 1392

اگر انسان فهميد آسيب هايي متوجه اوست، قبل از اينکه سراغ کسي برود ، و دنبال اذکار باشد ، اول نمازش را درست کند

حجت الاسلام مومني در اين جلسه به شرح  مطالبی که در شب عاشورا مورد توجه امام حسين(ع) قرار گرفته بود پرداخت.

وي اولين مطلب مورد توجه حضرت سيدالشهداء را خواندن نماز عنوان کرد و گفت،امام حسين فرموند: من نماز خواندن را دوست دارم. امام صادق(ع) مي فرمايند: بعد از معرفت به خدا مطلبي بالاتر از نماز پيدا نکردم، اگر قبول شد اعمال ديگر هم قبول است، و اگر نشد بقيه اعمال هم قبول نيست.

وي افزود: روزنه هاي نفوذي که، ممکن است شيطان بخواهد، از طريق آن به دل انسان وارد شود، با نماز از بين مي رود.

 حجت الاسلام مومني در ادامه گفت: اگر انسان فهميد آسيب هايي متوجه اوست، قبل از اينکه سراغ کسي برود، و دنبال اذکار باشد، اول نمازش را درست کند، تا موانع يکي يکي از سر راه او برطرف شود.

حجت الاسلام والمسلمين مومني تلاوت قرآن را دومين مطلب مورد توجه امام حسين(ع) عنوان کرد، و در توضيح آن گفت: پيامبر اکرم در حديث ثقلين مي فرمايد: چنگ زدن به دو مطلب، يکي کتاب خدا و دومي اهل بيت من، انسان را از گمراهي نجات ميدهد.

 وي در ادامه با با اظهار تاسف از اينکه در سالهاي اخير سکولار هيئتي در حال شکل گرفتن است، گفت: سکولار هيئتي معتقد است که اهل بيت به تنهايي براي هدايت و نجات انسان کافي است. اين گروه قرآن را حذف کرده و فقط اهل بيت را مورد توجه قرار داده است. غافل از اينکه پيامبر خدا فرموده اند: امکان ندارد کسي متمسک به عترت باشد ولي متمسک به قرآن نباشد. و همچنين کسي که متمسک به قرآن باشد بدون تمسک به اهل بيت به درد نمي خورد!

حجت الاسلام مومني با تاکيد بر اينکه پيامبر(ص) فرموده اند: در يک دست قرآن باشد و در دست ديگر اهل بيت، اضافه کرد: تمسک به عترت داراي مراتب معرفت، محبت و ولايت است. اگر اين سه باشند، سکولار هيئتي نمي تواند نفوذ کند و غايت را فقط گريه بداند.

 وي از اينکه برخي به آشنا بودن  به زبانهاي زنده دنيا افتخار مي کنند ولي نسبت به بلد بودن قرآن افتخار نمي کنند، يا اصلا از تلاوت آن به دور هستند. اظهار تاسف کرد .

 حجت الاسلام مومني به منظور بيان آثار شگفت تلاوت قرآن با ذکر خاطره اي از آيت اله مجتهدي گفت: جواني از ايشان پرسيد: چطور مي شود همانگونه که سمباده آهن زنگ زده را جلا داده، و صاف و پاک مي کند، من دل خود را صاف و پاک کنم؟ آقاي مجتهدي در پاسخ گفتند: قرائت قرآن! به خصوص در وقت سحر.

این سخنران  با اظهار تاسف از گرايش به خواندن تنها ترجمه قرآن، خاطر نشان کرد: خواندن قرآن با همين الفاظ موضوعيت دارد.

حجت السلام مومني در اهميت قرائت قرآن در دل شب به خطبه همام اميرالمومنين اشاره کرد و گفت: ايشان مي فرمايند: افضل الذکرقرائت القرآن. بالاترين ذکرقرائت قرآن است. در دل شب قرآن بخوانيد! قرآن قلب را نوراني ميکند، توجه به معاني قران داشته باشيد.

وي یکی از راه های تمسک به قرآن را عمل به آيات آن، بيان نمود و ادامه داد: بايد به آياتي که مي دانيم عمل کنيم. به آياتي مانند احترام به والدين، امر به معروف و نهي از منکر و دشمني با شيطان.

وي تاکيد کرد:اگر کسي اهل عمل به قرآن بود، هر دردي که داشته باشد، خدا راه حل آن را از قرآن به او نشان خواهد داد.  بعد ازعمل به قرآن، يک تفال به قرآن بزنيد، ببينيد خدا راه جلوي پايتان مي گذراد يا نه!

مومني سومين مطلب مورد توجه امام حسين(ع) را استغفار عنوان کرد و در بيان معناي استغفار گفت: استغفار يعني بازگشت و رجوع به سمت خدا. لازمه بازگشت به سمت خدا محاسبه اعمال است. انسان بايد اعمال خدا را محاسبه کند. استغفار به انسان تواضع ميدهد.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: بازدید از این مطلب : 1886
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : گمنام
شنبه 20 مهر 1392

گزیده ای از سخنرانی حجت الاسلام سعیدیان را بخوانید:

* متاسفانه بعضی ها این ضرب المثل غلط را قبول دارند که همرنگ جماعت شو. قرآن بر خلاف این حرف را می زند قرآن می فرماید: اکثرهم لایومنون، اکثرهم لایعقلون. اگر می خواهید به مقام برسید و جزء اولیاء خدا باشید نباید همرنگ جماعت شوید و بر خلاف سیر جامعه حرکت کنید. واقعا همچنین مسیری وجود دارد شما نگاه کنید تمام دانشمندان و افراد مختلفی که به مقامات رسیده اند به درجات رسیده اند از گروه های مختلف، کسانی بودند که خواستند با مردم یکی نباشند نخواستند مثل بقیه باشند. خواستند متفاوت بیاندیشند و... اما متاسفانه اتفاقی که الان رخ داده این است که ما عوام زده شدیم ما برای خودمان برنامه نداریم. هر اتفاقی بیافتد در جامعه برنامه ما را تعیین می کند. این یک ضرر بزرگی است. خسران مبین است که ما برای خودمان برنامه نداریم. هر طور که بخواهند ما را اداره می کنند و برنامه برای ما تعیین می کند این خیلی بد است.

 

اهل معرفت و عرفان چه می گویند؟

*اهل معرفت و اهل عرفان می گویند: شما در مسیر توحید یک سلوک دارید  یک جذبه. این جذبه همان توفیق من الله است. سلوک همین برنامه ای است که خدا برای ما در نظر گرفته است. عبادات مستحبات واجبات  محرمات اینها سلوک هستند و به کسانی که به این ها  پایبندند سالک الی الله می گویند.

 

احوالات سیدعلی قاضی(ره)

*در احوالات مرحوم سید علی آقای قاضی(ره)  نوشته اند که 40 سال ممارست داشتند. 40 سال تمرین کردند برای اینکه به مقامات برسد. خدا خیلی دوست دارد که ما هم برسیم. خدا حتی دوست دارد که بدترین ها بیایند و به مقامات برسند. علما و فقها می فرمایند که قاعده خلقت خدا نشآت گرفته از لطف اوست یعنی چون خدا دوست داشت آفرید روایت داریم که اگر شوق خدا را نسبت به خودتان می دانستید از شدت شوق از بین می رفتید.

 

بیان حافظ در مورد جذبه الهی و سیر و سلوک

*حضرت حافظ علیه الرحمه جذبه را اینطور بیان می کند که:  برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر / وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد. اگر آمدم و به جایی رسیدم دلیلش جذبه الهی است. 

روایت داریم از پیامبر(ص) که اگر سیدی به شما جفا کرد شما پبه خاطر من چیزی نگویید تا قیامت که جبران کنم. سید بد هم که بود حرمتش را حفظ کنید. به خاظر جدش نیت کنید و چیزی نگویید.

 

داستان طیب حاج رضایی

* طیب حاج رضایی از یک جایی رد می شد دید که یک سیدی را از خانه اش با اثاث منزلش بیرون کردند. طیب خیلی ناراحت شد و آمد پیش سید و گفت: چه شده؟ گفت: جناب طیب من مشکل مالی برام پیش آمد بود به صاحب خانه گفتم قدری صبر کن صاحبخانه قبول نکرد من را بیرون کرد الان هم با زن و بچه آواره ام. طیب گفت: وسیله های آقا سید را داخل وانت بگذارید. آدرسی داد رسیدند به یک خانه نوساز. طیب گفت: اثاث های آقا سید را داخل خانه بگذارید. آقا سید شناسنامه ات را بده. گفت : برای چی؟ شناسنامه را گرفت و رفتند به دفتر خانه. طیب گفت: سید این خانه را من طبق دلم ساختم  پول هایم را کم کم گذاشتم کنار که الان بتوانم یک خانه طبق باب میلم بسازم  این خانه را به نام تو میزنم شش دنگ ولی به یک شرط که روز قیامت وقتی که رسیدی خدمت مادرت فاطمه زهرا(س) بگو که این طیب سقف خانه خودش را که دوست داشت به من بخشید هوای این طیب را داشته باش .

 

 نتیجه گیری از این بحث

نتیجه بحث این است که کمک کردن را به عقب نیاندازیم تا موقعیتش جور شد سریعا انجامش بدهیم چون یکی از جذبه های الهی است و سعی کنیم که لااقل واجبات را انجام دهیم و محرمات را ترک کنیم و خدا و اهل بیت(ع) خیلی دوست دارند که ما هدایت بشویم انشالله که خدای متعال ما را در این راه ثابت قدم و موفق بدارد.

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: برچسب‌ها: ماجرای طیب و سید , رایة الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 2367
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : گمنام
شنبه 20 مهر 1392

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: مومن تصمیم می گیرد عمل نیکی انجام دهد. اگر انجام ندهد خدا او را به همین تصمیم و نیت که داشت یک حسنه می دهد ، اگر انجام دهد ده برابر در نامه عملش نوشته می شود


پیامبر اکرم (ص) فرمودند: مومن تصمیم می گیرد عمل نیکی انجام دهد. اگر انجام ندهد خدا او را به همین تصمیم و نیت که داشت یک حسنه می دهد ، اگر انجام دهد ده برابر در نامه عملش نوشته می شود و چنانچه شخصی تصمیم گناهی می گیرد چنانچه آن عمل از او سر نزد به واسطه تصمیم و نیتش چیزی برایش ثبت نمی شود اگر نیت را به مرحله عمل رساند و کار زشت را انجام دهد، باز هفت ساعت او را مهلت می دهند.

فرشته ای که در طرف راست و متصدی کارهای نیک است به آن یک که در طرف چپ قرار دارد و مامور ثبت اعمال زشت است می گوید: ثبت نکن شاید کار نیکی انجام دهد که این عمل زشت را برطرف نماید؛ زیرا خداوند می فرماید: کارهای نیک گناهان را می زداید یا ممکن است استغفار کند.

اگر در این هفت ساعت بگوید: استغفر الله الذی لا اله الا هو عالم الغیب و الشهاده العزیز الحکیم الغفور الرحیم ذوالجلال و الاکرام در نامه عملش ثبت نمی شود، هرگاه هفت ساعت گذشت نه کار نیک انجام داد و نه استغفار کرد، همان فرشته متصدی گناه می گوید: این گناه را در نامه عمل این بدبخت محروم بنویس.

 

پی نوشت: 

پند تاریخ 4  به نقل از وسایل الشیعه

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1722
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
شنبه 20 مهر 1392

*وضو نور است:

آری ای برادر! بدان که وضو نور است و تداوم آن، باعث ارتقا به عالم قدس‌ خواهد شد، بدان که این دستور با برکت، نزد بزرگان علم و عمل تجربه شده است، پس ای سالک کوی یار، بر تو لازم است که اولاً؛ همیشه آن را انجام دهی و ثانیاً همت عالی داشته باشی و پس از نماز، از خدای - تبارک و تعالی - آنچه را که باقی و جاودانه است بخواهی و از او به جز او را نخواهی و با زبان حال، این گونه مترنّم باشی:

ما از تو نداریم به غیر تو تمنّا

حلوا به کسی ده که محبت نچشیده است!

زیرا آن کس که طعم محبت خدای را چشیده است غیر او را هیچ می‌انگارد، علاوه بر اینکه آنچه از غیر او بخواهد، هر یک مظهر اسمی از اسمای الهی است؛ پس اگر او زمانی اصل را یعنی (ذات حق را) یافت، همه فروع را به دست آورده است:

چرا زاهد اندر هوای بهشت است

چرا بی خبر از بهشت آفرین است؟

عارف متأله، صدرالدین دزفولی این گونه می‌سراید:

خدایا زاهد از تو حور می‌خواهد قصورش بین

به جنت می‌گریزد از درت یا رب شعورش بین

پس آن گاه که نماز را به پایان آوردی سر بر سجده نهاده و بگو:

«اَللّهُمَّ ارزُقنِى حَلاَوَهَ ذِکرِکَ وَ لِقَائِکَ وَ الحُضُورِ عِندِک...»


خدایاً شیرینی یادت را به من بچشان، خدایا! دیدارت را روزی من بگردان، پروردگارا! توفیق حضورت را به من عنایت بفرما.

منبع:بسیج
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: بازدید از این مطلب : 1890
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 19 مهر 1392

امام زمان(عج)-مناجات

 

آخر بگو چه چاره کنم با غم فراق

آهی ز حسرت است فقط همدم فراق

با گریه کردن این دلم آرام می شود

یعنی که اشک بود فقط مرهم فراق

موی سپید تحفۀ هجران دلبر است

یک عمر می شود سپری یک دم فراق

حالِ دلم چو زلف تو پیچیده در هم است

خسته شدم از این همه پیچ و خم فراق

گفتم که چیست خونِ جگر گفت عاشقی

اشک دل است در سحر ماتم فراق

رنگ سیاه بیرق چشم انتظار هاست

کعبه شده نمایشی از پرچم فراق

ای حاجی همیشه بیابان نشین بیا

بنشین شبی کنار من و زمزم فراق

هجران به دام رنج و بلا می کِشد مرا

آخر فراق کرببلا می کُشد مرا

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2002
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 19 مهر 1392

امام زمان(عج)-مناجات

 

حرف هجران شده بسیار به هم ریخته ام

باز از دوری دلدار به هم ریخته ام

کاش ای کاش فقط نیمه نگاهی می کرد

به منِ عاشق بیمار ... به هم ریخته ام

به گمانم پسر فاطمه با من قهر است

نشدم لایق دیدار به هم ریخته ام

کار دستم دهد این بار گناهانی که

روی هم گشته تلمبار به هم ریخته ام

با همه بار گناهی که به گردن دارم

مثل حُر آمدم این بار ... «به هم ریخته ام»

دگر از دست خودم خسته شدم از بس که

شده ام مایه ی آزار به هم ریخته ام

من گنه می کنم و دائماً او می بخشد

من که از این همه تکرار به هم ریخته ام

«مرد صابونی» ام و میل به دنیا دارم

اصلاً انگار نه انگار به هم ریخته ام

فتنه معلوم کند که چه کسی پاکار است

نیستم عاشق پاکار به هم ریخته ام

من آلوده فقط لاف زدن را بلدم

این چنین می کنم اظهار: به هم ریخته ام

یک نفر یار ندارد! چه قدَر مظلوم است

از چنین وضع اسفبار به هم ریخته ام

با تمام بدی ام باز رهایم ننمود

خیلی از مرحمت یار به هم ریخته ام

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1731
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 19 مهر 1392
آنچه سلب توفیق از انجام نماز شب کند، کدام است؟ شیخ بهائی -اعلی الله مقامه- در "مفتاح الفلاح" تنها به یک نکته اشاره فرموده که آن را از حضرت مولی‌الموحدین امیرالمؤمنین حضرت علی بن ابی‌طالب -علیه‌ السلام- نقل کرده است:
 
۱. گناه: از عوامل عدم توفيق به نماز شب گناه است. "اِنَّهُ جَاءَ اِلَي اَميِرِالمُؤمِنيِنَ، فَقَالَ: اِنَّي قَد حَرُمَت صَلوَهَ الَّليلِ، فَقَالَ [عليه السلام]: اَنتَ رَجلٌ قَد قَيَّدَتكَ ذُنُوبُكَ"؛ شخصی محضر مبارک حضرت امیرالمؤمنین -علیه السلام- شرفیاب شد و گفت: من از انجام نماز شب محروم مانده ام؟ حضرت در پاسخ او فرمود: تو مردی هستی که گناهان تو را به زنجیر کشیده است. پس ای عزیز گناه مکن!
 
چند نکته را نیز ما بر پاسخ ایشان از این سؤال اضافه خواهیم کرد، شاید جواب کامل تر گردد:
 
 
۲. بی نظمی در خواب: به نظر می رسد گاه بی نظمی در برنامه خواب به ویژه در جوانان و نوجوانان یکی از عوامل سلب توفیق از انجام نماز شب و شب زنده داری باشد. پس باید برنامه‌ای ریخت و شب‌ها را زودتر به بستر خواب رفت تا که سحرگاهان نشاط بیشتری داشته باشد.
 
 
۳. پرخوری قبل از خواب: نباید در هنگام شب خود را از غذا سیر کرد، چرا که پرخوری در سلب توفیق از شب زنده داری تأثیر فراوانی است. 
 
۴. بی‌توجهی به انجام این برترین عبادتگاه شخص چون معرفتی جدی به این عمل خداپسندانه نداشته و آن را درک نکرده است، پس اهمیت لازم را نداده و بر آن شوق لازم را ندارد. بر او باد به معرفت، معرفت و معرفت.
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , پـرســــــــمـان , ,
:: بازدید از این مطلب : 2934
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : گمنام
جمعه 19 مهر 1392

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1594
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 19 مهر 1392

حدیثی در منابع روایی وجود دارد که حکایت از رجعت حضرت زهرا (س) بعد از ظهور امام زمان(عج) دارد. داستان رجعت آن حضرت در ضمن روایتی طولانی که در پرسش مفضل از امام صادق (ع) مطرح شده، آمده است.
 مفضل می گوید از امام صادق (ع) پرسیدم: آقا، آیا پیامبر (ص) و على (ع) با قائم (عج) خواهند بود؟ فرمود: آرى، و الله پیامبر و على (ع) ناگزیر می باید قدم روى زمین بگذارند…. اى مفضل! گویا مى ‏بینم که ما ائمه آن موقع جلوی پیامبر جمع شده و به آن حضرت شکایت مى ‏کنیم که امت بعد از وى چه به روز ما آوردند، و مى ‏گوییم امت، ما را تکذیب کردند
؛ بى ‏اعتنایى، نفرین، لعنت و تهدید به قتل نمودند، حاکمان ستمگر آنها ما را از وطن بیرون آورده به پایتخت خود بردند و جمعى از ما را با سم و حبس کشتند. در این وقت پیغمبر سخت گریه می کند و می فرماید اى فرزندان من! هر چه به شما رسید بیشتر به جد شما رسید.

آن گاه فاطمۀ زهرا (س) مى ‏آید و از ظلم هایی که در حق او همسرش شده و غصب فدک‏، ملک خود توسط آنها، و رفتن به میان مهاجرین و انصار و ایراد خطبه ‏اش در خصوص غصب فدک، شکایت می کند. سپس نقل می کند که چگونه جمعى امیر المؤمنین(ع) را از خانه خود براى بیعت گرفتن در سقیفه بنى ساعده بردند،… .(1)

بنابر این، طبق این روایت که مفضل از امام صادق(ع) نقل می کند، حضرت فاطمه(س) نیز جزو رجعت کنندگان خواهند بود؛ لذا با این فرض، سؤال بعدی در مورد عکس و تصویر آن حضرت موضوعیت ندارد. اگر چه شرعاً ایرادی ندارد که تصویر با حجاب ایشان منتشر شود، در عین حال لزومی نیز برای چنین کار وجود ندارد.

 

پی نوشت ها:

1_(مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷، مؤسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۹ق؛ دوانى، على، مهدى موعود، (ترجمه ج ۵۱، بحار الأنوار)، ص ۱۱۶۶- ۱۱۶۷، اسلامیه، تهران، چاپ بیست و هشتم، ۱۳۷۸ش، «قَالَ الْمُفَضَّلُ یَا سَیِّدِی‏…ثُمَّ تَبْتَدِئُ فَاطِمَة(ع) وَ تَشْکُو مَا نَالَهَا مِنْ أَبِی بَکْرٍ وَ عُمَرَ وَ أَخْذِ فَدَکَ مِنْهَا وَ مَشْیِهَا إِلَیْهِ فِی مَجْمَعٍ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ وَ خِطَابِهَا لَهُ فِی أَمْرِ فَدَکَ وَ مَا رَدَّ عَلَیْهَا مِنْ قَوْلِهِ إِنَّ الْأَنْبِیَاءَ لَا تُورَثُ وَ احْتِجَاجِهَا بِقَوْلِ زَکَرِیَّا وَ یَحْیَى ع وَ قِصَّةِ دَاوُدَ وَ سُلَیْمَانَ ع وَ قَوْلِ عُمَرَ هَاتِی صَحِیفَتَکِ الَّتِی ذَکَرْتِ أَنَّ أَبَاکِ کَتَبَهَا لَکِ وَ إِخْرَاجِهَا الصَّحِیفَةَ وَ أَخْذِهِ إِیَّاهَا مِنْهَا وَ نَشْرِهِ لَهَا عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ مِنْ قُرَیْشٍ وَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ وَ سَائِرِ الْعَرَبِ وَ تَفْلِهِ فِیهَا وَ تَمْزِیقِهِ إِیَّاهَا وَ بُکَائِهَا وَ رُجُوعِهَا إِلَى قَبْرِ أَبِیهَا رَسُولِ اللَّهِ ص بَاکِیَةً حَزِینَةً تَمْشِی عَلَى الرَّمْضَاءِ قَدْ أَقْلَقَتْهَا وَ اسْتِغَاثَتِهَا بِاللَّهِ وَ بِأَبِیهَا رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ تَمَثُّلِهَا بِقَوْلِ رُقَیْقَةَ بِنْتِ صَیْفِی‏ …».)

منبع:ظهور 12

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: مــهـــــدویــــت , ,
:: بازدید از این مطلب : 1902
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : گمنام
جمعه 19 مهر 1392

رسول خدا(ص) می فرماید: زنی که شوهرش را بیازارد، تا او را یاری و از خود راضی نکند خدا هیچ یک از کارهای نیکش را نخواهد پذیرفت گرچه آن زن همه روزگارش را روزه بگیرد و به عبادت بپردازد و بردگانی را آزاد سازد و اموالش را در راه خدا ببخشد و این زن {تا چنین باشد} نخستین کسی است که وارد آتش خواهد شد.
همانند این کیفر برای شوهر هم هست، چنانکه همسرش را از روی ستم بیازارد.

منبع: باشگاه خبرنگاران

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1627
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
جمعه 19 مهر 1392

 

از غذای خود از نظر کم و کیف کم کنید و از خوردن غذاهای محرک بپرهیزید ، خصوصا شبها؛ و بین الطلوعین مقداری قدم بزنید، ورزش در هوای آزاد نمایید و از نظر فکر و نظر در مناظر مهیج خود داری نمایید و برای ازدواج به نحو آسان اقدام کنید و با توبه و تضرع به درگاه خداوند مهربان و توسل به امام عصر (عج) از خداوند بخواهید که شما را از گناه حفظ فرماید.

خودمان باعث عذاب می شویم.

انٌ الله لا یُغَیَرُ ما بِقَوم حَتٌی یُغَیروا ما بِاَنفسِهم «سوره رعد آیه ۱۱»

خداوند هرگز اوضاع قومی را تغییر نمی دهد، تا این که خود آنان آنچه را که دارند تغییر دهند.

هر چه هست از قامت نا ساز بی اندام ماست. تا ما نا جور نشویم ، آنچه از بالابر سر ما نازل می شود ، نا جور نمی شود؛ بلکه کاری می کنیم که باران رحمت بر ما نقمت و عذاب می شود.

 

منبع: بسیج

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: بازدید از این مطلب : 1809
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 19 مهر 1392

در روزهای باقیمانده از دهه اول ماه ذی حجه، گفتاری از آیت الله مجتبی تهرانی را در این باره بخوانید.

دهه اول ماه ذی‌حجه از ایامی است که از نظر ارزشی در روایات ما خیلی بر روی آن تاکید شده و حتی آن را با ماه مبارک رمضان مقایسه کرده ا‌ند. در یک آیه شریفه آمده است که: «و اذکروا الله فی ایام معدودات» ما در روایات داریم که حضرات معصومین می‌گویند، ایام معدودات، همان دهه اول ماه ذی‌حجه است. در این ایام زیاد خدا را ذکر کنید.

ارزش اعمال دهه‌ی اول ماه ذی حجه بالاتر از جهاد فی سبیل الله

در روایتی دارد که رسول خدا فرمود: هیچ ایامی پاکیزه‌تر و بزرگتر از نظر اجر و پاداش در مورد اعمال، از دهه اضحی نیست؛ دهه اضحی هم همین دهه اول ذی‌حجه است.
به حضرت عرض شد که حتی نسبت به جهاد در راه خدا هم این ایام با فضیلت تر است؟ حضرت فرمودند: ارزش اعمالی که انسان در این دهه انجام می‌دهد از جهاد فی سبیل الله هم بیشتر است؛ مگر اینکه کسی مال، جان و همه چیزش را در جهاد فی سبیل الله ببرد و هیچ چیز را هم برنگرداند؛ یعنی نه مالش بماند و نه جانش... تنها چنین چیزی است که بافضیلت تر از این ایام است. 
این روایت گویای ارزش این ایام است.

در روایت دیگری از پیغمبر اکرم نقل شده که حضرت فرمودند: هیچ روزی نیست که خداوند انجام کار خیر در آن را بیشتر از این ده روز، دوست بدارد.

انسان باید فرصت‌ طلب باشد

حالا می‌خواهم یک تذکر عرض کنم. ما تاکنون بخشی از این دهه را پشت سر گذاشته‌ایم و باید نسبت به باقیمانده آن قدر شناسی کرده و بهره‌گیری کنیم. ما نباید از این امور معنوی و این فرصت های روحانی غفلت کنیم.

انسان باید فرصت‌طلب باشد و به تعبیر علی(ع) که فرمود: «فرصت ها را غنیمت بشمارد». زمانی خواهد آمد که این فرصت‌ها از دست ما رفته است و ما حسرت آن را خواهیم خورد. پس در این ایام نسبت به اعمال صالح و آدابی که وارد شده است غفلت نکنیم. به خصوص ادعیه وارده که همه اش جنبه توحیدی دارد را بخوانیم.

این دهه‌، دهه‌ی توحید است

از دعاهای وارده برای این دهه فهمیده می شود که مسأله توحید در این ایام محوریت داشته و باید بگوییم که این دهه، دهه توحید است.

 

منبع:خبرآنلاین

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1601
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
جمعه 19 مهر 1392
*امروز شما به راحتی می توانید احادیث را بشنویید و بیان کنید، در حالی که بعد از امام رضا (ع) امکان برقرای تماس با شیعیان میسر نبود و روایات بسیار کمی داریم. دلیلش هم این است که امامان عموما در شرایط سختی قرار داشته اند و می توان به شهادت امام جواد (ع) در 25 سالگی و در تبعید و حصر زندگی کردن امام هادی (ع) و عسگری (ع) اشاره کرد. این موضوع مقدمه غیبت را ایجاد می کرد تا شیعیان به دوری از امامان عادت کنند که هر چند با وجود کم بودن این روایات هر کدام تاثیر شگفتی برای تربیت و رشد ما خواهد داشت.
 
*از امام جواد (ع) نقل است که «المومن یحتاج الی توفیقٍ من الله و واعظٍ من نفسه و قبولٍ ممن ینصحه ». فرمود مومن برای سعادت به سه خصلت محتاج است اول توفیق دوم واعظ درونی كه پیوسته او را موعظه كند و سوم پذیرش نصیحت و خیرخواهی.
 
* خداوند توفیق بعضی کارها را به بعضی می دهد و به بعضی نمی دهد. فرمول در چشم خدا محبوب شدن در روایات اهل بیت بیان شده است . خداوند به کسانی توفیق می دهد که اهل تواضع، خشوع، مهربانی و سخاوت هستند؛صله رحم انجام می دهند، شکر نعمت انجام می دهند.
 
* مومن هموراه در تلاش است تا رابطه ای پیدا کند که شکر خدا را گوید. فرد ناسپاس در گرداب و چرخه فلاکت و نابودی وبی توفیقی گرفتار می شود و با ناسپاسی ها، بیشتر از چشم خداوند می افتد و از خدا دور و دورتر می شود و هر لحظه از نجات فاصله می گیرد. هرکس در گرداب افتاد، بلافاصله باید دست به دامان امام حسین (ع) شود.
 
*شاه کلید بدست آوردن «توفیق من الله» ادب است. ادب بندگی، ادب عاشقی، ادب فرزندی... در هر کاری باید ادب را رعایت کرد. ادب سوال و جواب، ادب مهمان داری از مواردی است که توفیق انسان را زیاد می کند. فردی مهمان امام صادق (ع) بود که در نظر داشت برای رسیدگی به مرکبش و تیمار اسب خود راهی شود که امام صادق سلام الله علیه مانع از این کار شد و فرمود که تو را دعوت کردم تو مهمان من هستی و من به عنوان میزبان تو باید این کارها را انجام بدهم.
 
* احترام به سادات و اهل علم و بوسیدن دست و پای پدر و مادر از دیگر مواردی است که خداوند توفیق بنده را زیاد می کند، به عشق صدیقه طاهره به فرزندانش احترام کنید. کاسب موفقی که پشت دخلش وقتی می دید سیدی از مقابل مغازه اش عبور می کند بدون اینکه حتی آن سید متوجه شود؛ به احترامِ سید بلند می شد و برکات و توفیقات ای بسا به خاطر همین ادب به اولاد زهرای مرضیه باشد.
 
* خود را موعظه کردن از هر ترمزی برای انسان بهتر است. با خودتان حرف بزنید و برای خود منبر بروید. نتیجه موعظه عمل صالح است. نشاط است. شوق است.دیده شده است که بسیاری از مردم خود را ملامت و سرزنش می کنند، اما موعظه نمی کنند. البته تفاوتی هم در بین موعظه و له کردن وجود دارد. نتیجه ملامت بی انگیزگی و کاهش عزت نفس است تیرگی و تلخی است. اما موعظه حیات است. تشویقی حکیمانه برای رسیدن به رضای خدا از صراط مستقیم.
 
* شخصی از امام جواد (ع) خواست تا او را موعظه کند. امام در جواب او پرسیدند: آیا می پذیری؟ قبول می کنی؟ در طول تاریخ چه بسیار انسان هایی که به مواعظ اولیاء و انبیاء گوش ندادند و برای ابد بیچاره شدند.
 
 
حجت الاسلام شهاب مرادی
 
 
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1908
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 19 مهر 1392

 در این رابطه گزیده ای از سخنان حجت الاسلام حسینی قمی را بخوانید؛

* الان پای صحبت هرکسی بنشینی نارضایتی و ناشکری دیده می شود، آرامش در جامعه ما کیمیای کمیابی شده است، در مسجد بازار تهران مردی بزرگ نماز میخواند به نام آیت الله خوانساری، شخصی میگفت: لحظات آخرین نزدشان رفتم و از اقازاده ایشان پرسیدم حالشان چطور بود دیشب؟ فرمودند دیشب تا صبح نخوابیده، خدمت خودشان رسیدم پرسیدم حالتان چطور است گفتند دیشب تا صبح ولی ناگهانی حرفشان را عوض کردند و گفتند الحمد الله. و اظهار نارضایتی نکردند.

* سید بزرگواری بود از شاگردان سید عبدالهادی شیرازی که انسان فوق العاده ای بود، از نظر علمی و معنوی، می گفت استاد ما باید چشم خود را عمل میکرد و در این عمل احتمال کور شدن ایشان بود، قبل از عمل رفتم تا به یک شکلی ایشان را آماده کنم برای این اتفاق، به ایشان گفتم: احتمال دارد چشمانتان را از دست بدهید صبر داشته باشید، سید عبدالهادی گفت صبر که چیزی نیست من ناراحتم چرا به مقام رضا نرسیده ام، چرا ما نعمت ها را نمی بینیم.

* یکی از علمای بزرگ نجف ملاعبدالله گلپایگانی بود، دارای مقام علمی بسیار ممتازی بود. اگر شاگردی اشکالی به استاد می کرد چهل دقیقه طول می کشید تا جواب اشکال ایشان را استاد بدهد، ایت الله العظمی اراکی ایشان را در خواب دید، پرسیدند چه خبر آنجا چه کار کردید؟ چه جواب دادید؟ جواب داد: بعد از مرگ فرشتگان آمدند به سوال و جواب، همه واجبات را ارائه کردم فرشتگان همه آنها را با اشکال دانستند، مستحبات را ارئه کردم همه را اشکال گرفتند. گفتم من بهترین دوران جوانی ام را به نجف آمدم به سختی درس خواندم. خدایا این زندگی شد ما داریم، این همه زحمت بکش، درس بخوان، تحصیل، علم، دانش، اینقدر باید فقیرانه زندگی کنم و ... شروع کردم هر چه شکایت و گلایه بود کردم، ولی یک مرتبه، گفتم نه من اشتباه کردم، خدایا اشتباه کردم، چرا فقط نداده ها را می گویم، بگذار داده ها را بگویم، خدایا نعمت های زیادی دادی، یک: نعمت سلامتی، دو: نعمت استعداد خوب، درس می خوانم شاگرد اولم سه: نعمت مجاورت امیرمؤمنان علیه السلام، چهار: دوستان خوب، پنج: اساتید خوب، شروع کردم نعمت ها را گفتن، آخرش گفتم الحمدلله خدایا سپاسگذارم، خدایا راضیم، اشتباه کردم شکایت کردم، الحمدلله، فرشتگان به من گفتند: آن الحمدلله که آن روز در آن راه گفتی، گوهرّ گرانبهایی است که می تواند تو را نجات دهد، با همین درّ گرانبها برو بهشت.

* رضایتمندی از زندگی، خیلی مهم است. آدم راضی باشد از خدا، نعمت ها را ببیند، یادش نرود، الآن به بعضی ها می گویی نماز، می گوید: خدا چه چیزی به ما داده است که نماز از ما می خواهد، تو خبر داری از زندگی ما، چه چیزی خدا به ما داده است که 5 وعده نماز هم برایش بخوانیم. اولا که نماز برای خدا خدمتی برای خداوند نیست، حالا گیریم که شما می خواهی مقابله کنی، خدا چه به ما داده است که من نمازم را باید بخوانم، فرمانش را گوش کنم، گناه نکنم و ... ، چه چیزی خدا به ما داده است که اینقدر از ما تکلیف می خواهد، یک مثال خیلی ساده میزنم؛ شما صبح تا به حال آب میل فرمودید؟ آب! چایی میل فرمودید؟ هیچ میدانید این آبی که ما می نوشیم چه قدر نعمت همراهش است، گاهی آدم بیماریهایی پیدا می کند، که این آب را نمی تواند بنوشد، من بیمارانی را دیم که اینها کل نخاعشان از بین میرود، آب را نمی تواند بخورد. یک پدری جوانش را آورده بود بیمارستان، گفتم برای چه آورده ای، گفت: این دو سال است که حیاتش حیات نباتی است، زنده است ولی هیج هوش و احساسی ندارد، گفتم: غذا، گفت: نه، اصلا چیزی از گلویش رد نمی شود، هیچ می دانید آدم آبی که می نوشد، باید چند بار بگوید الحمدلله که این آب از گلوی من رد شد؟ میشود بگویید از این نعمتها ما چندتا در زندگی مان داریم؟ چرا اینقدر رضایتمندی ها کم شده؟ چرا زندگی ها همه شده نارضایتی؟

* ائمه اطهار علیهم السلام، در اوج سختی ها با اوج رضایتمندی بودند. چه کسی به اندازه امام رضا علیه السلام مشکلات تحمل را کرد، چه کسی به اندازه امام جواد سلام الله علیه، مشکلات را تحمل کرد، امام جواد علیه السلام چه بیماری داشتند که در بیست و پنج سالگی به شهادت رسیدند، کسالتی نداشتند، بیماری نداشتند، امام رضا علیه السلام بیماری نداشتند، در روایت هست: « ما منا إلّا مقتول أو مسموم »، تمام أئمه را یا با شمشیر دشمن یا با جفا به شهادت رساندند، ولی اوج رضایتمندی بود در زندگیشان، اوج عبودیت بوده، اوج بندگی بوده.

 

 

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1929
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 15 مهر 1392

شعر خوانی حمیدرضا برقعی در سالروز ازدواج صدیقه کبری(س) و امیر المومنین(ع)

دانلود

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: مــــــداحــــــى , ,
:: بازدید از این مطلب : 2486
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 15 مهر 1392

پيامبر گرامى رو به امير مؤمنان كرد و فرمود: آيا چيزى از امكانات مالى و اقتصادى براى ازدواج در اختيار دارد؟ 

آن حضرت پاسخ داد: پدر و مادرم فدايت باد! به خداى سوگند شرايط اقتصادى من بر شما پوشيده نيست. همه‏ى ثروت من در حال حاضر يك شمشير ستم سوز است و يك زره براى جهاد و يك شتر آبكش براى كسب و كار. 

آرى! اين دارايى على عليه‏السلام است و اين تمامى امكانات مالى و اقتصادى اوست كه مى‏خواهد با دخت يگانه‏ى پيامبر پيمان زندگى ببندد. 

پيامبر گرامى در برابر صداقت و جوانمردى وصف‏ناپذير امير مؤمنان در اوج كرامت و بزرگوارى فرمود: على جان! اما در مورد شمشيرت نظرم اين است كه شما به او نيازمندى تا بوسيله‏ى آن در راه خدا و دفاع از حقوق و امنيت انسانها به جهاد برخيزى و دشمنان تجاوز كار خدا را سر جايشان بنشانى. در مورد شترت نيز نظرم اين است كه آن هم وسيله‏ى كار و درآمد توست. بوسيله‏ى آن، هم نخلستانت را آب مى‏دهى و براى خانواده‏ات هزينه‏ى زندگى فراهم مى‏آورى و هم زاد و توشه‏ى سفرت را جابجا مى‏نمايى. پس از تعيين زره‏ى حضرت على عليه‏السلام به عنوان مهريه حضرت زهرا (س) حضرت رسول اكرم فرمودند: اما من دخت فرزانه‏ام را به ازدواج تو در خواهم آورد و در برابر اين پيمان براى زندگى مشترك و به نشان صفا و صداقت، اينك زره‏ات را بفروش و پول آن را بياور تا ترتيب اين كار را بدهم. 

امير مؤمنان به دستور پيامبر به بازار شتافت و زره مورد اشاره را به حدود پانصد درهم فروخت و پول آن را به پيشواى بزرگ توحيد و آزادگى تقديم داشت. 

بعد از آنكه اميرالمؤمنين عليه‏السلام سپر جنگ خود را به پانصد درهم فروختند و مهريه حضرت زهرا قرار دادند مبلغ آنرا به رسول اكرم دادند: 

امام صادق عليه‏السلام در ضمن روايتى مى‏فرمايد: رسول خدا درهم‏ها را در دامنش ريخت و مشتى از آن را كه شصت و سه يا شصت و شش درهم مى‏شد به ام‏ايمن داد تا لوازم خانه خريدارى كند، مشتى ديگر را به اسماء بنت عميس داد تا عطر و گلاب بخرد، و مشتى را به ام‏سلمه داد تا غذا تهيه كند و عمار و ابوبكر و بلال را براى خريد چيزهائى فرستاد كه براى خود حضرت زهرا لازم بود، كه از جمله وسائلى كه براى براى حضرت خريدارى شد اقلام ذيل بود: 

1- يك پيراهن به هفت درهم. 

2- يك روسرى به چهار درهم. 

3- قطيفه سياه خيبرى. 

4- تختخواب با روتختى

5- دو دست رختخواب از پارچه مصرى كه محتواى يكى از آن دو ليف خرما و ديگرى پشم گوسفند بود. 

6- چهار پشتى از پشم طائف با محتوائى از گياهى به نام اذخر. 

7- پرده‏اى از پشم 

8- حصيرى هجرى 

9- آسياى دستى

10- دلوى چرمى

11- ظرفى مسى براى درست كردن حناء

12- كاسه‏اى براى شير

13- ظرفى براى آب

14- آفتابه‏اى قيراندود

15- سبوئى سبز رنگ

16- دو كوزه سفالى 

17- فرشى از پوست

18- عبائى قطوانى 

19- مشك آب.


رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1917
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
دو شنبه 15 مهر 1392

توصیه های رهبر انقلاب به زوج های جوان

دانلود

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1872
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 15 مهر 1392

 امشب شب اول ماه مبارک ذی الحجة است که دهه اول آن ، دارای فضیلت و شرافت زیادی است , و عبادت ، در این ایام اجر و پاداش عظیمی دارد . یکی از اعمالی که تمام بزرگان و علما و فقهای جلیل القدر ،در ده شب اول این ماه عزیز اهتمام زیادی به آن داشته اند ؛ خواندن دو رکعت نماز در بین نمازهای مغرب و عشاء است که معروف به « نماز و واعدنا » می باشد . 

خواندن این نماز کمتر از 5 دقیقه طول میکشد و به حسب احادیث و روایات صحیح و معتبر و متواتر کسی که آنرا بجای آورد در ثواب همه ی حاجیان شریک میگردد، بدون این كه از ثواب آنان چیزی كاسته شود .
 
کیفیت خواندن نماز « و واعدنا » :
 
« مابین نماز مغرب و عشاء دو رکعت نماز بجا آورد، در هر رکعت پس از حمد ، سوره توحید و سپس آیه 142 از سوره شریفه الأعراف را میخواند : 
 
« وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ ميقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعينَ لَيْلَةً وَ قالَ مُوسى لِأَخيهِ هارُونَ اخْلُفْني في قَوْمي وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبيلَ الْمُفْسِدين »
 
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1724
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : گمنام
دو شنبه 15 مهر 1392

آسمان رنگ و بوی عشق گرفت

تا سکوت تو در زمین پیچید

چشم‌هایت بهار شد گل داد

عطر سیب از نگاه تو بارید

 

چون‌که پیچید بوی خوب خدا؛

عطر یک عاشقانه ازلی

پنجره رو به گل تبسم کرد

تا تو را دید در نگاه علی

 

سیب سرخ گلاب را بو کرد

گل سرخ محمدی گل داد

یک گلستان کنار شهر خدا

روی لبهای احمدی گل داد

 

عرش خندید رو به لبخندش

چه بگویم که عشق عاشق شد

جبرییل از بهشت گل می‌ریخت

بعد از آن روز بود لایق شد


 

خواند جبریل سوره قدری

که پر از آیه های کوثر بود

تا رسول خدا به خود آمد

دست زهرا به دست حیدر بود

 

چشمه در چشمه سلسبیل اینجاست

آیه در آیه 'هل أتی' دارد

جام‌های بهشت در دستش

مرد این قصه تا تو را دارد...:

 

دل به غیر از تو می‌دهد؟ هرگز

نفس او به جان تو بند است

خشت‌های معطر دل اوست

اینکه در آسمان تو بند است

 

چونکه پیچید بوی خوب خدا؛

عطر یک عاشقانه ازلی

پنجره رو به گل تبسم کرد

تا تو را دید در نگاه علی


 

چشم در چشم هم شدید آنجا

آینه روبروی آیینه

و جهان تا همیشه خواهد ماند

محو در گفت‌وگوی آیینه

 

حرف آخر همین و دیگر هیچ

عرش باید به تو سجود کند

باید انسان برای دیدن حق

در شب قدر تو شهود کند



حامد حجتي - قم
شب اول ذي‌الحجه 1435

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: برچسب‌ها: شعرآیینی , حامد حجتی , ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) , رایة الهدی کرج , بیت المهدی(عج)کرج ,
:: بازدید از این مطلب : 2259
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 15 مهر 1392

ازدواج حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع)

 

زره فروخته شد تا تو را به دست آرد

کسی که فاطمه دارد دگر چه غم دارد؟

علی دلی است که در سینه بی قرار آمد

و آمده است که صد دل به دوست بسپارد

به یمن روشنی روزهای در پیش است

که در حوالی این خانه یاس می کارد

چقدر خانه تان بوی آسمان دارد

چقدر چشم که باید ستاره بشمارد

و فاطمه است همان همسری که می خواهد

بلور قلب علی را به سینه بگذارد

فرشته ای است که می خواهد از بهشت علی

انار دانه کند ، سیب سرخ بردارد

به ارتفاع تو آیینه نیست در عالم

به جای شمع ...به آتش نگاه کن ...شاید

نگاه کن که نگاهش پر از ترانۀ درد

نگاه کن که لبش ذکر کربلا دارد

نگاه کن که از آن سوی پلک های جهان

کسی به انتقام دل خسته ی تو می آید

هنوز هم که هنوز است غرق این فکرم

که وحی از در و دیوار خانه می بارد

اگرچه مادر ما بی مزار مانده ولی

در آستانه ی قلب علی، حرم دارد

حامد حجتی

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: برچسب‌ها: حامد حجتی , سالروز ازدواج حضرت علی(ع) وحضرت زهرا(س) , شعرآیینی ,
:: بازدید از این مطلب : 2265
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 14 مهر 1392

مداحی حمید علیمی به مناسبت شهادت امام جواد (ع)

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: مــــــداحــــــى , ,
:: برچسب‌ها: مداحی , حمیدعلیمی , شهادت امام جواد(ع) ,
:: بازدید از این مطلب : 2589
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 14 مهر 1392

طائر عرشم ولى پر بسته‌‏ام
یاد دلدارم ولى دلخسته‏‌ام

 

آسمانم بى ستاره مانده است
درد، من را سوى غربت رانده است

 

ناله‌‏ها مانده است در چاه دلم
قاتلى دارم درون منزلم

 

من رضا را همچو روحى بر تنم
هستى و دار و ندار او منم

 

ضامن آهو مرا بوسیده است
خنده‏‌ام را دیده و خندیده است

 

بر رضا هرکس دهد من را قسم
حاجتش را مى‌‏دهد بى بیش و کم

 

لاله‏‌اى در گلشن مولا منم
غصه دار صورت زهرا منم

 

زهر کین کرده اثر رویم ببین
همچو مادر دست بر پهلو، غمین

 

در میان حجره‏اى در بسته‌‏ام
بى قرارم، داغدارم، خسته‏‌ام

 

این طرف با فاطمه باشد جواد
آن طرف دشمن ز حالش گشته شاد

 

این طرف درد و غم و آه و فغان
آن طرف هم دخترانِ کف زنان

 

کس نباشد بین حجره یاورم
من جوانمرگم، شبیه مادرم

 

ریشه‏‌ها را کینه‏‌ها سوزانده است
جاى آن سیلى به جسمم مانده است

 

حال که رو بر اجل آورده‏‌ام
یاد باباى غریبم کرده‌‏ام

 

نیست یک درد آشنا اندر برم
خواهرى نبود کنار پیکرم

 

تشنه لب در شور و شینم اى خدا
یاد جدّ خود حسینم اى خدا

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1726
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
یک شنبه 14 مهر 1392

تشنه ی آب و عاطفه هستی

از نگاهت فرات می ریزد

از صدایِ گرفته ات پیداست

عطش از ناله هات می ریزد

 

نفست بند آمده؛ ای وای

عاقبت زهر کار خود را کرد

عاقبت زهر، زهر خود را ریخت

جامه های عزا تن ما کرد

 

تشنگی سویِ چشم تان را بُرد

سینه ی پر شراره ای داری

کاش طشتی بیاورند اینجا

جگر پاره پاره ای داری

 

چقدر چهره ات شکسته شده!

تا بهاری، چرا خزان باشی ؟

به تو اصلاً نمی خورد آقا

که امام جوان مان باشی!!!

 

گیسوانت چرا سپید شده ؟

سن و سالی نداری آقا جان!

درد پهلو گرفته ای نکند !؟

که چنین بی قراری آقاجان

 

شهر با تو سرِ لج افتاده

مرد تنهای کوچه ها هستی

همسرت هم تو را نمی خواهد

دومین مجتبی شما هستی

 

تک و تنها چه کار خواهی کرد !؟

همسرت کاش بی قرارت بود

چقدر خوب می شد آقاجان

لااقل زینبی کنارت بود

 

باز هم غیرت کبوترها

سایه بانت شدند ای مظلوم

بال در بال هم، سه روز تمام

روضه خوانت شدند ای مظلوم

 

کاظمین تو هر چه باشد، باز

آفتابش به کربلا نرسد

آخر روضه ات کفن داری

کارت آقا به بوریا نرسد

 

جای شکرش همیشه می ماند

حرفی از خیزران و سلسله نیست

شکر! در شهر کاظمین شما

خیره چشمی به نام حرمله نیست

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1680
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 14 مهر 1392

دل من را چه مبتلا کرده

جلوه هایی که دم به دم داری

حضرت عشق! حضرت باران!

در دل خسته ام حرم داری

 

در هوای زیارت حرمت

در به در می شویم مثل نسیم

السّلام علیک یابن رئوف

السّلام علیک یابن کریم

 

دل به آفاق جود می بندد

هر کسی آمد و اسیرت شد

در جوانی دل شکستۀ ما

سرو قامت خمیده، پیرت شد

 

از نگاهت مراد می گیرم

شده قلبم مرید چشمانت

شاهد لحظه های دلتنگی!

دل تنگم شهید چشمانت

 

جان من! بین خانۀ خود هم

به خدا آنقدر غریبی که

غربتت را کسی نمی فهمد

تویی و قلب بی شکیبی که ...

 

قفس غربت و دلی مجروح

پر و بال پرنده می ریزد

گریه می باری و کنارت باز

امّ فضل است خنده می ریزد

 

سر به دیوار بی کسی داری

در غروب غریب فاصله ها

گم شده ناله های بی رمقت

در هیاهوی شوم هلهله ها

 

دگر آقا تو خوب می دانی

ناله ی بی جواب یعنی چه

التماس نگاه لب تشنه

ندبه ی آب آب یعنی چه

 

به فدای کبوترانی که

دست در دست آسمان دادند

بال در بال، گریه در گریه

به تنی خسته سایه بان دادند

 

حجره ات کربلا شده آقا

گریه های من اختیاری نیست

جای شکرش هنوز هم باقیست

در کنار تو نیزه داری نیست

 

غرق در خاک و خون رها مانده

بین گودال پیکر خورشید

خواهری خسته بوسه می گیرد

از گلوی مطهّر خورشید

 

سر قرآن که رفت بر نیزه

آسمان غرق در تلاطم شد

در هجوم سپاه سر نیزه

آیه های مقطعه گم شد

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: شـــعرآیینــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1664
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
یک شنبه 14 مهر 1392

برای خرید نان بیرون آمده بود، اما مأموران رضاخانی او را دست بسته به پادگان بردند تا دوره سربازی را بگذارند! در پادگان دلش گرفت، در حالی که دعای توسل را زمزمه می‌کرد، یاد ماجرایی افتاد و با دلی شکسته جوادالائمه(ع) را صدا زد!....

 یکی از ویژگی‌های بارز ائمه معصومین(ع) کرامات آن بزرگواران بعد از شهادتشان است، این مردان آسمانی که همواره گوشه‌ای از محبت و مهربانی الهی را با عنایت خاصه خود به تصویر می‌کشند،‌ در شرایط سخت و دشوار زندگی محبان خود را تنها نمی‌گذارند و به یاری آن‌ها می‌شتابند. 
 
داستان کرامت امام جواد(ع) به یکی از شاعران اهل بیت(ع) در زمان رضاخان شاهدی بر این مدعاست که توسط حجت‌الاسلام سیدحسین هاشمی‌نژاد روایت شده است: 

*ماجرای آزاد شده امام جواد(ع) و معاف شدن از سربازی در ارتش رضاخان 

 
یک شاعری در مشهد به نام «فاخر تبریزی» بود، زمان رضاشاه ملعون رفته بود نان بخرد؛ مأموران آمدند او را گرفتند و به پادگان برای سربازی بردند، این بنده خدا هم که دو تا بچه داشت، خیلی ناراحت شد، دلش شکست و گفت: خدایا! زن و بچه من سر سفره منتظر نان هستند، بعد شروع به خواندن دعای توسل کرد، تا به نام آقا جوادالائمه(ع) رسید: «یا اَباجَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ»! 
 
گفت: دلم شکست، گفتم: آقا! شما آن امامی هستی که آمدی زندان دست غلام پدرت «اباصلت» را گرفتی و از جلوی چشم همه مأموران بیرونش بردی و هیچ کس هم متوجه نشد، آقا! منم غلام آستان پدرت علی بن موسی الرضا(ع) هستم، بیا دست من را هم بگیر و از این پادگان نجات بده! 
 
همین طور که دعای توسل را می‌خواندم و گریه می‌کردم، یک مرتبه دیدم زمین و هوا نورانی شد، وجود اقدس جوادالائمه(ع) تشریف آوردند، دست مرا پسر فاطمه(س) در دستش گرفت، از جلوی تمام سربازها و سرهنگ‌ها برد و هیچ کس من را ندید، حضرت(ع) من را نجات داد. 
 
فردای آن روز یک سرهنگی من را در خیابان دید، گفت: فلانی! ما کاری به تو نداریم، از سربازی معافی! ولی تو را به خدا بگو چطور شد، در پادگان بسته بود، ‌این همه میله، نرده و مأمور! تو کجا رفتی؟! همه حیران و سرگردانند. 
 
گفتم: برو رفقایت را منزل ما بیاور، وضو بگیرید، مؤدب بنشینید تا به همه شما بگویم آزاد شده چه کسی هستم! 
 
اینها همه آمدند و نشستند، گفتم: من دعای توسل خواندم به جوادالائمه(ع) گفتم، آقا همان طور که غلام پدرت «اباصلت» را نجات دادی، بیا دست من را بگیر و از این پادگان نجات بده، یک مرتبه جوادالائمه(ع) دست من را گرفت و از جلوی چشم شما من را بیرون برد، من شما را می‌دیدم، اما شما من را نمی‌دیدید.

برای شنیدن ماجرای این کرامت دردانه رضوی به روایت حجت‌الاسلام هاشمی‌نژاد از لینک زیر اقدام کنید:

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1769
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 14 مهر 1392

جواد الائمه، حضرت امام محمد تقى عليه ‏السلام فرمودند: تأخير در توبه و پشيمانى، غروراست، ادامه تأخير، حيرت است و سرگردانى، امروز و فردا كردن با خدا، هلاكت است و تكرار گناه، ايمنى از مكر خداست"و از مكر خدا جز زيانكاران ايمن نباشند" (سوره اعراف،آیه99)


متن حدیث: 


قالَ الْجَوادُ عليه ‏السلام: تَأْخيرُالتَّوْبَةِ اغْتِرارٌ وَطُولُ التَسـْويفِ حَـيْرَةٌ وَالاْءعُتِـلالُ عَـلىَ اللّه‏ِ هَـلَـكَةٌ وَالاْءصْرارُ عَلَى الذَّنْبِ أَمْنٌ لِمَكْرِ اللّه‏ِ "وَلايَـأمَنُ مَكْرَ اللّه‏ِ إلاَّ الْقَومُ الخاسِروُنَ" (سورة الاعراف، 99)


«تحف العقول،صفحه 729»
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1436
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
یک شنبه 14 مهر 1392
 مجموعۀ چهل دُرّ گهربار جاری از سرچشمه ولایت، سلالۀ پاک حضرت رضا(ع)، حضرت امام جواد (ع) تقدیمتان می گردد، باشد که نظر رحمت آن مهربان شامل حال همه بشود.

1- الْمُؤ مِنُ يَحْتاجُ إ لى ثَلاثِ خِصالٍ: تَوْفيقٍ مِنَ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ واعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ، وَقَبُولٍ مِمَّنْ يَنْصَحُهُ.
فرمود: مؤمن در هر حال نيازمند به سه خصلت است : توفيق از طرف خداوند متعال، واعظى از درون خود، قبول و پذيرش نصيحت كسى كه او را نصيحت نمايد.

2- قالَ عليه السلام : مُلاقاةُ الاْ خوانِ نَشْرَةٌ، وَ تَلْقيحٌ لِلْعَقْلِ وَ إ نْ كانَ نَزْرا قَليلا.

فرمود: ملاقات و ديدار با دوستان و برادران - خوب - موجب صفاى دل و نورانيّت آن مى گردد و سبب شكوفائى عقل و درايت خواهد گشت ، گرچه در مدّت زمانى كوتاه انجام پذيرد.


3- قالَ عليه السلام : إيّاكَ وَ مُص احَبَةُالشَّريرِ، فَإنَّهُ كَالسَّيْفِ الْمَسْلُولِ، يَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ يَقْبَحُ اءثَرُهُ.
فرمود: مواظب باش از مصاحبت و دوستى با افراد شرور، چون كه او همانند شمشيرى زهرآلود، برّاق است كه ظاهرش زيبا و اثراتش زشت و خطرناك خواهد بود.

4- قالَ عليه السلام : كَيْفَ يُضَيَّعُ مَنِ اللّهُ كافِلُهُ، وَكَيْفَ يَنْجُو مَنِ اللّه طالِبُهُ، وَ مَنِ انْقَطَعَ إ لى غَيْرِاللّهِ وَ كَّلَهُ اللّهُ إ لَيْهِ.
فرمود: چگونه گمراه و درمانده خواهد شد كسى كه خداوند سَرپرست و متكفّل اوست . چطور نجات مى يابد كسى كه خداوند طالبش مى باشد. هر كه از خدا قطع اميد كند و به غير او پناهنده شود، خداوند او را به همان شخص واگذار مى كند.

5-  قالَ عليه السلام : مَنْ لَمْ يَعْرِفِ الْمَوارِدَ اءعْيَتْهُ الْمَصادِرُ.
فرمود: هركس موقعيّت شناس نباشد جريانات، او را مى ربايد و هلاك خواهد شد.

6- قالَ عليه السلام : مَنْ عَتَبَ مِنْ غَيْرِارْتِيابٍ اءعْتَبَ مِنْ غَيْرِاسْتِعْتابٍ.
فرمود: سرزنش كردن ديگران بدون علّت و دليل سبب ناراحتى و خشم خواهد گشت ، در حالى كه رضايت آنان نيز كسب نخواهد كرد.

امام جواد عليه السلام

7- قالَ عليه السلام : أفْضَلُ الْعِبادَةِ الاْخْلاصُ.
فرمود: با فضيلت ترين و ارزشمندترين عبادت ها آن است كه خالص و بدون ريا باشد.

8- قالَ عليه السلام : يَخْفى عَلَى النّاسِ وِلادَتُهُ، وَ يَغيبُ عَنْهُمْ شَخْصُهُ، وَ تَحْرُمُ عَلَيْهِمْ تَسْمِيَتُهُ، وَ هُوَ سَمّيُ رَسُول اللّهِ صلى الله عليه و آله وَ كَنّيهِ.
فرمود: زمان ولادت امام عصر عليه السلام بر مردم زمانش مخفى است ، و شخصش از شناخت افراد غايب و پنهان است . و حرام است كه آن حضرت را نام ببرند؛ و او همنام و هم كنيه رسول خدا صلى الله عليه و آله است .

9- قالَ عليه السلام : عِزُّالْمُؤْمِنِ غِناه عَنِ النّاسِ.
فرمود: عزّت و شخصيّت مؤمن در بى نيازى و طمع نداشتن به مال و زندگى ديگران است .

10- قالَ عليه السلام : مَنْ أ صْغى إ لى ناطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإ نْ كانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَاللّهَ، وَ إ نْ كانَ النّاطِقُ يَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إ بليس فَقَدْ عَبَدَ إ بليسَ.
فرمود: هركس به شخصى سخنران علاقمند و متمايل باشد، بنده اوست ، پس چنانچه سخنور براى خدا و از احكام و معارف خدا سخن بگويد، بنده خداست ، و اگر از زبان شيطان و هوى و هوس و ماديات سخن بگويد، بنده شيطان خواهد بود.

11- قالَ عليه السلام : لا يَضُرُّكَ سَخَطُ مَنْ رِضاهُ الْجَوْرُ.
فرمود: كسى كه طالب رضايت خداوند متعال باشد، دشمنى ستمگران ، او را زيان و ضرر نمى رساند.

12- قالَ عليه السلام : مَنْ خَطَبَ إ لَيْكُمْ فَرَضيتُمْ دينَهُ وَ أ مانَتَهُ فَزَوِّجُوهُ، إ لاّ تَفْعَلُوهُ تَكْنُ فِتْنَةٌ فِى الاْ رْضِ وَ فَسادٌ كَبيرْ.
فرمود: هر كه به خواستگارى دختر شما آيد و به تقوا و تديّن و امانتدارى او مطمئن مى باشيد با او موافقت كنيد وگرنه شما سبب فتنه و فساد بزرگى در روى زمين خواهيد شد.
امام جواد عليه السلام

13- قالَ عليه السلام : لَوْسَكَتَ الْجاهِلُ مَااخْتَلَفَ النّاسُ.
فرمود: چنانچه افراد جاهل و بى تجربه ساكت باشند مردم دچار اختلافات و تشنّجات نمى شوند.

14- قالَ عليه السلام : مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبيحا كانَ شَريكا فيهِ.
فرمود: هر كه كار زشتى را تحسين و تأييد كند، در عِقاب آن شريك مى باشد.

15- قالَ عليه السلام : مَنِ انْقادَ إ لَى الطُّمَاءنينَةِ قَبْلَ الْخِيَرَةِ فَقَدْ عَرَضَ نَفْسَهُ لِلْهَلَكَةِ وَالْعاقِبَةِ الْمُغْضِبَةِ.
فرمود: هركس بدون تفّكر و اطمينان نسبت به جوانب (هر كارى ، فرمانى ، حركتى و...) مطيع و پذيراى آن شود، خود را در معرض سقوط قرار داده ؛ و نتيجه اى جز خشم و عصبانيّت نخواهد گرفت .

16- قالَ عليه السلام : مَنِ اسْتَغْنى بِاللّهِ إ فْتَقَرَالنّاسُ إ لَيْهِ، وَمَنِ اتَّقَى اللّهَ اءحَبَّهُ النّاسُ وَ إ نْ كَرِهُوا.
فرمود: هر كه خود را به وسيله خداوند بى نياز بداند مردم محتاج او خواهند شد و هر كه تقواى الهى را پيشه خود كند خواه ناخواه ، مورد محبّت مردم قرار مى گيرد گرچه مردم خودشان اهل تقوا نباشند.

17- قالَ عليه السلام : عَلَّمَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ عَلّيا عَلَيْهِ السَّلامُ اءلْفَ كَلِمَةٍ، كُلُّ كَلِمَةٍ يَفْتَحُ اءلْفُ كَلِمَةٍ.
فرمود: حضرت رسول صلى الله عليه و آله ، يك هزار كلمه به امام علىّ عليه السلام تعليم نمود كه از هر كلمه اى هزار باب علم و مسأله فرعى باز مى شود.

18- قالَ عليه السلام : نِعْمَةٌ لاتُشْكَرُ كَسِيَّئَةٍ لاتُغْفَرُ.
فرمود: خدمت و نعمتى كه مورد شكر و سپاس قرار نگيرد همانند خطائى است كه غيرقابل بخشش باشد.

19- قالَ عليه السلام : مَوْتُ الاْ نْسانِ بِالذُّنُوبِ اءكْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالاْ جَلِ، وَ حَياتُهُ بِالْبِرِّ اءكْثَرُ مِنْ حَياتِهِ بِالْعُمْرِ.
فرمود: فرارسيدن مرگ انسان ها، به جهت معصيت و گناه ، بيشتر است تا مرگ طبيعى و عادى ، همچنين حيات و زندگى لذّت بخش به وسيله نيكى و إحسان به ديگران بيشتر و بهتر است از عمر بى نتيجه .

20- قالَ عليه السلام : لَنْ يَسْتَكْمِلَ الْعَبْدُ حَقيقَةَالاْ يمانِ حَتّى يُؤْثِرَ دينَهُ عَلى شَهْوَتِهِ، وَلَنْ يُهْلِكَ حَتّى يُؤْثِرَ شَهْوَتَهُ عَلى دينِهِ.
فرمود: بنده اى حقيقت ايمان را نمى يابد مگر آن كه دين و احكام الهى را در همه جهات بر تمايلات و هواهاى نفسانى خود مقدّم دارد. و كسى هلاك و بدبخت نمى گردد مگر آن كه هواها و خواسته هاى نفسانى خود را بر احكام إلهى مقدّم نمايد.
امام جواد عليه السلام

21- قالَ عليه السلام : عَلَيْكُمْ بِطَلَبِ الْعِلْمِ، فَإ نَّ طَلَبَهُ فَريضَةٌ وَالْبَحْثَ عَنْهُ نافِلَةٌ، وَ هُوَ صِلَةُ بَيْنَ الاْ خْوانِ، وَ دَليلٌ عَلَى الْمُرُوَّةِ، وَ تُحْفَةٌ فِى الْمَجالِسِ، وَ صاحِبٌ فِى السَّفَرِ، وَ اءُنْسٌ فِى الْغُرْبَةِ.
فرمود: بر شما باد به تحصيل علم و معرفت ، چون فراگيرى آن واجب و بحث پيرامون آن مستحبّ و پرفائده است . علم وسيله كمك به دوستان و برادران است ، دليل و نشانه مروّت و جوانمردى است ، هديه و سرگرمى در مجالس است ، همدم و رفيق انسان در مسافرت است ؛ و انيس و مونس انسان در تنهائى مى باشد.

 

22- قالَ عليه السلام : خَفْضُ الْجَناحِ زينَةُالْعِلْمِ، وَ حُسْنُ الاْدَبِ زينَةُالْعَقْلِ، وَبَسْطُ الْوَجْهِ زينَةُالْحِلْمِ.
فرمود: تواضع و فروتنى زينت بخش علم و دانش است ، ادب داشتن و اخلاق نيك زينت بخش عقل مى باشد، خوش روئى با افراد زينت بخش حلم و بردبارى است .

23- قالَ عليه السلام : تَوَسَّدِ الصَّبْرَ، وَاعْتَنِقِ الْفَقْرَ، وَارْفَضِ الشَّهَواتِ، وَ خالِفِ الْهَوى ، وَ اعْلَمْ أ نَّكَ لَنْ تَخْلُو مِنْ عَيْنِ اللّهِ، فَانْظُرْ كَيْفَ تَكُونُ.
فرمود: در زندگى ، صبر را تكيه گاه خود، فقر و تنگ دستى را همنشين خود قرار بده و با هواهاى نفسانى مخالفت كن. و بدان كه هيچگاه از ديدگاه خداوند پنهان و مخفى نخواهى ماند، پس مواظب باش كه در چه حالتى خواهى بود.

24- قالَ عليه السلام : مَنْ اءتَمَّ رُكُوعَهُ لَمْ تُدْخِلْهُ وَحْشَةُ الْقَبْرِ.
فرمود: هركس ركوع نمازش را به طور كامل و صحيح انجام دهد، وحشت قبر بر او وارد نخواهد شد.

25- قالَ عليه السلام : الْخُشُوعُ زينَةُالصَّلاةِ، وَ تَرْكُ مالايُعْنى زينَةُالْوَرَعِ.
فرمود: خشوع و خضوع زينت بخش نماز خواهد بود، ترك و رها كردن آنچه (براى دين و دنيا و آخرت ) سودمند نباشد زينت بخش ورع و تقواى انسان مى باشد.

26- قالَ عليه السلام : الاْمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْىُ عَنِ الْمُنْكَرِ خَلْقانِ مِنْ خَلْقِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، فَمْن نَصَرَهُما اءعَزَّهُ اللّهُ، وَمَنْ خَذَلَهُما خَذَلَهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ.
فرمود: امربه معروف و نهى از منكر دو مخلوق الهى است ، هر كه آن ها را يارى و اجراء كند مورد نصرت و رحمت خدا قرار مى گيرد و هر كه آن ها را ترك و رها گرداند مورد خذلان و عِقاب قرار مى گيرد.
امام جواد عليه السلام

27- قالَ عليه السلام : إ نَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَخْتارُ مِنْ مالِ الْمُؤْمِنِ وَ مِنْ وُلْدِهِ اءنْفَسَهُ لِيَاءجُرَهُ عَلى ذلِكَ.
فرمود: همانا خداوند متعال بهترين و عزيزترين ثروت و فرزند مؤمن را مى گيرد (و هلاك و نابود مى گرداند)، چون دنيا و متعلّقات آن بى ارزش است تا در قيامت پاداش عظيمى عطايش نمايد.

28- قالَ له رجل : اءَوصِنى بَوَصِيَّةٍ جامِعَةٍ مُخْتَصَرَةٍ؟

فَقالَ عليه السلام : صُنْ نَفْسَكَ عَنْ عارِالْعاجِلَةِ وَ نار الْآجِلَةِ.
شخصى به حضرت عرض كرد: مرا موعظه و نصيحتى كامل و مختصر عطا فرما؟ امام عليه السلام فرمود: اعضاء و جوارح ظاهرى و باطنى خود را از ذلّت و ننگ سريع و زودرس ، همچنين از آتش و عذاب آخرت ، در امان و محفوظ بدار.

29- قالَ عليه السلام : فَسادُالاْ خْلاقِ بِمُعاشَرَةِالسُّفَهاءِ، وَ صَلاحُ الاْ خلاقِ بِمُنافَسَةِ الْعُقَلاءِ.
فرمود: معاشرت و همنشينى با بى خردان و افراد لااُبالى سبب فساد و تباهى اخلاق خواهد شد؛ و معاشرت و رفاقت با خردمندان هوشيار، موجب رشد و كمال اخلاق مى باشد.

30- قالَ عليه السلام : الاْ دَبُ عِنْدَالنّاسِ النُّطْقُ بِالْمُسْتَحْسَناتِ لاغَيْرُ، وَ هذا لايُعْتَدُّ بِهِ مالَمْ يُوصَلْ بِها إ لى رِضَااللّهِ سُبْحانَهُ، وَالْجَنَّةِ، وَالاْ دَبُ هُوَ اءدَبُ الشَّريعَةِ، فَتَاءدَّبُوا بِها تَكُونُوا اءُدَباءَ حَقّا.
فرمود: مفهوم و معناى ادب از نظر مردم ، تنها خوب سخن گفتن است كه ركيك و سبك نباشد، وليكن اين نظريّه قابل توجّه نيست تا مادامى كه انسان را به خداوند متعال و بهشت نزديك نگرداند.بنابر اين ادب يعنى رعايت احكام و مسائل دين ، پس با عمل كردن به دستورات الهى و ائمّه اطهار عليهم السلام ، ادب خود را آشكار سازيد.


31- قالَ عليه السلام : ثَلاثُ خِصالٍ تَجْتَلِبُ بِهِنَّ الْمَحَبَّةُ: الاْ نْصافُ فِى الْمُعاشَرَةِ، وَ الْمُواساةُ فِى الشِّدِّةِ، وَ الاْ نْطِواعُ وَ الرُّجُوعُ إ لى قَلْبٍ سَليمٍ.
فرمود: سه خصلت جلب محبّت مى كند: انصاف در معاشرت با مردم ، همدردى در مشكلات آن ها، همراه و همدم شدن با معنويات .

32- قالَ عليه السلام : التَّوْبَةُ عَلى اءرْبَع دَعائِم : نَدَمٌ بِالْقَلْبِ، وَاسْتِغْفارٌ بِاللِّسانِ، وَ عَمَلٌ بِالْجَوارِحِ، وَ عَزْمٌ اءنْ لايَعُودَ.
فرمود: شرايط پذيرش توبه چهار چيز است : پشيمانى قلبى ، استغفار با زبان ، جبران كردن گناه نسبت به همان گناه حقّ اللّه و يا حقّ النّاس -، تصميم جدّى بر اينكه ديگر مرتكب آن گناه نشود.
امام جواد عليه السلام

33- قالَ عليه السلام : ثَلاثٌ مِنْ عَمَلِ الاْ بْرارِ: إ قامَةُالْفَرائِض ، وَاجْتِنابُ الْمَحارِم ، واحْتِراسٌ مِنَ الْغَفْلَةِ فِى الدّين .
فرمود: سه چيز از كارهاى نيكان است : انجام واجبات الهى ، ترك و دورى از گناهان ، مواظبت و رعايت مسائل و احكام دين .

34- قالَ عليه السلام : وَ حَقيقَةُ الاْدَبِ: اِجْتِماعُ خِصالِ الْخيْرِ، وَ تَجافى خِصالِ الشَّرِ، وَ بِالاْدَبِ يَبْلُغُ الرَّجُلُ الْمَكارِمَ الاْ خْلاقِ فِى الدُّنْيا وَ الاَّْخِرَةِ، وَ يَصِلُ بِهِ اِلَى الْجَنَّةِ.
فرمود: حقيقت ادب و تربيت عبارت است از: دارا بودن خصلت هاى خوب ، خالى بودن از صفات زشت و ناپسند.
انسان به وسيله ادب - در دنيا و آخرت - به كمالات اخلاقى مى رسد؛ و نيز با رعايت ادب نيل به بهشت مى يابد.

35- قالَ عليه السلام : إ نَّ بَيْنَ جَبَلَىْ طُوسٍ قَبْضَةٌ قُبِضَتْ مِنَ الْجَنَّةِ، مَنْ دَخَلَها كانَ آمِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ مِنَ النّار.
فرمود: همانا بين دو سمت شهر طوس قطعه اى مى باشد كه از بهشت گرفته شده است ، هر كه داخل آن شود و با معرفت زيارت كند -، روز قيامت از آتش در امان خواهد بود.

36- قالَ عليه السلام : مَنْ زارَ قَبْرَ عَمَّتى بِقُمْ، فَلَهُ الْجَنَّتهُ.
فرمود: هركس قبر عمّه ام حضرت معصومه سلام اللّه عليها را با علاقه و معرفت در قم زيارت كند، أهل بهشت خواهد بود.

37- قالَ عليه السلام : مَنْ زارَ قَبْرَ اءخيهِ الْمُؤْمِنِ فَجَلَسَ عِنْدَ قَبْرِهِ وَاسْتَقْبَلَ الْقِبْلَةَ وَ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى الْقَبْرِ وَقَرَءَ: ((إنّا أنْزَلْناهُ فى لَيْلَةِالْقَدْرِ)) سَبْعَ مَرّاتٍ، اءمِنَ مِنَ الْفَزَعَ الاْ كْبَرِ.
فرمود: هركس بر بالين قبر مؤمنى حضور يابد و رو به قبله بنشيند و دست خود را روى قبر بگذارد و هفت مرتبه سوره مباركه(إنّا أنزلناه) را بخواند از شدايد و سختيهاى صحراى محشر در امان قرار مى گيرد.

38- قالَ عليه السلام : ثَلاثٌ يَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ: كَثْرَةُ الاْ سْتِغْفارِ، وَ خَفْضِ الْجْانِبِ، وَ كَثْرَةِ الصَّدَقَةَ.
فرمود: سه چيز، سبب رسيدن به رضوان خداى متعال مى باشد:

1 - نسبت به گناهان و خطاها، زياد استغفار و اظهار ندامت كردن .

2 -متواضع و فروتن بودن .

3 - صدقه و كارهاى خير، بسيار انجام دادن .
امام جواد عليه السلام

39- قالَ عليه السلام : الْعامِلُ بِالظُّلْمِ، وَالْمُعينُ لَهُ، وَالرّاضى بِهِ شُرَكاءٌ.
فرمود: انجام دهنده ظلم ، كمك دهنده ظلم و كسى كه راضى به ظلم باشد، هر سه شريك خواهند بود.

40- قالَ عليه السلام : التَّواضُعُ زينَةُالْحَسَبِ، وَالْفَصاحَةُ زينَةُالْكَلامِ، وَ الْعَدْلُ زينَةُالاْ يمانِ، وَالسَّكينَةُ زينَةُالْعِبادَةِ، وَالْحِفْظُ زينُةُالرِّوايَةِ.

فرمود: تواضع و فروتنى زينت بخش حسب و شرف ، فصاحت زينت بخش كلام ، عدالت زينت بخش ايمان و اعتقادات ، وقار و ادب زينت بخش اعمال و عبادات ؛ و دقّت در ضبط و حفظ  آن ، زينت بخش نقل روايت و سخن مى باشد.

منبع: باشگاه خبرنگاران

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1567
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
یک شنبه 14 مهر 1392

 

بی قرارم تو دلم یه دنیا درد و ماتم

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: مــــــداحــــــى , ,
:: برچسب‌ها: شهادت امام جواد(ع) جوادمقدم , مداحی , جوادمقدم ,
:: بازدید از این مطلب : 2561
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
یک شنبه 14 مهر 1392

شيخ صدوق، از عبدالعظيم حسني، از ابوجعفر محمد بن علي الرضا (امام جواد) (ع) روايت كرده كه فرمودند: من براي آن كس كه پدرم (ع) را در طوس زيارت كند در حالي كه حق او را بشناسد از سوي خداوند متعال بهشت را ضمانت مي‌كنم. 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1561
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : گمنام
یک شنبه 14 مهر 1392

بحث آزاد كار خوبى است، من موافقم با بحث آزاد؛ از اول هم موافق بودم. اين نكته‌ى اول كه بحث آزاد را ما رد نمى‌كنيم بلكه استقبال هم مى‌كنيم .مبتكر بحث آزاد اجتماعى امام جواد صلوات‌الله‌عليه است. البته قبل از امام جواد هم در زمان ائمه بحث زياد مى‌شد، اما اينى‌كه حالا بنشينند جمعا صحبت كنند امام جواد اول بار اين كار را كردند.


 آخرین روز ماه ذی‌القعده سال 220 هجری قمری یادآور سالروز شهادت امام همامی است که در عنفوان جوانی با ظلم و ستم خلیفه عباسی شربت شهادت را نوشید و دعوت حق را لبیک گفت و همان امامی که مادرش گفت: من داراى پسرى شده‌‏ام که همچون موسى شکافنده دریاهاى علم است و مانند عیسى مادرى پاک دارد. حضرت امام محمد تقى، دهم ماه رجب سال 195 هجری قمری در مدینه منوره چشم به جهان گشود. پدر بزرگوارش حضرت رضا(ع) و مادر ارجمندش بانویى مصرى تبار به نام سبیکه بود . ریحانه و خیزران از دیگر نام‌هاى مادر امام جواد(ع) است.
 
نگاهی به زندگانی امام جواد علیه السلام

آگاهی‌های تاریخی درباره زندگی امام جواد علیه السلام چندان گسترده نیست؛ زیرا افزون بر آن که محدودیت‌های سیاسی همواره مانع از انتشار اخبار مربوط به امامان معصوم علیه السلام می گردید، تقیه و شیوه های پنهانی مبارزه که برای " حفظ امام و شیعیان از فشار حاکمیت" بود، عامل مؤثری در عدم نقل اخبار در منابع تاریخی است. افزون بر آن، زندگی امام جواد علیه السلام چندان طولانی نبوده است که اخبار فراوانی هم از آن در دسترس ما قرار گیرد.

 


دانلود
حاج حسن خلج

و نیز گفتنی است، زمانی که امام رضا علیه السلام به خراسان برده شد، هیچ یک از اعضای خانواده خود را به همراه نبرد و در آنجا تنها زندگی می کرد. و از اخبار مربوط به شهادت امام رضا علیه السلام چنین بر می آید که امام جواد علیه السلام آن هنگام در مدینه اقامت داشت و تنها برای غسل پدر و اقامه نماز به آن حضرت در طوس حضور یافت.

هنگامی که مأمون بعد از شهادت امام رضا علیه السلام در سال 204 به بغداد بازگشت، از ناحیه حضرتش اطمینان خاطر پیدا کرده بود، ولی این را می دانست که شیعیان پس از امام رضا علیه السلام فرزند او را به امامت خواهند پذیرفت و در این صورت خطر همچنان بر جای خود خواهد ماند. او سیاست کنترل امام کاظم علیه السلام توسط پدرش را- که او را به بغداد آورده و زندانی کرده بود- به یادداشت و با الهام از این سیاست، همین رفتار را با امام رضا علیه السلام در پیش گرفت، ولی با ظاهری آراسته و فریبکارانه، به گونه ای که می کوشید نه تنها در ظاهر امر مسأله زندان و مانند آن در کار نباشد، بلکه با برخورد دوستانه، چنین تبلیغ شود که او علاقه و محبت ویژه نیز به ایشان دارد. اینک نوبت امام جواد علیه السلام فرا رسیده بود تا به نحوی کنترل شود. مأمون برای انجام این هدف، دختر خود را به عقد وی درآورد و او را داماد خود کرد. از همین رهگذر بود که مأمون به راحتی می توانست از طرفی امام را در کنترل خود داشته باشد و از طرف دیگر آمد و شد شیعیان و تماس های آنان را با آن حضرت زیر نظر بگیرد.

بر اساس برخی نقلها، مأمون پس از ورود به بغداد- در سال204- بلافاصله امام جواد علیه السلام را از مدینه به بغداد فراخواند. افزون بر این، مأمون متهم بود که امام رضا علیه السلام را به شهادت رسانده است. اکنون می بایست با فرزند وی به گونه ای رفتار کند که از آن اتهام نیز مبرّی شود.

از روایتی که شیخ مفید از ریان بن شبیب نقل کرده، چنین بر می آید: موقعی که مأمون تصمیم به ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام گرفت، عباسیان برآشفتند؛ زیرا ترس آن داشتند که پس از مأمون، خلافت به خاندان علوی برگردد، چنانکه درباره امام رضا علیه السلام هم به سختی دچار همین نگرانی شده بودند. ولی به طوری که از دو روایت فوق برمی آید، آنان مخالفت خود را به گونه دیگری وانمود کرده و گفتند: دختر خود را به ازدواج کودکی درمی آورد که :" لَم یتَفَقَّهُ فی دینِ الله ولا یعرف حلاله من حرامه ولا فرضاً من سنّته"؛ کودکی که تفقه در دین خدا ندارد، حلال را از حرام تشخیص نمی دهد و واجب را از مستحب باز نمی شناسد.

مأمون در مقابل این برخورد، مجلسی برپا کرد و امام جواد علیه السلام را به مناظره علمی با یحیی بن اکثم، بزرگترین دانشمند و فقیه سنی آن عصر، فراخواند تا بدین وسیله مخالفان و اعتراض کنندگان عباسی را به اشتباه خود آگاه کند. این در حالی بود که بنا به این دو روایت، هنگام عقد ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام هنوز به آن حضرت " صبی" اطلاق می شده است.

 
 
 مكتب علمى امام جواد علیه السلام

مى‏ دانیم كه یكى از ابعاد بزرگ زندگى ائمه ما، بعد فرهنگى آنها است. این پیشوایان بزرگ هركدام درعصر خود فعالیت فرهنگى داشته در مكتب خویش شاگردانى تربیت مى‏ كردند و علوم و دانش هاى خود را توسط آنان در جامعه منتشر مى‏ كردند، اما شرائط اجتماعى و سیاسى زمان آنان یكسان نبوده است، مثلا در زمان امام باقرعلیه السلام و امام صادق علیه السلام شرائط اجتماعى مساعد بود و به همین جهت دیدیم كه تعداد شاگردان و راویان حضرت صادق علیه السلام بالغ برچهار هزار نفر مى‏ شد، ولى از دوره امام جواد تا امام عسكرى علیه السلام به دلیل فشارهاى سیاسى و كنترل شدید فعالیت آنان از طرف دربار خلافت، شعاع فعالیت آنان بسیار محدود بود و ازاین‏ نظر تعداد راویان و پرورش یافتگان مكتب آنان نسبت ‏به زمان حضرت صادق علیه السلام كاهش بسیار چشمگیرى را نشان مى ‏دهد.

بنابراین اگر مى‏ خوانیم كه تعداد راویان و اصحاب حضرت جوادعلیه السلام قریب صد و ده نفر بوده‏اند  و جمعا 250 حدیث از آن حضرت نقل شده، نباید تعجب كنیم، زیرا از یك سو، آن حضرت شدیدا تحت مراقبت و كنترل سیاسى بود و از طرف دیگر، زود به شهادت رسید و به اتفاق نظر دانشمندان بیش از بیست و پنج‏ سال عمر نكرد!

درعین حال، باید توجه داشت كه در میان همین تعداد محدود اصحاب و راویان آن حضرت، چهره‏هاى درخشان و شخصیتهاى برجسته‏اى مانند: على بن مهزیار، احمد بن محمد بن ابى نصر بزنطى، زكریا بن آدم، محمد بن اسماعیل بن بزیع، حسین بن سعید اهوازى، احمد بن محمد بن خالد برقى بودند كه هر كدام در صحنه علمى و فقهى وزنه خاصى به شمار مى‏رفتند، و برخى داراى تالیفات متعدد بودند.

از طرف دیگر، روایان احادیث امام جوادعلیه السلام تنها در محدثان شیعه خلاصه نمى‏شوند، بلكه محدثان و دانشمندان اهل تسنن نیز معارف و حقایقى از اسلام را از آن حضرت نقل كرده‏اند. به عنوان نمونه «خطیب بغدادى‏» احادیثى با سند خود ازآن حضرت نقل كرده است. (6) هم چنین حافظ «عبد العزیز بن اخضر جنابذى‏» در كتاب «معالم العترة الطاهرة‏» (7) و مؤلفانى نیز مانند: ابو بكر احمد بن ثابت، ابواسحاق ثعلبى، و محمد بن مندة بن مهربذ در كتب تاریخ و تفسیر خویش روایاتى از آن حضرت نقل كرده‌اند.

صحنه‌ای شگفت‌آور از امام جواد (ع)

حكیمه - دختر حضرت موسى بن جعفر و خواهر امام رضا علیهم السلام – حكایت می كند:
وقتی زمان ولادت حضرت جواد الائمّه علیه السلام نزدیك شد، حضرت ابوالحسن، امام رضا علیه السلام مرا به همراه همسرش، خیزران - مادر حضرت جواد علیه السلام - با یك نفر قابله (ماما) داخل یك اتاق قرار داد و درب اطاق را بست. وقتى نیمه شب فرا رسید، ناگهان چراغ خاموش شد و اتاق تاریك گشت ؛ و ما ناراحت و متحیّر شدیم كه در آن تاریكى، در چنین موقعیّتى حسّاس چه كنیم؟

در همین تشویش و اضطراب به سر مى بردیم كه ناگاه درد زایمان خیزران شروع شد؛ و اندكى بعد وجود مبارك و نورانى حضرت ابوجعفر، محمّد جواد علیه السلام از مادر تولّد یافت و با ظهور طلیعه نورش تمام اتاق روشن گشت.

حكیمه می گوید: به مادرش، خیزران گفتم: خداوند كریم به واسطه وجود مبارك و نورانى این نوزاد عزیز، تو را از روشنائى و نور چراغ بى نیاز گردانید.

پس چون نوزاد بر زمین قرار گرفت، نشست و نور تشعشع انوار الهى، تمام اطراف بدنش را فرا گرفت، تا آن كه صبح شد و پدر بزرگوارش حضرت ابوالحسن، علىّ بن موسى الرّضا علیهماالسلام تشریف آورد؛ و با لبخندى نوزاد عزیز را در آغوش گرفت؛ و پس از لحظه اى او را در گهواره نهاد و به من فرمود: اى حكیمه! سعى كن كه همیشه كنارش باشى.

 
 
حكیمه در ادامه حكایت چنین می گوید: وقتی روز سوّم مولود فرا رسید، آن نوزاد عزیز چشم هاى خود را به سوى آسمان بلند نمود و بعد از آن نگاهى به سمت راست و سمت چپ كرد و سپس با زبان صریح و فصیح اظهار داشت:

«أشهد أن لا إله إلاّ اللّه، وحده لا شریك له، و أنّ محمّدا عبده و رسوله».

و هنگامى كه شهادت بر یگانگى خداوند متعال و رسالت حضرت محمّد رسول اللّه صلى الله علیه و آله بر زبان جارى كرد، بسیار تعجّب كردم و در حیرت قرار گرفته و با همان حالت از جاى خود برخاستم و به حضور حضرت رضا علیه السلام آمدم و گفتم: صحنه اى بسیار عجیب و شگفت آورى را دیدم!

امام علیه السلام فرمود: چه چیزى را مشاهده كرده اى؛ كه باعث شگفتى تو گشته است؟

در جواب حضرت گفتم : این نوزاد كوچك چنین و چنان گفت، و تمام جریان را برایش بازگو كردم.

همین كه امام رضا علیه السلام سخن مرا شنید، تبسّمى نمود و سپس فرمود: چیزهاى معجزه آسا و حیرت انگیز بیشترى را نیز مشاهده خواهى كرد.

 


دانلود
بمیرم آقا نداره یاور داره می‌خونه کجایی مادر... - با صدای مهدی رعنایی
 
بیانات رهبر انقلاب پیرامون شخصیت امام جواد (ع) 

مبتكر بحث‌های آزاد اجتماعى
بحث آزاد كار خوبى است، من موافقم با بحث آزاد؛ از اول هم موافق بودم. اين نكته‌ى اول كه بحث آزاد را ما رد نمى‌كنيم بلكه استقبال هم مى‌كنيم .مبتكر بحث آزاد اجتماعى امام جواد صلوات‌الله‌عليه است. البته قبل از امام جواد هم در زمان ائمه بحث زياد مى‌شد، اما اينى‌كه حالا بنشينند جمعا صحبت كنند امام جواد اول بار اين كار را كردند.
02/03/1360

او امام و پيشاهنگ حركت ملت ایران بود
خاطره‌ى خونين 17 شهريور؛ دنباله‌ى درس جاويد فراموش‌نشدنى است كه امام جواد به ما داده است. چرا يك امام بزرگوار در 25 سالگى به شهادت مى‌رسد؟ و دستگاه جبار زمان اين ذريه‌ى پيغمبر را بيش از آن تحمل نمى‌كند؟ پاسخ به اين سخن را زندگى و شخصيت امام جواد به ما مى‌دهد. او مظهر مبارزه‌ى با باطل بود، او كوششگر براى حكومت الله بود. او براى خدا و قرآن مبارزه مى‌كرد، او از قدرت‌ها نمى‌ترسيد، او در حقيقت امام و الگو و پيشاهنگ اين حركتى بود كه امروز ملت ايران همگى دست به دست آن را تعقيب مى‌كند.
سخنرانى به مناسبت 17 شهريور در مصلى نماز جمعه‌ى تبريز 17/06/1362

زندگی امام جواد علیه‌السلام، الگویی برای جوانان
زندگى امام جواد عليه‌السلام هم الگوست. امام جواد عليه‌السلام - امامى با آن همه مقامات، با آن همه عظمت - در بيست‌وپنج سالگى از دنيا رفت. اين نيست كه ما بگوييم؛ تاريخ مى‌گويد؛ تاريخى كه غير شيعه آن را نوشته است. آن بزرگوار، در دوران جوانى و خردسالى و نوجوانى، در چشم مأمون و در چشم همه، عظمتى پيدا كرد. اينها چيزهاى خيلى مهمى است؛ اينها مى‌تواند براى ما الگو باشد.
گفت و شنود در ديدار جمعى از جوانان به مناسبت هفته‌ى جوان 07/02/1377

برنامه‌ریزی هوشمندانه مذهبی

براى مراسم دينى، اعياد و عزادارى‌ها برنامه‌ريزى هوشمندانه بشود. بعضى از برنامه‌هايى كه اجرا مى‌شود، كاملا ناهوشمندانه است. راجع به حضرت جواد چه صحبتى در تلويزيون يا راديو مى‌كنيد؟ راجع به امام جواد، امام هادى، امام عسكرى، امام رضا و ديگر ائمه مطالب خيلى خوبى نوشته شده است. بنده كه عمرم را در اين زمينه‌ها گذرانده‌ام، وقتى به اين مطالب نگاه مى‌كنم، استفاده مى‌كنم و لذت مى‌برم؛ چرا از اينها استفاده نمى‌شود؟ نوشته‌هاى خوب، تحقيقات خوب و مطالب شيوا و ايمان‌آور در اين زمينه‌ها فراوان است.
بيانات در ديدار رئيس و مديران سازمان صدا و سيما 11/09/1383

درس بزرگ امام جواد(ع)


امام جواد مانند ديگر ائمه‌ى معصومين براى ما اسوه و مقتدا و نمونه است. زندگى كوتاه اين بنده‌ى شايسته‌ى خدا، به جهاد با كفر و طغيان گذشت. در نوجوانى به رهبرى امت اسلام منصوب شد و در سالهايى كوتاه، جهادى فشرده، با دشمن خدا كرد به طورى كه در سن 25 سالگى يعنى هنوز در جوانى، وجودش براى دشمنان خدا غير قابل تحمل شد و او را با زهر شهيد كردند. همان‌طورى كه ائمه‌ى ديگر ما عليهم‌السلام با جهاد خودشان هر كدام برگى بر تاريخ پر افتخار اسلام افزودند، اين امام بزرگوار هم گوشه‌ى مهمى از جهاد همه جانبه‌ى اسلام را در عمل خود پياده كرد و درس بزرگى را به ما آموخت. آن درس بزرگ اين است كه در هنگامى كه در مقابل قدرتهاى منافق و رياكار قرار مى‌گيريم، بايد همت كنيم كه هوشيارى مردم را براى مقابله‌ى با اين قدرتها برانگيزيم. اگر دشمن، صريح و آشكار دشمنى بكند و اگر ادعا و رياكارى نداشته باشد، كار او آسان‌تر است. اما وقتى دشمنى مانند مأمون عباسى چهره‌اى از قداست و طرفدارى از اسلام براى خود مى‌آرايد، شناختن او براى مردم مشكل است. در دوران ما و در همه‌ى دورانهاى تاريخ، قدرتمندان هميشه سعى كرده‌اند وقتى از مقابله‌ى روياروى با مردم عاجز شدند دست به حيله‌ى رياكارى و نفاق بزنند.
بيانات در خطبه‌ى نماز جمعه 18/07/1359

 

 

چند حدیث از این بزرگوار

نياز مؤمن به سه چيز 

«أَلْمُؤْمِنُ يَحْتاجُ إِلى تَوْفيق مِنَ اللّهِ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ يَنْصَحُهُ.»:

مؤمن نياز دارد به توفيقى از جانب خدا، و به پندگويى از سوى خودش، و به پذيرش از كسى كه او را نصيحت كند.

 

استوار كن، آشكار كن!

«إِظْهارُ الشَّىْءِ قَبْلَ أَنْ يُسْتَحْكَمَ مَفْسَدَةٌ لَهُ.»:

اظهار چيزى قبل از آن كه محكم و پايدار شود سبب تباهى آن است.

 

قطع نعمت، نتيجه ناسپاسى

«لا يَنْقَطِعُ الْمَزيدُ مِنَ اللّهِ حَتّى يَنْقَطِعَ الشُّكْرُ مِنَ الْعِبادِ.»:

افزونى نعمت از جانب خدا بريده نشود تا آن هنگام كه شكرگزارى از سوى بندگان بريده شود.

 

تأخير در توبه

«تَأخيرُ التَّوْبَةِ إِغْتِرارٌ وَ طُولُ التَّسْويفِ حَيْرَةٌ، وَ الاِْعْتِذارُ عَلَى اللّهِ هَلَكَةٌ وَ الاِْصْرارُ عَلَى الذَّنْبِ أَمْنٌ لِمَكْرِ اللّهِ «فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ».»:

(سوره اعراف، آيه 99) به تأخير انداختن توبه نوعى خودفريبى است، و وعده دروغ دادن نوعى سرگردانى است، و عذرتراشى در برابر خدا نابودى است، و پا فشارى بر گناه آسودگى از مكر خداست.«از مكر خدا آسوده نباشند جز مردمان زيانكار.»

 

نامه امام جواد به دوستش

«كَتَبَ إِلى بَعْضِ أَوْلِيائِهِ: أَمّا هذِهِ الدُّنْيا فَإِنّا فيها مُغْتَرَفُونَ وَ لكِنْ مَنْ كانَ هَواهُ هَوى صاحِبِهِ وَ دانَ بِدينِهِ فَهُوَ مَعَهُ حَيْثُ كانَ وَ الاْخِرَةُ هِىَ دارُ الْقَرارِ.»:

امام جواد (عليه السلام) به يكى از دوستانش نوشت: امّا در اين دنيا ما زير فرمان ديگرانيم، ولى هر كه خواسته او خواسته امامش و متديّن به دين او باشد، هر جا كه باشد با اوست و دنياى ديگر سراى جاودان است.

 

مسئوليت گوش دادن

«مَنْ أَصْغى إِلى ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإِنْ كانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ وَ إِنْ كانَ النّاطِقُ يَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْليسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْليسَ.»:

هر كه گوش به گوينده اى دهد به راستى كه او را پرستيده، پس اگر گوينده از جانب خدا باشد در واقع خدا را پرستيده و اگر گوينده از زبان ابليس سخن گويد، به راستى كه ابليس را پرستيده است.

 

پسنديدن، در حكمِ پذيرفتن

«مَنْ شَهِدَ أَمْرًا فَكَرِهَهُ كانَ كَمَنْ غابَ عَنْهُ، وَ مَنْ غابَ عَنْ أَمْر فَرَضِيَهُ كانَ كَمَنْ شَهِدَهُ.»:

كسى كه در كارى حاضر باشد و آن را ناخوش دارد، مانند كسى است كه غايب بوده، و هر كه در كارى حاضر نباشد، ولى بدان رضايت دهد، مانند كسى است كه خود در آن بوده است.

 

نوشته امام جواد (عليه السلام)

«إِنَّ أَنْفُسَنا وَ أَمْوالَنا مِنْ مَواهِبِ اللّهِ الْهَنيئَةِ وَ عَواريهِ الْمُسْتَوْدَعَةِ يُمَتِّعُ بِما مَتَّعَ مِنْها فى سُرُور وَ غِبْطَة وَ يَأْخُذُ ما أَخَذَ مِنْها فى أَجْر وَ حِسْبَة فَمَنْ غَلَبَ جَزَعُهُ عَلى صَبْرِهِ حَبِطَ أَجْرُهُ وَ نَعُوذُ بِاللّهِ مِنْ ذلِكَ.»:

حضرت جوادالأئمّه (عليه السلام) به خطّ خود نوشت: جان و دارايى ما از بخششهاى گواراى خداست و عاريه و سپرده اوست، هر آنچه را كه به ما ببخشد، مايه خوشى و شادى است و هر آنچه را بگيرد، اجر و ثوابش باقى است. پس هر كه جزعش بر صبرش غالب شود اجرش ضايع شده و از اين [صفت] به خدا پناه می بريم.

شهادت حضرت جواد (ع )
اين نوگل باغ ولايت و عصمت گرچه کوتاه عمر بود ولی رنگ و بويش مشام جانها را بهره مند ساخت . آثار فکری و رواياتی  که از آن حضرت نقل شده و مسائلی را که آن امام پاسخ گفته و کلماتی  که از آن حضرت بر جای مانده ، تا ابد زينت بخش صفحات تاريخ اسلام است . دوران عمر آن امام بزرگوار 25سال و دوره امامتش 17سال بوده است . 

 

معتصم عباسی از حضرت جواد (ع ) دعوت کرد که از مدينه به بغداد بيايد . امام جواد در ماه محرم سال 220هجری به بغداد وارد شد . معتصم که عموی ام الفضل زوجه حضرت جواد بود ، با جعفر پسر مأمون و ام الفضل بر قتل آن حضرت همداستان شدند . علت اين امر - همچنان که اشاره کرديم - اين انديشه شوم بود که مبادا خلافت از بنی عباس به علويان منتقل شود . از اين جهت ، درصدد تحريک ام الفضل برآمدند و به وی گفتند تو دختر و برادرزاده خليفه هستی ، و احترامت از هر جهت لازم است و شوهر تو محمد بن علی الجواد ، مادر علی هادی فرزند خود را بر تو رجحان مي نهد . اين دو تن آن قدر وسوسه کردند تا ام الفضل - چنان که روش زنان نازاست - تحت تأثير حسادت قرار گرفت و در باطن از شوهر بزرگوار جوانش آزرده خاطر شد و به تحريک و تلقين معتصم و جعفر برادرش ، تسليم گرديد . آنگاه اين دو فرد جنايتکار سمی کشنده در انگور وارد کردند و به خانه امام فرستاده تا سياه روی  دو جهان ، ام الفضل ، آنها را به شوهرش بخوراند . 

ام الفضل طبق انگور را در برابر امام جواد (ع ) گذاشت ، و از انگورها تعريف و توصيف کرد و حضرت جواد (ع ) را به خوردن انگور وادار و در اين امر اصرار کرد . امام جواد (ع ) مقداری از آن انگور را تناول فرمود . چيزی  نگذشت آثار سم را در وجود خود احساس فرمود و درد و رنج شديدی بر آن حضرت عارض گشت . ام الفضل سيه کار با ديدن آن حالت دردناک در شوهر جوان ، پشيمان و گريان شد ، اما پشيمانی  سودی نداشت . حضرت جواد (ع ) فرمود : چرا گريه مي کنی ؟ اکنون که مرا کشتی گريه تو سودی ندارد . بدان که خداوند متعال در اين چند روزه دنيا تو را به دردی مبتلا کند و به روزگاری بيفتی  که نتوانی از آن نجات بيابی . در مورد مسموم کردن حضرت جواد (ع ) قولهای  ديگری هم نقل شده است . 

 

دانلود

زیارت نامه امام جواد(ع)

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: امامت و ولایت , ,
:: بازدید از این مطلب : 2100
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
شکر ،خدارا که درپناه حسینم(ع)،گیتی ازاین خوبتر،پناه ندارد........................... ....هرکسی با شمع رخسارت به وجهی عشق باخت/ زان میان پروانه را در اضطراب انداختی / گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما / سایه دولت بر این کنج خراب انداختی.../ اللّهم عجّل لولیّک الفرج........ ...با عرض سلام و تحیّت خدمت شما بازدید کننده گرامی به اطلاع می رساند که """برنامه ی هفتگی هیئت کربلا (محمدشهر- عباس آباد - کرج ) به شرح ذیل می باشد: پنجشنبه شب ها ساعت21 با مداحی " حاج رحمــــــــان نـوازنـــــــی "/ لازم به توضیح است مراسماتی که بصورت مناسبتی برگزار می گردد از طریق سامانه پیام کوتاه به اطلاع عموم بزرگواران می رسد. سامانه پیام کوتـــــــــاه این هیئت نیز با شماره 30008191000002 پل ارتباطی بین ما و شما می باشد.لطفا نقدها و پیشنهاد های خود را و همچنین پیامک های مهـــــــــدوی و دلنوشته هایتان را جهت انعکاس در این تارنما برای ما ارسال نمایید.ضمنا جهت عضویت در این سامانه عبارت * یازهرا * را به شماره فوق پیامک نمایید. التماس دعا.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه