دقت در تصفيه حساب مردم

میعادگاه : کـــرج . محمدشهر . ابتدای عباس آباد.بیت المهــــــــدی (عج

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 3414
:: کل نظرات : 51

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 7
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 256
:: باردید دیروز : 26
:: بازدید هفته : 2480
:: بازدید ماه : 7812
:: بازدید سال : 45587
:: بازدید کلی : 649071
نویسنده : گمنام
دو شنبه 2 تير 1393

سيد نعمت الله جزائرى در انوار نعمانيه باب احوال بعد از مرگ مى نويسد: كه در اخبار است مرد مستمندى از دنيا رفت و از صبح كه جنازه او را بلند كردند تا به شام از دفنش فارغ نشدند به واسطه كثرت ازدحام و انبوه جمعيت بعدها او را در خواب ديدند. پرسيدند خداوند با تو چه كرد؟ خداوند مرا آمرزيد و نيكى و لطف زيادى درباره من فرمود، ولى حساب دقيقى كرد.

حتى روزى بر در دكان رفيقم كه گندم فروشى داشت نشسته بودم با حال روزه ، هنگام اذان كه شد يك دانه از گندم هاى او را برداشته و با دندان خود دو نيمه كردم ، در اين موقع به خاطرم آمد كه گندم از من نيست آن دانه شكسته را بر روى گندم هاى او افكندم خداوند چنان حسابى كرد كه از حسنات من به اندازه نقص قيمت گندمى كه شكسته بودم گرفت.

و نيز آن دانشمند جليل مى نويسد: كه روايت شده روز قيامت بنده را بر محلى كه مشرف بر مردم است مى آورند و ندا مى كنند هر كس حقى به گردن اين شخص دارد اكنون موقع تصفيه حساب اوست پيش آيد و حق خود را بستاند. سخت ترين پيشامد براى آن بنده اين است كه شخصى را مشاهده كند كه او را مى شناخته ، زيرا در آنحال مى ترسد آن شخص ‍ ادعائى بر او بنمايد، روايت شده در مقابل هر يك ششم از درهم نقره (درهم 18 نخود است ) هفتصد نماز قبول شده مى گيرند و به صاحب حق مى دهند.

 

با خرد دوش در سخن بودم

كشف شد بر دلم مثالى چند

گفتم اى مايه همه دانش

دارم از خدمتت سوالى چند

چيست اين زندگانى دنيا

گفت خوابيست يا خياى چند

گفتم اين ملك و مال دنيا چيست

گفت دردسر و وبالى چند

گفتم او را چه حاصل است بگو

گفتم غم خوردن و مالى چند

گفتم اين بحث اهل دنيا چيست

گفت بيهوده قيل و قالى چند

گفتم اهل زمانه در چه دمند

گفت در بند جمع مالى چند

گفتم اهل ستم چه طايفه اند

گفت گرگ و سگ و شغلى چند

گفتم اين نفس رام كى گردد

گفت چون ديد گوشمالى چند

گفتمش چيست كدخدائى گفت

هفته اى عيش و غصه سالى چند

گفتمش چيست گفته سعدى

گفت پندى است حسب و حالى چند

 

منبع:جام




:: بازدید از این مطلب : 1337
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
شکر ،خدارا که درپناه حسینم(ع)،گیتی ازاین خوبتر،پناه ندارد........................... ....هرکسی با شمع رخسارت به وجهی عشق باخت/ زان میان پروانه را در اضطراب انداختی / گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما / سایه دولت بر این کنج خراب انداختی.../ اللّهم عجّل لولیّک الفرج........ ...با عرض سلام و تحیّت خدمت شما بازدید کننده گرامی به اطلاع می رساند که """برنامه ی هفتگی هیئت کربلا (محمدشهر- عباس آباد - کرج ) به شرح ذیل می باشد: پنجشنبه شب ها ساعت21 با مداحی " حاج رحمــــــــان نـوازنـــــــی "/ لازم به توضیح است مراسماتی که بصورت مناسبتی برگزار می گردد از طریق سامانه پیام کوتاه به اطلاع عموم بزرگواران می رسد. سامانه پیام کوتـــــــــاه این هیئت نیز با شماره 30008191000002 پل ارتباطی بین ما و شما می باشد.لطفا نقدها و پیشنهاد های خود را و همچنین پیامک های مهـــــــــدوی و دلنوشته هایتان را جهت انعکاس در این تارنما برای ما ارسال نمایید.ضمنا جهت عضویت در این سامانه عبارت * یازهرا * را به شماره فوق پیامک نمایید. التماس دعا.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه